نتایج جستجو برای: فنومن (پدیدار
تعداد نتایج: 2208 فیلتر نتایج به سال:
0
یکی از مکاتب جدید فلسفی، مکتب پدیدارشناسی است. بر اساس دیدگاه محوری این مکتب، تنها فنومن یا پدیدارهای امور متعلق شناسایی هستند. در مقاله حاضر نسبت مکتب پدیدارشناسی با مقوله معناداری بررسی می شود و بررسی خواهد شد که آیا با توجه به رویکردی که این مکتب نسبت به عالم و شناخت آن دارد، می توان برای عالم معناداری قائل شد؟ بررسی های این مقاله نشان می دهد که با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیکی که پدیدار شناس...
مسئله شناخت یکی از مسائل مهم فلسفه به شمار می رود. از آنجا که موضوع کلیدی حکمت متعالیه اصالت وجود است، مسئله شناخت نیز به این موضوع ارتباط می یابد. طبق اصالت وجود، وجود امری اصیل و محقق در خارج و ماهیت امری اعتباری است. از نظر ملاصدرا حقیقت وجود در ذهن نمی آید، بنابراین انطباق بین ذهن و عین در فلسفه ملاصدرا به نوعی به مسئله ماهیت و وجود بازگشت می کند. البته دو معنا از اصیل از عبارات ملاصدرا قاب...
چکیده: 1. حسّ به هیچ وجه توانائی دست یابی به ذات معقول و نومن را ندارد بنابراین از نظر کانت اوبژه دیگری غیر اوبژه حس قابل اثبات نیست، و اگر اوبژه دیگری باشد، باید شهود دیگری را نیز اثبات کرد. 2. فاهمه نیز به هیچ وجه توانایی دست یابی به ذات معقول را ندارد، زیرا فاهمه کاربرد تجربی دارد، یعنی فاهمه مفاهیم خود را در اوبژه های حسی به کار می گیرد و توانایی به کارگیری آنها را بر اوبژه های فرا حسّی ند...
واژه فنومن از ابتدا تا زمان هوسرل معانی مختلفی به خود گرفته است اولین بار یونانیان بین آنچه درعالم خارج از ذهن وجود دارد و آنچه در درون ذهن است، تمایز قائل شده اند. آنها آن چه در عالمخارج از ذهن وجود دارد نومن و آن چه بر ذهن ما آشکار می شود، فنومن نامیدند. فلاسفه پس ازیونان توجه چندانی به این واژه نداشتند تا این که لامبرت و کانت با استفاده از آن واژه، فنومنولوژیرا ابداء کردند و آ نرا برای نوعی ...
کانت در فلسفه استعلایی خویش، پدیدار (فنومن) را حقیقتی تألیف یافته از کثرات شهود حسی و مقوّمات پیشینی ذهن معرفی کرده و آنرا از ناپدیدار (نومن) تفکیک کرده است. بهعقیده وی، ساحت «محسوس» طبیعت، ساحتی تجربی، متعیّن و مکانیکی است که تحت مفاهیم و اصول پیشینی ذهن و فاهمه، کلیت و ضرورت یافته است، حال آنکه ساحت «فوق محسوس» از مفاهیم و اصول متعیّن فاهمه آزاد است. عرصه اخیر که بهعنوان عرصه اعیان و حقایق فی...
واژه فنومن از ابتدا تا زمان هوسرل معانی مختلفی به خود گرفته است اولین بار یونانیان بین آنچه درعالم خارج از ذهن وجود دارد و آنچه در درون ذهن است، تمایز قائل شده اند. آنها آن چه در عالمخارج از ذهن وجود دارد نومن و آن چه بر ذهن ما آشکار می شود، فنومن نامیدند. فلاسفه پس ازیونان توجه چندانی به این واژه نداشتند تا این که لامبرت و کانت با استفاده از آن واژه، فنومنولوژیرا ابداء کردند و آ نرا برای نوعی ...
شوپنهاور فیلسوف ایده آلیست سده ی هجده و نوزدهم میلادی، برای تنظیم نظام فکری خود از نظریات افلاطون، کانت و فلسفه ی شرق دور استفاده کرد. او، همچون کانت، بین «شیء فی نفسه» (نومن) و «شی ای که برای ما پدیدار می شود» (فنومن) تفاوت قائل شد. شوپنهاور، برخلاف کانت، معتقد بود که در جهان پدیداری نوعی آگاهی شهودی از نومن از طریق اراده ی فردی می تواند حاصل شود. از نظر او نومن یا اراده ی فی نفسه، کور و شرور ...
انقلاب کپرنیکی کانت و گشودن طریقی بینابین تجربه گرایی و عقلگرایی، بر محور ارائه تلقی نوینی از عین و شیء و عینیت صورت گرفت. تبدیل شیء به موضوع و متعلق، و گذر از موضوع و متعلق به متعلق شناخت و مفهوم متعلق شناخت و مصبوغ به صبغه ذهن دانستن «عین»، راهی طولانی است که کانت در فاصله گرفتن از سنت های پیشین فلسفی طی کرد. تدقیق و موشکافی در کارکرد مفهوم «متعلق» در وحدت بخشی به کثرات حسی و در قالب قضیه درآ...
فهم آرای ایمانوئل کانت و تلقی درست از آن ها تنها با توجه به فضای سوبژکتیویستی فلسفة نقادی وی امکان پذیر است. از این رو، در بررسی دیدگاه وی در باب وجود نیز به حتم باید بنیان های فکری او، مانند تفکیک نومن از فنومن و انسداد باب علم به نومن خارجی، لحاظ گردد. کانت وجود را از ساحت واقعیت عینی خارجی به مقولة ذهنی فروکاسته و در ساحت ذهن نیز با انکار وجود اسمی (محمولی)، تنها وجود حرفی را پذیرفته است. ب...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید