نام پژوهشگر: عباس مقبل

طراحی مدل سری زمانی برای پیش بینی فروش شرکت نفت پارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  مهسا سعدی نام   عادل آذر

پیش بینی یک عنصر کلیدی در تصمیم گیری مدیریت است. پیش بینی به عنوان وسیله ای در جهت تسهیل برنامه ریزی و تصمیم گیری شناخته شده است که بایستی برای موثرتر نمودن عملکرد سازمان در نظر گرفته شود. برآورد تقاضای آینده کالاها و خدمات که «پیش بینی فروش» نامیده می شود نقطه شروع همه پیش بینی ها در مدیریت تولید و فروش است. پیش بینی های فروش، ورودیهای پیش بینی منابع تولید و استراتژی تجاری اند. بررسی روشهای پیش بینی و ترکیب این روشها با هدف کاهش خطای پیش بینی، در این تحقیق مورد بحث قرار گرفته است.روش های پیش بینی مورد نظر،روش های پیش بینی سری زمانی هستند. جهت ترکیب روش های فردی از مدل رگرسیون مرکب که توانایی انجام آزمونهای آماری مختلف برای تایید مدل را دارد،استفاده شده و در آن مقادیر نتایج روش های فردی،متغیر های مستقل و پیش بینی ترکیبی متغیر وابسته تعریف شده است. داده های جمع آوری شده،مقدار کل فروش دو محصول شرکت نفت پارس به صورت هفتگی و برای 290 هفته(از ابتدای سال 83 تا پایان دی ماه 87) بوده است. در این تحقیق سه سناریو مطرح می شود: 1)مدل سری زمانی پیش بینی فروش شرکت نفت پارس یک مدل ترکیبی است. 2)مدل سری زمانی پیش بینی فروش شرکت نفت پارس یک مدل ols (رگرسیون کلاسیک) است. 3)مدل سری زمانی پیش بینی فروش شرکت نفت پارس یک مدل اتورگرسیو (مدل مرتبه 1 از مدلهای arima) است. بدین منظور ابتدا پیش بینی فروش برای دو محصول شرکت با روشهای مختلف: نمو هموار ساده، مدل هلت-وینترز، مدل میانگین متحرک، اتورگرسیو ومدل arima انجام گرفته و سپس از بین این مدلها، مدلی که سازگاری بیشتری با داده ها داشته و دارای خطای کمتری بوده است،انتخاب شده و در ترکیب مورد استفاده قرار گرفته است. برای محاسبه خطاهای پیش بینی از آماره های rmse ،mae ،mape ،me و mpe استفاده شده است، که مقایسه آماره های خطای روشهای مختلف ، بیانگر این حقیقت است که مد لهای ترکیبی از تمامی روش های کلاسیک بهتر عمل نموده اند.

ارائه مدلی برای ارزیابی ریسک های پروژه(مطالعه موردی: سد مخزنی ارس 2)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  سید مجید موسوی شیاده   عباس مقبل

مدیریت ریسک یکی از محدوده های مهم مدیریت پروژه می باشد که متاًسفانه در کشور ما به این موضوع اهمیت کمی داده شده است. اگر چه در کمتر سازمانی دید واضح و کاملی درباره ی عملیات مدیریت ریسک وجود دارد. رتبه بندی ریسک های یک پروژه به ویژه زمانی که تعداد عوامل ریسک زا افزایش می یابد به عنوان بخشی مهم از فرآیند پیچیده مدیریت ریسک محسوب می شود. در این تحقیق نخست ساختار جامعی از ریسک های اصلی پروژه های احداث وسد سازی در قالب 13 دسته اصلی و 46 زیر سطح تهیه شده وسپس این ریسک های زیر سطح در پروژه احداث سد مخزنی ارس2 رتبه بندی شده است. بدین منظور با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چند معیاره و رویکرد فازی جهت تعیین رتبه ریسک ها استفاده شده است. شاخص های رتبه بندی در دو دسته اولیه و تکمیلی تقسیم شده اند. شاخص اولیه بر مبنای احتمال و میزان اثرگذاری ریسک بر اهداف اصلی پروژه(زمان، هزینه، کیفیت و عملکرد) با وزن های متفاوت تعیین شده است. دسته دوم شاخص ها شامل اثرات اجتماعی اقتصادی، اثرات زیست محیطی، نزدیکی زمان وقوع ریسک، میزان مواجهه با ریسک، عدم اطمینان تخمین و میزان مدیریت پذیری ریسک است. با توجه به این که نتایج حاصل از اجرای روش های فوق در مواردی با یکدیگر همخوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی از رتبه بندی ریسک ها، از روش های تلفیقی(میانگین نمرات) استفاده شده است.

طراحی سیستم مدیریت ریسک دانش محور برای پروژه های سرمایه گذاری انرژی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت 1391
  ابوذر زنگویی نژاد   عادل آذر

پروژه های سرمایه گذاری انرژی معمولا با بهره گیری از استراتژی شراکت بخش دولتی- خصوصی اجرا شده و به بهره برداری می رسند که در حقیقت از دو پروژه تشکیل شده اند؛ این پروژه ها شامل پروژه شراکت دولتی- خصوصی و پروژه زیرساخت می باشند. پروژه شراکت دولتی- خصوصی در کل به عنوان یک پروژه حل مساله بوده که بخش دولتی با توجه به بلوغ موجود، متمایل به حل مشکلات خود با بهره گیری از حضور بخش خصوصی می باشد؛ و پروژه زیرساخت نیز معمولا بر پایه روش "ساخت، عملیات و انتقال" یا "ساخت، تملک و عملیات" اجرا می گردد. یکی از مهم ترین اهداف و چاچوب هایی که دولت ها به ویژه دولت های کشورهای توسعه از پرداختن به مقوله ppp به دنبال دستیابی به آن هستند، افزایش ارزش پول خدمات ارائه شده می باشد. تسهیم، ارزیابی و مدیریت مناسب ریسک های پروژه بین بخش دولتی و بخش خصوصی یکی از مهم-ترین پارامترها در افزایش vfm می باشد. در سال های اخیر تمایل بیشتری به استفاده شرکت های پروژه محور از مدیریت ریسک فراگیر پروژه با رویکرد دانش محور به وجود آمده که باعث شده محققان به جزئیات دقیق تر این روش مدیریت ریسک توجه کنند. مدیریت ریسک فراگیر پروژه با رویکرد دانش محور به مجموعه فرایندهایی اطلاق می شوند که به عنوان سیاست ها، روش ها و عملکردهای کاربردی و سیستماتیک مدیریت نسبت به کارهای تحلیلی، ارزیابی و کنترل ریسک اقدام می شود. مساله اصلی که این تحقیق با آن روبرو است ارائه نظام مدیریت ریسک فراگیر پروژه دانش محور است که بتواند خلاء توصیف شده را تکمیل کند و با در نظر گرفتن عوامل کمی و کیفی دخیل در مدیریت ریسک پروژه، ارزیابی، تحلیل و کنترل ریسک در پروژه را به صورت دانش محور انجام دهد تا از پیچیدگی و زمان بر بودن این روش بکاهد. راهکار پیشنهادی در این تحقیق استفاده از یک سیستم پشتیبان تصمیم دانش محور برای مدیریت ریسک فراگیر پروژه است. زیر سیستم های سیستم پیشنهادی عبارتند از: پایگاه داده سیستم با استفاده از شبکه های عصبی، پایگاه دانش فازی، پایگاه مدل شبکه اعتقادی بیزین با استفاده از برنامه ریزی و تحلیل سناریویی، موتور استنتاج و واسط کاربری. هر کدام از زیر سیستم ها و کل سیستم پیشنهادی مورد اعتبارسنجی و ارزشیابی قرار گرفته است. برای اعتبارسنجی از مدارک موجود در شرکت مپنا (مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران) استفاده شده است. روش اعتبارسنجی مقایسه نتایج سیستم با نتایج واقعی پروژه های گذشته و نظرسنجی از خبرگان بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که سیستم پیشنهادی می تواند شاخص انحراف ریسک در پروژه های سرمایه گذاری انرژی را کاهش دهد. هم چنین این سیستم دانش محور دارای عملکرد بهتری نسبت به سیستم پشتیبان تصمیم غیر دانش محور است. هم چنین نتایج فرعی تحقیق نشان داد که استفاده از روش شبکه اعتقادی بیزین و تحلیل سناریویی برای پاسخ و کنترل ریسک در پایگاه مدل، منجر به بهبود عملکرد سیستم می شود.

طراحی مدل شبکه عصبی برای اندازه گیری وفاداری مشتریان بانک (مورد مطالعه :شعب یک بانک خصوصی در تهران )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1392
  مریم سادات حیدری   عباس مقبل

در جامعه مصرفی و بازار رقابتی امروز، وفاداری مشتریان رمز بقای سازمان و پاداش با ارزشی است که نوید دهنده افزایش سود دهی شرکت در دوره دراز مدت است. به همین دلیل، پیش بینی و اندازه گیری میزان وفاداری مشتریان برای سازمان ها مخصوصاً بانک ها از اهمیت خاصی برخوردار است تا بتوانند بالاترین بازدهی و سود آوری را کسب نمایند. اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه وفاداری مشتریان در سال های گذشته، به شناسایی متغیر های کیفی پرداخته اند که در وفادار ساختن مشتریان تأثیر بسزایی داشته اند. اما در این تحقیق ما بر آنیم که با شناسایی متغیر های مالی و کمی میزان وفاداری مشتریان را پیش بینی و اندازه گیری نماییم. از آنجایی که پارامترهای کمی و مالی مختلفی در اندازه گیری وفاداری مشتریان تأثیر می گذارند، بنابراین استفاده از روش های کلاسیک برای پیش بینی و اندازه گیری میزان وفاداری مشکل است. با پیشرفت و توسعه روش های غیرخطی همچون شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی استنتاج فازی می توان از این روش ها برای پیش بینی میزان وفاداری مشتریان بانک ها استفاده نمود. در این تحقیق دو سناریو مطرح می شود : 1) اندازه گیری میزان وفاداری مشتریان بانکی با استفاده از روش شبکه ی عصبی mlp. 2) اندازه گیری میزان وفاداری مشتریان با استفاده از شبکه ی عصبی anfis. نتایج تحقیق بیانگر این حقیقت است که شبکه ی anfis بهتر عمل نموده و دارای ویژگی هایی هم چون دقت بالا و توانایی تقریب قوی بوده و برای اندازه گیری میزان وفاداری مناسب تر است.

تدوین نقشه راه اجرای استراتژی با رویکرد مداخلات سیستمی جامع: مطالعه موردی مرکز آمار ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1384
  منصوره زارع زاده   عادل آذر

در این رساله برطبق روش تحقیق اقدام روش اقدام پژوهی سیستماتیک در ابتدا ایده اولیه محقق با عنوان "مدل سیستمی برنامه‎ریزی استراتژیک در سازمان های دولتی" و شیوه رسیدن به آن ارائه شده و در ادامه با انتخاب مرکز آمار ایران به عنوان یک مورد مطالعاتی برای اقدام، به پیاده‎سازی متامتدلوژی جهت اجرایی کردن استراتژی ها در آن مرکز پرداخته شده است. برطبق مراحل متامتدلوژی، ابتدا موانع اجرای استراتژی در سازمان بررسی‎شده، سپس متدلوژی سیستم‎های نرم و پویایی‏های سیستم و به عنوان متدلوژی های غالب انتخاب شده، بدین صورت که با استفاده از متدلوژی سیستم های نرم، استراتژی‎های وظیفه ای استخراج شده و با کمک متدلوژی پویایی های سیستم، اولویت‎بندی استراتژی‏ها و تخصیص منابع انجام‎شده‏، در مرحله آخر با اجرای آن روش، گام‏های اولیه نقشه‎راه و چگونگی بکارگیری متدلوژی های انتخابی در آن به عنوان تم های تحقیقاتی استخراج شد. در ادامه، با پیاده سازی نقشه راه اولیه در مرکز آمار، ضمن دستیابی به برنامه عملیاتی جهت اجرای استراتژی تقویت انگیزش کارکنان، گام های آن تکمیل شد. در پایان نیز نقشه راه اجرای استراتژی در طی ده گام و دو اقدام اصلی معرفی و به اعتبارسنجی آن نیز پرداخته شد

طراحی مدل مناسب مکان یابی دانشگاه پیام نور شهرستان یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  نعیمه تقوی   عباس مقبل

یک مؤسسه دانشگاهی برای تصمیم گیری در مورد تعداد دانشجویان و مکان مناسب خدمات خود مستحق سازماندهی و مدیریت می باشد.به منظور تصمیم گیری برای یک مکان بهینه،انتخاب رفتار بالقوه مشتریان برای استفاده از امکانات یکی از جنبه های اساسی است که باید در نظر گرفته شود.که در اینجا مشتریان با دانشجویان و امکانات با مکان دانشگاه مطابقت دارد. تحقیق حاضر با هدف ارائه الگویی جهت تعیین مکان مناسب دانشگاه پیام نور یزد انجام گرفته است. بدین منظور ابتدا محقق از طریق مطالعات کتابخانه ای ادبیات تحقیق را مورد بررسی قرار داد و به شناسایی عوامل مؤثر در این رابطه پرداخت که عبارتند از: مطلوبیت (ویژگی های محیطی-اقلیمی،شعاع دسترسی،شبکه دسترسی)، ظرفیت(تراکم جمعیت،وسعت زمین)،سازگاری(اجتناب از آلودگی،ارتباط با کاربریهای مختلف)،عوامل محیطی(در دسترس بودن سیستم پشتیبان اب و برق و حرارت،شرایط فرهنگی- اجتماعی)،ملاحظات قانونی و سیاسی وتشویق ها و مالیات کم و تخفیف خرید در مورد زمین.همچنین محقق روشهای تعیین مکان مناسب را مشخص نمود.سپس توسط مصاحبه با صاحبنظران و کارشناسان دانشگاه پیام نور و شهرداری یزد که نقش فعالی در تعیین مکان دانشگاه پیام نور یزد دارند تکنیک مناسب تعیین مکان را انتخاب کرد. محقق از طریق پرسشنامه و با استفاده از روش وزن دهی ضرایب اهمیت هر عامل و زیر عامل مربوطه را تعیین نمود.جهت اجرای مدل نیز دو گزینه مکانی مورد مقایسه قرار گرفت و از طریق به کارگیری تکنیک وزن دهی رتبه بندی گردید.در این راستا سؤالاتی برای محقق پیش آمد که توسط این سوالات توانست پنج فرضیه را توسعه دهد. در نهایت مدلی توسط روش وزن دهی به عوامل جایابی و بر اساس وزن های بدست امده معرفی گردید.

تبیین الگوی مدیریت موفق در شرکت های صنعتی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  مرتضی موسی خانی   عباس مقبل

پیچیدگی، توسعه فزاینده دانش و رشد سریع تکنولوژی اهمیت مدیریت را در عصر حاضر بیشتر نمایان ساخته است . و در این میان مدیران موفق دارای جایگاه ممتازی می باشند. امروز بدلیل شرایط خاص اقتصادی حاکم بر کشور شناسایی مدیران موفق و تبیین الگوی مدیریت موفق یک ضرورت می باشد. بمنظور ارائه الگوی مدیریت موفق، مطالعه میدانی در خصوص شناساییی مولفه های مدیریت موفق صورت گرفته است . با توجه به ادبیات تحقیق الگوی مدیریت موفق، شناسایی و الگوی موفقیت سازمانی و بالا بودن اثر بخشی شسازمان ارائه گردید. در این پژوهش 96 مدیرعامل موفق که با استفاده از نظرات کارشناسان، مسوولین و خبرگان صنعت شناسایی و معرفی گردیده بودند مورد مصاحبه قرار گرفتند. پرسشنامه ای که کلیه عوامل مطروحه در مدل نظری و فرضیات را پوشش داده بود تهیه گردید و از این طریق داده های مورد نیاز برای شناسایی مولفه های مدیریت موفق جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل نتایج داده ها از روشهای آماری همبستگی اسپیرمن، آزمون دو جمله ای، علامت زوجی و تحلیلی عاملی (برای رتبه بندی عوامل) استفاده گردیده است . در بخش تجزیه و تحلیل تمامی مولفه های مدیریت موفق توصیف گردیده و وزن مولفه های مورد نظر تعیین و روابط بین مولفه های مدیریت موفق شناسایی گردیده است و سپس نتایج مورد آزمون قرار گرفته و اعتبار نتایج بدست آمده بررسی شده است . در آخرین بخش نتایج تحقیق و پیشنهادات ارائه گردیده است .