تکنیک خاک مسلح به طور گسترده در ساخت دیوارهای حائل و خاکریز پی‏ها بکار گرفته شده ‏است. گستره وسیعی از عناصر تسلیح با مصالح مختلف برای کاربرد در این گونه سازه‏ها تولید و گسترش یافته‏اند. از مهمترین عناصر تسلیح می‏توان نوارهای فلزی، میلگردهای فولادی و انواع ژئوسنتتیک‏ها را نام برد. خاک مصالحی است که در مقابل فشار و برش مقاومت خوبی دارد، اما در مقابل کشش ضعیف است. تلاش های متعددی برای غلبه بر ضعف کششی خاک انجام گرفته است. پارچه‏های پلیمری یا مصنوعی مانند ژئوسنتتیک‏ها از نظر تغییر شکل پذیری با خاک سازگارند. علاوه بر این در برابر خوردگی، پوسیدگی و حملات اسیدی پایدارند. برتری ژئوسنتتیک ها نسبت به سایر مسلح کننده ها، امروزه دیوارهای خاک مسلح ژئوسنتتیکی را به عنوان یکی از گزینه های مهم در طراحی دیوارهای حائل مطرح کرده است. طراحی دیوارهای خاک مسلح ژئوسنتتیکی به صورت مرسوم با استفاده از تحلیلهای ساده شده و کلاسیک یا روشهای تجربی صورت می گیرد. متاسفانه کاربرد این روشها می تواند به تخمینهای متفاوتی از پارامترهای عمده طراحی منجر گردد. در این تحقیق رفتار دیوارهای خاک مسلح ژئوسنتتیکی به کمک روش اجزاء محدود و با استفاده از نرم افزار دو بعدی plaxis مورد بررسی قرار می گیرد. مدل عددی، پانل را با المان تیر، لایه های تسلیح را با المان ژئوگرید و سطح تماس خاک – سازه را با المان فصل مشترک شبیه سازی می کند. همچنین مدل خاک استفاده شده، مدل پلاستیک موهر- کولمب می باشد و دیوار به صورت ساخت مرحله ای شبیه سازی می شود. سپس مدل های عددی با استفاده از نتایج مدل ابزارگذاری شده یا مدل آزمایشگاهی، کالیبره گردیده و توانایی نرم افزار plaxis را در پیش بینی جابجایی دیوار، تغییرشکل روکش و نیروی کششی مسلح کننده در لایه های تسلیح ارزیابی می کند. در نهایت یکی از مدل ها انتخاب گردیده و بر روی آن مطالعه پارامتریک انجام می شود، که طی آن تاثیر فاکتورهایی نظیر: مشخصات خاک، نوع مش بندی و همچنین از لحاظ سختی، طول، فاصله و تعداد مسلح کننده ها بر روی رفتار دیوار خاک مسلح بررسی می شود.

پیچیدگی های زیادی در مورد ناحیه ای که در آن تغییرات تراز آب زیرزمینی در نزدیکی سطح زمین رخ می دهد وجود دارد. به طور سنتی، تمایل موجود در مهندسی ژئوتکنیک، در صورت امکان پذیر بودن، به پرهیز یا ساده سازی فاحش تحلیل این ناحیه است. به هر حال، شناسایی رفتار خاک در این ناحیه در موارد زیادی کلید ساخت اقتصادی و ایمن یک سازه مهندسی می باشد و در این پایان نامه، رفتار و تغییرشکل خاک های رسی ناشی از تغییرات گذرای تراز آب زیرزمینی بررسی می شود. همچنین، تاثیر عمق قرارگیری سطح آب زیرزمینی بر روی ظرفیت باربری این خاک ها مورد مطالعه قرارمی گیرد. برای آشنایی بیشتر در مورد رفتار خاک های غیراشباع، به بررسی مدل های رفتاری این خاک ها پرداخته خواهدشد. این مدل ها، از نظر استفاده از متغیر های حالت تنش و کرنش، متفاوت هستند و انتخاب هر یک از این متغیر های حالت، باعث پیچیده و یا آسان تر شدن بررسی رفتار خاک های غیراشباع و همچنین متغیربودن دقت آنها در پیش بینی رفتارهای این خاک ها تحت بارگذاری های متنوع می شود. همچنین، مدل های معرفی شده از نظر نقاط ضعف و قوت با یکدیگر مقایسه می شوند. همچنین، تحقیقات صورت گرفته در مورد تغییرات ظرفیت باربری ناشی از وجود آب زیرزمینی ارائه شده و سپس بوسیله روش اجزاء محدود، مسائل گفته شده در قسمت قبلی به صورت مدل های کرنش صفحه ای تحلیل می شوند و در پایان، نتایج بدست آمده از تحلیل ها با ادبیات تحقیق ارائه شده ، مقایسه می شوند. این تحلیل ها، بوسیله نرم افزار اجزاء محدود plaxis صورت گرفته است که برای تحلیل های گذرا از بسته نرم افزاری plaxflow نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از پایان نامه به شرح زیر است: 1-مشاهده شده است که عملیات ترسازی، تورم و بالا آمدگی سطح زمین و همچنین عملیات خشک اندازی، نشست را به دنبال خواهدداشت. 2-اگر ابتدا عملیات ترسازی و سپس خشک اندازی و یا برعکس را انجام دهیم؛ با وجود رفتار کشسان خاک در تمامی مراحل، شاهد مقداری تغییرشکل برگشت ناپذیر با توجه به مقادیر مساوی ترسازی و خشک اندازی خواهیم بود. 3-در حالت پنجم مدلسازی، به بررسی یک خاک رمبنده موجود در ادبیات تحقیق پرداخته شد. این خاک، تحت ترسازی قرارگرفت که به جای مشاهده پدیده رمبش در آن به دلیل ترسازی، خاک متورم شد. دلیل رخداد چنین پدیده ای اینست که برای پیش بینی رفتار خاک های رمبنده و یا آماسی که قسمت عمده ای از رفتارشان با توضیح رفتار در وضعیت غیراشباع ارتباط دارد؛ نمی توان از مدل های رفتاری خاک های اشباع استفاده نمود. 4-وجود آب زیرزمینی بر روی ظرفیت باربری، اثری کاهنده دارد و در نتیجه، با فاصله گرفتن تراز آب زیرزمینی از سطح زمین، مقدار ظرفیت باربری افزایش می یابد. 5-با نتایج بدست آمده از تحلیل ها می توان نتیجه گرفت که با افزایش زاویه اصطکاک داخلی خاک، عمق بحرانی تاثیرگذار وجود آب زیرزمینی، افزایش می یابد که این نتیجه، موید تئوری های موجود است و همچنین کل نتایج بدست آمده با نتایج حاصل از ادبیات تحقیق همخوانی خوبی دارد.

سیستم های میخ کوبی خاک قابلیت تحمل بارهای قائم استاتیکی و دینامیکی را دارند . رفتار این خاک ها تحت اثر بارهای دینامیکی به دلیل پیچیدگی مسائل و گستردگی هنوز مبهم بوده و زمینه های گسترش تحقیقات و اطلاعات دقیق تر در این زمینه وجود دارد . اکثر روشهای تحلیلی موجود برای بررسی رفتار لرزه ای شیب های میخ کوبی شده، تنها پایداری کلی سازه را کنترل می نمایند در حالیکه تحقیقات تجربی حاکی از آن است که پایداری موضعی میخ ها در پایداری لرزه ای این سیستم ها نقش موثری را دارد . در این پایان نامه، تغییر مکان افقی جداره گود و نیروی موجود در میخ ها تحت شرایط زلزله به کمک شبیه سازی نرم افزاری در نرم افزار plaxis مورد بررسی قرار خواهد گرفت . با مطالعه بروی قطر و طول و فاصله قائم بین میخ ها در فرکانس های مختلف بارگذاری مشاهده شد که با افزایش قطر و طول میخ ها و کاهش فاصله قائم بین میخ ها، تغییر مکان افقی دیواره گود کاهش می یابد که این تغییر مکان ها، با افزایش عمق نیز بیشتر می شود . همچنین بیشترین تغییر مکان ها مربوط به فرکانس دو هرتز می باشد که این مقادیر حداکثر نزدیک به فرکانس طبیعی سیستم می باشد . در فرکانس های کمتر از دو هرتز تغییر مکان ها تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و تنها در فرکانس های بیشتر از دو هرتز مقادیر اختلاف بیشتری پیدا می کنند . با مطالعه بروی تاثیر پارامترهای مقاومت برشی خاک (c و ?)، بروی نیروی کششی بوجود آمده در میخ ها مشاهده شد که با افزایش پارامترهای مقاومت برشی خاک نیروی کششی بوجود آمده در میخ ها کاهش می یابد، که بیانگر آن است که خاک سهم بیشتری در تحمل بارهای وارده را دارد . همچنین مشاهده شد که بهبود زاویه اصطکاک داخلی خاک سهم بیشتری نسبت به چسبندگی خاک در کاهش نیروی کششی بوجود آمده در میخ ها را دارد . با مطالعه بروی تاثیر فاصله سربار از لبه گود مشاهده شد، هرچه سربار از دیوار دورتر می شود، اختلاف بین مقدار ماکزیمم تغییر مکان افقی و مقدار آن در قسمت پای دیوار کاهش یافته و منحنی شکل یکنواخت تری بخود می گیرد . منحنی های نمایش داده شده بیانگر آن است که برای کلیه اعماق مختلف، با دور شدن سربار از لبه گود، مقدار ماکزیمم تغییر مکان افقی کاهش می یابد و هرچه سربار به لبه گود نزدیک می شود، اختلاف بین مقدار ماکزیمم تغییر مکان افقی و مقدار آن در قسمت پای دیوار افزایش می یابد . با مطالعه بروی تاثیر شدت سربار مشاهد شد، اگر مقدار سربار کم باشد، رابطه فشار جانبی نسبت به شدت سربار تقریبا خطی بوده و تغییرات شدت سربار تاثیر زیادی روی شکل توزیع فشار جانبی و محل اثر آن نخواهد داشت . ولی در صورتیکه مقدار سربار زیاد شود، احتمال اینکه رابطه رانش با مقدار سربار به صورت غیر خطی باشد وجود دارد .

محاسبه فشار لازم برای پایداری جبهه کار در تونلسازی مکانیزه با سپر، یکی از چالشهای متخصصین این امر میباشد . در این راستا روشهای تحلیلی مختلفی ارائه شده است ،که همه این روشهای محاسبه فشار با فرض یک مکانیزم شکست در جبهه کارتونل ، مقادیر این فشارها را بدست می آورند .در این پایان نامه برای محاسبه مقدار این فشارها، درحالتی که خاک plaxis 3d tunnel از نرم افزارهای خشک بوده و یا فشار هیدروستاتیک آب در جبهه کار وجود دارد، استفاده شده است . برای حالتی که جریان آب بداخل تونل وجود دارد(فشار آب در اتاقک تحت فشاربرابرفشاراتمسفرمیباشد) از نرم افزار استفاده شده است . مکانیزم شکست برای خاکهای خشک در حالتی که خاک دارای abaqus زاویه اصطکاک داخلی بالا و چسبندگی ناچیز میباشد، بصورت دودکشی بوده (هرچه به سطح زمین نزدیکتر میشویم دهانه دودکش کوچکتر میشود) وبرای حالتی که زاویه اصطکاک داخلی خاک ناچیز بوده وچسبندگی بالا باشد، بصورت قیفی شکل میباشد (هر چه بسطح زمین نزدیک میشویم دهانه قیف بزرگتر میشود) . همچنین در حالتی که تونلسازی در معرض فشار آب انجام میشود و جریان آب بداخل تونل وجود داشته باشد و فشار آب در اتاقک تحت فشاربرابرفشاراتمسفرمیباشد ، میتوان با اضافه کردن %23/5 فشار هیدروستاتیک درهرنقطه به فشار نگهدارنده در حالت خشک، مقدار فشار پایداری را محاسبه کرد .

در این تحقیق، مطالعات آزمایشگاهی با استفاده از یک مدل فیزیکی روی پی نواری مستقر بر بستر حفره دار غیرمسلح و مسلح با ژئوگرید، در دو حالت بارگذاری استاتیکی و بارگذاری سیکلی با اعمال 5000 سیکل بارگذاری و باربرداری انجام شده است. در این آزمایش ها اثر تعداد لایه های تسلیح، موقعیت قرارگیری حفره درون خاک (عمق مدفون حفره) و شدت بار سیکلی ارزیابی شده اند. در صورت قرارگیری حفره در ناحیه تاثیر پی، نشست پی با افزایش شدت بار سیکلی افزایش و با افزایش عمق مدفون حفره و افزایش تعداد لایه های تسلیح زیر پی کاهش می یابد. در صورت تسلیح مناسب بستر حفره دار و یا تامین عمق مدفون کافی برای حفره، نشست پی در مقایسه با خاک غیرمسلح بدون حفره کاهش یافته و به عبارتی بستر قادر به تحمل بار بیشتر در میزان نشست کمتر است. از اینرو با تسلیح بستر حفره دار، امکان حذف تاثیر منفی حفره روی رفتار پی فراهم می گردد. همچنین نشست پی تحت بار سیکلی در مقایسه با نشست پی تحت بار سیکلی در همان مقدار از بار اعمالی حدود 4 برابر بدست آمده است، که این امر اهمیت بررسی رفتار پی تحت بار سیکلی در مقایسه با بار استاتیکی را نشان می دهد.

پی های چند ستونه مرکب مفهوم جدیدی هستند که با استفاده از ستونهایی با ابعاد و مصالح مختلف از شالوده ها حمایت می کنند و باعث کاهش نشست و افزایش مقاومت خاک می گردند. ستونهای بلند از ستونهای سیمان-خاکستربادی-شن ( cfg) و یا ستونهای خاک-سیمان(sc ) ساخته شده اند که جهت کاهش نشست زمین نرم زیرین استفاده می شوند. ستونهای کوتاه از ستونهای آهکی ساخته شده اند که جهت بهبود و تحکیم لایه خاک نرم سطحی استفاه می شوند. در این تحقیق به بررسی مزیتهای اجرای شالوده های متکی بر پی های چند ستونه مرکب با استفاده از روش اجزای محدود پرداخته شده است. به همین منظور با مدلسازی شالوده های بتنی و شالوده سنگریزه ای (خاکریز) متکی بر پی های چند ستونه مرکب با استفاده از نرم افزار پلکزیس دو بعدی ، رفتار اینگونه از پی ها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج به صورت منحنی های نشست-زمان، نشست-عمق، نشست در راستای افقی و افزایش و کاهش اضافه فشار آب حفره ای ارائه شده است. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که رفتار پی های چند ستونه مرکب به طور قابل ملاحظه ای می تواند نشست کلی و تفاضلی را کاهش دهد و در نتیجه پایداری شالوده را بهبود بخشد. همچنین مشخص گردید که شالوده های متکی بر پی های چند ستونه مرکب با ستونهای cfg-آهکی از پی های چند ستونه مرکب که با ستونهای sc-آهکی ساخته می شوند خیلی موثرتر هستند. با مقایسه نشستهای محاسباتی شالوده های مختلف با نشستهای مجاز آئین نامه ای مشخص گردید که عملکرد پی ستونهای مرکب با ستون cfg-آهکی مناسبتر بوده و مقادیر نشستهای بدست آمده از نشستهای مجاز کمتر است. در تحلیل پارامتریک خاکریز متکی بر پی چند ستونه مرکب با ستونهای cfg-آهکی تغییرات فاصله ستونها، قطر ستونها و ارتفاع ستونها مورد بررسی قرار گرفته است. در مطالعات پارامتریک مشخص گردید افزایش قطر ستونهای cfg و آهکی میزان نشست را کاهش میدهد، بهترین ارتفاع ستونهای آهکی در محدوده خاک خیلی نرم رسی است و فاصله بهینه ای برای ستونها وجود دارد که فاصله کمتر، غیر اقتصادی و بدون افزایش در خصوصیات مثبت در رفتار پی است. در نهایت با مدلسازی از 9 مدل مختلف، گرافهای طراحی جهت محاسبه نشست خاکریز تحت قطرهای مختلف ستونهای cfg استخراج شده است.

برای بررسی پایداری لرزه ای دیوارهای حائل اسکله ای که در تماس با آب آزاد و محیط خاکی پشت آن ها قراردارند؛ به شناخت نیروهای وارده خارجی احتیاج می باشد. این نیروها شامل نیروهای برآیند ناشی از فشار محرک لرزه ای خاک، نیروهای ناشی از فشارهای هیدرواستاتیکی و هیدرودینامیکی است. در این پایان نامه، وجه بالادست دیوار مایل است. تراز آب زیرزمینی در پایین دست و بالادست دیوار، یکسان است. با استفاده از روش تعادل حدی به محاسبه ضریب اطمینان لغزشی دیوار، در دوحالت وجود آب بدون جریان و آب آزاد در خاکریز پشت دیوار، پرداخته شده است. نتایج حاصل به قرار زیر است: افزایش زاویه اصطکاک داخلی خاک و زاویه اصطکاک بین دیوار و خاک، کاهش ضرایب شتاب لرزه ای افقی و قائم، کاهش ارتفاع آب در پایین دست دیوار، کاهش زاویه ی شیب وجه بالادست دیوار، باعث افزایش ضریب اطمینان در برابر لغزش می گردد. درکل، مقادیر ضرایب اطمینان در برابر لغزش برای حالت آب بدون جریان، بیشتر از حالت آب آزاد است.

آنچه د راین تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد تاثیر ژئوتکستایل بر روی پارامترهای مقاومت برشی خاک ماسه ای در دو حالت خشک و مرطوب با رطوبت طبیعی در محل می باشد. ژئوتکستایل مورد استفاده ساخت ایران و ماسه مورد نظر ماسه سواحل بندرعباس می باشد. آزمایش های سه محوری بر روی نمونه هایی از ماسه خشک و مرطوب انجام گرفته است. در این آزمایش ها بررسی اثر عوامل مختلف نظیر تعداد لایه های ژئوتکستایل، فشار همه جانبه و رطوبت بر خصوصیات رفتار ماسه مدنظر می باشد.

ستونهای سنگی یک راهکار مناسب و اقتصادی برای افزایش ظرفیت باربری، کاهش نشست و کاهش پتانسیل روانگرایی زمینهای نرم و سست می باشند که امروزه به طور گسترده چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه مورد استفاده قرار می گیرند. اکثر روشهای طراحی ارائه شده تاکنون بر اساس ایده آل سازی سلول واحد بوده که فرض می کند بارگذاری روی تعداد ستونهای نامحدود اعمال می شود. تاکنون مطالعات محدودی روی گروه ستونهای سنگی صورت گرفته است. مطالعات آزمایشگاهی روی گروههای کوچک انجام شده است و همچنین مطالعات عددی ارائه شده اکثرا به صورت دوبعدی بوده و از روش همگن سازی استفاده کرده اند. با توجه به کاستیهای موجود، در این مطالعه سعی شد تا رفتار گروههای ستون سنگی به صورت سه بعدی بررسی شود. از این رو یک سری مدلسازیهای گسترده با استفاده از برنامه عددی flac3d نسخه 261-3.00 روی سلول واحد و گروههای 2×2 تا 20×20 ستون سنگی صورت گرفت. مدل ایجاد شده با چند تست بارگذاری محلی و چند تست مدل آزمایشگاهی صحت سنجی شد. تاثیر خصوصیات مکانیکی خاک اطراف و مصالح ستون سنگی از جمله مدول الاستیسیته، چسبندگی، زاویه اصطکاک داخلی و همچنین خصوصیات هندسی مدل از جمله ارتفاع و قطر ستون سنگی، نسبت جایگزینی مساحت و عرض شالوده از طریق بیش از 800 مدل سه بعدی بررسی شد. مشاهده شد که در مدل سلول واحد در سطوح تنش مختلف، خاک اطراف الاستیک باقی می ماند، از اینرو چسبندگی و زاویه اصطکاک خاک اطراف تاثیری در میزان بهبود ایجاد نمی نماید. برعکس در مدل گروههای ستون، چسبندگی و زاویه اصطکاک خاک اطراف تغییرات محسوسی را در میزان نشست ایجاد می نماید. نتایج نشان داد که ضریب بهبود نشست با افزایش نسبت جایگزینی مساحت، زاویه اصطکاک ستون و مدول الاستیسته ستون افزایش می یابد. در نهایت میزان نشست گروههای ستون سنگی با نشست مدل سلول واحد مورد مقایسه قرار گرفت.

پی های عمیق از جمله شمع های کوبشی که برای تحمل بارهای عمودی سازه ها مورد استفاده قرار میگیرند در معرض بارهای جانبی نیز هستند. بسیاری از سازه هایی که توسط شمع نگه داشته می شوند ، مثل پل ها در معرض بارهای جانبی بزرگی قرار دارند که این بارها میتوانند از طریق باد ، امواج و یا حتی از لرزش ناشی از ترافیک بوجود آیند. در بسیاری از مسائل عملی، سازه هایی که در معرض بار جانبی قرار دارند در مجاورت یک شیب خاکی حفاری شده یا یک شیب خاکریزی شده واقع شده اند. مطالعات بزرگ مقیاس برای تعیین اثرات شیب بر روی ظرفیت باربری جانبی شمع بسیار محدود هستند. هدف از این مطالعه ، مشاهده تأثیرات شیب زمین بر روی ظرفیت باربری جانبی شمع های واقع شده در مجاورت این شیب ها میباشد. با توجه به اهمیت موضوع و امکان استفاده از روشهای عددی و فن آوری رایانه برای ارزیابی رفتار شمع ها، در این تحقیق سعی بر آن است که با استفاده از روش عددی تفاضل محدود، رفتار تک شمع تحت بارهای جانبی و در مجاورت شیب خاکی بررسی شود و اثر برخی عوامل بر روی آن مطالعه شود. نرم افزار مورد استفاده در این تحقیق flac 3d نسخه 3.00 – 261 است. یک مدل عددی تفاضل محدود بوسیله نرم افزار flac 3d بر روی شمع های فولادی در خاکهای چسبنده انجام شده است. نتایج بدست آمده از این مدل سازی با نتایج آزمایشات مشابه صورت گرفته صحت سنجی شده¬اند که از تطابق قابل قبولی برخوردار می باشند. در انتها نیز یک مطالعه ی پارامتریک برای بررسی تأثیر پارامترهای خاک بر روی ظرفیت باربری شمع های واقع شده در مجاورت شیب های خاکی صورت گرفته است.

با توسعه و گسترش فعالیت های عمرانی و شهر سازی و پروژه های زیر بنایی و اقتصادی شهر بندرعباس، مسائل ژئوتکنیکی و لرزه خیزی منطقه حائز اهمیت فراوان می باشد. بدون شک به منظور کاهش خطر پذیری جهت پروژه های اجرایی، اطلاع از وضعیت زمین شناسی و ژئوتکنیکی هر محل و منطقه امری ضروری و لاینفک در اجرای پروژه ها می باشد، لذا با انجام عملیات حفاری های ژئوتکنیکی، اکتشافی، ژئوفیزیکی و انجام آزمایشات لازم می بایست از پایداری و ایمنی زیرسازه در مخاطرات محتمل از جمله خطر روانگرایی اطمینان حاصل نمود. در این تحقیق تحلیل داده های خروجی در قالب فرمت های گرافیکی بهمراه یک بانک اطلاعاتی کامل مورد نظر می باشد. مهمترین قابلیتهای gis امکان انجام تحلیلهای پیچیده مکانی و غیر مکانی دانست. یکی دیگر از مزیت های این شیوه درک سریع تر مفاهیم در قالب بصری می باشد. پروژه حاضر از وجود یک بانک اطلاعاتی مشتمل بر نتایج آزمایشهای آزمایشگاهی و صحرایی بتعداد 119 پروژه مطالعات ژئوتکنیک در محدوده مورد نظر مورد استفاده قرار گرفته است. از تعداد 336 نتایج آزمایش جمع آوری شده از آزمایشگاه های فعال در استان در محدوده مورد مطالعه تعداد 119 داده نهایی جهت ارزیابی استخراج و پالایش شده است. با بررسی نتایج لوگ های آزمایشگاهی و نقشه های ریزپهنه بندی gis مربوط به استعداد روانگرایی مشخص گردید که بیشترین محدوده روانگرایی در اعماق 0 تا 6 متر می باشد. خطر روانگرایی با افزایش عمق از 6 متر به بعد کاهش می یابد بطوریکه از عمق 10متر به پائین تر عموما محدوده مورد مطالعه فاقد روانگرایی می باشد. از دلایل اصلی این موضوع تراکم بالای ماسه در محدوده شمالی و تغییر جنس خاک از ماسه لای دار(sm) با لای خالی (ml) و رس لای دار(cl-ml) می باشد. در این تحقیق شتاب مبنای طرح را به 0/04 و 0/45 افزایش داده و مشاهده گردید که احتمال وقوع روانگرایی افزایش می یابد و به نحوی که حتی نقاطی که در محاسبات اولیه با شتاب مبنای 0/3 روانگرا نمی شده اند در این حالت روانگرا می شوند. بررسی انجام شده نشان می دهد با توجه به دانه ای بودن اکثر مصالح در عمق های مختلف محدوده مورد مطالعه، عدد spt یکی از مهمترین پارامترهای محاسبات روانگرایی می باشد.

خاک طبیعی موجود در محل عملیات ساختمانی، همیشه مناسب برای تحمل سازه مورد نظر نیست. به عنوان مثال در نهشته های دانه ای، خاک طبیعی ممکن است خیلی شل باشد و نشست الاستیک زیادی از خود نشان دهد. در چنین حالتی لازم است که قبل از احداث ساختمان، کیفیت خاک موجود برای تحمل بار اعمال شده از طرف شالوده، بهبود یابد. گاهی مواقع در اعماق کم، به لایه های نرم و اشباع رس برخورد می شود. بر حسب بار شالوده و ضخامت لایه رسی، ممکن است نشست های قابل توجهی در سازه به وجود آید. برای جلوگیری از چنین نشست هایی لازم است تکنیک های خاصی برای بهبود وضعیت خاک به کار گرفته شود. ﻳﻜﻲ از روﺷﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ اﺧﻴﺮاً ﺑﻪ ﻃﻮر وﺳﻴﻌﻲ ﺑﺮای اﺻﻼح رﺳﻮﺑﺎت ﻧﺮم و ﺧﺎﻛﻬﺎی رﻳﺰداﻧﻪ ﺳﺴﺖ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد، ﺳﺘﻮﻧﻬﺎی ﺳﻨﮕﻲ ﻳﺎ ﺷﻤﻌﻬﺎی داﻧﻪ ای ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. در این تحقیق،ابتدا با استفاده از روش آزمایشگاهی، پارامترهای مورد نیاز جهت تحلیل را بدست آورده سپس رفتار استاتیکی و دینامیکی ستون های سنگی محصور در ژئوتکستایل و بدون ژئوتکستایل به صورت تکی و گروهیبه صورت دو بعدی با استفاده از روش عددی اجزا محدود plaxis بررسی شده واثر پارامترهای زیر در دو حالت استاتیکی و دینامیکی در ستون های سنگی بررسی می شود: طول ستون ، قطر ستون ، رفتار تکی و گروهی ستون ها ، اثر محل قرار گیری و ابعاد لایه ژئوتکستایل و اثر چسبندگی خاک بر رفتار ستون سنگی محصور در ژئوتکستایل. از نتایج این تحقیق می توان به شناخت صحیح استفاده از ژئوتکستایل (ژئوتکستایل بافته شده با مقاومت نرمال الاستیک مشخص) برای جلوگیری از کاهش شکم دادگی و نشست ، و افزایش مقاومت و ظرفیت باربری ستون اشاره کرد.

بطور کلی امروزه مطالعات ژئوتکنیکی جزء جدائی ناپذیر در هر پروژه عمرانی می باشد و داشتن اطلاعات کافی در مورد اعماق مختلف خاک بدون انجام مطالعه مکانیک خاک امکان پذیر نمی باشد. انجام طراحی صحیح سازه ها مستلزم اعمال مقادیر مناسب ظرفیت بابری خاک می باشد، این کار جزء با اطلاعات ژئوتکنیکی که از گمانه های حفرشده به دست می آید مقدور نیست. لذا در این تحقیق سعی شده است با جمع آوری اطلاعات ژئوتکنیکی حاصل از 241 گمانه حفاری شده در شهر بندرعباس شامل پارامترهای مقاومتی، الاستیک، مکانیکی و فیزیکی خاک به تفکیک لایه های خاک در هر 2 متر تا عمق 14 متری از سطح زمین و انتقال آن به نرم افزار arcgis لایه های رستری ایجاد و پس از انتخاب بهترین روش درون یابی، نقشه های پهنه بندی پارامترهای ژئوتکنیکی ترسیم گردد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که حداقل 83 درصد لایه های خاک در کلیه اعماق از منطقه مورد مطالعه، از نوع درشت دانه(ماسه لای دار) بوده و حداکثر16درصد لایه های خاک در بخش شرقی منطقه مورد مطالعه علی الخصوص در اعماق 6 متری و پایین تر، از نوع ریزدانه مشاهده شده است. ضمنا از نظر توصیفی نیز با توجه به تعداد ضربات spt در رده خاکهای متوسط و متراکم بوده که با افزایش عمق بر این تراکم افزوده میشود.

در این تحقیق بهسازی پی ضعیف یک سازه با استفاده از ستون های مخلوط خاک وسیمان مورد بررسی قرار گرفته است

تخمین روانگرایی یکی از اهداف مهم در مهندسی ژئوتکنیک می باشد. به این منظور روش های آزمایشگاهی و عددی مختلفی ارائه شده اند. یکی از گام های مهم در پیش بینی روانگرایی، پیش بینی اضافه فشار آب حفره ای ایجاد شده می باشد. در بسیاری از تحقیقات در حال حاضر عموماً علت اساسی روانگرایی خاک های غیر چسبنده اشباع در هنگام زلزله ایجاد اضافه فشار هیدرواستاتیکی ناشی از اعمال تنش های برشی دوره ای مربوط به حرکت های زمین در نظر گرفته می شود. تولید اضافه فشار منفذی کلید فعال شدن روانگرایی می باشد. بدون تغییر در فشار منفذی تنش موثر تغییر نکرده و روانگرایی اتفاق نخواهد افتاد. به همین علت این تحقیق قصد دارد، نتایج آزمایش سانتریفوژ انجام شده در پروژه ولاکس را جهت بررسی پدیده روانگرایی در نرم افزارهای مناسب که جهت مدلسازی پدیده روانگرایی به کار می روند، با استفاده از فرمول نویسی های مختلف مدلسازی کند و با پیش بینی صحیح فشار آب حفره ای، تخمین پتانسیل روانگرایی با استفاده از روشهای عددی را آسان نماید.

با توجه به تعداد زیاد سدهای خاکی ناهمگن ساخته شده در استان هرمزگان و کرمان در این تحقیق در ابتدا به بررسی تعدادی از روش های کاهش و کنترل نشت در سدهای مذکور پرداخته شده است. سپس جهت آنالیز دقیق تر، نتایج حاصل از آنالیز تراوش های دو و سه بعدی با نتایج بدست آمده از رفتار نگاری تعدادی از ابزار دقیق نصب شده در سدهای مورد مطالعه مقایسه شده است، نتایج نشان می دهد که نسبت دبی سه بعدی با افزایش عرض دره و کاهش زاویه جناحین نسبت به خط افق کاهش می یابد. همچنین میزان حداکثر اختلاف دبی در حالت دو و سه بعدی در سد نیان مشاهده گردیده است که در حدود 15? می باشد.