نام پژوهشگر: عبدالحسین دلیمی اصل

ارزیابی ایمنی زایی پلاسمیدهای کدکننده ژنهای lack (leishmania homologue of receptor for activated c kinase) و tsa (thiol specific antioxidant) لیشمانیا ماژور در موش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1398
  اوغل نیاز جرجانی   فاطمه غفاری فر

لیشمانیوزیس جزء بیماریهای عفونی– انگلی مهم دنیاست که توسط تک یاخته های نسجی خونی داخل سلولی اجباری از جنس لیشمانیا ایجاد می شود. افرادی که زخم های سالک آنها خوب شده باشد، در برابر این بیماری محافظت می شوند. واکسنهای dna، نوع جدیدی از واکسنها هستند که باعث بیان پروتئین در سلولهای پستاندران می شوند. واکسنهای dna با استفاده از یک یا چند ژن می تواند ایمنی سلولی و هومورال را تحریک کنند. (leishmania homologue of the receptor for activated c kinase ) lack، یک پروتئین kda 36 است که در فرمهای پروماستیگوت و آماستیگوت انگل در گونه های مختلف لیشمانیا به مقدار بالایی وجود دارد.lack ، پاسخهای ایمنی سریعی برعلیه انگل ایجاد می کند. بنابراین این ژن برای تهیه آنتی ژن ریکامبیننت مناسب بوده و کاندیدای خوبی به عنوان واکسن dnaعلیه لیشمانیا ماژور می باشد، این مطالعه با هدف کلون نمودن ژن lack لیشمانیا ماژور ایران جهت تولید پروتئین نوترکیب برای ساخت واکسن انجام شده است. در این تحقیق، dnaاز سویه استاندارد ایرانی لیشمانیا ماژور (mrho/ir/75/er) استخراج و ژن lack با استفاده از روش pcr تکثیر شد. سپس قطعه bp 939 تکثیر شده در پلاسمیدptz57r/t کلون شد. پلاسمید نوترکیب در باکتری e.coli سویه tg1 ترانسفورم و توالی یابی شد. آنالیز تعیین توالی ژن lack لیشمانیا ماژور کلون شده در پلاسمید ptz57r/t مشخص کرد که قطعه ایbp 939 در این پلاسمید کلون شده است و ژن کلون شده، ژن lack لیشمانیا ماژور است، این سویه ایرانی 89% با سویه موجود در gene bank با کد lmjf28.2740 شباهت دارد. همچنین ژن lack در پلاسمید یوکاریوتیک بیانی pcdna3 کلون شد. کلونینگ ژن lack در پلاسمیدهای ptz57r/t و pcdna3 توسط روشهای pcr و برش آنزیمی تأیید شد. در این بررسی بیان پروتئین lackدر محیط کشت سلولی choمورد ارزیابی قرار گرفت. بیان ژن lack در سلول یوکاریوتیک توسط روشهای sds-page و وسترن بلات تأیید شد. نتایج بررسی ایمنی هومورال و سلولی به دنبال ایمنی زایی و بعد از چالش نشان داد که میانگین od آزمایش الایزا برای اندازه گیری igg توتال و مقدار ifn-? در سرم موشهای گروه های ایمن شده (pclack، pclack+pctsa+pcaggs-il12) بیشتر از گروههای کنترل است و اختلاف معنی داری بین آنها وجود دارد (با حدود اطمینان 95% و p?0.05) و مقدار il-4 در سرم موشهای گروه های ایمن شده کمتر از گروههای کنترل است و اختلاف معنی داری بین آنها وجود دارد (با حدود اطمینان 95% و p?0.05). اندازه قطر زخم و وزن پس از چالش با 106 × 2 پروماستیگوت در گروه های ایمن شده به ترتیب کمتر و بیشتر از گروه های کنترل بود و اختلاف معنی داری بین آنها وجود داشت (با حدود اطمینان 95% و p?0.05)، همچنین نتایج بدست آمده نشان داد که میزان بقاء موشهایی که با پلاسمید ریکامبینانت ایمن سازی شدند با گروه کنترل اختلاف معنی دار دارند. واکسنهای dna (pclack، pclack+pctsa+pcaggs-il12) قادر به ایجاد حفاظت علیه عفونت لیشمانیا ماژور می باشد ولی نیاز به مطالعه در افزایش اثردهی این واکسنها وجود دارد.

طراحی و توسعه روش nasba-elisa جهت شناسایی و سنجش تعداد انگل لیشمانیا در زخم پوستی قبل و بعد از درمان با گلوکانتیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  شهناز شیربازو   عبدالحسین دلیمی اصل

چکیده هدف:انگل لیشمانیاماژور انگل تک یاخته ای تاژکدار ، با تنوع بیش از 20 گونه دارای گسترش جهانی می باشد. این انگل عامل بیماری لیشمانیازیس پوستی (cl) در انسان است. برای تشخیص این بیماری استفاده از روش های مولکولی حساس تر از روش های میکروسکپی است. استفاده از روش nasba بدلیل شناسائی انگل زنده دارای ویژگی بالائی است. هدف از این مطالعه استفاده ازتکنیک مولکولی ایزوترمال nasba (nucleic acid sequence-based amplification) در تشخیص انگل زنده لیشمانیاماژور در شرایط محیط کشت و از زخم موشهای آلوده به لیشمانیا ماژور بوده است. مواد و روش ها: پس از تکثیر انگل در محیط اختصاصی nnn و rpmi تخلیص rna از مرحله پروماستیگوت و همچنین از زخم پوستی موشهای آلوده به لیشمانیاماژور به عمل آمد واز تکثیر ژن 18s rrna برای ارزیابی روش nasba در تشخیص انگل زنده قبل و بعد از درمان با گلوکانتیم استفاده گردید. باند حاصل از تکثیر ژن اختصاصی 18s rrna ، بر روی ژل آگاروز و همجنین با تکنیک الیزا مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر این از تکنیکهای real time pcr و rt-pcr برای شناسائی انگل در زخم پوستی موشهای آلوده به لیشمانیا ماژور قبل و بعد از درمان با گلوکانتیم استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که rnaی تخلیص شده از پروماستیگوت، دارای قطعه bp 1200 با سه باند ] s? 24، 28s rrnas [ 24 s?و 18s rrna می باشد. ژن اختصاصی 18s rrna انگل لیشمانیا در ناحیه 200 جفت بازی برای شناسایی پروماستیگوت انگل لیشمانیاماژور در روش nasba، قابل استفاده بودو اما این روش در شناسائی انگل زنده در زخم پوستی موشهای الوده به لیشمانیا ماژور قبل و بعد از درمان با گلوکانتیم از کارائی لازم بر خوردار نبوددر صورتیکه تکنیکهای real time pcr و rt-pcr در شناسائی انگل کارائی بهتری داشتند. نتیجه گیری: گرچه nasba روشی ایده آل در تشخیص سلول زنده توصیف شده است ولی این روش فقط برای شناسائی انگل زنده در مرحله پروماستیگوت حاصل از کشت کارائی دارد. استفاده از این تکنیک برای شناسائی انگل زنده در زخمهای پوستی ناشی از لیشمانیا ماژور بعلت کم بودن تعداد انگل از حساسیت لازم بر خوردار نیست در این رابطه می توان از تکنیکهای real time pcr و rt-pcr با کارائی بیشتر استفاده کرد. واژگان کلیدی: لیشمانیا ماژور، روش nabsa، ژنrna r 18s، real time pcr ، rt-pcr

بررسی تاثیر آلودگی به توکسوپلاسما گوندی بر پارامترهای تولید مثلی رت نر آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  امیر عبدلی   عبدالحسین دلیمی اصل

توکسوپلاسموزیس یکی از عفونت هایی است که تاثیرات بسیاری بر سیستم تناسلی جنس مونث دارد و سبب سقط جنین می گردد اما مطالعات بسیار اندکی در مورد تاثیر توکسوپلاسموزیس بر باروری و سیستم تناسلی جنس مذکر صورت گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آلودگی توکسوپلاسما گوندی بر پارامتر های تولید مثلی رت بالغ بوده است. در این مطالعه از 56 سر رت بالغ استفاده شد، 35 سر رت مورد بوسیله تاکی زوئیت های سوش rh توکسوپلاسما گوندی آلوده شدند. سپس در روزهای 10 تا 70 پس از آلودگی و هر 10 روز، 5 سر رت مورد و 3 سر رت کنترل را کشته و پارامترهای اسپرم (تعداد، درصد تحرک، زنده بودن و مورفولوژی غیر طبیعی)، درصد نسبی وزن بیضه به بدن، تستوسترون سرم و داخل بیضه، ldh سرم و داخل بیضه و میزان فروکتوز وزیکول سمینال مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی تائید آلوده شدن رت ها، کیت igg elisa طراحی و ارزیابی گردید. آنالیز آماری داده ها با استفاده از آزمون mann-withney u مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری p<0.05 در نظر گرفته شد. نتایج این بررسی نشان داد، تحرک اسپرم، زنده بودن اسپرم و تعداد اسپرم از روز 10-70، 10-60 و 20-60 پس از آلودگی، کاهش معنی دار و درصد اسپرم های غیر طبیعی در روز های 30-50 پس از آلودگی افزایش معنی داری در رت های آلوده داشت(p<0.05) . درصد نسبی وزن بیضه به بدن در رت های آلوده و کنترل اختلافی نداشت (p>0.05). تستوسترون سرم و داخل بیضه فقط در روز 10 بعد از آلودگی کاهش معنی داری داشت (p<0.05). ldh سرم در روز 10 پس از آلودگی افزایش معنی دار و ldh داخل بیضه در روز 30 پس از آلودگی کاهش معنی داری نشان داد(p<0.05) . میزان فروکتوز وزیکول سمینال از روز 10 تا 50 پس از آلودگی کاهش معنی داری در رت های آلوده نشان داد (p<0.05). با توجه به نتایج به دست آمده، توکسوپلاسموزیس می تواند باعث اختلال در اسپرماتوژنز و باروری رت بالغ شود.

بررسی اثر داروی آرتمیزینین به صورت in vivo و in vitroبر روی لیشمانیا ماژور و سنجش میزان سایتوکین های تولید شده توسط لنفوسیتهای موشهای آلوده پس از درمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  فرزاد عیسوند حیدری   فاطمه غفاری فر

سالک یا لیشمانیوز جلدی،یکی از بیماریهای اندمیک و شایع در برخی از نقاط کشور ماست. این عارضه پوستی،یک بیماری انگلی است که توسط تک یاخته ای به نام لیشمانیا ایجاد می شود و از طریق نیش پشه خاکی به انسان منتقل می گردد. پس از گزش پشه و طی دوره کمون، زخمی ایجاد می شود که پس از گذشت حدود یک سال،معمولا بهبود یافته و از خود جوشگاهی باقی می گذارد. با توجه به اینکه درمانهای موجود کاملا موثر نبوده و بعضاً دارای عوارض جانبی هستند، تلاش برای یافتن روشهای درمانی جدید و موثر موسسات تحقیقاتی جهان ادامه دارد. در این مطالعه سعی شده است داروی آرتمیزینین با مقادیر مختلف برای درمان این بیماری در محیط آزمایشگاهی و در مدل حیوانی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا دارو در محیط in vitro مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس میزان دوز موثر ic50 بر روی پروماستیگوت های سوش استاندارد لیشمانیا ماژور(mrho/ir/75/er)، که برابر با mg/ml 25 بود، مشخص گردید. سپس موشهای نژاد balb/c به صورت زیر جلدی به میزان ml) 1/. با 106´ 2) پروماستیگوت زنده l.major در قاعده دم عفونی شده و پس از 40-35 روز زخم سالک در آنها کاملا ظاهر شد سپس به 5 گروه شامل 2 گروه تحت درمان به روش پماد موضعی و تزریق داخل صفاقی و 3 گروه شاهد(شاهد سالم، شاهد آلوده بدون درمان، شاهد وازلین) تقسیم شدند و سپس با مقادیر مشخص (mg/ml 25به ازای هر گرم از وزن بدن موش ) برای مدت شش هفته،درمان به شکل موضعی،2 بار در روز(هر 12 ساعت) و تزریق یکبار در روز به مدت 40 روز انجام گرفت. برای بررسی میزان تاثیر دارو به فاصله هر 4 روز قطر زخم و وزن موشها در طول دوره درمان، میزان مرگ و میر موشها، میزان سایتوکین ها، مورد بررسی قرار گرفت. که داروی استفاده شده به صورت ترکیب پمادی به طور موثری سبب کاهش قطر زخمها گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان بقاء موشها یی که تحت درمان پماد موضعی قرار گرفتند با گروه کنترل اختلاف معنی دار دارند. نتایج آزمون دانکن نشان-دهنده آن است که میانگین il-4 وifn-? گروه درمان پمادی به صورتی معنی دار بالاتر از سایر گروه هاست (05/0>p). امید است در آینده،تحقیقات بیشتری بر روی بیماری سالک انجام گیرد و دارویی با عوارض کمتر و تاثیر درمانی بیشتر در اختیار مبتلایان به سالک قرار گیرد.

ارزیابی ایمونولوژیکی پلاسمید حاوی ژن کد کننده eg95 ایزوله ایرانی اکینوکوکوس گرانولوزوس در موش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  شهاب الدین سروی   عبدالحسین دلیمی اصل

اکینوکوکوس گرانولوزوس echinococcus granulosus سستود انگلی می باشد که باعث ایجاد بیماری کیست هیداتید در انسانها در سراسر دنیا می شود. ایران یکی از مناطق اندمیک عفونت در دنیا بوده، که این مسئله بیانگر اهمیت و حضور بیماری در این کشور می باشد. واکسیناسیون به عنوان یکی از راههای پیشگیری مورد استفاده قرار می گیرد و ژن کد کننده پروتئین eg95 می تواند به عنوان یک هدف مناسب جهت ساخت واکسن dna برای پیشگیری از این بیماری باشد. هدف از انجام این پژوهش کلونینگ ژن کد کننده پروتئین eg95 در وکتور بیانی pcdna3 و سپس استفاده از این پلاسمید نوترکیب به عنوان واکسن dna در موش balb/c و ارزیابی ایمونولوژیکی این واکسن نوترکیب در موش بود. در این تحقیق پس از استخراج rna total از پروتواسکولکس انگل و تبدیل آن به cdna، در طی واکنش rt-pcr ژن کد کننده پروتئین eg95 تکثیر شده و محصول pcr در ptz57r/t کلون گردیده و سپس تعیین توالی شد. نتایج نشان داد که که قطعه ای bp492در پلاسمید مذکور کلون شده و قطعه کلون شده ژن eg95 انگل اکینوکوکوس گرانولوزوس است. سپس این ژن در pcdna3 ساب کلون گردیده و بعد از ترانسفکت کردن این پلاسمید نویرکیب در سلول یوکاریوتیک(cho) بیان این ژن به روشsds-page و western blot تایید شد. در این مطالعه به منظور بررسی پاسخهای ایمنی هومورال و سلولی 90 موش balb/c ماده in bred با پلاسمید حاوی این ژن ایمن سازی شدند . ایمونیزاسیون 3 بار به فواصل 3 هفته ای انجام شد . نتایج بدست آمده نشان داد که در ایمنی همورال با اندازه گیری igg total و اندازه گیری ایزوتایپ igg2a و igg1 اختلاف معنی دار را بین گروههای مورد و کنترل وجود ندارد(p?0.05). اندازه گیری ifn-? نشان دهنده مقادیر بالایی از این سایتوکائین بوده ولی اندازه گیری il4 نشان دهنده مقدار پایین این سایتوکائین است. در بررسی میزان رشد کیست در بدن موشها مشاهده شد گروههایی از موشها که واکسن نوترکیب pceg95 را همراه با دو ادجوانت pcil-12 و mmt دریافت کرده بودند، تعداد و اندازه کیست در آنها کمتر از سایر گروهها بود. با توجه به نتایج، واکسن dna حاوی ژن eg95 قادر به ایجاد حفاظت کامل بر علیه تشکیل کیست هیداتید نمی باشد. همچنین یافته های این مطالعه نشان داد که استفاده از آدجوانت های pcil-12 و mmt همراه با واکسن dna حاوی ژن eg95 تغییر معنی داری در پاسخهای ایمنی سلولی ایجاد می کند.

شناسایی مولکولی ایزوله های گاوی و گوسفندی فاسیولا با استفاده از ناحیه (its(rdna
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  محمود محامی اسکویی   عبدالحسین دلیمی اصل

فاسیولیازیس، یکی از مهمترین بیماری های انگلی مشترک بین انسان و دام می باشد که به لحاظ مشکلات بهداشتی و خسارت های اقتصادی فراوان در مناطق مختلف دنیا مورد توجه قرار دارد. به لحاظ اهمیت فاسیولیازیس در ایران از نظر پزشکی، دامپزشکی و اقتصادی، مطالعه حاضر در جهت شناسایی مولکولی ایزوله های گاوی و گوسفندی فاسیولا و مقایسه آن با شاخص های مورفومتریک در ایران طراحی شد. در این مطالعه، به منظور جمع آوری انگل های فاسیولا از کبدهای گوسفندان و گاوهای کشتار شده، از کشتارگاه های 6 استان کشور واقع در مناطق مختلف جغرافیایی ایران نمونه گیری به عمل آمد. 21 شاخص و نسبت استاندارد مورفومتریک از انگل های فاسیولا تعیین شده و مورد بررسی قرار گرفتند. شاخص های مورفومتریک 420 انگل فاسیولای بالغ پس از اندازه گیری و محاسبه به نرم افزار spss منتقل و با استفاده از آزمون های one-way anova و t-test تجزیه و تحلیل شدند. در این مطالعه پنج روش مختلف فنل کلروفرم، chelex، ctab، ish-horowicz و کیت جهت استخراج dna از انگل های فاسیولا مورد استفاده، مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) برای تکثیر ناحیه its1, 5.8s rdna, its2 از 180 ایزوله فاسیولا به طول 1000 bp انجام شد. تکنیک pcr-rflp برای تفکیک گونه های فاسیولا با استفاده آنزیمtsp509i در این تحقیق طراحی و استفاده گردید. تعداد 38 نمونه فاسیولا پس از تعیین توالی مورد آنالیزهای فیلوژنی قرار گرفتند. در این مطالعه از مجموع دام های مورد بررسی در 6 کشتارگاه صنعتی کشور، 10/1 درصد آلوده به فاسیولا تشخیص داده شدند به طوری که شیوع فاسیولیازیس گوسفندی 97/0 درصد و فاسیولیازیس گاوی 36/1 درصد به دست آمد. در این تحقیق طول فاسیولا هپاتیکا در مجموع 6 استان ایران برای ایزوله های گوسفندی 41/29 تا 79/42، برای ایزوله های گاوی 44/27 تا 29/40 میلی متر و طول فاسیولا ژیگانتیکا در مجموع 6 استان ایران برای ایزوله های گوسفندی 29/40 تا 71/54 و برای ایزوله های گاوی 76/29 تا 24/52 میلی متر محاسبه شد. بررسی های ژنوتایپی و آنالیزهای فیلوژنیک بر اساس ناحیه its نشان داد که ایزوله های فاسیولای گاوی و گوسفندی تعیین توالی شده، دو شاخه اصلی فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا را بر روی درخت فیلوژنی تشکیل می دهند. تمامی ایزوله های فاسیولا هپاتیکای تعیین توالی شده در این بررسی در شاخه ژنوتایپh1 بودند اما ایزوله های فاسیولا ژیگانتیکا در 4 زیرشاخه حاوی ژنوتایپ های g8, g7, g6, g5 قرار گرفتند. روش های مورفومتریک در تشخیص و شناسایی اولیه انگل های فاسیولا می تواند کاربرد داشته باشد اما تفکیک دقیق گونه ها، مطالعه ژنوتایپ ها و بررسی های فیلوژنیک با استفاده از روش های مولکولی میسر است. این مطالعه اولین تحقیق در مورد تعیین ژنوتایپ ها و فیلوژنی ایزوله های فاسیولای ایران و مقایسه ایزوله های مختلف فاسیولا از میزبان ها و استان های مختلف می باشد. از جمله نتایج حاصل از این مطالعه، غالب بودن ژنوتایپ g5 فاسیولا ژیگانتیکا در شمال و ژنوتایپ g7 در جنوب غرب کشور می باشد. همچنین می توان نتیجه گرفت که ژنوتایپ های فاسیولا مختص میزبان و مناطق جغرافیایی خاص نبوده اما احتمالاً در مناطق جغرافیایی خاص، برخی ژنوتایپ های فاسیولا غالب باشند. در مجموع نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در مطالعات مربوط به اپیدمیولوژی، تشخیص، درمان، مقاومت دارویی، طراحی واکسن وکنترل و پیشگیری فاسیولیازیس در کشور مفید واقع شود.

کلونینگ و بیان ژن kmp-11 لیشمانیا اینفانتوم در وکتور بیانی pcdna3
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  سعید سفلایی شهربابک   عبدالحسین دلیمی اصل

لیشمانیا از جمله بیماری های قابل انتقال بین انسان و حیوان می باشد و از نقاط مختلف جهان گزارش می شود. لیشمانیوز احشائی در 47 کشور جهان شیوع دارد و میزان بروز سالیانه آن در دنیا 500 هزار نفر تخمین زده شده است که 70 تا 80 هزار مورد مرگ و میر سالیانه در اپیدمی های گسترده در هند و سودان گزارش می شود. در ایران در حال حاضر کالاآزار حداقل در برخی از مناطق چند استان کشور( فارس، اردبیل، آذربایجان شرقی، بوشهر) به صورت اندمیک دیده می شود. لیشمانیوز احشایی در ایران توسط لیشمانیا اینفانتوم ایجاد می گردد و این بیماری در ایران بیشتر در کودکان سنین زیر 10 سال به خصوص 6 ماهه تا 2 ساله دیده می شود. به دلیل اهمیت این بیماری ایجاد راه درمانی و یا راه پیشگری موثر از این بیماری ضروری است. بحث واکسن های نوترکیب موضوعی کاملا جدید می باشد و روش قدرتمندی برای القای مناسب سیستم ایمنی سلولی و همورال است واکسیناسیون ژنی پاسخ های ایمنی موثر و طولانی مدتی ایجاد می کند. ژن پروتئین غشای کینتوپلاستید (kinetoplastid membrane protein) kmp-? در تمام گونه های خانواده کینتوپلاستید وجود دارد. این ژن کاملا محافظت شده است و دچار تغییر نمی شود و هم چنین پروتئین حاصل از این ژن باعث القای بسیار بالای سیستم ایمنی سلولی از نوع th1 می شود که واکسن حامل این ژن و بیان آن در بدن می تواند در پیشگیری از این بیماری موثر باشد. در این تحقیق این ژن از ژنوم لیشمانیا اینفانتوم سویه ایرانی (mhom/tn/80/ipi1) جدا و تکثیر شد و طی دو مرحله کلونینگ این ژن(bp279) در وکتور بیانی یوکاریوت pcdna3 کلون گردید و توسط باکتری تکثیر شد. با تعیین توالی این ژن و مقایسه آن با سویه های دیگر انگل مشخص گردید که این ژن در تمام انواع لیشمانیا یکسان می باشد سپس بیان ژنی این ژن (kd11) در درون سلول یوکاریوت cho و توسط تکنیک rt-pcr تایید گردید.

ارزیابی ایمنی زایی پلاسمید کدکننده پروتئین میکرونم (mic3) توکسوپلاسما گوندی درموش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  محمد جعفری مدرک   فاطمه غفاری فر

توکسوپلاسما گوندی یک انگل تک یاخته ای داخل سلولی است که موجب بیماری توکسوپلاسموز در انسان و حیوان میشود. انگل انتشارجهانی داشته و حدودیک سوم از انسانها سرم مثبت هستند. عفونتهای توکسوپلاسمایی در اکثر افراد سالم فاقد علامت بوده ولی در افراد با سیستم ایمنی ضعیف علائم شدیدتری ایجاد می کند. انگل توکسوپلاسما همانند سایر ارگانیسم های تک سلولی متشکل از آنتی ژنهای ایمنوژنیک فراوانی است. با وجود اینکه ممکنست آنتی ژنهای دفعی – ترشحی بهترین نوع آنتی ژن برای تحریک پاسخهای ایمنی سلولی و در نتیجه کاندید مناسبی برای تهیه واکسن بر علیه توکسوپلاسموز باشند ولی مطالعات اندکی بر روی آنها انجام شده است. در این مطالعه ما پروتئین میکرونم3(mic3) توکسوپلاسما گوندی را بصورت dna واکسن تهیه نموده و مورد ارزیابی قرار دادیم. در این تحقیق پس از استخراج dna ژنومی از انگل به روش فنل-کلروفرم و جداسازی و تکثیر ژن کد کننده mic3 با روش pcr، محصول pcr در ptz57r/t کلون گردیده و سپس تعیین توالی شد. نتایج نشان داد که که قطعه bp1052 در پلاسمید مذکور کلون شده و قطعه کلون شده ژن mic3 توکسوپلاسما گوندی است. ژن کلون شده ازنظر توالی نوکلئوتیدی با شماره jf330835.1 استرین rh 100% و با شماره aj132530.1 همین استرین 98% شباهت دارد. سپس این ژن در pcdna3 ساب کلون گردیده و بعد از ترانسفکت کردن این پلاسمید نو ترکیب در سلول یوکاریوتیک( cho ) بیان این ژن به روشsds-page و western blotting تایید شد. در این مطالعه به منظور بررسی پاسخهای ایمنی هومورال و سلولی 70 موش balb/c ماده inbred با پلاسمید حاوی این ژن ایمن سازی شدند. ایمونیزاسیون 3 بار به فواصل 3 هفته ای انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان بقاء موش ها یی که با پلاسمید ریکامبینانت ایمن سازی شدند با گروه کنترل اختلاف معنی دار دارند. اندازه گیری igg و اندازه گیری ایزوتایپ igg2a نیز اختلاف معنی دار را بین گروههای مورد و کنترل تایید کرد(p?0.05). اندازه گیری ifn-? نشان دهنده مقادیر بالایی از این سایتوکائین بوده ولی اندازه گیری il4 نشان دهنده مقدار پایین این سایتوکائین است. با توجه به نتایج، dna واکسن حاوی ژن mic3 قادر به ایجاد مقاومت بر علیه توکسوپلاسما می باشد. همچنین یافته های این مطالعه نشان داد که استفاده از آدجوانت ژنتیکی il- 12همراه با dna واکسن حاوی mic3 تغییر معنی دار در پاسخهای ایمنی در بعضی گروه ها ایجاد می کند.

ارزیابی ایمنی زایی پلاسمید کدکننده آنتی ژنsag3 و dnaکوکتل حاوی پلاسمیدهای کدکنندهsag1وsag3 توکسوپلاسما گونده ای درموش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  حسین ثباتی   عبدالحسین دلیمی اصل

توکسوپلاسما گونده ای یک انگل داخل سلولی اجباری است که مسئول توکسوپلاسموزیس درانسان وحیوانات بوده ودارای انتشارجهانی است. sag3 یک آنتی ژن سطحی بزرگ انگل است که در اتصال وحمله به سلولهای میزبان نقش مهمی را ایفاء می نماید. آنتی ژن sag3 در مراحل مختلف سیکل زندگی انگل ازجمله تاکی زوییت ، برادی زوییت و اسپوروزوییت بیان می شود . در این مطالعه از ژن کامل سطحی3(sag3 ) وآنتی ژن سطحی اصلی یک (sag1) توکسوپلاسما گوندی برای ساخت dna واکسن بصورت single و همچنین بصورت کوکتل استفاده گردید ودر نهایت پاسخ های ایمنی ناشی از انها در مقایسه با گروههای کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق پس از استخراج dna ژنومی انگل به روش فنل- کلروفرم و جداسازی و تکثیر ژن کد کنندهsag3 با روش pcr ، محصول pcr درpbluscript کلون گردیده و سپس تعیین توالی شد. نتایج تعیین توالی نشان داد که قطعه 1158 جفت باز در پلاسمید مذکور کلون شده و ژن کلون شده ژن sag3توکسوپلاسما گوندی است. همچنین نتایج بلاست درncbi حاکی از آن است که ژن کلون شده از نظر توالی نوکلئوتیدی با شمارهaf340227 وhm585285 استرین rh 99% وسویهcep با شماره دسترسی af340229 ،%99 وسویه p-br با شماره ay187280 98% درصد شباهت دارد . سپس این ژن در pcdna3 ساب کلون گردیده و بعد از ترانسفکت کردن این پلاسمید نوترکیب (pcsag3) در سلول یوکاریوتیک (cho) بیان این ژن به روشrt-pcr sds-page,و western blot تائید شد. ودرنهایت کارایی pcsag1, pcsag3 و pcsag3 + pcsag همراه و بدون ادجوانت آلوم و mmtدر تحریک پاسخ های ایمنی بر علیه توکسوپلاسموزیس در موش های ماده balb/c مورد ارزیابی قرار گرفت. ایمونیزاسیون سه بار به فواصل سه هفته ای (بصورت داخل عضلانی) انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بعد از چالش موش ها با سویه کشنده rh انگل توکسو پلاسما گوندی، میزان بقای موشهایی که با dna کوکتل (pcsag3+pcsag1) و pcsag3 همراه و بدون ادجوانت آلوم وmmt ایمن سازی شدند با گروههای کنترل اختلاف معنی دار دارند(p<0.05) یعنی اینکه dna واکسن های مورد نظر یک حمایت نسبی در موش ها ایجاد کرده است. همچنین اندازه گیری آنتی بادی توتال iggوساب تایپهایigg1وigg2a اختلاف معنی دار را بین گروههای مورد و کنترل بخصوص درمرحله دوم خونگیری نشان داد(p<0.05). یعنی پاسخ ایمنی همورال در گروههای مورد در مقایسه با گروههای کنترل به خوبی تحریک شده است. و در نهایت نتایج حاصل از اندازه گیری سایتوکاین ها (ifn? وil4) نشان دهنده مقادیر بالای ifn? و مقادیر پایین il4 در گروههای واکسینه شده با pcsag3 وpcsag1 وpcsag3+pcsag1 همراه و بدون ادجوانت آلوم و mmtدر مقایسه با گروههای کنترل بود و این خود حاکی از آن می باشد که پاسخ ایمنی سلولی th1 در موش های گروههای مورد در مقایسه با موش های گروههای کنترل که با پلاسمید خالی pcdna3 و فسفات بافر سالین (pbs )واکسینه شده اند به شدت تحریک شده است. این مطالعه نشان می دهد که استفاده انفرادی از pcsag3 و بصورت dna کوکتل با pcsag1 در تحریک پاسخ های ایمنی، موثرتر و کارآمدتر از pcsag1به تنهایی می باشد. همچنین استفاده از ادجوانت آلومینیومی(آلوم)ونانوادجوانتmmt همراه با dna واکسن های مذبور موجب افزایش مقدارآنتی بادیها وسیتوکین ها شده وبعضی ازآنها باگروه کنترل یا بایکدیگر اختلاف معنی داری را نشان می دهند.

بررسی مرفولوژیکی و مولکولی ایزوله های گوسفندی وبزی دیکروسلیوم دندریتیکوم با استفاده ازمارکرits2(rdna)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  محسن اربابی   عبدالحسین دلیمی اصل

دیکروسلیازیس یک بیماری انگلی کبدی است که توسط گونه های دیکروسلیوم ایجاد می شود و دارای اهمیت بالینی برای انسان و علف خواران دربسیاری از نقاط جهان است. با توجه به اهمیت پزشکی، دام پزشکی و اقتصادی بیماری درایران، مطالعه حاضر باهدف شناسائی مولکولی ایزوله های گوسفندی و بزی دیکروسلیوم در مقایسه با شاخص های مرفومتریک انجام شد. در مجموع 800 ترماتود از کبد گوسفندان و بزهائی که به طور طبیعی آلوده شده بودند، از کشتارگاه های استان-های آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، مازندران، فارس، مرکزی، خوزستان و تهران جمع آوری گردید. 18 شاخص و نسبت استاندارد مرفومتریک در انگل های بالغ دیکروسلیوم اندازه گیری و محاسبه و با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های one-way anova و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. برای انجام مطالعه مولکولی dna انگل با استفاده ازکیت استخراج و واکنش pcr برای تکثیر نواحیrdna(963bp) 28s وits2 rdna(236bp) از 196 ایزوله دیکروسلیوم انجام شد. تکنیک pcr-rflp برای تعیین گونه دیکروسلیوم با استفاده ازآنزیم های محدودالاثر tru1i و bfa1 طراحی واجرا گردید. تعداد 37 نمونه دیکروسلیوم پس ازتعیین توالی مورد آنالیز فیلوژنی قرارگرفت. نتایج نشان داد درمجموع 93/0 % از دام ها آلوده بودند. شیوع عفونت دیکروسلیوم درگوسفند و بز به ترتیب 85/0% و29/1% بود. طول و عرض دیکروسلیوم در 8 استان ایران درگوسفند به ترتیب 758/0±263/6 و 979/0±582/1 میلی متر و در بز 169/0±579/5 و 051/0±509/1 میلی متر بود (p<0.001).شاخص مهم مرفومتریک موقعیت بیضه نشان داد درتمامی ایزوله ها، بیضه ها پشت سرهم بودند. مقایسه همولوژیک توالی ها نشان داد، ناحیه 28s و its2 درتمامی ایزوله ها قطعه هایی به ترتیب به طول bp963 وbp236 تشکیل داده بودند که مشابه موارد ثبت شده در بانک ژن بود. الگوی rflp برای ناحیه 28s، 3 جایگاه برش وبرای ناحیه its2یک ناحیه برش نشان داد. بررسی آنالیزهای فیلوژنیک براساس هر دو ناحیه 28s و its2 نشان داد که ایزوله های دیکروسلیوم گوسفندی و بزی تعیین توالی شده ، یک شاخه اصلی بر روی درخت فیلوژنی تشکیل می دهند. روش های مرفومتریک در تشخیص و شناسائی اولیه دیکروسلیوم کاربرد دارد ولی تفکیک دقیق گونه، مستلزم بررسی های فیلوژنتیک با استفاده ازروش های مولکولی است. تحقیق حاضر برای اولین بار درمورد تعیین شاخص های مرفومتریک و تعیین فیلوژنی ایزوله های ایرانی دیکروسلیوم درمیزبانان و مناطق مختلف جغرافیائی ایران می باشد. نتایج حاصل از تعیین توالی و الگوهای rflp نشان داد که تنها گونه دیکروسلیوم که باعث آلودگی درگوسفندان و بزهای ایرانی می شود، دیکروسلیوم دندریتیکوم می باشد.

بررسی اثر سیتوکین های il-12وil-22 بر ایمنی زایی پلاسمیدهای کدکننده ژن های lack (leishmania homologue of receptor for activedckinas) و tsa(thoil specific antioxidant) لیشمانیاماژوردر موشbalb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  هاجر ضیایی هزار جریبی   فاطمه غفاری فر

جهت ایجاد روش های جدید و مفید برای درمان و پیشگیری بیماری لیشمانیوز در دهه های گذشته مطالعات زیادی در زمینه واکسن مناسب انجام شده است و اخیرا نقش il-22 در ایجاد حفاظت و مکانیسم دفاع ذاتی، در کنترل عفونت های باکتریال، ویرال، هموستازی و ترمیم بافت ثابت شده است. لذا در این تحقیق اثر سیتوکین il-12, il-22 به همراه پلاسمید کد کننده ژن tsaو lack لیشمانیاماژور در روند بیماری لیشمانیازیس در موش balb/c بررسی شد. موش های مــاده balb/c در گروه های ویــژه خــود بصــورت (im) در سـه نــوبــت بــا ژن lack ,tsa.lack+tsa,lack+il-12,lack+tsa+il-12.tsa+il-12 واکسینه شدند و اثر il-22 در تحریک پاسخ ایمنی بر علیه لیشمانیازیس با یا بدون ژن های فوق در قبل و بعد از چالش با پروماستیگوت انگل لیشمانیا ماژور l.major سویه استاندارد ایرانی mrho/ir/75/er بررسی شد. سنجش ایمنی سلولار و هومورال با اندازه گیری سایتوکین های il-4 و گامااینترفرون و کشت سلول های لنفوسیت طحال و mttو بررسی igg2a,igg total igg1, با روش الیزا درگروه های کنترل و ایمن شده و گروه دریافت کننده il-22 انجام گردید. بررسی های بالینی نیز با اندازه گیری قطر زخم، و طول عمر موش ها و وزن موش ها انجام شد. نتایج بررسی های ifn-? il-4,igg total, igg1, igg2a, و mtt نشان می دهد که il-22 بطور مشخص سبب افزایش تولید گاما اینترفرون و کاهش تولید il-4 قبل و بعد از چالش می شود. و این اختلاف با سایر گروه ها با (05/0>p) معنی دار شده است. بررسی اندازه زخم در طی هفته 7 و 30 نشان داد که کمترین اندازه زخم را گروه il-22-5ng داشتند همچنین گروه il-22-5ng دارای بیشترین میانگین وزن و بقا بوده است نتایج در سایر گروه ها نیز به صورت زیر است، از لحاظ طولانی بودن بقا (100%) گروه های tsa+il-22, lack+il-22 نسبت به سایر گروه ها بهتر بوده است. در زمان حصول بهبودی گروه tsa+il-22, lack+il-22 وزن بالاتری داشتند. که گروه lack+tsa+il-12+il-22 نسبت به سایر گروه ها حصول بهبودی سریع تری از نظر اندازه زخم داشته اند و اندازه زخم آن در ابتدای دوره و انتهای دوره کمترین میانگین را داشته است. و بطور کل گروه های که همراه ژنil-22 دریافت کردند اندازه زخم کمتری نسبت به گروه مشابه فاقد دریافت il-22 داشته اند. گروه tsa+il-22 از سطح بالاتری از نظر گاما اینترفرون برخوردار بوده است. کلیه گروه هایی که دارای il-22 بودند کاهش il-4 آنها بیشتر از گروه های کنترل بود. و در مجموع lack+tsa+il-22 علیرغم اینکه بیشترین میزان کاهش il-4 را در طی دوره داشته ولی lack+il-22 در پایان دوره از میانگین il-4 کمتری برخوردار بوده است.در گروه های lack+tsa+il-12+il-22 مقدار igg2a بالاتری نسبت به سایر گروه ها داشته و این گروه کمترین وزن طحال را نشان داد. نتایج تحقیق نمایانگر کارایی سایتوکاین اینترلوکین 22 در بهبود لیشمانیوز جلدی می باشد.

بررسی اثر کانتاریدین بر لیشمانیازیس جلدی در شرایط in vitro و in vivo و مطالعه آپوپتوزیس در لیشمانیا و ماکروفاژ آلوده به انگل و سنجش سایتوکاین های اینترفرون گاما و اینترلوکین 4
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  یحیی معروفی   فاطمه غفاری فر

لیشمانیا تک یاخته ایی تاژکدار و عامل لیشمانیوز است، لیشمانیوز مشکل عمده سلامت در بسیاری از کشورها، بخصوص کشورهای در حال توسعه است. لیشمانیا ماژور عامل لیشمانیوز جلدی است، این بیماری در برخی از نقاط ایران به شکل اندمیک وجود دارد. درمان اصلی لیشمانیوز جلدی استفاده از ترکیبات 5 ظرفیتی آنتی موآن است که به دلیل سمی بودن، عوارضی را به همراه دارند، همچنین احتمال عود بیماری وجود دارد. کانتاریدین ترکیبی ترپنوئیدی است که در سوسک های خانواده meloidae و oedomeridae وجود دارد و ماده ایی تاول زا ست. از آن برای درمان سرطان و زگیل استفاده شده است. همچنین القائ کننده آپوپتوز در سلول های مختلف سرطانی است. در این تحقیق اثر کانتاریدین با غلظت های µg/ml 5/0، 1، 2، 5، 10، 20 و 50 بر پروماستیگوت های لیشمانیا ماژور، ماکروفاژ غیر آلوده و ماکروفاژ آلوده به آماستیگوت انگل در شرایط in vitro با تست های mtt و فلوسایتومتری بررسی شد. همچنین اثر آن به صورت پماد 05/0، 1/0 و 5/0 درصد بر زخم لیشمانیایی در موش balb/c بررسی شد. بار انگلی به وسیله real time pcr در موش های آلوده تعیین شد و سایتوکاین های ifn-? و il-4 توسط elisa ارزیابی شدند. نتایج mtt نشان داد که بالاترین درصد کشندگی (54/55%) در پروماستیگوت ها، در گروه مواجه شده با کانتاریدین µg/ml50 پس از 48 ساعت بود. این میزان در ماکروفاژ غیر آلوده و ماکروفاژ آلوده به انگل پس از 72 ساعت به ترتیب، 86/22% و 97/29% بود. بیشترین میزان کشندگی تعیین شده به وسیله فلوسایتومتری در پروماستگوت های مواجه شده با کانتاریدین µg/ml 50 پس از 72 ساعت 50/68% و در ماکروفاژهای غیر آلوده و ماکروفاژهای آلوده پس از 48 ساعت به ترتیب، 34/49% و 81/61% بود. گروه درمان شده با کانتاریدین 05/0% کمترین میزان سرعت رشد زخم را داشت. در گروه درمان شده با کانتاریدین 5/0% اندازه زخم بیشتر شده بود. همچنین میزان ifn-? در گروه های تحت درمان با کانتاریدین پایین تر از گروه درمان نشده (کنترل) بود، ولی میزان il-4 تغییر چندانی نکرد. کانتاریدین با ایجاد تاول باعث تحریک واکنش التهابی و ارتشاح نوتوفیل ها و ماکروفاژها در محل تاول می شود. همچنین به دلیل تحریک تولید سایتوکاین ها از جمله میلو پراکسیداز باعث تخریب بافت می شود. با این حال انگل و ماکروفاژ آلوده به انگل را از طریق القائ آپوپتوز از بین می برد. با ادامه تحقیقات بیشتر می توان کانتاریدین را به عنوان درمانی برای لیشمانیوز جلدی معرفی کرد.

قراردادهای بین المللی انتقال تکنولوژی ودانش فنی درمواد بیولوژیک
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق 1391
  ارشد نصیری لنبر   فیصل عامری

بامطالعه تجارب کشورهای در حال توسعهملاحظه می شود آنها در مگسیر توسعه خود بنیان تکنولوژی کشورشان را از طریق انتقال آن از سایر کشورها تقویت کرده وس‍س با ایجاد زیر بنای اقتصادی مناسب در صدد تقویت مراکز دانشگاهی وهدایت قوانین داخلی مطابق با قوانین بین المللی خاصه در مورد حقوق مالکیت فکری در حال حاضر دانش وتحولات سریع فن اوری مهمترین عمل بنگاه است لذا استفاده موثر از دانش موجود در جهان وانتشار اثر بخش در تولید کالاها وخدمات جدید یکی از فعالیت های عمده بنگاه های موفق اقتصادی در جهان می باشد

مطالعه ژنوتیپی نئوسپورا کانینوم دراواوسیست دفعی از سگ و کیست های مغزی گنجشک با استفاده از ژن nc5و ناحیه its1
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  غلامعلی سبزواری نژاد   عبدالحسین دلیمی اصل

نئوسپورا کانینوم تک یاخته ای انگلی، که در سال 1984 در سگ شناسایی شد، در سال 1989 به عنوان عامل سقط جنین گاوی معرفی گردید. امروزه نئوسپورا کانینوم به عنوان یک عفونت جهانی در سگ و گاو مطرح می باشد. خسارات اقتصادی زیادی به صنعت گاوداری های شیری و گوشتی وارد می کند. آلودگی به این انگل در حیوانات مختلف با روش های سرولوژی، آسیب شناسی، هیستوشیمی، ایمنوهیستوشیمی و مولکولی قابل شناسایی می باشد به علت شباهت مرفولوژیکی اواوسیست ،تاکی زوئیت، برادی زوئیت، نئوسپورا کانینوم با سایر اپی کمپلکس ها ( توکسوپلاسما، هاموندیا، سارکوسیستیس) بررسی مولکولی برای تعیین نئوسپورا و گونه های آن لازم و ضروری می باشد بنابر این در این مطالعه از روش مولکولی، برای تشخیص و تعیین ژنوتایپ انگل در اواوسیست دفعی در مدفوع سگ و کیست نسجی ناشی از نئوسپورا کانینوم در مغز گنجشک به کار رفته است. در این مطالعه بررسی شیوع سرمی پادتن علیه انگل در گاوهای شیری نیز مدنظر بوده است. در این مطالعه 181 نمونه سرم از گاوهای شیری آزمایش شد که شیوع پادتنی انگل (6/27?) بوده است. از نظر آماری بین گروه های سنی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، ولی خطر سقط در گاوان سرم مثبت نسبت به گاوان سرم منفی از نظر آماری معنی داری بود است. در این مطالعه برای شناسایی انگل در اواوسیست دفعی از سگ و بررسی آن ها با استخراج dna به روش ctab ، واکنش زنجیره ای پلی مراز انجام گرفت که از 428 نمونه مدفوع به روش مولکولی، در 9 نمونه ، ژن nc5 تکثیر یافت. پس از تعیین توالی، طول قطعه تکثیر یافته حدودbp 340 بود که با موارد ثبت شده در بانک جهانی مشابهت داشت. در نمونه های مدفوعی ناحیه its1 به روش nested-pcr تکثیر یافت، پس از تعیین توالی طول قطعه تکثیر یافته حدودbp 249 بود که با موارد ثبت شده در بانک جهانی مشابهت داشت. هم چنین در این مطالعه برای بررسی نقش گنجشک در چرخه زندگی انگل، dna نمونه های مغز گنجشک به روش کیت استخراج شد، سپس واکنش زنجیره ای پلی مراز انجام گرفت که از 212 نمونه مغز، به روش مولکولی، ژن nc5 در 11 نمونه تکثیر یافت. پس از تعیین توالی، طول قطعه تکثیر یافته، حدودbp 340 بود که با موارد ثبت شده در بانک جهانی 100-95? مشابهت داشتند در نمونه های مغزی هم ناحیه its1 به روش nested-pcr تکثیر یافت. پس از تعیین توالی، طول قطعه تکثیر یافته حدودbp 249 بود که با موارد ثبت شده در بانک جهانی شبیه بودند.. توالی ناحیه its1 نمونه ها مغزی و مدفوعی با هم مشابه بودند. در کلیه موارد آنالیز فیلوژنتیکی صورت گرفت.

مطالعه تریکومونیازیس ریوی در بیمارن ریوی و آسمی با استفاده از تکنیک pcr بیمارستان مسیح دانشوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  فاطمه فزونگری   عبدالحسین دلیمی اصل

تریکومونیازیس ریوی جزو بیماری های غیر معمول دستگاه تنفسی می باشد که توسط سه گونه مشخص تریکوموناس تناکس به شکل معمول، تریکوموناس واژینالیس و تریکوموناس هومی نیس، به ندرت ایجاد می گردد.تریکومونیازیس ریوی در افراد با بیماری های ریوی مزمن مانند سرظان ریه، آبسه های ریوی، برونشیت مزمن، بونشکتازی، پنومونی و آسم دیده می شود. که در اکثر موارد با بیماری های زمینه ای مانند بیماری های سرکوب کننده سیستم ایمنی (ایذز، پیوند عضو و کورتیکودرمانی) و بیماری های زمینه ای دیگر مانند سرطان تغذیه نامناسب و اعتیاد الکلی، همراه است. از آنجا که تا به حال شیوع تریکومونیازیس ریوی تا به حال در ایران بررسی نشده است این مطالعه به بررسی شیوع تریکومونیازیس ریوی در بیماران ریوی مزمن و آسمی در بیمارستان مسیح دانشوری اختصاص یافت. در این مطالعه 68 نمونه خلط صبح گاهی از بیماران ریوی اخذ گردید که 8 عدد از آن ها مربوط به گروه کنترل ( 1 زن و 7 مرد) و 60 عدد مربوط به گروه بیماران ریوی مزمن ( 21 نفر زن و 39 نفر لانه گزین pcr این نمونه ها به منظور بررسی شیوع از تکنیک dna مرد) بودند. پس از استخراج استفاده شد. 33 %) از گروه بیماران ریوی / دراین مطالعه حدود 7 نفر ( 88 %) از گروه کنترل و 22 نفر ( 66 42 %) آلوده به تریکوموناس تشخیص داده شدند. که از کل زنان 8 نفر / مزمن و در کل 29 نفر( 64 %36/36 ) و از کل مردان 21 نفر( 46 %) مرد بودند. ) با توجه به شیوع بالای تریکومونیازیس ریوی و با توجه به اینکه این ارگانیسم توانایی بلع بسیاری از باکتری ها مانند مایکوباکتریوم را داراست توصیه می گردد به منظور کوتاه کردن طول مدت بیماری های ریوی عفونی و غیر عفونی و پاسخ بهتر به درمان آنتی بیوتیکی بر علیه آن ها داروی ضد انگل مترونیدازول نیز در کنار آن ها خورانده شود.

ارزیابی تاثیر داروی 5-فلورواوراسیل، آلوئه امودین و نانو ذرات اکسید روی بر لیشمانیازیس جلدی (لیشمانیا ماژور) در شرایط in vitro و in vivo
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  مهدی دلاوری   عبدالحسین دلیمی اصل

لیشمانیازیس جلدی یکی از بیماریهای اندمیک در برخی از نقاط ایران است. استفاده از ترکیبات آنتیموان پنج ظرفیتی به عنوان داروهای خط اول درمان، با محدودیت ها وعوارض جانبی متعددی همراه می باشد. ازاین رو همواره تلاش برای یافتن روشهای درمانی جدید و موثر مورد نظر است. درپژوهش حاضر، تاثیرداروی5-فلورواوراسیل(12،25،50 و 100 میکروگرم بر میلی لیتر)، نانو ذرات اکسید روی(30،60،90 و 120 میکروگرم بر میلی لیتر) و آلوئه امودین(40،80،120 و 160 میکروگرم بر میلی لیتر) بررشد و القا مرگ برنامه ریزی شده سلولی بر پروماستیگوت لیشمانیا ماژور در شرایط in vitro مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین تاثیر این 3 دارو در بهبود زخم ناشی ازلیشمانیا ماژور بررسی شد. real time-pcr برای تعیین تعداد انگل در زخمها مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی تغییرات سیتم ایمنی، پس از درمان دو سایتوکان inf-y و il-4اندازه گیری شدند. ic50 5-فلورواوراسیل، آلوئه امودین و نانو ذرات اکسید روی بر پروماستیگوتها 24 ساعت پس از کشت به ترتیب 17/26، 71/52 و 87/ 34 میکروگرم بر میلی لیترمحاسبه شد. نتایج بدست آمده از آزمون فلوسایتومتری نشان داد که هر سه دارو باعث القائ مرگ برنامه ریزی شده سلولی در پروماستیگوتهای انگل می شوند که در گروه کنترل 72 ساعت پس از کشت انگل میزان مرگ برنامه ریزی شده سلولی 64/3 درصد بود در حالیکه پس از این مدت زمان در غلظت 100 میکروگرم بر میلی لیتر از 5-فلورواوراسیل، 120 میکروگرم بر میلی لیتر از آلوئه امودین و120 میکروگرم بر میلی لیتر از نانو ذرات اکسید روی میزان مرگ برنامه ریزی شده سلولی به ترتیب 5/74، 1/74 و 76/93 درصد تعیین شد. بهترین تاثیر را در کاهش اندازه زخم آلوئه امودین 1% داشت به گونه ای که قطر زخم در این گروه به 1/2 میلیمتر در مقابل 1/14 میلیمتر در گروه کنترل رسید. نتایج real time-pcr نشان داد که داروی 5-فلورواوراسیل 1% بهترین تاثیر را در کاهش تعداد انگل داشت بطوریکه تعداد انگل در این گروه 1225بود درحالیکه در گروه کنترل 86450 کپی انگل محاسبه شد. میزان inf-y بطور معنی داری افزایش یافت اما افزایش il-4 معنی دار نبود. بر اساس نتایج بدست آمده، سه داروی مورد استفاده دارای اثرات ضد لیشمانیایی بودند. با توجه به اینکه آلوئه امودین توکسیک نبوده و منشا گیاهی دارد می تواند به عنوان دارویی مناسب در مطالعات جامع تر و نیز کلینیکال ترایال مورد استفاده قرار گیرد.

ارزیابی شیوع نئوسپورا کانینوم در گاوهای شیری شهریار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  کمال طاهری لک   جاوید صدرائی

نئوسپورا کانینوم انگل داخل سلولی اجباری از شاخه آپی کمپلکسا می باشد. که باعث سقط جنین در گاو و فلج عصبی عضلانی در سگ می گردد. تا کنون این تک یاخته بعنوان یک زئونوز در نظر گرفته نشده است . با توجه به ضررهای اقتصادی وارده به صنعت دامپروری و لبنیات در اثر سقط جنین ناشی از نئوسپورا کانینوم و همچنین کاهش تولید شیر بر آن شدیم تا شیوع این تک یاخته را در گاوههای شیری شهریار مورد ارزیابی قرار دهیم . بنابراین 150 نمونه شیرخام از 5 گله دامداری گاو شیری از 4 منطقه شهریار جمع آوری و مورد آزمایش با الایزای غیر مستقیم جهت تشخیص وجود آنتی بادی بر ضد نئوسپورا کانینوم قرار گرفتند که از مجموع 150 نمونه، تعداد 33 مورد (22?) از لحاظ وجود آنتی بادی بر ضد نئوسپورا کانینوم مثبت گزارش گردیدند و میانگین شیر تولیدی روزانه گاوهای نئوسپورا مثبت نسبت به گاوهای نئوسپورا منفی 67/1 کیلوگرم کمتر برآورد گردید. همچنین بیشترین میزان شیوع درگاوهای 4 سال سن به بالا مشاهده گردید. و کیفیت شیر خام از لحاظ بار میکروبی در گاوهای نئوسپورا مثبت 78/78? و در گاوهای نئوسپورا منفی 88/88? از نوع شیر ممتاز گزارش گردید. آزمون الایزای غیر مستقیم بکار رفته در شیر بنظر می رسد مفید و مقرون به صرفه برای ارزیابی های بزرگ اپیدمیولوژیک ، نظارت بر برنامه های استراتژی کنترل برای نئوسپورا کانینوم و برای افزایش سطح ایمنی زیستی در مزارع پرورش گاو شیری باشد.

تعیین گونه های لیشمانیای جلدی شایع در شهر هرات افغانستان با استفاده از روش مولکولی (pcr _ rlfp)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  حسین موسوی   عبدالحسین دلیمی اصل

لیشمانیازیس پوستی (cl) یکی از مشکلات عمده ی بهداشت عمومی در افغانستان است که در تمام کشور ، به خصوص در شهر هرات در حال گسترش است. شناخت بموقع از وجود انگل و تشخیص آن قبل از درمان امری ضروری است. در مطالعه حاضر برای تشخیص گونه¬های لیشمانیازیس پوستی بیماران شهر هرات از pcr-rflp جهت تکثیر ناحیه¬ی ژنی its1 و استفاده گردید. بدین منظور تعداد 64 نمونه از ترشحات زخم بیمارانی (41 مذکر و 23 مونث) که به شفاخانه حوزوی هرات مراجعه کرده بودند و هیچ گونه درمانی نیز بر روی آنها انجام نشده بود، اخذ گردید. گسترش¬ها از خراش حاشیه زخم بر روی لام¬ها و کارت¬های نگهداری کننده¬ی dna اخذ شد. در این تحقیق حساسیت تشخیص روش¬های میکروسکوپیک با مولکولی نیز مقایسه شد. از 64 گسترش رنگ آمیزی شده با رنگ گیمسا 37 عدد مثبت و 27 نمونه (19/42%) منفی تشخیص داده شد. طبق نتایج pcr از 64 نمونه مورد آزمایش 50 نمونه(12/78%) مثبت گردیدند. در آزمایشrflp از 50 نمونه مثبت، 48 نمونه l. tropica (96%) و 2 نمونه major l. (4%) بودند. بیشتر ضایعات مشاهده شده در بیماران تک ضایعاتی از نوع خشک بر روی صورت بودند. اندازه زخمها در دامنه نیم سانتی متر تا 10 سانتی متر بود. زخمها در 26 بیمار در ناحیه سر، در 23 بیمار در دستها، در 5 بیمار در پا، در 7 بیمار در سر و دست، در 2 بیمار در ناحیه سر و پا و در یک بیمار با 15 ضایعه در سر و دست و پا قرار گرفته بودند. چنین به نظر می رسد که cl در هرات اندمیک بوده و اکثرا ارائه کننده تظاهرات خشکی از بیماری هستند که توسط لیشمانیا تروپیکا(96%) و گهگاه توسط لیشمانیا ماژور ایجاد می¬شوند. وجود دو گونه لیشمانیا در شهر هرات نشان دهنده¬ی وجود دو سیکل مختلف از انتقال بیماری است و نیازمند مطالعات دقیتری در این زمینه جهت ریشه¬کنی و مبارزه می¬باشد. ت

بررسی تاثیر جریان مستقیم و متناوب الکتریسیته به تنهایی و همراه با نانوذره سلنیوم در کشندگی لیشمانیا ماژور در محیط کشت و مدل حیوانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  فرنوش جامعی   عبدالحسین دلیمی اصل

لیشمانیازیس توسط تک یاخته داخل سلولی لیشمانیا و توسط نیش پشه خاکی ایجاد می شود. لیشمانیا ماژور یکی از علل لیشمانیوز پوستی در بسیاری از کشورهاست. لیشمانیازیس در 88 کشور به صورت اندمیک است. بیماری در شدیدترین حالت می تواند سبب بدشکلی و حتی مرگ شود. گونه های مختلف لیشمانیا می تواند سبب عفونت انسان شود و علائم بالینی مختلفی را ایجاد کند. از آنجا که درمان های حاضر رضایت بخش نبوده و واکسنی هم وجود ندارد نیاز فوری برای شناسایی داروهای موثر بر بیماری وجود دارد. روش های درمانی مختلفی برای لیشمانیازیس پیشنهادشده است ولی انگل به دارو مقاوم شده است. در مطالعه حاضر تأثیر جریان مستقیم و متناوب و نیم موج سینوسی به تنهایی و همراه با نانوذره سلنیوم در کشندگی لیشمانیا ماژور در محیط کشت و مدل حیوانی بررسی شده است. ic50 نانوذره سلنیوم 24 ساعت پس از کشت 5/12 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. نتایج حاصل از mtt نشان داد که همه گروه ها تأثیر کشندگی بر پروماستیگوت داشته اند ولی بیشترین کشندگی مربوط به گروه جریان نیم موج سینوسی به همراه نانوذره سلنیوم و کمترین کشندگی مربوط به نانوذره تنها بود. نتایج به دست آمده از آزمون فلوسیتومتری گروه های جریان مستقیم، سینوسی و نیم موج سینوسی نشان داد که هر سه گروه اثر کشندگی بر پروماستیگوت داشته اند ولی تأثیر گروه نیم موج سینوسی و جریان مستقیم بیشتر از گروه جریان سینوسی است. بهترین تأثیر را در کاهش اندازه زخم جریان نیم موج داشت به گونه ای که قطر زخم در این گروه به 60/8 میلی متر در مقابل 57/14 میلی متر در گروه کنترل رسید. واژگان کلیدی: لیشمانیا ماژور، نانوذره سلنیوم، جریان الکتریسیته، فلوسیتومتری

ساخت و ارزیابی واکسن نوترکیب لیشمانیا تارنتولی بیان کننده ژن kmp-ii متصل شده به پروتئین شوک حرارتی nt-gp96 در تحریک سیستم ایمنی بر علیه لیشمانیازیس احشائی (لیشمانیا اینفانتوم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  وحید نصیری   عبدالحسین دلیمی اصل

لیشمانیازیس از جمله بیماری های عفونی مهم بوده و بر طبق گزارشات سازمان بهداشت جهانی 98 کشور و 3 حاکم نشین در 5 قاره از نظر انتقال لیشمانیازیس آندمیک گزارش شده اند.در مجموع, بر اساس موارد رسمی اعلام شده در جهان بیش از 58000 مورد لیشمانیازیس احشایی و 220000 مورد لیشمانیازیس جلدی در سال رخ می دهد.لیشمانیوز احشائی در 47 کشور جهان شیوع داشته و هزاران مورد مرگ و میر سالیانه در اپیدمی های گسترده در هند و سودان در اثر آن گزارش نموده اند. در حال حاضر در ایران لیشمانیوز احشایی( کالاآزار ) که توسط لیشمانیا اینفانتوم ایجادمی شود بیشتر در کودکان سنین زیر 10 سال دیده شده و در برخی از مناطق کشور( فارس، اردبیل، آذربایجان شرقی، بوشهر و قم) به صورت اندمیک دیده می شود. به دلیل اهمیت بیماری ایجاد راه درمانی و یا راه پیشگری موثر ضروری است. ژن کد کننده پروتئین غشای کینتوپلاستید( kmp-11) در تمام گونه های خانواده کینتوپلاستید وجود داشته ¸ کاملا محافظت شده بوده و دچار تغییر نمی شود و هم چنین پروتئین حاصل از این ژن باعث القای بسیار بالای سیستم ایمنی سلولی از نوع th1 می شود که واکسن حامل و بیان کننده این ژن می تواند در پیشگیری از این بیماری موثر باشد. پروتئینهای شوک حرارتی به عنوان چاپرون های مولکولی در فرایند های متعددی همچون فولدینگ پروتئین ها،تجمع و انتقال آنها،عبور و مرور پپتید ها و پردازش آنتی ژن تحت شرایط فیزیولوژیک و استرسی نقش دارند.از جمله پروتئین های شوک حرارتی gp96 می باشد که به عنوان ادجوانت افزایش دهنده ایمنی سلولی در واکسن های ضد عوامل ویروسی استفاده شده است .در این تحقیق واکسن نوترکیب لیشمانیا تارنتوله بیان کننده ژن kmp-11 متصل شده به nt-gp96 و ارزیابی توانائی آنها در تحریک سیستم ایمنی بر علیه لیشمانیازیس احشائی به تنهایی و همراه با داروی تحریک کننده ایمنی نالکسون در موش balb/c مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان دهنده توانایی انگل نوترکیب حاوی قطعه فیوژن در برقراری ایمنی محافظتی و عدم اثر بخشی نالکسون بود.

ارزیابی ایمنی زایی پلاسمید کد کننده ژن gra4 توکسوپلاسما گوندی همراه با ادجوانتil12 در موش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  مرجانه اقدسی   فاطمه غفاری فر

چکیده توکسوپلاسما گوندی انگل تک یاخته درون سلولی است و مشکلات عمده ای در زمینه پزشکی ودامپزشکی ایجاد می کند ، بنابراین ضرورت یافتن واکسنی که بتواند پاسخ ایمنی را در برابر این انگل ایجاد کند را مطرح می سازد . این تحقیق با هدف ارزیابی ایمنی زایی پلاسمید کد کننده حاوی ژن gra4 به تنهایی وهمراه با ادجوانت il12 در موش/c balb صورت گرفته است . دراین تحقیق از ژن gra4 توکسوپلاسما گوندی که در وکتور بیانی pcdna3 کلون شده استفاده گردید. ترانسفکت این پلاسمید در سلول یوکاریوت (cho) انجام شد وبیان ژن توسط sds-page و western blot تاییدگردید . پس از استخراج انبوه پلاسمید، با تزریق عضلانی پلاسمید نوترکیبgra4 به تنهایی وهمراه باpcil12 سه بار به فاصله سه هفته، ایمونیزاسیون موش ها انجام شد. نتایج سنجش سایتوکاین های inf-? و il-4 نشان داد کـه میزان پرولیفراسیون لنفوسیت هـا و سطح سایتوکاین inf-? در پلاسمید نوترکیبpcgra4 و pcgra4+pcil12 در مقایسه با گروه هـای کنترل بالاتـر بود.حـال آن که مقدار il-4 افزایش قابل توجهی نداشته است.تکثیر سلول های طحال با استفاده از روش mtt موید القای پاسخ سلولی بود. بعد از چالش موش ها با سویه کشنده rh انگل، میزان بقای موشهای گروه مورد به گروه های کنترل بیشتربود، همچنین اندازه گیری آنتی بادی توتال igg اختلاف معنی دار را بین گروههای مورد وکنترل را تائید کرد(05/0? p) .اندازه گیری ایزوتایپهای igg2aوigg1 نشان دادگروه پلاسمید نوترکیب pc-gra4 وpcgra4+pcil12 در مقایسه با گروههای کنترل باعث تحریک igg2a می-شود(05/0? p) اما در مورد igg1 بین گروه های مورد و کنترل اختلاف معنی دار وجود نداشت(05/0? p) . تزریق پلاسمید نوترکیب pcgra5 همراه با il12 باعث تولید مقادیر بیشتری ifn-?شده و این امر با ترشح igg2a تأیید و پاسخ ایمنی به سمتth1 تمایل می کند . این مطالعه نشان میدهد استفاده از پلاسمید حاوی ژن gra4 به همراه ادجوانت il12 سبب القا پاسخ سلولی و هومورال در مقابل انگل توکسوپلاسما گوندی می شود. واژگان کلیدی : توکسوپلاسما گوندی، gra4 ژن ،dna واکسن ، ادجوانت il12 .

بررسی اثر دارویی artemether بر روی انگل توکسوپلاسما گوندی در شرایط آزمایشگاهی (in vitro) و موش in vivo) balb/c)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  هاجر میکاییلو   فاطمه غفاری فر

توکسوپلاسما یک انگل اپی کمپلکسای داخل سلولی است که مسئول آلودگی‏های مادرزادی و سقط در افراد با ایمنی کامل و عفونت‏های فرصت طلب در نقص ایمنی است. بیشتر از یک سوم مردم به طور مزمن آلوده هستند و انتشار جهانی دارد. گربه‏ها و دیگر گربه‏سانان تنها میزبان نهایی و جانوران خونگرم از جمله انسان میزبان واسط می‏باشد. درمان انتخابی برای توکسوپلاسموزیس ترکیبی از پریمتامین و سولفادیازین است. اگر چه اغلب اوقات موفق است، با عوارض جانبی بسیاری همراه است. علاوه براین به خوبی قابل تحمل نیست و ضروری است که توسط داروهای دیگر جایگزین شود. آرتمتر یک سزکوئی ترپن‏لاکتون اندوپراکسید مشتق شده از آرتمیزینین است (کینگهاسو). آرتمتر و مشتقات آن از گروه ضد مالاریایی قوی جدید هستند. همچنین آرتمتر ویژگی‏های ضدشیستوزومایی و فعالیت علیه فلاوی‏ویریده‏ را نشان داده است. در این تحقیق اثر آرتمتر با غلظت‏های µg/ml5، 10، 25، 50 و 100 و سولفادیازین با غلظت‏های µg/ml1/56، 3/12، 6/25، 12/5، 25، 50، 100و 200 بر سلول‏های vero، تاکی‏زوئیت‏های توکسوپلاسما گوندی، سلول vero آلوده به تاکی‏زوئیت انگل در شرایط in vitro با تست‏های mtt و فلوسایتومتری بررسی شد. سلول‏های vero درون پلیت‏های 12 خانه‏ای کشت داده شد، درمان قبل و بعد از آلودگی به توکسوپلاسما گوندی با آرتمتر و سولفادیازین صورت گرفت، سلول‏ها از نظر اندکس آلودگی توکسوپلاسما گوندی و تکثیر داخل سلولی انگل مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثر آرتمتر و سولفادیازین با غلظت‏های µg/mice250 و 50 به صورت داخل صفاقی و گاواژ در موش‏های balb/c مورد بررسی قرار گرفت. میزان تغییرات بیان ژن b1 توسط real-time pcr تعیین شد. نتایج mtt نشان داد که بالاترین درصد کشندگی 26/47% و 21/16% را در سلول‏های vero، به ترتیب در گروه‏های مواجه شده با آرتمتر و وسولفادیازین 100 و µg/ml200 پس از 3 ساعت داشت. بیشترین میزان کشندگی تعیین شده به وسیله فلوسایتومتری در تاکی‏زوئیت‏های مواجه شده با آرتمتر µg/ml100 پس از 24 ساعت 13/89% و در ماکروفاژهای غیر آلوده و آلوده پس از پس از 24 ساعت به ترتیب 21/22% و 11/19% بود.

بررسی آلودگی پشه خاکی ها به انگل leishmania (leishmania) infantum از طریق روش های مولکولی (pcr-relp) در استان اردبیل 1386-1385
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1386
  ناصح ملکی راواسان   عبدالحسین دلیمی اصل

چکیده ندارد.

کلونینگ و شناسایی ژن آنتی ژن گرانولی -4 توکسوپلاسما گونده ای سویه rh در پلاسمید بیانی pcdna3
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  ناهید ماسبی   عبدالحسین دلیمی اصل

چکیده ندارد.

ردیابی کانتاریدین در خانواده های cantharidae, chrysomelidae و carabidae قاب بالان و دسته بندی آنها در قالب تولیدکنندگان و غیر تولیدکنندگان در استان های همدان و فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  ایران اسلامی   محمودرضا نیک بخت زاده

چکیده ندارد.

مطالعه سیر حرکت انگل توکسوپلاسما گوندیئی در رت با روش pcr و rt- pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1383
  محمود شریفیان درچه   عبدالحسین دلیمی اصل

در این تحقیق سیر تکامل توکسوپلاسما گوندئی در رت با استفاده از روشهای مولکولی بررسی شده است

بررسی تغییرات سطح انزیمهای سرمی ast,alt,alk/p,cpk,ldh,acp در خلال الودگی تجربی رت ها به توکسوپلاسما گوندیی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1382
  لیلا جلیلی سنندج خواه   عبدالحسین دلیمی اصل

در این مطالعه میزان تغییرات سطح انزیمهای سرمی ast,alt,alk/p,cpk,ldh,acp رت های الوده به توکسوپلاسماگوندیی مورد بررسی قرار گرفته است.بدین منظور رتهای عاری از الودگی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند.گروه مورد با تزریق داخل صفاقی تاکی زوئیتها الوده شدند.در سه روز اول هر 8 ساعت یکبار و سپس هر سه روز یکبار به مدت 60 روز هر بار از یک گروه مورد و شاهد ان نمونه برداری شد. انزیم ast طی 8 ساعت اول و ساعات 40-32 و 56-48,انزیم alt طی 8 ساعت اول و ساعات 56-48,انزیم alk/p طی ساعات 40-24 و64-48 ,انزیم cpkوldh طی ساعات 40-24 و56-48 و انزیم acp طی ساعات 48-16 افزایش داشتند. در 10 هفته متوالی پس از الودگی اختلاف تغییرات سطح انزیمهای مذکور بین گروههای مورد و شاهد معنی دار نبود.

راه اندازی و به کارگیری تکنیک pcr-elisa با استفاده از ژن re در تشخیص توکسوپلاسموز تجربی در رت (rattus norvegicus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  رقیه نوروزی   عبدالحسین دلیمی اصل

در این پژوهش از روش pcr-elisa با استفاده از ژن re، برای تشخیص حساسیت و اختصاصی بودن و نیز سنجش کمی بار انگلی در خون 15 رت آلوده شده با توکسوپلاسما گونده ای سویه rh استفاده گردید. در این روش پرایمرهای اولیگونوکلئوتیدی برای هدف گیری ژن re مربوط به تاکی زوئیت به طول bp138 انتخاب شده و برای تکثیر dna توکسوپلاسما گونده ای، از فرایند pcr و نشاندار کردن هم زمان محصول بدست آمده از آن با دیگوکسی ژنین استفاده شد. با استفاده از سیستم pcr-elisa، ژن re توکسوپلاسما گونده ای در مدت 4 ساعت و با حساسیت بالا در مقایسه با سایر روش ها مورد شناسایی قرار گرفت. در ضمن آزمایش هایی برای بررسی حساسیت روش به کار برده شده، انجام گرفت و منحنی استاندارد مربوط به حساسیت روش نیز رسم گردید.

مطالعه آلودگی انگلهای گوارشی سگ خانگی شهر تهران و بررسی میزان آگاهی صاحبان آنها در مورد خطر انتقال آلودگی از سگ به انسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  سعید مجردخانقاه   عبدالحسین دلیمی اصل

در سال 1378 از سگهایی که به کلینیک و بیمارستان دامهای کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران آورده شده بودند به صورت تصادفی تعداد 305 نمونه مدفوع گرفته شد و سریعا به آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس منتقل گردید. ابتدا، برای مشاهده تروفوزوئیت ، کیست و تخم انگل آزمایش مستقیم مدفوع انجام گرفت . سپس برای دقت و اطمینان بیشتر نمونه ها با روش فرمل-اتر مورد آزمایش قرار گرفتند علاوه برای مشاهده دقیق تر تک یاخته ها، نمونه ها با روشهای تری کروم و ذیل-نلسون تغییر یافته رنگ آمیزی گردیدند و لامهای رنگ آمیزی شده مورد مطالعه قرار گرفتند. طبق نتایج بدست آمده از 305 نمونه مدفوع تعداد 65 نمونه (21/31 درصد) به انواع کرمها و تک یاخته ها آلوده بودند. درصد آلودگی سگها به انواع انگلها به شرح ذیل بوده است : ژیاردیااینتستینالیس 1/63 درصد، کریپتوسپوریدیوم 1/63، ایزوسپورا 7/21 درصد، بلاستوسیستیس 0/32 درصد، توکساسکاریس 3/27 درصد، توکسوکارا 6/55 درصد، کرمهای قلاب دار 2/62 درصد و تنیاها 2/29 درصد. پرسشنامه ای نیز جهت بررسی مشخصات دموگرافیکی سگ و صاحب سگ و ارتباط این مشخصات با آلودگی از طریق صاحب سگ تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل آماری پرسشنامه نشان دادند که درصد آلودگی سگهای نر نسبت به ماده بیشتر بوده و سگهایی که زیر شش ماه سن داشتند بیشترین درصد اختصاص داده بودند. از طرف دیگر اکثر صاحبان سگ ، در مورد بیماریهای انگلی که از سگ به انسان منتقل می شوند اطلاعات ضعیفی داشتند و بیشتر این افراد را مردان تشکیل می دهند و میزان تحصیلات آنها اکثرا دیپلم و زیردیپلم بوده است .

مطالعه انگلهای کرمی گوشتخواران شمال ایران و بررسی اهمیت آنها در بهداشت عمومی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1368
  عبدالحسین دلیمی اصل

چکیده ندارد.

بررسی میزان تیتر آنتی بادی اختصاصی علیه توکسوپلاسما گوندیی و راههای انتقال آن در نوزادان متولد شده با نقایص مادرزادی و علائم خطرناک بیماری در بیمارستان منتخب شهر کرج
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1378
  توران حسین زاده   عبدالحسین دلیمی اصل

این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی بوده که به منظور بررسی میزان تیتر آنتی بادی اختصاصی علیه توکسوپلاسما گوندیی و راههای انتقال آن در نوزادان متولد شده با نقایص مادرزادی و علائم خطرناک بیماری در بیمارستان منتخب شهرستان کرج در سال 1375-76 صورت گرفته است . تعداد واحدهای مورد پژوهش 1040 نفر بودند که به روش نمونه گیری آسان انتخاب گردیدند و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از پرسشنامه مشخصات دموگرافیک ، عادات غذایی و بهداشت فردی والدین (که از طریق مصاحبه تکمیل گردید)، همچنین برگه مشاهده مشتمل بر وجود نقایص نادرزادی و علائم خطرناک بیماری و نیز برگه ثبت نتایج آزمایشات سرمی نوزادان و مادران آنها می باشد. آزمایشات در دو مرحله یکی طی 24 ساعت اول تولد و دیگری یکماه پس از تولد انجام گردیده است . انجام آزمایش در هر دو مرحله به روش igg-ifa در نوزاد و مادر میباشد که آنتی بادی اختصاصی علیه توکسوپلاسما گوندیی را ارزیابی نموده است . جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، پژوهشگر به مدت 12 ماه با مراجعه به بخش نوزادان بدحال بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران با انتخاب نوزادان دارای مشخصات واحدهای پژوهش و در صورت تمایل مادران آنها، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری و از نوزاد نمونه خون تهیه نموده و یکماه پس از تولد نیز با مراجعه به محل سکونت واحدهای پژوهش دارای آنتی بادی اختصاصی علیه توکسوپلاسما گوندیی >1:400 نمونه خون مجدد تهیه و مورد آزمایش قرار داده شد. ضمنا این مرحله مادران واحدهای پژوهش از نظر تیتر آنتی بادی به روش فوق ارزیابی گردیدند. در تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی (فراوانی مطلق و نسبی، میانگین، انحراف معیار) و از آمار تحلیلی (آزمونهای کای اسکوئر، فیشر) و نرم افزارهای esp، spss و hg استفاده شده است . یافته های پژوهش در 25 جدول تنظیم شده است . نتایج پژوهش نشان داد که 6/5 درصد از واحدهای پژوهش دارای نقایص مادرزادی و 93/5 درصد دارای علائم خطرناک بیماری بودند که 2/94 درصد از نوزادان متواد شده با نقایص مادرزادی و نیز 2/75 درصد از نوزادان متولد شده با علائم خطرناک بیماری دارای تیتر آنتی بادی اختصاصی >1:400 بوده اند که ارتباط معنی داری بین نقایص مادرزادی و علائم خطرناک بیماری و تیتر آنتی بادی >1:400 مشاهده نگردید. در مرحله دوم نمونه گیری تیتر تمامی نوزادان دارای عیار >1:400 کاهش یافته و تیتر >1:400 آنتی بادی اختصاصی علیه توکسوپلاسما گوندیی نوزادان و تیتر آنتی بادی اختصاصی مادران در مرحله دوم تفاوتی وجود نداشت . در نهایت مشخص شد که با یکسری اقدامات و تدابیر در دوران قبل از بارداری و در هر زمان از حاملگی می توانیم مادرانی که در خطر تولد نوزاد آلوده به انگل توکسوپلاسما گوندیی قرار دارند را غربال کرد و به اقدامات پیشگیری و درمان های اختصاصی بایستی پرداخت و نیز لازم است نوزادانی که در خطر ابتلا می باشند و دارای تیتر >1:400 هستند مورد پی گیریهای تخصصی تر قرار گیرند. قضاوت در مورد اینکه آیا توکسوپلاسما گوندیی میتواند عاملی برای ناهنجاریهای مادرزادی باشد یا نه؟ منوط به این است که تحقیقات تکمیلی انجام گیرد تا بتوان نتیجه گیری قطعی نمود.

مطالعه انگلهای کرمی روده باریک سگ سانان استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  آرش ستاری   عبدالحسین دلیمی اصل

به منظور مطالعه انگل های کرمی روده باریک سگ سانان (روباه قرمز، سگ و شغال طلایی) در استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه، تعداد 115 قلاده سگ سان (83 قلاده سگ، 22 قلاده روباه قرمز و 10 قلاده شغال طلایی) از این استان ها جمع آوری گردید و پس از کالبدگشایی، انگل های کرمی روده باریک آنها جداسازی، دسته بندی و نهایتا برحسب مشخصات مورفولوژیکی و تاکسونومیکی تشخیص داده شد. انگل های یافت شده در این سه استان عبارت بودند از:انکیلوستوما کنینوم، آنسیناریا استنوسفالا، اکسی نما، توکساسکاریس لئونینا، توکسوکآرا کنیس، ریکتولاریا، استرونژزیلوئیدس، فیزالوپترا، مارکوآکانتورینکوس، تنیا هیداتیژنا، مزوسستوئیدس لینه آتوس، دیپلیدیوم کنینوم، ژوکسیلا پاسکوالی، دیپلوپیلیدیوم نولری، اکینوکوکوس گرانولوزوس و آلاریا کنیس.در این مطالعه گونه هایی از انگل ها مشاهده شد که برای اولین بار در غرب ایران گزارش می شوند.

مطالعه و مقایسه خصوصیات ریخت شناسی پروتواسکولکسهای کیست هیداتیک جدا شده از گوسفند، گاو، شتر و انسان در اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  فرنگیس شهبازی   عبدالحسین دلیمی اصل

در این مطالعه با جمع آوری 700 ایزوله از میزبانان واسط مختلف (گوسفند، گاو، شتر و انسان) شباهتها و اختلافهای بین استرینهای آلوده کننده حیوانات و انسان در منطقه اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است. این سنجش شامل تعداد کل قلاب، تعداد قلاب های بزرگ و کوچک، طول کل و طول تیغه قلاب های بزرگ و کوچک می باشد. با انجام آزمون آنالیز واریانس یک طرفه( ‏‎(oneway-anova با سطح اطمینان 99/99% با استفاده از مشخصات تعدا کل قلاب و طول کل قلاب بزرگ ایزوله های مختلف نتایج زیر بدست آمده است:1- از نظر تعداد کل قلاب دو گروه پیشنهاد می شود:گروه 1 شامل: ایزوله های گاوی و شتریگروه 2 شامل: ایزوله های گوسفندی و انسانی 2- از نظر طول کل قلاب بزرگ چهار گروه پیشنهد می شود:گروه 1 شامل: ایزوله های گوسفندیگروه 2 شامل: ایزوله های گاویگروه 3 شامل: ایزوله های شتریگروه 4 شامل: ایزوله های انسانی با انجام آزمون آنالیز کلاسترینگ ‏‎(clustering analysis)‎‏ با سطح اطمینان 95% با استفاده از مشخصات تعداد کل قلاب و طول کل قلاب بزرگ ایزوله های مختلف نتایج زیر بدست آمده است:1- از نظر تعداد کل قلاب دو گروه پیشنهاد می شود:گروه 1 شامل: ایزوله های گاوی و شتریگره 2 شامل: ایزوله های گوسفندی، گاوی، شتری و انسانی2- از نظر طول کل قلاب بزرگ و گروه پیشنهاد می شود:گروه 1 شامل: ایزوله های شتریگروه 2 شامل: ایزوله های گوسفندی، گاوی و انسانی به طور کلی می توان گفت در اصفهان و استرین غالب گوسفندی و شتری وجود دارد که می تواند حیوانات و انسان را آلوده کند.