نام پژوهشگر: سقراط فقیه زاده

کاربرد نقاط پایانی جانشین اصلی روی مصدومین شیمیایی دچار به عارضه پوستی در سردشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  مرجان زارع دشتکی   سقراط فقیه زاده

توان کارآزماییهای بالینی براساس نقطه پایانی واقعی تعیین می شود که می تواند هم از لحاظ زمان وهم از لحاظ تعداد بیماران کاری طاقت فرسا باشد و از اینجاست که نقاط پایانی جانشین از شهرت بالایی برخوردار شده اند. تاکنون هر بیومارکری که معیارهای پرنتایس را برآورده می کرد به عنوان جانشین معرفی می شد ولی به علت اندازه گیری جانشین بعد از انتساب درمان این جانشین ها دارای اریبی پس تصادفی سازی بوده اند. در مبحث جانشین اصلی به دنبال یافتن جانشینی بدون اریبی یعنی جانشینی که برای پیش بینی اثر درمان روی نقطه ی پایانی بالینی هم لازم و هم کافی باشد هستیم. برای از بین بردن اریبی پس درمان، از طبقه بندی اصلی استفاده می شود که به دلیل ساختاری که دارد تحت تاثیر درمان نیست و سپس استنباط ها را روی این طبقات انجام می دهیم این استنباط ها علی بوده و جانشینی که هم لزوم علیتی و هم کفایت علیتی را برآورده کند جانشین اصلی نام دارد. پارامترهای توصیفی اثرات علی به دلیل وجود مقادیر گمشده قابل توصیف نیستند و با معرفی نمونه گیری مورد-گروهی از یک متغیر پیشگوی زمینه ای که همبستگی قوی با جانشین دارد اقدام به پیش بینی این مقادیر می شود. در اینجا سعی می شود بعد از یافتن جانشین های آماری و تعیین اثرات مستقیم و غیر مستقیم، جانشین اصلی را روی داده ها ی بدست آمده از مطالعه ی همگروهی تاریخی انجام شده روی 492 فرد که 363 نفر افراد گروه مورد که با گاز خردل مواجهه داشته و ساکن شهر سردشت بوده اند و 129 نفر به عنوان افراد گروه مورد که با گاز خردل مواجهه نداشته و ساکن شهرربط در مجاورت سردشت بوده اند بررسی شود.

بررسی اثر غیر مستقیم جانشین ها در آنالیز مسیری و کاربرد آن در بیماری های پوستی ناشی از مواجهه با گاز خردل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  سیده شیوا دیباج   سقراط فقیه زاده

در اغلب مطالعات پزشکی وقوع نقاط پایانی بالینی مستلزم زمان و هزینه ی فراوانی است، همچنین از نظر اخلاقی نگهداشتن بیماران در مطالعه به مدَت طولانی، به خصوص مطالعات درمان-دارونما، درست نیست. به همین دلیل امروزه توَجه زیادی به استفاده از مارکرهای حیاتی که بتوانند جانشین نقاط بالینی شوند شده است. اما در مطالعات جدید نسبت اثر درمان یا مواجهه توصیف شده توسط یک مارکر جانشین به دو قسمت تقسیم می شود: اثر مواجهه توسط مارکر جانشین و اثر مواجهه توصیف نشده توسط مارکر جانشین. همچنین در مطالعاتی که نسبت اثر مواجهه توسط چند مارکر جانشین محاسبه شده روابط علَی- معلولی بین آنها در نظر گرفته نشده است. در حالیکه به دلیل پیچیدگی مکانیزم بیولوژیکی برآورد نسبت اثر تنها با یک مارکر جانشین تقریباً غیر ممکن است و همچنین تغییر در یک مارکر حیاتی ممکن است به دلیل تغییر در سایر مارکرها باشد و نمی توان این روابط علَی- معلولی را نادیده گرفت. در این پایان نامه روشی برای بررسی روابط علَی- معلولی بین مارکرهای حیاتی ارائه شده است. این کار با کمک تحلیل مسیری، که تعمیمی از رگرسیون خطی است و امکان برآورد اثرات مستقیم و غیر مستقیم را می دهد، انجام و. واریانس و فاصله اطمینان این برآوردها نیز با روش بوتسترپ محاسبه شده است. دومین روش جدید این پایان نامه، تعمیم تحلیل مسیری به مدل رگرسیون تعمیم یافته خطی (glm) است. چرا که متغیر پاسخ مورد بررسی در این تحقیق دوحالتی بوده و از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. اما در هر دو زمینه ی بالینی و آماری این پایان نامه، پیشنهاداتی برای انجام تحقیقات جدیدتر داده شده است. در زمینه ی آماری می توان داده های وابسته به زمان و رگرسیون کاکس را به تحلیل مسیری تعمیم داد که تا کنون انجام نشده است. از نظر بالینی می توان این طرح را روی بیماری هایی که یافتن نقاط پایانی جانشین برای آنها حیاتی تر است پیاده کرد.

برآورد اثرات درمانْ در کارآزمایی های بالینی در حضور عدم تمکین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  علیرضا سلطانیان   سقراط فقیه زاده

مقدمه:کارآزمایی بالینی کنترل دار تصادفی شده یک روش استاندارد برای تحلیل و مقایسه اثرات علیتی و درمانی یک دارو در مقایسه با درمان استاندارد یا دارونما می باشد. درکارآزمایی های بالینی، می بایست همه شرکت کنندگان، درمان تخصیص یافته را بطور کامل دریافت کنند. اما درعمل چنین پدیده ای رخ نخواهد داد و برخی افراد نسبت به دریافت درمان خود تمکین نمی کنند (non-compliance). استراتژی استاندارد و معمول برای تحلیل آزمایشات تصادفی کنترل دار، تحلیل تمایل به درمان است که در صورت وجود عدم تمکین بیماران برآوردهای نامعتبر و ناصحیحی از اثرات و درمانی ارائه می کند، که در نهایت ممکن است منجر به کم شدن توان آزمون گردد. در این رساله سعی کرده ایم اثر عدم تمکین بیماران در برآورد اثرات درمانی تعدیل (adjust) شود. روش کار: برای بررسی مدل آماری پیشنهاد شده توسط نویسندگان این رساله(مدل گریزل توسعه یافته)، از داده های یک کارآزمایی بالینی متقاطع دوسوکور که به بررسی اثر یک پماد ساختگی بنام مرهم مفاصل در مقابل دارونما برای درمان استئوآرتریت زانو پرداخته است استفاده کرده ایم. در مطالعه بررسی اثر پماد مرهم مفاصل در درمان استئوآرتریت، 42 بیمارمبتلابه استئوارتریت زانو شرکت داشته و اثر ضد دردی و بهبود عملکرد بیماران با استفاده از پماد مرهم مفاصل به مدت سه هفته در مقایسه بامصرف دارونما در همان بیماران با رعایت دوره پاکسازی مورد بررسی قرار گرفت. میزان درد و توان عملکردی بیماران بااستفاده از هردونوع پماد با استفاده از معیارهای استاندارد سنجش vas و womac مورد ارزیابی قرار گرفت که با استفاده از تحلیل مولفه های اصلی به یک متغیر، بنام شدت بیماری، تبدیل گردیده و همه محاسبات و تحلیل ها براساس آن صورت گرفت. برای تعدیل اثر عدم تمکین بیماران در مقایسه اثرات دو پماد سعی شده است از نسبت تمکین در دوره ها و گروه ها (sequences) بهره مند شده و با استفاده از یک مدل آماری پیشنهاد شده است برآورد شرطی و حداکثر درستنمایی اثرات درمانی محاسبه گردد. یافته ها: نتایج تحلیل های اولیه بر پایه مدل گریزل استاندارد (وقتی از اطلاعات عدم تمکین بیماران چشم پوشی می شود) نشان داد، اثر پماد مرهم مفاصل بیشتر از دارونما است (0361/0p=). تحلیل مجدد داده ها بر پایه مدل گریزل توسعه یافته (مدل پیشنهادی یعنی وقتی که از اطلاعات عدم تمکین بیماران استفاده می شود) نشان داد که برآورد شرطی و حداکثر درستنمایی تفاوت اثرات درمانی( ) بزرگتر از مدل گریزل است (به ترتیب برابر با 0245/0 و 0213/0 ). خطای معیار درون-بیمار برآورد شده بر اساس مدل گریزل به مراتب بزرگ تر از مدل گریزل توسعه یافته به روش شرطی و حداکثر درستنمایی بود (به ترتیب برابر با 168/2، 005/2 و 8804/1 ). آماره های نسبت درستنمایی بدست آمده بر پایه مدل گریزل توسعه یافته در هر دو روش برآوردی شرطی و حداکثر درستنمایی در مقابل مدل گریزل کوچکتر (به ترتیب 7/1181 و 7/1177 در مقابل 1/1209 و 1/1205) بود. نتایج مطالعه شبیه سازی نشان داد وقتی عدم تمکین وجود ندارد برآورد اثرات درمانی در هر دو مدل گریزل و گریزل توسعه یافته یکسان است، ولی در حالاتی که عدم تمکین وجود دارد حتی زمانی که عدم تمکین با الگوی تصادفی رخ می دهد، برآورد اثرات درمانی از اریبی کمتر و دقت بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به مقدار خطای معیار درون-بیمار و آماره نسبت درستنمایی محاسبه شده و همچنین نتایج مطالعه شبیه سازی شده می توان گفت که مدل گریزل توسعه یافته، در هر دو روش برآورد شرطی و حداکثر درستنمایی، برآوردهای کاراتر و معتبرتری را نسبت به مدل گریزل ارائه می کند.

برآورد بیزی مدل شکنندگی کاکس داده های بقاء درحضور متغیرهای همراه گم شده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  رحیم طهماسبی   انوشیروان کاظم نژاد

مقدمه: در روشهای استاندارد داده های بقا، فرض می شود که متغیرهای همراه به طور کامل مشاهده شده اند. ولی در عمل، معمولاً متغیرهای همراه در بردارنده مقادیر گم شده هستند. معمولاً تحلیل این داده ها با حذف آزمودنیهای در بردارنده مقادیر گم شده (تحلیل رکوردهای کامل) همراه است. وقتی علت گم شدن داده ها کاملاً تصادفی (mcar)نباشد، یعنی گم شدن آنها از داده های گم شده مستقل ولی در عین حال وابسته به داده های مشاهده شده باشد که فرض ضعیف تری نسبت به گم شدن کاملاً تصادفی داده هاست، در این صورت مکانیسم گم شدن تصادفی (mar) تعریف می شود و در تحلیل داده ها باید متغیرهای دربردارنده مقادیر گم شده را نیز دخالت داد. در حالی که اگر علت گم شدن داده ها علاوه بر داده های مشاهده شده به داده های گم شده نیز وابسته باشد (mnar) ، در این صورت مکانیسم گم شدن داده ها غیر قابل چشم پوشی می باشد. در این حالات، تحلیل رکوردهای کامل می تواند نتایج گمراه کننده ای را همراه داشته و برآوردهای اریبی را نتیجه دهد. در چارچوب بیزی، تحلیل داده ها در حضور داده های گم شده اغلب به توزیعهای پسینی با ویژگیهایی منجر می گردد که کاملاً متفاوت از تحلیل پسین داده های بطور کامل مشاهده مبتنی بر رکورد های کامل است. بنابراین بسط روشهای مبتنی بر تحلیل داده های گم شده، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. از آنجاکه تاکنون به روش بیزی برآورد پارامترهای مدل شکنندگی در حضور متغیرهای همراه گم شده مورد بررسی قرار نگرفته اند، بنابراین این رساله بر این اساس مبتنی گردیده است. هدف: در این رساله هدف، تحلیل بقای مدلهای شکنندگی کاکس با تابع خطر نمایی قطعه ای در حضور متغیرهای همراه در بردارنده مقادیر گم شده با رهیافت بیزی و مقایسه برآورد پارامترها در حالات مختلف مکانیسم گم شدگی می باشد. روش بررسی: در این مطالعه تابع توزیع پسین برای هر سه حالت مکانیسم گم شدگی تعیین و با استفاده از نرم افزار winbugs14 تحلیل نتایج صورت گرفت. جهت ارزیابی سه مدل، از داد ه های بقای واقعی مربوط به عوامل موثر بر رد پیوند قرنیه استفاده گردید. نتایج: مقایسه این مدلها نشان داد که، در هر سه مدل متغیر واسکولاریزاسیون قرنیه و سن معنی دار بوده ولی آلرژی چشمی تنها در مدل تحلیل داده های گم شده با مکانیسم تصادفی معنی دار بود. از نظر طول فواصل اطمینان در برآورد پارامترها، دو مدل با مکانیسم تصادفی و غیر قابل چشم پوشی دارای نتایج مشابه بوده و دارای طول فواصل کوتاهتری نسبت به مدل تحلیل رکوردهای کامل بودند. نتیجه گیری: با توجه به طول فواصل اطمینان، مقدار قدر مطلق ضرایب هر یک از عوامل در مدلها و قدرت شناسایی عوامل خطر رد پیوند می توان نتیجه گرفت که مدلهای تحلیل داده های گم شده، برآوردهای مناسبتری نسبت به تحلیل رکوردهای کامل دارند.

تجزیه وتحلیل داده های همبسته دوتایی فضایی به وسیله مدل خودلوجستیک و فرمول معکوس بیز و کاربرد آن در بررسی رابطه و عوامل پوسیدگی در دندانهای شیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  سلیمان افروغی   سقراط فقیه زاده

مدل اتولوجستیک به عنوان ابزار اصلی تجزیه وتحلیل داده های فضایی همبسته دوتایی روی یک مشبکه،نخستین بار توسط بساگ در سال1974 معرفی گردید.با این وجود تا کنون مطالعه ای با هدف تحلیل چنین داده هایی در مشبکه های مستقل یافت نشده است.علاوه بر این به علت وجود بستگی فضایی در این گونه داده ها وناسره بودن عامل نرمالیزه تابع توام ،روشهای موجود برآورد پارامترها مبتنی بر روشهای تقریبی وتولید نمونه به روش زنجیره مارکف مونت کارلویی می باشند.به همین علت محاسبات مربوط به برآورد پارامترها وقت گیر ،حجیم و طاقت فرسا است. در سال 2006 آقای تان وهمکاران روش نمونه گیر فرمولهای معکوس بیز را جهت کاستن از محاسبات و بالا بردن سرعت همگرایی در هنگام تولید نمونه به روش زنجیره مارکف مونت کارلویی،معرفی وبه کار بردند.در این رساله نخست مدل بندی داده های فضایی همبسته دوتایی در مشبکه های مستقل بر پایه مدل اتولوجستیک ارائه شد، سپس روش برآورد پارامترهای مدل بر اساس نمونه گیر فرمول معکوس بیز شرح داده شد و این مدل برای بررسی عوامل موثر بر پوسیدگی تجربه شده در دندانهای شیری گروهی از کودکان تهرانی به کار برده شد. برآورد پارامترهای مدل و شاخصهای محاسبه شده ی آنها نشان می دهدکه اثر متغیر خود همراه فضایی که عبارت از مجموع وضعیت های سه دندان مجاور هر دندان می باشد، و متغیر های موقعیت مکانی دندان از جمله فک و خلفی یا قدامی بودن،به طور شدید معنی دار می باشد. شاخص های بدست آمده حاکی است که مدل برازنده شده، از اعتبار بالایی بر خوردار است. در نتیجه در مجموعه دندان های شیری، هر دندان پوسیده، هر سه دندان مجاور( شامل دو دندان کناری ودندان مقابل )خود را تهدید می کند و ضمن اینکه بروز پوسیدگی از یک الگوی معین پیروی می کند، خطر پوسیدگی در دندان های واقع در فک بالا و درموقعیت خلفی دهان هر کودک، خیلی بیشتر است. این نتایج میتواند در اعمال روشهای تشخیصی، پیشگیری و درمانی در دندانپزشکی کودکان عامل راهنما می باشد.

بررسی ارتباط هورون های جنسی زنان یائسه با افزایش خطر سندرم متابولیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  هاجر محسنی   سعیده ضیایی

سابقه و هدف : حدود 40 درصد زندگی زنان در دوره ی بعد از یائسگی قرار دارد. سندرم متابولیک یک مشکل مراقبت بهداشتی مهمی است. بر اساس گزارشی از ایران شیوع این بیماری در زنان یائسه، بالا می باشد. تا کنون مطالعه جداگانه ای برای بررسی ارتباط بین هورمون های جنسی زنان یائسه با سندرم متابولیک انجام نشده است. در این مطالعه ارتباط بین هورمون استرادیول، هورمون تستوسترون، shbg، fei و fti را با افزایش خطر سندرم متابولیک بررسی کردیم. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 110 زن یائسه ای که هورمون تراپی نشده بودند، شرکت کردند. سندرم متابولیک بر اساس تعریف adult treatment panel iii (سه مورد یا بیشتر ازموارد : چاقی شکمی، افزایش فشار خون، هایپرتری گلیسریدمی، کاهش لیپوپروتئین چگالی بالا و گلوکز ناشتایی غیر طبیعی) تشخیص داده شد. هورمون استرادیول، هورمون تستوسترون، shbg، fei و fti اندازه گیری و ارتباط آن ها با سندرم متابولیک ارزیابی شد. یافته ها : زنان با سندرم متابولیک به طور معنی داری میانگین سطوح هورمون تستوسترون( 008/0p= ) بالاتر، shbg( 007/0p= ) پایین تر، fei (001/0p= ) بالاتر وfti ( 001/0p= ) بالاتر داشتند؛ ولی اختلاف معناداری بین میانگین هورمون استرادیول( 129/0 p= ) زنان با سندرم متابولیک در مقایسه با زنان بدون سندرم متابولیک وجود نداشت. بین برخی از اجزا سندرم متابولیک با هورمون های تسوسترون، استرادیول، shbgو شاخص تستوسترون آزاد همبستگی وجود داشت. در آنالیز رگرسیون لجستیک کاهش shbg با نسبت برتری or (odds ratio ) : 977/0 (ضریب اطمینان 95%، فاصله اطمینان : 996/0 - 995/0 ) و افزایش شاخص تستوسترون آزاد با or :962/2 ( ضریب اطمینان 95%، فاصله اطمینان : 782/8 – 999/0 ) باعث افزایش شانس ابتلا به خطر سندم متابولیک در سطح خطای 05/0 در زنان مورد مطالعه شده بود؛ ولی بین هورمون تستوسترون، هورمون استرادیول و شاخص استرادیول آزاد با سندرم متابولیک افزایش خطر معنی داری ( 05/0< p ) مشاهده نشد. نتیجه گیری : افزایش شاخص تستوسترون آزاد و کاهش shbg که نمایی از وضعیت هورمونی آندروژنیک در زنان بعد از یائسگی می باشد، با برخی از اجزا سندرم متابولیک مرتبط بودند. این وضعیت هورمونی با افزایش خطر سندرم متابولیک در زنان بعد از یائسگی مرتبط بود. هورمون های آزاد در گردش خون نسبت به هورمون های متّصل به shbg اهمیّت بیشتری در ایجاد افزایش خطر سندرم متابولیک داشت. با توجّه به این که سطوح هورمون های جنسی درون زا در افزایش خطر سندرم متابولیک نقش بسزایی دارد؛ اندازه گیری این هورمون ها می تواند در پیش گویی سندرم متابولیک در زنان بعد از یائسگی موثر باشد. واژگان کلیدی : سندرم متابولیک، هورمون جنسی، یائسگی

برآورد سالهای از دست رفته عمر پس از تصحیح طبقه بندی نادرست اطلاعات مرگ و میر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  محمد امین پورحسینقلی   سقراط فقیه زاده

میزانهای سالیانه مرگ و میر، یکی از شناخته شده ترین و کاربردی ترین شاخص های سنجش سلامت و برآورد بار بیماری ها محسوب می شوند. یکی از منابع عمده خطا در آن طبقه بندی نادرست علل مرگ و میر می باشد. طبقه بندی نادرست از جمله مشکلات عمده در تحلیل اپیدمیولوژیک اطلاعات مرگ و میر محسوب می شود و ایران نیز به عنوان یک کشور درحال توسعه از این مشکل مستثنا نیست. به طور کلی دور روش آماری برای تصحیح طبقه بندی نادرست ارائه شده است؛ روش اول استفاده از نمونه تصادفی تصحیح شده و تعمیم نتایج آن به کل جمعیت تحت مطالعه است و روش دیگر استفاده از رویکرد بیزی در برآورد پارامتر طبقه بندی نادرست از طریق یک توزیع پیشین و سپس تصحیح مجدد اطلاعات است. هدف مطالعه حاضر، ارائه یک مدل بیزی جهت تصحیح طبقه بندی نادرست اطلاعات ثبت مرگ حاصل از سرطان های روده بزرگ، معده و کبد در ایران (از سال 1995 تا 2003 که بوسیله وزارت بهداشت تهیه شده بود)در حالتی که طبقه بندی نادرست یک طرفه است و بررسی کارایی این مدل با استفاده از شبیه سازی است. در این تحقیق با استفاده از توزیع های پیشین آگاهی بخش بتا در مدل پواسن، طبقه بندی نادرست داده های ثبتی مرگ حاصل از این سرطان ها در یک الگوریتم نمونه گیری گیبز برآورد شده و سپس میزان های مرگ تصحیح شدند. جهت بررسی میزان کارایی روش در شبیه سازی، اطلاعات در دو گروه تقسیم بندی شده و در حجمهای نمونه مختلف، میزانهای متفاوتی از طبقه بندی نادرست ایجاد شده و سپس با استفاده از توزیع های پیشین ناآگاهی بخش و آگاهی بخش، پارامتر طبقه بندی نادرست برآورد شدند و از معیار حداقل مربع خطا جهت تعیین میزان کارایی مدلها استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که درحدود 30 الی 40 درصد از موارد مرگ حاصل از سرطان های روده بزرگ، معده و کبد به غلط طبقه بندی شده اند. درنتیجه برای داشتن برآورد صحیحتری از بار این بیماری ها، تصحیح این طبقه بندی نادرست ضروری است. همچنین یافته های شبیه سازی تایید کرد که درصورت انتخاب توزیع پیشین مناسب، می توان پارامتر طبقه بندی نادرست را با دقت بالایی برآورد کرد. نتایج حاصل از معیار حداقل مربع خطا نشان داد برآوردهایی که براساس توزیع پیشین آگاهی بخش و نیز نمونه های با اندازه کوچک بهتر عمل می کند.

کاربرد طرح بهینه در تعیین پارامتر مدل دوز پاسخ مناسب و برآورد میانه دوز موثر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  روح الله روهنده   سقراط فقیه زاده

هدف اصلی توسعه دارو، یافتن دوز یا دامنه دوز دارویی است که هم موثر است (برای بهبود یافتن یا معالجه بیماری) و هم ایمن است (با خطر اثرات معکوس). اگر چنین دوز یا دامنه دوز شناسایی نشود این دارو از نظر پزشکی مفید نیست و نباید توسط سازمانهای نظارت دارو تایید شود. به طور کلی میزان اثرات دارویی با افزایش دوز به طور یکنواختی افزایش می یابد و سرانجام به یک سطح ثابت می رسد که افزایش بیشتر دوز دیگر اثری نخواهد داشت. یکی از اهداف مهم در مطالعات دارویی برآورد دوزهای هدف می باشد که برای این مهم معمولا از طرح موازی استفاده می شود. برای انتخاب مدلهای دوز-پاسخ از معیار آکائیک استفاده شد. مواد و روشها: در تحقیق حاضر از نوع تجربی از موش های صحرایی نر سفید نژاد ویستار به تعداد 40 (انستیتو پاستور، تهران) در محدوده وزنی 8/9± 302 گرم در محدوده سنی 14-12 ماه در پنج دوز مختلف استفاده گردید و چهار مدل خطی، ایماکس، درجه دو و ایماکس سیگموئید برای برازش به داده ها در نظر گرفته شد. در نهایت برای انتخاب مدل از معیار آکائیک استفاده شد و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار r انجام شد. یافته ها: با استفاده از معیار آکائیک (aic) مدل ایماکس به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. میانه دوز موثر ((ed50 با استفاده از این مدل دوز 8-10*6/6 مولار برآورد شد. حداکثر اثر ((emax با استفاده از این مدل 38/1 گرم در واحد سطح برآورد شد. نتیجه گیری: نیمی از ماکزیمم اثر میزان انقباض آئورت سینه ای موش های دیابتی که به آنها دانه اسفرزه داده شده در دوز 8-10*6/6 مولار از داروی آدرنالین رخ می دهد و با توجه به مقدار حداکثر اثر یعنی 38/1 گرم در واحد سطح، می توان نتیجه گرفت که میزان انقباض آئورت در این نقطه به اشباع رسیده است و از این نقطه به بعد هر چه میزان دوز را زیادتر کنیم در میزان انقباض تغییری مشاهده نمی کنیم.

ارزیابی اعتبار مارکرهای حیاتی جانشین وابسته به زمان در تشخیص های کلینیکی با استفاده از روش بیزی به صورت نیم پارامتری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  بهروز کاوه یی   سقراط فقیه زاده

چکیده: گاهی اوقات در تحقیقات پزشکی نمی توان اثر مداخله را به صورت مستقیم اندازه گیری کرد. برخی از این دلایل عبارتند از هزینه زیاد، زمان زیاد، تهاجمی بودن روشهای درمانی، در دسترس نبودن پاسخ های بالینی و ... . در این گونه موارد اثر مداخله را بر روی متغیر های جانشین اندازه گیری می کنند. مطالعات آماری زیادی برای اعتبار سنجی جانشین ها و معرفی ملاکی برای آزمون انجام شده است. اولین بار پرینتایس (1989) ملاک خود را که بر مبنای آزمون فرض بنا نهاده شده بود معرفی کرد. سپس در طی سال ها ملاک های دیگری معرفی شدند. با استفاده از روش فراوانی گرا آلونسو (2006) عامل فروکاهی درستنمایی را معرفی کرد. پس از آن جلایی و همکاران (2008) ملاک عامل فروکاهی درستنمایی بیزی را معرفی کردند. تا کنون همه مطالعات انجام شده به صورت مقطعی انجام شده است. ما در این رساله برآنیم که عامل فروکاهی درستنمایی بیزی را برای داده های طولی(lrfbl) معرفی نمائیم. بیماری تحت بررسی ناراحتی ریه در جانبازان شیمیایی است. روش تشخیصی جانشین نیز حجم هوای بازدمی تحت فشار در ثانیه اول در نظر گرفته شده است.

مقایسه دو روش تحلیل تشخیصی رسته ای نزدیک ترین همسایگی و درخت رده بندی برای مواجهه یا عدم مواجهه مصدومین شیمیایی گاز خردل سردشت - ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  آزاده قاهری   سقراط فقیه زاده

گاز خردل عاملی شیمیایی است که توسط ارتش عراق در برخی شهرهای مرزی ایران استفاده گردید. در این مطالعه بر آنیم که با انجام تحلیل تشخیصی و با حضور متغیرهای کیفی به تخصیص افراد به دوگروه مواجهه یافته و مواجهه نیافته بپردازیم. از شهرستان سردشت 372 مرد مواجهه یافته با گاز خردل به عنوان گروه مورد و از شهرستان ربط 128 مرد به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. با استفاده از دو روش تحلیل تشخیصی k-نزدیک ترین همسایگی به شیوه ی مقیاس بندی بهینه و الگوی درخت رده بندی افراد به دو گروه مواجهه یافته و مواجهه نیافته تخصیص یافتند. برای مقایسه ی دقّت این دو مدل از میزان های حساسیت و ویژگی استفاده شد. حساسیت و ویژگی مدل k-نزدیک ترین همسایگی به شیوه ی مقیاس بندی بهینه برای متغیرهای کیفی به ترتیب 94/0 و 44/0 و برای متغیرهای کمّی و کیفی به ترتیب 91/0 و 64/0 به دست آمد. مقادیر حساسیت و ویژگی حاصل از الگوی درخت رده بندی با متغیرهای کیفی به ترتیب 87/0 و 44/0 و با حضور متغیرهای کمّی و کیفی به ترتیب 75/0 و 81/0 به دست آمدند. بر اساس یافته های این مطالعه حساسیت مدل k-نزدیک ترین همسایگی با مقیاس بندی بهینه بیشتر از درخت رده بندی است و در هر دو روش تحلیل تشخیصی مذکور متغیرهای کیفی می توانند به خوبی یا بهتر از متغیرهای کمّی به تشخیص مواجهه با گاز خردل بپردازند.

مدل سازی فواصل زمانی بین حوادث بازگشتی با استفاده از مدل شکنندگی وابسته به زمان و کاربرد آن در داده های پزشکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  سمانه حسین زاده   سقراط فقیه زاده

زمینه: در داده های حوادث بازگشتی که در آن یک حادثه برای فردی چندین بار تکرار می شود، همبستگی به وجود می آید. بررسی اثر عوامل خطر بر فاصله زمانی بین حوادث در این داده ها بیشتر مورد توجه است. برای تحقق این هدف استفاده از مدل خطرات متناسب کاکس به خاطر پیش فرض استقلال داده ها مناسب نیست. با مدل شکنندگی که وابستگی حوادث را در مدل لحاظ می کند، استنباط های کاراتری بدست می آید. یکی از مفروضات این مدل ثابت بودن شکنندگی در طول مدت پیگیری است که می تواند ناکافی باشد. این امکان وجود دارد که هر چه فاصله بین حوادث بیشتر شود، وابستگی آنها نیز کمتر شود یا شکنندگی بعد از شکست اول کاهش یا افزایش یابد. لذا مدل هایی با شکنندگی وابسته به زمان، واقعی تر هستند. هدف این مطالعه بررسی و برازش مدل شکنندگی وابسته به زمان بر فاصله زمانی بین حوادث بازگشتی است. مواد و روشها: حوادث بازگشتی مورد مطالعه ظهور علامت دیسشارژ ied در نوار مغزی 56 بیمار مبتلا به صرع بود. دو مدل شکنندگی وابسته به زمان بر فاصله زمانی بین حوادث با روش برآورد مربع بندی گاوسی برازش شد. شبیه سازی جهت بررسی برآورد مدل ها انجام شد. نتیجه: دو عامل سن و وضعیت جانبازی از عوامل تاثیر گذار بر فاصله زمانی بین دیسشارژها هستند. معنی دار بودن واریانس شکنندگی نشان می دهد که وجود اثر تصادفی در این داده ها ضروری است. مدل اول شکنندگی وابسته به زمان مدل مناسبی نبود ولی مدل دوم شکنندگی وابسته به زمان نشان داد که عامل تصادفی با اثر جمعی یک عامل اثر گذار بر فاصله زمانی بین حوادث است ولی شکنندگی با اثر ضربی معنی دار نبود. شبیه سازی اریبی کمتری را برای مدل دوم شکنندگی وابسته به زمان نشان داد. بحث: مدل شکنندگی وابسته به زمان بهتر از مدل شکنندگی برازش شد. روش برآورد کوادراتور گاوسی یک تکنیک مناسب و کاربردی برای برازش مدل های شکنندگی وابسته به زمان است. کلمات کلیدی: شکنندگی وابسته به زمان، حوادث بازگشتی، کوادراتور گاوسی، صرع

ارزشیابی برنامه آموزشی چند رسانه ای بر رفتار بهداشت دهان و دندان دانش آموزان و مقایسه آن با روش آموزشی سخنرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  فاطمه محمدخواه   فرخنده امین شکروی

چکیده زمینه و هدف: استفاده منظم از مسواک، دهان شویه و نخ دندان در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری های دهان و دندان موثر است. این مطالعه باهدف ارزشیابی برنامه آموزشی چند رسانه ای بر رفتار بهداشت دهان و دندان دانش آموزان و مقایسه آن با روش آموزشی سخنرانی در ارتقاء و نگهداری رفتار مرتبط با سلامت دهان و دندان انجام گردیده است. روش بررسی:مطالعه حاضر پژوهش مداخله ای نیمه تجربی می باشد که در سال 91-1390 در چابهار انجام شد. 300 دانش آموز کلاس چهارم و پنجم ابتدائی بطور تصادفی انتخاب و به 3 گروه 100 نفری (شاهد، سخنرانی و نمایش فیلم) تقسیم بندی شدند. نوع مداخله شامل نمایش فیلم و سخنرانی بود. ارزشیابی بعد از آموزش در 2 مرحله (بلافاصله و 3ماه بعد از مداخله) انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه با آلفاکرونباخ 8/0 بود. برای آنالیز داده ها از نرم افزار spssو آزمون های آماری من ویتنی و anova استفاده شد تحقیق در کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه تربیت مدرس تایید شد. یافته ها: بیشترین درصد فراوانی مربوط به رتبه تولد (دوم)، بعد خانوار (پنج نفره)، تحصیلات پدر (ابتدایی)، تحصیلات مادر (بی سواد)، شغل پدر (آزاد)، شغل مادر (خانه دار)، محل سکونت (شخصی) بود. در گروه سخنرانی و فیلم میزان آگاهی و نگرش بلافاصله و 3 ماه بعد از مداخله افزایش یافت (05/0p<). در گروه سخنرانی میزان عملکرد بلافاصله بعد از مداخله افزایش یافت (001/0p<) همچنین در گروه فیلم میزان عملکرد بلافاصله بعد از مداخله افزایش یافت که از نظر آماری معنی دار نبود(07/0p<).به طور کلی در همه مراحل روش آموزشی فیلم از روش سخنرانی موثرتر بود. نتایج: نه تنها آموزش در ارتقای رفتار بهداشت دهان و دندان موثر می باشد ، بلکه نوع آموزش در ارتقای آن نقش بسزایی دارد به طوری که در همه مراحل روش آموزشی فیلم از روش سخنرانی موثرتر بود. واژگان کلیدی:آموزش، رفتار بهداشت دهان و دندان، سخنرانی، رسانه ی دیجیتال، کیفیت زندگی

بررسی ارتباط بین لیپیدها و آپولیپوپروتئین b-100 (apo b-100)خون مادر و خون بند ناف و تاثیر عوامل فوق بر شاخص های آنتروپومتریک نوزاد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  اشرف قیاسی   سعیده ضیایی

زمینه و هدف : هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین لیپیدها و آپولیپوپروتئینb-100 خون مادر و خون بند ناف و تاثیر عوامل فوق بر شاخص های آنتروپومتریک نوزاد می باشد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی – تحلیلی و مقطعی است،که بر روی 75 مادر باردار که در بخش زایمان بیمارستان نجمیه تهران زایمان نمودند و نوزادان آنها انجام گردید. حین زایمان 5 سی سی خون از ورید مادر و بلافاصله بعد از تولد نوزاد، 5 سی سی خون از ورید بند ناف جهت ارزیابی سطح لیپیدها و لیپوپروتئین b-100 گرفته شد. شاخص های آنتروپومتریک آنان اندازه گیری و در فرم ثبت اطلاعات وارد گردید. یافته ها: در این مطالعه بین سطح کلسترول تام خون بند ناف با سطح کلسترول تام خون مادر ارتباط آماری مثبت و معنی داری وجود داشت(042/0= p). بین ldl-c خون مادر با کلسترول تام خون بند ناف(01/0= p)،ldl-c خون مادر با hdl-c خون بندناف (035/0= p) و ldl-c خون مادر با apobخون بندناف (031/0= p) ارتباط آماری مثبت و معنی داری مشاهده شد. بین apob خون مادر با apobخون بند ناف (038/0= p)، بین آپولیپوپروتئینb-100خون مادر با hdl-c خون بندناف (043/0= p)، بین apobخون مادر با کلسترول تام خون بندناف (019/0= p)، ارتباط مثبت و معنی دار دیده شد. تری گلیسرید خون مادر با قد (018/0= p) و وزن هنگام تولد نوزاد (039/0= p) ارتباط مستقیم و معنی داری نشان داد. بین hdl کلسترول خون مادر با دور سینه(01/0= p) و وزن هنگام تولد نوزاد (01/0= p)ارتباط منفی و معنی داری مشاهده شد. همچنین در این مطالعه بین تری گلیسرید خون بند ناف با دور سر نوزاد ارتباط منفی (046/0= p) و معنی داری مشاهده گردید. نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد بین چربی های خون مادر و چربی های خون بند ناف ارتباط وجود دارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد چربی های خون مادر و خون بند ناف بر شاخص های آنتروپومتریک نوزاد تاثیرگذار هستند.

بررسی روشهای برآوردیابی کوچک ناحیه ای بر روی داده های حوزه سلامت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  فاطمه محمدزاده   سقراط فقیه زاده

چکیده در ادبیات نمونه گیری به حوزه هایی که به دلیل کم بودن تعداد نمونه، نمی توان برآوردهای مستقیم با دقت کافی را برای آن ها تولید کرد «ناحیه کوچک» گفته می شود. روش های برآوردیابی کوچک ناحیه ای به مجموعه ای از روش های آماری اشاره دارد که با استفاده از داده های کمکی، دقت برآوردهای مستقیم را برای ناحیه های کوچک، بهبود می بخشد. با توجه به نقش و اهمیت سلامت در جامعه و نیاز روز افزون به آمارهای کوچک ناحیه ای در جهت ارتقا ی سطح سلامت، این مطالعه با هدف استفاده از روش های برآوردیابی کوچک ناحیه ای برای فراهم آوردن برآوردهایی معتبر از شیوع درد مزمن در محله های شهر تهران به عنوان یکی از شاخص های مهم سلامت انجام گرفت. در این مطا لعه داده های مربوط به قسمت درد از دور دوم طرح سنجش عدالت در شهر (urban heart) که از یک فرد منتخب از 23457 خانوار تهرانی و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی در سال 1390جمع آوری شده بود، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور به دست آوردن برآوردهای قابل اعتماد از شیوع درد مزمن در محله های شهر تهران، از یک مدل آمیخته ی خطی تعمیم یافته و رویکرد بیز سلسله مراتبی استفاده گردید و سپس قابلیت اطمینان به برآوردهای به دست آمده مورد ارزیابی قرار گرفت. برآورد شیوع درد مزمن در شهر تهران 2/25% بود و ناهمگنی زیادی از نظر شیوع درد مزمن در محله ها مشاهده شد. متغیرهای سن، وضعیت تحصیلی، وضعیت فعالیت، وضعیت تأهل، افسردگی و اضطراب از عوامل تاثیرگذار بر بیماری درد مزمن شناخته شدند (05/0p<). از شبیه سازی و برآوردهای مستقیم معتبر در یک سطح بالاتر (مناطق) برای ارزیابی براوردهابی بیزی استفاده شد. این روش ها قابل اطمینان بودن برآوردهای بیزی به دست آمده را نشان داد. نتایج حاکی از شیوع قابل توجه درد مزمن در تهران است؛ لذا توجه مسئولین و برنامه ریزان امر را برای پیشگیری، درمان و کاهش اثرات آن می طلبد.

مدلسازی توام داده های طولی گسسته- پیوسته و کاربرد آن در داده های پزشکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  پیام امینی   سقراط فقیه زاده

مدل های طولی توام به بررسی توام تاثیر متغیرهای مستقل بر دو یا چند پاسخ می پردازند که در آن ها تاثیر متقابل پاسخ های مکررا اندازه گیری شده در طول زمان بر هم نیز مورد نظر محقق است. از میان مدل های طولی جهت مدلسازی توام پاسخ های پیوسته و دوتایی، می توان به رویکردهای حاشیه ای، تعمیم یافته خطی اثرات آمیخته، پارامتر هم بخشی، پلاکت دیل و پروبیت نرمال اشاره کرد به طوریکه پاسخ تفاوت این رویکردها در هدف محقق نهفته است. هدف این مطالعه، اعمال رویکردهای حاشیه ای، اثرات آمیخته تعمیم یافته خطی و پارامتر مشترک جهت بررسی تاثیر آوای طبیعت بر فشارخون سیستولیک (پاسخ پیوسته) و میزان اضطراب ( پاسخ دوتایی) بیماران بستری شده در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بقیه ا... است که تحت تهویه مکانیکی قرار گرفته بودند. در این مطالعه مورد-شاهدی، تعداد60 بیمار به صورت تصادفی به یکی از دو گروه تقسیم شدند و علاوه بر تحلیل تکین هر کدام از پاسخ ها، بررسی توام هر دو پاسخ پیوسته و دوتایی به کمک متغیرهای کمکی مداخله (یک به عنوان گروه مداخله و صفر به عنوان گروه شاهد)، زمان و مقدار هر پاسخ در زمان صفر صورت پذیرفت. مدل های حاشیه ای با فرض توزیع پروبیت و لجیت برای تابع پیوند پاسخ دوتایی، مدل های اثرات آمیخته تعمیم یافته همبسته و ناهمبسته با فرض توزیع نرمال و پل برای اثرات تصادفی پاسخ دوتایی و مدل های پارامتر هم بخشی همبسته و ناهمبسته بر داده ها اعمال شد. از میان مدل های طولی توام، بهترین کارکرد متعلق به مدل توام اثرات آمیخته تعمیم یافته خطی ناهمبسته با فرض توزیع نرمال برای اثرات تصادفی پاسخ پیوسته و پل برای اثرات تصادفی پاسخ دوتایی بود. بعلاوه، در همه این مدل ها مداخله آوای طبیعت به صورت متغیری موثر بر فشارخون سیستولیک و میزان اضطراب شناخته شد.

اثر نوع بازخورد خود کنترلی بر عملکرد و یادگیری تکلیف زمان بندی متوالی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  زهره احمدی آملی   عباس بهرام

هدف از تحقیق حاضر مقایسه انواع بازخورد خودکنترلی از نظر تأثیر بر عملکرد و یادگیری تکلیف زمان بندی متوالی بود. بدین منظور 60 دانشجوی دختر و پسر رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی با دامنه سنی 24-20 سال به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی در پنج گروه 12 نفری قرار گرفتند. دو گروه به عنوان گروه های خودکنترل محدود و نامحدود در نظر گرفته شد. دو گروه (جفت شده و جفت شده خودکنترل) با گروه خودکنترل نامحدود جفت شدند. شرکت کننده ها در گروه جفت شده، برنامه بازخورد همتاهای خودکنترل خود را نسخه برداری کردند. برای شرکت کننده های گروه جفت شده خودکنترل، تعداد فرصت های بازخورد مشابه با همتاهای خودکنترل فراهم شد، اما زمان دریافت بازخورد را خود کنترل می کردند. گروه پنجم نیز با گروه خودکنترل محدود جفت شده بود. تکلیف شامل فشردن چهار کلید متوالی با حفظ زمان بندی نسبی و مطلق معین بود. آزمایش در سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال اجرا شد. در مرحله اکتساب و یادداری سه الگوی حرکتی با سه زمان بندی کل به طور تصادفی نمایش داده می شد. مرحله یادداری از دو آزمون یادداری فوری (10 دقیقه پس از مرحله اکتساب) و تأخیری (24 ساعت پس از مرحله اکتساب) تشکیل شد. مرحله انتقال نیز 10 دقیقه پس از آزمون یادداری تأخیری و با الگو و زمان بندی مطلق جدید اجرا شد. نتایج این تحقیق بر خلاف تحقیقات پیشین، اثر سودمند بازخورد خود کنترلی محدود را بر یادگیری زمان بندی نسبی در مقایسه با زمان بندی مطلق، تأیید نکرد (05/0<p ). از طرفی این نتایج با فرضیه جدایی فرایند های مسئول ایجاد برنامه و تعیین پارامتر (شی و ولف، 2005) منطبق نیست، زیرا یافته های این تحقیق در رابطه با نوع بازخورد خودکنترلی و یادگیری این دو متغیر اثر معنی داری نشان نداد.

تاثیر برنامه تربیت شنوایی بر پاسخ شنوایی ساقه مغز به محرکات گفتاری در کودکان مبتلا به نارساخوانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1393
  سعید ملایری   عبدا... موسوی

چکیده فارسی به اعتقاد محققین، نارساخوانی نوعی نقص در پردازش های آوایی است. رویکرد اغلب مطالعات قبلی در این زمینه، مطالعه راه های عصبی شنوایی و قشر مغز در قالب فرایندهای بالا- پایین بوده است. در این مطالعه، با ثبت پاسخ شنوایی ساقه مغز به هجای گفتاری /دا/ قبل و بعد از برنامه تربیت شنوایی، عملکرد ساقه مغز شنوایی در کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان با یادگیری هنجار، با هدف مطالعه پردازش های شنوایی پایین-بالا، مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه حاضر روی 83 کودک 8 تا 12 سال شامل 49 کودک نارساخوان (32 پسر و 17 دختر، میانگین سن: 92/1 ± 99/9 سال) و 34 کودک با رشد هنجار (20 پسر و 14 دختر، میانگین سن: 51/1 ± 92/9 سال) انجام شد. کلیه کودکان مورد بررسی، بدون سابقه مشکلات نورولوژیک و برخوردار از شنوایی محیطی و نمره هوش بهر در محدوده هنجار بودند. پاسخ شنوایی ساقه مغز (abr) با ارایه دو محرک کلیک و همچنین هجای ساختگی /دا/ با دیرش 40 میلی ثانیه، انجام شد، و میانگین زمان تاخیر، فاصله بین امواج (ipl) و دامنه امواج کلیک abr و همچنین میانگین زمان تاخیر و دامنه امواج آغاز و پایان (v، a و o) abr گفتاری (sabr) مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش دوم مطالعه، پس از انجام برنامه تربیت شنوایی روی 16 کودک نارساخوان، تاثیر مداخله حاضر با مقایسه نتایج sabr قبل و پس از درمان، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در پاسخ به محرک کلیک، زمان تاخیر امواج iii (011/0=p) و v (010/0=p) و فاصله بین امواج v-vn (025/0=p) در کودکان نارساخوان نسبت به کودکان شاهد به میزان معناداری، تاخیر نشان داد. در پاسخ به محرک گفتاری نیز زمان تاخیر امواج v (001/0>p)، a (001/0>p) و o (001/0=p)، و فاصله بین امواج v-a (034/0=p) در کودکان نارساخوان نسبت به کودکان شاهد به میزان معناداری، طولانی تر بود؛ و نسبت سیگنال به نویز (snr) نیز به میزان معناداری (040/0=p)، پایین تر بود. پس از انجام برنامه تربیت شنوایی در کودکان نارساخوان، زمان تاخیر امواج v (025/0=p) و a (024/0 =p) به میزان معناداری کاهش نشان داد. نتیجه گیری: در کودکان نارساخوان، نقایص احتمالی در پردازش زمانی تحریکات شنوایی در ثبت abr با هر دو محرک غیر گفتاری (کلیک) و گفتاری (هجای /دا/)، تاثیر داشت. با توجه به افزایش زمان تاخیر امواج با هر دو محرک غیر گفتاری و گفتاری در این کودکان، احتمالا پردازش این دو محرک، چندان مجزا از یکدیگر نیست و در رمزگردانی زمانی آنها در راه های شنوایی ساقه مغز، اشتراکاتی هر چند جزئی مشاهده می شود. به نظر می رسد کودکان نارساخوان در رمزگردانی زمانی محرک گفتاری، نقص قابل توجهی نشان می دهند، و احتمالا در تمایز همخوان های مختلف از یکدیگر، عملکرد ضعیف تری دارند. بهبود زمان تاخیر امواج آغاز sabr پس از برنامه تربیت شنوایی، به نقش راه های عصبی ساقه مغز در پردازش محرکات گفتاری، و پاسخگویی این ساختار به برنامه های مداخله شنوایی به واسطه رخداد شکل پذیری عصبی، اشاره دارد. اگرچه، این بهبود در اثر نوعی برنامه تربیت شنوایی متمرکز بر تمرینات پایین-بالا صورت گرفت، اما مطالعات موجود، تاثیر ارتباطات قشرگریز (کورتیکو-فوگال) بالا-پایین بر پردازش های عصبی پایین-بالا، به صورت تعدیل فعالیت های زیرقشری را نشان داده است که نیازمند مطالعات بیشتر در این زمینه است.

تاثیر تربیت شنیداری واکه ای بر جداسازی اصوات گفتاری همزمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1393
  حسین طالبی   یونس لطفی

زمینه و هدف: کارآزمایی بالینی حال حاضر در زمره پژوهشهای بنیادین انجام گرفته برای بررسی توانایی جداسازی اصوات گفتاری همزمان و تاثیرات تربیت شنیداری واکه ای بر آن در کودکان کم شنوا می باشد. جداسازی همزمان، یکی از مولّفه های پایه ای رویکرد تجزیه و تحلیل صحنه شنوایی (asa) بوده و نقش مهمّی در فرآیند درک گفتار، دارا می باشد. در این مطالعه، پاسخهای رفتاری شنوایی و پتانسیلهای دیررس شنوایی دو گروه شاهد و آزمون در زمانهای مختلف مقایسه شدند. روش بررسی: پاسخهای رفتاری شنوایی (درصد شناسایی صحیح واکه ها و زمان واکنش) برای پنج واکه /اَ/، /اِ/، /آ/، /ای/، و /او/ در سه بازه زمانی شروع، 3 ماه، و 6 ماه بعد از دریافت تربیت شنیداری واکه ای در 15 کودک کم شنوای گروه آزمون ثبت شده و با پاسخ های بدست آمده از 15 کودک کم شنوای گروه شاهد مقایسه شدند. پاسخهای دیررس شنوایی یا alrs (دامنه مجموعه n1-p2 و نهفتگی امواج n1 و p2) نیز در بازه های زمانی مذکور، برای بیست جفت واکه سنتز شده ای که به طور همزمان و به صورت دوگوشی ارائه می شدند، ثبت گردیدند. تفاوت جفت واکه های مورد نظر، در فرکانس پایه آنها بود؛ به نحوی که، فرکانس پایه هر یک از آنها به میزان نیم semitone از دیگری تفاوت داشت. یافته ها: پاسخهای رفتاری شنوایی به ویژه زمان واکنش، نشان دهنده بهبودی معنادار بدنبال دریافت تربیت شنیداری واکه ای بویژه بعد از 6 ماه می باشند (05/0>p). همچنین، نتایج الکتروفیزیولوژیک شنوایی نشان دهنده افزایش معنادار دامنه مجموعه n1-p2 (شاخصی از کشف تغییرات واکه ها و بازنمایی تحریکات گفتاری در دستگاه شنوایی مرکزی در شرایط نبود توجّه فعّال شرکت کنندگان) و کاهش معنادار نهفتگی امواج n1 و p2 (شاخص افزایش همزمانی عصبی) در بعضی از جفت واکه ها می باشند (05/0>p). نتیجه گیری: این مطالعه گویای پیشرفت و بهبودی روند جداسازی اصوات گفتاری همزمان بدنبال تربیت شنیداری واکه ای می باشد. نتایج این مطالعه، شواهدی را درباره آموزش پایین به بالا (مبتنی بر فرکانس پایه و تفاوت های آن) در روند تجزیه و تحلیل صحنه شنوایی و فرآیندهای عصبی مربوط به آن فراهم می نمایند.

بررسی شاخص های سالمندی(ایندکس استرس اکسیداتیو) در جانبازان شیمیایی شدید ریوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  محمد رضا سروش   رباب صحاف

در جنگ عراق بر علیه ایران نیروهای عراقی از سولفور موستارد علیه افراد نظامی و غیر نظامی ایرانی استفاده کرده اند و مصدومین شیمیایی در دراز مدت عوارض ریوی، چشمی و پوستی از خود نشان داده اند. این مطالعه جهت بررسی تاثیر عوامل موثر بر سن در جانبازان شیمیایی با ضایعه شدید ریوی، طراحی و اجرا گردید. این مطالعه به صورت مقطعی و با نمونه گیری سرشماری در سال 86 انجام شد. از 289 جانباز شیمیایی و 96 فرد سالم شاهد تحت شرایط آزمایشگاهی استاندارد نمونه گیری خون و جداسازی سرم انجام شده و اندکسهای استرس اکسیداتیو و هورمون های کورتیزول و dheas اندازه گیری شد. این مطالعه نشان می دهد که میزان پروتئین کربونیل، مالون دی آلدهید و شاخص استرس اکسیداتیو (نسبت آنتی اکسیدان تام به پراکسید تام) در مصدومین بیشتر از گروه کنترل است اما این اختلاف معنی دار نیست. پراکسید تام در مصدومین بطور معنی داری (p value<0.001) بیشتر از کنترل است در حالیکه برای مقابله با آن میزان آنتی اکسیدان تام در مصدومین بیش از گروه کنترل است. نتیجه گیری و بحث: میزان پراکسید کل سرم در جانبازان شیمیایی به میزان معنی داری افزایش یافته است (p<0.001) ولی این تغییرات با سن در دو گروه ارتباط معنی داری پیدا نمی کند. میزان آنتی اکسیدانتها در دوگروه تفاوت معنی داری نداشته و وابسته به سن نیست. میزان کوتیزول در دوگروه تفاوت معنی داری نداشته و وابسته به سن نیست. میزان dheas در گروه جانبازان شیمیایی کاهش یاقته و این کاهش معنی دار بوده و وابسته به سن است (p<0.001). گاز خردل در دراز مدت با ایجاد استرس اکسیداتیو باعث پیری زودرس می گردد اما بدن افراد مواجهه یافته در مقابله با این استرس با افزایش آنتی اکسیدان کل از شدت ضایعه کاسته است.

تحلیل ممیزی طولی در تعیین نشانگرهای زیستی دو متغیره وابسته به زمان در مطالعات کلینیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  ملیحه نصیری   سقراط فقیه زاده

یکی از موضوعات مهم در علوم زیستی و بالینی پیشگویی زودرس بیماری¬ها به کمک نشانگرهای زیستی است، به طوری که بتوان با انجام مداخلات به موقع از وقوع بیماری جلوگیری کرد. تحلیل ممیزی یکی از روش¬های مطرح در این زمینه است که می¬تواند بر اساس نشانگرهای زیستی بروز بیماری را پیش بینی کند، اما در این روش مطالعه به صورت مقطعی انجام شده و متغیرها در یک زمان مشخص اندازه گیری می شوند که برای برطرف کردن این محدودیت می¬توان از تحلیل ممیزی طولی استفاده کرد. در تحلیل ممیزی طولی چند متغیره هم¬بستگی بین متغیرها و هم¬چنین هم¬بستگی در طول زمان در مطالعه لحاظ شده و برای کوواریانس باید ساختار مناسبی تعیین شود. برای تبیین کوواریانس ساختار یافته از دو کوواریانس مجزا برای ماتریس همبستگی درونی و بیرونی استفاده شده و در نهایت ضرب کرونکر آن¬ها به عنوان کوواریانس ساختار¬یافته در نظر گرفته می¬شود. در بحث تحلیل ممیزی طولی چند متغیره، علاوه بر کوواریانس برای میانگین نیز می¬توان ساختار در نظر گرفت. معمولا برای میانگین سه ساختار در نظر گرفته می¬شود؛ میانگین غیرساختاری، میانگین ساختار یافته بدون در نظر گرفتن اثر زمان و میانگین غیر ساختاری تعدیل شده. میانگین غیرساختاری باعث افزایش پارامترهای مدل می¬شود و میانگین ساختار یافته بدون در نظر گرفتن اثر زمان هنگامی مناسب است که میانگین پاسخ برای متغیرهای مختلف در تمام زمان¬ها یکسان باشد. در روش آخر نیز میانگین به صورت غیرساختاری مطرح و به صورت تابعی از زمان و سایر کووریت ها بیان شده و بدین صورت تابع تحلیل ممیزی تعدیل می¬شود. در این رساله برای میانگین یک ساختار وابسته به زمان در نظر گرفته شده و زمان نه به عنوان یک متغیر، بلکه به عنوان یک ساختار مطرح شده است. وجود این ساختار می¬تواند موجب انعطاف پذیری تابع تحلیل ممیزی شده و برای کووریتهای وابسته به زمان که باعث کاهش خطای طبقه بندی می¬شوند موثر باشد.

اثر تقویت حافظه فعال بر لکالیزیشن و جریان سازی شنوایی در کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1393
  سعیده مهرکیان   عبدالله موسوی

اختلال پردازش شنوایی، نوعی اختلال عملکرد ناهمگن و پیچیده در دستگاه شنوایی است که ویژگی بارز آن ضعف در درک گفتار بخصوص در محیط های پرصدا، علی رغم شنوایی محیطی هنجار می باشد. عدم تشخیص و درمان به موقع این اختلال، احتمالا می تواند منجر به اختلالات یادگیری بخصوص اختلال در خواندن و نوشتن گردد. در پژوهش حاضر اثر تقویت ظرفیت حافظه فعال بر جنب? خاصی از پردازش شنوایی (لکالیزیشن) و جریان سازی شنوایی در کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ارتباط بین ظرفیت حافظه فعال با لکالیزیشن و جریان سازی شنوایی در کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی و کودکان همتای هنجار بررسی شد. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 15 کودک دچار اختلال پردازش شنوایی و 20 کودک هنجار (9 تا 11 سال) بودند. آزمون لکالیزیشن اصوات با استفاده از اختلاف زمان (itd) و اختلاف شدت (iid) رسیدن صوت به دو گوش با بکارگیری از دو محرک نویز بالاگذر و پایین گذر، در نُه موقعیت شبیه سازی شد? فضایی انجام شد. توانایی تفکیک جریان شنوایی با استفاده از روش حداقل زاویه قابل شنیدن بین دو منبع صوت همزمان (cmaa)، در سه نقطه مرجع 0، 30 و 60 درجه انجام شد. ظرفیت حافظه فعال با استفاده از آزمون های تکرار ناکلمات، آزمون فراخنای اعداد مستقیم و آزمون فراخنای اعداد معکوس ارزیابی شد. در مرحله دوم پژوهش، پس از انجام برنامه تربیت شنوایی رسمی با رویکرد پایین- نورد (بهبود ظرفیت حافظه فعال)، ارزیابی های فوق تکرار و با نتایج پیش از مداخله درمانی مقایسه شد. کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی عملکرد ضعیف تری در آزمون های حافظه فعال، آزمون های لکالیزیشن و آزمون های جریان سازی نسبت به کودکان همتای هنجار داشتند. نتایج نشان داد که ظرفیت حافظه فعال همبستگی منفی معناداری با میانگین خطاها در آزمون itd، بخصوص با محرک نویز بالاگذر دارد. ولی این همبستگی در آزمون iid مشاهده نشد. همچنین همبستگی منفی معنادار بین ظرفیت حافظه فعال وcmaa در نقاط مرجع 0 و 30 درجه مشاهده شد. یافته دیگر، تفاوت در الگوی همسبتگی بین آزمون های ظرفیت حافظه فعال با لکالیزیشن و جریان سازی شنوایی در کودکان هنجار نسبت به کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی بود. نتایج نشان داد که عملکرد کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی در آزمون های ظرفیت حافظه فعال، لکالیزیشن و جریان سازی بعد از اجرای مداخله درمانی بهبود معناداری را نشان می دهد. یافته های این مطالعه حاکی از آن است که میزان ارتباط بین ظرفیت حافظه فعال با پردازش شنوایی، به نوع محرک و چگونگی پردازش آن در دستگاه شنوایی وابسته است. همچنین تفاوت در الگوی همبستگی بین دو گروه می تواند ناشی از پایین تر بودن ظرفیت حافظه فعال در کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی باشد و دستگاه شنوایی برای درک صحیح اطلاعات اکوستیک باید تکی? بیشتری بر پردازش های بالانورد داشته باشد. از یافته های مطالع? حاضر می توان نتیجه گرفت که پایین بودن ظرفیت حافظه فعال در کودکان دچار اختلال پردازش شنوایی بالقوه می تواند منجر به نقص در تفکیک جریان شنوایی و گروه بندی اطلاعات گردد. همچنین یافته های این پژوهش بر اهمیت توانبخشی پایین ـ نورد (تقویت ظرفیت حافظه فعال) برای بهبود مهارت لکالیزیشن و توانایی تفکیک جریان شنوایی در جمعیت اختلال پردازش شنوایی تاکید دارد.

بررسی ارتباط ژن های mexc و ampc با مقاومت به آنتی بیوتیک های ضدسودوموناسی بتالاکتام در ایزوله های بالینی سودوموناس آئروجینوزا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده پزشکی 1393
  فاطمه رضایی   حوریه صادری

باکتری گرم منفی سودوموناس آئروجینوزا به سبب داشتن مکانیسم های مقاومتی بسیار، مخصوصاً بتالاکتامازها و افلوکس پمپ ها، یکی از باکتری های بیماری زا است که درمان آن مشکل می باشد. ژن های mexc و ampc در مقاومت به آنتی بیوتیک های مزلوسیلین، سفپیم، سفتازیدیم و پیپراسیلین/تازوباکتام برشمرده شده اند. این مطالعه به منظور تعیین میزان حضور این ژن ها و مقاومت به آنتی بیوتیک های ذکر شده در بالا در بین ایزوله های سودوموناس آئروجینوزای جمع آوری شده از بیماران در تهران، ایران، صورت گرفته است. علاوه بر این ما به بررسی ارتباط بین مقاومت فنوتیپی و حضور آن ژن ها نیز پرداختیم. سویه های سودوموناس آئروجینوزا از بیماران جمع آوری شده و با استفاده از روش های مرسوم و pcr ژن oprl (که برای این باکتری اختصاصی است) تأیید هویت شدند. تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی طبق استانداردهای انستیتو استانداردهای آزمایشگاه و بالینی (clsi، نسخه 2011) و با استفاده از روش دیسک دیفیوژن انجام گرفت. تمام ایزوله ها از لحاظ حضور ژن های ampc و mexc بوسیله روش pcr بررسی شدند. در بین 100 ایزوله بالینی سودوموناس آئروجینوزا، 82 ایزوله دارای ژن ampc، 86 ایزوله دارای mexc1,2 و 89 ایزوله دارای ژن mexc3,4 بودند. همچنین 70 ایزوله دارای هر سه ژن و 3 ایزوله فاقد این 3 ژن بودند. فراوانی مقاومت آنتی بیوتیکی بدین صورت بود: مزلوسیلین 46%، سفپیم 41%، سفتازیدیم 36% و پیپراسیلین/تازوباکتام 29%. تقریباً 100% ایزوله های دارای ژن ampc و حدود 80% از ایزوله های دارای ژن های mexc به آنتی بیوتیک های ضدسودوموناسی مورد مطالعه مقاوم بودند (p- value ? 0.05). پی بردن ارتباط بین وجود چندین ژن مقاومت و همچنین ایجاد مقاومت بیشتر، میتواند به ما در انتخاب بهترین آنتی بیوتیک ها برای درمان عفونت های سودوموناس آئروجینوزا کمک نماید.

بررسی ارتباط غلظت اینترلوکین 6 و 8 سرویکال و بروز زایمان زودرس خودبخودی در خانمهای باردار پرخطر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1386
  سمیرا بهبودی گندوانی   احیاء گرشاسبی

چکیده ندارد.

طبقه بندی نادرست در رگرسیون لجستیک با کوواریت گسسته و کاربرد آن در دیابت بارداری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1386
  نسرین اسفندیاری   سقراط فقیه زاده

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر آموزش خودکارآمدی بر تغییرات وزن بیماران دیالیزی در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال 1388
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1388
  مریم شمالی   سقراط فقیه زاده

چکیده ندارد.

تاثیر الگوی پرسید-پروسید با ترکیب مدل اعتقاد بهداشتی و تئوری خودکارآمدی به منظور افزایش زایمان طبیعی در زنان نخست زا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  محبوبه خورسندی   سقراط فقیه زاده

چکیده ندارد.

تجزیه و تحلیل ارتباط بین پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر جمعیت شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  محمد دارند   منوچهر فرج زاده

چکیده ندارد.

بررسی مقایسه ای تاثیر تیبولون و هورمون درمانی کلاسیک بر علائم کلیماکتریک زنان یائسه سالم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  صدیقه مقسمی   سعیده ضیایی

چکیده ندارد.

بررسی تأثیر طب فشاری در نقطه sp6 بر شدت درد و سرانجام زایمان زنان در حال لیبر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  پریسا صمدی   می نور لمیعیان

چکیده ندارد.

بررسی مقایسه ای اثر تیبولون و hrt بر روی نشانگرهای پیشگویی کننده بیماریهای قلبی و عروقی در زنان یائسه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  طاهره وکیلی نیا   سعیده ضیایی

چکیده ندارد.

بررسی مقایسه ای اثر تیبولون و hrt بر ساختار و فرم بدن و توزیع چربی در خانم های یائسه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  منصوره معیا   سعیده ضیایی

چکیده ندارد.

بررسی تأثیر برنامه مشاوره مامایی بر میزان اختلال استرس پس از زایمان تروماتیک در زنان نخست زا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  مهناز عزیزی   مینور لمیعیان

با توجه به اثرات سوء تجربه تروما طی زایمان و اختلال استرس پس از آن بر زندگی مادر در دوران پس از زایمان و همچنین ایجاد اختلال در روابط مادر و کودک و ارتباط با همسر و با توجه به اینکه مشاوره پس از زایمان از دیدگاه کنفدراسیون بین المللی مامایی سال 2005 از وظایف اصلی ماما به شمار می آید و در اصول مدل مراقبت مامایی ارائه مشاوره به مادران در دوران پس از زایمان به عنوان یک اصل مهم لحاظ گردیده است اهمیت شناسایی راهکارهای عملی نظیر مشاوره در پیشگیری یا کاهش اختلالات روانی پس از زایمان ضروری به نظر رسید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه مشاوره مامایی بر میزان اختلال استرس پس از زایمان تروماتیک در زنان نخست زای شهر آباده در سال 1387انجام گرفت. در یک کار آزمایی بالینی تصادفی ، از تعداد 324 زن باردار در اواخر سه ماهه سوم مراجعه کننده به سه کلینیک مراقبت های دوران بارداری و بیمارستان امام خمینی (ره) که معیار ورود به پژوهش را دارا بودند ، 180 نفر طبق معیار dsm-iv زایمان تروماتیک را تجربه کردند که به روش تصادفی در دو گروه مداخله (90=n) و کنترل (90=n) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چک لیست سوالات دموگرافیک، سوابق مامایی و معیارهای ورود و خروج به مطالعه، پرسشنامه افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (edinburgh postnatal depression scale = epds ) ، پرسشنامه افسردگی ، اضطراب و استرس -21 ( depression anxiety and stress scale 21 = dass21 ) و پرسشنامه حمایت اجتماعی مادری (maternity social support scale = msss ) بود. گروه مداخله تحت برنامه مشاوره ماماییmidwifery counseling program) ) قرار گرفتند و گروه کنترل فقط مراقبتهای معمول پس از زایمان را دریافت نمودند . برنامه مشاوره مامایی طی دو جلسه به صورت یک جلسه مشاوره انفرادی (face-to-face ) به مدت 40-60 دقیقه طی 72 ساعت اول پس از زایمان در بخش مراقبتهای پس از زایمان و مجدداً پس از تکمیل پرسشنامه های dass- 21و msss از طریق تماس تلفنی 6-4 هفته پس از زایمان توسط مامای پژوهشگر به گروه مداخله ارائه شد. هر دو گروه 6- 4 هفته و سه ماه پس از زایمان پیگیری و نتایج مقایسه شدند . تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spssو آمار توصیفی و استنباطی انجام گردید. واحدهای پژوهش در هر دو گروه از نظر سن ، سطح تحصیلات ، وضعیت شغلی و اقتصادی و عوارض دوران بارداری همگن شده و به لحاظ سطح حمایت اجتماعی مادری ،میانگین نمره استرس ، اضطراب و افسردگی پیش از مداخله تفاوت آماری معنا داری با هم نداشتند (p>0.05). پس از مداخله و در پیگیری دو نوبته، بین میانگین نمرات استرس، اضطراب و افسردگی 6-4 هفته پس از زایمان (p=0.001) و 3 ماه پس از زایمان (p=0.001) بین دو گروه مداخله و کنترل، تفاوت آماری معنا داری مشاهده شد. یافته های این پژوهش موید آن است که اجرای مشاوره برنامه ای توسط ماما می تواند اثرات قابل توجهی بر کاهش میزان اختلال استرس زنان پس از زایمان تروماتیک داشته باشد . در این پژوهش برنامه مشاوره توسط پژوهشگر تدوین و اجرا شد لذا استفاده از این شیوه نوین مراقبتی درکلیه واحدهای زایمانی و مراکز بهداشتی درمانی توصیه می گردد .

تحلیل داده های زوج شده تصنعی (غیرذاتی) و کاربرد آن در تعیین عوامل خطرساز سرطان مری در استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  عصمت میرزایی   سقراط فقیه زاده

روش گردآوری داده ها بصورت زوج شده(جورشده) تصنعی یکی از مهمترین روشها در مطالعات اپیدمیولوژی به شمار می آید. جور کردن (matching) یکی از روشهای کنترل اثر متغیرهای مخدوشگر در طراحی مطالعه می باشد که در مطالعات مورد - شاهدی براساس متغیر پاسخ و در مطالعات همگروهی براساس متغیر مواجهه صورت می گیرد. به دنبال استفاده از روشهای جور کردن در طراحی مطالعه، آنالیز اطلاعات نیز از آن متاثر خواهد شد. چنانچه در آنالیز مطالعات جور شده از روش رگرسیون لجستیک استفاده شود پارامترهای مدل اریب خواهند شد. بخصوص وقتیکه حجم نمونه در طبقات کم باشد برای اجتناب از اریبی، به کارگیری روش رگرسیون لجستیک شرطی توصیه می شود. با توجه به اهمیت موضوع و کاربرد گسترده آن، روش محاسبه حجم نمونه مورد نیاز ، انواع روشهای جور کردن و تاثیرات آن در کاهش اریبی ناشی از کنترل متغیرهای مخدوشگر و در آخر روش انالیز داده های جور شده، در این تحقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . همچنین اطلاعات جمع آوری شده مربوط به بخشی از طرح تحقیقاتی بررسی عوامل موثر بر ابتلا، به سرطان دستگاه گوارش که توسط انستیتو تحقیقاتی دانشکده بهداشت دانشگاه تهران انجام شده است ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصله نیز ارائه گردیده است .

بررسی مقایسه ای وضعیت تعادل در کودکان مبتلا به سندرم داون 14-8 ساله با کودکان سالم همسال
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1378
  محمدرضا طیبی   محمدرضا هادیان

تعادل درانسان یک پدیده حسی و حرکتی است و سیستم کنترل آن یکی از پیچیده ترین سیستمهای موجود در بدن انسان است این سیستم یکی از اجزا مهم در کنترل حرکتی بوده و در روند رشد عصبی نقش بسزایی را دارا است.علی رغم اهمیت این بعد حسی، حرکتی(تعادل) در کودکان مبتلا به سندرم داون کمتر مورد توجه قرار گرفته و بر روی آن کار شده است.

برآورد مخاطره متناسب تابع بقا شرطی و پیش بینی بقا بیماران مبتلا به سرطان معده براساس اندازه گیری های انجام شده قبل از عمل جراحی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1382
  هادی جباری نوقابی   سقراط فقیه زاده

یکی از اهداف اصلی آنالیز بقا بدست آوردن یک برآورد برای تابع بقا به شرط الگوهای هم عامل مشخص است. گرچه استنباط در مورد مدل مخاطره های متناسب ، خصوصیات اساسی نرخ مخاطره را نادیده می گیرد، اما از دست دادن تابع بقا درست همانند توابع بقا شرطی نامشخص برای انجام برآورد بعدی از کمیت ها معمول است . تهیه چنین اطلاعاتی ممکن است به راهنمایی در مورد تصمیم گرفتن برای یک مفهوم کاربردی کمک کند.

مقایسه تعادل پسران 6-12 ساله ناشنوا با پسران همسال شنوا و ارتباط آن با سن
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران 1380
  سهیل پرویزی آلمانی   حسین کریمی

شنوایی یکی از حواس مهم پنجگانه انسان بوده و در نتیجه اختلال آن نیز از نقایص قابل توجه می باشد . آمارها نشان می دهد که از هر 1000 نفر 35 نفر دچار معلولیت شنوایی می باشند. از طرف دیگر حرکت و تعادل از نیازهای ضروری زندگانی هر فرد می باشد. این مطالعه مهارتهای تعادلی بچه های ناشنوا را با بچه های شنوا، به منظور تعیین این مسئله که آیا در بچه های ناشنوا نقص تعادلی وجود دارد یاخیر؟ مقایسه می کند.

مقایسه تعادل پسران 6-12 ساله نابینا با پسران همسال بینا و ارتباط آن با سن
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران 1380
  رضا غلامی سلطان مرادی   حسین کریمی

سیستم بینائی از نظر آناتومیکی ، متشکل از اجزای متفاوت با وظایف گوناگون می باشد. افرادی که از حس بینایی محروم هستند در نتیجه ناتوانیهای مختلف در دوران رشد با مشکلات زیادی روبرو هستند. از هر 1500 کودک یک نفر دچار اختلالات شدید بینایی است . از بین 1400000نفر معلول جسمی در ایران حدود 430000نفر معلول نابینا با شیوع 7در هزار در کشور وجود دارد. تحقیق حاضر در یکی از مدارس استثنایی آموزش و پرورش شهر تهران ( مجتمع نابینایان شهید محبی ) و یکی از مدارس عادی آموزش و پرورش شهر تهران ، بر روی 30 نفر از نابینایان انجام یافته است.تستهای مورد استفاده برای مقایسه تعادل عبارت بودند از‏‎berg balance scale(b.b.s)‎‏ و ‏‎timed get up and go test(t.g.u.g.t)‎‏.

بررسی و مقایسه الگوریتم فازی ‏‎(c-means)‎‏ و تحلیل خوشه ای ‏‎(k-means)‎‏ در بیمار عفونت ادراری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  حشمت الله فرهادی   سقراط فقیه زاده

چون در اکثر رویدادها علم پزشکی بصورت غیرقطبی و مبهم با علائم فیزیولوژیکی بیان می شوند و این نوع مطالعات عموما مبهم و نادقیق هستند. در نتیجه برای بررسی این مفاهیم براساس نظریه های تئوریهای فازی و الگوریتم های آن که مهمترین آنها خوشه بندی فازی است استفاده می شود و از ویژگیهای مهم الگوریتم خوشه بندی فازی آنست که در ساختار الگوریتم فازی در خوشه بندی از تابع عضویت فازی استفاده می شود و یک فرد ممکن است به بیش از یک خوشه با درجات عضویت مختلف تعلق داشته باشد. در تشخیص پزشکی درجه حضور و نشانه های تعیین کننده درجه حضور بیماری در افراد می باشد. لذا فرد ممکن است با درجات عضویت مختلف به خوشه های نرمال یا غیرنرمال و یا با الگوهای بیماریهای مختلف خوشه بندی شود. در این تحقیق سعی می شود که با بیان دقیق الگوریتم های فازی ‏‎(c-means)‎‏ و تحلیل خوشه ای ‏‎(k-means)‎‏ و مبتنی بر دو روش فوق در مورد نمونه 1095 نفری مراجعه کننده جهت آزمایش کشت ادرار به بخش پاتولوژی بیمارسان شهید مصطفی خمینی (ره) که بر اساس پارامترهای پیوری و نیتریت و باکتریوری نتیجه کشت ادرار مشخص شده است و کاربرد خوشه بندی از طریق الگوریتم فازی ‏‎(c-means)‎‏ به دلیل درجه عضویت فازی و دقت در خوشه بندی از روش خوشه بندی ‏‎(k-means)‎‏ و خوشه بندی های معمولی و نمونه تحقیق خصوصا به نتایج مطلوبتری می انجامد و در نهایت بررسی می شود که الگوریتم فازی ‏‎(c-means)‎‏ بستگی به میزان ابهام و درجه عضویت فازی داده های نمونه برای خوشه بندی مناسب تر است.

تحلیل پاسخهای رسته ای رتبه ای طولی با مقادیر گمشده به روش بیزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  راهب قربانی   سقراط فقیه زاده

هرگاه از هر عضو نمونه در چند موقعیت مشاهداتی داشته باشیم مشاهدات بدست آمده را اندازه گیریهای مکرر می نامیم . داده های مکرری که در آنها موقعیت های تکرار مشاهدات ، نقاط زمانی هستند ، داده های طولی مطالعات از این نوع را مطالعات طولی می نامند. یکی از مهمترین مشکلات تحلیل داده های چنین مطالعاتی وجود داده های گمشده است. حذف اطلاعات مربوط به فردی که داده گمشده دارد باعث کاهش دقت تحلیل داده ها می شود. مطالعات طولی که در آنها متغیر پاسخ رسته ای رتبه ای ( نظیر شدت درد ، درجه بهبودی ، شدت استراغ . ...) باشند جایگاه ویژه ای در علوم پزشکی دارد زیرا پزشک برای بررسی سیر و تاثیر روش های درمانی مختلف بیمار را به طور مکرر در طول زمان مورد معاینه قرار می دهد. مدل مورد استفاده در اینگونه موارد مدل خطی تعمیم یافته است که به صورت ‏‎f(p*)=xb*‎‏ است که ‏‎x‎‏ ماتریس طرح ، ‏‎b*‎‏ بردار پارامتر ها و ‏‎p*‎‏ بردار احتمالات پاسخ مورد نظر مانند شدت درد، تهوع و غیره و ‏‎f‎‏ تابع پیوند می باشد. در این رساله ضمن منظور نمودن همبستگی بین مشاهدات ضرائب ‏‎b*‎‏ در دو حالت وجود و عدم وجود مقادیر گمشده با استفاده از روش بیزی و به کمک نرم افزار ‏‎sas , winbugs ‎‏برآورده شده است. در خاتمه به عنوان یک مثال عملی اثر ویتامین ‏‎e ‎‏در کاهش شدت تهوع مورد بررسی و نتایج آن با خروجی روش کمترین توانهای دوم موزون مورد مقایسه قرار گفته است. یافته ها نشان داد که تحلیل به دو روش ذکر شده به طور قابل قبولی همخوانی دارند.

مقایسه مدلهای ساختار کواریانس در تحلیل اندازه های مکرر و کاربرد آن در بررسی اثر درمانی سیر بر روی بیماری حصبه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  علی انصاری چشمه   سقراط فقیه زاده

طرح اندازهای مکرر به چندین مشاهده از یک آزمودنی اطلاق می شود . در بیشتر موارد ‏‎case‎‏ چندین مشاهده از یک آزمودنی در زمانها یا مکانهای مختلف بدست می آید. معمولا این بحث مورد پذیرش می باشد که اینگونه مشاهدات بهم وابسته می باشند. بنابراین تحلیل های آماری در مورد اندازه های مکرر تغییرات بین مشاهدات بدست آمده از یک آزمودنی را نشان دهد. تا به حال تکنیکهای قابل دسترس در نرم افزارهای کامپیوتری روشهای محدودی به استفاده کنندگان در خصوص تحلیل چنین داده هایی ارائه می داد که اغلب این روشها ساختارکواریانس مشاهدات را نادیده می گیرند. لذا نادیده گرفتن ساختارکواریانس استنباط های ناکافی و نادرست را نتیجه می دهد . اخیرا با استفاده از مدلهای آمیخته می توان بحث ساختار کواریانس را مورد توجه قرار داد. مدلهای آمیخته خطی بیان می کنند که مشاهدات بدست آمده (داده های مشاهده شده) شامل دو بخش اثر ثابت و اثر تصادفی می باشند. اثرات ثابت مقدار امید ریاضی مشاهدات و اثر تصادفی واریانس و کواریانس مشاهدات را مشخص می کند. در آزمایشهای مقایسه ای با اندازه های مکرر آزمودنی ها بصورت تصادفی به گروه تیمار تخصیص داده و مشاهدات در چند نقطه از زمان از یک آزمودنی بدست می آید و دو اثر ثابت میان تیمار و زمان می باشند و اثر تصادفی از تغییرات بین و داخل آزمودنی نتیجه می شود . اندازه های بدست آمده از یک آزمودنی در زمانهای مختلف تقریبا بهم وابسته می باشند و این وابستگی با طول زمان کاهش می یابد. مدلهای خطی آمیخته با اندازه های مکرر برای تطبیق دادن اثرات ثابت تیمار و زمان و تغییرات بین مشاهدات بدست آمده از یک آزمودنی در زمانهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق سه ساختار کواریانس را در تحلیل اندازه های مکرر مورد بررسی قرار داده است.