نام پژوهشگر: محمود براتی خوانساری

بررسی اصالت سبک شعر فرید ( قادر طهماسبی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  مریم نافلی شهرستانی   محمود براتی خوانساری

فرید – قادر طهماسبی – از شاعران برجسته انقلاب و هشت سال دفاع مقدس است. او در سال 1331 در میانه به دنیا آمد. دبستان و دبیرستان را در همین شهر سپری کرد و پس از اقامتهای کوتاه و بلند در شهرهای مختلف ، در اصفهان ساکن شد. ابتدا با کانون پرورش فکری کودک و نوجوان همکاری کرد و پس از آن همکاریش را با جهاد دانشگاهی ادامه داد. وی در طول سالهای 61 تا 68 چند داستان کوتاه نوشت و اشعارش در مجلات ، نشریات و گاه در مجموعه ها منتشر می شد. سالهای پس از جنگ به تهران رفت و عشق بی غروب ، گزینه های ادبی نیستان و روزی به رنگ خون را منتشر کرد. در سالهای 1385 و 1386 سه مجموعه، با عنوان پری ستاره ها – مجموعه غزل – پری بهانه ها – مجموعه مثنوی – و پری شدگان – مجموعه اشعار نیمایی – را به چاپ رسانید. فرید شاعر برجسته انقلاب با سبک و سیاق خاص خویش چهره ای زیبا از شعر انقلاب و دفاع مقدس را به نمایش گذاشت. سروده های او به شهرتی بیش از نام شاعر دست یافت تا آنجا که اشعارش نجواگر گوش طبقات مختلف جامعه شد. سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود (فرید،1387: 249) سبکباران خرامیدند و رفتند مرا بیچاره نامیدند و رفتند سواران لحظه ای تمکین نکردند ترحم بر من مسکین نکردند و... (فرید،1386: 36) بارز کردن ویژگیها و ارزشهای شعر دفاع مقدس و معرفی یکی از شاعران برجسته و تقریباً گمنام آن ، در سایه بررسی و تحلیل سبک اشعار فرید ، از جمله اهداف این رساله است. سیر شعر انقلاب و دفاع مقدس به عنوان جریانی تازه و نوپا در ادب فارسی همچنان ادامه دارد. برخی این جریان نوظهور ، که تنها چند دهه از عمر او می گذرد را فاقد سبکی آشکار دانسته اند ، ویژگی ها و خصایص بسیاری ،که برای شعر انقلاب و دفاع مقدس در نظر گرفته شده در سروده های شاعران آن نیز برجسته است و از سیری هدفمند و دارای سبک حکایت می کند، ویژگیهایی همچون: انعکاس معارف و مضامین اسلامی ، توجه به غزل و تجلی حماسه و مرثیه در آن ، پیوند حماسه و عرفان ، انتظار منجی عالم ، ورود مسائل اجتماعی سیاسی به شعر انقلاب ، غفلت ستیزی و دعوت به بیداری ، بازگشت به عشق آسمانی عرفانی ، بازگشت به خویشتن و مبارزه با طبقه روشنفکر غربزده ، روی آوردن به مفاهیم انتزاعی- به علت استفاده وسیع از مفاهیم دینی و عرفانی- ، روی آوردن به قالب های سنتی شعر فارسی ، استفاده از تلمیحات دینی و ایمانی ، فقدان هویت سبکی مشخص ، دفاع مقدس ، دگرگونی محتوا و... (ر.ک: یاحقی،1374 : 253-257 و اکبری،1371: 11-16 و کاکایی، 1376: 4-7 و اولیایی،1373: 57-44 و تجلیل ،1373: 98-91 و اکبری ، 1373: 19-13 و جوادی نیا، 1377: 69-56 و رحمدل ، 1373: 204 و 205) . بررسی ، استخراج و طبقه بندی شاخصه های بارز و پر بسامد آثار فرید و ویژگیهای سبکی او در سطوح مختلفی چون زبانی ، ادبی و فکری که تحت عنوان اصالت سبک آثار او در این رساله مورد بررسی قرار گرفت ، به شناخت بهتر شعر دفاع مقدس و شعر پس از انقلاب و در پی آن به معرفت و شناخت بهتر رویکردها و تحولات شعر معاصر خواهد انجامید . در این تحقیق برجسته ترین اشعار فرید که شامل غزلها ، مثنوی ها و اشعار نیمایی او در سه دفتر پری ستاره ها ، پری بهانه ها و پری شدگان است مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن به صورتهای مختلفی مثل ارائه جدول و نمودار برای خواننده به تصویر کشیده شد.لازم به ذکر است که در تعیین سبک اشعار فرید کتاب کلیات سبک شناسی دکتر سیروس شمیسا الگو و معیار قرار گرفت و به همین علت اشعار فرید در سه سطح زبانی ، فکری و ادبی مورد تحلیل قرار گرفت. این رساله مشتمل بر شش فصل است. فصل اول : کلیات و تعاریف ، فصل دوم : سیمای زندگی فرید ، فصل سوم : بررسی سطح زبانی ، فصل چهارم : بررسی سطح فکری ، فصل پنجم : بررسی سطح ادبی ، فصل ششم : ضمائم. در فصل اول کلیاتی از قبیل سبک ، سبک شناسی ، مکاتب سبک شناسی و چگونگی تحلیل یک اثر برای دست یابی به سبک آن مورد بررسی قرار گرفت. در فصل دوم ، ابتدا زندگینامه فرید – قادر طهماسبی – سپس مصاحبه ای که در تاریخ 25/5/1388 از او – توسط نویسنده رساله - به عمل آمد ، ذکر شد. در این مصاحبه سعی شد از تکرار سوالهایی که در مصاحبه های قبلی پرسش شده بود ،اجتناب شود. به همین علت مصاحبه سایر محمدی در پایان ، به عنوان تکمله ذکر شد. فصل سوم بررسی سطح زبانی اشعار فرید است. در این بخش اشعار فرید در سه بخش آوایی ، واژگانی و نحوی مورد بررسی قرارگرفت. بخش آوایی خود به چهار بخش جزئی تر- موسیقی بیرونی ، کناری ، معنوی ، درونی - تقسیم شد. به عبارتی دیگر بخش سوم شامل شش بخش است و حجم بالای آن در مقایسه با دیگر فصول به همین علت است. شاخصه های سبکی اشعار فرید در سطح زبانی عبارت است از: کاربرد وافر وزنهای متوسط و کوتاه و عدم کاربرد اوزان بلند؛کاربرد بحرهای مشهور ادب فارسی؛ عدم تنوع بحور؛کاربرد زحافات مختلف بحور و جلوگیری از ملال و یکنواختی ناشی از تکرار وزن؛ رمل ، مجتث ، مضارع از پرکاربرد ترین بحور به کار رفته در اشعار فرید؛ رمل وزن بارز غزل و هزج وزن بارز مثنوی های فرید ؛کاربرد وسیع دو اختیار اضافه و حذف در پایان ابیات و مصراعها ؛ هنجارگریزی در حوزه اختیارات شاعری و تبدیل یک هجای بلند به دو هجای کوتاه در قالب غزل؛ نقش پر رنگ قافیه های مقید در اشعار ؛ بسامد بالای التزام حرف ردف در قافیه و غنا بخشیدن به موسیقی کناری ؛ کاربرد اندک حروف پس از وصل تا آنجا که بیشتر قافیه های موصوله در اشعار فرید تنها مزین به حرف وصل است ؛ بسامد بالای کلمات مختوم به های بیان حرکت در قافیه موصوله – کلماتی مثل پروانه ، گریه ، بهانه و....؛کاربرد قافیه طبق موازین علم قافیه تا آنجا که در سه دفتر شعر او تنها 150 مورد عدم رعایت اصول قافیه مشاهده شد که 60 مورد آن تکرار قافیه در حد یک بار در سطح شعر بود ؛ نقش پر رنگ جناس به ویژه جناس لاحق و مضارع در قافیه ؛ غنی سازی موسیقی کناری با یکسانی صامت ، مصوت و هجاهای یکسان ناشی از کاربرد انواع جناس ؛ ایجاد وحدت و پیوند محکم در محور عمودی شعر با کاربرد انواع جناس در قافیه ؛ بسامد بالای ردیف به ویژه ردیفهای فعلی در اشعار ؛ ایجاد پیوند و وحدت محکم در محور عمودی شعر با کاربرد ردیفهای چند هجایی و طولانی؛ ایجاد تحرک و جوشش در فضای شعر با انتخاب ردیفهای فعلی و طولانی ؛ بسامد بالای مراعات النظیر ، تضاد و حسامیزی در حوزه موسیقی معنوی ؛ بسامد 87/9% حسامیزی در اشعار فرید ، سایه ای از سبک هندی در اشعار او ؛ نقش پر رنگ تلمیح در اشعار فرید؛ تلمیح به عاشورا و مصائب کربلا ، ائمه و بزرگان دین، پیامبران و وقایع زندگی ایشان ، مسائل سیاسی و اجتماعی از جمله برجسته ترین تلمیحات به کار رفته در اشعار فرید؛ غنای موسیقی درونی؛ تکرار به دو صورت مرئی و نامرئی و نقش پر رنگ آن در غنی سازی موسیقی درونی اشعار فرید ؛ جناس پرکاربردترین انواع تکرار در اشعار فرید؛ حفظ وحدت عمودی شعر با انواع مختلفی از تکرار همچون: تکرار واژه در اول مصراعها ، تکرار واژه در طول چند مصراع و....؛ برجسته سازی واژگانی و نحوی در اشعار ؛ نقش پر رنگ آرکائیسم در برجسته سازی نحوی و واژگانی ؛ کاربرد ترکیبات بدیع به دو صورت واژه های ابداعی شاعر و پیوند اعجاب انگیز کلمات در محور هم نشینی ؛ بسامد بالای اسمهای بسیط ، زبان ساده و مردمی در اشعار فرید . فصل چهارم به بررسی سطح فکری اشعار فرید اختصاص یافت.دکتر شمیسا درباره بررسی سطح فکری معتقد است: مختصات فکری در زبان منعکس می شود و از چنان اهمیتی برخوردار است که باید جدا از زبان مورد بررسی قرار گیرد. (شمیسا،1386الف: 213) از طرفی فرید شاعری متعهد است و پیام سرلوحه شعر اوست.او به عنوان شاعر برجسته انقلاب و هشت سال دفاع مقدس بسیاری از شاخصه های شعر را ، به ویژه در محتوا دگرگون می کند و با نگاه جدید خود به مسائل مذهبی و اجتماعی شعر را به گونه ای دیگر می آفریند. غزل در نگاه او عرصه ای است برای بیان مفاهیم مختلفی همچون حماسه ، منقبت امامان و بزرگان دین ، عاشورا و مصائب کربلا و.... او غزل را به چند بیتی مختصر محدود نمی کند، بلکه در بیان مفاهیم و محتوای اشعار خویش حدود ابیات غزل را می شکند و رستاخیزی عظیم در عرصه غزل آشکار می سازد. مثنوی های فرید نیز همانند غزلهای اوست . به عبارتی دیگر فرید مثنوی سرا درست همانند فرید غزل سراست. با توجه به موارد فوق چنین برداشت شد که بررسی سطح فکری در اشعار فرید از اهمیتی بیش از سطح ادبی برخوردار است و به همین علت فصل چهارم به بررسی اندیشه و مضامین اشعار فرید اختصاص یافت.در نتیجه بررسی اندیشه و مضامین سروده های فرید، پرکاربردترین مضامین اشعار او عبارت است از: تجلی دوباره عرفان ، مفاهیم عرفانی ، دنیاگریزی ، نفی عقل جزئی نگر و تقابل عقل و عشق ؛ اجتناب از صوفیگریهای یأس آلود ، مرید تراشی ها و انتظارهای طاقت فرسای بی عمل ؛ اندیشیدن به عرفان کاربردی ؛ پیوند عرفان ، شهادت و حماسه ؛ درآمیختن غزل با حماسه و تولد «غزل – حماسه» های شگرف در اشعار؛کاربرد واژه ها ، لغات ، اصطلاحات جنگ و دفاع مقدس؛ نقش پررنگ عاشورا و مصیبت کربلا در سراسر ابیات ؛ یاد شهدا ، اندوه از دست دادن آنان ، حسرت از بازماندن در حصار دنیا و شهادت طلبی؛ یاد ائمه ، بزرگان دین و تلمیح به وقایع زندگی ایشان ؛ یاد پیامبران و تلمیح به وقایع زندگی آنان ؛ استفاده از تعابیر ، مفاهیم و اصطلاحات مذهبی ؛ شعر انتظار ؛ یاد امام و انقلاب ؛ اشاره به رخدادهای سیاسی ، اجتماعی ؛ استقامت ، پایداری و دعوت به آن ؛ غفلت ستیزی ، دعوت به هوشیاری و حقیقت طلبی ؛ پیام و نقد اجتماعی ؛ شکایت از اوضاع نابسامان شعر و شاعری ؛کاربرد اسطوره و باورهای عامیانه به ضرورت فضای حماسی حاکم بر جامعه ؛ پری ، دیو؛ اشک و گریه و اندیشیدن به پرواز. فصل پنجم به بررسی سطح ادبی اشعار فرید اختصاص یافت . مسائل علم بیان در این فصل از اهمیت بالایی برخوردار است. فرید شگردی ویژه در به کار بردن تشبیهات فشرده و موجز دارد و به همین علت در اشعار او حجم بالایی از تشخیص ، تشبیه بلیغ – به ویژه به صورت ترکیب اضافی – و استعاره را مشاهده می کنیم. حجم بالای تشخیص یا جان انگاری در اشعار فرید تجلی گر سایه ای از سبک هندی در اشعار اوست. نتایج حاصل از بررسی سطح ادبی در اشعار فرید عبارت است از: تمایل شاعر به ایجاز و فشرده گویی در حوزه صور خیال تا آنجا که تشخیص ، تشبیه بلیغ و استعاره از پرکاربردترین عناصر صور خیال در اشعار اوست؛ تشخیص یا جان انگاری با بسامد 05/35% یکی از شاخصه های سبکی اشعار فرید ؛ وفور تشخیص ، نشانی از سایه سبک هندی بر اشعار فرید ؛ توجه فرید به انسان در حیطه جان انگاری و کاهش استعاره مکنیه و افزایش تشخیص ؛ تمایل فرید به تشبیهات موجز و فشرده به ویژه تشبیه بلیغ در قالب ترکیب اضافی ؛ فرید با به کار بردن انواع تشبیهات فشرده و موجز مثل تشبیه بلیغ ، استعاره و تشخیص همانند سازی را به یکسان سازی نزدیک کرده است و نوعی اغراق در حوزه تشبیه به نمایش می گذارد ؛ شکوفایی نمادهای مذهبی همانند کاکل انار در اشعار ؛ کاربرد نمادهای اختصاصی همچون پری ، دیو ، سیب ، هندوانه ، شانه و سرودن اشعار سمبلیک مثل « دوئل دو گاو » فرید را به حیطه شاعران سمبلیک سوق می دهد ؛ وفور تشبیهات حسی به حسی -98/46% - و عقلی به حسی- 08/45% - ؛کم رنگی مجاز و کنایه در اشعار به علت زبان ساده ، روان و خالی از ابهام فرید ؛ مراعات النظیر ،جناس ، تضاد ، حسامیزی و تلمیح برجسته ترین آرایه های ادبی در اشعار فرید. برای بررسی و استخراج شاخصه های سبکی در اشعار فرید سه دفتر پری ستاره ها ، پری بهانه ها و پری شدگان به طور کامل مورد بررسی قرار گرفت و بسیاری از شاخصه های سبکی اشعار او به صورت آماری در رساله ذکر شد. حجم نمونه ها و شواهد به اندازه ای بود که اگر در ذیل هر مطلب به طور کامل ذکر می شد ، جدا از بالا رفتن حجم فصول ، خواننده نیز از مطلب اصلی به دور می افتاد. به همین علت فصلی تحت عنوان ضمائم در نظر گرفته شد . در این فصل تمامی شواهد فصول قبل که امکان ذکر آن در ذیل مطلب نبود با مشخص کردن فصل و عنوان بخش برای اطلاع خواننده ذکر شد. برای مثال در بخش اختیارات شاعری در اشعار فرید قسمت اعظمی از اختیارات مثل اضافه و حذف که بسامد بالایی در اشعار فرید داشت ، به بخش ضمائم منتقل شد و نتایج حاصل از بررسی کل اختیارات با توضیحات ، جدول و نمودار نشان داده شد. از آنجا که فرید شاعر غزل است و بسیاری از شاخصه های سبکی او در غزلهایش نمود یافته ، بسیاری از شواهد و مثالها که در ذیل مطالب فصول ذکر شد ، از پری ستاره ها انتخاب و شواهد دفاتر دیگر به فصل ضمائم منتقل شد.

بررسی و تحلیل شیوه بیان قرآن بر مثنوی از جهت ساختار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  رباب ارشادی مطلق   سید علی اصغر میرباقری فرد

هر نویسنده ای برای خلق اثر خویش از الگوی خاصی پیروی می کند؛ شیوه ای که چون نظامی سازمان یافته و منظم عمل کند و همه عناصر و واحدهایش در ارتباط با یکدیگر کلیّت منسجمی را بیافریند تا فهم و دریافت مقصود را در ذهن خواننده سهولت بخشد. حال ممکن است روش معمول و متعارف دیگر آثار را به کار بندد و یا چون قرآن کریم از ساختاری متفاوت و خاص برخوردار باشد. نظم و تألیف آیات قرآن و روشی که در بیان مطالب آن به کار رفته است، با تمام کتاب هایی که به دست بشر تألیف و تصنیف شده اند فرق اساسی دارد. در کتاب های تألیف شده به دست بشر، معمولاً یک یا چند مطلب مطرح و در فصل بندی خاصی درباره آن ها بحث می شود. کتاب با یک مقدمه شروع می شود و با چند فصل یا باب پایان می پذیرد و مجموع مطالبی که مربوط به یک مسئله هستند، یکجا و با نظم معینی می آیند. ولی قرآن، کتابی به رسم مألوف نیست که دارای فصل ها و باب هایی باشد و در نظام تألیفی خاص متعارف بشری قرار گرفته شده باشد؛ در واقع قرآن دارای الگویی ویژه و نامتعارف است؛ هر سوره قرآن دارای معنای واحدیست که دیگر معانی حول خود را پوشش می دهد و با آن معنا ارتباطی تنگاتنگ دارد. سوره ها چون میدانی هستند که عناصر آن، دایره وار به دور کعبه معنی مرکزی در حرکتند؛ از این ساختار و سبک قرآن کریم در این پژوهش به عنوان ساختار حلقوی یاد می کنیم که ویژگی بارز آن داشتن روساخت گسسته و پراکنده و ژرف ساخت منسجم و دوری است که شاخصه اصلی و متمایز قرآن کریم نسبت به آثار بشری است. مثنوی مولانا نیز از این ویژگی برخوردار است، پراکندگی مضامین در بخش ها و دفترهای آن، موجب شده است که بسیاری از محققین به بیراهه بروند و آن را فاقد نظم بدانند؛ در حالی که براساس ساختار حلقوی، در عین گسستگی و پراکندگی دارای انسجامی درونی و نسبتاً آشکاری است و این امر، به این هدف رهنمون می شود که مثنوی علاوه بر تأثیرپذیری های معنایی و واژگانی، به صورت عمقی از لحاظ سبکی و ساختاری متأثر از قرآن کریم است. بنابراین روش ساختار حلقوی، با بررسی ابعاد مختلف ساختاری قرآن کریم و مثنوی معنوی، چون روساخت، ژرف ساخت و واحدهای آن، این دو کتاب شکوهمند را از نظامی ویژه بهره مند می داند.

سیمای اهل بیت(ع)در متون منظوم تا پایان قرن ششم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فریبا امینی   سید مرتضی هاشمی

چکیده از آن هنگام که خداوند متعال حضرت ختمی مرتبت را به خلعت رسالت شرافت بخشید وبا کلامی شیوا ودل نشین تمامی ملل جهان را به اسلام دعوت نمود؛ شاعران نیز ذوق واستعداد ذاتی خویش را باشعور دریافته از اسلام ترکیب نموده وشعررا در خدمت اهداف اسلام قرار دادند. پس از ورود اسلام به ایران الگو برداری ووام گیری فکری و اخلاقی شاعران و ادیبان از شخصیت ورفتار ووقایع زندگی پیامبر (ص) وائمه علیهم السلام بسیارچشمگیر است. شعر دری آیینه ای است که سخنان و راهبردها و دستورهای دینی واندیشه های اهل بیت (ع) را در خود متبلور ساخته است. منظور از اهل بیت دراین پژوهش، حضرت زهرا (س) و ائمه معصومین (ع) است. شاعران پارسی گوی در اشعار خویش اعتقادات کلامی، مذهبی و افکار مردم زمانه را به سلک نظم درآورده اند. تاکنون سیمای اهل بیت پیامبر اکرم (ص) در متون ادبی چنانکه باید بررسی نشده است بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اشعار شاعران از این حیث تاپایان قرن ششم است؛ دوره ای که بیشتر شاعران پیرو مذهب تسنن بوده و دیدگاه آنان نسبت به خاندان رسالت همانند شیعیان توأم با ولایت پذیری نیست. امّا این عده شاعران پارسی گوی نیز بر حسب باور اعتقادی خویش در اشعار خود با احترام از ایشان سخن گفته و مضمون پرداخته اند. در این پژوهش روش تحقیق اسنادی، کتابخانه ای است. ابتدا مختصری به زندگی هریک از این بزرگان پرداخته ایم سپس آیات، احادیث وروایاتی که شاعران بدان ها تلمیح نموده اند باذکر منبع ومأخذ آورده شده و درمرحله ی بعد اشارات به زندگی وفضایل وصفات والای اخلاقی ایشان که مورد استفاده شاعران قرار گرفته اند آمده است درانتها سایر مواردی که شعرا مورد بهره برداری خویش قرار داده اند بررسی وتحلیل شده است. اگرچه بسیاری براین باورند که در دوره ی مذکور اشعار زیادی درمورد ائمه علیهم السّلام در بین متون منظوم یافت نمی شود اما باتوجه به کندو کاوی که در این جستار صورت گرفت خلاف این نظریه اثبات می گردد.

نقد شخصیت زن و نقش وی در آثار محمود دولت آبادی با تاکید بر دو اثر شاخص کلیدر و جای خالی سلوچ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  رضوان محمدشریفی   مرتضی هاشمی باباحیدری

در دهه های اخیر زن و مسائل مربوط به او، مورد توجه بسیاری از نویسندگان و شاعران ایرانی قرار گرفته است. در آثار بسیاری از بزرگان این دو عرصه، شاهد پرداختن به مسائل این جنس ظریف هستیم اما آن چه که بیشتر حائز اهمیت است آن است که اکثر ادیبان و شاعران به صورتی کاملاً کلیشه ای و سطحی به بررسی زن و مشکلات او پرداخته اند، محمود دولت آبادی به عنوان نویسنده ای توانا و معاصر در این زمینه توانسته است گوی سبقت را از دیگر بزرگان این میدان برباید و دست به خلق آثاری بزند که از حیث پرداختن به موضوع زن و مسائل پیرامون آن تا حدود زیادی بدون رقیب باشد چرا که این رمان نویس علاوه بر مطرح کردن زنان در آثار خود به عنوان شخصیت هایی اصلی و تأثیرگذار، به طرح مشکلات و مصائب آنان نیز پرداخته است. در این تحقیق سعی شده است ضمن تحلیل داستان های دولت آبادی، شخصیت فرهنگی- اجتماعی و خانوادگی زنان در آثار وی نیز بررسی شود. زن و خانواده، زن و جامعه، زن و سیاست، زن و آموزش، زن و اقتصاد و همچنین شخصیت پردازی زنان در آثار دولت آبادی فصل های این پژوهش راشکل می دهد. محمود دولت آبادی داستان نویسی رئالیست است که در آثار خود واقعیت ها و مشکلات زندگی مردم را به خوبی به نمایش می گذارد و از آن جا که مضامین اجتماعی و خانوادگی را در آثار خود در مدنظر داشته است، مساله زنان و جایگاه اجتماعی- خانوادگی آنان در آثار او قابل بررسی است. زنان داستان های دولت آبادی از اجتماع واقعی و پیرامون وی سرچشمه گرفته اند، بیشتر زنان آثار او عامی اند و هر کدام دغدغه ها و گرفتاری های خود را دارند. موضوع این تحقیق بررسی و تحلیل شخصیت زنان در آثار این نویسنده ی برجسته ی معاصربا تکیه بر دو اثر شاخص وی «کلیدر» و «جای خالی سلوچ»است.

شکواییه در شعر قرن ششم(عصر سلجوقی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مرضیه فراحی قصر ابونصر   علی اصغر باباصفری

چکیده شکواییه از گونه های ادبیات غنایی است که محتوای آن بر آمده از دردهای درونی و اسرار شاعر است و شاعر در آن می کوشد تا عامل رنج و آزردگی خاطر خویش را برای مخاطب روشن کند.به طور کلی شکواییه را بر اساس موضوع می توان به پنج دسته تقسیم کرد:1- شخصی2- فلسفی3- اجتماعی4- عرفانی 5- سیاسی. شکواییه از بدو ظهور شعر و شاعری، در آثار شاعران ایرانی راه یافت اما از عصر سلجوقیان به بعد با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی، در شعر فارسی نسبت به دوره های قبل حضور پررنگ تری یافت. دور? مورد مطالعه در این رساله به سبب رخ دادن دو جنگ وحشتناک از جمله ادوار مهم تاریخ ایران است. اول حمل? غزان که حکومت سلجوقیان را بر انداخت و دوم حمل? مغول که منجر به بر انداختن حکومت خوارزمشاهیان شد. به علاوه در این دوره حکومت های دیگری در سر تا سر ایران مشغول حکمرانی بودند. عدم وجود یک حکومت واحد سبب بروز هرج و مرج و اختلافات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و... در قرن ششم گردید. تأثیر تغییر و تحولات سیاسی این دوره درساختار اجتماعی و فرهنگی ایران در آثار ادبی این عصر قابل مشاهده است. این رساله با بررسی مقول? شکواییه در آثار بیست شاعر برجست? قرن ششم با توجه به تقسیم بندی یاد شده نوشته شده است.هریک از انواع شکواییه با در نظر گرفتن اشعار این شاعران به شاخه های مختلفی تقسیم و بسامد آن ذکر می شود.بر این اساس می توان گفت بیشترین میزان شکواییه، شکوایی? شخصی و کمترین میزان آن مربوط به شکوایی? سیاسی است. شکواییه در دیوان تمام شاعران این دوره کم و بیش وجود داشته است اما خاقانی شروانی را باید شکوه سرای قرن ششم نامید. عمعق بخارایی کمترین میزان شکواییه را داراست. در مورد قالب های شعری رایج در این دوره که شکواییه در آن ها سروده شده است، باید به ترتیب از قالب های غزل، قصیده، رباعی، قطعه، مثنوی، ترکیب بند و ترجیع بند نام برد. کلید واژه ها: ادبیات غنایی، شعر، قرن ششم، دور? سلجوقی، شکواییه.

تحلیل سیر آسمانی در ارداویرافنامه، سیرالعباد الی المعاد و جاویدنامه.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  موحده کنگانی   محمود براتی خوانساری

سفر انسان به ماوراء اعم از آسمان، افلاک، غیب و ملکوت آسمان و جهان مردگان یعنی بهشت و دوزخ، از دیرباز مورد توجه بشر بوده است. اندیشیدن به فرجام زندگی که در فطرت انسان نهادینه شده است، او را به تلاش برای شناخت موضوعات ذکر شده سوق می دهد و گاهی او را به خیال پردازی در این باب می کشاند. بر اساس گزارش اساطیر، انسان در آغاز جایگاه مردگان و نهایت کار خویش را هبوط به جهان زیرین تصور می کرد؛ اما این فکر تحت تأثیر آموزه های دینی اصلاح گردید و خیال جمعی را برای یافتن زندگی پس از مرگ، به آسمان معطوف ساخت. اذهان جستجوگر و اندیشمند جوامع، برای تبیین و قدرت بخشیدن این باور دینی، به خیال روی آورده و داستان هایی از سفر پرماجرا به آسمان و دیدن بهشت و دوزخ بیان می کنند. گستره این داستان ها در طول زمان های مختلف آن چنان دارای وسعت است که بررسی همه این دست داستان ها به دشواری امکان پذیر است. در ادبیات همه تمدن ها، دست کم نمونه ای از این سفرها و مشاهدات وجود دارد. در ادبیات غنی کشور ما نیز تعداد معتنابهی از داستان های سیر آسمانی شناخته شده است. در این پژوهش، سه داستان سیر آسمانی پارسی یعنی ارداویراف نامه، سیرالعباد الی المعاد و جاویدنامه اقبال، از سه دوره و اندیشه متفاوت برگزیده شده است و کوشیده ایم برای تحلیل بهتر این موضوع، ساختار، محتوا، شیوه های بیانی تمثیلی، جهان بینی حاکم بر اندیشه مولفان آثار و... مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت این نتیجه به برداشت رسید که: زمان، مکان، جهان بینی، عقاید مذهبی، آداب و رسوم اجتماعی، شیوه های بیان موضوع و... در شکل دهی این آثار و تفاوت های ساختاری و محتوایی آن ها، نقش اساسی ایفاء می کند و به همین سبب است که همواره داستان هایی با موضوع مشابه سیرآسمانی، به صور گوناگون شرح و بسط داده می شود.

نقد واقعگرایی اجتماعی در داستان های کوتاه جلال آل احمد بر اساس نظریه های باختین و لوکاچ (از رنجی که می بریم، سه تار، پنج داستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فاطمه شهریاری   محمدرضا نصر اصفهانی

بدون شک اوضاع سیاسی و اجتماعی و شیوه زندگی مردم و آداب و رسوم آ ن ها، بر آثار ادبی تأثیر مستقیمی دارد. داستان های جلال آل احمد، آیینه تمام نمای جامعه عصر اوست زیرا وی به داستان نویسی به عنوان یک ابزار می نگریست نه هدف. او سعی دارد در آثارش به بیان مشکلات و رنج های جامعه بپردازد و از این طریق خواستار جامعه آرمانی خویش است. گذشته از این در غالب داستان های آل احمد، می توان تاریخ معاصر را مشاهده کرد. این نوشتار به بررسی عناصر واقع گرایانه در داستان های برگزیده می پردازد و همچنین بررسی و نقد جنبه های اجتماعی و سیاسی داستان های آل احمد را دنبال می کند. از آنجا که پژوهش در زمینه نقد جامعه شناختی در عرصه ادبیات فارسی بسیار کم مایه است، این رساله مبانی فکری میخائیل باختین و جورج لوکاچ، دو تن از نظریه پردازان برجسته را بیان می کند و ارتباط آن ها را با محتوای برخی داستان ها و اندیشه های آل احمد بررسی می نماید. از نظریه های بنیادین باختین که در این رساله بررسی می شود، مکالمه و گفت وگو و همچنین مفهوم کارناوال است. از نظر مکالمه، باختین معتقد به چندصدایی بودن رمان و به طور کلی داستان است در صورتی که داستان های آل احمد تک صدایی و دارای تک گویی است زیرا داستان های واقع گرایانه مولف محورند و نویسنده در این گونه داستان ها صداهای دیگر را نمی شنود و آن گونه که می خواهد داستان را پیش می برد و هدف خود را دنبال می کند. در مفهوم کارناوال فقط جنبه طنز آن را می توان با پاره ای از داستان های آل احمد بررسی کرد. جورج لوکاچ که یک مارکسیست است و آل احمد که به گونه ای متأثر از تفکرات مارکسیستی است هر دو با نظام سرمایه داری به مبارزه می پردازند و بیش از هر چیز به طبقات جامعه توجه دارند. شخصیت پروبلماتیک (مسأله ساز) که برساخته لوکاچ است در داستان های آل احمد نیز مشاهده می شود.

مفهوم وطن در شعر منتخب شعرای معاصر (نیما یوشیج، محمدحسین شهریار، مهدی حمیدی شیرازی، فریدون تولّلی، فریدون مشیری، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا مرادی   محسن محمدی فشارکی

چکیده ادبیات از دیرباز آیینه تمام نمای احساسات و عواطف بشر بوده است. در این میان "وطن" یکی از مسائلی است که از دیرباز ذهن شاعران را به خود مشغول داشته و احساسات آنان را در سرایش اشعار وطنی برانگیخته است. گرچه مفهوم وطن در هر دوره ای بسته به شرایط اجتماعی، سیاسی و اقلیمی و تحت تأثیر مسائلی چون جنگ، تجاوز بیگانگان، رواج یک آرمان، عقیده یا مسلک در دوره ای خاص، جهان بینی هر شاعر و غیره در جلوه های متنوعی نمایان شده اما همواره یکی از دغدغه های ذهنی شاعران بوده و اهمیت و جایگاه آن در مضامین شعر فارسی غیر قابل انکار است. در دوره مشروطه، مفهوم وطن تحت تأثیر ملل اروپایی و با پیدایش مفهوم "هویت" و "فردیت" به یکی از شاخص ترین و پربسامدترین مضامین شعری تبدیل می شود، اما در دوره معاصر (پس از مشروطه) که مقارن با حکومت پهلوی اول و دوم است، تحت تأثیر استبداد و خفقان مسلّط بر جامعه و پناه بردن شاعران به نماد برای بیان اعتراضات و انتقادات سیاسی و اجتماعی کمرنگ می شود، با وجود این همچنان در شعر شاعران با جلوه های متفاوتی نمود پیدا می کند. در این پژوهش برآنیم تا بازتاب "وطن" و جلوه های متنوع آن را در شعر هفت تن از شاعران معاصر «نیما یوشیج»، «محمدحسین شهریار»، «مهدی حمیدی شیرازی»، «فریدون تولّلی»، «فریدون مشیری»، «مهدی اخوان ثالث» و «سهراب سپهری» بررسی نماییم. این جستار شامل سه فصل است که در فصل اول با عنوان «کلیات تحقیق» پس از بیان کلیات پژوهش به ارائه پیشینه ای از مفهوم وطن در شعر فارسی از کهن ترین ایام تا دوره معاصر پرداخته ایم. فصل دوم با عنوان «بررسی اشعار وطنی شعرای منتخب معاصر» شامل اشعار وطنی شاعران مذکور به طور جداگانه و تحلیل و تبیین و طبقه بندی موضوعی این اشعار است. در فصل سوم با عنوان «مقایسه و تحلیل مفهوم وطن در شعر شعرای منتخب» به بررسی و مقایسه مفهوم وطن در شعر شاعران مذکور پرداخته و مفهوم دقیقی از وطن را در شعر این شاعران ارائه نموده ایم. واژه های کلیدی: وطن، شعر وطنی، ادبیات معاصر، ملّی گرایی، منتخب شعرای معاصر

تحلیل سبک ادبی و زبانی اشعار مشفق کاشانی(با تکیه بر غزلیات)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  علی هنرور   محمود براتی خوانساری

مشفق کاشانی –عباس کی منش– شاعریست که هم پیش از انقلاب اسلامی و هم پس از انقلاب اسلامی به سرودن شعر بخصوص قالب غزل مشغول بوده است. موضوع اکثر غزلیات او پیش از انقلاب عاشقانه است ولی با پیروزی انقلاب اسلامی موضوع غزلیات او بیشتر در زمین? انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است؛ از این رو بررسی غزلهای او در دو دور? قبل از انقلاب و پس از انقلاب دارای اهمیّت است. بررسی و طبقه بندی شاخصه-های بارز و پُر بسامد غزلیات مشفق کاشانی در سه سطح زبانی، فکری و ادبی که تحت عنوان «تحلیل سبک ادبی و زبانی اشعار مشفق کاشانی با تکیه بر غزلیات او» مورد تحلیل قرار گرفت، به شناخت بهتر تحولات غزل او خواهد انجامید. در این رساله غزلیات مشفق کاشانی مورد بررسی قرار گرفت و شاخصه های سبکی غزلیات او در سه سطح زبانی، فکری و ادبی استخراج شد. نتایج به دست آمده به صورت مشروح با ذکر شاهد و مثال، همراه با جدول و نمودار توضیح داده شد. سطح زبانی به سه سطح کوچکتر آوایی (مشتمل بر موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی)، لغوی و نحوی تقسیم شد. کاربرد وزنهای معروف فارسی مثل رمل و هزج، نقش پُررنگ جناس در قافی? اشعار، بسامد بالای مراعات النظیر و تضاد در حوز? موسیقی معنوی، تکرار واژه ها در طول یک بیت یا مصراع و... از مهمترین شاخصه-های سبکی زبانی اشعار مشفق است. در سطح فکری درصد بالای از غزلیات مشفق عاشقانه است و پس از آن مفاهیم انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قرار دارد. مشفق شاعر مکتب بازگشتی است حال آنکه در زمان معاصر زندگی می کند. او گاه از غزلیات حافظ یا سعدی یا مولوی استقبال می کند یا از شعرای معاصر مانند: مهرداد اوستا یا محمود شاهرخی. غزلیات او در پیش از انقلاب اسلامی به شیو? سبک عراقیست اما پس از انقلاب اسلامی غزلیاتش گاه به سبک عراقی و گاه به سبک هندی است اما بسامد ویژگیهای سبک هندی در اشعار او کم است. در سطح ادبی نیز وفور تشبیهات حسی به حسی، تضاد، مراعات النظیر وتشبیه بلیغ از شاخصه های بارز سبکی در سطح ادبی اشعار مشفق است.. واژه های کلیدی: سبک، مشفق کاشانی(عباس کی منش)، غزل

نقد و تحلیل جریانهای متآخر در شعر معاصر افغانستان با تأکید بر اشعار واصف باختری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  علی موسوی مشکات   محمود براتی خوانساری

درباره ادبیات معاصر افغانستان و به طور خاص شعر معاصر افغانستان اساساً پژوهش های چندانی انجام نگرفته است. این خلاء تحقیقاتی البته به شرایط نا امن و نا مساعد افغانستان در چند دهه ی اخیر باز می گردد. این پایان نامه را می توان نخستین و جدی ترین پژوهش در این رابطه به خصوص در سطح آکادمیک دانست. هدف از این پژوهش اولاً آشنایی با تاریخچه ی سیاسی و اجتماعی معاصر افغانستان در سده ی حاضر خورشیدی است تا مخاطب با زمینه های سیاسی و اجتماعی فرهنگ، ادبیات و شعر معاصر افغانستان آشنا گردد و بتواند تحولات و پدیده های شعری معاصر افغانستان را از دیدگاه عناصر تاثیر گذارنده بر آن درک کند. همچنین جریان های شعری معاصر افغانستان را تا سال 1371 ش همراه با ویژگی های و شاعران مشهور هر جریان بشناسد. برای انجام این پژوهش از تمام منابع مربوط و در دسترس اعم از کتب، مقالات و مصاحبه های چاپ شده در ایران و افغانستان استفاده شده است . همچنین در تمام طول تحقیق، از مصاحبه و راهنمایی بزرگان و صاحبنظران شعر و ادب معاصر افغانستان به طور شفاهی استفاده گردیده است. شعر معاصر افغانستان را از سال 1310 تا 1370 ش می توان از نگاه جریان شناسی سبکی به چند دسته ی کلّی تقسیم کرد. این چند جریان شاکله ی اصلی شعر معاصر افغانستان را تشکیل می دهند: 1) جریان سنتگرای معاصر 2) جریان تغزل گرای فردی ـ توصیفی 3) جریان تغزل گرای اجتماعی ـ انتقادی 4) جریان رمز گرای اجتماعی 5)جریان واقع گرای اجتماعی: الف) شاخه ی حزبی ب) شاخه ی جهاد و مقاومت. در میان شاعران معاصر افغانستان، واصف باختری دارای چنان جایگاهی در میان شاعران افغانستان است که بی تردید می توان او را به عنوان سمبُل شعر معاصر افغانستان در نظر گرفت. واصف باختری با احاطه ی کم نظیرش بر ادبیات کهن فارسی دری و تسلط بر ادبیات معاصر جهان و شعر نو(نیمایی و سپید) و مدرن، همچنین با حضوری نزدیک به نیم قرن در متن شعر معاصر افغانستان، توانسته است جایگاهی دست نایافتنی و بی نظیر را در شعر معاصر افغانستان و نیز جایگاهی مستقل، خاص و ارزشمند را در حوزه ی شعر معاصر فارسی کسب کند. باختری که سردمدار جریان سبکیِ رمزگرای اجتماعی در افغ انستان محسوب می شود، با سبک زبانی ـ بیانی که می توان با عنوان " نو خراسانی" از آن یاد کرد، موفق به ارائه ی بهترین نمونه های شعر معاصر افغانستان در سه قالب غزلِ نو، شعر نیمایی و شعر سپید شده است و بدین ترتیب شعر معاصر افغانستان را به طور مستقیم و غیر مستقیم تعالی و تکامل بخشیده است.

مقایسه روایتگری در شعر ملک الشعرای بهار و پروین اعتصامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  پرستو حیدری   غلامحسین شریفی ولدانی

روایتگری و روایت شناسی یکی از مباحث نوپا، در سیر مطالعات ادبی ست که با و جود بررسی های متعدد متون کهن ادب فارسی از این منظر امّا باز ظرفیت بالایی برای مطالعه و باز بینی متون مختلف ادبی دارد. برخی از شاعران به دلیل هم گرایی با نثر و خاصیت القایی داستان از امکانات و عناصر روایی در سرایش شعرهای خود استفاده کرده اند. پروین و بهار نیز از جمله کسانی هستند که کوشیده اند با بهره گیری از داستان و روایت افکار و عقاید خود را بیان کنند . این دو شاعر که دریک دوره زمانی قرار دارند، هر کدام به نحوی از اوضاع زمان خود متأثر بوده و در شعر خود به شکلی آن را نشان داده اند. در این پژوهش با توجه به نظریات مختلفی که در حوز? روایت شناسی و روایتگری وجود دارد. شعر این دو شاعر بررسی شد. بررسی ها نشان می دهد، بهار به صورت پراکنده ای از گونه های مختلف روایی چون مناظره، زندگی نامه، حکایت، قصه، اسطوره و حتی داستان بهره برده است. در حالی که در آثار روایی پروین تنها دو گونه روایی حکایات تمثیلی و مناظره ها وجود دارد. به همین دلیل در آثار روایی پروین انسجام بیشتری وجود دارد. به طور کلی بهار در روایتگری خود بیش از پروین تحت تأثیر آثار غربی بوده است. پروین نیز با اینکه از آثار غربی تأثیراتی پذیرفته ولی این تأثر تنها در سطح مضمون و محتوا بوده است. او سعی کرده مضامینی را که از ادبیات غرب برگرفته، در قالب و شکل اشعار روایی کهن پرداخته کند. همچنین بر اساس نظریه های جدیدی چون روایت شنو در بحث روایتگری، مخاطب روایت های این دو شاعر در متن بیشتر مشخص شده است. مخاطبان سیاسی که در شعر بهار نام آن ها ذکر شده جنبه های سیاسی شعر او را به عنوان یک مرد سیاسی نمایان تر کرده است . از طرفی درشعر پروین هیچ گاه به صورت واضح به مخاطب خاصی اشاره نشده اگرچه گاه انتقاد می کند و لحنی برنده علیه ظلم و بیداد دارد. ولی نکات تربیتی که در شعر خود بیان کرده، جامعه مخاطبان او را در سطح وسیع تری قرار داده. است.

شناسایی جریان های ادبی داستان کوتاه دفاع مقدس در سه دهه اخیر همراه با بررسی سبک و ساختار آثار شاخص هر دوره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سمیه شیخ زاده   مرتضی هاشمی باباحیدری

جنگ، در طول تاریخ، همواره یکی از دستمایه های مهم آفرینش های ادبی به شمار آمده است. از آنجا که این پدیده، نقش موثری در شکل گیری و فروپاشی تمدن های مختلف داشته و تغییرات اجتماعی، سیاسی جهان معمولاً بر پای? آن صورت پذیرفته است، نویسندگان متعهد کوشیده اند در آثار خود، جنبه های مختلفی از این رخداد را به تصویر کشند. وقوع جنگ هشت ساله در ایران، یکی از مهم ترین مسائل کشور و حتی منطقه در قرن اخیر بوده است که بازتاب آن به شکل گسترده ای در ادبیات معاصر قابل مشاهده است. طی سی سال اخیر در زمین? ادبیات داستانی به ویژه داستان کوتاه، آثار فراوانی با محوریت جنگ به نگارش درآمده است که شناخت و بررسی آنها می تواند جهت حرکت این گون? ادبی را در آینده مشخص نماید. در این رساله، با بررسی شمار زیادی از آثار داستانی، سه نگرش و جریان عمده شناسایی شد که هرکدام تحت تأثیر شرایط اجتماعی کشور در دوره های مختلف شکل گرفته است. این سه جریان که با عنوان نگرش از آنها یاد خواهیم کرد عبارتند از: نگرش تبلیغی، نگرش تفسیری و نگرش تحلیلی. این کار به شناخت گفتمان های غالب در داستان کوتاه جنگ/ دفاع مقدس یاری می رساند تا پس از دستیابی به یک تقسیم بندی مشخص، امکان پژوهش های جزئی تر در این حوزه فراهم آید.

کارکرد های هنری و معنایی «رنگ» در غزل بیدل دهلوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  بتول جعفری   محمود براتی خوانساری

رنگ ارتباط تنگاتنگی با هنر و ادبیات دارد. بیدل دهلوی یکی از شاعران سر آمد سبک هندی است که دیوان غزلیات او سرشار از تصاویر رنگارنگ است. این رنگینی کلمات در غزل بیدل، تنها شامل تصاویر خیالی با رنگ ها نیست؛ بلکه کاربرد های مختلف واژه رنگ را نیز در بر می گیرد. این که بیدل در تصویر سازی با رنگ چه شگرد های ادبی به کار برده است و چه ترکیبات تازه ای آفریده است و آیا از طریق کاربرد های فراوان رنگ در غزل بیدل می توان به روح و روان شاعر پی برد؛ مسئله ای است که این پایان نامه در پی تحلیل و بررسی آن است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی کارکرد های هنری واژه رنگ و نیز تحلیل کارکرد های معنایی رنگ انجام شده؛ بنابراین ابتدا ساختار ظاهری رنگ و سپس ساختار معنایی آن در غزل بیدل مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است وحجم نمونه ها، به صورت تصادفی ازغزلیات بیدل انتخاب شده است . بخش اول در مورد کلیات موضوع است. در بخش دوم، ارتباط واژه پر کاربرد رنگ در غزل بیدل با عرفان وحدت وجودی این شاعر، بررسی شده و ترکیباتی که وی با این واژه ساخته، دسته بندی و تحلیل شده است. تحقیقات در این حوزه نشانگر بسامد بالای کاربرد واژه رنگ در قالب ترکیبات اضافی است به خصوص ترکیبات« شکست رنگ» و « گردش رنگ» که بیدل آن ها را در راستای عقاید عرفانی خود به کار گرفته است. در بخش سوم این پژوهش، کاربرد های معنایی رنگ در غزل بیدل مورد بررسی قرار گرفته و با مشخص کردن بسامد هشت وضعیت رنگ در نظریه ماکس لوشر و مرتب کردن آن ها به ترتیب فراوانی با تحلیل روانشناسی رنگ ها در دریافت وضعیت درونی و روانی بیدل کوشش شده است. نتایج حاصل از این بخش، نشان دهنده بسامد بالای رنگ سیاه در غزل بیدل است که از غلبه تیرگی و نا امیدی بر زندگی وی حکایت می کند. همچنین قرار گرفتن رنگ زرد و بنفش در قسمت طرد شده ها این نا امیدی و نیز رنج و درد هایی را که بیدل در زندگی خانوادگی، اجتماعی و عرفانی خود متحمل شده بیشتر نمایان می کند.