نام پژوهشگر: سید حسن علم الهدایی

بررسی میزان اثر بخشی هوش های چندگانه ی گاردنر بر عملکرد حل مسأله ی ریاضی بر اساس طبقه بندی اصلاح شده ی بلوم در دانش آموزان دختر دوم راهنمایی شهر قوچان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  صالحه حامدیان   فریدون رهبرنیا

نظریه ی هوش های چندگانه را «هاوارد گاردنر» در سال 1983 عرضه کرد. به اعتقاد گاردنر همه ی افراد دارای هفت نوع هوش نسبتاً مستقل می باشند، این هوش ها عبارتند از: هوش زبانی/کلامی، هوش منطقی/ریاضی،هوش موسیقیایی، هوش تصویری/فضایی، هوش بدنی/جنبشی، هوش میان فردی، هوش درون فردی. گاردنر در سال 1999 دو نوع دیگر هوش، یعنی هوش طبیعت گرایی و هوش هستی گرایی (وجودی) را مطرح کرد. در این پژوهش، رابطه ی هر یک از هوش های چندگانه با عملکرد حل مسأله ی ریاضی دانش آموزان بر اساس طبقه بنـدی اصلاح شده ی بلوم مورد بررسی قرار گرفت. در سال 2001 ، اندرسون و همکارانش طبقه بندی را که در سال 1956 توسط بنجامین بلوم ارائه شده بود اصلاح نمودند. نمونه ی آماری شامل 206 نفر از دانش آموزان پایه ی دوم راهنمایی شهر قوچان بود که به پرسشنامه ی هوش های چندگانه ی مکنزی (1999) و 120 سوال آزمون عملکرد ریاضی بر اساس طبقه بندی اصلاح شده ی بلوم پاسخ دادند. نتایج نشان داد که هوش های منطقی/ریاضی، فضایی، وجودی، درون فردی و طبیعت گرایی با عملکرد حل مسأله ی ریاضی دانش آموزان بر اساس طبقه بندی اصلاح شده ی بلوم همبستگی مثبت دارند. نتایج این پژوهش می تواند در زمینه ی پیشرفت عملکرد دانش آموزان در حل مسائل ریاضی، یادگیری معنادار، تدریس اثر بخش و همچنین آگاهی هر چه بیشتر دبیران در جهت شناخت بیشتر دانش آموزان و ارائه تدریس متناسب، سودمند واقع گردد.

بررسی میزان اثرگذاری اضطراب ریاضی، دقت ریاضی، نگرش ریاضی، ظرفیت حافظه فعال و سبک های شناختی بر دانشجویان دانشگاه های کشور در سه درس جبر، آنالیز، ریاضی عمومی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم ریاضی 1391
  سعید دانش آموز   سید حسن علم الهدایی

هدف این پایان نامه بررسی اثر بخشی عوامل پیش بینی کننده (اضطراب، دقت، نگرش، حافظه فعال و سبک های شناختی)، به عنوان مولفه های پیشبینی کننده روانشناختی بررفتار ریاضی دانشجو در سه سطح ریاضی عمومی، آنالیز 1 و جبر 1 است و در نهایت ارائه مدلی برای آن می باشد. تاکنون پژوهش هایی در این زمینه در سطح غیر دانشگاهی انجام شده است اما در سطح دانشگاهی هنوز ابهاماتی موجود می باشد. در مدل ارائه شده برای درس ریاضی عمومی ضرایب حافظه فعال و سبک های شناختی در سطح خطای 1 درصد معنی دار می باشد که نشان دهنده وجود رابطه معنی دار میان این متغیر ها با عملکرد ریاضی می باشد و از طرف دیگر متغیرهای اضطراب ریاضی، نگرش ریاضی و دقت ریاضی دارای ضرایب معنی داری در سطح خطای 5 درصد نمی باشند. در مدل ارائه شده برای درس جبر 1 ضرایب اضطراب ریاضی و نگرش ریاضی در سطح خطای 1 درصدو ضریب حافظه فعال در سطح خطای 5 درصدمعنی دار می باشد که نشان دهنده وجود رابطه معنی دار میان این متغیر ها با عملکرد دانشجویان در جبر 1 می باشد و از طرف دیگر متغیرهای سبک های شناختی و دقت ریاضی دارای ضرایب معنی داری در سطح خطای 5 درصد نمی باشند. در مدل ارائه شده برای درس آنالیز 1 ضرایب نگرش ریاضی، حافضه فعال و سبک شناختی در سطح خطای 1 درصدمعنی دار می باشد که نشان دهنده وجود رابطه معنی دار میان این متغیر ها با عملکرد دانشجویان در آنالیز 1 می باشد و از طرف دیگر متغیرهای آضطراب ریاضی و دقت ریاضی دارای ضرایب معنی داری در سطح خطای 5 درصدنمی باشند