نام پژوهشگر: علی اکبر پورفتح اله

بررسی اثر ایمونومدولاتوری روغن کبد کوسه ماهی برالگوهای سایتوکاینیth1 و th2 طحالی و نسبتcd4/cd8 در لنفوسیت های ارتشاح یافته به داخل تومور (til)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  منیره حاجی مرادی   زهیر صراف

هدف: استفاده از روغن کبد کوسه ماهی (slo: shark liver oil) بعنوان مکمل درمانی رو به گسترش است. از ترکیبات اصلی آن آلکیل گلیسرول است که در مغزاستخوان و سایرارگانهای خونساز و بوفور در شیر مادر وجود دارد. هدف از پروژه حاضر، بررسی مکانیسم اثر احتمالی ضد سرطانی slo است. مواد و روشها: با انجام تست dth روی موشهای سالم balb/c ، دوز بهینه slo انتخاب شد. موشهای توموری با پیوند زیر پوستی بافت توموری از موش توموری خودبخودی تهیه شدند. روغن مایع خوراکی (oil sun flower) و بافر تایرود (tyrode) که با آن رقتهایی از slo تهیه شد، بعنوان دو کنترل بهمراه دوز انتخابی از تست dth، به گروههای مختلف توموری بصورتip (داخل صفاقی) تزریق شد. سپس الگوی پاسخ سایتوکاینی سلولهای تک هسته ای طحالی ( il-4و ifn-?) در گروههای مختلف با تست الایزا مقایسه شد. همچنین با سنجش فلوسایتومتری سلولهای ارتشاحی به ناحیه توموری(tils : tumor infiltrating lymphocytes) بررسی و میزان بقاء موش ها و روند رشد تومور نیز با اندازه گیری حجم بافت توموری ثبت شد. نتایج : از تست dth دوز mg/kg/b.w. 1? بعنوان موثرترین غلظت برای تحریک ایمنی سلولی در گروه تست انتخاب شد (p=0.009).slo در مقایسه با سایر گروهها باعث افزایش تولیدifn-? (p=0.009)، افزایش لنفوسیت های t cd8+ و t cd4+ در تومور و کاهش نسبتcd4/cd8 (p=0.047)و کاهش روند رشد تومور شده (p=0.009)، ولی در بقاء تاثیری نداشت (p>0.05). نتیجه گیری: تغییر الگوی سایتوکاینی طحالی به سمت th1 و تقویت ایمنی سلولی ناشی از آن، فراخوانی بیشتر سلولهای cd8+ tدر بافت توموری و کنترل رشد تومور می توانند نشانه هایی از اثرات ضد توموری slo باشد.

بررسی چند شکلی ژنهای fas,fasl دربیماران ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس ms
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  عادل محمدزاده   علی اکبر پورفتح اله

مقدمه: مولکول ها ی fas-fasl نقش مهمی در تنظیم سیستم ایمنی بر عهده دارند. آپپتوزیس یک فرایند بسیار مهم درتکامل و در بسیاری از روند های سلولی می باشد که مسیر خارجی آن از طریق اتصال fas وfasl به راه می افتد و باعث حفظ هموستاز می شود اختلال در آپپتوزیس با واسطه fas وfasl باعث بوجود آمدن بیماری های خودایمن زیادی می شود که یکی از آنها مالتیپل اسکلروزیس می باشد که شایع ترین بیماری در گیر کننده سیستم عصبی مرکزی در افراد جوان است.چند شکلی های مختلفی در ژن های fas وfasl یافت شده است که ارتباط معناداری با بیماری های لنفوپرولیفراتیو مثل alpداشته است به این منظور به مطالعه چند شکلی ژنهای fas-fasl در بیماران ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس پرداختیم . مواد و روش ها: هدف از این مطالعه بررسی اثر چند شکلی های ژن های fas-fasl در بیماران ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و مقایسه آن با افراد سالم است. که جمعاً در 107 بیمار و112 نمونه کنترل سالم این مطالعه صورت گرفت. به این منظور با کمک روش salting –out-dna ژنومیک از افراد سالم استخراج شد و سپس به کمک روشpcr جایگاههای fas-670a>g وfasl_844c>t و faslivs_124a>g تکثیر گردید و محصولات pcr در هر مورد تحت تاثیرآنزیم های محدودالاثر مختلف برش داده شد ( pcr-rflp ). نتیجه: در این مطالعه که در بین 107 بیمار ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و 112 مورد سالم -که هیچ نسبت خویشاوندی و سابقه ابتلا به دیگر بیماریهای خود ایمن نیز نداشته اند- انجام گردید فراوانی ژنوتیپی در مورد هموزیگوتهای fas(aa/gg),fasl_844(cc/tt) وfasl_124(gg) در افراد بیمار در مقایسه با افراد گروه کنترل بیشتربود اما این ارتباط در هیچ یک از موارد فوق از نظر آماری معنا دار نبود.

بررسی چندشکلی های ژن مرگ برنامه ریزی شده (pd-1) در بیماران ایرانی با آرتریت روماتوئید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  محمد طاهر طهوری   علی اکبر پورفتح اله

مقدمه: مولکول مرگ برنامه ریزی شده1(1-pd), تنظیم کننده منفی و القا کننده تولرانس محیطی در لنفوسیت های t است که متعلق به خانواده بزرگ ایمونوگلوبولینی و ctla4/cd28 می باشد. pd-1 در طی واکنش با گیرنده های خود سیگنال منفی به سلول های tالقا می کند. مطالعات حیوانی در موش های با نقص مولکول1-pd سندرم مشابه لوپوس، آرتریت پیشرونده و همچنین گلومرولونفریت مشاهده شد. این یافته پیشنهاد می کند که pd-1 در تنظیم منفی پاسخ های ایمنی دارای عملکرد است و نقص عملکرد این مولکول می تواند در ایجاد بیماری های خود ایمن از قبیل آرتریت روماتوئید دخیل باشد. بنابراین هدف ازاین مطالعه مورد-شاهدی مرتبط با ژنتیک بررسی ارتباط بین چند شکلی ژن pd-1 و بیماری ra در جمعیت ایرانی بود. مواد و روشها: استخراج dnaژنومیک از خون کامل با استفاده از کیت dng-plus شرکت سیناژن انجام گرفت. سه چند شکلی ژنی(snps)، a/g 1.1pd , a/g 1.3pd و t/c 1.9pd در 120بیمارra و 188 کنترل سالم دریک مطالعه وابستگی مورد -شاهدی با روشpcr-rflp تعیین ژنوتیپ شدند. آنالیز وابستگی ژنوتیپ ها و آلل ها با بیماری در مقایسه با کنترل با استفاده از آزمون مربع کای و با استفاده از نرم افزار spss v.15 انجام شد. تشخیص بیماران ra و اطلاعات بالینی آنها در مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. نتایج : مطالعه ما نشان داد که آللpd1.1 aدر موقعیت538-پروموتور ژن pd-1 با خطر افزایش یافته بیماری ra در مقایسه با گروه کنترل همراه است ( 7/0% vs 9/2%، 5/14-9/0ci= 95%، 7/3 or=، 042/0 p= ): در دیگر آلل ها و ژنوتیپ های چند شکلی های ژن pd-1 تفاوت مهم و معنی داری بین گروه بیماران ra و کنترل مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج ما، ارتباط معنی داری بین آلل a پروموتور pd1.1با استعداد به آرتریت روماتوئید در بیماران ایرانی را نشان داد

بررسی تاثیرmir-451و mir-155 بر القای تمایز اریتروئیدی در سلول بنیادی رویانی انسانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  شعبان علیزاده   مسعود سلیمانی

microrna ها مولکولهایrna کوچک غیر کدکننده ای هستند که توسطrna pol ii رونویسی شده و پس از پردازشهای مختلف توسط کمپلکسrisc عمل می کنند. نقش این مولکولها در پروسه های متعدد سلولی از قبیل پرولیفراسیون، تمایز، آپوپتوزیس و سرطان اثبات شده است. تمایز سلوهای خونی پروسه پیچیده ای است که فاکتورهای رونویسی مختلف و همچنین mirna های متعدد درآن نقش دارند مطالعات اخیر کاهش سطحmir-155 و افزایشmir-451 را در طی تمایز پیش سازهای خونی به رده اریتروئیدی نشان داده اند. دراین مطالعه تاثیر افزایشmir-451و سرکوبmir155 در سلولهای پرتوانه القایی انسانی(hips) از نظر بیان شاخصهای رده اریتروئیدی بررسی گردید. سلولهای پرتوانه القایی انسانی(hips) پس از تایید وضعیت پرتوانگی ،مورد استفاده قرار گرفتند. افزایشmir-451 با استفاده از کلون نمودن پیشسازmir-451 در وکتور رتروویروسی و سرکوب mir-155 با استفاده از آنتی سنسlna mir-155 صورت گرفت و سپس افزایش mir-451 با روشmirna quantitative rt-pcr تایید شد. در نهایت بیان شاخصهای رده اریتروئیدی با روشrt-pcr و فلوسیتومتری بررسی شد. سرکوبmir-155 و افزایشmir-451 در سلولهای پرتوانه القایی و اجسام رویانی(eb) مشتق از این سلولها در روزهای گوناگون ترکیب مختلفی از بیان هموگلوبین ها و شاخصهای رده اریتروئیدی را نشان داد. بیان سطحی گلیکوفورینa (cd235) و cd34 با فلوسیتومتری تمایز را در این سلولها تایید نمود. یافته ها نشان می دهد کهmir-451 و mir-155 اجزاء کلیدی در تمایز رده اریتروئیدی از سلولهای پرتوانه القایی هستند. بر طبق دانسته های ما، این مطالعه اولین مطالعه ای است که نشان دهنده قدرت ایجاد تمایز رده اریتروئید از سلولهای رویانی بدون استفاده از فاکتورهای رشد می باشد. با مطالعات بیشتر و شناسایی ژنهای هدف mirna های دخیل در روندهای تمایز اریتروئیدی می توان در آینده از پتانسیل های تشخیصی و درمانی آنها بخصوص در ژن درمانی و پزشکی ترمیمی بهره برد.

تولید سلولهای رده هماتوپوئتیک انسانی ازفیبروبلاست های القا شده با وکتور آدنوویروسی حامل ژنهای فعال دوره رویانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  غلامرضا خمیسی پور   علی اکبر پورفتح اله

در سال های اخیر ، دانشمندان سلولهای سوماتیک را به سلولهای شبه جنینی بنام سلولهای پرتوان القایی(ips) بازبرنامه ریزی کرده اند.با توجه به ادغام ژنومی وکتورهای لنتی یا رتروویروسی،و عوارض زیان آور متعاقب این ویروسها،تحقیقات فعلی بر بکارگیری ابزارهای بی خطر تر انتقال ژن معطوف شده است.آدنوویروسها ابزارهای مطمئنی برای انتقال وبیان ژن در سلولهای یوکاریوتی بشمار میروند.در این مطالعه، ما آدنووکتورهای حامل ژنهای انسانی فعال در دوره رویانی را ساخته واین آدنووکتورهای نوترکیب را با هدف تولید وکتورهای انتقال دهنده مطمئن تر بعنوان ویروسهای غیر ادغام شونده برای انجام بازبرنامه ریزی تولید کردیم.cdna های چهار ژن cmyc، klf4،oct4، و sox2 تکثیر یافته و سپس بطور جداگانه در وکتور انتقالی cmv-ires-gfpکلون شدند.وکتور انتقالی خطی شده با pme1 بطور همزمان با وکتور padenovator ?e1/e3در سلولهای rec+ bj5183 ترانسفورم شدند.تولید آدنوویروسها با ترانس فکت کردن آدنووکتورهای خطی شده با pac1 در رده سلولی 293a صورت گرفت.بازدهی ترانس فکشن از طریق مشاهده بیان gfp در زیر میکروسکپ فلورسانس تعیین شد.با توجه به پاره ای محدودیت ها در بکارگیری لنتی یا رتروویروسها وبازدهی پایین بازبرنامه ریزی سلولهای انسانی با وکتورهای حامل ژنهای موشی، اعتقاد داریم آدنووکتورهای حامل ژنهای انسانی بهترین گزینه برای بازبرنامه ریزی سلولهای سوماتیک و تولید سلولهای بنیادی پرتوان القایی هستند.بمنظور تولید سلولهای بنیادی هماتوپوئتیک،در ابتدا،فیبروبلاست های جداشده از پوست ختنه گاه تکثیر وآدنوویروسهای نوترکیب حامل ژنهای رویانی به محیط کشت اضافه گردید.پس از تشکیل کلون های شبه جنینی(adeno-ips) ،و تکثیر سلولی، سلولها به محیط کشت بدون bfgf منتقل شدند تا اجسام شبه جنینی تشکیل شوند.سپس به محیط تمایزی با وبدون سلولهای استرومایی بمدت 14 روز کشت داده شدند.یافته های حاصل از بررسی بیان ژن cd34 و شاخص های آنتی ژنی cd34,cd38 و cd133 نشان دادند که میزان تمایز هماتوپوئتیک سلولهای ips در محیط استرومایی وبدون استفاده از سایتوکاین موفق به تمایز سلولهای ips به سولهای تمایزیافته هماتوپوئتیک شدیم.

دست ورزی ژنتیکی سلولهای بنیادی خونساز بندناف (افزایش بیان hoxb4 و مهار سیگنالدهی tgf-beta)، جهت افزایش فعالیت خود تکثیری با حفظ پتانسیل تمایز به رده های مختلف خونی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  مهدی اله بخشیان فارسانی   ناصر امیری زاده

تنظیم فعالیت خود تکثیری سلولهای بنیادی خونساز یک فرآیند پویاست که به شکل بسیار دقیقی توسط هر دوی عوامل درونزاد و برونزاد تنظیم می شود. hoxb4 شاید مهمترین هدف درونزاد برای ارتقاء فعالیت خود تکثیری سلولهای بنیادی خونساز باشد. از سوی دیگر، tgf-? به عنوان یک عامل خارجی یکی از قوی ترین تنظیم کننده های منفی فعالیت خود تکثیری سلولهای بنیادی خونساز است. ما این سوال را مطرح ساختیم که آیا افزایش همزمان بیان ژن hoxb4 با مهار بیان ژن tgf?r2 می تواند موجب ارتقاء فعالیت خود تکثیری القاء شده توسط ژن hoxb4 شود یا خیر. در این مطالعه سلولهای بنیادی خونساز با افزایش بیان ژن hoxb4 در طی ازدیاد در محیط آزمایشگاه توسط sirna برعلیهtgf?r2 ترانس فکت شدند. با اتمام دوره ازدیاد سلولهای بنیادی خونساز، این سلولها از نظر فنوتیپی توسط فلوسایتومتری و از نظر عملکردی توسط آزمونهای کلنی زایی و lt-cic مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج ما نشان داد که سلولهای بنیادی که در آنها به طور همزمان ژن hoxb4 دچار افزایش بیان و ژن tgf?r2 سرکوب شد در مقایسه با گروه های کنترل دارای سطح بالاتری از آنتی ژن cd34 بودند. پس از آن، همچنین توانایی کلنی زایی این سلولها مورد ارزیابی قرار گرفت که در مقایسه با گروه های کنترل به طور قابل توجهی افزایش یافته بود. در انتها نتایج آزمون lt-cic حاکی از آن بود که این دست ورزی های سلول بنیادی خونساز ، به طور قابل توجهی القاء کننده تعداد بیشتری از سلولهای بنیادی اولیه بود. یافته های ما نشان می دهد که برداشته شدن فشار منفی قوی tgf-? از روی افزایش فعالیت خود تکثیری القاء شده توسط hoxb4 ، اثرات قابل توجهی بر روی میزان خروجی ازدیاد سلولهای بنیادی خونساز اولیه دارد. در این مطالعه هدف قرار دادن همزمان hoxb4 و tgf?r2 به صورت روشی جدید برای ازدیاد سلولهای بنیادی خونساز معرفی شد، این موضوع نشان می دهد که مهار پیامدهیtgf?r2 همراه با توانایی hoxb4 در افزایش ازدیاد سلولهای بنیادی خونساز در محیط آزمایشگاه می تواند کاربردهای عمده ای در گسترش رویکردهای جدید پیوند مغز استخوان داشته باشد. کلید واژه ها: .

تاثیر افزایش بیان لیگاند notch (jagged-1) و کشت توام سلول های مزانشیمی ژله وارتون در توسعه ex vivo سلول های بنیادی خون ساز بند ناف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  کامران عطاردی   حسن ابوالقاسمی

تعداد اندک سلول های cd34+ در خون بند ناف، استفاده از آن را به عنوان منبع سلول های بنیادی خون-ساز در پیوند آلوژن بیماران بزرگسال تحت الشعاع قرار داده است. یکی از راه های رفع این مانع در بهبود نتایج و توسعه دسترسی پیوند خون بند ناف، توسعه ex vivo آن است. علیرغم پیشرفت درک ما از فاکتورهای رشدی که بلوغ تدریجی رده های مختلف سلولی سیستم خون ساز را حمایت می کنند، در مورد فاکتورهایی که خودنوسازی سلول های بنیادی و پیش سازهای خون ساز را متاثر می سازند، دانش اندکی در دسترس است و از همین رو توانایی ما در توسعه ex vivo سلول های بنیادی خون ساز با محدودیت روبروست. تا به امروز اغلب کوشش های توسعه ex vivo سلول های بنیادی خون ساز با استفاده از فاکتورهای رشد خون ساز انجام پذیرفته که اثرات بالینی چندانی نداشته است. رویکردهای اخیر، با معرفی توانایی مسیر انتقال پیام notch در بهره-برداری بالینی از توسعه ex vivo سلول های بنیادی خون ساز منجر به استفاده از این مسیر انتقال پیام در این عرصه شده است. از این رو در این تحقیق به بررسی اثر افزایش بیان jag1 در سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف و کشت توام سلول های اخیر در توسعه سلول های بنیادی خون ساز بند ناف پرداخته شد. به این منظور توالی کد کننده ژن jag1 به وسیله آدنووکتور حامل آن به سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف انتقال داده شد و سلول های cd34+ خون بند ناف در حضور سیتوکین های scf، tpo و fl تحت چهار شرایط سیتوکین به تنهایی، سیتوکین و سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف با بیان افزایش یافته jag1، سیتوکین و سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف تیمار نشده، سیتوکین و سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف به همراه وکتور خالی، کشت داده شدند. نحوه تکثیر و توسعه سلول های بنیادی خون ساز بعد از 7، 14 و 21 روز به وسیله آزمون ltc-ic، توان کلنی زایی سلول های تکثیر شده، شمارش سلول های هسته دار و سلول های cd34+ تعیین گردید. یافته های ما حکایت از افزایش بیان jag1 در سلول های بنیادی مزانشیمی به میزان 7 برابر داشت. افزایش مطلق کلنی زایی سلول های تکثیر شده (05/0< p value) و سلول های ltc-ic (01/0< p value) در حضور سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف با بیان افزایش یافته jag1 به موازات تکثیر یکسان سلول های هسته دار در مقایسه با گروه های کنترل، نشان از تفوق توسعه بر تکثیر داشت. نتایج به دست آمده حکایت از تاثیر بیشتر سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف با بیان افزایش یافته jag1 در القاء خودنوسازی سلول های بنیادی خون ساز اولیه در مقایسه با سلول های بنیادی مزانشیمی تیمار نشده دارد و احتمالا این اثر ناشی از فعال شدن بیشتر گیرنده های notch است.

بررسی آثار ایمونومودولاتوری سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی در مدل موشی دیابت نوع یک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  سید محمود (مسیحا) هاشمی   زهیر محمد حسن صراف

دیابت نوع یک، اختلالی است که در اثر تخریب ایمونولوژیک سلولهای ترشح کننده انسولین ( بتا ) در جزایر لانگرهانس اتفاق می افتد و سلول ها را به صورت غیر قابل برگشت تخریب می کند. به این دلیل که علت دیابت از بین رفتن سلول ها می باشد، در سال های اخیر، سلول درمانی، بخصوص برای دیابت نوع ?، توجه زیادی را به خود معطوف کرده است. اخیرا، تلاش های زیادی برای استفاده از سلولهای بنیادی به عنوان جایگزینی برای سلول های بتا انجام شده است. با توجه به اینکه سلول های بنیادی مزانشیمی دارای آثار ایمونومودولاتوری هستند کاندید مناسبی برای ایمونوتراپی بیماری های اتوایمیون هستند. از آنجاییکه انتخاب سلول مناسب برای سلول درمانی بیماری های اتوایمنی بسیار مهم است، ابتدا لازم بود این آثار ایمونومودولاتوری را در نژاد های مختلف موش اینبرد (c57bl/6، balb/c و dba) مقایسه کنیم. از نظر مرفولوژی، نشانگر های سطحی، قدرت تمایز و تکثیر تفاوتی بین نژاد های موش اینبرد دیده نشد. اما ارزیابی های ایمونولوژیک از جمله سنجش نیتریک اکسید و تولید سایتوکاین ها و همچنین آثار ایمونومودولاتوری بر سلول های طحالی تفاوت هایی را در نژاد های مختلف موش نشان داد. در این مطالعه از مدل موشی دیابت نوع یک (روش تزریق چندین دوز پائین استرپتوزوتوسین) استفاده و آثار ایمونومودولاتوری و ترمیمی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی یا مایع رویی کشت آن در این مدل بررسی شد. نتایج نشان داد که تزریق داخل صفاقی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی یا مایع رویی کشت آن ها باعث کاهش قند خون، ترمیم جزایر لانگرهانس و افزایش تعداد و سایز جزایر لانگرهانس تولید کننده انسولین شد. همچنین، ارزیابی های ایمونولوژیک سلول های طحالی و سرم موش ها نشان داد که تزریق داخل صفاقی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی و مایع رویی کشت آن ها باعث کاهش مشخص در میزان پاسخ th17 و افزایش در پاسخ th2 شده است. به علاوه پاسخ هایth1 کاهش و در صد لنفوسیت های تنظیمی cd4+cd25+foxp3+ نیز در موش های دیابتی پس از تزریق داخل صفاقی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی یا مایع رویی کشت آن، افزایش داشت. این نتایج نشان می دهد که تزریق داخل صفاقی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی یا مایع رویی کشت آن می تواند به عنوان یک راهبرد مطرح در درمان دیابت نوع یک و سایر بیماری های خود ایمنی در نظر گرفته شود.

بررسی تاثیر پاساژهای مختلف سلولی بر بیان مارکرهای ویژه سلولهای بنیادی درسلولهای مزانشیمی مغز استخوان، بند ناف وچربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1392
  محبوبه محسنی   رضا حاجی حسینی

مقدمه سلول های بنیادی مزانشیمی جدا شده از بافت های مختلف به عنوان منبع قوی سلول های بنیادی برای احیا و بازسازی بافت های آسیب دیده کاربردهای بالینی بسیاری دارند. سلول های جدا شده از بافت های مختلف، اگر چه از نظر مرفولوژی با یکدیگر تشابه دارند، اما ممکن است از لحاظ عملکردی و ایمونوفنوتایپی در پاساژهای مختلف با یکدیگر متفاوت باشند. مواد و روش سلول های تک هسته ای از بافت های خون بند ناف، مغز استخوان و چربی با استفاده از فایکول جدا شد. این سلول ها در محیط dmem کشت داده شد و پس از 3-5 روز سلول های بنیادی مزانشیمی به کف فلاسک متصل و بدین وسیله تخلیص شد و این سلول ها سه پاساژ متوالی کشت داده شدند. بعد از هر پاساژ سلول های بنیادی مزانشیمی را از فلاسک جدا کرده و با نشانگرهای (cd34, cd45, cd29, hla-dr, cd90, cd105) رنگ آمیزی کرده و با فلوسایتومتری آنالیز شد. نتایج نتایج بررسی فلوسایتومتری شاخص های آنتی ژنی سطحی سلول های بنیادی مزانشیمی هر سه بافت نشان داد که این سلول ها شاخص های اختصاصی سلول های بنیادیcd90، cd29 و cd105را در هر سه پاساژ متوالی به خوبی بیان می کنند و تفاوت معنی داری در میزان بیان هر سه نشانگر در سه پاساژ متوالی در هیچ کدام از بافت ها وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که این سلول ها شاخص های اختصاصی سلول های بنیادی هماتوپوئتیک cd34،cd45 و hla-dr را در هر سه پاساژ متوالی به میزان بسیار کمی بیان می کنند. و میزان بیان این نشانگرها در پاساژهای مختلف با هم تفاوتی نداشت. بحث و نتیجه گیری با توجه به این نتایج می توان نتیجه گرفت که سلول های هر سه نوع بافت در سه پاساژ متوالی از نظر بیان شاخص های اصلی سلول های بنیادی مزانشیمی تغییری نکرده اند و در ایمونوفنوتایپینگ این سلول ها تغییری مشاهده نشد. همچنین بین سلول های بافت های مختلف نیز از نظر ایمونوفنوتایپی تفاوتی وجود نداشت. با توجه به نتایج به دست آمده و معایب و مزایای هر کدام از منابع مختلف سلول های بنیادی مزانشیمی به نظر می رسد که بافت چربی منبع نسبتا مناسب تری می باشد، به دلیل اینکه بدون اعمال شرایط تهاجمی بازده بالایی داشته و دسترسی به آن ها آسان می باشد و همچنین از سرعت تکثیر بالایی نسبت به منابع دیگر برخوردار است.

بررسی پروفایل بیانی micrornas در روز های مختلف کشت سلول های cd133+ خون بند ناف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  سعید شهرابی   مسعود سلیمانی

پتانسیل زیاد سلول های بنیادی خون ساز در احیای مجدد سیستم خون ساز سبب گردیده است که پیوند سلول های بنیادی (hsct)یک روش درمانی برای بدخیمی های خونی و ناسازگاری های مغز استخوان باشد. یکی از منابع جایگزین برای بدست آوردن سلول های بنیادی خون ساز با توجه به مشکلات موجود در استفاده از سلول های جدا شده مغز استخوان خون بند ناف می باشد. مشکل اصلی کاربرد خون بند ناف در پیوند هم مقدار کم سلول های بنیادی خون ساز آن به دلیل حجم کم خون بند ناف می باشد. سیستم های تکثیر سلول های بنیادی خون ساز در شرایط ex vivo در صدد غلبه بر این مشکل می باشد. هدف از کاربرد این سیستم ها تولید کافی سلول های بنیادی خون سازی است که توانایی پیوند و خون سازی طولانی مدت را داشته باشند. دخالتmicrorna ها در فرایندهای مختلف سلولی از جمله تکثیر, تمایز و مرگ سلولی و ارتباط آنها با تکامل سلول های بنیادی خون ساز سبب گردیده است که پروفایل بیانی microrna ها در طی تکثیر سلول های بنیادی خون ساز کارایی بسیار زیادی در مطالعات کلینیکی با واسطه درمان سلولی داشته باشد. در این تحقیق به بررسی پروفایل بیانی microrna های مختلف سلول های بنیادی خون ساز cd133+ بند ناف در قبل و بعد از تکثیر ex vivo پرداخته شد.سلول های cd133+ از خون بند ناف نوزادانی که بصورت زایمان طبیعی متولد شده بودند به روش ایمونومگنتیک جدا گردید و پروفایل بیانی آنها در طی مراحل زمانی کشت با روش mirna quantitve rt-pcr بررسی گردید.محیط کشت مورد استفاده در این مطالعه stem span به همراه فاکتورهای رشد scf,tpo و flt3 بود. یافته ها نشان دادند که از مجموع 1034 نوع microrna بررسی شده بیان 3/2 آنها در طی فرایند تکثیر با کاهش در بیان مواجه گردید. یافته ها همچنین نشان دادند که microrna هایی که در همانند سازی سلول های بنیادی خون ساز دخالت دارند با کاهش در بیان و در مقابل microrna هایی که در تمایز این سلول ها شرکت دارند با افزایش در بیان مواجه گردیدند.

آنالیز مقایسه ای پاسخ ایمنی اکتسابی و الگوی بیان microrna های -21 ، -31 ، -146a و -155 در مبتلایان به سل نهفته و فعال با افراد سالم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  ابراهیم علیجانی   سهیلا اژدری

چکیده: بیماری سل بوسیله مایکوباکتریومهای بیماریزا از جمله mycobacterium tuberculosis ایجاد می گردد. طبق گزارش who، بیش از یک سوم جمعیت جهان آلوده به این باکتری هستند که بیش از 90 درصد آنها بدون علامت می باشند. این افراد تحت عنوان latent tuberculosis یا افراد ltbi معرفی می گردند. در این پژوهش، سیستم ایمنی اکتسابی در افراد مبتلا به سل فعال و سل نهفته، مورد مقایسه و آنالیز قرار گرفت. پروفایل سایتوکاینی شامل il-4 ، il-5 ، il-13 ، il-10 ، ifn-? و tgf-? ، ایمونوفنوتایپینگ سلولهای ایمنی شامل cd3+ ، cd4+ ، cd8+ ، cd25+ ، cd16+ و cd56+ قبل و بعد از تحریک با آنتی ژنهای ppd، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تغییرات در بیان microrna های mirna-21 ، mirna-31 ، mirna-146a و mirna-155 در افراد مبتلا به سل نهفته و افراد سالم در مقایسه با افراد مبتلا به سل فعال مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان دادند که هم در بیماران مسلول و هم در افراد مبتلا به سل نهفته، سلولهای تک هسته ای خون محیطی بدنبال مواجه با آنتی ژن ppd بطور معنی داری (p<0.05) تکثیر می یابند. بررسی ایمونوفنوتایپینگ سلولهای ایمنی نشان داد که در بیماران مسلول، درصد فراوانی سلولهای با فنوتیپ cd4+ ، cd4+cd25+ ، cd4+cd25high ، cd8+cd25+ ، cd3-cd(16+56)+ و cd3+cd(16+56)+ بطور معنی داری افزایش داشت؛ در حالیکه در افراد مبتلا به سل نهفته، درصد فراوانی سلولهای با فنوتیپ cd4+cd25+ ، cd4+cd25high و cd8+cd25+ افزایش و سلولهای با فنوتیپ cd3+ کاهش معنی داری دارند. همچنین بررسی ترشح سایتوکاین ها نشان داد که هم در افراد مسلول و هم در افراد ltbi ، بدنبال تحریک آنتی ژنی، ترشح ifn گاما معنی دار می باشد و همچنین در افراد مسلول در مقایسه با افراد ltbi و سالم ، ترشح tgf-? معنی دار بود. از سوی دیگر بررسی بیان mirna ها نیز نشان داد که mir-155 بطور معنی داری در افراد مسلول افزایش بیان دارد. یافته ها نشان دادند که افراد مسلول و مبتلا به سل نهفته در مقایسه با یکدیگر و نیز افراد سالم از نظر موارد مورد بررسی دارای تفاوت هایی می باشند. همچنین تفاوت در بیان mirna های مورد بررسی در افراد مورد مطالعه نیز می تواند بیانگر نقش و اهمیت این عوامل تنظیمی در طول بیماری سل و عفونت نهفته با mtb باشد.

طراحی سنجش سریع با استفاده از آنتی ژن کایمر نوترکیب طراحی شده در کامپیوتر به منظور تشخیص توامان ابتلاء به هپاتیت b و htlv-1 در نمونه سرمی بیماران مبتلا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  حافظ حیدری زرنق   محمدجواد رسائی

در این مطالعه هدف ما طراحی یک سنجش سریع به منظور غربالگری سریع و آسان نمونه¬های سرمی از نظر ابتلاء به هپاتیت b و htlv-i بود. برای این منظور سه آنتی ژن تشخیصی hbc، gp46 و p19 انتخاب گردید. آنتی ژن های انتخاب شده با استفاده از روش های مختلف فیزیکوشیمیایی نقشه¬برداری اپی توپی شدند. قطعات انتخاب شده با لینکرهای اسیدآمینه¬ای (توالی: gsggsg) به هم متصل شده و پروتئین کایمر نوترکیب تشخیصی طراحی گردید. ساختار دوم، سوم، پایداری، نیمه عمر، عملکرد و سایر خصوصیات مربوط به پروتئین طراحی شده محاسبه گردید. ژن مربوط به منظور بیان پروتئین طراحی شده، بهینه سازی شده و بعد از سنتز شیمیایی به درون سلول های مستعدسازی شده bl21 (de3) e.coli وارد شد. نتایج حاصل از sds-page و وسترن بلاتینگ نشان داد که پروتئین مورد نظر به خوبی در سلول های e.coli بیان شده است. پروتئین بیان شده با استفاده از روش های کروماتوگرافی میل ترکیبی و ژل فیلتراسیون در شرایط طبیعی و دناتوره کننده تخلیص گردید. بررسی¬های صورت گرفته با elisa نشان داد که آنتی ژن طراحی شده به صورت وابسته به غلظت با آنتی بادی های موجود در سرم افراد مبتلاء به hbv و یا htlv-i واکنش می دهد. سپس آنتی ژن مورد نظر بر روی کاغذهای نیتروسلولز فیکس شده و سنجش سریع با استفاده از آنتی بادی های anti-human igg نشان¬دار شده با نانوذرات طلاء طراحی گردید. انجام سنجش سریع بر روی 50 نمونه بیمار مبتلاء به hbv، 50 نمونه بیمار مبتلاء به htlv-i و 50 نمونه سالم که نسبت به آنتی بادی های hbv و htlv-i منفی بودند نشان داد که همه نمونه¬های بیماران مبتلاء به htlv-i با این آنتی ژن قابل شناسایی هستند اما 6 نمونه مبتلاء به hbv با روش¬سنجش سریع طراحی شده قابل شناسایی نبودند. براساس نتایج سنجش سریع حساسیت این آنتی ژن برای htlv-i برابر با 100? و برای hbv برابر با 82? و و اختصاصیت سنجش برای تشخیص این ویروس برابر با 86? بود. نتایج حاصل از این بررسی نشان ¬داد که آنتی ژن طراحی شده با ابزارهای کامپیوتری به صورت اختصاصی با آنتی بادی های موجود در خون بیماران واکنش می دهد. لیکن حساسیت پائین مهمترین محدودیت در پیشگویی اپی توپ ها با نرم¬افزارهای کامپیوتری است.

بارگذاری سلولهای دندریتیک با mrna توموری به همراه mrna اختصاصی مولکولهای کمک تحریکی cd40 & icosl و انتقال پلاسمید ژنها با نانوذرات چیتوزان به عنوان واکسن توموری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  سعید دانشمندی   علی اکبر پورفتح اله

با توجه به مشکلات متعدد و عوامل مختلف در غیر فعالسازی سلول های دندریتیک و پاسخ های ایمنی، در ریزمحیط تومور و ایمونوتراپی ها، نیاز به روشی مطمئن، موثر و کاربردی در روندهای ایمونوتراپی می باشد. بدین منظور در این تحقیق تلاش گردید میزان بیان cd40 و icosl را بر روی سلول های دندریتیک افزایش داده شوند که این کار با استفاده از انتقال mrna این مولکلول ها انجام گرفت و در عین حال سلول ها با mrna تام توموری بارگذاری گردیدند. روش تحقیق: سلول های دندریتیک از مغز استخوان موش تولید شد. mrna اختصاصی cd40 و icosl در in vitro رونویسی گردید و mrna تام سلول های توموری 4t1 استخراج شد. انتقال به سلول های دندریتیک با استفاده از دو روش لیپوفکتامین و نانوذارت چیتوزان انجام شد. میزان تولید tnf-?، il-6 و il-12 تولیدی از سلول های دندریتیک و مارکرهای بلوغ آنها بررسی شد. میزان تکثیر و تولید سایتوکاین های il-4، ifn-?، tgf-? و il-10 در همکشتی با سلول های t آلوژن بررسی شد. پس از ایجاد مدل توموری 4t1 و تزریق داخل توموری سلول های دندریتیک، میزان رشد تومور، بقاء موش ها و همچنین تکثیر و تولید سایتوکاین های سلول های طحالی موش ها مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‏ها: بطور خلاصه، افزایش 15-10 درصدی در بیان cd40 و icosl انتقالی دیده شد. افزایش در همه مارکرهای بلوغ بررسی شده cd40، cd86، mhc-ii، pdl-1 و pdl-2 در گروه های تیمار شده به صورت آماری معنی دار بود (05/0p<). میزان ترشح tnf-?، il-6 و il-12 سلول های دندریتیک تیمار شده گروه ها در مقایسه با gfp mrna در هر دو روش انتقالی تفاوتی نداشت، لیکن میزان ترشح در سری تیمار شده با نانوذرات بالاتر بود (05/0p<). در همکشتی، سلول های t میزان بالاتر تکثیر و همچنین افزایش تولید ifn-? و کاهش در تولید il-4 را نشان دادند (05/0p<). در موش های تیمار شده، افزایش تکثیر سلول های طحالی و تولید ifn-? و کاهش در تولید il-4 و همچنین کاهش در روند رشد تومور مشاهده شد (05/0p<). در این موش ها میزان تولید سایتوکاین های il-6، tgf-? و il-10 طحالی و بقاء موش ها از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<p). نتیجه‏گیری: نتایج این مطالعه حاکی از توانایی سلول های دندریتیک دستکاری شده به صورت افزایش cd40 و icosl در القاء پاسخ های مشخص ضد توموری بود، لیکن این پاسخ ها توانایی از بین بردن تومور را به تنهای دارا نمی باشند.

بررسی آنتی بادیهای طبیعی علیه گلبولهای قرمز در افراد طبیعی و امکان استفاده از آن در پیش بینی بیماریهای هماتولوژیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  سمیرا گودرزی   علی اکبر پورفتح اله

مقدمه: اتوآنتی بادی های طبیعی دسته ای از آنتی بادی ها می باشند که بدون تحریک قبلی علیه ساختارهای خودی تشکیل می شوند. امروزه نقش مهمی در هموستاز ایمنی برای این دسته از آنتی بادیها مطرح نموده اند بطوریکه مطالعات نشان داده اند اتوآنتی بادیهای طبیعی قبل از بروز علائم بیماری افزایش می یابند و با بررسی آنها به عنوان نشانگرهای بیولوژیک می توان بروز بیماریها را پیشگویی نمائیم. در این مطالعه، برای اولین بار، میزان شیوع اتوآنتی بادیهای طبیعی علیه آنتی ژنهای سطحی گلبولهای قرمز مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: جامعه مورد مطالعه ما شامل دو گروه ( سالم و بیمار ) می باشد. 300 نفر جامعه سالم، 149 نفر بیمار تالاسمیک و 129 نفر بیمار مبتلا به پلی سایتمی گروههای مورد مطالعه ما را تشکیل می دهند. نمونه پلاسمای آنها جهت یافتن اتوآنتی بادیهای طبیعی که در سرما واکنش می دهند مورد ارزیابی قرار گرفت. از آنجا که برای تشخیص آنتی بادی علیه گلبولهای قرمز هیچ روشی دقیق تر و حساس تر از هماگلوتیناسیون وجود ندارد، در انجام این آزمایش از روش هماگلوتیناسیون استفاده کردیم. یافته ها: در جامعه سالم، 28 نفر (34/9%)، در بیماران تالاسمیک 5 نفر (36/3%) و در بیماران پلی سایتمی 26 نفر (14/20%) دارای اتوآنتی بادی طبیعی بودند. میزان اتوآنتی بادیهای طبیعی در بیماران تالاسمی بسیار کمتر از افراد سالم بود. میزان اتوآنتی بادیهای طبیعی در بیماران مبتلا به پلی سایتمی بیشتر بود. نتیجه گیری: میزان اتوآنتی بادیهای طبیعی علیه گلبولهای قرمز با متغیر سن ارتباط و وابستگی دارد. بین جنسیت و اتوآنتی بادیها ارتباط وجود دارد. در جنس مونث میزان اتوآنتی بادیهای طبیعی بیشتر از جنس مذکر می باشد. با تعیین هویت و ارزیابی آنها در مبتلایان و افراد مستعد بیماریهای خونی بخصوص بیماریهای مرتبط با گلبولهای قرمز می توان از آنها بعنوان ابزاری برای پیشگویی بیماریها استفاده کرد. کلمات کلیدی: اتوآنتی بادی طبیعی، گلبولهای قرمز، بیماریهای خونی

طراحی پانل تعیین هویت اتوآنتی بادی های سرد برای ارزیابی اتوآنتی بادی های طبیعی علیه گلبول های قرمز در افراد سالم و مبتلا به بیماری های خونی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1394
  مریم مساعی   علی اکبر پورفتح اله

گروهی از آنتی بادی ها هستند که بدون برخورد قبلی با آنتی ژن در بدن افراد سالم وجود دارند، به عنوان اتوآنتی بادی های طبیعی شناخته می شوند.در این پایان نامه نقش احتمالی اتوآنتی بادیها در هموستاز سیستم ایمنی، در دو گروه سالم و بیماران خونی بررسی شده است.

مقایسه اثر روش های نامیراسازی سلول های b در فرآیند تولید آنتی بادی های مونوکلونال انسانی ضدآنتی ژن های سیستم rh
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1386
  رضا گلستانی   محمد موذنی

چکیده ندارد.

تعیین توالی نوکلئوتیدی ناحیه 5-ncr ویروس هپاتیت (gbv-c/hgv)g در بین بیماران آلوده به هپاتیت c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1386
  رضا قنبری   مهرداد روانشاد

چکیده ندارد.

بررسی پلی مرفیسم آلل (il-4(c-589t( و (ifn-y(a+874t و ارتباط آن با شدت آسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  سعید دانشمندی   علی اکبر پورفتح اله

چکیده ندارد.