نام پژوهشگر: سید حبیب الله طباطباییان

راهکارهای ارتقاء کارکردهای مدیریت تکنولوژی در شرکت برق منطقه ای تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1388
  سید امین طاهری   سید حبیب الله طباطباییان

چکیده: نگرش سیستمی موضوعی است که سالهاست مورد توجه مدیران در تمام حوزه های مختلف اعم از فرهنگی و اجتماعی تا اقتصادی و صنعتی قرار گرفته است. مدیریت تکنولوژی نیز یکی از همین حوزه ها می باشد که پردازش های مختلف مرتبط با تکنولوژی در قالب کارکردهای این رشته از مدیریت انجام می شود. نگرش نظام مند، بر وجود عناصر لازم و کافی، تعاملات صحیح و مشخص میان آنها و دریافت بازخورها برای حفظ پایداری مجموعه تاکید دارد. از همین رو در این تحقیق، ابتدا گستره کاری و شمول مدیریت تکنولوژی تعریف شده و سپس کارکردهای مدیریت تکنولوژی که متداول ترین آنها عبارت اند از شناسایی، انتخاب، اکتساب، بهره برداری، محافظت و رها سازی تکنولوژی، و زیر سیستم های نظام را شکل می دهند و ابزارهای عملیاتی آن ها، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شناخته شده اند. پس از آن رویکرد فرآیندی نسبت به این کارکردها مورد توجه قرار داده شده و سیر مطلوب فعالیت های به هم پیوسته برای بهره مندی کامل از منافع تکنولوژی و کاهش مضرات آن، شناسایی شده است. در ادامه مشخص شد که رویکرد پویا نسبت به انجام کارکردهای مدیریت تکنولوژی، بیشترین استقبال را در نظریات اخیر به خود اختصاص داده است بنابراین نحوه مناسب توالی فعالیت ها، بسته به شرایط سازمانی تعیین می گردد و در بسیاری موارد بر اساس این رویکرد پویایی، کارکردها بصورت رفت و برگشتی مورد توجه قرار می گیرند و حلقه هایی در میان زیر سیستم ها ایجاد می شود. با این اندوخته، وضعیت استقرار تئوری تبیین شده در شرکت برق منطقه ای تهران بوسیله مطالعات میدانی و انجام مصاحبه ها و پرسشنامه ها، مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج وضعیت جاری با ابزارهای مناسب نمایش داده شده است. و نهایتاً ضعف ها و قوت های شرایط موجود مشخص شده و راهکارهای بهبود وضعیت موجود برای نیل به شرایط ایده آل مطرح گردیده است. البته شایان ذکر است که در این مطالعه، نطام بهبود یافته که نشان دهنده بخش های مختلف متولی کارکردها، نحوه تعاملات و رویه های سازمانی باشد، تعیین نگردیده است. چرا که این عمل نیاز به مطالعات گسترده تر و متخصصانی در زمینه مهندسی سیستم می باشد.

شیوه مناسب انتقال تکنولوژی در حوزه بیوتکنولوژی (مورد مطالعه:بیوتکنولوژی پزشکی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  امراله دهقانی سانیج   سید رضا سلامی

در دهه های اخیر فاصله کشورهای توسعه یافته صنعتی با کشورهای در حال توسعه در زمینه های صنعتی و تکنولوژیکی از جمله بیوتکنولوژی پزشکی با سرعتی بیش از قبل فزونی یافته و وابستگی غیر قابل انکاری را به وجود آورده است و انتقال تکنولوژی به عنوان یک استراتژی برونگرا برای دستیابی به توسعه اقتصادی در اکثر کشورهای درحال توسعه دنبال می شود. اما در این خصوص توجه به این نکته ضروریست که استفاده از الگوی انتقال تکنولوژی برای کسب تکنولوژی های جدید بدون داشتن علم و تخصص آن نه تنها باعث پیشرفت و پرکردن خلاء تکنولوژی نخواهد شد چه بسا موجب صرف هزینه، زمان و نیروی انسانی نیز خواهد شد. این تحقیق بررسی فرآیند انتقال تکنولوژی در حوزه بیوتکنولوژی پزشکی(داروهای بیوتکنولوژی، واکسن ها و کیت های تشخیص طبی) است و هدف آن تعیین این موضوع است که موسسات و شرکت های خصوصی و دولتی مرتبط با بیوتکنولوژی پزشکی تا چه اندازه فرآیند انتقال کامل بیوتکنولوژی پزشکی را طی کرده اند. و با توجه به روش های اتخاذ شده برای انتقال تکنولوژی در حوزه بیوتکنولوژی پزشکی روش های ارجح برای این کار کدام است.در این تحقیق برای پاسخ گویی به سئوالات فوق ابتدا پروژه های انتقال تکنولوژی همچنین شیوه های انتقال تکنولوژی شناسایی شده و سپس میزان انجام(موفقیت) مراحل شش گانه انتقال تکنولوژی، گزینش، انطباق، جذب، کاربرد، توسعه و اشاعه در هر پروژه مورد بررسی قرار گرفته و از این طریق میزان موفقیت هریک از روش های اتخاذ شده برای انتقال تکنولوژی مشخص شده است و در پایان با استفاده از روش ahp شیوه های استفاده شده برای انتقال تکنولوژی در حوزه بیوتکنولوژی پزشکی رتبه بندی شده اند. در انتها با توجه به نتایج بدست آمده و نیز رتبه بندی انجام گرفته پیشنهاداتی برای رفع نقاط ضعف در فرآیند انتقال تکنولوژی و نیز پیشنهاداتی برای اتخاذ شیوه های مناسب انتقال تکنولوژی در حوزه بیو تکنولوژی پزشکی مطرح شده است.

راه کارهای ارتقاء اثربخشی انجمن های علمی فعال در حوزه مدیریت تکنولوژی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حسابداری و مدیریت 1389
  پیمان حاجی زاده   سید حبیب الله طباطباییان

به منظور توسعه دانش باید بین انتقال دانش با تولید دانش در داخل تعامل و پیوند ایجاد شود، یعنی جسم دانش با روح آن که حاصل برخورد فعال ذهن جمعی با پدیده های اجتماعی و طبیعی است پیوند خورد. روح دانش(روحیه علمی یک جامعه یا اجتماع علمی) مقوله ای درونی است و باید با انجام اموری انتظار شکل گیری آن را کشید و نمی توان آن را انتقال داد. تمثیل روح در اینجا باعث می شود که علم را زنده بدانیم که باید با محیطش ارتباط برقرار کند. به منظور توسعه علمی باید همزمانی دانش با جامعه و نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ... وجود داشته باشد، یعنی علم بتواند نیازهای آنها را برآورده سازد. به عبارتی باید به همزمانی دانش با جامعه برسیم، یکی از راه کارهای دستیابی به این مقوله بسیار مهم توسعه جامعه مدنی از طریق ارتقاء سطح مشارکت مردمی در فعالیت های علمی و اجتماعی است، که در آن نهادهایی بصورت غیر انتفاعی، اما با داشتن ظرفیت علمی لازم در جهت همگامی دانش و علوم دانشگاهی با نیازهای اجتماعی تلاش می نمایند. یکی از این نهادهای بسیار مهم انجمن های علمی می باشند، بنابراین اثربخش بودن این نهادهای علمی در جهت توسعه اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی نقش بسزایی دارد، لذا در تحقیق حاضر تلاش خواهد شد راه-کارهای ارتقاء اثربخشی این نهادهای علمی/غیرانتفاعی احصاء گردد. همچنین بخاطر تمرکز تحقیق حاضر بر توسعه تکنولوژیک، انجمن های علمی فعال در حوزه مدیریت تکنولوژی مدنظر خواهند بود. به منظور شناسایی راه کارهای ارتقاء اثربخشی در وحله اول نیازمند شناسایی اهداف انجمن های علمی هستم لذا در تحقیق حاضر به منظور واقعی بودن این اهداف اقدام به مطالعه قوانین مصوب شده و اهداف تعیین شده برای نهادهای غیرانتفاعی در این قوانین شناسایی شده اند. در ادامه برای سنجش میزان اثربخشی انجمن های علمی فعال در حوزه مدیریت تکنولوژی در جهت این اهداف، اقدام به مصاحبه با مدیران این انجمن ها گردید که با تحلیل محتوی نظرات آن ها، اثربخش بودن یا نبودن آن ها در هرکدام از این اهداف مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت پس از شناسایی حوزه هایی که با عدم اثربخشی مواجه می باشند، با مطالعه ادبیات انجمن های علمی مدیریت تکنولوژی و مصاحبه با متخصصین حوزه سیاست گذاری علم و فناوری و مدیران این انجمن ها راه کارهای متقضی جهت رفع عدم اثربخشی شناسایی گردید و در ادامه برای سنجش میزان موافقت با هرکدام از آن ها در جامعه علمی مدیریت تکنولوژی، نظرات جامعه علمی با استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.

تبینن جایگاه نهادهای میانجی فرابخش در نظام ملی نوآوری، مورد مطالعه: پژوهشکده مطالعات فناوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1393
  عفت نوروزی   سید حبیب الله طباطباییان

در مطالعه حاضر با استخراج ضعف های نظام ملی نوآوری ایران و هم چنین کارکردهای نهادهای میانجی فرابخشی به ارتباط بخشیدن میان این دو مولفه پرداخته شده است. ضعف های نظام ملی نوآوری در 6 دسته تقسیم بندی شده و کارکردهای نهادهای میانجی نیز در 4 دسته مورد دسته بندی قرار گرفت. سپس با تشکیل یک ماتریس، طبق نظر خبرگان به بررسی ارتباط و میزان تاثیر هر دسته از کارکردهای نهادهای میانجی با ضعف های نظام ملی نوآوری ایران پرداخته شد.