نام پژوهشگر: قدرت اله سعیدی

تجزیه ژنتیکی کمیت و کیفیت روغن، عملکرد و اجزای آن با استفاده از تلاقی های دای آلل در گلرنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1388
  پوراندخت گلکار   احمد ارزانی

به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی برای خصوصیات مرفوفنولوژیک، عملکرد، اجزاء عملکرد و خصوصیات مرتبط با کیفیت شامل درصد روغن، پروتئین دانه و اسیدهای چرب (اسید لینولئیک، اسید اولئیک، اسید پالمتیک و اسید استئاریک) نتاج حاصل از تلاقیهای دای آلل 8 رقم گلرنگ در نسل f1 به روش یک گریفینگ، مدل مختلط bو در نسل f2به روش دو گریفینگ، مدل مختلط bو همچنین در هر دو نسل ارزیابی f1 و f2 با مدل هیمن و جینکز مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور تلاقی های دای آلل کامل ژنوتیپ های مزبور در نسلf1 شامل 64 ژنوتیپ در قالب طرح لاتیس سه گانه و تلاقی های دای آلل یکطرفه آنهادر نسلf2 (36 ژنوتیپ) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد، کاشت و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین ژنوتیپ های مورد بررسی در هر دو نسل مورد ارزیابی بود. نتایج تجزیه واریانس ژنتیکی صفات بر مبنای روش تجزیه و تحلیل گریفینگ حاکی از معنی دار بودن میانگین مربعات قابلیت ترکیب پذیری عمومی ((gca برای کلیه صفات و قابلیت ترکیب پذیری خصوصی (sca) (به جز برای روز تا تکمه دهی)، در نسل های ارزیابی f1 و f2بود، که مبین اهمیت توأم اثرات افزایشی و غیرافزایشی ژن ها در کنترل ژنتیکی این صفات بود. وراثت پذیری خصوصی بالا و درجه غالبیت کمتر از یک برای صفات ارتفاع، تعداد دانه در طبق و لینولئیک اسید در هر دو نسل ارزیابی حاکی از نقش بیشتر اثرات افزایشی ژن ها و کارائی بالای انتخاب برای بهبود آنها بود. وراثت پذیری خصوصی پائین برای صفات تعداد طبق در بوته، روز تا گلدهی، درصد روغن و پروتئین دانه بیانگر اهمیت بیشتر اثرات غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات بود. لذا به منظور بهبود این صفات می توان از روش های مبتنی بر تولید هیبرید بهره جست. برآورد میانگین مربعات اثرات تلاقی های متقابل و اثرات مادری (c) معنی دار برای روز تا سبز شدن، روز تا تکمه دهی، روز تا گلدهی، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، قطر طبق اصلی و اسید لینولئیک در نسلf1 حاکی از اهمیت توارث سیتوپلاسمی در کنترل صفات ذکر شده می باشد. پارامتر d برای کلیه صفات مورد بررسی در هر دو نسل و پارامترهای h1 و h2 نیز برای کلیه خصوصیات(به جز روز تا تکمه دهی درهر دو نسل و پارامتر h1 برای تعداد شاخه اصلی در بوته در نسلf1) معنی دار بودند. در بین اجزای اصلی عملکرد دانه، تعداد دانه در طبق در هر دو نسل ارزیابی، بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار را با عملکرد دانه داشت. صفات کیفی درصد روغن و اولئیک اسید نیز، همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه در هر دو نسل f1و f2داشتند. تجزیه و تحلیل نسل های f1، f2و f2:3 حاصل از تلاقی ژنوتیپ گل سفید بدون خار(اصفهان) با ژنوتیپ گل زرد 191-22 خاردار (مکزیکی) بیانگر توارث تک ژنی برای خارداری و اپیستازی مغلوب (9:3:4) برای رنگ گل بود. اندازه گیری آنتی اکسیدانهای برگی شامل گلوتاتیون ردوکتاز (gr)، سوپر اکسید دیسموتاز (sod)، آسکوربات پراکسیداز ((apx، کاروتنوئید و لیپید پراکسیداسیون ((lp و اجزاء کلروفیل (a،b ، (a+b در ژنوتیپ های والدی و 12 دورگ حاصل از تلاقی 4 ژنوتیپ انتخاب شده از بین 8 والد، انجام شد. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنی داری از نظر محتوای آنتی اکسیدانها و کلروفیل نشان داد. تفاوت معنی داری بین تلاقی های متقابل از نظر سطح آنتی اکسیدانها به جز گلوتاتیون ردوکتاز مشاهده شد که این نتیجه می تواند بیانگر وجود اثرات سیتوپلاسمی معنی دار بر فعالیت آنتی اکسیدانهای برگی باشد. تنوع ژنتیکی 16 ژنوتیپ والدی درشروع آزمایش با استفاده از نشانگر مولکولی issr بررسی شد. از بین 27 آغازگر، 20 آغازگر در بین ژنوتیپها چند شکلی نشان دادند که درصد چندشکلی از 25 تا 91 درصد متغیر بود. در مجموع 204 باند تکثیر شد که از این تعداد 149 باند (13/9 درصد) بین ژنوتیپها چند شکلی نشان دادند. در تجزیه خوشه ای بر اساس نشانگر مولکولیissr و با قطع دندروگرام در ضریب تشابه 57 درصد، ژنوتیپ ها به 4 گروه دسته بندی شدند. ژنوتیپ ac-sunset در گروه اول، ژنوتیپ های ایرانی انتخاب شده از مناطق مختلف جغرافیائی ازجمله اصفهان، اراک، ارومیه و آذربایجان در گروه دوم، ژنوتیپ های مکزیکی 38-7، 138-2 و 191-22 در گروه سوم و ژنوتیپ آلمانی ge62918 با دو ژنوتیپ مکزیکی 216-13 و 45-17 در گروه چهارم قرار گرفتند.

بررسی تغییرات برخی آنتی اکسیدان های ژنوتیپهای کنجد وارتباط آن با صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه تحت شرایط تنش رطوبتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  جواد نوری پور سی سخت   پرویز احسان زاده

چکیده: تنش خشکی، یکی از مهمترین عوامل کاهش دهنده عملکرد محصولات زراعی از جمله گیاهان دانه روغنی درکشورمان است. از این رو این تحقیق با هدف مطالعه تاثیر شرایط مختلف رطوبتی بر رشد، محتوای کلروفیل، پرولین و آنتی اکسیدان های برگ، عملکرد واجزای عملکرد ژنوتیپ های کنجد در سال زراعی 1388 با استفاده از کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در شرودان فلاورجان انجام شد. سطوح تیمار آبیاری بر اساس میلی متر تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس a شامل 1i (75 میلیمتر تبخیر)، 2i (110 میلیمتر تبخیر) و 3 i (145 میلیمتر تبخیر) به عنوان فاکتور اصلی و چهار ژنوتیپ کنجد (اولتان، ناز تک شاخه، ورا مین و یکتا) به عنوان فاکتور فرعی بود. پارامتر های غلظت کلروفیل، پرولین، آنتی اکسیدانهای کاتالاز(cat ) و اسکوربیک پر اکسیداز (apx)، ارتفاع گیاه، شاخص سطح برگ در مرحله نیام بندی، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول ، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، درصد روغن، عملکرد روغن، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت اندازه گیری شدند. سطح آبیاری 1i با 53/2 و 3i با 55/1 به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار شاخص سطح برگ را داشتند. محدودیت رطوبت منجر به 48% درصد افزایش غلظت پرولین در برگ کنجد شد. در سطح آبیاری 2i میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی cat (797/0) و apx (769/7) به ترتیب به میزان 35% و 40% افزایش ولی در سطح 3i به ترتیب 29% و 11% نسبت به سطح 1i کاهش یافت. در سطح آبیاری 1i تعداد کپسول در بوته (97/91)، دانه در کپسول(78/54) و عملکرد دانه(02/1481) به ترتیب 44%، 14% و 28% درصد نسبت به سطح 3i بیشتر بود. در این آزمایش رقم اولتان با 9/787 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد روغن و رقم ناز تک شاخه با 1/406 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد روغن را به خود اختصاص دادند. سطح آبیاری 3i کمترین عملکرد بیولوژیک (4/5890 کیلوگرم در هکتار) و سطح 1i بیشترین عملکرد بیولوژیک ( 4/7397 کیلوگرم در هکتار ) را داشتند. به طور کلی می توان چنین نتیجه گیری نمود که ضمن آنکه تنش شدیدکمبود آب رشد و عملکرد دانه کنجد را به طور جدی کاهش می دهد، این تاثیر ظاهراً بیش از عواملی نظیر غلظت کلروفیل ناشی از کاهش سطوح فتوسنتز کننده می باشد. با وجود اینکه آنزیم های آنتی اکسیدانیcat و apx توسط گیاه و بافت های تنش دیده به صورت توأم تولید می شوند به نظر می رسد آنزیم های اخیر نقش دفاعی مهمی را تحت تنش شدید خشکی ایفا نمی کنند.

بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های کنجد ایرانی با استفاده از نشانگرهای ssr&issr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  صفیه نبی افجدی   قدرت اله سعیدی

کنجد یکی از قدیمی ترین گیاهان کشت شده توسط بشر بوده و به موجب کیفیت عالی روغن دانه که دارای بوی مطبوع و مزه خوبی است، این دانه را ملکه دانه های روغنی می نامند. یکی از مهم ترین کاربرد نشانگرهای مولکولی در اصلاح نباتات ارزیابی پتانسیل ذخایر توارث گیاهی است. در طی چند دهه اخیر نشانگرهای مولکولی متنوعی در راستای اصلاح گیاهان ایجاد و به کار رفته است. از کاربرد های مهم نشانگرهای مولکولی می توان به استفاده گسترده آن ها در انگشت نگاری، اینترگرسیون آلل ها و مطالعه تنوع ژنتیکی بسیاری از گیاهان اشاره نمود. در این تحقیق به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی 46 ژنوتیپ کنجد جمع آوری شده از مناطق مختلف از 2 تکنیک مبتنی بر آغازگرهای ریز ماهواره ای ssr و issr استفاده گردید. از بین 20 آغازگر issr مورد استفاده، 16 آغازگر با ایجاد چندشکلی مناسب انتخاب شدند. در مجموع 140 باند با اندازه ی بین 200 تا 2000 جفت باز ایجاد و امتیاز دهی گردیدند. دو آغازگر 844 و 868 با 14 نوار چند شکل و آغازگر b6 با 3 نوار چند شکل به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد نوار چند شکل را به خود اختصاص دادند. آغازگرهای 11 و b6به ترتیب بیشترین و کمترین محتوای چندشکلی (pic) را نشان دادند. تنوع ژنی نی 27/0 و شاخص اطلاعاتی شانون برابر42/0 محاسبه شد. میانگین تعداد قطعات برای هر آغازگر در ژنوتیپ های مورد بررسی 75/8 بود. با استفاده از نرم افزارntsys pc 2.02 با ماتریس شباهت jacard و روش upgma دندروگرام ژنوتیپ ها بر اساس داده های issr ترسیم گردید. پس از تجزیه تحلیل داده ها نمودار خوشه ای 5 گروه اصلی را مشخص نمود. تنوع ژنتیکی ژنوتیپ ها با استفاده از نشانگر ssr نیز سنجیده شد. در این روش از 10 جفت آغازگر ssr مورد استفاده، 8 جفت آغازگر باندهای pcr چند شکل با الگوی نواری مناسب ایجاد کردند. در مجموع 30 باند(آلل) ایجاد و امتیازدهی گردید. تعداد آلل های تکثیر شده توسط هرکدام از این جفت آغازگرها از 2 تا 6 آلل متغیر بود و در هر لوکوس به طور میانگین 4 آلل مشاهده گردید. دامنه ی اندازه قطعات تکثیر شده بین 150 تا 300 جفت باز بود. میزان هتروزیگوسیتی و محتوای اطلاعات چندشکلی(pic) و تنوع ژنی در ژنوتیپ های مورد بررسی به ترتیب 66/0 ، 51/0 و 58/0 مشاهده شد. با استفاده از نرم افزارntsys pc 2.02 با ماتریس شباهت jacard و روشupgma دندروگرام ژنوتیپ ها بر اساس داده های ssrترسیم گردید و ژنوتیپ ها به 9 گروه تقسیم شدند. نتایج گویای این مطلب می باشد که ژنوتیپ ها به طور کامل براساس موقعیت جغرافیایی تفکیک نشدند. عملکرد این 2 نشانگر در تفکیک و گروه بندی ژنوتیپ ها تا حدی با هم متفاوت بود که احتمالا به تفاوت ماهیت دو نشانگر مربوط می شود. ترکیب داده های حاصل از هر 2 نشانگر نیز توانست گروه بندی دقیق تری در بین ژنوتیپ ها ارائه دهد.

مطالعه تنوع میزان فلاونوئید های موجود در برگ و پوسته بذرگلرنگ و ارتباط آن با خصوصیات زراعی گلرنگ در دو تاریخ کاشت بهاره و تابستانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  لاوین خدایی   قدرت اله سعیدی

اگر چه بهبود عملکرد دانه و میزان روغن گلرنگ یکی از مهمترین اهداف اصلاحی گلرنگ به شمار می آید، اما بدون شک مصارف جانبی این گیاه در صنایع تولید دارو و لوازم بهداشتی، رنگ های خوراکی و تهیه چاشنی بسیار چشمگیر است، که نیاز به بهبود کمیت و کیفیت صفات مرتبط را ضروری می سازد. در این مطالعه به منظور بررسی تنوع میزان ترکیبات فلاونوئیدی(فنولیکی) موجود در برگ و بذر گیاه و نحو? تأثیر تاریخ کاشت بر میزان این ترکیبات، از جمعیت ژنوتیپ های اهلی، وحشی و ژنوتیپ های حاصل از تلاقی بین گونه ای نسل f5 گلرنگ استفاده شد. 19 ژنوتیپ مورد نظر در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در دو فصل زراعی بهار و تابستان کشت شدند. همچنین ارتباط بین میزان ترکیبات فلاونوئیدی و نحو? تأثیر رنگ بذر بر کنترل جمعیت مگس گلرنگ acanthiophilus helianthi مورد بررسی قرار گرفت. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از لحاظ تمام صفات مورد بررسی اختلاف بسیار زیادی وجود داشت. اثر تاریخ کاشت نیز بر تمام صفات مورد مطالعه به جز قطر غوزه، میزان فلاونوئید برگ و نسبت بذور رنگی بسیار معنی دار بود. میانگین صفات مرتبط با رشد رویشی کل ژنوتیپ ها در تاریخ کاشت اول بطور معنی داری بیشتر از تاریخ کشت دوم بود. ژنوتیپ های وحشی تعداد غوزه در بوته بیشتری نسبت به ژنوتیپ های اهلی داشتند اما تعداد دانه در غوزه آنها بطور معنی داری کمتر از ژنوتیپ های اهلی بود. میانگین درصد روغن موجود در هر سه دسته ژنوتیپ های مورد مطالعه در تاریخ کشت دوم بطور معنی داری بیشتر از تاریخ کاشت اول بود. ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر فراوانی مگس گلرنگ تنوع بالایی را نشان دادند. اثر تاریخ کاشت هم بر این فراوانی معنی-دار بود. ژنوتیپ های حاصل از تلاقی بین گونه ای با پوسته دانه مشکی و پوسته دانه سفید از نظر جمعیت مگس گلرنگ موجود در روی بوته تفاوت بسیار معنی داری با هم داشتند به طوری که در ژنوتیپ های حاصل از تلاقی با پوسته بذر مشکی بطور معنی داری تعداد مگس گلرنگ، کمتر از ژنوتیپ های مشابه با پوسته بذر سفید بود که نشان می دهد رنگ بذر در ایجاد مقاومت به مگس گلرنگ موثر است. ترکیبات فلاونوئیدی موجود در بذر این دو گروه نیز با هم اختلاف بسیار زیادی داشتند. در بررسی تجزیه خوشه ای مشخص گردید که ژنوتیپ های دارای پوسته رنگی کاملاً متمایز از ژنوتیپ های حاصل از تلاقی با پوسته سفید هستند. تاریخ کاشت بر میزان ترکیبات فلاونوئیدی بذر بسیار معنی دار بود، اما بر میزان ترکیبات فلاونوئیدی برگ موثر نبود. بیشترین میانگین مقدار ترکیبات فلاونوئیدی بذر در ژنوتیپ حاصل از تلاقی با پوسته مشکی3 و کمترین مقدار آن در ژنوتیپ اراک اهلی 2811 بود. در تجزیه علیت، اثر تعداد دانه در غوزه بر عملکرد بسیار معنی دار بود و همبستگی بسیار بالایی با عملکرد داشت. قطر غوزه نیز از طریق این صفت بر عملکرد تأثیر گذار بود. همچنین تجزیه علیت نشان داد که پوسته رنگی بذر بیشترین اثر مستقیم و منفی را بر فراوانی مگس گلرنگ دارد، همچنین ترکیبات فلاونوئیدی بذر تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بیشتری بر کاهش تعداد مگس گلرنگ نسبت به ترکیبات فلاونوئیدی برگ روی ژنوتیپ ها داشت. ترکیبات فنولیکی بذر از طریق پوسته رنگی دانه بر کاهش تعداد مگس گلرنگ تأثیر می گذارد.احتمالاً بتوان با استفاده از این صفات، ژنوتیپ های مقاوم به مگس گلرنگ را تولید نمود.

بررسی تنوع ژنتیکی خصوصیات زراعی در ژنوتیپ های داخلی و خارجی گلرنگ زراعی (.carthamus tinctorius l)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  رسول دهقان کوهستانی   قدرت اله سعیدی

حفاظت و استفاده پایدار از منابع ژنتیکی یک امرضروری برای دستیابی به امنیت غذایی در آینده است. موفقیت در اصلاح محصولات زراعی عموماً به میزان تنوع ژنتیکی در ژرم پلاسم موجود بستگی دارد. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی صفات زراعی در ژنوتیپ های داخلی و خارجی گلرنگ، آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، به صورت طرح لاتیس ساده 10×10 با سه تکرار اجراشد. در این آزمایش، 83 ژنوتیپ خارجی به همراه 17 ژنوتیپ داخلی مورد ارزیابی قرار گرفت. صفات زراعی و مورفولوژیک شامل روز تا 50 درصد گلدهی، روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب در بوته، قطر طبق، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته و مترمربع، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، محتوای روغن دانه و عملکرد روغن اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپ ها تنوع معنی داری برای همه صفات مورد مطالعه داشتند. ژنوتیپ های خارجی از لحاظ صفاتی مانند روز تا گلدهی و رسیدگی، ارتفاع بوته و تعداد طبق در بوته برتر از ژنوتیپ های ایرانی بودند که نشان می دهد ژرم پلاسم خارجی می تواند به طور گسترده تری جهت بهبود این صفات مورد استفاده قرار گیرد. همچنین وراثت پذیری عمومی بالا و تفاوت کمی بین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی برای اکثر صفات مشاهده شد. بیشترین وراثت پذیری عمومی متعلق به وزن هزار دانه (95%) و کمترین آن نیز متعلق به تعداد انشعاب در بوته (68%) بود. ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که صفات تعداد انشعاب در بوته، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و قطر طبق همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه داشتند. نتایج رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه نشان داد که تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه 87 درصد از تنوع عملکرد دانه را توجیه کردند. طبق نتایج تجزیه مسیر تعداد طبق در بوته بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه داشت، اما اثر آن به وسیله اثر غیر مستقیم و منفی تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه کاهش یافت. نتایج تجزیه به عامل ها، 4 عامل را مشخص نمود که 82 درصد از تنوع کل را توجیه کردند. این عامل ها به ترتیب عامل بهره وری، مخزن فیزیولوژیک، عامل فنولوژیک و وزن دانه (جزء عملکرد) نامیده شدند. تجزیه کلاستر بر اساس صفات مورفولوژیک و زراعی ژنوتیپ ها را در چهار کلاستر گروه بندی کرد. گروه اول تا چهارم به ترتیب شامل 59، 8، 5 و 28 ژنوتیپ بودند. ژنوتیپ های ایرانی به طور مشخص از ژنوتیپ های خارجی جدا شدند و همگی در کلاستر چهارم قرار گرفتند. به طور کلی نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی وسیعی در ژرم پلاسم ایرانی و خارجی وجود دارد که می تواند در برنامه های اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی تحمل به خشکی در نسل f3حاصل از تلاقی بین گونه ای گلرنگ اهلی (carthamus tinctorius)و وحشی (c. oxacantha)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه مصطفایی   قدرت اله سعیدی

این پژوهش به منظور بررسی تحمل به خشکی فامیل های f3 حاصل از تلاقی بین گونه ای گلرنگ اهلی(carthamus tinctorius) و گلرنگ وحشی(c. oxyacanthus) در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. در این آزمایش بذور 41 بوته ی f2 حاصل از تلاقی بین گونه ای گلرنگ اهلی و وحشی همراه با دو والد در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در دو محیط رطوبتی نرمال و تنش خشکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی تحمل به خشکی فامیل ها از شاخص حساسیت به خشکی (ssi) فیشر و مورر، شاخص های تحمل (tol) و متوسط تولید (mp) روزیل و همبلین و شاخص های میانگین هندسی تولید (gmp) و تحمل به تنش (sti) فرناندز استفاده شد. ضرایب تنوع ژنتیکی و فنوتیپی نشان داد که بین فامیل های مختلف برای کلیه صفات تنوع قابل ملاحظه ای وجود دارد. در شرایط تنش ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی، وراثت پذیری عمومی و دامنه تغییرات اکثر صفات کاهش یافت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین فامیل ها برای تمام صفات تفاوت معنی داری وجود داشت. تنش خشکی تمام صفات به غیر از پرولین و نسبت کلروفیل a/b را بطور معنی داری کاهش داد. وجود اثر متقابل معنی دار رقم و محیط، برای برخی از صفات بیانگر واکنش متفاوت فامیل ها در بروز این صفات در محیط های مختلف است. در شرایط بدون تنش رطوبتی تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و در شرایط تنش رطوبتی صفات تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار را با عملکرد دانه نشان دادند. نتایج تجزیه رگرسیون مرحله ای نشان داد که در هر دو شرایط بدون تنش رطوبتی و تنش رطوبتی صفات تعداد دانه در طبق، تعداد طبق در بوته و وزن هزار دانه بیشترین سهم را در توجیه عمکرد دانه داشتند. بر اساس نتایج تجزیه ضرایب مسیر نیز در شرایط بدون تنش رطوبتی تعداد دانه در طبق و در شرایط تنش رطوبتی تعداد طبق در بوته بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. تجزیه به عامل ها در شرایط عدم تنش و تنش منجر به شناسایی شش عامل پنهانی شد که به ترتیب 81 و 83 درصد از کل تغییرات را توجیه کردند. نتایج تجزیه خوشه ای در هر دو سطح رطوبتی فامیل ها را در دو گروه مجزا قرار داد. بررسی شاخص های مختلف و میزان همبستگی رتبه آنها با عملکرد فامیل ها در هر دو محیط تنش و عدم تنش نشان داد که شاخص sti و gmp مناسب ترین شاخص ها برای شناسایی و معرفی ژنوتیپ های متحمل به تنش خشکی بودند. بر اساس این شاخص ها فامیل 6 و 33 متحمل ترین فامیل ها بودند. تجزیه بای پلات بر اساس تجزیه به مولفه های اصلی، فامیل های 6، 33، 36 و 15 را به عنوان فامیل های برتر در هر دو شرایط تنش و عدم تنش رطوبتی معرفی کرد، زیرا این فامیل ها دارای پتانسیل عملکرد بالا و حساسیت کمتر به تنش خشکی می باشند. به طور کلی نتایج نشان داد که در نسل f3 حاصل از تلاقی بین گونه ای گلرنگ اهلی و گونه وحشی c. oxyacanthusامکان گزینش فامیل های مقاوم به تنش خشکی وجود دارد. کلمات کلیدی: گلرنگ اهلی، گلرنگ وحشی، تلاقی بین گونه ای، تنش خشکی، شاخص تحمل

بررسی تنوع ژنتیکی نسل های f5 و f6 و جمعیت های حاصل از انتخاب در تلاقی-های بین گونه ای گلرنگ اهلی- گلرنگ وحشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیه صنوبری   قدرت اله سعیدی

گلرنگ یک گیاه دانه روغنی مهم است که در کشورهای مختلف در سراسر جهان کشت می شود و تولید ارقام اصلاح شده موجب افزایش تولید و کیفیت روغن می گردد. اساس علم اصلاح نباتات بر وجود تنوع ژنتیکی جوامع گیاهی استوار است و از آنجایی که در گونه زراعی گلرنگ تنوع محدودی وجود دارد ، لذا ایجاد تنوع ژنتیکی گسترده لازمه بهبود ژنتیکی گلرنگ است. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی صفات زراعی مختلف در ژنوتیپ های حاصل از تلاقی بین گونه ای و همچنین بررسی میزان تنوع ژنتیکی در تک بوته های انتخاب شده از جوامع حاصل از تلاقی، دو آزمایش نیز در دو سال زراعی اسفند 89 و اسفند 90 انجام گردید. در این پژوهش و درآزمایش اول، کاشت 4 جمعیت حاصل از هیبریداسیون بین گونه ای تلاقی c. oxyacanthus×c. tinctorius درنسل f5 و 4 جمعیت از همین تلاقی از نسل f6 و 3 ژنوتیپ والدینی و 3 رقم شاهد (در مجموع 14 ژنوتیپ) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار کشت و ارزیابی شد. در ضمن انتخاب تک بوته های مطلوب بر اساس صفات ظاهری مطلوب نیز در این جوامع انجام شد. در آزمایش دوم (اسفند 90) تک بوته های انتخابی حاصل ازنسل f5 و f6 سال قبل به همراه ژنوتیپ های والدینی و رقم شاهد ac-stirling در قالب طرح لاتیس 11×11 ارزیابی شدند. نتایج آزمایش سال اول نشان داد که ژنوتیپ ها از لحاظ کلیه صفات بررسی شده به جز تعداد انشعاب در بوته اختلاف معنی داری با یکدیگر داشتند. نتایج تجزیه واریانس آزمایش سال دوم نیز نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر تمامی صفات مورد بررسی تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین صفات تعداد غوزه در بوته، تعداد دانه در غوزه، عملکرد دانه در بوته و شاخص برداشت در هر دو آزمایش بیشترین میزان تنوع فنوتیپی و ژنتیکی را دارا بودند. در آزمایش سال اول بین ژنوتیپ های حاصل از تلاقی نسل f5 در مقابل نسل f6 برای تمامی صفات به جز صفت عملکرد بیولوژیک اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. آزمایش سال اول نشان داد که صفات وزن هزار دانه، قطر غوزه و شاخص برداشت بیشترین مقدار ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی را با عملکرد دانه در بوته داشتند. بنابراین در برنامه های به نژادی جهت بهبود عملکرد دانه می توان از این صفات به عنوان شاخص های انتخاب استفاده نمود. نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون در آزمایش سال اول نشان داد که صفات وزن هزار دانه، قطر غوزه و تعداد غوزه در بوته مهمترین عوامل تعیین کننده عملکرد دانه در بوته بودند. همچنین نتایج تجزیه ضرایب مسیر آزمایش سال اول نیز نشان داد که از بین اجزای عملکرد دانه، صفت وزن هزار دانه بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر عملکرد دانه در بوته داشت. با استفاده از تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ های مورد مطالعه در هر دو آزمایش به ترتیب به دو و سه گروه دسته بندی شدند در گروه اول و دوم 5 و 9 ژنوتیپ در آزمایش سال اول و در گروه اول تا سوم 38، 22 و 61 ژنوتیپ در آزمایش سال دوم قرار گرفت و این گروه بندی در هر دو آزمایش سبب شد که والد وحشی و اهلی بر اساس صفات مورفولوژیک به خوبی از یکدیگر تفکیک شوند و ژنوتیپ های حاصل از تلاقی حدواسط والدین اهلی و وحشی خود قرار گرفتند. تجزیه به مولفه های اصلی توانست ژنوتیپ ها را در هر دو آزمایش به سه گروه ژنوتیپی تفکیک کند که سه مولفه اول به ترتیب در آزمایش سال اول و دوم 82 و 64 درصد از تغییرات کل را توجیه کرده اند. نحوه پراکنش ژنوتیپ ها در هر دو آزمایش نشان دهنده تطابق نسبتا بالا بین تجزیه به مولفه های اصلی و تجزیه خوشه ای بود. در آزمایش سال دوم لاین های 108، 106، 121 و 71 بیشترین میزان عملکرد دانه در بوته را داشتند و اختلاف معنی داری با ژنوتیپ اهلی پر عملکرد نداشتند و در گروه بندی ژنوتیپ ها نیز این لاین ها با گروه والدین اهلی در یک گروه قرار گرفتند. بنابراین با توجه به تنوع زیادی که در لاین های حاصل از تلاقی بین گونه ای مشاهده شد می توان از این لاین ها جهت تولید رقم جدید اصلاحی و مقاوم به تنش های زیستی و غیر زیستی استفاده کرد.

اثر تاریخ کاشت بر عملکرد، کیفیت و فیزیولوژی پر شدن دانه ژنوتیپ های گلرنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1385
  پریسا هوشمند   پرویز احسان زاده

تفاوت درجه حرارت در فصول مختلف کشت به عنوان یک عامل محیطی موثر بر فتوسنتز و متابولیسم گیاهی نقش بسزایی در میزان عملکرد کمی و کیفی و سرعت پر شدن دانه گلرنگ، مطالعه ای به صورت دو آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار، در سال زراعی 1383-84 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد به اجرا درآمد. آزمایش در محیط اول به صورت کشت بهاره و در محیط دوم به صورت کشت تابستانه انجام شد. شش ژنوتیپ هر کدام در محیط آزمایشی کشت شدند. شمار روز و درجه-روز رشد تجمع واحد حرارتی از کاشت تا مراحل 50 درصد سبز شدن،ساقه دهی، تکمه دهی و گلدهی در کشت تابستانه نسبت به بهاره افزایش یافت. سرعت پر شدن دانه تحت تاثیر فصل کشت قرار نگرفت. اما تعداد دانه در طبق، وزن صد دانه، وزن دانه در طبق، عملکرد دانه تک بوته و شاخص برداشت در کشت تابستانه کاهش یافتند. تفاوت بین ژنوتیپها از لحاظ تعداد طبق در بوته، وزن صد دانه و عملکرد تک بوته معنی دار بود. در کشت تابتسانه عملکرد دانه، درصد و عملکرد روغن و پروتئین کاهش یافتند. تفاوت میان ژنوتیپها از نظر درصد و عملکرد روغن و پروتئین معنی دار بود. با توجه به این که ژنوتیپهای نبراسکا و اراک در کشت بهاره و ژنوتیپ کوسه در کشت تابستانه عملکرد دانه، درصد و عملکرد روغن و پروتئین بالاتری تولید کردند، استفاده از این ژنوتیپ ها در فصول کشت مذکور در شرایطی نظیر آزمایش حاضر در اصفهان قابل توصیه میباشد.

غربالگری ژرم پلاسم داخلی و خارجی گلرنگ برای تحمل به تنش خشکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  رضا ملکی نژاد   محمد مهدی مجیدی

تنش خشکی به عنوان مهمترین تنش غیر زیستی نقش مهمی در کاهش عملکرد گیاهان در جهان دارد. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی بر برخی صفات دانهی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک روی 100 ژنوتیپ گلرنگ (carthamus tinctorius l) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد در سال 1391 انجام شد. ژنوتپ ها در دو محیط رطوبتی (عدم تنش و تنش خشکی) به صورت طرح لاتیس ساده مورد بررسی قرار گرفتند. بین ژنوتیپ های مورد بررسی اختلاف معنی داری برای تمامی صفات وجود داشت که حاکی از تنوع بالا در ژرم پلاسم مورد مطالعه می باشد. نتایج نشان دادکه تنش خشکی بر روی صفات روز تا رسیدگی، عملکرد دانه در بوته، تعداد انشعاب در بوته، ارتفاع شاخه دهی، تعداد قوزه در بوته، درصد روغن، شاخص برداشت، شاخص بیولوژیک، کلروفیل a، پرولین، محتوای آب نسبی برگ و کلروفیل a+b تاثیر معنی داری داشت. بیشترین وراثت پذیری عمومی در هر دو شرایط رطوبتی (عدم تنش و تنش خشکی) متعلق به صفت ارتفاع بوته (به ترتیب 87 و 92 درصد) و کمترین آن متعلق به شاخص بیولوژیک (به ترتیب 10 و 38 درصد) بود. ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که در هر دو شرایط رطوبتی صفات تعداد انشعاب در بوته، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه داشتند. همچنین وراثت پذیری عمومی بالا و تفاوت کمی بین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی برای اکثر صفات مشاهده شد. از بین صفات فیزیولوژیک کلروفیل a، کلروفیل b و کارتنوئید در شرایط تنش خشکی همبستگی بالایی با عملکرد دانه در بوته داشتند. نتایج تجزیه به عامل ها در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که صفات اندازه گیری شده در پنج عامل پنهانی تجلی پیدا کردند که 74 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کرد. در شرایط تنش رطوبتی سه عامل پنهانی تشخیص داده شد که توانست 63 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کند. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای نشان داد که در حالت شاهد صفات تعداد دانه در قوزه، تعداد قوزه در بوته و وزن هزار دانه و در شرایط تنش خشکی صفات تعداد دانه در قوزه، تعداد قوزه در بوته، وزن هزار دانه و ارتفاع بوته وارد مدل شدند. تجزیه ضرایب مسیر صفت عملکرد دانه نشان داد که در حالت شاهد و تنش خشکی صفت تعداد دانه در قوزه به ترتیب با 90 و 83 درصد بیشترین تاثیر مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس شاخص های مقاومت به خشکی و عملکرد دانه در شرایط تنش و عدم تنش خشکی نشان داد که بین ژنوتیپ ها برای تمام شاخص ها تحمل به خشکی اختلاف معنی داری وجود داشت که نشان می دهد بین ژنوتیپ ها تنوع ژنتیکی خوبی وجود داشته و می توان از این شاخص ها برای گزینش ژنوتیپ های متحمل استفاده نمود. در میان شاخص های مورد استفاده، شاخص تحمل به تنش (sti) و میانگین هندسی (gmp) به عنوان بهترین شاخص ها برای گزینش متحمل ترین ژنوتیپ ها به تنش رطوبتی معرفی شدند. بر طبق نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی و نمودار سه بعدی شاخص های اندازه گیری شده می توان ژنوتیپ های pi 369847 (شماره 40 از تاجیکستان) و cart 56 (شماره 65 از آمریکا) را به عنوان ژنوتیپ های دارای عملکرد بالا در هر دو شرایط عدم تنش و تنش خشکی معرفی کرد.

ارزیابی خصوصیات مورفو- فیزیولوژیک لاین دابل هاپلوئید کلزا brassica napus l.) )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  الهام پاپی موسوی   قدرت اله سعیدی

کلزا (brassics napus l.) گیاه دانه روغنی است که از ظرفیت بالای تولید و کیفیت روغن برتر از لحاظ ترکیب اسیدهای چرب برخوردار است. به منظور ارزیابی عملکرد و صفات مرفو- فیزیولوژیک کلزا، 100 لاین (92 لاین دابل هاپلویید و 8 رقم شاهد) بر اساس طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار در سال 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد کشت گردید. صفات شامل 1) روز تا گل دهی 2) روز تا غلاف دهی 3) روز تا رسیدگی فیزیولوژیک 4) ارتفاع بوته 5) تعداد شاخه فرعی 6) تعداد غلاف در ساقه اصلی 7) تعداد غلاف در بوته 8) طول غلاف 9) تعداد دانه در غلاف 10) وزن هزار دانه 11) عملکرد بیولوژیک 12) شاخص برداشت 13) عملکرد دانه 14) محتوای روغن دانه بود. ضمن اینکه صفات فیزیولوژیک مشتمل بر شاخص سطح برگ، میزان فتوسنتز در واحد سطح برگ، هدایت روزنه ای، میزان تعرق، غلظت داخلی دی اکسید کربن، کارایی مصرف آب فتوسنتزی، هدایت مزوفیلی نیز اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس صفات مورفولوژیک لاین های دابل هاپلویید کلزا نشان داد که اختلاف بسیار معنی داری )01/0(p< از لحاظ تمامی صفات اندازه گیری شده میان لاین ها وجود داشته است. این اختلاف معنی دار بیانگر وجود تنوع ژنتیکی زیاد بین لاین های دابل هاپلویید بوده که به نوبه ی خود نشان دهنده ی امکان کارائی بالای انتخاب برای افزایش عملکرد می باشد. همبستگی بین عملکرد دانه در واحد سطح و صفات عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، تعداد دانه در غلاف، طول غلاف، تعداد غلاف در بوته، ارتفاع و تعداد شاخه فرعی معنی دار بود. بر اساس تجزیه خوشه ای لاین ها برای صفات مورفولوژیک به دو گروه تقسیم شدند. در گروه ها اول و دوم به ترتیب تعداد 84 و 16 لاین قرار گرفتند. نتیجه تجزیه واریانس صفات فیزیولوژیک نشان داد که لاین های دابل هاپلویید از لحاظ تمامی صفات اختلاف معنی داری داشته اند. این نتایج حاکی از تنوع بالای ژنتیکی لاین های کلزا از لحاظ صفات مرتبط با فتوسنتز و در نتیجه ظرفیت عملکرد بوده است. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین عملکرد و صفات فتوسنتز، هدایت مزوفیلی در سطح احتمال 5 در صد مثبت و معنی داری وجود داشته است. بر اساس تجزیه خوشه ای لاین ها برای صفات فیزیولوژیک به دو گروه تقسیم شدند. بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری نمود که لاین های دابل هاپلویید کلزا از تنوع ژنتیکی مطلوبی در راستای انتخاب برای افزایش عملکرد برخوردار بوده و برای برنامه های آتی اصلاح کلزا سودمند است.

اثر میزان سایه بر خصوصیات کمی و کیفی ده ژنوتیپ بزرک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مهدی فداییان آغمیونی   جمشید رزمجو

سایه ممکن است باعث کاهش کیفیت و عملکرد گیاهان زراعی شود. اگرچه پاسخ گونه ها و ارقام درون گونه ها به سایه متفاوت است. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سطوح سایه بر خصوصیات کمّی و کیفی ده ژنوتیپ گیاه بزرک دراواخر اسفند سال 1390 در مزرعه چاه اناری دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرارصورت گرفت. تیمارها شامل پنج سطح سایه (شاهد (نور کامل) 30%-20، 50%-40، 70%-60 و 90%-80) و ده ژنوتیپ بزرک شاملsh10، kh25، ch14، kh22، ko11، kh40 ،kh13 ، ch10 ، ko12 ، kh19 بودند. بذور در گلدان کشت شدند و40 روز پس از کاشت سایه اندازی توسط تورهایی از جنس پلی اتیلن اعمال گردید. صفات روز تا 50 درصد سبز شدن، روز تا 50 درصد گلدهی و رسیدگی، عملکرد دانه در بوته، ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد انشعاب در بوته، وزن صد دانه، شاخص سطح برگ، شاخص برداشت، محتوای کلروفیل و کارتنوئید برگ، محتوای پرولین برگ، درصد پروتئین و روغن دانه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که به طور متوسط اثر سطوح سایه بر صفات اندازه گیری شده به جز روز تا 50 درصد سبز شدن معنی دار بود. سایه اندازی تا سطح 50%-40، موجب افزایش محتوای کلروفیلa، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید و تعداد دانه در کپسول گردید ولی با افزایش سطح سایه بیشتر از این سطح، کاهش یافتند. محتوای پرولین برگ تا سطح 50%-40 سایه کاهش یافت اما با افزایش سطح سایه افزایش یافت. روز تا 50 درصد گلدهی، روز تا رسیدگی، ارتفاع گیاه، تعداد انشعاب در بوته، شاخص سطح برگ و درصد روغن دانه با افزایش سایه افزایش یافت. سایه اندازی تا سطح 70%-60 موجب افزایش عملکرد بیولوژیک گردید ولی با افزایش سطح سایه بیشتر از این سطح، کاهش یافت. سایه اندازی تا سطح 30%-20 موجب افزایش تعداد کپسول در بوته، عملکرد دانه در بوته، وزن صد دانه و شاخص برداشت گردید ولی با افزایش سطح سایه بیشتر از این سطح، کاهش یافت. درصد پروتئین دانه با افزایش سایه کاهش یافت. بیشترین و کمترین نسبت کلروفیل a/b به ترتیب به سطح 90%-80 ( 58/2 میلی گرم در گرم برگ ) و سطح 30%-20 سایه ( 08/2 میلی گرم بر گرم برگ ) تعلق داشت. اثر متقابل سطوح سایه و ژنوتیپ بر صفات روز تا 50 درصد گلدهی، روز تا رسیدگی ، عملکرد دانه در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد انشعاب در بوته، وزن صد دانه، شاخص سطح برگ، شاخص برداشت، محتوای کلروفیل و کارتنوئید برگ، محتوای پرولین برگ، درصد پروتئین و روغن دانه معنی دار بود. ژنوتیپ sh10در صفات درصد روغن و شاخص سطح برگ در سطح 90%-80 بالاتر بود. بیشترین تعداد کپسول در بوته و عملکرد دانه مربوط به ژنوتیپ kh22در سطح30%-20 بود. نتایج نشان داد که سایه اندازی تا سطح 30%-20 تعداد کپسول در بوته، وزن دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت و سایه اندازی تا سطح 90%-80 روغن دانه را افزایش داد. ژنوتیپ kh22 و kh19 به ترتیب مقاوم ترین و حساس ترین به سایه بودند.

بررسی تنوع ژنتیکی در ژنوتیپ های گلرنگ با استفاده از صفات مورفولوژیک و نشانگر مولکولی rapd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1385
  فاطمه امینی   قدرت اله سعیدی

به منظور بررسی تنوع ژنتیکی موجود برای برخی صفات زراعی و مورفولوژیک مختلف در 32 ژنوتیپ مختلف گلرنگ، آزمایشی در سال زراعی 83-84 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در لورک نجف آباد در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به سه تکرار اجرا شد ضمنا تنوع ژنتیکی 20 ژنوتیپ های مذکور با استفاده از نشانگر مولکولی rapd مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه صفات زراعی و مورفولوژیک تعداد روز از 50 درصد سبز شدن، تعداد روز تا شروع گلدهی، تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب اصلی، تعداد طبق در بوته، تعدا دانه در طبق، وزن هزار دانه، میزان آلودگی به سفیدک پودری، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه در واحد سطح اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای کلیه صفات ارزیابی شده اختلاف معنی داری وجود داشته است.

بررسی کشت مخلوط درهم بزرک و شبدر برسیم بذری تحت تاثیر سطوح مختلف نیتروژن و آرایش کاشت در شرایط تداخل با علف های هرز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  وحید ریحانی   محمدحسین اهتمام

این پژوهش در سال زراعی 1391- 1390به منظوربررسی اثر های سطوح مختلف نیتروژن و آرایش های مختلف کاشت بر عملکرد و اجزای عملکردکشت مخلوط دو گیاه بزرک و شبدر برسیم و اثر این عوامل بر کنترل علف های هرز در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد اجرا گردید. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد.کرت های اصلی در بر گیرنده سطوح مختلف کود نیتروژن در سه سطح (صفر،30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار،60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) وکرت های فرعی آرایش های مختلف کشت دو گیاه در 6 سطح (بزرک خالص در تراکم 400 بوته در متر مربع، شبدر خالص در تراکم 430 بوته در متر مربع، 50%ب زرک، 50% شبدر، 70%بزرک، 70% شبدر، 50% بزرک،70%شبدر، 70%بزرک،50%شبدر)بود. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین وزن خشک علف های هرز در سطح کودی 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و در کشت خالص بزرک و سپس شبدر به دست آمد. بیشترین عملکرد بزرک در کشت خالص و در سطح کودی صفر به دست آمد. بین آرایش های مختلف کشت مخلوط اختلاف معنی داری وجود نداشت. بیشترین عملکرد شبدر در تیمار کشت خالص و در سطح کودی 30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به دست آمد و بین آرایش های مختلف کشت مخلوط اختلاف معنی داری و جود نداشت. بیشترین عملکرد کل دو گیاه شبدر و بزرک در سطح کودی 30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و در تیمار 70% بزرک ،50 %شبدر به دست آمد. بین آرایش های مختلف کشت مخلوط از نظر عملکرد کل اختلاف معنی داری وجود نداشت در حالی که عملکرد مجموع دو گیاه نسبت به عملکرد هر یک از این دو گیاه در تیمار کشت خالص بیشتر و اختلاف معنی داری داشتند که نشان دهنده برتری کشت مخلوط نسبت به کشت خالص می باشد. بیشترین مقدار نسبت برابری زمین (45/1=ler) در تیمار 70%بزرک،70 %شبدر به دست آمد. همچنین بیشترین این شاخص در سطح کودی 30کیلوگرم نیتروژن در هکتار به دست آمد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که کشت مخلوط این دو گیاه و استفاده از 30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار نسبت به تک کشتی آن ها دارای برتری بوده و عملکرد بالاتری را به دست می آورد. همچنین ترکیب این دو گیاه در کشت مخلوط در سرکوب علف های هرز موفق عمل کرده و می تواند راهکار مناسبی برای کنترل علف های هرز باشد.

تاثیر چند قارچکش روی جدایه های botrytis cinerea و قارچ های بیمارگر حشرات و اثر متقابل آنها بر سفید بالک پنبه (bemisia tabaci) در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  اردشیر ماوندادی   بهرام شریف نبی

در این پژوهش تاثیر10 قارچ کش بر رشد میسلیومی و میزان جوانه زنی کنیدیوم های قارچ های botrytis cinerea، lecanicillium muscarium و beauveria bassiana مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی جوانه زنی کنیدیوم قارچ ها تحت تیمار قارچ کش ها، بنومیل با50ic برابر با 0/218 و 0/048 میلی گرم بر لیتر به ترتیب بر روی b. bassiana و l. muscarium و قارچ کش کاربندازیم با50ic برابر با 0/097 میلی گرم بر لیتر و بعد از آن قارچ کش های بنومیل، مانکوزب، استروبی، کلروتالونیل، آیپرودیون+کاربندازیم، کاپتان و زینب، روی قارچ b. cinerea بیشترین بازدارندگی را داشتند. همچنین اکسی کلرور مس با50ic برابر با 1380/94میلی گرم بر لیتر بر روی b. bassiana و قارچ کش بردو با50ic برابر با 147/6و 1096/902 میلی گرم برلیتر به ترتیب بر روی l. muscarium و b. cinerea کمترین بازدارندگی را داشتند. رشد میسلیومی قارچ ها تحت تیمار قارچ کش ها بعد از سه و هفت روز مورد بررسی قرار گرفت و در هر دو زمان کاربندازیم با50ic برابر با 0/015 و 0/016 به ترتیب بعد از سه و هفت روز برای قارچ l. muscarium و 50ic برابر با 0/076بعد از سه روز و 0/112 بعد از هفت روز، برای b. bassiana بیشترین بازدارندگی را داشت.همچنین روی قارچ b. cinerea قارچ کش بنومیل با50ic برابر با 0/036 بعد از سه و هفت روز بیشترین تاثیر را در جلوگیری از رشد میسلیومی از خود نشان داد و قارچ کش های کاربندازیم، آیپرودیون+کاربندازیم، استروبی، کلروتالونیل، مانکوزب، زینب، بردو، کاپتان و اکسی کلرور مس پس از گدشت سه روز به ترتیب بیشترین تاثیر را بر رشد میسلیومی این قارچ داشتند. در این پژوهش تاثیر قارچ کش های اکسی کلرور مس، بنومیل و آیپرودیون + کاربندازیم که جزء رایج ترین قارچ کش ها در کنترل b. cinerea می باشند در غلظت های توصیه شده مزرعه ای، نصف غلظت توصیه شده مزرعه ای و دو برابر غلظت توصیه شده مزرعه ای، روی کارایی قارچ های بیمارگر در کنترل سفید بالک مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش بنومیل و آیپرودیون + کاربندازیم در دو برابر غلظت مزرعه ای بیشترین و اکسی کلرور مس در نصف غلظت مزرعه ای کمترین تاثیر را بر کارآیی این قارچ ها داشتند. در بررسی تاثیر قارچ کش ها در میزان جلوگیری از رشد زخم ناشی از b. cinerea مشخص گردید که تیمار بنومیل با قطر زخم 0/73 میلی متر و تیمار اکسی کلرور مس با قطر زخم 6/16 میلی متر به ترتیب بیشترین و کمترین اثر را در جلوگیری از گسترش این قارچ روی میوه داشتند. جدایه های متفاوتی از قارچ b. cinerea در مناطق مختلف اصفهان جمع آوری شدند و تاثیر قارچ کش ها بر میزان جوانه زنی کنیدیوم های آن ها مورد بررسی قرار گرفت.

مطالعه تنوع ژنتیکی صفات زراعی و اجزای عملکرد در برخی از جمعیت های بزرک (linum usitatissimum l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  یاسمن انورحمیدی   قدرت اله سعیدی

بزرک (( linum usitatissimum l. گیاهی است دانه روغنی با سازگاری وسیع و مصارف متعدد که روغن آن بسته به ژنوتیپ می تواند به مصارف صنعتی و یا خوراکی برسد. روغن ژنوتیپ های معمولی به لحاظ میزان بالای اسید چرب لینولنیک (50 درصد >) به عنوان روغن خشک شونده مصرف صنعتی دارد ولی روغن ژنوتیپ های جدید حاصل از برنامه های به نژادی دارای میزان اسید لینولنیک بسیار پایین (2درصد <) و از نظر ترکیب اسیدهای چرب مشابه روغن آفتابگردان بوده و می تواند به مصارف خوراکی برسد. این مطالعه به منظور بررسی خصوصیات زراعی و اجزای عملکرد،مطالعه تنوع ژنتیکی و روابط بین صفات در جمعیت های حاصل از چند تلاقی بزرک بین ژنوتیپ های کانادایی ولاین های اصلاحی انتخاب شده از توده های بومی ایران انجام شد. در این پژوهش از طرح آماری بلوک کامل تصادفی با نمونه برداری در سه تکرار جهت ارزیابی تنوع بین و درون جوامع برای صفات مختلف در 8 جمعیت 2f حاصل از تلاقی بین ژنوتیپهای kh124، ko37 و se65 که لاین های اصلاحی انتخاب شده از توده های بومی هستند و همچنین ژنوتیپ های mcgregor ,flanders ,cdc1774 که ژنوتیپ هایی از کانادا می باشند، استفاده گردید. نتایج آزمایش بیانگر وجود تنوع بین جمعیتی برای صفات شامل تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن، تعداد روز تا گلدهی و گلدهی کامل، تعداد روز تا رسیدگی، تعداد انشعاب در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزار دانه و همچنین تنوع درون جمعیتی برای صفات ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته، عملکرد دانه در بوته بود. ضرایب تغییرات ژنتیکی برای اکثر صفات کمتر از ضرایب تغییرات فنوتیپی ولی نزدیک به آنها بودکه نشان داد اکثر تنوع مشاهده شده برای صفات مورد مطالعه، دارای منشا ژنتیکی بوده اند. بیشترین و کمترین ضریب تغییرات برای عملکرد دانه در بوته (34/66 درصد) و تعداد دانه در کپسول (93/16درصد) برآورد شد. صفات ارتفاع بوته ، تعداد کپسول در بوته و وزن هزار دانه همبستگی بالا و معنی داری را با صفت عملکرد دانه در بوته نشان دادند. همچنین عملکرد دانه در واحد سطح همبستگی بالا و معنی دار با صفات تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در بوته داشت. نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون مرحله-ای نشان داد که به ترتیب اهمیت، صفات تعداد کپسول در بوته، وزن هزار دانه و تعداد دانه در کپسول مهم ترین اجزای عملکرد دانه در بوته بودند و در مجموع 80 درصد از تغییرات مربوط به این صفت را توجیه کردند و لذا در این مطالعه صفت تعداد کپسول در بوته موثرترین جزء عملکرد دانه در بوته بزرکشناخته شد. نتایج تجزیه مسیر نیز نشان داد که صفت تعداد کپسول در بوته دارای بیشترین تاثیر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه در بوته بود. به طور کلی وجود تنوع ژنتیکی برای صفات مختلف نشان داد که انتخاب برای بهبود اکثر صفات می تواند موثر واقع گردد و تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزار دانه می توانند به ترتیب اهمیت به عنوان شاخص های انتخاب جهت بهبود عملکرد دانه مورد استفاده قرار گیرند. واژه های کلیدی بزرک، تنوع ژنتیکی، وراثت پذیری، همبستگی