نتایج جستجو برای: نوس

تعداد نتایج: 26  

ژورنال: :فلسفه 2014
مهدی قوام صفری

ارسطو در فصل پایانی کتاب دوم تحلیلات ثانوی (بعد از این ت. ث.) در باب آرخایِ دانش علمی (اپیستمه) دو پرسش می­پرسد و سپس به هر دو پرسش پاسخ می­دهد. نوس مفهوم محوری هر دو پاسخ اوست. اما از آنجا که سخن او در باب نوس به اندازه­ی کافی روشن نیست درک منظور او مستلزم روشنگری در باب چیستی نوس است. در هر دو پاسخ او، و البته در جاهای دیگر نیز، نوس هکسیس نفس معرفی می­شود اما او در پاسخ دوم به گونه­ای سخن می­گ...

ژورنال: :فلسفه 2014
مهدی قوام صفری

موضوع اصلی این مقاله بررسی چیستی نوس است. در این مقاله برای آشکار شدن چیستی نوس نخست روشن می­شود که هم دانش علمی دو گونه است: برهان پذیر و برهان ناپذیر، هم نوس در آثار ارسطو با دو وجه نظر و به دو معنای درهم تنیده آمده است. از یک منظر نوس دانش علمی برهان ناپذیر، و از منظر دیگر نوس هکسیس و ملکه­ی معرفتی نفس است که در چشم ارسطو از این حیث سه کارکرد ویژه­ی اصلی دارد: تحصیل اصولی که دانش علمی بر آن ...

ژورنال: ذهن 2018

  ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان­ناپذیر معرفی می­کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل­های دانش و اموری است که همه دانش­ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوانِ ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می‌شناسد و حکم می­کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم­هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از...

ژورنال: فلسفه 2014

موضوع اصلی این مقاله بررسی چیستی نوس است. در این مقاله برای آشکار شدن چیستی نوس نخست روشن می­شود که هم دانش علمی دو گونه است: برهان پذیر و برهان ناپذیر، هم نوس در آثار ارسطو با دو وجه نظر و به دو معنای درهم‌تنیده آمده است. از یک منظر نوس دانش علمی برهان ناپذیر، و از منظر دیگر نوس هکسیس و ملکه­ی معرفتی نفس است که در چشم ارسطو از این حیث سه کارکرد ویژه­ی اصلی دارد: تحصیل اصولی که دانش علمی بر آن‌...

ژورنال: فلسفه 2017

ارسطو پس از سامان یک نظام برهانی در تحلیلات ثانوی، کتاب را با پرسش از مبادی برهان به پایان می‌برد که سلسله‌وار به اصل‌هایی می‌رسند که نخستین و ضروری‌اند و نمی‌توان آنها را دیگر از راه استدلال برهانی شناخت. آنها گزاره‌هایی‌ هستند که بر محور یک مفهوم کلی استوار شده‌اند و ضرورتشان از آن روست که محمول از دل خودِ این مفهوم برآمده است. از این رو، ادراک مبادی برهان روی دیگر ادراک کلی‌هاست. اما این اصل‌...

ژورنال: فلسفه 2014

ارسطو در فصل پایانی کتاب دوم تحلیلات ثانوی (بعد از این ت. ث.) در باب آرخایِ دانش علمی (اپیستمه) دو پرسش می­پرسد و سپس به هر دو پرسش پاسخ می­دهد. نوس مفهوم محوری هر دو پاسخ اوست. اما از آنجا که سخن او در باب نوس به اندازه­ی کافی روشن نیست درک منظور او مستلزم روشنگری در باب چیستی نوس است. در هر دو پاسخ او، و البته در جاهای دیگر نیز، نوس هکسیس نفس معرفی می­شود اما او در پاسخ دوم به گونه­ای سخن می­گ...

ژورنال: :پژوهش های فلسفی کلامی 2007
عبدالله نیک سیرت

در این مقاله ضمن اشاره ای گذرا به چگونگی ظهور و پیدایش اسم یونانی لوگوس (logos)؛ نظرگاههای یونانیان، یهود، مسیحیت و تا حدودی نیز دوران معاصر به اجمال تقدیر می شود یونانیان به عنوان خاستگاه لوگوس آن را به معانی متعدد و از جمله به معنای؛ کلمه، گفتار، عقل،  به کار می بردند. در نزد متکلمان یهود و بویژه فیلون، لوگوس با معادل با پیامبر و رسول و از نظر متلکمان مسیحی نیز لوگوس همان «کلمه ا...» یا مسیح...

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده فنی 1391

پوست بدن انسان بدل?ل ا?نکه در معرض مستق?م با پ?رامون م?باشد ، ن?ازمند توجه خاص و مراقبتهای و?ژه است . ضا?عات پوست? از شا?ع تر?ن مشک?ت پوست م?باشند که به دو نوع عروق? و غ?رعروق?(م?نوس?ت?) تقس?م بندی م?شوند . ضا?عات م?نوس?ت? اکثرا از نوع خوش خ?م ودر بعض? موارد بدخ?م(م?نوما) م?باشند . ازآنجاکه درصد زنده ماندن شخص مبت? به سرطان م?نوما ، با ضخامت تومور رابط? عکس دارد ، لذا تشخ?ص بموقع ا?ن ب?ماری بس?...

معرفت حضوری در باب خداشناسی از جانب اندیشمندان بسیاری مورد واکاوی قرار گرفته است. این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که در منظر افلوطین و مولوی معرفت حضوری به احد چگونه و از چه طریقی حاصل می‌شود؟ فرضیه مقاله این است که: امکان معرفت حضوری برای شناخت احد از طریق نوس/عقل کلی به روش شهودی وجود دارد اما در مرحلۀ نهایی این ادراک حضوری حتی با فرارفتن از نوس/عقل کلی به دست می­آید. روش مقاله در فهم و...

ژورنال: :پژوهشنامه ادب حماسی 0
رضا ماحوزی استادیار گروه فلسفه دانش گاه شهید چمران اهواز.

مولانا هم از عقل جزیی و هم از عقل کلی یادکرده است. علاوه براین، وی عقل کلی را هم از منظر معرفت شناسانه و هم از منظر هستی شناسانه بررسی کرده است. این که هر کدام از سه معنای فوق الذّکر چه جای گاهی در اندیشه بشری دارد و چه نسبتی میان آن هاست، دو موضوع مستقل بشمار می رود که این نوشتار درصدد است آن ها را در اندیشه مولانا تحلیل کند. در این خصوص از دیدگاه های افلاطون پیرامون «دیانویا» (عقل جزئی) و « نو...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید