نام پژوهشگر: مرتضی گرجی دوز

تعیین عوامل موثر برکارایی روش شستشوی رحم گاو های مبتلا به عفونت رحمی مزمن
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده دامپزشکی 1390
  ابوالقاسم صفدری   مرتضی گرجی دوز

اندومتریت مزمن یکی از مهمترین عواملی است که سبب ایجاد ناباروری در گاو شیری می شود. اندومتریت های مزمن مواردی از انواع اندومتریت هستند که در آنها به دلیل تداوم حضور پاتوژن ها و ناکارآمد بودن درمان های احتمالی تهاجم سلول هایی مانند فیبروبلاست و لنفوسیت و دژنرسانس و کیستیک شدن سلول های رحمی امکان باروری و پاسخ به درمان را کاهش می دهند. شستشوی رحم با مکانیسمهای مختلفی می تواند سبب پاکسازی و بر طرف نمودن عفونت ها ی رحمی شود . در این تحقیق به منظور بررسی نتایج حاصل از درمان پس از لاواژ گاوهای مبتلا به عفونت رحمی مزمن با انواع آنتی بیوتیک داخل رحمی صد راس گاو مبتلابه عفونت رحمی مزمن در یکی از گاوداریها ی صنعتی اطراف تهران انتخاب شدند . انتخاب این دامها با نظر دامپزشک متخصص و بر اساس وجود ترشحات رحمی غیر طبیعی پس از سه بار اقدام به درمان و یا آبستن نشدن پس از درمان انجام شد. در دامها ی مورد استناد، شستشوی رحم (حداقل 2 بار) و با به کارگیری نرمال سالین استریل (50 میلی لیتر در هر دفعه) انجام شد. پس از شستشو از تجویز آنتی بیوتیک داخل رحمی (پنی سیلین 15 = n ،اکسی تتراسایکلین 16n= ، آمپی سیلین 44n= ،آموکسی سیلین8n=،اکسنل 17n=) و هورمون پروستاگلندین f2? (1، 3، 5روز پس از شستشو) نیز استفاده شد. گاوها درصورت بهبود از عفونت ظاهری در استروس تلقیح شدند.آزمون دقیق فیشر اختلاف pregnancy rate را در استفاده از پنی سیلین(33%)،اکسی تتراسایکلین (37.5%)،آمپی سیلین( 45.45%)،آموکسی سیلین( 50%)،اکسنل(65% ) معنی دار ندانست(p=0.9) . آزمون آنالیز واریانس اختلاف میان روزهای درمان تا آبستنی در پنی سیلین(92)،اکسی تتراسایکلین (76)،آمپی سیلین(92)،آموکسی سیلین( 70)،اکسنل(62) را معنی دار ندانست(p=0.08) از این مطالعه نتیجه گیری شد تحقیقات با تعداد بیشتر مورد نیاز است ولی در شرایط این مطالعه بهترین آنتی بیوتیک برای استفاده پس از لاواژ رحمی اکسنل و ضعیف ترین آن ها پنی سیلین جی است. کلمات کلیدی: عفونت های رحمی مزمن ،شستشوی رحم ، آنتی بیوتیک داخل رحمی ،گاوهای شیری

بررسی تغییرات بیوشیمیایی سرم خون در گاوهای مبتلا به جا به جایی شیردان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده دامپزشکی 1390
  علیرضا نیکنام صنوبری   صمد الطف الله زاده

جابه جایی شیردانشایع ترین بیماری شیردان است ودر گله های گاوهای شیری به خصوص گله های پرتولید شیوع بالایی دارد. این اختلال در تمام مناطق دنیا اتفاق می افتد ولی با این وجود در مناطقی که حیوان در سیستم بسته نگهداری می شود و پس از زایمان برای تولید شیر بیشتر، جیره ای با مواد کربوهیدراته بالا دریافت می کند شیوع بیشتری دارد و در سیستم چراگاهی شیوع بسیار پایینی دارد. تغذیه و جیره غذایی در وقوع این اختلال اهمیت زیادی دارد ولی با این وجود عوامل متعدد دیگری نیز در وقوع این اختلال گوارشی نقش دارند واین بیماری در زمره بیماری های چند عاملی قرار می گیرد. عواملی چون مقدار زیاد مواد کربوهیدراته در حوالی دوره زایمان، فعالیت بدنی کم، میزان کلسیم سرمی پایین، اسید های چرب فرار بالا، کتوز، کبد چرب، بیماری های همزمان و بسیاری از عوامل دیگر دست در دست هم می دهند تا شرایط را برای وقوع جابه جایی شیردان مساعد کنند.مشخص شده است که می توان برای پیش گویی وقوع این بیماری در گاوهای شیری از برخی فاکتورهای خونی استفاده کرد ولی با این وجود هنوز هم مطالعات زیادی در این باره انجام می شود. این مطالعه بر روی 30 راس گاو مبتلا به جابه جایی شیردان در شهرهای مشهد و گرمسار انجام شده است که از این 30 مورد 20 نمونه از شهر مشهد و 10 نمونه از شهر گرمسار جمع آوری شده است که از این 30نمونه 29 مورد lda و 1 مورد rda می باشد. پس از نمونه گیری نمونه ها به آزمایشگاه ارسال شده و آزمایشات nefa،bhba ،ast ، کلسیم، منیزیم و فسفر انجام شد و نتایج حاصله به وسیله آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج حاصله از این مطالعه اختلاف معنی داری را بین مقادیر سرمی کلسیم گاوهای مبتلا به جا به جایی شیردان نسبت به گاوهای سالم گروه شاهد نشان میداد به طوری که گاوهای مبتلا به جا به جایی شیردان دچار یک هیپوکلسمی خفیف بودند. عیار سرمی فسفر در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری پایین تر از گروه شاهد بود ولی در محدوده طبیعی قرار داشت. مقدار سرمی منیزیم تفاوت معنی داری با گروه شاهد نداشت و عیار سرمی nefa، bhba و ast به طور بسیار معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. در مقایسه نتایج بین گروه های زایمانی مختلف هیچگونه اختلاف معنی داری را بین مقادیر سرمی کلسیم، فسفر و منیزیم گاوهای گروه های مختلف زایمانی مبتلا به جا به جایی شیردان با یکدیگر دیده نشد.مقایسه مقادیر سرمی nefa در گروه زایمان مختلف در گاوهای مبتلا به جا به جایی شیردان نشان داد که عیار این عامل بیوشیمیایی در سرم خون گاوهای یک شکم زایمان کرده به طور معنی داری از مقادیر سرمی آن در گاوهای دو شکم و سه شکم پایین تر می باشد. عیار سرمی bhba خون گاوهای شکم اول مبتلا به جا به جایی شیردان به صورت معنی داری از گاوهای مبتلا به جا به جایی شیردان سه شکم زایمان نموده پایین تر بود اما بین عیار این فاکتور شیمیایی در دو گروه شکم اول و دو شکم زایمان نموده هیچگونه اختلاف معنی داری وجود نداشت.همچنین میانگین مقادیر سرمی bhba و ast در گاوهای شکم دوم مبتلا به جا به جایی شیردان به طور معنی داری از گاوهای شکم سوم و مبتلا به این بیماری کمتر بود.

تعیین ارتباط عوامل موثر بر بروز سندرم گوساله ضعیف با بقا، سلامتی و کفایت تولید مثلی دام
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده دامپزشکی 1391
  محمد جعفر رنجبران لودریچه   مرتضی گرجی دوز

در گله گاو شیری با گوساله های ضعیفی روبرو هستیم که گرچه زنده اند ولی کیفیت لازم را برای رشد و بقا در گله ندارند و در آینده ای نزدیک ولی نامعلوم می میرند. سندرم گوساله ضعیف یکی از پیچیده ترین و مبهم ترین اشکال ابتلای گوساله نوزاد است که با در بر گرفتن عوامل مستعد کننده فراوان، دارای گستردگی وقوع زیاد و تعاریف متعددی است. نداشتن علائم بالینی اختصاصی، غیر عادی نبودن نتایج آزمایشات کلینیکال پاتولوژی و ضایعات پاتولوژیک و ناتوانی در مقصر دانستن یک عامل به تنهایی در ایجاد سندرم گوساله ضعیف امر تشخیص قطعی آن را تقریبا غیر ممکن ساخته است. این تحقیق با هدف پیدا کردن معیارهای مناسب جهت تعریف و شناسایی به موقع گوساله ضعیف در سطح گاوداری های صنعتی ایران به ثبت مهمترین رخدادهای زندگی 1541 گوساله از بدو تولد تا زمان تلقیح منجر به آبستنی طی 5/2 سال (از 1/1/88 تا 31/6/90) در یکی از گاوداری های صنعتی بزرگ اطراف ورامین با (زایش سالانه 1200 راس) پرداخته است. در این مطالعه ساعت و تاریخ تولد، جنس، نحوه زایمان، یک یا دو قلو بودن، وزن تولد، زمان و مقدار دریافت ماک، سن و وزن از شیرگیری، بیماریها(شامل: اسهال،پنومونی،موارد عفونی،پلی آرتریت و بقیه بیماری ها)از بدو تولد تا زمان تلقیح، وضعیت بند ناف(شامل : خونریزی،فتق و عفونت بند ناف) شکم مادر، زمان اولین تلقیح و تلقیح منجر به آبستنی و سن حذف از گله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده در این تحقیق به طور خلاصه عبارتند از : 1) تاثیر تلیسه بودن یا نبودن مادر بر تولد گوساله ضعیف معنادار نیست(p=0.1). 2) سن اولین تلقیح و تلقیح منجر به آبستنی در دو گروه سالم و ضعیف اختلاف معنی داری نداشت(p=0.58 و p=.029). 3) تاثیر تعداد زایمان از شکم 1 الی 9 بر تولد گوساله ضعیف معنی دار بوده است(p=0.03). 4) از متولدین ماه های مختلف سال فقط در دو ماه خرداد و تیر تعداد گوساله های سالم و ضعیف تفاوت معنی داری داشته است(p=0.01 و p=0.002). 5) زمان تولد (به تفکیک 12 ساعت روز و شب) بر تولد گوساله های ضعیف تاثیر معنی داری نداشته است(p=0.9). 6) دو قلو زایی با تولد گوساله های ضعیف ارتباط معنی داری نداشت(p=0.19). 7) جنسیت تاثیر معنی داری روی تولد گوساله ضعیف ندارد(p=0.2). 8) وزن تولد تاثیر معنی داری روی تولد گوساله ضعیف ندارد(p=0.1). 9) بررسی فراوانی گوساله های مبتلا به سندرم گوساله ضعیف در درجات مختلف سخت زایی نشان داد که با افزایش شدت سخت زایی میزان ابتلا به سندرم گوساله ضعیف افزایش می یابد(p=0.00). 10) میانگین آغوز مصرفی در 6 ساعت اول پس از تولد بر وقوع سندرم گوساله ضعیف تاثیر معنی داری داشته است(p=0.00). 11) گوساله هایی که مبتلا به خونریزی بند ناف پس از تولد شدند دارای شانس بیشتری برای ابتلا به سندرم گوساله ضعیف هستند(p=0.00). 12) بروز بیماری های عفونی هفته اول بین دو گروه اختلاف معنی داری داشته است(0.00) و در بروز بیماری های دیگر در سنین مختلف ارتباط معنی دار نبوده است. 13) اختلاف معنی داری در سن و وزن از شیرگیری بین گوساله سالم و ضعیف وجود نداشت(p=0.89 و p=0.57). 14) سن حذف از گله در تمام گروه های روز اول، هفته اول، ماه اول، ماه دوم و سوم و پس از آن در دو گروه سالم و ضعیف دارای اختلاف معنی داری بوده است(p=0.00).

مطالعه اثر استفاده همزمان با تلقیح، ماده heifer plus بر میزان ماده زایی و باروری
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده دامپزشکی 1391
  رامین جیحونی   مجید محمدصادق

به منظور بررسی تاثیر استفاده از داروی هیفرپلاس در داخل رحم پس از تلقیح مصنوعی برمیزان ماده زایی تعداد 1524 راس گاو و تلیسه غیر آبستن آماده برای تلقیح، متعلق به یکی از دامپروری های صنعتی اطراف تهران در سال 91 مورد بررسی قرار گرفتند. 312 راس به عنوان گروه تیمارداروی داخل رحمی هیفرپلاس را پس از تلقیح دریافت کرده و 1212 راس به عنوان گروه کنترل داروی داخل رحمی هیفرپلاس را دریافت نکردند. در گروه تیمار155 راس از گاوها آبستن شدند و 157 راس غیر آبستن باقی ماندند و در گروه کنترل 468 راس از گاوها آبستن شدندو 744 راس غیرآبستن باقی ماندند. ازمون مربع کای اختلاف را معنی دار دانست (p= 0.00) . جنس نوزاد در گروه تیمار از 28 راس تلقیح و درمان شده 10 راس ماده و 18 راس نر بود ولی در گروه کنترل از 31راس تلقیح شده 13 راس ماده و 18 راس نر بود. آزمون مربع کای اختلاف را معنی دار ندانست (p>0.05)

اثر اسهال در دوره نوزادی بر آینده تولیدی و تولید مثلی گاوهای شیری هلشتاین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1393
  فاطمه آقاکشمیری   نیما فرزانه

اسهال گوساله ها رایج ترین بیماری گله های شیری ایران است. جهت ارزیابی آثار اسهال گوساله ها بر عملکرد تولیدی و تولیدمثلی ناشی از آن رکوردهای 700 راس گاو شیری (350 راس دارای سابقه اسهال طی اولین ماه زندگی آن ها و 350 راس بدون این تاریخچه) که در گله از بدو تولد حضور داشته اند بدست آمدند. برای هر گاو فصل تولد، وزن تولد (زیر 35، بین 35 تا 40، بین 40 تا 45 و بیشتر از 45 کیلوگرم)، وضعیت تولد (نرمال، سخت زایی ملایم و سخت زایی شدید)، وضعیت ابتلا به بیماریها طی اولین ماه زندگی آن ها (اسهال، پنومونی و سایر بیماری ها)، وضعیت ابتلا به بیماریها در فاصله اولین ماه تولد تا اولین زایش، فاصله بین تولد تا اولین تلقیح (روز)، فاصله تولد تا گیرایی (روز)، فاصله بین تولد تا اولین زایش (روز)، وضعیت زایمان (نرمال، سقط، سخت زایی خفیف و سخت زایی شدید) و میزان تولید شیر 305 روزه در اولین دوره شیرواری ثبت گردیدند. مدل خطرات متناسب کاکس نشان داد که گاوهای با سابقه اسهال در اولین ماه زندگی خود، دارای فاصله تولد تا گیرایی بیشتری هستند [hazard ratio: 0.85 (95% ci: 0.73 –0.99)] و همچنین فاصله تولد تا اولین زایمان [hazard ratio: 0.84 (95% ci: 0.72 –0.98)] بیشتری نسبت به آن هایی که به اسهال مبتلا نشده بودند داشتند .(p<0.04)همچنین گاوهایی که در تابستان متولد شده بودند و آن هایی که سخت زایی داشتند فاصله تولد تا گیرایی و فاصله تولد تا اولین زایمان کوتاهتری به ترتیب، نسبت به آن هایی که در بهار متولد شده بودند و نیز آن هایی که بصورت نرمال به دنیا آمده بودند، داشتند .(p<0.05) ارزیابی فاکتورهایی که میزان تولید شیر را در اولین دوره شیرواری تحت تاثیر قرار می دهند با استفاده ازgeneral linear model نشان داد که گاوهایی که با وزن کم (کمتر از 35 کیلوگرم) متولد می شوند، بطور معنی دار در اولین دوره شیرواری خود میزان شیر 305 روزه کمتری نسبت به آن هایی که با وزن 40 تا 45 کیلوگرم و بیشتر از 45 کیلوگرم متولد شده بودند، تولید می کنند(p<0.05). این یافته ها نشان دادند که وقوع اسهال گوساله ها و برخی شاخص های فردی تلیسه ها می توانند عملکرد تولیدمثلی متعاقب آن و نیز تولید در اولین شیرواری گاوهای شیری را تحت تاثیر قرار دهند که به لحاظ اقتصادی بسیار با اهمیت است.