نام پژوهشگر: محمدمهدی گرجیان

بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن از منظر ملاصدرا و شیخ اشراق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1388
  سمیه کامرانی   محمدمهدی گرجیان

از جمله چالش هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری است که عقل را به میدان استدلال می طلبد. گواه بر این مطلب تلاش اعاظم فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته اند. برخی چون افلاطون، ثنویت محض را مطرح نموده و برخی چون ارسطو قول به وحدت این دو را تثبیت نموده است. و فلاسفه بعدی هم بر مذاق یکی از این دو مسلک طی طریق نموده اند. بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل گیری آخرین نظریات منسجم و بی نقض و ابرام، قابل چشم پوشی نیست، در فصل اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه نخستین چون افلاطون و ارسطو و برخی فلاسفه اسلامی چون فارابی و ابن سینا اختصاص دادیم، تا سیر تاریخی بحث تا حدی روشن گردد. شیخ اشراق مکتبی فلسفی که عمدتاً بر پایه شهودات وی است ارائه نمود که عمده ترین بخش آن را نظام نوری رقم می زند که از آن جهت که وی برای نفس هویت نوری قائل است، قاعدتاً مسئله رابطه نفس و بدن با نظام نوری وی گره می خورد که جهت دست یابی به نظر وی در این باب به حد لازم به مبانی ای چون هویت نور، تعریف نور، اقسام نور، ترسیم هستی براساس نور و جایگاه نفس به عنوان نور مدبر و جایگاه برازخ، پرداخته شده است. در هرم هستی شناسی سهروردی، نفس موجودی نورانی و بدن موجودی برزخ و غاسق و ظلمانی شناخته شده است که نظام فلسفی وی باید پاسخگوی این عدم مسانخت باشد. حکیم سهروردی برای حل نحوه ارتباط نفس نورانی با بدن ظلمانی قابل به وساطت امر سومی به نام روح بخاری می شود که همو بستر فیض رسانی از نور مدبر (نفس) به بدن ظلمانی است. وی با توجه به اینکه قائل به حدوث جسمانی و حرکت جوهری نفس نیست، رابطه این دو را براساس شوق و محبت و قهر و غلبه تفسیر می کند و البته این، تفسیر عمیقی از مسئله را به دست نمی دهد چون این الفاظ ترکیب انضمامی و ارتباط عرضی نفس و بدن را به ارمغان می آورد، چرا که در نفس شناسی وی، موجودیت و هویت نفس به نفس ناطقه است و بدن و قوا، فروع و اظلال نفس هستند، بنابراین بین نفس و بدن و قوا، دو گانگی مشهود است و بالتبع با وجود این دوگانگی، تفسیر و ترسیمی دقیق از ارتباط یک موجود مجرّد نورانی با موجود مادی ظلمانی ارائه نمی شود. ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می دارد و دوگانگی موجود در دستگاه فلسفی اشراقی را برای همیشه از سر راه فیلسوف هموار می سازد. چه اینکه ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می شود که نفس موجودی است از عرش تا فرش، یک وجود واحد سیال و پویاست که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می یابد. و اساساً وحدت نفس با قوا و بدن را مطرح می نماید. و به خلاف ترکیب انضمامی و عرضی اشراقی، ترکیب اتحادی و تعلق ذاتی نفس به بدن و علاقه لزومی و نه اتفاقی را بیان می دارد. فصل پایانی هم تطبیق آراء این دو فیلسوف سترگ در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند و تأثیر مبانی هر یک در حل مسئله به چه میزان موفق بوده است. البته در عین اینکه سهروردی سعی وافری در حل این مسئله غامض نموده ولی به دلیل فقدان مبانی صدرایی نتوانست تبیین موفقی ارائه نماید تا اینکه صدرالمتألهین حرف نهایی را در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب برای خود رقم زد.

واسطه فیض در حوزه معرفت دینی (با تأکید بر دیدگاه اهم مفسران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی قم 1388
  محمدحسین موسوی زاده   محمدمهدی گرجیان

این تحقیق در پی تبیین چیستی و چرایی موضوع واسطه فیض با استفاده از آیات قرآن، روایات و ادله عقلی است. واسطه فیض بدین معناست که تمام کمالات هنگامی که از خداوند به عالم هستی افاضه می شود، لزوما از طریق واسطه هایی صورت می گیرد که دارای مرتبه وجودی برتری نسبت به سایرین هستند. در قرآن کریم از سلسله اسباب و واسطه هایی نام برده شده که تعبیر قرآنی آن «جنود» است. جنود خداوند دارای مراتب گوناگونی است که از جمادات تا فرشتگان را به طور تکوینی شامل می شود. اما بالاترین واسطه ها، پیامبران بزرگی هستند که آیات قرآن، آنان را مایه رحمت و دفع عذاب می داند. به علاوه با تبیین صحیح معنای «خلیفه خداوند» به دست می آید که از نقش های او، واسطه فیض بودن است. از دید روایات اسلامی، نیاز به «حجت» تنها در بعد تشریعی و هدایتی خلاصه نمی شود؛ بلکه ضرورت وجود آنان در همه زمان ها به دلیل نیاز تکوینی به واسطه فیض بودن آنان است. استدلالات عقلی-فلسفی محکمی در لزوم واسطه های فیض وجود دارد. بر اساس آنکه نظام هستی بر اساس اصل علیت بوده و این که هر امری از طریق اسباب خود انجام می شود، ضرورتا واسطه هایی میان خداوند و دیگر موجودات باید باشد تا هستی و همه کمالات از مجرای آنان به دیگران سریان یابد. در عرفان نظری، «انسان کامل» دارای جایگاه بلندی است به گونه ای که نظام و بقای عالم در گرو وجود اوست. بنابراین انسان کامل به عنوان برترین مظهر اسماء وصفات الهی، دارای نقش وساطت در فیض است.

صادر نخستین از منظر فلاسفه با تکیه بر آراء امام خمینی(ره)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  مرضیه رمضانی   ید الله یزدان پناه

در مساله صادر نخست، سخن از چیستی و هستی امری است که به عنوان نخستین فعل الهی و حلقه اتصال میان کثرات با مبدأ هستی، ایفای نقش می کند. تحقیق حاضر در راستای کاوش از این مطلب در دو نظام فلسفی و عرفانی، در چهار بخش تنظیم شده است. بخش اول: با عنوان «کلیات» شامل مباحث مقدماتی، مفهوم شناسی و گذری مختصر بر حیات علمی امام خمینی(ره) است؛ بخش دوم: با عنوان «صادر نخستین در هستی شناسی فلسفی» از سه فصل تشکیل می شود. در فصل اول به تفسیر نظام وحدت و کثرت و در فصل دوم، به اصل علت و معلول پرداخته می شود. این دو فصل از مقدمات مهمی هستند که در تقریر قاعده «الواحد لایصدر عندالاالواحد» که متولّی بحث از صادر نخست در نظام فلسفی است نقش اساسی ایفا می کنند. در این دو فصل نوع وحدت مبدأ هستی، وحدت حقه حقیقی، نوع فاعلیت او، فاعلیتی تام و بی نیاز از غیر، نوع جعل حق، جعل بسیط، و اثر چنین فاعلی در نزد متفکران اصالت وجودی، وجود صادر نخست و در نزد متفکران اصالت ماهوی، ماهیت صادر نخست معرفی می شود. در فصل سوم با تقریر و اثبات قاعده الواحد، به مصداق صادر نخست در نظام هستی پرداخته می شود و نزد حکمای جمهور و صدرالمتألهین در حکمت متعالیه متقدم و هم چنین دیدگاه تعلیمی امام خمینی(ره) عقل اول به عنوان أحق موجودات به مقام صادر نخست شناخته می شود. بخش سوم: با عنوان «صادر نخست در هستی شناسی عرفانی» به بررسی تفاوت های بنیادی هستی شناختی عرفانی با فلسفی می پردازد. در فصل اول آن، تحت عنوان «مبانی بحث» اصول هستی شناسی عرفانی چون نظریه وحدت شخصی وجود به جای تشکیک در وجود، تجلی و ظهور به جای نظریه علت و معلول و مظاهر وجود به جای ممکنات فلسفی تقریر می شود با چنین بینشی صادر نخست به ظاهر نخست عرفانی متحول می شود. بخش چهارم: با عنوان «دیدگاه جمع فیلسوفان عارف» در فصل اول به تحلیل نظریه جمع متفکرانی چون صدرالمتألهین و امام خمینی می پردازد که در جهت توجیه وجیه دو قول فلاسفه و عرفا و جمع بین اقوال آنها در مصداق صادر نخست تلاش می کنند. در فصل دوم با استفاده از معنای لغوی کلمه «خلق»، نص صریح اهل معرفت و استشهاد به روایات ثابت می کند که ساخت نفس رحمانی بسی والاتر از ساحت عقل اول است.

بررسی تطبیقی توحید افعالی از منظر ابن سینا و صدرالمتالهین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  غلامحسن سبزعلی   محمدمهدی گرجیان

چکیده ابن سینا با بهره گیری از اصل « علیّت » و تبیین چگونگی وجود معلول، و اعتقاد به تکثّر موجودات خارجی به تفسیر توحید افعالی می پردازد، وی بر این باور است که فعلی که از انسان صادر می شود دو فاعل در طول یکدیگر دارد که یکی قریب و دیگری بعید است انسان فاعل مباشر و قریب و واجب متعال فاعل بعید و عله العلل خواهد بود و استناد فعل واحد به دو فاعل طولی به نحو حقیقی بوده و هر کدام در ایجاد فعل سهمی خواهند داشت. واجب متعال در ایجاد و تأثیر گذاری نقش دارد، و فاعل قریب واسطه و سبب برای تأثیر اوست و خداوند چنین اراده کرده که فاعلهای متوسط، قدرت بر ایجاد و تأثیر داشته باشند، بدون اینکه جبری یا تفویضی لازم آید. ولی از آنجا که صدرالمتألهین، نظری متفاوت با ابن سینا در کیفیت وجود معلول دارد و همچنین از قائلین به وحدت شخصی وجود است و هم? ما سوی الله را عین ربط و تعلق به او می داند، با اعتقاد به اصل « علیت» توحید افعالی را چنین تفسیر می کند که یک فاعل حقیقی بیشتر وجود ندارد و آن هم خداست، و چون ممکنات و افعالشان عین ربط به او بوده و از تجلیات و مظاهر فعل اویند لذا آنچه در واقع فعل ممکنات نامیده می شود، همگی از تجلیات فاعلیت حق بوده و انسان در مرتبه ظهور، درجه ای از فاعلیت الهی خواهد بود لذا استناد فعل به انسان و واجب، هر دو، صحیح بوده و استناد فعل به واجب سبب تحدید قدرت و اراده ی مطلق الهی نخواهد شد، بر طبق این دیدگاه واجب متعال نسبت به همه افعال ممکنات، فاعل مباشر خواهد بود. واژگان کلیدی توحید افعالی ، جبر ،اختیار ، تفویض ، فاعل قریب،قدرت مطلق، فاعل بعید،وجود رابط ،تجلی

آرای کلامی ملاصالح مازندرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  فاطمه محمودی   محمدمهدی گرجیان

عالم فاضل محقق حسام الدین محمد صالح بن احمد المازندرانی معروف به ملاصالح که بیشتر ایشان را با شرح مبسوط و مشهورش بر اصول کافی می شناسند. بی شک دیدگاه اندیشمند جامعی هم چون ملا صالح که در اکثر علوم متداول روزگار خود متجر بوده و طبعاً نگاه جامعی نیز به مسائل داشته است، می تواند در روشن کردن افق های تاریکی که احیاناً فراروی دانش پژوهان دینی قرار می گیرد، نقش بسزایی ایفا کند. این پژوهش دیدگاه ملاصالح را درباره محوری ترین مسائل کلامی از جمله معرفت شناسی، خداشناسی، انسان شناسی و راهنماشناسی بررسی کرده است. ملا صالح راجع به علم و ماهیت آن معتقد به امکان معرفت بشری است. حصول انواع ادراک را متوقف بر تعلم حقیقی به افاضه یا الهام از جانب خدایتعالی می داند. و حس ظاهر، حس باطن، عقل، قلب، خیال و افاضه یا الهام را جز و منابع معرفت می داند. ایشان اثبات وجود خدا را از دو راه عقل و یا راه استدلال و فلسفه و راه فطرت پرداخت. و در براهین عقلی، برهان صدیقین صدرا است که مخلوقات، واسطه اثبات قرار نگرفته اند. سپس صفات ثبوتی و سلبی خداوند بیان شد. در بحث مراتب هستی، مخلوق اول، اشرف مخلوقات است که خداوند به سبب آن بقیه مخلوقات را ایجاد می کند. در ادامه بحث قضاء و قدر که در مقام فعل خداست و قضاء در افعال خداوند همان حکم به وجود است. ایشان حقیقت انسان را روح او معرفی می کند. و معتقد است که عالم ذر، میثاق و عهد توحیدی با بندگان است. که به سبب آن بندگان، خدایتعالی را به ربوبیت می شناسند. و در ادامه به بحث جبر و اختیار از منظر ملا صالح پرداخته شد که ایشان مذهب جبر و تفویض را باطل می داند و معتقد به نظریه «امر بین الامرین» است. ایشان مقام رسالت را بالاتر از نبوت می داند و اینکه بعثت انبیاء امری ضروری است. و وجود امام علاوه بر آیات و روایات، ادله عقلی دارد که همان قاعده معروف لطف می باشد. مهمترین شرایط امام از دیدگاه شیعه که شامل علم لدنی، عصمت، برتری معنوی بر دیگران و منصوص بودن پرداخته شد. و در ادامه بحث اینکه زمین از حجتهای خداوند خالی نیست، از منظر ملاصالح پرداخته شد. جناب ملاصالح راجع به مرگ معتقد است که قطع تعلق نفس مجرد از بدن با بقای در ذاتش، مرگ صورت می گیرد. و در عالم برزخ بدن جسمانی اش نیست. بلکه بدن مثالی یا برزخی شبیه بدن جسمانی اش می باشد. و نعمت و عذاب برزخی بر آن بدن وارد می شود. واژگان کلیدی: ملاصالح مازندرانی، کلام، اندیشه های کلامی، کلام شیعی، توحید، نبوت، امامت، عقل، عصمت و....

قدرت خداوندازدیدگاه متکلمان وفیلسوفان وبررسی شبهات جدید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1388
  عباس باقری   سیدمحمود موسوی

یکی از مباحث مهم در علم کلام و فلسفه بحث از صفات الهی و چگونگی آنها، و از مباحث با اهمیّت و دقیق صفات الهی، بحثهای معناشناسانه، هستی شناسانه و کلامی در باره صفت قدرت خداوند و دایره شمول و عمومیّت آن است،که در موارد زیادی، مورد اختلاف فیلسوفان و متکلمان قرار گرفته است. به دلیل وجود برخی پیچیدگی ها در این مسأله که سبب بروز شبهاتی شده است، در این رساله به این بحث پرداختیم. در طول تاریخ بین متکلمان و فیلسوفان در چگونگی تفسیر قدرت در خداوند تعالی اختلاف نظر وجود داشته است. حتی در مورد ادل? اثبات این صفت برای خداوند و نیز دایر? شمول و عمومیت آن، به خاطر وجود مبانی متفاوت در مسائل مختلف بین آنها نزاع وجود داشته است. به طوری که حتی برخی متکلمان بر آن شده اند که فلاسفه را منکر قادریّت خداوند بدانند. امّا به نظر می رسد که فلاسفه با مبانی مستحکم تر و دقیق تر توانسته اند هم در باب تعریف و تبیین چگونگی قدرت خداوند و هم در باب اثبات آن برای خداوند و دایر? شمول آن نسبت به متکلمین موفق تر عمل نمایند. آنچه وجه اشتراک هر دو گروه از متفکران می باشد، این است که هر دو گروه در پی اثبات کمالی از کمالات برای خداوند بوده اند، حتّی برخی از متکلمان با وجود اینکه در نهایت دچار اشکالات اساسی شده-اند، به طور مثال در تعریف قدرت و دایر? شمول آن، بازهم می توان گفت که هدف آنها اثبات کمالی از کمالات برای خداوند و تنزّه او از عجز و ناتوانی بوده است. در این بحث آنچه بیشتر مورد انکار و القای شبهه قرار گرفته است بحث از عمومیت و شمول قدرت خداوند است، به طوری که می توان گفت هم? کسانی که اصل وجود خداوند را پذیرفته اند، اتصاف او به صفت قدرت را نیز پذیرفته اند، امّا آنچه نزد بسیاری از خداباوران نیز مورد شبهه واقع شده است پذیرش نامحدود بودن این صفت برای خداوند است، تا جایی که گروهی از متفکّران اهل سنّت نیز برای حفظ صفت عدل الهی عدم احاط? قدرت خداوند بر افعال اختیاری انسان را پذیرفته اند. البته با وجود ادل? محکم متکلمین و فلاسفه این شبهات قابل حل و نقد است. واژگان کلیدی: قدرت – عمومیت و اطلاق – محال – قبیح – امکان – وجوب – عینیت صفت- صفت ذات- صفت فعل- موجَب – مختار- شرور

عنوان:آرمانشهرازدیدگاه برخی متفکران با نگرشی برحکومت مهدوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1388
  مریم محمودیان اصفهانی   محمدمهدی گرجیان

چکیده: تحقیق حاضر با عنوان«آرمانشهر از دیدگاه برخی متفکران با نگرشی حکومت مهدوی» با هدف شناخت و آشنایی با آرمانشهر متفکران غربی و مسلمان و مقایسه بین آن دو ، و شناخت ویژگی های آرمانشهر مهدوی می باشد . با عنایت به این اهداف، بحث در 4 فصل تدوین شده ؛ به تبیین مفاهیم کلیدی ، نظرات متفکران غربی و متفکران مسلمان و مقایسه دیدگاه متفکران غربی با عقل و نقل پرداخته می شود . در این پژوهش، با توجه به کاربرد زیاد و کلیدی بودن واژگانی چون ، آرمانشهر ، انتظار و حکومت به تعریف مفاهیم این کلید واژه ها پرداخته خواهد شد و نیز فضیلت انتظار، حکومت، و ویژگیهای حاکم، سازماندهی سیاسی و مقبولیت سیاسی تبیین می گردد. سپس به بررسی نظرات برخی ازمتفکران غربی و تعدادی از متفکران اسلامی که به صورت موردی برگزیده شده اند می پردازیم و ویژگی های شهر آرمانیشان بیان می شود. در پایان این مباحث جامعه، مهدوی با جامعه محمدی مقایسه می گردد. در ادامه با توجه به آیات و روایات، خصوصیات شهر آرمانی مهدوی از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد . در فصل چهارم جهت جمع بندی ونتیجه گیری، به مقایسه و نقد نظر متفکران غربی، با آرمانشهر مهدوی می پردازیم ؛ و درآخرامکان تحقق آرمانشهر را از دیدگاه عقل و نقل بررسی می نمائیم . آنچه از این تحقیق به دست آمد این بود که شهر آرمانی امام زمان ، ماورای آن چیزی است که متفکران غربی به تبیین آن پرداخته اند، چرا که ویژگیهایی مثل عدالت محوری و جهان شمولی، خصوصیاتی را درآن ایجاد می کند که باعث تمایزش از دیگر شهرهای آرمانی گشته و به این نتیجه رسیدیم که به علت احسن بودن نظام هستی خداوند متعال برای رسیدن به کمال، راه سهل الوصولی برای انسانها قرار می دهد تا همه به کمال مطلوب برسند.

عقل و کارکردهای آن از منظر دیوید هیوم و شهید مطهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  سیدجواد میر مهدی پور کوه کمر   محمدمهدی گرجیان

در این پزوهش سعی بر این است که نظریات دیوید هیوم در بعد عقل نظری و عقل عملی بیان شود و متقبلا با نظریات شهید مطهری مقایسه شود و بعدا اقساتم عقل از منظر ایندو دانشمند بیان شده و در پایان نتیجه گیری می شود که البته در هر موردی که نظریات دیوید هیوم با آرائ و نظریات دانشمندان اسلامی معرض شده است به نقد آن از دیدگاه فلاسفه اسلامی مخصوصا شهید مطهری پرداخته شده است. به فضل الهی در مواضع مختلف مطالبی که به نظر حقیر رسیده است نیز گفته شده است .

معراج پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از دیدگاه قرآن کریم (با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی (ره) و آیت الله جوادی آملی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی قم 1389
  متین ابوذری   محمدمهدی گرجیان

مسئله معراج از بزرگترین معجزات پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) است که در قرآن کریم به صورت اجمال و در احادیث ائمه (علیه السلام) به صورت مفصل در مورد آن سخن به میان آمده است و در اصل وقوع آن به علت صریح آیات قرآنی و تواتر احادیث، شکی وجود ندارد و مباحث مطرح شده اختلافی بیشتر حول کیفیت معراج است که در خواب بوده یا بیداری؟ با روح شریف بوده و یا با جسم و روح صورت گرفته است؟ در پاسخ به این پرسش ها نظرات گوناگونی مطرح شده است که هر کدام دلایل خاص خود را می آورند. اما آن گونه که از بررسی آراء و نظرات به دست آمده نظریه معراج روحانی و جسمانی از همه صحیح تر به نظر می رسد. چرا که صریح آیات قرآنی چون ?سبحان الذی اسری بعیده لیلاً...?? که صفت «عبده» در آن به کار رفته و «عبد» بر روح و جسم هر دو اطلاق می شود و این که اگر در خواب باشد دیگر معجزه و محل تعجب نخواهد بود ودلایل متعدد دیگری که در این نوشتار به آنها اشاره شده است، دلیل بر این مدعاست. همچنین باید توجه داشت که همان گونه که انسان نمازگزار ، شهودات معنوی خود را با روح و جانش دریافت می کند و نه با جسم. معراج پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) نیز گرچه همراه با جسم شریفشان بوده است، اما همه مشاهدات با چشم سر صورت نگرفته، بلکه اغلب آنها مشاهدات روحانی و با چشم دل می باشد. از جمله آنجا که می فرماید: "ما کذب الفواد ما رای"

مبانی و روش کلامی شهید مطهری
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  میثم ناسخیان   سید محمود موسوی

اگر چه استاد مطهری پردازش نو داشته اند، اما در مجموع نمی توان گفت که ایشان تأسیس نوی داشته و یا مبنای تازه ای آورده است، ولی همانطور که در مباحث فصول ارائه شده اشاره کرده ایم نگاه های نقادانه ای هم به نظرات بعضی از بزرگان از جمله مرحوم ملاصدرا داشته است. یعنی با این که استاد مطهری از پیروان صدیق ملاصدرا بود و در نظام فلسفی او گام نهاده بود و از مشرب حکمت متعالیه جرعه می نوشید، ولی در عین حال خودشان هم صاحب آرایی بودند و حق خود می دانستند که در آراء او انتقاد به عمل بیاورند، اما این انتقادات هرگز مبانی اصلی آن فلسفه را متزلزل نمی کرد و مبانی جدیدی را بنیان نمی نهاد. استاد مطهری گر چه به لحاظ هدف، متکلم است، اما به لحاظ روش و مشرب به طریق رایج اهل کلام نرفته است، یعنی استاد با دغدغه های منطقی به برهان روی می آورد و سعی دارد با ابزارهای تحلیلی منطقی به دفاع از اندیشه های دینی بپردازد، و بر اساس چنین مبنایی در تحلیل مسایل کلامی به رهیافت فلسفی روی می آورد که البته این امر در همه مسایل صدق نمی کند. مثل رهیافت ایشان در تحلیل مسأله کثرت گرایی دینی آن هم در مسئل? حقانیت، نه در عرص? نجات یا تسامح و تساهل اجتماعی (تلورانس) که تقریباً رهیافت درون دینی می باشد. یعنی می توان گفت در بعضی از موارد روش ایشان تلفیقی از عقل و نقل بوده است. استاد در زمینه تأثیر قرآن بر کلام و فلسفه معتقد است: مشرب کلامی احیاناً در مواردی مانعی فرا راه معارف قرآن بوده، اما به مرور زمان فلسفه اسلامی، کلام را تسلیم خود ساخته است. با وجود این، به تناسب گذشت زمان فلسفه اسلامی هر چه بیشتر تحت تأثیر معارف قرآن قرار گرفته و در نهایت تسلیم آن شده است. به نظر استاد مطهری طرح و تجزیه و تحلیل مسائل الهیات در روایات توسط ائمه? به ویژه نهج البلاغه سبب شد که عقل شیعی، شکل فلسفی به خود بگیرد و این راهی است که قرآن به مسلمانان ارائه کرده است و ائمه به عنوان برترین مفسران قرآن به تفسیر حقایق قرآنی پرداخته اند. مایه های اصلی و سرچشمه های اوّلیه عرفان اسلامی از دیدگاه استاد مطهری، اسلام و فرهنگ اسلامی است، که در تفسیر عالم وجود و هستی شناسی های اسلامی متجلی شده است و عارفان برای آن ها ضوابط و اصول کشف کرده اند و به تدریج در فرهنگ اسلامی رشد و تکامل یافته است. اگر چه در تفسیر و کشف اصول و توسعه عرفان نظری و عملی، تحت تأثیر جریانات خارج به ویژه اندیشه های کلامی، فلسفی بالاخص اندیشه های فلسفی اشراقی قرار گرفته اند و اگر چه که عملکرد عارفان و کارکرد عرفان و تصوف نقدپذیر است.

تأثیر اعتقاد به معاد در اخلاق اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  سیدمصطفی محمدی   محمدمهدی گرجیان

در میان عقاید و باورهای مذهبی، إعتقاد به معاد و روز رستاخیز از نافذترین و موثرترین باورها در جهت دادن به رفتار و منش آدمی بوده و است. این باور در اخلاق اسلامی نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. همواره عرفاء و علمای اخلاق در تعلیم و تربیت، با نگاه آخرت گرایی به این امر می پرداختند. بررسی تأثیر معادباوری در رفتارهای انسان منوط به مطالعه رابطه جهان بینی و ایدئولوژی است. در این میان دو نظریه وجود دارد. برخی قایل به زایش مستقیم ایدئولوژی از جهان بینی شدند و گفته اند هر جهان بینی ای بدون دخالت هیچ ضمیمه‏ای، ایدئولوژی خاصی را در بطن خود می پروراند و بعضی دیگر قایل به گسست میان جهان بینی و ایدئولوژی شده و هیچ گونه پیوندی بین ایدئولوژی و جهان‏بینی را قبول ندارند. این پژوهش، ابتداء با نقد و بررسی نظریه «هیوم» رابطه جهان بینی و ایدئولوژی را در منابع اسلامی تبیین می نماید و سپس مهمترین راهبردهای تکامل ایدئولوژی را مورد بررسی قرار می دهد. هرچند باور به معاد تأثیرات فراوانی در اخلاق انسان می گذارد ولی این پژوهش سعی دارد تا به مهمترین مصادیق اخلاق فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در منابع اسلامی اشاره کند.

ارزش عقل وادراکات آن از نظرابن عربی وعلامه طباطبایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  هاجر پران سعدی   حسن معلمی

ابن عربی بر نقش دوگانه عقل که دارای دو حکم متفاوت است تأکید می ورزد. او معتقد است عقل از جنبه «فعل» متناهی و از جنبه «قبول» نامتناهی است. ابن عربی، میان عقل به عنوان ابزار شناخت و عقل به معنای منبع شناخت که وی آن را در معنای اخیر، «فکر» می نامد؛ تفاوت می نهد. به اعتقاد او، عقل در مقام فعل، از قلمرو محدود و معینی برخوردار است که درک بیش از آن برایش مقدور نیست و خود عقل مفکر به این عجز، اقرار دارد. عقل یا فکر، در این معنی در کنار حس و شهود و وحی یکی از منابع شناخت آدمی است اما عقل در مقام قبول، حد و مرزی ندارد و می تواند در پرتو قلب و وحی، منوّر گردد و حقایق را دریافت نماید. عقل در این وجه مقلد و تابع وحی و قلب است. او محصول نظر فکری را «علم العقل» و محصول چشیدن و ذوق حقایق را «علم الاحوال» می نامد و محصول دریافت موهبت های رحمانی از طریق روح القدس را که مختص نبی و ولی است «علم الاسرار». از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل یکی از شریف ترین نیروهای انسان است که می تواند کلیات و حقایق را ادراک کند. اما ایشان عقل را به تنهایی قادر به تحصیل و درک همه حقایق نمی داند بلکه عقل را به عنوان ابزار معرفتی انسان، دارای قلمرو مشخص می داند. عقل انسان نیازمند وحی است تا به معارفی که خارج از دسترس اوست، راه یابد. عقل، نه آن مقدار ناتوان است که از فهم کتاب و سنت به نحو کلی عاجز باشد و نه آن مقدار توانمند است که بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند به شناخت خداوند و حقایق، نایل گردد. از طرفی عقل دارای جایگاه والایی است. زیرا اعتبار و اصالت دین و معارف دینی بر پایه عقل استوار است. از نظر علامه، بین معارف وحیانی و ادراکات عقلی هماهنگی است و هیچ یک با دیگری در تضاد و تخالف نیست. به همین دلیل دین، هرگز به بی اعتباری عقل و احکام قطعی آن حکم صادر نمی کند. عقل و ادراکات آن ارزشمند است بدین معنا که می توان برای شناخت گزاره های وحیانی از آن بهره جست. واژگان کلیدی: عقل، ارزش معرفت، ادراک، ادراکات عقلی، اقسام ادراک، ابن عربی، علامه طباطبایی

بررسی تطبیقی قاعده امکان اشرف از دیدگاه شیخ اشراق و صدرالمتالهین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  معصومه قایدرحمتی   محمدمهدی گرجیان

این تحقیق برآن است که به تبیین قاعده امکان اشرف از دید ملاصدرا و سهروردی بپردازد.این دو فیلسوف در زمینه تبیین واستدلال و آثار قاعده امکان اشرف نقاط اشتراک و افتراقی دارند. از جمله اشتراکات آنهااین است که هر دو می فرمایند:« اگر موجود اخسی داشتیم حتما قبل از آن موجود اشرفی موجود بوده است چون اگر اخس باشد و اشرف نباشد یا باید اشرف و اخس هر دو از خداوند صادر شوند که صدور کثیر از واحد می شود یا باید اشرف بواسطه اخس صادر شود که باعث شرافت معلول بر علت می شود یا بایدوجود اشرف ممتنع باشد که این هم باطل است.» پس با ابطال هر سه فرض ثابت می شود که اشرفی حتما قبل از اخسی موجوداست. همچنین در زمینه تبیین و استدلال و آثارقاعده امکان اشرف نقاط افتراقی با همدیگر دارندکه در این تحقیق به آنها پرداخته شده است. روشی که در این تحقیق به کار گرفته شده تحلیلی، تاریخی و کتابخانه ای می باشد. و نتایجی که از این قاعده به دست می آید این است که در تمام مراحل وجود باید اشرفی بر اخسی مقدم باشد و گرنه با سه مشکل صدور کثیر از واحد، شریفتر بودن معلول ازعلت، و ممتنع بودن وجود اشرف مواجه خواهیم شد، پس به خاطر دفع این سه مشکل باید حتما اشرفی بر اخسی مقدم باشد. واژگان کلیدی: امکان اشرف، عقول طولی و عرضی، ، نور الانوار و سهروردی و ملاصدرا

عشق و نقش آفرینی آن در کمال وجودی انسان با تکیه بر آراء ابن سینا و ابن عربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده الهیات 1391
  فرزانه فراهانی پور   محمدمهدی گرجیان

با توجه به نظرات ابن سینا و ابن عربی عشق در مراتب گوناگون هستی از ضعیف ترین درجه وجود تا قوی ترین مرتبه آن یعنی واجب الوجود ساری و جاری است. همه موجودات در عشق خداوند سهیم، به عشق غریزی عاشق و به خیر مطلق شایق اند. عشق اقسام متفاوتی دارد که در یک تقسیم بندی کلی عشق آدمی به دو نوع تقسیم می شود، عشق حقیقی یا عشق به خدا و عشق مجازی یا عشق به چیزهای دیگر. همه عشق ها در واقع عشق به خداست و عشق به ما سوی الله از عشق به خدا نشات می گیرد. و عاشق حقیقیِ خداوند کسی است که به تجلی او نایل شود هر چند به آن غایت و درجات بی انتها نرسد چرا که دست یافتن به همه کمالات حق تعالی که نامتناهی است، محال است . ولی تشبّه به خداوند مقدور. انسان که حقیقت وجودیش از عالم ملکوت است استعداد تکامل و تنزّل را دارد. کمال وجودی انسان نتیجه سیر آگاهانه و اختیاری وی می باشد و روشهای سلوکی هموار کننده این مسیرند. اما به اعتقاد ابن سینا و ابن عربی رجوع به مبدأ سلسله وجود ، بی کشش و جاذبه عشق میسر نیست. عشق بی گمان برترین پله نردبان است که سالک اگر بر آن استوار بایستد ، پای بر بام ازل می نهد.

بررسی و تحلیل وجود جن و کارکردهای آنان از نظر قرآن و سنت و عقل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1383
  مراد رضا رضوی   احمد عابدی

وجود جن و کارکردهای آن از نظر قرآن، سنت و عقل مسأله ای بحثی است که درباره آن سه دیدگاه افراطی، تفریطی و معتدل وجود دارد. برخی به کلی منکر وجود جن شده اند، دسته ای دیگر وجود جن را پذیرفته، اکثر کارهای روزمره خود را منتسب به جن می دانند، نظریه معتدل آن است که اصل وجود جن را از نظر قرآن و ادله عقلی صحیح دانسته، امکان ارتباط و تأثیرپذیری انسان از جن را امری ممکن و پذیرفته شده می داند نگارنده در رساله حاضر، دیدگاه اخیر را برگزیده، با تمسک به ادله عقلی و نقلی و تبیین آرای متقدمان و متأخران، وجود جن را به اثبات رسانده است، همچنین مسآله تسخیر و جن زدگی را مورد بررسی قرار داده، نظرهای "امر بین الامرین" را اتخاذ کرده است.

بررسی تطبیقی جبر و اختیار از دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی و قاضی عبدالجبار و فخر رازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1383
  جاسم موسوی   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

دین و عقلانیت از دیدگاه غزالی و شهید مطهری (ره)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  دلاور آقایف   محمد محمدرضایی

تاریخ را به دوره های مختلفی مانند دوره باستانی دوره قرون وسطی و دوره جدید تقسیم کرده اند دوره جدید را نیز به دوره های دیگر مانند رنسانس رفرماسیون (اصلاح دین) و روشنگری تقسیم کرد. رنسانس و رفرماسیون سده های پانزدهم و شانزدهم را در بر می گیرد و روشنگری سده ی هفدهم و بویژه سده ی هجدهم را شامل می شود. در قرون وسطی عقل و دین هردو حجت بودند. اگر سخت از توانایی عقل می رفت توانایی آن در شناخت دین بود نزاع متملکان و فلاسفه جهان مسیحیت و اسلام بر سر میزان توانایی عقل تطابق عقل و دین و تقدم یکی بر دیگری بود قرون وسطی را با هر منظری که نگاه کنیم گذشته دین خود را منعکس می کرد. عقل گرائی قبل از عصر روشنگری ویژگی ضد دینی یا غیردینی نداشت.

ولایت تکوینی حضرات معصومین از دیدگاه عقل و نقل و عرفان "ولایه المعصومین التکوینیه من وجهه نظرالعقل و النقل و العرفان"
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  زهیر المسیلینی   حمیدرضا رضانیا

الموضوع المنتخب للدراسههو"ولایه المعصومین التکوینیه من وجهه نظر العقل و النقل و العرفان" و أرید من قید "المعصومین" المعصومون الاربعه عشر من أمه نبینا محمد دون غیرهم من سائر الأمم، ولیس هذا یعنی أن غیرهم لیس له هذه الولایه، بل أرید التأکید علی أن موضوع هذه الرساله یتمحور حول اثبات الولایه التکوینیه للمعصومین الأربعه عشر فحسب، وذلک لأن الحدیث عن الولایه التکوینیه بشکل عام خارج عن نطاق الرساله العلمیه التی یجب أن تکون جزئیه قدرالأمکان، و قد قمنا بتقسیم هذه الدراسه- بعد بیان مقدمه تطرقنا فیها ألی بیان أهمیه هذا الموضوع و الأهداف المتوخاه منه-ألی فصول أربعه: الفصل الاول: و قد خصصته للحدیث عن المعنی اللغوی والاصطلاحی للولایه التکوینییه، وسائر المباحث التمهیدیه التی لها علاقه بالمباحث التصوریه لهذا المفهوم. ویتلوه الفصل الثانی الذی اشتمل علی ایضاح مفهوم الولایه التکوینیه من وجهه نظر قرآنیه وروائیه، واستعراض الأدله والشواهد القرآنیه و الروائیه التی تثبت الولایه التکوینیه للمعصومین مردفا لها بأقوال العلماء علی ثبوت الولایه التکوینیه لهم، و بعد ذلک ناقشت أهم الاستدلالات التی استدل بها المنکرون علی نفی الولایه التکوینیه، ثم خصصت فی أخر هذا الفصل بحثا تحت عنوان: (الردود علی الشبهات المطروحه بشأن هذا الفصل) و أجبت فیه عن أهم الشبهات التی لها علاقه بالفصل المذکور ثم یتعقبه الفصل الثالث المخصص للبحث عن مفهوم الولایه التکوینیه من وجهه نظر فلسفیه و علاقتها بنظام العلیه الذی تخضع له هذه الظواهر الکونیه و أشرنا ألی بعض المباحث الفلسفیه و الکلامیه التی لها علاقه بمفهوم الولایه التکوینیه. ثم ختمنا الرساله بالفصل الرابع الذی ضم أهم مباحث العرفان النظری ذات العلاقه بمفهوم الولایه التکوینیه، و تطرقنا الی نظریات العرفاء حول مفهوم الولایه و علاقتها بالأنسان الکامل، و دوره الوجودی فی نظام الکون.

بررسی تطبیقی آیات و روایات تجرد نفس از دیدگاه علامه مجلسی و صدرالمتألهین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  عالمه علامی   محمدمهدی گرجیان

مسئله تجرد نفس همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار داشته و سبب پیدایش معرکه ای از آراء گوناگون گردیده است. علامه شیخ محمدباقر مجلسی در زمره متکلمانی قرار دارد که با تکیه بر ظواهر برخی روایات، تجرد نفس را انکار کرده است. وی ادله عقلی را در اثبات یا انکار تجرد نفس مخدوش می داند. همچنین به هیچ آیه ای از آیات قرآن کریم در اثبات جسمانیت نفس اشاره نمی کند. در مقابل، جناب صدرالمتألهین با استفاده از براهین عقلی نفس را موجودی مجرد دانسته است. علاوه بر این، آیات و روایات را نیز موید تجرد نفس می داند. دمیده شدن روح الهی در انسان، رویت ملکوت آسمان ها و زمین توسط ابراهیم خلیل –علیه السلام- ، آفرینش دیگرگون انسان، بازگشت آدمی به سوی پروردگار، همسنگ بودن شناخت خداوند و شناخت انسان، مقام بلند و جایگاه ویژه نبی اکرم –صلی الله علیه و آله- ، رویت خداوند توسط انسان از جمله ادله نقلی وی در اثبات تجرد نفس است. البته ملاصدرا به دلیل اعتقاد به جسمانیت نفس در مرحله پیدایش، دیدگاهی متفاوت با فلاسفه پیش از خود ارائه می دهد. در این دیدگاه نفس به واسطه حرکت جوهری اشتدادی خود مراحل مختلف ر ا از جسمانیت تا راه یافتن به مرحله تجرد می پیماید. در این میان تنها عده کمی از نفوس، به مرحله تجرد انسانی دست می یابند. سعی ما در این پژوهش معطوف به بررسی دیدگاه این دو اندیشمند مسلمان در باب آیات و روایات مربوط به تجرد نفس می باشد. به نظر می رسد با توجه به استنباط استدلالی ملاصدرا درباره آیات و روایات دال بر تجرد نفس و همچنین آثار مترتب بر تجرد نفس، دیدگاه وی مبنی بر دلالت آیات و روایات بر تجرد نفس قابل قبول باشد. این مطلب با مراجعه به آیات و روایات و نیز بررسی آثار این دو محقق مسلمان آشکار می گردد.

بررسی و مقایسه غیبت انبیاء با غیبت امام زمان (ع)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 0
  ذیشان حیدر (هندی)   احمد عابدی

عقیده به وجود مهدی موعود یک عقیده اسلامی است و از ارکان مذهب امامیه به شمار می رود، عقیده ای است قطعی که به وسیله اخبار متواتر و قطعی الصدور به اثبات رسیده است لیکن بسیاری از مسایل مربوط به آن نیاز به تحقیق و بررسی دارد و از قبیل طول عمر، غیبت طولانی، علت غیبت، فواید امام در زمان غیبت و دهها مسأله دیگر، این رساله در پی اثبات این مطلب است که غیبت یک امر نو و فوق العاده نیست، بلکه از سنن الهی به شمار می رود. و در طول تاریخ انبیاء می توانیم این سنت را مشاهده کنیم، در این نوشتار با بیان مقدمه، و بعد از این که با واژه غیبت آشنا شدیم، مسیله غیبت و سپس اقسام غیبت را بیان کرد، و آنگاه غیبت انبیاء را ذکر نمودیم، تا آنهایی که فکر می کنند غیبت یک امر فوق العاده است، این اشکال و استبعاد آنان مرتفع شود، بعد از آن مرحله اشتراک و تفاوت است که مهمترین بحث این رساله محسوب می گردد. در این باب در پی اثبات این مطلب هستیم که همه انبیاء که غیبت داشته اند غیبت اینها با غیبت امام زمان از جهات گوناگون اشتراک داشته و از برخی جهات متفاوت است. و در آخر رساله بحث فلسفه و فواید غیبت را نیز آوردیم، چون بعضی ها اعتراض می کنند که رهبری که وجود آن میان مردم نباشد چه فایده ای دارد؟ و چرا یک رهبر الهی باید غیبت اختیار کند، در این بخش آخر این دو مطلب را مدلل به اثبات رساندیم.

نحوه تعلق علم به امور مادی از منظر فلسفه اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  رضا قاسمیان   احمد واعظی

«علم به امور مادی» نزد حکیمان مسلمان مساله ای سابقه دار و مهم بوده و کمتر حکیمی را می توان یافت که در این مساله ورود نکرده باشد. مراد از «مادی» هر آن چیزی است که متقوم به ماده باشد.حکمای اسلامی در خصوص این علم به دو گروه عمده تقسیم شده اند؛ حکمای مشاء واغلب اصحاب حکمت متعالیه خصوصا صدر المتالهین در بسیاری از آثار خود،مدافع حصولی بودن این علم در مورد انسان می باشند که بر اساس آن هنگام ادراک حسی شیء مادی،صورتی از آن در قوه ادراکی قرار گرفته و نسبتی حلولی یا صدوری با آن دارد و همین صورت مناط انکشاف خارج می گردد، در مقابل، حکمای اشراقی و صدرالمتالهین (در علم نفس به بدن و قوای بدنی خود )این علم را حضوری دانسته اند که بر اساس آن عین خارج مادی بدون استعانت ازهر صورتی نزد انسان حاضر می شود. در علم حق تعالی به مادیات نیز این دو نگاه متفاوت وجود دارد، عمده مشائین از طریق ارتسام صورت های اشیاء در ذات واجب، و«علی نحو الکلی» آن را تبیین می کنند و در مقابل حکمای اشراق و اصحاب متعالیه این علم را حضوری می دانند با این تفاوت که اشراقیان این علم را همانند علم به مادیات به بصرارجاع داده اند ولی اصحاب حکمت متعالیه آن را از طریق علم به علت و [ازطریق] وجود برتر و بسیط الحقیقه بیان می دارند. مساله واقع نمایی در علم حصولی با اشکالاتی مواجه است و در علم حضوری می توان آن را از طریق صورتگیری قوه خیال تبیین کرد. سخن حق در مورد علم، چه در انسان و چه در واجب، این است که این علم حضوری است و در واقع،اختلاط با ماده و ضعف وجودی شیء،مانع ادراک حضوری آن نیست، بعلاوه اینکه مجردات مادیات، آنها را به صورت جمعی وثابت -ونه متفرق الوجود- ادراک می کنند.

نقد روش شناختی و محتوایی کتاب « معاد جسمانی در حکمت متعالیه »
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  فاطمه پورنمازیان   محمدمهدی گرجیان

معاد یکی از آموزه های مهم اعتقادی مسلمانان است که فلاسفه ی بسیاری از جمله ابن سینا سعی در اثبات عقلانی آن کرده اند. ملاصدرا نظام فلسفی حکمت متعالیه را مبتنی بر سه اصل اساسی شهود عقلی ، برهان عقلی و وحی پایه گذاری نمود و با درآمیختن معرفت برگرفته از این منابع ، اصول یازده گانه را جهت اثبات عقلانی معاد جسمانی ارائه کرد. محمد رضا حکیمی در کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه» بر روش مکتب تفکیک مبتنی بر جدایی روش های کسب معرفت (شهود، عقل و وحی) تاکید می کند و می کوشد تا ضمن اثبات ناتوانی عقل در درک معاد جسمانی ، اصول یازده گانه ملاصدرا را نقد کند و نتیجه ی آن اصول را معاد روحانی دانسته، سپس معاد ملاصدرا را با صریح اخبار معتبره مباین می داند و با بیان اقوال بزرگانی چون امام خمینی ، شهید مطهری ، شیخ محمد تقی آملی و...؛ این امر را ملاک تکفیر ملاصدرا معرفی می کند. ایشان در این کتاب ادعا می کند که ملاصدرا پس از ناکامی در اثبات عقلانی معاد جسمانی از اصول خود کناره گرفته، با رویکردی تفکیکی مبنی بر پذیرفتن جدایی عقل و وحی، به معاد وحیانی روی آورده است؛ در حالی که چنین دیدگاهی نسبت به ملاصدرا نادرست است. از اینرو به کتاب آقای حکیمی انتقادات محتوایی، روشی و اخلاقی وارد است. انتقادات مطرح شده در این اثر شامل اکتفا به کلی گویی در موضع اقامه دلیل قطعی، تقطیع وفهم نادرست از عبارات، در ضمن عدم توجه بر شیوه و سبک نگارش ملاصدرا است. در نقد روش شناسانه به بیان شیوه ی نگارشی آقای حکیمی در بستن راه نقد و استفاده از مغالطات پرداخته شد. از جمله خطاهای اخلاقی مطرح شده، عدم اشاره به مبانی فکری ملاصدرا و به تأویل بردن نقل قول ها است. وجود این انتقادات نشان دهنده ی نادرستی دیدگاه آقای حکیمی نسبت به ملاصدرا ومعاد جسمانی ایشان است.

بررسی ارزش معرفت شناختی کشف و شهود از منظر ابن عربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  حسن غروی   محمدمهدی گرجیان

ابن عربی به عنوان موسس عرفان نظری منسجم و مدّون، دارای آراء بکر و مهمی پیرامون معرفت شناسی عرفانی و ارائه سنجه و میزان برای حجیت آن است. براستی مکاشفه از منظر ابن عربی دارای چه ارزش معرفت شناختی است و چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه این نوشته که بر اساس روش تحلیلی توصیفی و بر پایه حکمت متعالیه صورت می گیرد آن است که وجود منبع عرفانی مستقل مورد تائید بوده، مکاشفه حداقل در برخی از مصادیق خود دارای حجیت ذاتی است، هر چند نتوان قاعده ای عام برای آن در نظر گرفت یا تمام اقسام آن را حجت دانست. به نظر می رسد که مکاشفات در سه سطح مورد ارزیابی واقع می شوند. در سطح اول مکاشفاتی است که دارای حجیت ذاتی بوده، نیازمند اعتبار خارجی و میزان سنجی نیستند. سطح دوم مکاشفات اموری هستند که غیر قابل قبول بوده، و از منظر معرفتی ارزش ندارند. سطح سوم که حجیت آن به نحو مشروط و غیری بوده، طیف گسترده مکاشفات را در بر گرفته، برای اعتبار سنجی تحت موازین مطروحه قرار می گیرند. مکاشفه مشروط، نیازمند بررسی موارد بروز آسیب است که می توان آنها را به شیوه ای مختلف تقسیم نمود که تقسیم مورد استفاده در این نوشته نسبتا جامع بوده، بر حسب بروز آسیب از ناحیه «مکاشف، مخاطب، منشا،معارف، ابزار» صورت گرفته است.

انسان و سرنوشت در مثنوی مولانا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  تاج الدین حسام الدین   محمدمهدی گرجیان

نوشته ای که با عنوان « انسان و سرنوشت » در پیش روی شماست تحقیقی است در مورد مسئله سرونشت و قضا و قدر که در آن، دیدگاه های مولانا جلال الدین رومی(ره) در این زمینه به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ اسلامی و جهانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مسئله انسان و سرنوشت که از اساسی ترین موضوعاتی است که ذهن بشررا از قدیم الایام به خود مشغول نموده، با نگاه خاصی مورد توجه مولانا، به عنوان اندیشمند متبحر در عرصه های مختلف قرآنی، روایی، فلسفی، کلامی و عرفانی، قرار گرفته است. او با دید عمیق برگرفته از آیات قرآنی و روایات معصومین(ع) و بر پایه مبانی عقلی توانسته است به شیوه خاصی بحث قضا و قدررا به تصویر بکشد و جایگاه انسان و نقش قضا و قدر و اراده و اختیار اورا در زمان حیات دنیوی و تأثیر این عوامل را بر سرنوشت نهایی او به خوبی شرح دهد. بحث قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختیار، مسئله علیت و مسئله بداء از موضوعات مهمی است که رویکرد خاص مولانا، می تواند تصویر نوینی را از این مسائل برای اندیشمندان به ارمغان آورد.

بررسی نظریه تطابق عوالم باتأکید بر آثار و لوازم آن از منظر ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  نرجس رودگر   محمدمهدی گرجیان

«تطابق عوالم» یکی از نظریات حکمت متعالیه است .ملاصدرا این اصل را در آثار خود با مبانی و قواعد شاخص حکمت متعالیه اثبات کرده و سپس بسیاری از قواعد و احکام فلسفی و معارف دینی و برخی آموزه های عرفانی را بر اساس این اصل، برهانی نموده است. ملاصدرا از چهار عالم وجودی نام می برد : عالم اله، عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده. تطابق به معنای نوعی این همانی و عینیت در عین غیریت است. تطابق عوالم که بیانگر چگونگی رابطه بین عوالم می باشد، به این معناست که عوالم هستی در حقیقت و هستی عین یکدیگرند و تنها در شدت و ضعف، تقدم و تأخر و سایر ملاک های تشکیکی با هم تفاوت دارند.این اصل که بیانگر حضور همه ی موجودات در عوالم فوق با وجودی برتر است در آثار ملاصدرا با اصولی چند برهانی شده است : 1. صرافت و بساطت وجود. 2. تشکیک در وجود و در نهایت تشکیک در ظهور، 3. وجود رابط معلول ودر نهایت ارجاع علیت به تشأن. ملاصدرا در تحلیل بسیاری از قواعد فلسفی و عقائد دینی از اصل«تطابق عوالم» سود جسته است که در این رساله با عنوان لوازم ( با توجه به هردو قسم لازم عقلی ) و آثار این اصل ذکر شده است. در این نوشتار در یک نوع طبقه بندی صرفاً برای نظم مباحث، این لوازم در دو دسته ی 1. لوازم وجودشناختی و2. لوازم معرفتی جاداده شده اند. ذیل لوازم وجودشناختی از «توحید» به عنوان لازمه ی مبدأشناختی، «نظام احسن» به عنوان لازمه ی جهان شناختی، «رابطه انسان با خداوند» به عنوان لازمه ی انسان شناختی و «معاد جسمانی و تجسم اعمال» به عنوان لازمه ی معادشناختی اصل «تطابق عوالم» بحث شده است و چگونگی تبیین این لوازم بر اساس مبانی اصل مذکور، مشخص شده است. همچنین ذیل لوازم معرفتی، سه بحث «مطابقت عین و ذهن»، «تأویل» و «تلازم معرفتی حق و خلق، و حق ونفس » با مدد اصل تطابق عوالم، اثبات شده است.

مقایسه غایت شناسی در اخلاق فلسفی و اخلاق عرفانی با تاکید بر آراء بوعلی و ابن عربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  محمد رسول روزبه   علی شیروانی

این پژوهش به بررسی غایت اخلاق در دو رویکرد فلسفی و عرفانی در مکتب اخلاق اسلامی و با تاکید بر دیدگاه دو اندیشمند بزرگ فلسفه و عرفان یعنی ابن سینا و ابن عربی می پردازد و درصدد مقایسه دو دیدگاه و جستجوی نقاط مشترک و نقاط اختلافی دو دیدگاه و تعیین نقاط ضعف هر دیدگاه و نسبت آن ها با دیدگاه اسلامی است . در این پژوهش به آراء سایر اندیشمندان فلسفه و عرفان نیز اشاره شده است ولی ساختار کلی رساله بدنبال بررسی آراء دو اندیشمند فوق الذکر است .

بررسی برهان صدیقین از دیدگاه علامه طباطبایی و ناقدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  غلامرضا رضوی   عسکری سلیمانی امیری

یکی از محکم ترین استدلال ها در زمینه اثبات وجود خداوند ، برهان صدیقین است که تقریرهای مختلفی از آن با تکیه بر مقدمات متفاوت از سوی حکما و عرفا ارائه شده است .علام? طباطبایی، در مباحث تفسیری خود و هم در آثار فلسفی اش، بر این عقیده است که خدا شناسی امری فطری است و اثبات صانع، نیازی به برهان های عقلی ندارد. طبق نظر ایشان، نقش و کاربرد برهان های اثبات خداوند به طور عام و برهان صدیقین به طور خاص، تنبیه و تاکید بر یک امر فطری و بدیهی است. علامه طباطبائی(ره) با این رویکرد، تقریری از برهان صدیقین ارائه کرده است که تنها بر بدیهیات عقلی یا همان بینش های فطری استوار است و خداوند را به عنوان اولین مسئله و بلکه قبل از هر مسئله ای اثبات می کند. عده ای از اندیشمندان، تقریر علامه را مورد برسی قرار داده و آن را به روش های مختلفی تقریر کرده اند. برخی از این صاحب نظران ، ضمن تبیین برهان علامه، با مبانی و رویکردهای مختلف به تقریر علامه ، ایرادهایی وارد کرده اند . برخی، تقریر علامه را مرهون مقدماتی چون مطابقت حداکثری و وحدت وجود می پندارند،در حالی که حق بودن اصل واقعیت که محور استدلال علامه است، یک قضیه اوّلی است که احتیاج به هیچ نوع استدلالی حتی استدلال از طریق وجود خود وحالات خود ندارد و بر هیچ نظریه ای متکی نیست. عده ای دیگر، «واقعیت» به کار رفته در برهان علامه را، اعم از وجود و عدم می دانند. پاسخ این است که انسان، معدوم بودن شیئ را به صورت عدم مضاف درک می کند و نیافتن متعلق برای آن شیئ، هیچ گاه نیافتنِ عدم محض نیست؛ چون واقعیت داشتن به معنای عدم محض، تناقض است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی ـ عقلی است واطلاعات در قالب «مسئله پژوهی» تدوین شده اند

گوهر دین از منظر عرفان اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1386
  زهرا شریف   احمد بهشتی

چکیده ندارد.

واحدیت و احدیت باری تعالی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1384
  طاهره رحمانی دهنوی   احمد بهشتی

چکیده ندارد.

نظام احسن در حکمت متعالیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1392
  علی شاه چراغ   محمود موسوی

چکیده ندارد.

مبانی قرآنی-روایی معاد در حکمت متعالیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1384
  راضیه حسینی   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

وحی و شهود در حکمت متعالیه (صدرا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1386
  غلامرضا عظیمی راویز   علیرضا قایمی نیا

چکیده ندارد.

تمایز بین وحی، و کشف و شهود عرفانی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1385
  قاسم علی صادق زاده   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

تأثیر قرآن بر حکمت متعالیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1384
  بتول خداپرست   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

حدوث و بقاء نفس از منظر حکمت متعالیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1385
  گلین مرادپور طالشی   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

نسبیت معرفت دینی (از دیدگاه دکتر سروش و آیه الله جوادی آملی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1386
  هاجر بردبار   علیرضا قایمی نیا

چکیده ندارد.

مبانی فلسفی مدرنیسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1385
  جلال عمادی   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

اندیشه ها و نوآوری های فلسفی و کلامی امام خمینی (ره)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1386
  مجتبی نجفی مقدم   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

انسان شناسی عرفانی از منظر ابن عربی و امام خمینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1385
  حسین مقدس   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

عقل و وحی در حکمت متعالیه صدرالمتاهلین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1387
  افتخار یوسفی روشناوند   احمد واعظی

چکیده ندارد.

بررسی تطبیقی تشکیک در حکمت اشراق و حکمت متعالیه با تکیه بر مبانی سهروردی و ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1387
  اکرم امیرحسنی   یدالله یزدان پناه

چکیده ندارد.

آرا و اندیشه های کلامی علامه حلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - پژوهشکده فقه و حقوق 1387
  محمداسماعیل انصاری   محمدحسن زمانی

چکیده ندارد.

آراء خاص فلسفی صدرالمتالهین در بحث حرکت جوهری و نوآوریهای مبتنی بر آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1388
  مریم احمدزاده   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

ماهیت وحی از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (با تأکید بر فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1387
  فاطمه ابوطالبی پیرنعیمی   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

لذت و الم اخروی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1387
  مریم سلیمانی   محمدمهدی گرجیان

چکیده ندارد.

آراء عرفانی علامه طباطبایی (با تأکید بر رساله الولایه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1387
  فاطمه آریناهی ایستادگی   محمد فنایی اشکوری

چکیده ندارد.

وحی از دیدگاه شیخ اشراق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1387
  زهرا یوسفی روشناوند   یدالله یزدان پناه

چکیده ندارد.

حجابهای نورانی و ظلمانی از دیدگاه امام خمینی (ره) و محی الدین بن عربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1387
  لیلاسادات حجازی   یدالله یزدان پناه

چکیده ندارد.

احباط و تکفیر از دیدگاه عقل و نقل
پایان نامه 0 1381
  نوروزعلی بصیری جویباری   محمود موسوی

این تحقیق در چهار فصل تنظیم شده است: در فصل اول ، بعد از بیان مقدمه ، مفهوم احباط از نظر لغوی و اصطلاحی و همچنین مفهوم تکفیر از نظر لغت و اصطلاح و نیز زمینه مورد بحث در اسلام در این فصل عرضه شده است.در فصل دوم، احباط و تکفیر در آینه آیات الهی بحث شده است. در فصل سوم ، عوامل احباط و تکفیر در آیات قرآن و روایات اسلامی در دو بخش مجزا بطور مفصل بحث شده است. در فصل چهارم ، بعد از بیان عوامل احباط و تکفیر، در این فصل نقطه نظرات و دیدگاه تنی چند از فلاسفه و متکلمان (شیعه-اشاعره-معتذله) در این موضوع بیان شده است.

حیات معقول از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(با تاکید بر تفسیر نهج البلاغه)
پایان نامه 0 1381
  حسن مهدی فر   محمدمهدی گرجیان

زندگی انسان و چگونگی و هست و بایدهای آن ، همواره یکی از بزرگترین دغدغه های انسان شناسان، حکیمان و در راس همه آنان پیامبران الهی و اوصیای آنان بوده و اصولا هدف از فرستادن پیامبران و انزال کتب ، راهنمایی و ایصال انسان به زندگی والا و هدفی اعلا بوده است.ضرورت تفسیر و توجیه صحیح حیات انسانی و هماهنگ ساختن دو قلمرو زندگی انسان -آن چنانکه هست و آن چنانکه باید باشد- در تمامی شئون و ابعاد آن، همسان ضرورت وجود خودانسان است. لزوم عبور انسان از مرحله حیات طبیعی حیوانی به حیات اعلای انسانی و حرکت به سوی هدف والای زندگی -که همانا رسیدن به جاذبه ربوبی و لقاالله است -مقصود اصلی آفرینش انسان تلقی می گردد.در قرآن و سخنان معصومین علیه السلام -خصوصا نهج البلاغه -تفسیر و توجیه زندگی انسانی و ارائه راهکارهای منطقی در جهت تحول و حرکت تکاملی انسان و ورود وی به حیات طیبه ، به طور کاملا بنیادین و اصیل ، توضیح داده شده و مورد تاکید قرار گرفته است. از طرف دیگر، علامه جعفری (ره) دارای دیدگاههای جامع ، ارزشمند و نوین در موضوعات مختلف دینی، فلسفی ، کلامی، فقهی و انسان شناسی است که موضوع حیات معقول از جمله ابتکارات ایشان در جهت تفسیر صحیح حیات انسانی می باشد.لذا جایگاه انسان به عنوان رهرو طریق حیات معقول ، توصیف و راههای تکامل انسان در حیات تکاملی و معقول تبیین شده است در ادامه ، انسان کامل از منظر حیات معقول و عرفان مثبت اسلامی -که مبتنی بر قرآن و نهج البلاغه است_ مورد توجه قرار گرفته است. آنگاه گستره حیات معقول شامل اخلاق ، تعلیم و تربیت ، حکومت و سیاست ، حقوق ، اقتصاد ، روابط اجتماعی، هنر، فرهنگ و تمدن به طور کلی تشریح شده است.سرانجام اهداف نسبی زندگی انسان ، تبیین و هدف نهایی و اعلای حیات معقول از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه ، بازگو شده است.

رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و ابن رشد
پایان نامه 0 1380
  امیر ابراهیمی   علی شیروانی

در این نوشتار سعی شده تا بعد از بیان کلیاتی در باب مساله رابطه عقل و دین و تاریخچه مختصری از ارتباط آندو در نزد فیلسوفان و اندیشمندان اسلامی به بررسی نحوه ارتباط عقل و دین یا به عبارت دیگر دین و فلسفه از منظر غزالی به عنوان بزرگترین و موثرترین مخالف سرسخت فکر فلسفی از یکسو و از دیدگاه ابوالولید محمدبن رشد معروف به شارح به عنوان یکی از مهمترین و جدی ترین طرفداران معرفت عقلانی و فلسفی از سوی دیگر پرداخته و به سوالات مطروحه در این باب با توجه به نظرات این دو متفکر و دانشمند بزرگ تمدن اسلامی پاسخی روشن داده شود.