نام پژوهشگر: یعقوب زنگنه

تحلیلی بر مفهوم تصویر ذهنی در توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی ( کلان شهر تبریز )
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1389
  یاسر شمس اله زاده   یعقوب زنگنه

چکیده صنعت گردشگری در طی دهه های اخیر با نرخ رشدی شتابان در سطح جهانی گسترش یافته و منبع در آمد قابل ملاحظه ای برای بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده است ؛ اما کشور ما با وجود قابلیتهای در خور توجه در رابطه با جاذبه های گردشگری، سهم ناچیزی از این کسب و کار جهانی به خود اختصاص داده است .بدون شک یکی از گام های اساسی در توسعه ی این صنعت در کشور,مطالعه و پژوهش در مورد عوامل موثر برای موفقیت یک مقصد در جذب گردشگر است. در چند دهه ی اخیر یکی از موضوعات مهمی که در مطالعات مربوط به گردشگری مورد توجه محققان قرار گرفته است، تصویر (وجهه استنباط شده) گردشگران از یک مقصد گردشگری بوده است. این مفهوم که مجموعه باورها , عقاید و نظرات یک فرد نسبت به یک مقصد گردشگری در قبل و بعد از سفر را شامل می شود, بعنوان عامل مهمی در تصمیم بسیاری از گردشگران در سفر به آن مقصد محسوب می گردد. نتایج اکثر این پژوهش ها حاکی از تأثیر تصویر ذهنی گردشگر از یک مقصد در تصمیم به سفر، رفتار در حین سفر و قصد انجام سفرهای مجدد به آن مقصد است. علی رغم اهمیت این مفهوم در توسعه ی صنعت گردشگری، موضوع تصویر در مطالعات مربوط به گردشگری در ایران، به جز موارد معدود، آن هم در رابطه با گردشگران خارجی مورد بررسی قرار نگرفته است.هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویر گردشگران داخلی از شهر تبریز در قبل و بعد از سفر به این شهر می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شده است و سپس با استفاده از روش های آماری و به کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته استَ. نتایج این تحقیق نشان می دهد سفر به شهر تبریز باعث تغییر مثبتی در تصویر گردشگران از این شهر شده است. هم چنین همبستگی مثبتی بین وجهه ی استنباط شده ی گردشگران بعد از سفر و میزان تمایل آن ها به سفر مجدد به این شهر وجود داشته است. نکته ی حایز اهمیت در رابطه با منابع کسب اطلاع گردشگران از مقصد، نقش عمده ی روش های سنتی (دوستان و آشنایان) در کسب اطلاع گردشگران در قبل از سفر به این شهر بوده است.

بررسی مشکلات اکولوژیکی اقمارشهر قدس
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1390
  معراج ناظری   یعقوب زنگنه

در نیم قرن اخیر مهاجرت شدید جمعیت کشور از روستاها به شهرها منجر به بروز مشکلات عدیده ای در شهرها گردیده است. تهران به عنوان پایتخت بخش عمده ای از این مهاجران را به خود جذب کرده است. اما طی چند دهه گذشته دلایل مختلفی موجب سرریز بخشی از ساکنین این شهر و مهاجران جدید الورود به سایر شهرها و شهرک های استان تهران شده است. شهر قدس یکی از اقمارشهرهای تهران، به دلایل مختلفی بخش عمده ای از این سریز جمعیت و مهاجران دیگر استانها را به خود جذب کرده است که این مسئله منجر به افزایش سریع جمعیت آن و در نتیجه بروز مشکلات اکولوژیکی برای این شهر شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی و تحلیل علل افزایش شدید جمعیت شهرقدس در چند دهه گذشته، همچنین بررسی و تحلیل مشکلات اکولوژیکی ناشی از آن می باشد. این تحقیق از نظر ماهیت جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات در این تحقیق متکی به دو روش اسنادی و میدانی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که افزایش شدید جمعیت شهر قدس طی چند دهه گذشته ناشی از هجوم شدید مهاجران به این شهر بوده که این مسئله منجر به برهم خوردن تعادل سنی و جنسی جمعیت آن گردیده است. همچنین افزایش سریع جمعیت و گسترش کالبدی سریع و بدون برنامه این شهر، ساکنین آنرا با مشکلات اکولوژیکی از قبیل، کمبود کاربری های زمین شهری به ویژه کاربری های ضروری همچون کاربری بهداشتی-درمانی، آموزشی پارک و فضای سبز، سرانه مسکونی نامناسب، تراکم مسکونی زیاد و وضعیت کالبدی نامطلوب شهر مواجه نموده است.

تحلیل بهسازی و بازسازی بافت فرسوده محله گلستان سبزوار به شیوه مشارکتی با استفاده از مدل swot
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  برات خداشاهی   نفیسه مرصوصی

بافت فرسوده شهری در فرآیند زمانی طولانی شکل گرفته،به دلیل قدمت زیاد،فرسودگی مصالح ،ناکارآمدی در شبکه دسترسی،مشکلات بهداشتی و... زندگی در این مکانهاباعث افسردگی،اغتشاش،هرج و مرج،فقدان مشارکت اجتماعی،فقر اقتصادی،فرهنگی وسیاسی،عدم امنیت در یک کلام زندگی سالم شهری جریان ندارد.به دلیل نامرغوب بودن قیمت ملک در این بافتها و نیز سطح فرهنگ پایین حاکم بر محلات بافت محلات،انگیزه های سرمایه گزاری در آنها بسیار پایین است. با توجه به مشکلات و معظلاتی که ساکنین بافتها فرسوده را تهدید می کند،ضرورت بازسازی این بافت ها امر ظروری به نظر می رسد و با توجه به اهمیت محوری مشارکت مردم در بهسازی و بازسازی بافت فرسوده و تاریخی، در این رابطه در اولویت قراردادن مشارکت ساکنین این بافت های فرسوده از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. اهداف: هدف کلی: ارزیابی میزان مشارکت مردم،بخش دولتی،خصوصی در بهسازی و بازسازی بافت فرسوده محله گلستان شهر سبزوار. اهداف جزئی:ارزیابی محیط درونی و بیرونی -ارائه راهبردهای مطلوب و ارائه ی راهکارهای جهت جلب اعتماد مردم و افزایش مشارکت آنان در نتایج مربوط به بهسازی و بازسازی محله گلستان. روش تحقیق: توصیفی- استنباط، به لحاظ موضوعی: کاربردی، شیوه گردآوری داده ها:مطالعات کتابخانه ای و میدانی،استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه 85 نفر و تجزیه و تحلیل مدل swotمی باشد. شاخص ها و متغییرهای مورد استفاده : اجتماعی-اقتصادی(جنس،سن،میزان تحصیلات،شغل و محل تولد ،بعد خانوار،تعداد شاغلین،مدت سکونت ،میزان درآمد،نوع وسیله نقلیه)کالبدی(مساحت واحد مسکونی،عمر ابنیه،کیفیت واحد،مصالح اسکلت،عرض معبر،وضعیت پارکینگ)مشارکت در بهسازی و بازسازی(نوع فعالیت برای بهسازی،نحوه مشارکت ، نحوه عملکرد مدیریت شهری،نحوه اطلاع،نحوه ارتباط با مسئولین) محله گلستان سبزوار با وسعت 3/8 هکتار دارای جمعیتی765 نفر می باشد .محله نتوانسته است از عواملی که فرصت یا موقعیت ایجاد می کنند، بهره برداری نماید و یا از عواملی که موجب تهدید میگردند، دوری نماید. با ارائه راهکارهای مناسب می توان از نقاط قوت برای بهسازی وبازسازی بافت فرسوده استفاده نمود. ارائه راهبرد: استفاده از مصالح پایدار در بناها، ایجاد فضاهای آموزشی مورد نیاز، ایجاد فضای سبز ، تفریحی و ورزشی در محله، رفع کمبودهای خدمات بهداشتی درمانی مورد نیاز، رفع کمبودهای تاسیسات و تجهیزات شهری و ... در رابطه با محله ی گلستان شهر سبزوار، علیرغم توجه و عزم مدیران شهری در بهسازی و ساماندهی این محله، اجرای اینگونه طرح ها عملا با مشکل مواجه شده است.به نظر می رسد یکی از دلایل عمده ی عدم موفقیت اقدامات بهسازی، عدم مشارکت ساکنان آن باشد.لذا بررسی میزان تمایل مردم ساکن در این محله در تعیین نوع و اجرای طرح های نوسازی و بهسازی از اهمیت و ضرورت ویژه ای برخوردار می گردد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که محله ی مورد مطالعه با مشکلات عدیده ی کالبدی واجتماعی اقتصادی مواجه است.از مهمترین مسایل ومشکلات کالبدی می توان به فرسودگی واحدهای مسکونی, کمبود تاسیسات شهری , شبکه ی معابر ناکارآمد ,استفاده از مصالح غیر استاندارد یعنی آجر وچوب وخشت،سهم اندک شاغلان در سطوح اداری و تخصصی وسهم بالای مشاغل غیر رسمی از جمله دوره گردی ،دستفروشی ,کارگران ساده، , سطح سواد پایین , درآمد ماهیانه کم , رواج اعتیاد و بزه کاری جتماعی و ناهنجاری های رفتاری از مهمترین معضلات اجتماعی است که ساکنان محله با آن دست به گریبانند و بین مشارکت مردم و تعامل با سازمانهای اجرایی در نوسازی محله گلستان رابطه معنی داری وجود دارد، بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی ساکنین با میزان (کیفیت) فرسودگی بافت رابطه معنی داری وجوددارد و همچنین بین عدم مشارک مردم و تعامل با سازمانهای اجرایی در نوسازی محله گلستان رابطه معنی داری وجود دارد. بر اساس یافته های این تحقیق عوامل موثر در فرسودگی محله را می توان به شرح زیر دسته بندی نمود:1-بعد حقوقی ، مدیریتی و قانونی 2-بعد اقتصادی- مالی 3_ بعد اجتماعی- جمعیتی پیشنهاد می شود با بازسازی به صورت منفرد توسط ساکنین باکمک مالی دولت در قالب اعطای تسهیلات با بهره کم و ایجاد دفتر خدمات بهسازی و نوسازی در این محله اقدام شود.از سوی حاکمیت (شامل؛دولت،شهرداری ها،سیستم بانکی و مالی) برای ایجاد انگیزه و توانمندسازی بخش غیر حاکمیت(ساکنان و مالکان بافت فرسوده، سازندگان و سرمایه گذاران) بسته حمایتی کامل و موثر تدارک دیده شود.

تبیین و اولویت بندی مداخله در بافتهای فرسوده شهری با استفاده از روش ahp نمونه موردی : مشهد ، محله نوغان ( قطاع 2 )
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  وجیحه توبی   یعقوب زنگنه

کلانشهر مشهد به مانند سایر کلانشهر های ایران با گستره رو به رشدی از بافت های فرسوده بخصوص در بخش مرکزی رو به روست . بر اساس این ضرورت ، تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی بافت های فرسوده بخشی از محدوده ی پیرامون حرم مطهر ، یعنی محله نوغان (قطاع 2) انجام می گیرد . در این تحقیق با استفاده از روش ahp محدوده ی مورد مطالعه اولویت بندی شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بخش قابل توجهی (2/44 %) از بافت از نظراحتیاج به بهسازی و نوسازی در اولویت اول قرارگرفته که محدوده آن بر روی نقشه نشان داده شده است .

تبدیل روستا به شهر و نقش آن در توسعه منطقه ای و تحولات نظام شهری مطالعه موردی : استان خراسان رضوی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1391
  داود سمیعی پور   یعقوب زنگنه

یکی از راهبردهای مهمی که در نیم قرن اخیر برای مقابله با عدم تعادل منطقه ای ناشی از رشد فزاینده شهرهای بزرگ مورد توجه قرار گرفته است، تقویت شهرهای کوچک و میانی در نظام شبکه شهری است. در ایران نیز در سالهای اخیر بررسی و تحلیل نقش و عملکرد شهرهای کوچک و میانی در توسعه منطقه ای مورد توجه جغرافیدان قرار گرفته و مطالعات متعددی در رابطه با این موضوع انجام گرفته است، اما در تحقیقات اندکی موضوع تبدیل روستا به شهر(که نوعی ایجاد شهرهای کوچک در نواحی روستایی است) و بازتاب های فضایی آن در نظام شبکه شهری و توسعه منطقه ای مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی و تحلیل اثرات تبدیل روستا به شهر و نقش آن در توسعه منطقه ای و نظام شهری استان خراسان رضوی، در طی نیم قرن اخیر(دوره 1335 تا 1390) می باشد. پژوهش حاضر براساس ماهیت و روش انجام تحقیق جزو تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه تجزیه و تحلیل کمی با تکیه بر مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی منطقه ای استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که سهم فرآیند تبدیل روستا به شهر در افزایش خالص جمعیت شهری استان خراسان رضوی؛ رقمی کمتر از20 درصد میزان افزایش کل بوده است. با وجود این روستاهای تبدیل شده به شهر توانسته اند در جذب و نگهداشت جمعیت موفق عمل نموده و در کل تاثیر مثبتی در بسامان سازی فضایی جمعیت و تعدیل نظام سکونتگاهی منطقه داشته باشند.

بررسی تاثیر اقلیم بر معماری مدارس نوساز شهر سبزوار در ده سال اخیر
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  طیبه منیدری   مختار کرمی

ساختمان های آموزشی دربین کاربری های شهری جایگاه ویژه ای دارند،زیرا در این ساختمان ها عزیزانی مشغول به تحصیل هستند که آینده ی جامعه را می سازند و هر گونه ناهماهنگی ،عدم آسایش و عدم مطلوبیت می تواند در کیفیت آموزشی موثر باشد.این پژوهش به منظور بررسی میزان تطابق معماری مدارس نوساز شهر سبزوار با شاخص های اقلیم . معماری این شهر انجام شده است؛در این پژوهش مدلهای همساز با اقلیم شهرستان سبزواردر دوره آماری (1370-1389) مورد بررسی قرار گرفت . این مطالعه که مبتنی برمعتبرترین مدل های تجربی موجوداست،امکان می دهدکه بااستفاده ازاین روش ها بیوکلیمای شهرسبزوار از نظر کیفیت حرارتی وآثار فیزیولوژیکی آن مورد تجزیه وتحلیل قرارگیردوالگوی مناسبی بمنظورتعیین درجه آسایش (راحتی)یاعدم آسایش درمنطقه موردمطالعه ، درطول روزها،ماهها وفصول مختلف سال ارائه شود.در مرحله بعد با استفاده از کارنامه ساختمانی و پلان مدارس جامعه آماری به بررسی هماهنگی معماری مدارس سبزوار با استانداردهای طراحی اقلیمی پرداخته شده است.طبق یافته های این پژوهش مدارس مورد بررسی از نظر همسازی با اقلیم با استانداردهای اقلیمی این شهر تطابق داشته و از نظر جهت استقرار و نحوه کشیدگی (شرقی-غربی)مطابق استانداردهای اقلیمی این منطقه است ونوع مصالح به کار رفته درساختمان مدارس نیز که غالبا ترکیبی از مصالح سنگین از قبیل آجر ، سنگ ،بتن و...است که دارای ظرفیت حرارتی مناسبی هستند و تاکنون مشکل مهمی از لحاظ هدر رفت انرژی و عدم آسایش وتخریب دیوارها در سرمای شدید گزارش نشده است .

بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری (نمونه موردی:شهر تایباد)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حامد گنابادی   محمد سلمانی مقدم

چکیده: رشد شهرنشینی و توسعه افقی شهرها در دهه های اخیر موجب گسترش بی رویه شهری و از بین رفتن منابع محیطی شده و در عین حال به مرور مناطق داخلی شهرها به خصوص بافت قدیم فرسوده-تر و خالی از سکنه می شود. همچنین بافت های قدیمی شهرها که زمانی از انسجام فضایی و عملکردی مناسب و منسجمی برخوردار بوده اند، اکنون در پی تغییر الگوی زیست و شکل گیری نیازهای جدید دچار نارسایی های کالبدی و فضایی شدیدی گردیده اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردمی در توانمندسازی بافت فرسوده شهر تایباد می باشد. در انجام این مطالعه از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در روش اسنادی ابعاد نظری موضوع مورد مطالعه تدوین شده و در روش پیمایشی با استفاده از طراحی و تکمیل پرسشنامه و مصاحبه به جمع آوری داده ها پرداخته ایم. همچنین جهت تحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزارهای spss و excel استفاده کرده ایم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین وضعیت اقتصادی– اجتماعی ساکنین از قبیل درآمد، اشتغال، سطح سواد، سابقه سکونت در محل و نوع مالکیت واحد مسکونی با میزان مشارکت آنها در نوسازی و بهسازی بافت رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مطالعات بیشتر نشان می دهد که قوانین نوسازی و بهسازی و تصمیمات مدیریت شهری نقش قابل توجهی در مشارکت مردم در فرآیند نوسازی و بهسازی بافت فرسوده ندارد.

بررسی عوامل موثر بر توسعه فیزیکی و ساخت اجتماعی_ فضایی شهر(نمونه موردی : شهر تایباد)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  حفیظ ا... نوری   یعقوب زنگنه

چکیده افزایش روز افزون جمعیت شهری ورشد شتابان شهرنشینی در ایران در نیم قرن اخیر پیامدهای فیزیکی واجتماعی در شهرها را بدنبال داشته است که از مهمترین آنها می توان به توسعه فیزیکی افقی بی رویه شهرها در اراضی کشاورزی پیرامون، ساخت مساکن غیر رسمی وشکل گیری مناطق حاشیه نشین، رشد مشاغل غیر رسمی وتحرک فضایی وجدایی گزینی اجتماعی در داخل شهرها اشاره کرد.امروزه کنترل وهدایت توسعه شهرها و کاهش اثرات نامطلوب آن، یکی از اهداف مدیریت و برنامه ریزی شهری محسوب می گردد.در این راستا نخستین گام بررسی روند توسعه فیزیکی و تحولات اجتماعی شهر در گذشته می باشد تا از این طریق بتوان به پیش بینی روند رشد در آینده و ارائه راهکار جهت توسعه کنترل شده و نظام مند شهر نایل آمد. تایباد یکی از شهرهای کوچک واقع در مرز شرقی کشور می باشد. این شهر در نیم قرن اخیر تحت تاثیر افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرت های روستایی شهری و نیز مهاجرت افاغنه، از رشد چشمگیری در بعضی دوره ها برخوردار بوده است، به طوریکه جمعیت این شهر از 5983 نفر در سال 1345 به تعداد 52280 نفر در سال 1390 رسیده است. هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر توسعه فیزیکی و ساخت اجتماعی _ فضایی شهر تایباد در نیم قرن اخیر می باشد. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز به دو روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است . نتایج این تحقیق نشان می دهد در چند دهه اخیر علاوه بر افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرت های داخلی و خارجی، سیاست های واگذاری اراضی شهری به اقشار مختلف (عمدتا کارمندان دولت) نقش مهمی در الگو و جهت توسعه فیزیکی شهر داشته است. علاوه بر این توسعه شهر به صورت غیر رسمی در باغات و اراضی کشاورزی واقع در سمت غرب شهر، ضمن از بین رفتن این اراضی باعث شکل گیری مناطق حاشیه ای شده است. برخلاف اکثر شهرهای قدیمی ایران که با توسعه فیزیکی شهر و ایجاد مناطق نوساز، اقشار پردرآمد و متوسط بخش مرکزی شهرها را به تدریج رها کرده و به مناطق نوساز نقل مکان کرده اند و جای آنها را طبقات کم درآمد شهری و مهاجرین روستایی گرفته اند، تحرک فضایی و جدایی گزینی اجتماعی در شهر تایباد عمدتا تحت تاثیر سیاست واگذاری زمین شهری کارمندان دولت بوده است و اقشار پردرآمد ساکن در بافت قدیمی شهر کمتر این بافت را رها کرده، بلکه به تدریج اقدام به نوسازی مساکن فرسوده خود می نمایند.

تحلیل و بررسی تعلق مکانی ساکنین ایرانی و افغانستانی در شهر مشهد مطالعه موردی: شهرک گلشهر مشهد
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  غلامرضا ابراهیمی   محمد سلمانی مقدم

چکیده: تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی حس تعلق مکانی ساکنین ایرانی و مهاجرین افغانی شهرک گلشهر مشهد، انجام شده است. سالهاست که با وجود تصمیمات دولت ایران برای بازگرداندن مهاجرین افغان به کشورشان، هنوز مهاجرین افغان در حاشیه شهر مشهد زندگی می کنند. با توجه به همین وضعیت بی ثبات اقامتی مهاجرین و همچنین ساکن شدن اغلب مهاجرین در مناطق محروم شهر مشهد، سوالات اصلی این پژوهش، بررسی تعلق مکانی ساکنین مهاجر گلشهر در مقایسه با ساکنین ایرانی و همچنین مقایسه درون گروهی تعلق مکانی نسل اول و نسل دوم مهاجرین افغان است. نمونه تحقیق شامل 380 نفر از ساکنین شهرک گلشهر مشهد می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به جمعیت شهرک گلشهر ـ ناحیه 3 شهرداری منطقه 5 مشهد ـ طبق سرشماری سال 1385، به دست آمده است. آمار دقیقی از تعداد ساکنین مهاجر این شهرک در دست نیست. بعضی از آمارها حاکی از آن است که 44 درصد جمعیت این شهرک مهاجر هستند و بعضی آمارها تا قریب به 55 درصد را ذکر کرده اند. بر همین اساس، حجم نمونه را بین ساکنین ایرانی و مهاجر به صورت مساوی تقسیم کردیم. همچنین با توجه به بعد خانوار در این محدوده، تعداد 74 پرسشنامه به نسل اول مهاجرین و 116 پرسشنامه به نسل دوم مهاجرین اختصاص یافت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، آنها را وارد نرم افزار spss کرده و با توجه به فرضیات تحقیق، داده ها را تحلیل و بررسی کردیم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین حس تعلق مکانی ساکنین ایرانی و مهاجرین افغان ساکن در گلشهر تفاوت معناداری نیست. میانگین تعلق مکانی مهاجرین افغان نسبت به ساکنین ایرانی بیشتر است، اما این تفاوت معنی دار نیست. همچنین نشان می دهد که میزان حس تعلق مکانی نسل اول مهاجرین نسبت به نسل دوم مهاجرین که اکثراً متولد ایران هستند، به شکل معنی داری تفاوت دارد و نسل اول نسبت به نسل دوم احساس تعلق مکانی بیشتری نسبت به گلشهر دارند. همچنین بین متغیرهای مستقل سن و مدت زمان سکونت رابطه مستقیم معنادار وجود دارد. همچنین حس تعلق مکانی مردها نسبت به زنان در این شهرک به طور معناداری بیشتر است. بین متغیرهای تحصیلات، نوع مالکیت مسکن، و درآمد و متغیر وابسته تعلق مکانی رابطه معنادری به دست نیامد. کلیدواژه ها: حس تعلق مکانی، مهاجرین افغان، نسل اول، نسل دوم، گلشهر، مشهد

مهاجرت، تحرک سکونتی و بازتاب آن بر ساختار اجتماعی- فضایی شهری مطالعه موردی: مهاجرین افغانی شهر مشهد با تأکید بر مناطق 4، 5 و 6
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  حسینعلی کریمی   یعقوب زنگنه

چکیده: حرکت خانواده ها از یک محل مسکونی به سایر محلّه ها در داخل شهر، نقش عمده ای در شکل گیری و یا تغییر مجدد حوزه های اجتماعی شهر بازی می کند. هر چند مهاجرت، ساختار اجتماعی و جمعیتی واحدهای همسایگی را شکل داده و تغییر می دهد, خود نیز توسط ساختار اجتماعی ـ فضایی موجود شهر مشروط می گردد. الگوهای تحرک مهاجرین ممکن است تحت تأثیر عواملی چون نزدیکی به محل کار، مدت سکونت، وضعیت اشتغال، سطح درآمد،سن، جنس و شرایط خانوادگی باشد. امروزه موضوع تحرک سکونتی در نواحی مختلف شهر به دلیل رابطه ی اجتناب ناپذیر علت و معلولی بین مهاجرت های درون شهری و ساختار اجتماعی ـ فضایی آن ، به ویژه در تحلیل جغرافیای اجتماعی شهرها مورد توجه قرار گرفته است. روش این تحقیق اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی بوده و اطلاعات مورد نیاز به صورت میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری آن شامل مهاجرین افغانی ساکن شهر مشهد بخصوص مناطق 4،5 و6 و محلاتی مثل گلشهر، شهرک شهید رجایی(قلعه ساختمان)،التیمور(پنجتن) که تراکم افغان ها در این محلات مشهود است می باشد. روش تعیین حجم نمونه بر اساس پراکندگی مهاجرین افغانی در سه منطقه به این شکل بوده است که بر اساس فرمول کوکران 389 پرسشنامه بین مهاجرین سه منطقه که 72 درصد جمعیت مهاجر افغانی را در خود جای داده است (با تأکید بر محلات گلشهر، قلعه ساختمان و پنجتن) بر اساس جمعیت کل منطقه و با احتساب جمعیت مهاجرنشین آن در منطقه 4، 194 پرسشنامه، در منطقه 5، 135 پرسشنامه و منطقه 6، 60 پرسشنامه توزیع و گردآوری شده است. همچنین واحد تحلیل آن نیز سرپرست خانوار می باشد. در نهایت اطلاعات گردآوری شده توسط نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بخش عمده مهاجران افغان در ابتدای ورودشان به شهر مشهد در مناطق خاصی از شهر، عموماً حاشیه شهر وارد شده و تحرک سکونتی بعد از اسکان اولیه آن ها هم در درون همین مناطق و محلات بوده و شعاع زیادی را در بر نگرفته است. علت این مسئله بیشتر بر می گردد به اینکه آن ها بر اساس الگوی مذهبی و قومیتی شان دست به انتخاب محل سکونت اولیه شان زده اند و بر اساس همین الگو اقدام به تحرک سکونتی بعد از اسکان اولیه نموده اند. این در حالی است که تجربه شهر نشینی در طول مدت اقامت آن ها تأثیر چندانی بر ذهنیت مذهب و قومیت در تحرک سکونتی آن ها نداشته است. از پیامدهای اجتماعی و فضایی حضور مهاجران افغان در حاشیه شهر مشهد می توان تشدید حاشیه نشینی، تغییر در فضای اجتماعی، اقتصادی، بازار مسکن( خرید و فروش، رهن و اجاره) اشاره نمود. همچنین نتایج دیگر تحقیق نشان می دهد که بین ویژگی های فردی و اجتماعی مهاجرین از قبیل سن، جنس، میزان درآمد، تحصیلات، قومیت و مذهب تفاوت معنی داری وجود دارد.

ارزیابی نقش مشارکت مردمی در توسعه پایدار سکونتگاههای غیر رسمی(نمونه موردی محله خواجه ربیع)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سمیه فرهادیان   محمد سلمانی مقدم

رشد سریع شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری در کشور یکی از مشکلات کلانشهرها میباشد. یکی از معضلاتی که این نوع توسعه در پی داشته پیدایش و توسعه سکونتگاه های غیر رسمی و حاشیه ای بوده که معمولاً طیف گسترده ای از قشر مهاجر و کم درآمد را در خود جای میدهد. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی نقش مشارکت های مردمی در توسعه پایدار سکونتگاه های غیر رسمی محله خواجه ربیع شهر مشهد می باشد. در انجام این مطالعه از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در روش اسنادی ابعاد نظری موضوع مورد مطالعه تدوین شده و در روش پیمایشی با استفاده از طراحی و تکمیل پرسشنامه و مصاحبه به جمع آوری داده ها پرداخته ایم. همچنین جهت تحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزارهای spss و excel استفاده کرده ایم. نتایج حاصل نشان می دهد که متغیرهای تحصیلات، اشتغال، درآمد ماهیانه، مدت اقامت در محل، مجوز ساخت و نوع مالکیت از عوامل تأثیر گذار بر میزان مشارکت ساکنان بوده است. نوع مالکیت با 5 رابطه همبستگی با میزان مشارکت در خدمات آموزشی، خویاری مالی، نور کوچه ها و خیابانها، وضعیت آسفالت خیابانها و پیاده روها و احساس تعهد به وظایف شهروندی بیشترین رابطه همبستگی را دارا بوده است. این به این معناست که مالکیت مسکن در محله خواجه ربیع باعث مشارکت بیشتر شده است. بعد از نوع مالکیت، میزان تحصیلات با 3 رابطه همبستگی (مشارکت در انجمن های صنفی محلی، مشارکت در خدمات شهری و احساس تعهد به وظایف شهروندی) بیشترین رابطه همبستگی را نسبت به سایر متغیرها داشته است. سایر متغیرها هر کدام دو رابطه همبستگی داشته اند. در نتیجه نقش مشارکت مردمی در توسعه پایدار سکونتگاه های غیر رسمی محله خواجه ربیع، در مجموع کم می باشد.

بررسی جنبه های ادراکی- عملکردی ورودی های اصلی شهر مشهد با تاکید بر نقش آن در شکل گیری تصویر ذهنی زائران و گردشگران
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  عاصفه بهنود شریف   یعقوب زنگنه

درگذشته های نه چندان دور که حد و مرز شهرها، توسط دروازه ها مشخص می شد، مبادی ورودی به شهر، از کیفیت فضایی بالایی برخوردار بود و جزو عناصر شاخص و از ویژگی های بارز هر شهر به حساب می آمد. امروزه با گسترش و توسعه شهرها، مبادی ورودی آن به مسیرهای سریع السیر، برای تردد وسایل نقلیه موتوری تبدیل شده است و زمین های مجاور آنها نیز به کاربری های مزاحم و ناسازگار با محیط اختصاص یافته است که بی نظمی و اغتشاش بصری این فضاها را تشدید می کنند. هدف از انجام این پژوهش بررسی جنبه های ادراکی- عملکردی ورودی های اصلی شهر مشهد با تاکید بر نقش آن در شکل گیری تصویر ذهنی زائران و گردشگران می¬باشد. ورودی های اصلی شامل ورودی محور نیشابور و محور قوچان است. در انجام این مطالعه از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در روش اسنادی ابعاد نظری موضوع مورد مطالعه تدوین شده و در روش پیمایشی برای درک تصویر ذهنی مسافرین به تکمیل پرسشنامه و مصاحبه پرداخته¬ و جهت تحلیل داده¬ها و اطلاعات از نرم افزارهای spss استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد که وجود کارخانه ها و کارگاه ها، زمین های باز، کمبود فضای سبز و فضاهای تفریحی، بناهای فرسوده و ... باعث شده که مسافران با کلیتی ناخوشایند و بی هویت از شهر در ابتدای ورود به آن مواجه شوند و تصویر مطلوبی در ذهن آنها ایجاد نگردد.

تحلیل و بررسی عوامل موثر بر توسعه فیزیکی شهر با تأکید بر توسعه پایدار شهری( مطالعه موردی : شهر نورآباد)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1393
  آرمان کریمی   یعقوب زنگنه

شهرها همواره تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل و نیروهای طبیعی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی در ابعاد مختلف جمعیتی، فیزیکی و اجتماعی در حال تغییرند. از آنجا که ویژگی ها و مشکلات امروزی شهر و تغییرات آتی آن تحت تأثیر این نیروها و مکانیزم هاست، بنابراین برای درک وفهم مسائل کالبدی توسعه شهری به منظور هدایت و کنترل رشد و توسعه پایدار شهر در آینده، بررسی و تحلیل سیر دگرگونی ها و گسترش فیزیکی شهر در دوره های قبل ضروری می باشد. رشد شتابان شهرنشینی و تغییرات سریع و عمیق بافت کالبدی و ساخت اجتماعی شهرهای ایران در چند دهه اخیر ضرورت و اهمیت بررسی و تحلیل عوامل تاثیرگذار بر تحولات شهری کشور را مطرح می سازد. در این میان با توجه به نقش مهم شهرهای کوچک در تعادل بخشیدن به نظام شهری کشور، بررسی و تحلیل عوامل و مکانیزم های رشد این دسته از شهرها از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردد. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی و شناخت مراحل و الگوی توسعه فیزیکی شهر نورآباد در دهه های گذشته و تحلیل عوامل موثر بر آن با تأکید برتوسعه پایدارشهری می باشد.روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و داده و اطلاعات مورد نیاز بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی مبتنی می باشد.یافته های این تحقیق نشان می دهد که توسعه شهر نورآباد در طی مراحل زمانی مختلف طی چند دهه اخیر به صورت خطی و خوشه ای و عمدتا در جهت شرق و شمال صورت گرفته است. اراضی کشاورزی،ارتفاعات و خطوط انتقال انرژی از مهمترین عواملی هستند که الگو و جهت توسعه فیزیکی شهر نوآباد را تحت تأثیر قرار داده اند. تخریب اراضی کشاورزی و آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی از جمله پیامدهای نامطلوبی بوده اند که بیانگر عدم انطباق توسعه فیزیکی این شهر با شاخص های توسعه پایدار شهری است. می توان با در اولویت قرار دادن جهت توسعه شهر در آینده به سمت شرق شهر به علت عدم وجود زمین های کشاورزی در این منطقه، از نابودی اراضی مرغوب شمال و غرب شهر جلوگیری نمود.

بررسی جایگاه حکمروایی خوب شهری (مطالعه ی موردی: شهر بهشهر)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  سمیه محمدپور علی تپه   علیرضا حمیدیان

تحقیقات انجام شده در شهر بهشهر نشان از مشکلات گوناگون شهرداری در مواردی همچون عدالت، عدم اطلاع رسانی، پاسخگویی و عدم رضایت شهروندان است؛ که اینها از شاخصهای حکمروایی خوب می باشد. لزوم انجام تحقیقی نسبتا جامع برای نشان دادن وضعیت کلی آن در شهر بهشهر و برنامه ریزی در راه ارتقای آن، ضرورتی غیرقابل انکار به شمار می آید. لذا با در نظر گرفتن رویکردهای نوینی همچون حکمروایی خوب شهری و توجه به این امر که حکومت شهری در مقابل حکمروایی شهری قرار می گیرد؛ این تحقیق با سنجش میزان اعمال شاخصهای حکمروایی خوب(مشارکت، شفافیت، قانونمندی و...) از زوایای مختلف دریچه ای را به روی به این مهم باز می کند، که اولا اعمال این شاخصها از ضروریات توسعه پایدار است و اینکه شهروندان و بخش خصوصی می توانند در فرآیند برنامه ریزی و اجرای برنامه نقش مهمی ایفا نمایند؛ و راه رسیدن به اهداف را تسهیل نمایند. برای دستیابی به این هدف پرسشنامه ای به حجم نمونه ای برابر با 380 نفر از شهروندان و 10 نفر از متخصصان شهرداری پرداخته شد. نتیجه نشان می دهد که حکمروایی در بهشهر وضعیت مناسبی ندارد. از طرفی با تحلیل مدل spss مشخص شد که مهمترین نقطه قوت حکمروایی مشارکت مردم، و مهمترین ضعف عدم همکاری مسئولین و ارگانها با یکدیگر می باشد.از مهمترین راهکارهایی که می توان برای شهر بهشهر رائه داد: 1- اجرای مدیریت یکپارچه شهری و ضرورت هماهنگی سازمانی. 2- ایجاد (حلقه مشاوران) شورای تخصص-های مختلف شهری با استفاده از خبرگان محلی و ایجاد انگیزه برای آنان.

برنامه ریزی توسعه محله ای با تاکید بر سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1393
  رضا نبی پور   یعقوب زنگنه

رشد فزاینده جمعیت شهری ایران در چند دهه اخیر موجب شده است که کشور ما نیز به فکر تغییر رویکرد برنامه ریزی شهری از سطح کلان به سطح خرد و محله ای گردد. در این بین اتخاذ رویکرد محله ای خود مستلزم بسیج نیروهای مردمی و استفاده از ظرفیت های آنان می باشد. در این بین یکی از ظرفیت های با اهمیت و مهم گروه های اجتماعی عنصری با عنوان سرمایه اجتماعی می باشد. زیرا یکی از عوامل موثر بر مشارکت افراد در توسعه و کاهش مشکلات ناشی از توسعه ناموزون و سرمایه اجتماعی و هدایت این عامل در جهت استفاده از آن برای توسعه شهری می¬باشد. این پژوهش با هدف بررسی و سنجش میزان سرمایه اجتماعی و حفظ تعلق مکانی ساکنان شهر کوهدشت و تحلیل نقش آن و تمایل به مشارکت آنان در برنامه¬ریزی توسعه محله¬ای انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه ساکنان شهر کوهدشت تشکیل می¬دهند، که به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران 122 نمونه انتخاب شده است. جهت تحلیل توصیفی و استنباطی داده‏ها از نرم افزار آماریspss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‏دهد که شهر کوهدشت از پتانسیل بالقوه خوبی از نظر سرمایه اجتماعی برخوردار است. بین دو عامل سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی با میان مشارکت شهرندان رابطه مثبتی برقرار است. همچنین نتایج حای از این است که احساس تعلق بیشتر به نحلات باعث افزایش حس مسولیت و آمادگی برای مشارکت بیشتر در امر برنامه ریزی می گردد.

نقش سرمایه اجتماعی در میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر آشخانه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1393
  الهه الهیان کیکانلو   یعقوب زنگنه

سرمایه ی اجتماعی مفهوم نوینی است که در چند دهه ی اخیر در اکثر رشته های علوم انسانی و در رابطه با موضوعات متعدد مطرح و گسترش یافته است. مضمون مرکزی نظریه ی سرمایه ی اجتماعی اهمیت تعاملات انسانی است. بررسی این موضوع در شهرها، به عنوان متراکم ترین شکل جوامع انسانی که زمینه ی تعامل و همکاری بیشتری را بین شهروندان فراهم می کند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سرمایه اجتماعی مخصوصاً مولفه اعتماد می تواند منجر به مشارکت مردم با مدیریت شهری در بهتر اجرا شدن طرح ها، برنامه ها و خدمات گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی(اعتماد به شهرداری و شورای) در میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری آشخانه در سال 1393 انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق، عبارت است از تمام سرپرستان شهر آشخانه، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده است و جهت گردآوری داده ها از تکنیک پرسشنامه استفاده گردید و در انتها نیز بااستفاده از نرم افزارspss به تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری پرداخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشانگر این است که میانگین اعتماد شهروندان به شهرداری و شورا در شهر آشخانه درسطحی پایین تر از متوسط قرار دارد. همچنین بیانگر رابطه ی معنی دار بین شاخص سرمایه اجتماعی بویژه اعتماد به شهرداری و شوراهای شهر با مشارکت مالی شهروندان در مدیریت شهری آشخانه است. و رابطه ی مثبت و معنی دار بین میزان رضایت از خدمات شهرداری و سطح اعتماد به مدیران شهری وجود دارد. از دیگر نتایج این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی اجتماعی و اقتصادی شهروندان از جمله: سن ، جنس، میزان درآمد، سطح تحصیلات، وضعیت مهاجرت و نوع سکونت با میزان مشارکت مالی شهروندان در مدیریت شهری بوده است. در این رابطه نتایج نشان می دهد که به جز رابطه مثبت بین درآمد و نحوه مشارکت مالی که معنی دار است در مورد بقیه شاخص ها(سن، جنس، وضعیت مهاجرت و نوع سکونت)رابطه معنی داری با نحوه مشارکت مالی پاسخگویان وجود ندارد.

بررسی عوامل موثر بر مکان گزینی خانواده ها و تحرک سکونتی آن ها در شهراهواز با تاکید بر مسأله قومیت
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1391
  ساجده صوفی زاده   یعقوب زنگنه

مهاجرت های درون شهری در حال افزایش اند و دارای قانونمندی های خاص خود می باشند. لذا بررسی و شناخت جریان های غالب جابجایی های درون شهری خانواده ها، ویژگی های دفع و جذب مناطق، انگیزه ها وعوامل محرک خانواده ها برای جابجایی واحتمالا پیش بینی الگوهای آینده ی این تحرکات، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که مدیران و برنامه ریزان شهری را قادر می سازد تا سیاست های مناسبی را در جهت کنترل و هدایت پیامدهای اجتماعی – فضایی آن اتخاذ نمایند. در این رابطه کلانشهر اهواز با وسعت 220 کیلومتر مربع و جمعیتی حدود 1064177 نفر و گروه های قومی مختلف اعم از فارس( از جمله شوشتری، دزفولی، بهبهانی و...)، بختیاری، لر، عرب و صبی و... با نابسامانی های اجتماعی-فضایی روبرو شده است. در همین راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی تحرک سکونتی خانواده های ساکن در شهر اهواز و تحلیل عوامل موثر بر آن با تاکید بر نقش قومیت، انجام پذیرفته است.یافته های تحقیق نشان می دهد که بخش عمده ای از جابجایی ها در شهر اهواز درون منطقه ای بوده و نیز بیشترین جابجایی ها در مناطق کم درآمد صورت گرفته است. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده رابطه معناداری بین شاخص های اجتماعی- اقتصادی به ویژه تحصیلات و سطح درآمد خانواده ها و متغیرهایی چون سنخیت اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی با ساکنان محل، دسترسی به امکانات و خدمات شهری، قومیت و وجود امنیت با چگونگی مکان گزینی خانواده ها و تحرک سکونتی آنها است

بررسی ژئومورفولوژی حوضه آبی طاغان و نقش آن در توسعه اقتصادی ناحیه مذکور
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1383
  محمدعلی بزرگی   محمدعلی زنگنه اسدی

چکیده ندارد.

توسعه پایدار دشت سبزوار با تأکید بر نقش پدیده های ژئومورفولوژی در بهره برداری بهینه از منابع آب و خاک
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1384
  طاهره مطلوبی   یعقوب زنگنه

چکیده ندارد.