نام پژوهشگر: پروین پرتوی

بررسی و سنجش حس مکان در محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده - نمونه پژوهی : محلات ساغریسازان و بلوارگیلان شهر رشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  علی صمیمی شارمی   پروین پرتوی

چکیده: هدف کلی از پژوهش حاضر ، سنجش عناصر موثر در حس مکان و بررسی تفاوت آن در بافتهای ارگانیک و برنامه ریزی شده با مطالعه موردی درمحله های ساغریسازان با بافت ارگانیک و محله بلوار گیلان با بافت برنامه ریزی شده است.مبانی نظری تحقیق برگرفته از آرای معمار پدیدارشناس ، کریستین نوربرگ شولتس درباره ی پدیده مکان و حس مکان است. از نظر شولتس ، پدیده ی مکان ، مفهومی کلی ، کیفی و چند بعدی است و مفهوم حس مکان نیز ، چیزی بیش از جمع جبری اجزای متشکله آنست و ساختار مکان به عنوان یک فضای زیسته، متاثر از مرز/قلمرو،تمرکز/محصوریت ،عرصه درونی/عرصه بیرونی ،شناسایی و خوانایی است. روش تحقیق ،توصیفی برمبنای استدلال استقرایی و با استفاده ازراهبرد ترکیبی (کیفی-کمی) با تمرکز بیشتر بر راهبرد کیفی است. فرضیه پژوهش عبارتست از اینکه ، ادراک حس مکان در محلات با رشد ارگانیک و سنتی ، از محلات نوساز و برنامه ریزی شده ، قوی تر است . این فرضیه بااستفاده از انجام مصاحبه های عمیق توام با پرسشهای باز از 46 نمونه هدفمند انتخاب شده و استفاده از روش مثلث بندی ، مشاهده های محقق در زمانهای مختلف و نیز مقایسه جداول نتایج در دو محله، مورد تحلیل قرارگرفته و در نهایت تایید شد. ارزیابی نتایج نشان می دهد که ، محله نوساز و برنامه ریزی شده بلوار گیلان ، از نظر حس مکان در وضع ضعیفتری نسبت به همتای مسن تر خود ، یعنی محله ساغریسازان قرار گرفته است که از جمله علل این قضیه عبارتند از : یکنواختی محیط و استانداردیزه شدن بافت در بلوار گیلان،کاهش هویت بومی،ضعف در وجود ارتباطات غنی انسانی،فقدان حس زندگی جمعی،مهاجر پذیری ، نوساز بودن محله وفقدان خاطرات جمعی ،عدم انس با محیط،تغییر ذائقه و نگرش مردم به زندگی است که در نهایت منجر به عدم تبلور کامل مفهوم سکنی گزینی در محله بلوارگیلان شده است.

تبیین زمان و مکان در نگارگری ایرانی بر طبق اندیشه و شهود عرفای مسلمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  افسانه ناظری   محمدرضا ریخته گران

چکیده: در پی عطف به مختصات زمانی و مکانی ویژه در نگارگری ایرانی- اسلامی که در حدود پنج قرن همچنان ثابت و پا بر جا می ماند ، شاهد ویژگی ها و شاخصه هایی هستیم که ورای مختصات زمانی و مکانی حاکم بر عالم محسوس ، جهانی دیگر ، فضا – زمان و مکانی دیگر را می نمایاند ؛ نوعی کیفی از زمان و بافتی از مکان که به هر صورت مغایر با روش های بازنمایی زمان ومکان کمّی در جهان طبیعت است و به انحاء گوناگون مبیّن همزمانی امور و جمع اضداد است؛ به طوری که «وقت» ، «حال سرمدی» و«عالم ملکوت» توصیف شده عارفان ، وجوه و ویژگی های طرح شده در رابطه با زمان و مکان کیفی در نزد عرفای مسلمان را تداعی می کند. در این پژوهش ضمن طرح فرضیه ارتباط صورت و محتویِ نگارگری ایرانی با مبانی شهودی عرفان اسلامی و بررسی دقیق پیشینه تحقیق، سعی بر آن شده که ابتدا با روش مشاهده مستقیمِ نگاره ها و بهره گیری از روش توصیفی– تحلیلی ، منابع دست اوّل معتبرِ موجود یعنی مکتوبات و گفته های عرفای برجسته و شاخص هر عصر مورد بررسی ، جستجو و تأمل قرار گرفته است. دامنه تحقیق در این حوزه با توجه به نوع تحقیق (بنیادی- کیفی) محدودیت زمانی و مکانی نداشته همچنان که در حوزه نگارگری دوره مورد نظر اوایل سده هفتم تا نیمه اوّل سده یازده هجری است. ( تا آنجا که بتوان از مکتب اصیل در نگارگری ایران سخن گفت.) در این راستا با هدف یافتن و در کنار هم نهادنِ توصیفات عارفان در رابطه با ویژگی های زمانی – مکانی مطروحه عوالم باطنی و ویژگی ها و شاخصه های فضایی(زمانی- مکانی) نگاره ها به وارسی و آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد . یافته های تحقیق موید صحت فرضیه بوده و بیانگر آن است که ؛ این ویژگی های بصری بر ویژگی ها و مختصات تصویری توصیف شده عرفای مسلمان منطبق است. واژگان کلیدی : زمان ، مکان، نگارگری ایرانی، عرفان اسلامی ، حال سرمدی ، جمع اضداد ، همزمانی

امکان سنجی تحقق رویکرد محله محوری در مدیریت شهری - موردپژوهی: شهر مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  محمد نادری بوانلو   پروین پرتوی

لزوم رویارویی با چالش های جدید برآمده از رشد شهرنشینی، موجب دگرگونی اساسی در دیدگاه های مدیریت شهری شده است. دراین راستا، توجه و تأکید برنامه ریزی و مدیریت شهرها، بیش از هر زمان دیگر، بر سطوح پایین تر و ابعاد ملموس زندگی شهری معطوف شده و می توان رویکردی فراگیر را شناسایی نمود که به دنبال بهره گیری از منابع انسانی و مالی بر اساس روش هایی است که اداره فرایند توسعه را به محله ها واگذار می کند؛ رویکردی که از آن به محله محوری یاد می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های اصلی این رویکرد، تطبیق آن با شرایط ایران و شهر مشهد، ارائه الگویی برای تحقق محله محوری در این شهر و سنجش امکان تحقق این الگو است. با مطالعه مبانی نظری رویکرد محله محور، به نظر می رسد که مفهوم اجتماع محلی و دیدگاه های مشارکتی، دارایی مبنا و سرمایه اجتماعی در تبیین و تحقق آن نقش اساسی دارند. بررسی یافته های پژوهش در دو محله منتخب از شهر مشهد نشان می دهد، دو عامل عمده اجتماع محلی و مدیریت شهری در تحقق رویکرد محله محور نقش اصلی دارند که در این میان مدیریت شهری به عنوان آغازگر این فرایند از اهمیت خاصی برخوردار است. بر این اساس، تقویت سامانه ارتباطی و اطلاع رسانی مدیریت شهری، آموزش شیوه های مشارکت، برگزاری گردهمایی های محله ای با حضور مسئولان مدیریت شهری، ایجاد شورای محله، ایجاد نهاد مدیریت شهری در مقیاس محله و حرکت به سوی برنامه ریزی محله ای را می توان مهم ترین گام ها برای تحقق محله محوری در شهر مشهد دانست. در مجموع، سنجش تحقق پذیری الگوی محله محوری در شهر مشهد، گویای عدم وجود بسیاری از شاخص های محله محوری و در نتیجه تحقق پذیری دشوار این رویکرد در شهر مشهد است. از آنجایی که بسیاری از معیارهای مهم و تعیین کننده در این الگو در حوزه تصمیم ها و اقدامات مدیریت شهری قرار می گیرد، می توان انتظار داشت که با شناخت و درک عمیق مدیریت شهری از ابعاد و الزامات محله محوری و عزم و اراده جدی برای دستیابی به آن، مشکلات فراراه تحقق آن به نحو چشم گیری کاسته شده و زمینه برای تحقق این رویکرد فراهم شود.

ساماندهی بافتهای فرسوده شهری،نمونه موردی بخشی از ناحیه مرکزی شهر سلماس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  سبیکه کریمی ازندریانی   پروین پرتوی

در حال حاضر بافتهای فرسوده شهری،که عنوانی برای کلیه بافتهایی است که به نوعی از عملکردوکالبد مورد نظر جامعه مخاطب شهری و تصویر ذهنی افرادی که ساکن این مناطق و یا به طور کلی ساکن شهرهای دارای این گونه بافتها هستند به دلایل متعددی از جمله ناپایداری، کافی نبودن خدمات،پایین بودن حرمت انسانی،رشد بزهکاری و ناهنجاریهای اجتماعی و... فاصله دارند. و … نیازمندمداخله اصولی و هدفمند، از سوی جامعه برنامه ریزی شهری،طراحی شهری و بالاخص مدیران شهری می باشند به واقع فرایند مداخله صحیح و هدفمند در این حوزه های نا کارآمد،چیزی جدای از توانمند سازی کالبدی،اقتصادی و اجتماعی یا به عبارتی دیگر ساماندهی این حوزه ها نمی باشد.در این بین به نظر می رسد ساماندهی و انتظام کالبدی - بصری منظر شهر همراه با باز گرداندن جریان عادی زندگی در این بافتها از طریق توانمندسازی عملکردی و اقتصادی، می تواند موجب تجدید حیات بافتهای فرسوده شود و بر میزان حس تعلق ساکنان این بافتها به محل زندگی خود تاثیر گذار بوده و فضاهای مذکور را به چرخه حیات شهری باز می گرداند، نتایج بررسی ها نشان می دهد به دلیل فقدان برنامه ریزی و ضعف مدیریت ،از فرصت های مناسب در بافت استفاده نشده و با گسترش بی رویه شهر و ایجاد تاسیسات و زیرساختهای اصلی در شهرکها ،زمینه تشدید جریان مهاجرت و ترک بافت فراهم شده است؛ در انتها راهکارهای کم مداخله در بافت بر راهکارهای تخریب بافت تجویز می شود؛اما با ادامه جریان مهاجرت و متروکه شدن بافت و بی توجهی مدیران ،در اینده راهکارهای تخریبی معروف به بولدوزری مجموعه بافت بر راهکارهای مداخلات تدریجی و کم دامنه غلبه خواهد یافت. فرسوده شهر سلما س در حالی از چرخه رشد و توسعه شهر باز مانده است ، که پتانسیل لازم جهت ایفای نقشی تعیین کننده در فرایند توسعه شهر را دارا می باشند. از این رو ساماندهی بافتهای فرسوده باید از اهداف اصلی سیاستگذاران شهری باشد،تا در برابر چرخه توسعه نیافتگی و فرسودگی ، ایستادگی کند. با توجه به موارد مذکور ساماندهی بافتهای فرسوده از ضروریات است.ساماندهی بافتهای فرسوده در کنار اضطرار های حاکم بر آن می تواند بستر اصلاحات اساسی در جهت ارتقای کیفیت محیطی شهر را فراهم سازد. وسعت زیاد بافتهای فرسوده با معضلات فراوان و نبود استراتژی های روشن در خصوص برنامه ریزی، مدیریت طرح و اجرا در نوسازی این گونه بافتها، سبب شده است تا زمینه تحقق قوانین و مصوبات هر چند اندک موجود نیز فراهم نشود و بافتهای فرسوده شهری با روندی افزایشی به مهمترین چالش شهرها تبدیل شوند.در شهر سلماس نیز حدود 149هکتار به عنوان بافت فرسوده مصوب شده است و بخشی از 4 محله طرح جامع شهر را شامل می گردد و این محدوده از قدمت بین 20الی 80 سال برخودار است.فرم هندسی بخش منتخب برای ساماندهی به صورت هاله ای از محلات فرسوده شهری است که منطقه مرکزی و هسته فعال تجاری و خدماتی شهر را در خود جای داده است.

بررسی تطبیقی کیفیت محیط در محلات شهری با رویکرد توسعه پایدار؛مورد پژوهی: محلات خیابان و ایلگلی تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  نفیسه رادجهانبانی   پروین پرتوی

کیفیت محیط موضوعی است که از دیرباز از نظر حکما و فلاسفه و اندیشمندان مختلف به جد مطرح بوده و در مطالعات آنها جایگاه ویژه ای را دارا بوده است، بطوریکه می توان درگیری برای بهبود کیفیت محیط زندگی را هم سن تاریخ شهرسازی تخمین زد. کیفیت محیط یعنی هر آنچه که به ارتقاء کیفیت زندگی مردم می انجامد و رابطه آنها را با شهرشان بیشتر می کند. هم اکنون شهرهای ایران ، به لحاظ کیفیت زندگی با انواع مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، حکمروایی ، زیرساختی و زیست محیطی مواجه هستند که این موضوعات در ارتباط مستقیم با مقوله کیفیت محیط شهری قرار می گیرد. مهمترین مساله در این زمینه تفاوت اساسی و چشمگیر در میزان مطلوبیت محیط در فضاهای مختلف محلات شهری است. تاکنون در ایران مطالعات جامعی به منظور شناخت تفاوت های احتمالی موجود بین محیط های متفاوت شهری از جهت شاخص های کیفیت محیط صورت نگرفته است، عدم توجه به این مساله می تواند موجب نزول تدریجی کیفیت محیط و به تبع آن کیفیت زندگی شود . پیامد تداوم این معضل در نهایت منجر به افول تعالی انسانی می شود که از مهمترین الزامات پایداری برای نسل های کنونی و آتی است . از اینرو هدف کلی از پژوهش حاضر تبیین کیفیت محیط شهری پایدار و بررسی تفاوت آن در محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده (محلات خیابان تبریز به عنوان محله ارگانیک و محله ایلگلی (کوی پرواز) با بافت برنامه-ریزی)در پرتو اصول و معیارهای پایداری بوده است. مبانی نظری تحقیق و عوامل و مولفه های موثر بر کیفیت محیط از آراء اندیشمندانی چون لینچ ، اپلیارد، نسر ...در باره مقوله کیفیت محیط شهری و عناصر سازنده آن برگرفته شده و مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب پنج مولفه اصلی کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و حکمروایی- مدیریتی بصورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد از بالا به پایین ایجاد شده است. روش تحقیق تحلیلی-تطبیقی بوده و جهت ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از روش ahp (فرایند سلسله مراتبی) بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی نیز بر پایه بررسی عینی محقق و مصاحبه با مسئولین محلی و تکمیل پرسشنامه از ساکنین محلات فوق الذکر بوده است. ارزیابی ها و نتایج تحلیل نشان می دهد محله ایلگلی (کوی پرواز) تبریز با کسب امتیاز 0.656 دارای کیفیت محیط مطلوبتری نسبت به محله خیابان با 0.344 امتیاز است.کیفیت مولفه های کالبدی، فضایی و زیست محیطی با تفاوت آشکار در محله ایلگلی از برتری ویژه ای برخوردار می باشد. مولفه های اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی نیز با تفاوت های نسبی در محله خیابان بیشترین امتیازات را به خود اختصاص داده است. گرچه امتیازات حاصل ا ز عوامل حکمروایی- مدیریتی تفاوت محسوسی را در کیفیت این مولفه در محلات آشکار نمی سازد.

مدیریت بحران موزه در دنیا و ارایه راهکار برای موزه در ایران (با تأکید بر زلزله)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  مرضیه حکمت   پروین پرتوی

موزه ها ،مکانی آموزشی هستند که پیام های خود را در قالب ارایه و نمایش اشیا به مخاطب ارایه می نمایند. محلی برای نگهداری از آثار هنری ،تاریخی ،فرهنگی و اجتماعی که ارزش خود را از مجموعه هایش می گیرد. خطر و بحران به عنوان عوامل تهدید هستی و اصالت مجموعه ها ، همواره عاملی نگران کننده برای موزه ها واهداف اساسی آنها محسوب می شوند. این وقایع با پیامدهایی که به دنبال دارند در اغلب موارد فرایند پیشرفت اهداف یک موزه را مدتها به تأخیر انداخته ویا کاملاً از بین می برند. حفظ سلامت و پایداری اشیا از وظایف حفاظتگران و مرمتگران موزه به شمار می آید . نظام مدیریت بحران موزه ، از ارکان سیستم یکپارچه مدیریت حفاظت موزه است ،که با بررسی دقیق، علل و عوامل بحران را در موزه شناسایی وبه دنبال راه کار مناسب برای دفع و یا کاهش اثر آن در موزه می باشد . در خلال بحران ،اعضای کمیته بحران، برخوردی از پیش تعیین شده و هدفمند را در رویایی با بحران دنبال می نمایند تا در گام بازیابی، موزه به کارکردهای قبلی خود برگردد .موضوعی که این پژوهش در پی آن است کوشش برای دستیابی به ارتباط مفهومی بین مدیریت بحران و مدیریت حفاظت مبتنی بر حفاظت پیشگیرانه و مدیریت خطر در موزه است . زلزله به عنوان مهمترین عامل تهدید میراث فرهنگی منقول در ایران نیاز به مقاوم سازی موزه را در مقابل صدمات لرزه ای طلب می کند .در راستای کاربردی نمودن این پژوهش ، با مطالعه تجربیات حاصل از مقاوم سازی غیرسازه ای در موزه های مناطق زلزله خیز در دنیا سعی در بومی نمودن دانش مدیریت بحران زلزله برای موزه در ایران شده است.این هدف نیز با ارایه راه کار برای مدیریت بحران زلزله در سایه بررسی قانون مدیریت بحران در ایران و شرح وظایف اداره اموال منقول معاونت میراث سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگردی برای جامعه هدف موزه ای صورت پذیرفته است

باززنده سازی (معاصر سازی) محله تاریخی بازار شاه کرمان با تکیه بر تجارب موفق مرمت شهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  محمد هادی غیایی   پروین پرتوی

امروزه با رشد روزافزون شهرنشینی، مشکلات شهری بیش از هر زمان دیگری دامنگیر شهرها شده است. این مشکلات با تاثیرگذاری بر تمامی جنبه های شهرنشینی، روابط منطقی زندگی شهری را نابسامان می نماید. یکی از جنبه های بررسی که هم علت و هم معلول بسیاری از معضلات شهری است، وجود بافت کهن و محله های تاریخی در دل شهرهای امروزین است. ماهیت ویژه بافت های کهن و محله های تاریخی، هر گونه بی توجهی به آن را از جهات مختلف مردود می سازد: از جهت اقتصادی چون دارای امکانات بالقوه ای اعم از زیرساختی و روساختی است، از جهت فرهنگی چون یادگاری از فرهنگ و تاریخ پیشین است، از جهت اجتماعی چون بخشی از جامعه و ضامن تداوم زندگی انسانها می باشد و از جهت کالبدی چون دارای ارزشهای معماری و شهرسازی یکتایی است. (عمران و بهسازی: 1382،12) از این روست که از سالها پیش مرمت و باززنده سازی و به طور کلی مداخله در بافت کهن شهری به یکی از مسائل اساسی نظام برنامه ریزی کشورهایی که دارای پیشینه ای از شهرنشینی بوده اند تبدیل گشته است. ( عزیزی:1383، 5) با بررسی پیشینه تحقیقاتی می توان دریافت که در حال حاضر نظریات، الگوها، شیوه ها، تعاریف و....بسیاری در امر مرمت شهری و احیا بافت تاریخی ارائه شده، ولیکن مباحث و مطالب بیان شده تا حدود زیادی از هم گسیخته بوده و یک چارچوب نظری مناسب برای مرمت و باززنده سازی شهری به طور پیوسته و کامل به ندرت یافت می شود، از طرفی دیگر بسیاری از دیدگاهها و تئوریهای مذکور از یک زاویه خاص به مسئله نگاه می کنند و یکی از ابعاد موضوع را بدون شناخت و توجه به مسائل دیگر بیشتر، مورد بررسی و کنکاش قرار می دهند که این امر به کمرنگ شدن و در نتیجه بی توجهی به سایر ابعاد، عناصر و اجزا در کل سیستم شهری منجر می شود و در نتیجه، آنچه در عمل مشاهده می شود از روند تخریب تدریجی و بلاتکلیفی این محله ها حکایت دارد. به بیانی دیگر، روشی مدون و برنامه ریزی شده برای این گونه بافت ها لحاظ نشده و اکثر طرح ها نیز (چه مطالعاتی و چه اجرایی) بیشتر به بیان تجربیات کشورهای دیگر پرداخته اند تا استفاده از روش شناسی منتخب آنها. در این طرح کوشش شده است تا از طریق بررسی تعاریف، نظریات، مصوبه ها، سیر تحولات مداخله در بافتهای تاریخی ایران و جهان و..... در امر مرمت شهری (مرحله اول)، تعریفی جامع از باززنده سازی شهری به همراه رویکرد و روش منتخب برای محله بازار شاه ارائه گردد. سپس تجربیات کشورهای مختلفی که دارای مشابهت با نمونه موردی هستند با تاکید بر چارچوب نظری و روش مورد استفاده آنها به منظور تعیین چارچوب تحلیلی و روش شناسی این تحقیق، مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. اعتبار علمی مدل به دست آمده با تکیه بر روش دلفی (نظر سنجی از متخصصان و کارشناسان) و برداشت های عینی مورد سنجش می باشد. شایان ذکر است که چارچوب تحلیلی به دست آمده به دلیل بررسی جامع پیشینه تحقیقاتی و تجارب ایران و جهان در نوع خود کم نظیر بوده و کارآیی مدل نیز در جریان تهیه طرح باززنده سازی محله بازارشاه کرمان به اثبات رسیده است. در این طرح ابتدا مبانی نظری شامل تعاریف، سیر تحولات و سیاستهای مداخله مرمت و باززنده سازی شهری در ایران و جهان، روش ها و رویکردهای مداخله، الگوهای باززنده سازی و مرمت بیان گردیده و سپس تجارب موفق مرمت شهری با تاکید بر چارچوب تحلیلی و روش شناسی فرآیند باززنده سازی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت چارچوب تحلیلی و روش شناسی این تحقیق معرفی شده است. در بخش بعدی، محله بازار شاه کرمان معرفی گشته و با توجه به مولفه های اصلی مدل تحلیلی و با استفاده از تکنیک swot مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در بخش انتهایی مقاله نیز، حوزه های مداخله تعیین گشته و اهداف و راهبردهای پیشنهادی برای باززنده سازی محله بازارشاه ارائه گردیده است.

مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافت های خودرو و برنامه ریزی شده اسلامشهر (مورد پژوهی: شهرک قائمیه و شهرک واوان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  معصومه فتحعلیان   پروین پرتوی

مفهوم کیفیت زندگی با هدف ارتقاء زندگی ساکنان رویکردی است که طی سال های اخیر در طرح های شهری مورد توجه قرار گرفته است. هدف کلی از پژوهش حاضر، تبیین کیفیت زندگی شهری و بررسی آن در سکونتگاه های با بافت خودرو و برنامه ریزی شده با مورد مطالعاتی قائمیه به عنوان محله خودرو در اسلامشهر و واوان به عنوان محله برنامه ریزی شده در جوار آن می باشد. مفهوم کیفیت زندگی مفهومی پیچیده و متاثر از عوامل گوناگون از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی وفضایی بوده و دارای دو بعد عینی و ذهنی است. پایداری و بهزیستی از مولفه های مهم کیفیت زندگی می باشند. مدل تحقیق بعد از طی کردن چهار گام و با تاکید بر بومی کردن شاخص ها از 11 مولفه اصلی مسکن، محله، آمد و شد، امکانات و تسهیلات، تفریح و فراغت، امنیت، فرصت ها و تهدیدهای اقتصادی، بهداشت محیط زیست، روابط همسایگی، حس تعلق و مدیریت و حکمروایی شهری تشکیل شده است. مدل مفهومی تحقیق به کمک تکنیک تحلیل عاملی روایی سنجی شد. نتیجه این تحلیل نشان داد که شاخص های مورد نظر توانسته اند 78% واریانس جامعه آماری را بیان کند که این رقم مبین روایی مدل تحقیق می باشد. در این پژوهش بعد ذهنی کیفیت زندگی با بررسی میزان رضایتمندی ساکنان دو محله از شاخص های کیفیت زندگی با کمک طیف پنج گزینه ای لیکرت مورد پیمایش قرار گرفت. جهت انجام این امر در هر محله 175 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل گردید. برخی شاخص های عینی نیز با روش مشاهده کارشناسی و مطالعات کتابخانه ای مورد سنجش قرار گرفت و در نهایت به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی و نیز برای مطالعه تطبیقی دو محله از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده شد. نتیجه بررسی درستی فرضیه تحقیق که کیفیت زندگی مطلوبتری را برای بافت برنامه ریزی شده در نظر گرفته بود را تایید کرد و نشان داد که واوان با 3105/1 امتیاز از کیفیت زندگی مطلوبتری نسبت به قائمیه با 8822/0 امتیاز برخوردار است. این برتری در زمینه هایی چون آمد و شد، امکانات و تسهیلات و تفریح و فراغت بیشتر نمود داشته در حالی که در ارتباط با حس تعلق، روابط همسایگی و امنیت بافت خودرو (قائمیه) از وضعیت مطلوبتری برخوردار بوده است.

ارزیابی کیفیت زندگی بر اساس شاخص های اجتماعی توسعه پایدار‏‏‎‎‎:محله نارمک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  امیرحسن یزدان نیاز   پروین پرتوی

ارزیابی میزان کیفیت زندگی محله نارمک براساس معیارهای اجتماعی توسعه پایدار شهری موضوع پژوهش حاضر است. به همین لحاظ کیفیت زندگی از ابعاد ذهنی و عینی بر مبنای شاخص های اجتماعی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد تحقیق کمی و کیفی بوده و روش تحقیق توصیفی است. اهداف در این تحقیق رسیدن به شاخص های اجتماعی توسعه پایدار و بررسی کیفیت زندگی در محله است. اما پرسش های مورد نظر این تحقیق به "چگونگی کیفیت زندگی در محله و اندازه گیری آن و این امر که شاخص های اجتماعی توسعه پایدار شهری چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟"، اشاره دارد. در طی فرآیند این تحقیق ابتدا، محله نارمک واقع در منطقه هشت تهران به عنوان نمونه انتخاب و نمونه گیری به روش چند مرحله ای و با تکنیک بلوکی صورت گرفته و 54 خانوار از بین افراد 15-65 سال مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی منتج به انتخاب معیارها یا شاخص های اجتماعی توسعه پایدار برای ارزیابی در محله گردید. در مرحله بعدی توسط روش دلفی با استفاده از نظرات کارشناسان و بر اساس طیف لیکرت شاخص هایی بدست آمد، در ادامه نیاز به نظرات ساکنان، باعث گردید تا بومی سازی شاخص ها توسط پردازش پرسشنامه ها توسط نرم افزار spss مورد توجه قرار گیرد. در مرحله بعد این شاخص ها در مقایسه با شاخص های کیفیت زندگی موجود در متن پژوهش همسان شده؛ و شاخص هایی مورد توجه قرار گرفت که دو رویکرد عینی و ذهنی را داشته باشد، شاخص های بدست آمده عبارتند از: امکانات فرهنگی – تفریحی و ورزشی، تجهیزات و خدمات، بهداشت و سلامتی، مشارکت و امنیت. در فصل پنجم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(ahp) بالاترین اهمیت شاخص ها و در نهایت کیفیت زندگی در محله نارمک ارزیابی شد. نتایج این ارزیابی عبارت است از: معیار امکانات فرهنگی و ورزشی با وزن نسبی 411/0 بیشترین اهمیت را داراست که نشان از اهمیت آن در محله نارمک است و بعد از آن به ترتیب شاخص های تجهیزات، بهداشت و سلامتی، مشارکت و امنیت مدنظر بوده است. با بررسی معیارها و زیر معیارها و سپس سنجه ها، ارزیابی کلیت محله نشان می دهد که محله نارمک در مورد شاخص های فوق احتیاج به رویکردها و سیاستها و برنامه ریزی بهتر و منسجم تری دارد.

بررسی نقش گردشگری شهری در باززنده سازی فضاهای شهری کهن (نمونه موردی: محدوده مرکزی تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  شراره عظیمی   پروین پرتوی

گردشگری شهری در چارچوب یک الگوی فضایی گونه های متفاوتی دارد که بر بنیان جاذبه های موجود در شهر، رویدادها و انگیزه های گردشگری استوار است. محدوده مرکزی شهرها به سبب آنکه گنجینه ای گرانبها از تاریخ و فرهنگ جامعه را در خود جای داده اند، عموماً مقاصد مهمی در جذب گردشگر محسوب می شوند. با توجه به رابطه متقابل میان توسعه گردشگری و باززنده سازی بافت های تاریخی، بهره برداری از میراث فرهنگی و تاریخی به ویژه در جهت توسعه مقاصد گردشگری، برای جوامع عرضه کننده آن منافع بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی خواهد داشت، ضمن آنکه توسعه گردشگری می تواند در جهت حفظ و احیای این فضاها نقش بسزایی داشته باشد. با این حال، تعامل انسان با فضاهای شهری تاریخی و فرهنگی در قالب گردشگری، ضمن اثرات مثبتی که هم برای گردشگر و هم برای بافت های تاریخی به ارمغان می آورد، در صورت بی توجهی و فقدان برنامه ریزی همه جانبه و استراتژیک، می تواند متضمن اثرات منفی قابل توجهی نیز به ویژه برای جامعه میزبان باشد. با این پیش فرض کلی، پژوهش بر آن بوده است تا ضمن بررسی آثار مثبت و منفی توسعه گردشگری بر بافت های تاریخی در زمینه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و با استفاده از تجارب جهانی در امر باززنده سازی فضاهای شهری کهن و اصول و معیارهای مستخرج از جمع بندی آنان، مولفه ها و عناصر فضایی- عملکردی باززند ه سازی بافت های تاریخی با محوریت توسعه گردشگری شهری رادر قالب مدلی مفهومی شناسایی نماید. گزارش حاضر، پژوهشی تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و پیمایش های میدانی می باشد. بدین منظور پس از تدوین مدل مفهومی ساختار فضایی- عملکردی باززنده سازی بافت های تاریخی با رویکرد گردشگری شهری، محدوده مرکزی شهر تهران به عنوان نمونه موردی تحقیق، به تفکیک مولفه های اصلی باززنده سازی فضاهای تاریخی شهرها و بر اساس عناصر موثر در هر بخش، در قالب ماتریس سوات مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحلیل حاکی از آن است که عواملی چون فرسودگی بافت و بناهای ارزشمند تاریخی، گریز جمعیت اصیل و فعالیت های متناسب با هویت محدوده، زیرساخت های ناکارآمد، حرکت دشوار سواره و پیاده، اغتشاش سازمان فضایی و ناخوانایی ساختار کالبدی از جمله موانع و کاستی های عمده محدوده برای تبدیل شدن به مرکز فرهنگی و گردشگری شهر تهران است.

تعیین تراکم ساختمانی بهینه با رویکرد توسعه پایدارشهری نمونه موردی: منطقه یک شهر ارومیه(محدوده خیابان دانشکده)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  سالار پژمان فر   پروین پرتوی

امروزه دستیابی به توسعه پایدار و تراکم ساختمانی مناسب و پایدار در سطح شهرها به منظور ارتقای کیفیت زندگی و بهبود محیط زیست شهری، بهره مندی عادلانه از امکانات و خدمات شهری و نیز جلوگیری از بروز مسائل و مشکلات مختلف از ضرورت های توسعه شهری محسوب می شود. توسعه روزافزون جمعیت شهرنشین، محدودیت منابع و لزوم بهره وری عقلایی از امکانات موجود، اهمیت توجه به مقوله تراکم در شهرها را دو چندان می نماید. زیرا تعیین تراکم جمعیتی و ساختمانی از مهمترین ابزارهای شهرسازی در راستای تعادل بخشی و ایجاد نظم در سیستم های پیچیده شهری است. شناسایی مولفه ها و عوامل موثر بر تراکم ساختمانی از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی و کندوکاو در ارتباط متقابل این مولفه ها با معیارهای توسعه پایدار شهری به منظور تدوین مدل تحلیلی تراکم ساختمانی بهینه و آزمون آن در بخشی از منطقه یک شهر ارومیه از اهداف اصلی تحقیق حاضر بوده است. جهت میل به این منظور از روش تحقیق تحلیلی استفاده شده است و اطلاعات مورد نیاز به شیوه های مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و برداشت میدانی جمع آوری شده و بدین منظور تعداد 1071 ساختمان مسکونی و 250 ساختمان غیر مسکونی به شیوه تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تحلیل داده ها نیز از تکنیک های سوات و تحلیل عاملی استفاده شده است. تحلیل عاملی به کشف روابط پنهان بین شاخص ها و تعیین میزان همبستگی آنها با هم و وزن دهی به شاخص ها بر اساس اهمیت، مددرسانی کرده و تحلیل داده ها با تکنیک سوات، امکان بررسی واقع بینانه نتایج حاصل از تحلیل عاملی را در ناحیه مورد بررسی فراهم نموده است. بطوریکه از توجه توامان به نتایج حاصل از هر دو تکنیک، امکان تعیین طیف های مناسب تراکم ساختمانی بهینه به تفکیک هر بلوک فراهم گردید. ارزیابی ها و نتایج تحلیل های صورت گرفته حاکی از آن است که متوسط کل تراکم ساختمانی بهینه پیش بینی شده برای محدوده مورد مطالعه در شهر ارومیه، بیشتر از تراکم ساختمانی وضع موجود بوده است- و قابلیت افزایش تراکم ساختمانی در محدوده وجود دارد- ولی نکته ای که می بایستی بدان توجه شود توزیع مناسب تراکم ساختمانی در سطح محدوده با در نظر گرفتن مشخصات بخش های مختلف منطقه است. چرا که در حال حاضر عدم همسویی روند افزایش تراکم ساختمانی در محدوده با اصول توسعه پایدار، موجب شکل گیری تراکم های ساختمانی ناهمگون با شرایط محدوده شده است. همچنین نتایج تحلیل شاخص ها در منطقه، از همبستگی و تاثیرپذیری بالای تراکم ساختمانی پایدار با مولفه های اقتصادی و کالبدی حکایت می کنند. از سوی دیگر نتایج تحقیق نشان می دهد که مشکل محدوده در عدم تحقق تراکم ساختمانی پایدار، بی توجهی به ویژگی های محیطی، عدم توزیع مناسب جمعیت و خانوار، تمرکز تراکم بالای ساختمانی در برخی نقاط، عدم رعایت حقوق همسایگی، نبود فضای سبز، عدم توجه به همجواری ها، نادیده گرفتن فرهنگ و الگوی غالب سکونت و بالاخره عدم رعایت ضوابط و مقررات کالبدی می باشد.

ارتقاء کیفیت محیط محله نارمک با تاکید بر بهبود نفوذپذیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  عطیه سینافر   پروین پرتوی

پرداختن به موضوع کیفیت محیط که بخشی جدانشدنی از کیفیت زندگی شهروندان را تشکیل می دهد، از مهمترین رسالت های جامعه ی شهرسازان است. پیوند برنامه ریزی و طراحی شهری در این راستا می تواند ارتقاء بخش کیفیتِ محیطهای شهری باشد. پژوهش حاضر بر بکارگیری نفوذپذیری بعنوان یکی از ابزارهای طراحی شهری جهت ارتقاء کیفیت محیط در یک بافت محلی و ارزشمند بنام نارمک تأکید دارد. روشی که با عنایت به چالشهای متعدد و جهت گیری های متناقض صاحبنظران، نیازمند داشتن نگاهی منعطف و مقتضیانه به مقوله ی نفوذپذیری است. این مهم با بررسی مفهوم و مولفه های نفوذپذیری و کیفیت محیط آغاز، با واکاوی عوامل موثر بر نفوذپذیری و همچنین عوامل تأثیرپذیر از آن بصورت مثبت یا منفی، پیگیری و با ارائه ی مدلی از ارتباط متقابل ایندو به انجام رسیده است، این مدل در کنار تجربیات جهانی موجود، خط مشی ارتقاء کیفیت محیط با تأکید بر نفوذپذیری را تعیین و چارچوب مورد استناد پژوهش را شکل داده است. در ادامه با پرداختن به شرایط نارمک در خصوص نفوذپذیری و تحلیل وضعیت معیارهای کیفیت محیط از طریق برداشت میدانی و پرسشنامه در کنار بهره-گیری از مستندات، بخش عملی پژوهش دنبال شده است، بدلیل غلبه ی شاخصهای کیفی در سوالات پرسشنامه، نمونه گیری بصورت کیفی (هدفمند و غیراحتمالی) از میان ساکنین با سابقه ی سکونت بالاتر از 5 سال انجام شده و بر این اساس تکمیل پرسشنامه ها تا 75 مورد ادامه یافته است. شاخصهای کمی نیز عمدتاً به روش برداشت میدانی و در سه پهنه ی متمایز مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نهایتاً به کمک استفاده از تکنیک سوآت، راهبردها تدوین شده اند. راهبردهای مذکور متعاقب درنظرگیری روابط متقابل کیفیت محیط و نفوذپذیری در قالب چندین سیاست آورده شده و بر مواردی که با دخالت گسترده در بافت همراه نیستند، تأکید شده است. یافته های پژوهش حکایت از وجود وضعیت متفاوت کیفیت محیط در قسمتهای مختلف محله دارد بطوریکه پهنه ی دربرگیرنده ی بخش تجاری محله که در مقیاسی فرامنطقه ای نقش ایفاء می کند اگرچه هنوز کیفیت محیط محله را با مشکلات عدیده ای مواجه نساخته اما به شدت آنرا در معرض آسیب قرار داده است و تهدیدها در این پهنه بیش از سایر پهنه ها در آستانه ی فعلیت قرار گرفته اند. تقویت نظام سلسله مراتبی فضا در محله و کنترل ورودیها از راهکارهای مطرح شده برای این پهنه می باشند. پهنه ی دیگر، در مجاورت راههای اصلی محله تعریف شده است و در خصوص امنیت و ایمنی با تهدید مواجه و نیازمند درنظرگیری تمهیداتی است که پیاده را بر سواره اولویت بخشند و ترافیک مقصدی را بر ترافیک عبوری غالب سازند و بالاخره در پهنه ای سوم که در دل بافت مسکونی محله شکل گرفته است و بهترین وضعیت را منعکس می کند، اقداماتی چون جذب فعالیتهای متنوع و پذیرش کاربریهای مختلط در کنار طراحی مجدد فضاها بمنظور افزایش تعاملات ساکنین با فضاهای محله، می تواند ارتقاء بخش کیفیت کنونی پهنه باشد. بطور کلی تهدیدهایی که کیفیت محیط محله را در معرض آسیب قرار داده اند غالباً در ارتباط با حضور سواره و یا پیاده ی غیرساکنین قرار دارند فلذا با کنترل دعوت کنندگی محله و تأکید بر مرزها و حریم ها، تهدیدها نه تنها تنزل دهنده ی کیفیت محیط نخواهند بود حتی می-توانند بصورت فرصت در جهت افزایش سرزندگی و پویایی محیط، نقش آفرین باشند.

نشانه شناسی باغ ایرانی (باتأکید بر باغ فین کاشان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1391
  سمیه ادیب نیشابوری   بهمن نامور مطلق

باغ ایرانی مجموعه ای است پرداخته از ترکیب بناهای انسانی و طبیعت که توسط باغ ساز در چارچوب فرهنگ ارائه شده است. به عبارتی باغ را باید طبیعتی فرهنگ شده قلمداد کنیم که درآن عناصر طبیعی و مصنوع در یک مجموعه ی متنی به خوانش مخاطب در می آیند. در میان باغ های ایرانی که هم اکنون پابرجا هستند، باغ فین نمونه ی شاخصی است که با برخورداری از ساختار کامل هندسی و موقعیت خاص جغرافیایی ـ حضور در بافت کویری ـ افق معنایی وسیعی را به خود اختصاص داده است. با اینهمه کمتر اثری را می توان یافت که به گونه ای روشمند بررسی معنایی این باغ را مدنظر قرار داده باشد. از این رو در این مجال سعی شده تا با استفاده از روش نشانه شناسی ـ که روشی کارآمد برای خوانش متن های هنری به شمار می رود ـ به بررسی ارتباط میان کالبد و معنای باغ پرداخته شود. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که نشانه شناسی خود شامل نگره ها و نظریات متعددی است که از آن میان، الگوی پیرس با توجه به کارایی و انطباق بیشتر آن با اهداف این پژوهش برگزیده شده و معانی اولیه و ضمنی با استفاده از سه-گانه ی نشانه ای پیرس ـ نمود، موضوع و تفسیر ـ مورد بررسی قرارگرفته اند. به این ترتیب روش کلی تحقیق را باید از نوع روش های کیفی قلمداد نماییم. از جمله مهمترین نتایج این پژوهش را می توان تحلیل معنایی عناصر با استفاده از نمود، موضوع و تفسیر عنوان نمود به این صورت که عواملی هم چون رنگ، فرم، تناسبات، توازن، تنوع، توالی و تکرار در ادراک نشانه های حسی و در نتیجه دریافت اولی? حاصل از نمود باغ نقش اساسی دارند در حالیکه معانی ضمنی مرتبط با دریافتهای وجوه شمایلی و نمادینِ عناصر دلالتی باغ، در بازخوانی مصادیق و تأویل نشانه های آن نقش تعیین کننده تری دارند که البته ریش? این همه را باید در بافت فرهنگی مخاطب و مفاهیم درونی شد? ذهن او برای تفسیر متن جُست.

بررسی تطبیقی میزان تاثیرگذاری تنوّع عملکردی بر رضایتمندی سکونتی (مورد پژوهی: بافت مسکونی نارمک و تهران پارس)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  مستوره قلی پور   پروین پرتوی

مقوله زیستن، به ظاهر مفهومی ساده به نظر می آید. اما در حقیقت مفهومی است ورای ترک کردن خانه و بازگشتن بدان. تفکرات فراتجددگرایانه، در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهری و در بستر رویکرد توسعه پایدار، افزایش قدرت انتخاب شهروندان و میزان رضایتمندی آنان، بستری برای رواج تنوّع در گستره شهر به ویژه محلات را فراهم آورده است. حال آن که در شهرسازی سنتی ایران، محله به مثابه مقیاس کوچک شده ای از جامعه شهری؛ به واسطه دارا بودن عملکردهای سکونت، کار، تفریح و جابه جایی، متناسب با نیازمندی های روزانه مردم ساکن، به عنوان بافتی خودکفا به ایفای نقش می پرداخته است. در این میان، شهرسازی معاصر با تفکیک عملکردهای شهری از یک سو و تمرکز فعالیت های شهری در مراکز خاصی از شهرها، بافت های مسکونی را به محیطی خوابگاهی مبدل ساخته است. از این رو، این پژوهش بر آن بوده است تا با بررسی تطبیقی دو بافت مسکونی نارمک(دارای تنوع عملکردی بالا) و تهرانپارس(فاقد تنوع عملکردی) نقش تنوع عملکردی را در ارتقای رضایتمندی سکونتی به اثبات برساند. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی جای گرفته و از هر دو رویکرد کمی و کیفی(با تاکید بر کمی) در تحلیل داده ها بهره گرفته است. روش جمع آوری داده ها در این تحقیق، روش پیمایشی و بررسی اسنادی بوده است. حجم نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران383 نفر بوده که با استفاده از روش خوشه بندی سهمیه ای در محدوده مورد مطالعه توزیع شده اند. این نوشتار بر چارچوب روش تحلیل تطبیقی کشف مغایرت استوار بوده و در تحلیل اطلاعات از روش تحلیل نرخ اهمیت-رضایت بهره گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برای افزایش رضایتمندی سکونتی از طریق دگرگون ساختن معیارهای تنوع عملکردی، نباید صرفاً بر شاخص های عملکرد سکونت در آن محله تاکید نمود. بلکه رمز موفقیت در این کار، ارتقای تنوع عملکردی آن محله از طریق تقویت تمامی عملکردهای آن بافت است. هرچند در موقعیت ها و بافت های شهری گوناگون، میزان توجه و اولویت هر یک از این عملکردها متفاوت خواهد بود. به گونه ای که می باید در نارمک، عملکرد کار و در تهرانپارس، عملکرد جابجایی را در بالاترین اولویت قرار داد. اما آنچه که مشهود است آن است که تغییر مفهوم خانه به مسکن برای مردم در ارتقای رضایتمندی سکونتی آن ها تاثیر بسزایی دارد. این امر محقق نخواهد شد مگر آن که از طریق بسترسازی برای مرتفع شدن تمامی نیازمندی های آن ها در سطح محلات سکونتشان.

بررسی تطبیقی جایگاه میادین تهران در حفظ و ارتقای خاطره جمعی شهروندان نمونه موردی: میدان تجریش و میدان بهارستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  زهرا آزاد تکچی علیا   پروین پرتوی

خاطره جمعی خاطره ی مشترک افراد از وقایع و رویدادهای تجربه شده توسط آنها، به عنوان عضوی از گروه، در چارچوبی اجتماعی و فضایی است. خاطرات جمعی از طریق ایجاد معنی در فضا به ایجاد هویت مکانی می انجامند و این هویت مکانی، بازشناسی و ارتقای هویت شخص را به دنبال دارد. از این منظر، بی توجهی به مقوله خاطره جمعی در شهر می تواند هزینه های گزافی همچون بحران های هویتی را در پی داشته باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی معیارها و عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری و حفظ خاطرات جمعی در میادین شهری صورت گرفته است. به این منظور، در ابتدا مفهوم خاطره و خاطره جمعی و ارتباط آن با مکان و میدان از طریق مطالعه اسنادی آراء اندیشمندان شناسایی شده و معیارها و عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری و حفظ خاطرات جمعی در عرصه عمومی شهر و به ویژه میدان استخراج گردیده است. سپس این مولفه ها از طریق مطالعه اسنادی و برداشت های میدانی در میادین تجریش و بهارستان مورد تدقیق قرار گرفته اند. در مرحله بعد، در راستای آزمون مدل اولیه، مصاحبه های ژرفکاوانه ای با گروه های دارای خاطرات جمعی از میادین تجریش و بهارستان صورت گرفته است. پس از آن، عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری، یادآوری و تداوم خاطره در میادین تجریش و بهارستان با استفاده از تحلیل محتوای ترکیبی( کمی و کیفی، با غلبه روش کیفی) از میان مصاحبه ها استخراج گردیده و در نهایت اهمیت هر یک از این عوامل با استفاده از نتایج بررسی تطبیقی تعیین شده است. نتایج حاصل از مطالعات اسنادی به شناسایی مولفه های سکون، تجمع پذیری، انعطاف پذیری، دیالکتیک درون و بیرون، تعین فضایی، یکپارچگی، تداوم، جهت یابی، شناسایی و شفافیت( عناصر یادمانی، نام ها و اسامی و فعالیت ها و عملکردها) انجامید. این در حالیست که نتایج مصاحبه های ژرفکاوانه، تحلیل محتوا و بررسی تطبیقی، مولفه سیما و منظر را نیز به مولفه های فوق افزود. علاوه براین، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کاراکتر میادین تجریش و بهارستان بیش از فضای آنها در شکل گیری و تداوم خاطره حائز اهمیت است.

بازشناسی الگوی ساختاری بازار سنتی ایرانی به منظور خلق فضاهای تجاری سرزنده در تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  بهار بی آزار   فریبا قرایی فتح آبادی

ساخت مجتمع های تجاری و مراکز خرید به طرز چشمگیری در سالهای اخیر در کشور ما رونق گرفته است. این مراکز که اکثراً فضاهایی بسته و منفک از بافت شهری هستند ، صرفاً مقاصدی جهت خرید کردن هستند و در مراجعین تمایل درنگ کردن، ماندن و برقراری تعاملات اجتماعی را به وجود نمی آورند. لذا نمی توان آنها را فضای شهری به شمار آورد. این در حالی است که رویکردهای جدید جهانی به ساخت مراکز خرید وارد فاز جدیدی از تجربه فضایی و اجتماعی شده و کیفیت هایی را ارائه می کنند که اغلب در نمونه سنتی فضاهای تجاری ایرانی-بازار- نیز یافت می شوند. تحقیق پیش رو با بررسی این ویژگی های بهینه در بازار سنتی ایرانی و نیز مراکز خرید موفق دنیا، اصولی را پیشنهاد می کند که در صورت اجرا می توانند در ایجاد فضاهای سرزنده تجاری موثر واقع شوند. این ویژگی ها در دو مرکز خرید بوستان و گلستان در تهران نیز مورد بررسی قرار گرفته و نهایتاً یک نمونه پیشنهادی بر مبنای یافته های تحقیق طراحی شده است. با توجه به اصولی که به دست آمد و نیاز به زمین خالی با کاربری تجاری، منطقه 22 تهران برای این منظور انتخاب گردید.

امکان سنجی پیاده مداری در فاز چهار مهرشهر کرج با تاکید بر رویکرد نوشهرسازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  آرزو تاجیک   پروین پرتوی

انسان موجودی اجتماعی است و به دنبال ایجاد فضاهایی فعال از نظر اجتماعی است. در گذشته، عابر پیاده حضور پررنگی در فضاهای شهری داشته و محور طراحی فضاهای شهری به شمار می رفته است. اما پس از انقلاب صنعتی، این عنصر به دست فراموشی سپرده شد و بخش اعظم فضای شهری به حرکت سواره اختصاص یافت. تردد زیاد سواره، کیفیت پایین محیط های شهری، انواع آلودگی های محیطی، کمبود فضاهای عمومی، نبود تسهیلات شهری و نبود امنیت، باعث کاهش حضور عابر پیاده در فضاهای شهری گردیده است. درحالی که بی تحرکی شهرنشینان، افزایش آلودگی های زیست محیطی، تسلط حرکت سواره بر فضای شهری و بسیاری مسائل شهری دیگر، توجه به ارتقای پیاده مداری در شهرها را می طلبد و با توجه به اهمیت حرکت پیاده در زندگی روزمره شهروندان، بایستی بستر آن در شهرها فراهم و برنامه ریزی و طراحی شهرها در این راستا صورت گیرد. در واقع، یک محله پیاده مدار، محیطی پایدار، آرام و جذاب و به دور از آلودگی های محیطی را برای ساکنان به ارمغان می آورد؛ محل های که در آن دسترسی مناسب به همه عملکردهای مختلف مرتبط با تعاملات اجتماعی، خرید و تفریح تأمین می گردد. هرچه کیفیت فضاهای شهری بهتر گردد، حضور عابران پیاده در خیابان های شهر که از پراهمیت ترین موضوعات شهری می باشد، پر رنگ تر خواهد شد. در این تحقیق هدف بر آن بوده است پس از مطالعه رویکردهای متأخر شهرسازی با تأکید بر رویکرد نوشهرسازی و تجارب گوناگون پیاده مداری و شناخت محدوده فاز چهار مهرشهر، با ارائه راهبردها و سیاست های اجرایی و امکان سنجی میزان تحقق آنها، گامی به سوی تقویت پیاده مداری در محدوده مورد مطالعه برداشته شود. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و با رویکرد های کمی و کیفی (با تأکید بر کیفی) می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی می باشد. در این تحقیق از روش های تحلیلی سوآت و مکان سنجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در فاز چهار مهرشهر تنوع کاربری ها، دسترسی مناسب پیاده به انواع کاربری های خدماتی روزانه، سرزندگی، حضور فعال مردم، تعاملات اجتماعی و پذیرش فرهنگی اهمیت پیاده روی بیشترین تأثیر را در میزان پیاده روی ساکنان محدوده دارند. درحالی که کیفیت نامطلوب مسیرهای پیاده، نادیده انگاشتن آسایش و راحتی عابران در فضای شهری و کمبود فضاهای عمومی و کاربری های تفریحی در محدوده و با توجه به اهمیت بالای کیفیت کالبدی محیط، وجود مسیرهای پیاده راحت و امن، ایجاد محیطی مطلوب با در نظر گرفتن آسایش و راحتی پیادگان و دسترسی به کاربری های تفریحی و ورزشی در ارتقای پیاده مداری، برای دستیابی به پیاده مداری بیشتر در محدوده می بایست بهبود کیفیت محیط، ایجاد مسیرهای پیاده مطلوب و تأمین کاربری های مورد نیاز ساکنان در اولویت قرار گیرند. شایان ذکر است که وجود مدیریت شهری کارآمد در راستای تحقق سیاست های پیشنهادی نقشی مهم ایفا می نماید.

بررسی عوامل موثر بر ارتقای تعلق مکانی در سکونتگاه های غیررسمی با تاکید بر رویکرد توانمندسازی( مورد پژوهی: محله حصار شهر کرج )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  سپیده هژبری اردی   پروین پرتوی

تعلق مکانی یکی از عوامل موثر در ارتقا کیفیت زیست به شمار می رود. لذا با توجه به مشکلات اجتماعی و کالبدی در محلات غیررسمی، در این تحقیق اقدام به شناسایی شاخص های تعلق مکانی در سکونتگاه های غیررسمی گردیده تا از این طریق کیفیت سکونت در این محلات افزایش یابد. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف شناسایی شاخص های تاثیرگذار بر تعلق مکانی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی، صورت گرفته است. در این راستا مفهوم مربوط به تعلق مکان، سکونتگاه غیررسمی و رویکرد توانمندسازی از طریق مطالعه ی کتابخانه ای اسناد مورد مطالعه قرار گرفته و با تدقیق مولفه های تاثیر گذار بر میزان تعلق مکانی و تدقیق آن با ویژگی های سکونتگاه غیررسمی و رویکرد توانمندسازی، مدل مفهومی تحقیق و شاخص های اولیه شناسایی گردیده اند. سپس در ادامه به کمک مشاهدات میدانی و مطالعه ی اسنادی، شاخص های شناسایی شده در محله ی حصار کرج مورد مطالعه قرار گرفته اند. در قدم بعدی تعلق مکانی از دیدگاه ساکنین بررسی شده است. روش گردآوری اطلاعات در این بخش استفاده از مصاحبه های عمیق بوده و محقق جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی و نقشه های ارزش گذاری شده بهره مند گردیده است. همچنین با توجه به انتخاب رویکرد کیفی، روش نمونه گیری، معیار – محور و هدفمند بوده است. در انتها با توجه به مطالعات صورت گرفته تعاملات اجتماعی بین ساکنین به عنوان مهم ترین شاخص موثر در افزایش تعلق مکانی محلات غیررسمی و ویژگی های کالبدی محلات غیررسمی و ویژگی های اجتماعی غالب در محله به عنوان مهم ترین عامل تاثیر گذار در کاهش آن، شناسایی گردیده اند.

بررسی تطبیقی میزان تحقق شاخص های پایداری اکولوژیکی در بافت تاریخی و نوساز شهر کاشان (محله دروازه اصفهان و محله ناجی آباد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  نعیمه رشیدی   پروین پرتوی

یکی از مهم ترین مفاهیم مطرح شده در دهه های اخیر بحث پایداری اکولوژیکی می باشد .در کشور ما از دیرباز بحث احترام به طبیعت و ساخت و ساز همگام با طبیعت مطرح بوده است. متاسفانه در دهه های اخیر به علت پیروی از شیوه های ساخت و ساز مدرن، محیط زیست به باده ی فراموشی سپرده شده و توجهی به همسازی اقلیم و ساخت و سازها و مصالح به کار برده شده در آنها نمی شود. با توجه به محدود بودن منابع در سطح کره زمین برماست تا با مطالعه ی شیوه های ساخت گذشتگان از آنها درس گرفته و این آموخته ها را با روش های مدرن ترکیب کرده و در ساخت و سازهای جدید آنها را به کار بریم. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان تحقق شاخص های پایداری اکولوژیکی در بافت تاریخی و نوساز شهر کاشان می باشد. فرضیه اصلی تحقیق این است که شاخص های پایداری اکولوژیکی در بافت های تاریخی در مقایسه با بافت های معاصر شهری، به میزان بیشتری تحقق یافته اند. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، برداشت های میدانی و مصاحبه با کارشناسان شهری می باشد. روش تحلیل اطلاعات نیز تحلیل محتوا و تحلیل تطبیقی است و برای ارائه ی نتیجه ی دقیق تر از روش تحلیل عاملی نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بافت تاریخی شهر کاشان در مقایسه به بافت نوساز پایدارتر می باشد. البته هر دو بافت با وضعیت مطلوب فاصله دارند. در نهایت از نقاط قوت و ضعف به دست آمده در دو محله استفاده شده و پیشنهاداتی برای بهتر ساخته شدن شهرها در آینده داده شده است.

بررسی امکانات و محدودیت های شهر بجنورد به منظور ارتقاء آن به شهر آموزش دهنده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  مهسا عسگری قوامی   پروین پرتوی

امروزه با وجود تحولات قابل توجهی که در سطوح مختلف جهان روی داده است و با گسترده شدن نیازها، می توان ادعا کرد که آموزش های محیط خانواده و نیز آموزش های رسمی مدرسه، جوابگوی نیاز های رو به رشد افراد نیست. جنبش شهرهای آموزش دهنده که شهرهایی از کشورهای مختلف جهان با آن همسو شده اند، شیوه های آموزش نوینی را در پیش گرفته است که هدف آموزش را در حین فعالیت های روزانه شهروندان دنبال می کند. در این پژوهش، با بررسی مفاهیم اولیه، مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی و همچنین بررسی تجربیات جهانی برخی از شهرهای آموزش دهنده، مجموعه نکات کلیدی این شهرها استخراج شده و با جمع بندی آن ها مدل شهر آموزش دهنده تدوین شده است. در ادامه، بررسی امکانات و محدودیت های شهر بجنورد به عنوان نمونه موردی تحقیق، از طریق پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است. مجموعه این عوامل در ماتریس سوات، به صورت نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مشخص شده اند؛ و برای هر مولفه راهبردهای مربوط به آن ارائه گردیده است. در نهایت، راهبردها از طریق ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک، اولویت بندی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگرچه امکان تحقق شهر آموزش دهنده در شهر بجنورد در کوتاه مدت امکان پذیر نیست، ولی با وجود برخی پتانسیل های این شهر، با فراهم آوردن بسترهای لازم و تحول در شیوه برگزاری و اجرای برنامه های آموزش دهنده، می توان انتظار تحقق این رویکرد را در شهر بجنورد داشت.

شناسایی اصول و معیارهای شهر زیست پذیر و سنجش زیست پذیری در منطقه 5 شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  عظیمه مازندرانی   پروین پرتوی

رشد سریع جمعیت و تمرکز آنها در شهرها در سراسر جهان بر دورنمای بلند مدت پایداری محیط زیست جهانی اثر می گذارد. شهرها با رشد هم معنی شده اند و بطور فزاینده در معرض بحران های ناگوار بویژه در کشورهای در حال توسعه هستند. عصر کنونی را می توان عصر دگرگونیهای سریع و تحولات گسترده در شالوده های فکری و مدیریتی جوامع نامید. در شهرسازی نیز این روند به تبع دگرگونی های اجتماعی-اقتصادی آهنگی فزاینده داشته است به گونه ای که نظریات نوینی جهت تبیین مسائل پیچیده دنیای شهری امروز و حل آن ارائه گردیده است بر این اساس در سالیان اخیر در تبیین مفهوم شهر و ابعاد آرمانی آن نظریات متنوعی ارائه شده است. از مفهوم شهر آرمانی افلاطونی تا مفهوم شهر زیست پذیر کنونی. متخصصان و اندیشمندان در کشورهای مختلف متناسب با مسائل مبتلا به و ویژگی های ذاتی محلی، تعاریف خاص زیست پذیری و اصول طراحی شهری منطبق بر آن ارائه نموده اند. بنابراین ضرورت طرح مسئله از آنجا ناشی می شود که در کشور ما علیرغم وجود مشکلات فراوان در زمینه کیفیت زندگی شهری هنوز به تعداد کافی پیرامون چیستی و ماهیت زیست پذیری و شناسایی اصول و معیارهای یک شهر زیست پذیر تحقیق انجام نگرفته است. لذا در این پژوهش به شناسایی اصول و معیارهای شهر زیست پذیر و همچنین دسته بندی آنها پرداخته شده است و همچنین معیارهای مناسب برای سنجش زیست پذیری در منطقه 5 شهر تهران انتخاب گردید. سپس به تحلیل وضع موجود در منطقه 5 و پهنه بندی آن پرداخته و منطقه مذکور بر اساس پاره ای ویژگی های کلی پهنه بندی شده است. در آخر شرایط زیست پذیری در هر یک از پهنه ها به وسیله تحلیل سلسله مراتبی(ahp) و با استفاده از extention ahp نرم افزار arc gis و رویهم اندازی لایه ها در نرم افزار مذکور ارزیابی شده و مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت پهنه 4 به عنوان زیست پذیرترین پهنه و پهنه 2 به عنوان پهنه با زیست پذیری خیلی کم مشخص شده اند.

تحلیل عوامل موثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی شهر تهران (نمونه موردی دو محله و یک ناحیه در منطقه 7 تهران )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  دلارام شجاعی   پروین پرتوی

گرایش به زندگی ماشینی، حضور گسترده وسایل نقلیه و تغییر چهره شهر به واسطه چیرگی اتومبیل بر فضای شهری، جدایی گزینی مردم از فضاهای عمومی، نادیده انگاری ارزش¬های اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای عمومی، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در دهه¬های پیشین، موجب شده که برخی از فضاهای عمومی در مقیاس¬های مختلف شهری اهمیت و نقش خود را از دست بدهند. ایجاد فضاهای عمومی در مقیاس¬های مختلف شهری در دهه¬های اخیر تلاشی در جهت رفع نیاز اجتماعی انسان به فضاهای عمومی بوده است. حضور افراد در این فضاها منجر به اجتماع¬پذیری فضای عمومی و عاملی در جهت موفقیت فضا است. حال مقیاس-های نزدیک به هم، نداشتن ویژگی¬ها و معیارهای فضاهای عمومی موفق و عدم معیارهایی جهت اجتماع¬پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. هدف از تحقیق پیش¬رو تبیین عوامل موثر در ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با در نظر گرفتن مقیاس های مختلف فضاهای عمومی در شهر تهران است. جهت پاسخگویی به هدف بیان شده ابتدا مفهوم فضاهای عمومی، اجتماع¬پذیری، اجتماع¬پذیری در فضاهای عمومی مورد مطالعه قرارگرفته و معیارهایی جهت سنجش اجتماع¬پذیری فضاها در یک مدل مفهومی در سه بعد اجتماعی، کالبدی و فعالیتی تدوین شده است. جهت سنجش معیارها فضاهای عمومی دو محله دبستان و سهروردی و پارک اندیشه در مقیاس ناحیه انتخاب گردیده¬اند. مشاهده و تحلیل کیفی، استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی که با استفاده از نرم¬افزار spss انجام شده در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به فرضیه و سوالات تحقیق بوده است. نتیجه نشان می¬دهد که فضای عمومی ناحیه با وجود دسترسی کمتر و بعد فاصله¬ای بیشتر مورد استقبال بیشتر ساکنین دو محله نسبت به فضاهای عمومی خود قرارگرفته و از اجتماع¬پذیری بالایی برخوردار است. نتیجه حاصل شده نشان می¬دهد که توجه به معیارهای اجتماع¬پذیری در حین برنامه-ریزی و طراحی فضاها موجب می¬شود که فضاها در کنار یکدیگر و در مقیاس¬های مختلف به حیات خود ادامه دهند.

تبیین معیارهای آفرینش معنا در فضای شهری (نمونه موردی: خیابان انقلاب در محدوده میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  زهرا مودتی   پروین پرتوی

پژوهش حاضر بر مبنای بررسی تعیین معیار¬های آفرینش معنا در فضای شهری و فراهم آوردن بستری برای دستیابی به چگونگی آفرینش معانی از مکان در ذهن مراجعین به مکان است. بی تردید معنا در زندگی انسان نقشی اساسی دارد. «معنا مکان» تعریف کننده¬ی رابطه¬ی میان مردم و محیط است. با نگاهی به فضاهای شهری معاصر ایران، آنچه دیده می¬شود، فضاهای بی¬روح و فاقد معنا برای استفاده کنندگان است. این فقدان معنا بیش از آن که ناشی از محیط کالبدی باشد، نتیجه قطع ارتباط روحی و ذهنی انسان با محیط است. آنچه مد نظر این پژوهش است، چگونگی ایجاد ارتباط ذهن انسان با محیط و در پی آن دریافت معنا در فضاهای شهری توسط انسان است. به این منظور، در ابتدا مفهوم معنا و ارتباط آن با مکان از طریق مطالعه آرای اندیشمندان شناسایی و معیارها و عوامل تأثیرگذار بر شکل¬گیری معنادر فضاهای شهری استخراج شدهاست و سپس از طریق مطالعه اسنادی و برداشت¬های میدانی در خیابان انقلاب، محدوده¬ی میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر مورد بررسی قرار گرفته¬اند. در مرحله بعد، مصاحبه¬های ژرفکاوانه¬ای با گروه¬های استفاده کننده از فضا برای آزمون اولیه صورت گرفته با استفاده از روش تحلیل محتوای اعتبار و اهمیت هر یک از این عوامل تعیین شده است. نتایج حاصل از مطالعات اسنادی به شناسایی عوامل انسانی، محیطی و زمانی آفرینش معنا انجامیده است. این عوامل شامل تجارب¬فردی و جمعی، ویژگی¬های کالبدی و عملکردی مکان و رویدادهای مکان است. این در حالیست که نتایج مصاحبه¬های ژرفکاوانه، تحلیل محتوا، زمان وقوع رویداد¬ها و حضور¬پذیری اقشار در بحث تجارب¬جمعی به یافته¬های فوق افزود. نتایج این پژوهش نشان داده است عوامل انسانی و به طور ویژه تجارب فردی بیشترین اهمیت را در شکل¬گیری معنا مکان دارد و همچنین رویداد¬ها و عملکرد مکان در ایجاد و ویژگی¬های کالبدی مکان در حفظ معنای مکان نقش ایفا می¬کنند.

سنجش عملکرد دفاتر تسهیلگری با تأکید بر مشارکت مردمی؛ نمونه موردی: دفتر تسهیلگری عودلاجان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  مریم قدس ولی   پروین پرتوی

نوسازی بافت فرسوده به دلیل چندوجهی بودن و تأثیرات آن ها بر ابعاد مختلف زندگی ساکنین، نیازمند رویکردی جامع و طرح ریزی سازوکار مدیریتی و اجرایی مناسب می باشد. دفاتر تسهیلگری با گذشت قریب به پنج سال از آغاز فعالیتشان در چارچوب؛ آموزش های شهروندی، ترغیب به تشکیل اجتماعات محلی و ... تأثیرات گوناگونی را در محلات فرسوده از خود برجای گذاشته اند. این اقدامات مبتنی بر تقویت اعتماد اجتماعی و ترغیب همکاری اعضاء اجتماع با یکدیگر می باشد که توسط تسهیلگر ایجاد، هدایت و کنترل می گردد. بررسی های اولیه نشان داده است که یکی از دفاتر تسهیلگری موفق در شهر تهران، به خصوص در زمینه جلب مشارکت مردم، دفتر تسهیلگری عودلاجان می باشد. لذا ضرورت واکاوی دلایل موفقیت این دفتر با توجه به عدم سابقه و پیشینه تحقیقاتی در این زمینه محرز می نمود. پژوهش حاضر درصدد دستیابی به عوامل تأثیرگذار بر اقدامات موثر صورت گرفته در محله عودلاجان توسط دفتر تسهیلگری با تأکید بر مشارکت مردمی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از یک سو بهره گیری از مشارکت اجتماعی با هدف ظرفیت سازی، ترغیب به نهادسازی، اعتمادسازی و توانمندسازی ساکنین و از سوی دیگر توانمندسازی سازمانی در زمره موثرترین عوامل موفقیت دفتر تسهیلگری عودلاجان در جلب مشارکت مردمی بوده است.

بررسی سیاست های برنامه ریزی شهری در راستای حفاظت از رودخانه زاینده رود اصفهان با استفاده ازرویکرد پایداری اکولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  هانیه آل سعیدی   پروین پرتوی

هدف از این پژوهش بررسی سیاست های برنامه ریزی شهری در راستای تقویت شبکه های اکولوژیکی و استفاده از رویکرد تلفیقی برای برنامه ریزی، طراحی و مدیریت محیط زیست رودخانه زاینده رود و یا به عبارت دیگر رویکرد پایداری اکولوژیکی است. بخشی از این سیاست ها از جمله استراتژی های مدیریت شهری پایدار ، با بررسی تجارب کشور هایی که زمانی با مشکل مشابهی به این وضع روبه رو شده اند ، اقتباس گردیده است . به منظور دستیابی به این نتایج در این تحقیق توصیفی تحلیلی از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است.با استفاده از تکنیک دلفی ، ارزش گذاری و اولویت بندی سیاست ها انجام گرفته و راهبرد های تحقق پذیر و خاص رودخانه زاینده رود در مقیاس های مختلف ملی ، منطقه ای و شهری ارائه گشته است .

مروری بر تزیینات معماری مسکونی ایران (قاجار و اوایل پهلوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1388
  مهناز صفی صمغ آبادی   مهرانگیز مظاهری

از دوران نوسنگی در پی دست کشیدن انسان از تردد و اقامت و سکونت در یک محل نخستین خانه ها ساخته شد و میتوان گفت در دوران گردآوری غذا به علت ایجاد محل هایی برای ذخیره غذا چون نوعی ساختن در آن رعایت می شد معماری آغاز گردید و انسان با ایجاد نخستین سرپناه های ساده گام های اولیه معماری به مفهوم متداول آن که ایجاد فرم در فضاست ر ابرداشت و تقریبا از همین زمان بود که انسان در کیفیتهای کاربردی و در چگونگی های شکلی فضای آن به اندازه توان خود مداخله کرد و انواع همین انگیزه ها بود که بسیاری از کسان را به ایجاد نقوش بر دیوارهای بنایی که پدید می آوردند واداشت و تزئین قسمت های مختلف یک بنا توانست به عنوان زمینه ساز بیشترین امکان بروز خلاقیت فردی باشد و از این طریق است که میتوان به بازشناسی خواسته انسان در اثرگذاری بر محیط مصنوع از راه گزینش و جا دادن علائم و یا نقوشی که کاربردی «بیانی» و گاه می تواندن نقش نمادهای فرهنگی و قومی را ایفا کنند دست پیدا کرد. تمایل انسان به زیبایی در او یک احساس رضایت به وجود می اورد و همین مسئله است که انسان را به ساختن فضاهایی وا می دارد که با همسانی با طبیعت و نزدیکی به اصل فطری اش خستگی جسمانی و درماندگی های روحی اش را به باد فراموشی می سپارد. مفهوم زیبایی در قرن 14 هحری دارای بعد روانی می شود بدین ترتیب که بیننده خود نیز جزئی از فرایند به حساب می آید و در اصل، بیننده و وضع روحی و قضاوت او در فرایند ادراک زیبایی نقش اصلی پیدا می کند و این مسئله ای است که امروزه کمتر توجهی به آن نمی شود. ما باید با نگاه به آیینه پشت به جلو برانیم و با در نظر گرفتن آنچه که در گذشته داشته ایم و سرمشق قرار دادن آنها از سردرگمی که امروزه به آن دچار هستیم رهایی یابیم. این تحقیق نظری می باشد و با بررسی خانه های قاجار و پهلوی سعی در نشان دادن شرایط معماری آن دوره دارد.

پدیدار شناسی مکان: اصول و متدولوژی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1382
  پروین پرتوی   محمود توسلی

یکی از اهداف اصلی رساله حاضر با عنوان پدیدارشناسی مکان: اصول و متدولوژی ، نیل به تفکر و روشی بوده است که رسالت مهم شهرسازی را که همانا تبدیل فضا به مکان است، تحقق بخشد. از دیگر نتایج این تحقیق ، اثبات مفید بودن رویکرد پدیدارشناسی در مطالعات محیطی و شهرسازی است. این رویکرد که خود در گستره تحقیق کیفی قرار دارد امکان نیل به ماهیت اشیا (از جمله مکان) و تفکری عمیق و شهودی در مسائل شهرسازی را فراهم می کند. به دنبال بحران بی مکانی و بی هویتی فضاهای شهری معاصر که مبتلا به بسیاری از کشورها صرفنظر از قلمرو جغرافیایی آنها بوده است، رویکرد پدیدارشناسی بخصوص در سی سال گذشته از جایگاه خاصی در برنامه ریزی ، طراحی و بطور کلی مطالعات محیطی برخوردار گشته است و در حال حاضر تمایل روزافزونی برای تسری دادن این بینش به محیطهای دانشگاهی و شیوه های آموزشی ، پژوهشی و طراحی ملاحظه می گردد.