نام پژوهشگر: محمد رضا کهنسال

مشارکت مالی کشاورزان در بازار اوراق مشارکت: برآورد درجه مشارکت مالی وسازنده های آن (مطالعه موردی استان خراسان رضوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  خدیجه پارساپور   محمد رضا کهنسال

در این تحقیق عوامل موثر بر میزان خرید اوراق مشارکت توسط کشاورزان در چارچوب الگوی توبیت و با استفاده از داده های مقطع زمانی سال 1388 مربوط به 153 نفر از کشاورزان انتخاب شده به روش نمونه گیری تصادفی ساده در استان خراسان رضوی موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار، مالکیت مزرعه، سهم پس‎انداز از درآمد سالیانه و سود اوراق‎مشارکت بر میزان خرید اوراق‎مشارکت توسط کشاورزان تأثیر مثبت معنی‎دار دارند. همچنین متوسط تجربه کشاورز، فاصله روستا تا بانک عامل توزیع اوراق‎مشارکت، تنوع فعالیت‎های کشاورزی، نداشتن آگاهی در زمینه اوراق‎مشارکت و عدم پرداخت به‎‎موقع سود اوراق‎مشارکت بر میزان خرید اوراق‎مشارکت توسط کشاورزان‎ تأثیر منفی معنی‎دار دارند. کشش کل برای متغیر‎های مستقل سن کشاورز، متوسط تجربه کشاورز، تعداد افراد خانوار، تنوع فعالیت‎های کشاورزی، مالکیت مزرعه، فاصله روستا تا بانک عامل توزیع اوراق‎مشارکت، سهم پس‎انداز از درآمد سالیانه، سود اوراق‎مشارکت، نداشتن آگاهی در زمینه اوراق‎مشارکت و عدم پرداخت به‎موقع سود اوراق‎مشارکت به ترتیب برابر074/2، 433/1-، 162/4، 36/2-، 339/2، 745/2، 495/1، 487/0، 668/2 و 153/4- می‎باشد. با توجه به نتایج مطالعه افزایش آگاهی کشاورزان در زمینه اوراق‎مشارکت، ارائه خدمات مشاوره‎ای برای ارتقاء درآمد‎های کشاورزی، پرداخت به‎موقع سود اوراق‎مشارکت و کاهش هزینه‎های رفت و آمد کشاورزان به بانک عامل توزیع اوراق‎مشارکت پیشنهاد شد.

تعیین ارزش نهایی آب رودخانه کارون در حوضه آبریز شهرستان شوشتر(برای محصولات مختلف) و شناخت عوامل موثر بر آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  قباد عبداللهی آرپناهی   محمد قربانی

آب عامل و محرک اصلی کشاورزی جهان به شمار می رود، به همین دلیل حدود 70 درصد آب مصرفی جهان به آبیاری اختصاص داده شده است، بنابراین آب به عنوان یکی از نهاده های اصلی تولید محصولات کشاورزی جایگاه خاصی در توسعه پایدار این بخش در کشور دارد. با توجه به اینکه علت اصلی تقاضای زیاد آب کشاورزی در کشور برگرفته از اختلاف زیاد میان قیمت تمام شده آب و ارزش نهایی آن است، در نتیجه کشاورزان برای آنکه سود خود را حداکثر کنند درصددند تا قیمت تمام شده آب را به ارزش نهایی آن برسانند. حوضه ی آبریز کارون در جنوب غربی ایران واقع است و بیش از ?? درصد از آب سطحی کشور را دارا می باشد، در نتیجه بدست آوردن ارزش نهایی آب در این حوضه از اهمیت بالایی برخوردار است. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق حوضه ی آبریز شهرستان شوشتر است، که داده های مورد نیاز به صورت میدانی با پرسش از 170 کشاورز جمع آوری شده است. در این تحقیق ابتدا فرض وابستگی همزمان بین جملات اخلال جهت استفاده از سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط آزمون گردید، سپس با توجه به رد این فرض، برای برآورد توابع مختلف، به دلیل همبستگی متغیرهای مستقل به هم، جهت بدست آوردن ضرایب کارا، از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(gls) به جای حداقل مربعات معمولی(ols) استفاده شد. سپس ارزش نهایی آب در سه منطقه؛ حاشیه فرعی رود گرگر، حاشیه اصلی رود کارون(مناطق کوشکک و جنت مکان) و حاشیه فرعی رود شطیط محاسبه شد. نهایتاً در پنج سناریو، اثر تغییرات قیمت آب و مقدار آب، تغییرات هزینه آب با فرض ثابت بودن قیمت آب و سایر عوامل، تغییر همزمان در قیمت و هزینه آب با فرض ثابت بودن سایر شرایط، تغییرات ارزش محصول ناشی از تغییر قیمت و یا عملکرد محصول و تغییرات اقلیمی بر ارزش نهایی آب محاسبه شد. در انتها نیز با توجه به نتایج بدست آمده، سیاست های پیشنهادی ارائه گردید.

ارزشگذاری اقتصادی خدمات پارک ها و فضای سبز (مطالعه موردی:پارک ملت مشهد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیه غفوری   محمد رضا کهنسال

مطالعه حاضر با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و کاربرد مدل دو مرحله ای هکمن به تعیین عوامل موثر بر تمایل به پرداخت و میزان تمایل به پرداخت شهروندان برای خدمات پارک ملت و همچنین برآورد میانگین تمایل به پرداخت آنها جهت استفاده از خدمات پارک پرداخته است و در انتها ارزش خدمات اطلاعاتی و بخشی از خدمات تنظیمی پارک ها و فضای سبز آورده شده است. تعداد نمونه ی لازم در بهار 1391 از طریق تکمیل پرسشنامه و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده محاسبه شد و با استفاده از داده های به دست آمده از 400 پرسش نامه، تحلیل انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین تمایل به پرداخت سالانه برای هر خانوار در مورد خدمات تفریحی، ورزشی، اجتماعی و روانی به ترتیب برابر 329927، 292925، 206617 و 244644 ریال می باشد. همچنین میانگین تمایل به پرداخت سالانه برای هر خانوار جهت بهبود کیفیت هوا، کاهش سر و صدا و کاهش مصرف انرژی به ترتیب برابر 204765، 193660 و 199293 ریال می باشد. ارزش تفریحی و زیبایی شناختی، ورزشی، اجتماعی و روحی روانی پارک ملت به ترتیب تقریباً برابر 52 ، 47، 32 و 38 میلیارد ریال در سال 1391 برآورد شد. همچنین ارزش بهبود کیفیت هوا، کاهش سر و صدا و کاهش مصرف انرژی به ترتیب تقریباً برابر 32، 30 و 31 میلیارد ریال است که در بین کارکردها، کارکرد تفریحی و زیبایی شناختی بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده است. نتایج الگوی دو مرحله ای هکمن در مورد کارکردهای اطلاعاتی نشان می دهد که در مرحله اول متغیرهای توضیحی درآمد، تحصیلات دانشگاهی، مدت زمان رفت و آمد به پارک، هزینه رفت و آمد به پارک و برخورداری از خودرو تأثیر مثبت و معنی دار و متغیر بعد خانوار تأثیر منفی و معنی دار بر روی پذیرش تمایل به پرداخت دارند و در مرحله دوم متغیر توضیحی مدت زمان رفت و آمد به پارک روی میزان تمایل به پرداخت تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین در مورد کارکردهای تنظیمی، در مرحله اول متغیرهای توضیحی درآمد، تحصیلات دانشگاهی و نوع منزل مسکونی تأثیر مثبت و معنی داری بر روی تصمیم به تمایل به پرداخت و متغیر عضویت در سازمانهای زیست محیطی تأثیر منفی و معنی داری بر روی میزان تمایل به پرداخت دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که در بین متغیرهای مورد بررسی در دو مرحله، متغیر درآمد و تحصیلات دانشگاهی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابراین توصیه سیاستی در زمینه بهره مندی از این خدمات، تقویت سطوح درآمدی، به ویژه افراد کم درآمد و همچنین توسعه آموزش و تحصیلات دانشگاهی در بین افراد که می تواند به افزایش تمایل به پرداخت آنها برای استفاده از پارک ها و فضای سبز منجر شود.

بررسی نهادهای بازار، هزینه مبادله و سرمایه های اجتماعی در بازار محصولات کشاورزی(مطالعه موردی شهرستان مشهد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  آزیتا سروری نوبهار   محمد قربانی

هدف این مطالعه بررسی نهادهای بازار، هزینه مبادله و سرمایه های اجتماعی در بازار محصولات کشاورزی(مطالعه موردی شهرستان مشهد) می باشد. برای دستیابی به هدف مورد نظر تعداد 169 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده، از باغداران، معامله گران و بازارهای شهرداری و بازارهای موازی میوه و تره بار شهرستان مشهد تهیه گردید. با استفاده از الگوهای اقتصاد سنجی عوامل موثر بر هزینه های مبادله، سرمایه اجتماعی و نهاد مورد بررسی قرار گرفت. همچنین حاشیه بازاریابی و سهم هر یک از عوامل بازار از قیمت محاسبه گردید. نتایج بررسی های انجام شده بر روی بهره برداران نشان داد که هزینه های بازاریابی، نهادها، سرمایه اجتماعی و سرمایه در گردش رابطه مستقیم با هزینه های مبادله داشتند. هزینه های تولید، داشتن شغل جانبی و استفاده از دلال برای فروش محصول با هزینه های مبادله رابطه عکس داشته اند. همچنین از میان عوامل تأثیر گذار بر سرمایه اجتماعی؛ هزینه های مبادله، مقدار فروش رابطه مستقیم با سرمایه اجتماعی دارد و نیز با افزایش هزینه های بازاریابی، نهاد ها، سرمایه درگردش، سرمایه اجتماعی کاهش می یابد. عوامل بسیاری بر نهاد های بازار موثر بودند که از میان این عوامل هزینه مبادله، هزینه های تولید رابطه مستقیمی با نهاد ها دارند و سرمایه اجتماعی، هزینه های بازاریابی و سرمایه در گردش رابطه معکوس با این مولفه دارد. بررسی های انجام شده مرتبط با معامله گران نشان داد که نهاد، سرمایه اجتماعی، ظرفیت انبار، تعداد روزهای ذخیره محصول در انبار و نیروی کار با هزینه های مبادله رابطه مستقیمی دارند. سن و هزینه های بازاریابی ارتباط معکوسی با هزینه های مبادله دارند.

تعیین الگوی بهینه ی زراعی شهرستان اسفراین در شرایط عدم قطعیت با تأکید بر مدیریت منابع آب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  مهسا بهرامی نسب   آرش دورراندیش

تعیین الگوی بهینه کشت با توجه به منابع دردسترس و در نظرگرفتن شرایط ریسک و نبود قطعیت بخش کشاورزی می تواند کشاورزان، مدیران و برنامه ریزان اقتصادی را در انتخاب نوع محصولات و میزان سطوح کشت آن ها یاری دهد. در مطالعه حاضر برای لحاظ کردن شرایط عدم قطعیت و همچنین تأکید بر محدودیت منابع آب در تعیین الگوی بهینه زراعی، از دو رهیافت برنامه ریزی فازی و برنامه ریزی فازی با ارزش بازه ای استفاده شده است. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق جمع آوری 128 پرسشنامه و مصاحبه ی حضوری با کشاورزان شهرستان اسفراین بصورت نمونه گیری تصادفی ساده، در سال 1392 تهیه شده است. نتایج حاصل از رهیافت فازی نشان می دهد که در حداکثر میزان ریسک و عدم قطعیت موجود (یا بازه ی حاصل از برش 0= ?)، در شرایط خوش بینانه، بیشترین میزان سود ناخالص (به ترتیب 59.5 و 34.5 میلیون تومان برای دو گروه همگن بزرگتر و کوچکتر از 6 هکتار) و در شرایط بدبینانه، کمترین میزان سود ناخالص (به ترتیب 15.7 و 2.9 میلیون تومان برای دو گروه همگن) از الگوی بهینه حاصل خواهد شد. بتدریج با کاهش میزان عدم قطعیت (برش های آلفای بزرگتر)، میزان سود در شرایط خوش بینانه کاهش و در شرایط بدبینانه در هر دو گروه همگن افزایش می یابد. تا جایی که در برش 1= ?، محتمل ترین مقدار سود حاصل خواهد شد که به ترتیب برای دو گروه همگن، حدود 32 و 18 میلیون تومان می باشد. نتایج حاصل از برآورد مدل برنامه ریزی فازی با ارزش بازه ای برای هر دو گروه همگن حاکی از آنست که هم در شرایط خوش بینانه و هم در شرایط محافظه کارانه، در بیشترین میزان عدم قطعیت موجود در منابع آب (یعنی بازه برش [1و0]=?)، کمترین میزان سود ناخالص از الگوی بهینه حاصل می شود. این میزان سود برای گروه های همگن بزرگتر و کوچکتر از 6 هکتار به ترتیب برابر با 38.7 و 20 میلیون تومان در شرایط خوش بینانه و 16.6 و 3.8 میلیون تومان در شرایط محافظه کارانه است. اما به تدریج با کوچکتر شدن بازه آلفا برش که به کاهش عدم قطعیت موجود در منابع آب منجر می شود، سود حاصل از الگوی بهینه افزایش می یابد. به گونه ای که در [0.7 و 0.4]=? بیشترین میزان سودناخالص حاصل می گردد. این مقدار سود برای دو گروه همگن به ترتیب برابر با 43.1 و 24 میلیون تومان در شرایط خوش بینانه و 20.4 و 6.1 میلیون تومان در شرایط محافظه کارانه است. همچنین نتایج حاکی از آنست که میزان استفاده از آب، در الگوی کشت فعلی بیش از مقدار مصرف آب در الگوی کشت بهینه است. ضمن این که محصولات ذرت علوفه ای، لوبیا قرمز و گندم، محصولات بهینه پیشنهادی برای کشت در اکثر سناریوها هستند. لذا پیشنهاد می گردد با ارائه سیاست های حمایتی مانند تقویت سطح پوشش بیمه محصولات کشاورزی و یا قیمت تضمینی برای محصولات، کشت محصولات بهینه ی پیشنهادی، گسترش یافته تا ضمن افزایش سودآوری کشاورزان، از برداشت بیش از حد از سفره های آب زیرزمینی نیز جلوگیری به عمل آید.

کاربرد مدل برنامه ریزی خطی فازی چند هدفه جهت تدوین الگوی بهینه کشت با تأکید بر پایداری منابع آب (مطالعه ی موردی بخش مرکزی شهرستان مشهد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه برادران سیرجانی   محمد رضا کهنسال

تخصیص بهینه منابع آب در کشاورزی امری ضروری است که کشاورزان در عملیات زراعی مزرعه باید بدان توجه کنند. یکی از عوامل مهم که در تخصیص بهینه منابع آب در کشاورزی نقش بسزایی دارد و امروزه بیشتر مدیران از آن در تصمیم گیری ها استفاده می کنند، تعیین الگوی کشت در مزرعه است. در مطالعه حاضر برای تعیین الگوی بهینه کشت و تخصیص بهینه منابع آب در بخش مرکزی شهرستان مشهد (دهستان توس) از برنامه ریزی خطی فازی چند هدفه دو مرحله ای استفاده شد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه ی مورد مطالعه و تکمیل 116 پرسشنامه با استفاده ازنمونه ‎گیری تصادفی ساده، در سال 1391-1392 جمع آوری شد. با به کار گیری تحلیل واریانس بهره برداران نمونه در سه گروه بهره برداران کمتر از 4 هکتار، 4 تا 13 هکتار و بیشتر از 13 هکتار تقسیم و مدل مورد نظر برای هر سه گروه بهره برداران ساخته شد. اهداف فازی مورد نظر در تحقیق حاضر شامل: حداکثر سازی بازده ناخالص و بهره برداری از کودهای آلی و حداقل سازی مصرف آب آبیاری و کود های شیمیایی بود. نتایج حاصل از حل مدل در بهره برداران گروه 1 نشان داد مقادیر بهینه در مدل برنامه ریزی فازی چند هدفه دو مرحله ای در هدف حداکثر سازی بازده ناخالص 19/6896 ده هزار ریال، بهره برداری از کود های آلی 38/827 کیلوگرم و در حداقل سازی مصرف آب آبیاری55/17843 مترمکعب است که این اهداف در مرحله دوم بهبود پیدا کرد. الگوی کشت در صورتی بهینه می شود که بیشترین سطح زیر کشت را به گندم و بعد از آن گوجه فرنگی، چغندر قند، یونجه و زعفران اختصاص داد و کشت جو و پیاز حذف شوند. نتایج حاصل از حل مدل در بهره برداران گروه 2 نشان داد که مقادیر بهینه مدل برنامه ریزی فازی چند هدفه دو مرحله ای در هدف حداکثر سازی بازده ناخالص 01/23942 ده هزار ریال، بهره برداری از کود های آلی 19/3876 کیلوگرم و میزان هدف حداقل سازی مصرف آب آبیاری62/53645 مترمکعب است که این اهداف در مرحله دوم بهبود پیدا کرد. الگوی کشت در این گروه در صورتی بهینه می شود که بیشترین سطح زیر کشت را به سیب زمینی و بعد از آن چغندر قند، جو، پیاز و گندم اختصاص داد و کشت گوجه فرنگی و ذرت را حذف کرد. نتایج حاصل از حل مدل در بهره برداران گروه 3 نشان داد مقادیر بهینه در مدل برنامه ریزی فازی چند هدفه دو مرحله ای در هدف حداکثر سازی بازده ناخالص 30/100701 ده هزار ریال، بهره برداری از کود های آلی 69/10196 کیلوگرم و میزان هدف در حداقل سازی مصرف آب آبیاری60/175157 مترمکعب است که این اهداف در مرحله دوم بهبود پیدا کردند. الگوی کشت در این گروه در صورتی بهینه می شود که بیشترین سطح زیر کشت را به سیب زمینی و بعد از آن جو و گندم اختصاص داد و کشت گوجه فرنگی، پیاز، چغندر قند و ذرت را حذف کرد. میزان هدف کود شیمیایی در هر سه گروه بهره‎بردار نسبت به مرحله اول تغییری نکرده است. نتایج نشان می دهد مدل برنامه ریزی خطی فازی چند هدفه دو مرحله ای در مقایسه با مدل خطی فازی چند هدفه نتایج بهتری در تعیین الگوی بهینه کشت و تخصیص آب آبیاری در منطقه مورد مطالعه دارد. هم چنین نتایج حاکی از آنست که با کاربرد مدل برنامه ریزی خطی فازی چند هدفه دو مرحله ای میزان مصرف آب آبیاری وکود شیمیایی نسبت به الگوی کشت فعلی کاهش و بازده ناخالص نسبت به الگوی کشت فعلی افزایش یافته است. محصولات سیب زمینی، گندم و جو محصولات پیشنهادی برای کشت در اکثر گروه ها هستند. بنابراین در سه گروه ‎ بهره بردار نمونه توصیه می شود که با ارائه سیاست های حمایتی و ایجاد ارتباط بین مراکز اجرایی دولتی مانند جهاد کشاورزی با مراکز تحقیقاتی، کشت محصولات پیشنهادی افزایش یابد تا ضمن افزایش سودآوری و کاهش مصرف کودهای شیمیایی، از برداشت بیش از حد سفره های آب زیرزمینی جلوگیری به عمل آید.