منطق پژوهی در ایران معاصر از فقر مطالعه ی تاریخی رنج می برد. فقدان تاریخ منطق دوره ی اسلامی برجسته ترین نشانه ی این فقر است. نگارش چنین تاریخی را باید از بررسی روند دگردیسی مدخل فرفوریوس آغازید. آموزه های این کتاب در دوره ی اسلامی نه تنها تغییر کارکرد دادند، بلکه هم گسترش یافتند و هم ژرفا پیدا کردند. گسترش آن را در دو محور به خوبی می توان رصد کرد: 1. افزوده شدن سرآغازهای هشت گانه، 2. افزوده شدن...

فرفوریوس در ایساگوگه تعریف‌هایی دوری از جنس و نوع به‌دست می‌دهد و در توجیه کار خود، به پیروی از ارسطو، بر متضایف‌بودن این دو مفهوم و ضرورت دوری‌بودن تعریف متضایفان تکیه می‌کند. ابن‌ سینا، اما، سخن ارسطو را به‌گونۀ دیگری تفسیر می‌کند و در چندین ‌جا از نوشته‌هایش تعریف‌های فرفوریوس را به‌سختی وامی‌زند. این در ‌حالی است که جاناتان بارنز، از برجسته‌ترین متخصصان فلسفۀ باستان، گزارش و سنجشی مغایر با ...

فرفوریوس در ایساگوگه تعریف هایی دوری از جنس و نوع به دست می دهد و در توجیه کار خود، به پیروی از ارسطو، بر متضایف بودن این دو مفهوم و ضرورت دوری بودن تعریف متضایفان تکیه می کند. ابن سینا، اما، سخن ارسطو را به گونۀ دیگری تفسیر می کند و در چندین جا از نوشته هایش تعریف های فرفوریوس را به سختی وامی زند. این در حالی است که جاناتان بارنز، از برجسته ترین متخصصان فلسفۀ باستان، گزارش و سنجشی مغایر با گزا...

منطق‌پژوهی در ایران معاصر از فقر مطالعه‌ى تاریخی رنج می‌برد. فقدان تاریخ منطق دوره‌ی‌ اسلامی برجسته‌ترین نشانه‌ى این فقر است. نگارش چنین تاریخی را باید از بررسی روند دگردیسی مدخل فرفوریوس آغازید. آموزه‌های این کتاب در دوره‌ى اسلامی نه‌تنها تغییر کارکرد دادند، بلکه هم گسترش یافتند و هم ژرفا پیدا کردند. گسترش آن را در دو محور به‌خوبی می‌توان رصد کرد: 1. افزوده شدن سرآغازهای هشت‌گانه، 2. افزوده شد...

ارسطو در جایگاه‌ها به‌منظور تحلیل استدلال جدلی، آن را به گزاره‌ها فرومی‌کاهد و می‌گوید که هر گزار? جدلی از موضوعی تشکیل شده که «نوع» است، و از محمولی که یا «تعریف» است، یا «جنس»، (یا «فصل»،) یا «خاصّه»، یا «عرض»؛ و موادّ این حمل‌پذیرها را مقولات ده‌گانه به‌دست می‌دهند. فرفوریوس در ایساگوگه «نوع» را جایگزین «تعریف» می‌کند و «فصل» را هم آشکارا به میان می‌آورد و این پنج کلّی را چونان پیش‌زمینه‌هایی ض...

ارسطو در جایگاه ها به منظور تحلیل استدلال جدلی، آن را به گزاره ها فرومی کاهد و می گوید که هر گزار? جدلی از موضوعی تشکیل شده که «نوع» است، و از محمولی که یا «تعریف» است، یا «جنس»، (یا «فصل»،) یا «خاصّه»، یا «عرض»؛ و موادّ این حمل پذیرها را مقولات ده گانه به دست می دهند. فرفوریوس در ایساگوگه «نوع» را جایگزین «تعریف» می کند و «فصل» را هم آشکارا به میان می آورد و این پنج کلّی را چونان پیش زمینه هایی ض...