نام پژوهشگر: نادعلی باباییان جلودار

تجزیه ژنتیکی و مکان یابی مولکولی ژن (های) برگرداننده باروری برای نرعقیمی سیتوپلاسمی نوع wa در برنج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  نادعلی باقری   نادعلی باباییان جلودار

اطلاعات در مورد ژن های اعاده کننده باروری، اصلاح و یا انتخاب لاین های برگرداننده باروری را در برنامه های اصلاحی برنج هیبرید، آسان می نماید. توارث پذیری ژن های اعاده باروری نوع wa-cms در برنج، با استفاده از لاین های نر عقیم سیتوپلاسمی ir58025a ،ir62829a و ir68899a در ترکیب با سه واریته اعاده کننده باروری مورد مطالعه قرار گرفت. باروری دانه گرده و خوشه در گیاهان نسل f1، مشابه با والدین برگرداننده باروری یعنی آمل-2، ir50 و پویا بودند که بیانگر غالب بودن ژن (های) اعاده کننده باروری می باشد و سیستم نر عقیم سیتوپلاسمی بصورت اسپوروفیتیک است. ارزیابی باروری در جمعیت های f2 و نتاج تست کراس (bc1) نشان داد که صفت اعاده باروری در ارقام آمل-2 و ir50 توسط دو ژن غالب و در پویا توسط یک ژن غالب کنترل می شود. مطالعه قابلیت ترکیب پذیری و هتروزیس روی 12 هیبرید همراه با هفت ژنوتیپ برنج (سه لاین نر عقیم سیتوپلاسمی و چهار واریته اعاده کننده باروری) بصورت طرح تلاقی لاین × تستر جهت شناخت الگوی توارث پذیری تعدادی از صفات مورفولوژیکی برای انتخاب ژنوتیپ های برتر انجام گرفت. تجزیه واریانس، تفاوت معنی داری را بین ژنوتیپ ها، تلاقی ها، لاین ها، تسترها و اثر متقابل لاین × تستر برای صفات تعداد پنجه در بوته، ارتفاع گیاه، تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، طول خوشه، تعداد گلچه در هر خوشه، درصد باروری خوشه و عملکرد دانه نشان داد. بیشترین مقدار هتروزیس برای عملکرد دانه (60/106 درصد) در تلاقی پویا × ir68899a مشاهده شد. سهم نسبی تنوع در تسترها نسبت به اثر متقابل لاین × تستر برای صفات مورد مطالعه بیشتر بوده که نشان دهنده برآورد بیشتر واریانس gca یا بعبارتی عمل ژن افزایشی بین تسترهای مورد استفاده در مطالعه برای صفات مختلف می باشد. تلاقی های پویا × ir68899a، ir50 × ir58025a و پویا × ir58025a ترکیبات بسیار خوبی برای عملکرد دانه و بیشتر صفات وابسته به عملکرد بواسطه اثرات sca بالا و معنی دار و اثرات هتروتیک شناسایی شدند. در برنامه های اصلاحی برای تولید برنج هیبرید با استفاده از سیستم سه لاین، پیدا کردن لاین های اعاده کننده باروری مناسب با قدرت ترکیب پذیری بالا مهم می باشد بدلیل اینکه با انتقال ژن rf به این ارقام از طریق روش اصلاحی بک کراس می توان لاین های اعاده کندده باروری خوب را انتظار داشت. اگر در این روش بتوان از نشانگرهای مولکولی برای انتخاب استفاده نمود هزینه کار خیلی کمتر شده و سریعتر به r لاین مطلوب دست خواهیم یافت. زیرا در این جا نیازی به تست نتاج نسلهای مختلف بک کراس نیست، همچنین با تشخیص در مراحل اولیه رشدی می توان بوته های حاوی ژن rf را تشخیص داده و بقیه را حذف نمود. هدف اصلی در این تحقیق مکان یابی ژن یا ژن های rf روی کروموزوم برنج می باشد. نتایج نشان داد که آغازگرهای rm258 و rm228 روی بازوی بلند کروموزوم 10 و آغازگرهای rm151 و rm490 روی بازوی کوتاه کروموزوم 1، در رقم آمل-2 پیوستگی بالایی با ژن اعاده کننده باروری داشتند. فاصله نشانگرهای rm151 و rm490 تا ژن اعاده کننده باروری (rf3) به ترتیب 18/4 و 39/1 سانتی مورگان برآورد شده است. همچنین نشانگرهای rm258 و rm228 روی کروموزوم 10 با ژن اعاده کننده باروری (rf4)، به ترتیب به فواصل 783/2 و 41/8 سانتی مورگان بوده است. تجزیه پیوستگی برای لاین ir50 نشان می دهد که نشانگر rm1 با ژن اعاده کننده باروری (rf3)، روی بازوی کوتاه کروموزوم 1 در فاصله 25/1 سانتی مورگان پیوسته می باشد. همچنین در این رقم نشانگرهای rm258 و rm228 با ژن اعاده کننده باروری (rf4)، روی بازوی بلند کروموزوم 10 به ترتیب با فاصله 5/2 و 84/8 سانتی مورگان پیوسته می باشند. تجزیه پیوستگی برای رقم پویا نشان می دهد که نشانگرهای rm271 و s10019 با ژن اعاده کننده باروری (rf4)، روی کروموزوم 10 به ترتیب با 31/3 و 324/1 سانتی مورگان پیوسته می باشند.

بررسی تنوع ژنتیکی در ژرم پلاسم نارنگی انشو (citrus unshiu) با استفاده از نشانگرهای مولکولی و مورفولوژیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  علی قنبری   نادعلی باباییان جلودار

تنوع ژنتیکی 44 ژنوتیپ نارنگی انشو شامل درختان کاشته شده در باغات استان مازندران و همچنین نمونه های استاندارد موجود در کلکسیون های ژرم پلاسم مرکبات مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، با استفاده از 10 جفت آغازگر اختصاصی ssr و 3 جفت آغازگر its و همچنین 7 خصوصیت مورفولوژیک، تنوع ژنتیکی نمونه ها، ارزیابی و بر اساس آن ژنوتیپ های مورد مطالعه دسته بندی شدند. بیشترین فراوانی آلل با تعداد 8، توسط نشانگرهای sscp و کمترین آنها با تعداد 5 الل، توسط نشانگرهای its تشخیص داده شدند. ژنوتیپ های نامشخص و ژنوتیپ های استاندارد وازه، بیشترین تشابه ژنتیکی به مقدار 97/0را نشان دادند، در حالیکه کمترین تشابه (78/0) بین ژنوتیپ های اُواری و ژنوتیپ های شاهد (نارنگی های غیرانشو) مشاهده گردید. متوسط محتوای اطلاعات چندشکلی (pic) حدود 81/0 برای نشانگرهای ssr مشاهده شد و این میانگین برای نشانگرهای its حدود 84/0 برآورد گردید. آزمون تجزیه به مولفه های اصلی (pca) با هر دو نشانگر نشان داد که نشانگرهایssr با 4 و its با 3 مولفه اولیه توانستند 80 درصد از تغییرات را توجیه کنند. نمودارهای پراکنش دوبعدی و سه بعدی نشان دادند که نشانگرهای its توانستند ژنوتیپ های انشو را از نارنگی های شاهد غیرانشو متمایز کنند، اما نتوانستند ارقام مختلف انشو را از هم تفکیک کنند. در مقابل، نشانگرهای ssr توانایی تفکیک ارقام مختلف انشو را دارا بوده و قادر به نشان دادن تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های داخل گروه انشو بودند. آزمون تجزیه کلاستر با داده های حاصل از نشانگرهایits ، جمعیت مورد مطالعه را در 3 خوشه مجزا طبقه بندی کرد در حالیکه با استفاده از نشانگرهای ssr در 4 خوشه مجزا طبقه بندی شدند. در هر دو تجزیه کلاستر، ژنوتیپ های شاهد در یک گروه، ژنوتیپ های مختلف اُواری در گروهی مجزا و ژنوتیپ های رقم وازه به همراه ژنوتیپ های انشوی محلی نامشخص در گروهی دیگر قرار گرفتند. نشانگرهای sscp در تشخیص تفاوت های ژنتیکی کوچک بین ژنوتیپ های داخل گروه ها بیشترین کارایی را داشتند و نشانگرهای its در مطالعه روابط خویشاوندی گروه های مورد بررسی کارایی بیشتری نشان دادند. بر اساس نتایج این تحقیق، تنوع ژنتیکی متوسطی در نارنگی های انشوی استان مازندران مشاهده شد و همچنین مشخص گردید بیشتر این ژنوتیپ ها به رقم استاندارد وازه نزدیک بوده و شباهت کمتری با رقم اُواری داشتند. با وجوداینکه نشانگرهای مورفولوژیک تنوع ژنتیکی بالایی را در ارقام انشو نشان دادند اما نتواشتند این ارقام را از یکدیگر متمایز کنند که دلیل آن را می توان دخالت اثرات محیطی غیرقابل توارث و اختلاط آن با اثرات ژنتیکی قابل توارث دانست. نتایج این تحقیق نشان داد نشانگرهای مولکولی its و sscp دربررسی تنوع و طبقه بندی ژنوتیپ های ارقام انشو کارایی خوبی داشتند درصورتیکه داده های حاصل از نشانگرهای مورفولوژیک چنانچه توسط نشانگرهای مولکولی تأیید شوند قابل استفاده خواهند بود.

مکان یابی ژن های کنترل کننده مقاومت به سپتوریوز برگی (mycosphaerella graminicola) در گندم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  رضا طالبی   نادعلی باباییان جلودار

سپتوریوز برگی در گندم که توسط قارچ عامل بیماری زای mycosphaerella graminicola ایجاد می شود یک بیماری مهم در گندم می باشد. مهمترین راه حل کنترل این بیماری استفاده از ارقام مقاوم می باشد، که این امر نیازمند شناسایی منابع مختلف مقاومت و انتقال آنها به ارقام پر عملکرد می باشد. به این منظور 178 لاین اینبرد نسل f10 حاصل از تلاقی والد مقاوم "ونگ شوبای" و والد حساس "فلات" و 134 لاین f 10 حاصل از تلاقی والد مقاوم ٌفرونتاناٌ و والد حساس "فلات" برای شناسایی و مکان یابی ژن های مقاومت به سپتوریوز مورد مطالعه قرار گرفتند. ارزیابی گلخانه ای برای جمعیت ونگ شوبای با استفاده از دو جدایه ایرانی ipo08002 و ipo08003 و برای جمعیت فرونتانا از سه جدایه ipo02166، ipo90006 و ipo89011 صورت گرفت. نتایج تجزیه qtl با استفاده ازtrap ، aflp و ssr نشان داد که مهمترین مکان های ژنی روی کروموزوم های 2bl و 7ds مقاومت به سپتوریوز را در ونگ شوبای کنترل قرار دارد. در رقم فرونتانا دو جایگاه روی 7a و 2d شناسایی شد. با توجه به نتایج سایر محققین و تطبیق نقشه های لینکاژی با جایگاه های مکان یابی شده قبلی، به نظر می رسد که در ونگ شوبای این qtlها مربوط به ژن های stb9 و stb4 است که به ترتیب بر روی کروموزوم های 2bl و 7ds قرار دارند. در رقم فرونتانا جایگاه ژنی بدست آمده بر روی 2d برای اولین بار در این تحقیق گزارش شده است. با توجه به اینکه فرونتانا و ونگ شوبای بعنوان یک ارقام بسیار مشهور در برنامه های اصلاحی برای مقاومت به بیماری های قارچی در گندم مورد استفاده قرار می گیرند، این امکان وجود دارد که ژن های گزارش شده در این تحقیق بصورت همبسته و بصورت یک کلاستر با سایر ژن های مقاومت باشند ، لذا گزینش جهت مقاومت براساس مقاومت جدید در این ارقام می تواند راهکاری بسیار مفید و چندکاره ای جهت دستیابی به یک مقاومت پایدار به بیش از یک بیماری در برنامه های اصلاحی باشد. این امکان وجود دارد که ژن جدید گزارش شده بر روی کروموزوم 2d ( stb16 ) نیز همانند سایر ژنهای شناخته شده نظیر stb6 که بیشترین پراکنش و مقاومت افقی را در ژرم پلاسم گندم ایفا می کند، بتواند بصورت بسیار گسترده ای در برنامه های اصلاحی برای افزایش مقاومت در سایر کشورها نیز مورد استفاده قرار گیرد.

نقشه یابی مولکولی صفات زراعی و کیفیت الیاف در هیبرید بین گونه ای پنبه (gossypium hirsutum × g. barbadense)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  محمدرضا زنگی   نادعلی باباییان جلودار

پنبه مهمترین گیاه لیفی دنیاست. اصلاح ژنتیکی پنبه به دلیل همبستگی منفی عملکرد و کیفیت الیاف و همچنین عدم اطلاع کافی در مورد ژنهای موثر در کیفیت الیاف مشکل می باشد. جهت غلبه بر محدودیت های اصلاح کلاسیک، محققان انتخاب به کمک نشانگر را مد نظر قرار می دهند. 16 دورگ به روش تلاقی دای آلل دو طرفه از چهار واریته ساحل و سپید (گونه هیرستوم)، و باربادنس 5539 و ترمز14 (گونه باربادنس) بدست آمد. نتایج نشان داد که گونه باربادنس دارای ترکیب پذیری عمومی بالا برای طول الیاف، یکنواختی الیاف، استحکام الیاف، و شاخص بذر بود. نسبت ترکیب پذیری عمومی به خصوصی برای صفات کیفی شامل کیل، یکنواختی، استحکام، کشش، ظرافت الیاف و شاخص بذر بزرگتر از یک بود که نشان دهنده وجود اثرات ژنتیکی افزایشی برای اکثر صفات به جزء طول 5/2% الیاف می باشد. هتروزیس مثبت در تلاقی های درون گونه ای برای کیل و ظرافت الیاف مشاهده شد. همچنین، هتروزیس منفی در تلاقی بین گونه ای برای صفت کیل و ظرافت الیاف بدست آمد. برای صفات طول و استحکام الیاف، هتروزیس مثبت در همه هیبریدها مشاهده گردید. باربادنس 5539 و ترمز 14 (گونه باربادنس) دارای اثرات ترکیب پذیری عمومی مثبت برای ارتفاع، تعداد قوزه و تعداد شاخه زایا بودند. برعکس، ارقام سپید و ساحل (گونه هیرستوم) دارای اثرات ترکیب پذیری عمومی منفی برای این صفات بودند. ژنوتیپ گونه باربادنس ترکیب پذیری عمومی منفی برای تعداد شاخه رویا، طول شاخه زایا و وزن قوزه داشت و بالعکس ژنوتیپ گونه هیرستوم دارای ترکیب پذیری عومی مثبت برای این صفات بود. نسبت ترکیب پذیری عمومی به ترکیب پذیری خصوصی برای همه صفات مورفولوژیکی مورد مطالعه با استثنای طول شاخه زایا بزرگتر از یک بود که نشان دهنده وجود اثرات ژنتیکی افزایشی می باشد. از 98 نشانگر ریزماهواره برای مطالعه چندشکلی در والدین تلاقی بین گونه ای (سپید × باربادنس 5539) استفاده شد که 15 نشانگر چندشکلی نشان دادند. سه گروه لینکاژی در کروموزم های 20، 23 و 26 تشخیص داده شد. 5 qtl نیز مشخص گردید. یک qtl برای صفت استحکام الیاف بین نشانگرهای bnl3140 و bnl1231 (کروموزم 20)، یک qtl برای عملکرد بین نشانگرهای bnl341 و bnl3482 (کروموزم 26)، یک qtl برای وزن قوزه بین نشانگرهای bnl341 و bnl3482 (کروموزم 26)، یک qtl برای صفت شاخص بذر بین نشانگرهای bnl1317 و bnl3034 (کروموزم 23) و یک qtl برای صفت درصد کیل بین نشانگرهای bnl1317 و bnl3034 (کروموزم 23) بدست آمد.

بررسی تغییرات مواد موثره درپونه معطر ( mentha pulegium) با استفاده از مواد موتاسیون زا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  فرامرز میر   محمدحسین سنگتراش

قسمت های مختلف گیاه پونه معطر دارای تانن، مواد رزینی، مواد پکتیکی، قند و اسانس است. این اسانس که مقدار آن بر حسب واریته های مختلف گیاه و مشخصات محل تغییر می کند دارای90- 75 درصد از ترکیبات ستن دار مخصوصاً پولگون، الکل های توتال به مقدار 12ـ7%، لیمونن و دیپانتن است. اسانس مذکور به اسانس پونه یا penny royal oil مرسوم است و با درخشندگی آبی رنگ جلوه می کند که علت آن وجود ماده ای به نام آزولن در آن است. بر اساس نتایج منتشر شده افزایش در سطح پلوئیدی اغلب با افزایش در ماده خشک گیاه و متابولیتهای ثانویه همراه است. به این دلیل در این تحقیق به منظور بررسی میزان تغییر در مواد موثره پونه معطر با توجه به تأثیر گذاری مواد شیمیایی موتوسیون زا مانند تریفلورالین و کلشی سین مطالعه ای در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و دانشگاه سیستان و بلوچستان صورت گرفت که این مطالعه بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تکرار انجام شد و در آن از تریفلورالین با غلظتهای7/1 ، 4/3 و 5 میلی گرم در لیتر و کلشی سین با غلظتهای 50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر در مدت زمانهای 6، 12و 18 ساعت در مقایسه با شاهد (بدون استفاده از مواد القاء کننده شیمیایی) انجام گرفت. با بررسی میزان اسانس نمونه های تیمار شده به روش تیتراسیون اختلاف بین سطوح مختلف القاءکننده ها و همچنین اثر متقابل غلظت و زمان معنی دار تشخیص داده شد و بیشترین تغییر مربوط به سطح غلظت 5 میلی گرم در لیتر تریفلورالین و 150 میلی گرم در لیتر کلشی سین در مدت زمان 12 ساعت بود. تریفلورالین به طور کلی باعث ایجاد 6/66% تغییر در سطح پلوئیدی و کلشی سین سبب ایجاد 4/81% افزایش سطح پلوئیدی در پونه معطر گردید. کلمات کلیدی: پونه معطر، روغن فرار، پلی پلوئیدی، تریفلورالین، کلشی سین، کشت بافت

بررسی خصوصیات مورفولوژیک ، کیفی ومرتبط با عملکرد لاین های امیدبخش برنج »(oryza sativa l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان 1390
  اسماعیل حسن نتاج جلودار   نادعلی باباییان جلودار

جهت تعیین مهم ترین خصوصیات مورفولوژیک و کیفی موثر بر عملکرد دانه برنج، آزمایشی در سال زراعی 1389 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. ژنوتیپ های مورد مطالعه شامل 27 لاین امیدبخش برنج و دو رقم والدینی شاهد به نام های سنگ طارم و دیلمانی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپ های برنج از نظر تمامی صفات مورد مطالعه دارای اختلاف معنی دار در سطح احتمال 1 درصد بودند. پنجه بارور (**500/0)، تعداد دانه در خوشه (* 874/0)، تعداد دانه پر در خوشه (**869/0)، عرض دانه سفید قبل از پخت (* 27/0)، دمای ژلاتینی شدن (* 25/0)، همبستگی مثبت و معنی دار و ارتفاع بوته (237/0-)، درصد آمیلوز (* 22/0-) و شکل دانه (** 30/0-) همبستگی منفی و معنی داری با عملکرد دانه داشتند. در بین ژنوتیپ های مورد بررسی لاین های شماره 1، 2، 5 و 25 از نظر مساحت برگ پرچم بالا ، پاکوتاهی ، تعداد پنجه بارور، تعداد دانه پر در خوشه وضعیت مطلوبتری داشتند و از طرفی عملکرد دانه بالایی را نیز نشان دادند (به ترتیب 02/7، 95/6، 95/6 و 89/6 تن در هکتار) و به عنوان لاین مطلوب جهت برنامه های به زراعی در شرایط مشابه با این آزمایش قابل پیگیری و توصیه به نظر می رسد. لاین 15، کیفیت بالاتری داشت زیرا دارای آمیلوز متوسط (85/22)، دمای ژلاتینی شدن متوسط (نمره66/3)، افزایش دانه خوب و عطر مناسب بود در حالی که عملکرد پایینی داشت (9/3 تن در هکتار). در این تحقیق لاین-های با خصوصیات کیفی بالاتر عملکرد پایین تری داشتند. همچنین تجزیه کلاستر، لاین ها ی برنج مورد مطالعه را در سه خوشه مختلف قرار داد که خوشه اول با 7 لاین (لاین های2، 1، 5، 25، 12، 6 و 4) در گروهی جدا از هر شاهد یا بعبارتی متفاوت از والدین قرار گرفته اند. این لاین ها از نظر عملکرد دانه از شاهد بهتر بوده اند. کلمات کلیدی: برنج، عملکرد، لاین امیدبخش، صفات مورفولوژیک. صفات کیفی

نقشه ژنتیکی ژن طویل کننده بالاترین میانگره (eui) در برنج با استفاده از نشانگرهای ssr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  نغیمه سلخ   نادعلی باباییان جلودار

یکی از موانع عمده برای دستیابی به عملکرد بالا در تولید بذر برنج دورگه، خروج ناقص خوشه برنج در لاین نر عقیم سیتوپلاسمی است. لاین های cms با سیتوپلاسمwa، مشکل خروج ناقص خوشه دارند که در آن 40-30% سنبلچه ها در غلاف برگ پرچم باقی می مانند و این سنبلچه ها برای گرده افشانی قابل دسترس نیستند و باعث کاهش عملکرد برنج می شود بنابراین ما بدنبال مطالعه این صفت هستیم. خروج ناقص خوشه از طریق کاهش سطح سنتز جیبرلیک اسید ایجاد می شود، یک چالش بزرگی در تولید بذر برنج هیبرید بوجود آورده است. این مشکل بوسیله کاربرد جیبرلیک اسید برطرف شده است. ولی کاربرد جیبرلیک اسید باعث افزایش تولید بذر و همچنین اثر زیان آور روی کیفیت بذر هیبرید برنج از طریق کاهش خواب و انبار داری دارد. بنابراین اصلاح کنندگان برنج همواره در جستجوی راه حل ژنتیکی بجای کاربرد جیبرلیک اسید هستند. طول میانگره گیاه برنج، نقش مهمی در اندازه خروج خوشه بازی می کند. در این مطالعه تجزیه ژنتیکی ژن طویل کننده بالاترین میانگره با استفاده از نشانگرهای ssr در جمعیت f2 حاصل از گیاهان والدینی (ir62829a) و آمل-2 در گیاه برنج مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی از 10 نشانگر ssr استفاده گردید و نشانگرهای rm304، rm258، rm269، rm147 و rm294 چند شکلی بین والدین را نشان دادند و نشانگرهای rm304، rm258 و rm269 با استفاده از نرم افزار join map در یک گروه لینکاژی قرار گرفتند. ژن طویل کننده بالاترین میانگره (eui) بین دو نشانگر rm304 و rm258 قرار گرفته است. فاصله ژن eui با نشانگر rm304 و rm258 به ترتیب 3 و 11 سانتی مورگان بدست آمده است. نشانگرهای ssr گزارش شده در این مطالعه برای اصلاح کنندگان در انتخاب ژن eui برای توسعه لاین های cms مفید خواهد بود.

عکس العمل ترنسکریپتومیکس گندم به بیماری برگی سپتوریوز با استفاده از تکنیک ریز ارایه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  آرش فاضلی   محسن مردی

چکیده بیماری سپتوریوز یکی از مخرب ترین بیماری های برگی گندم در سراسر جهان است که سالانه خسارت های زیادی به بار می آورد. در حال حاضر استفاده از ارقام مقاوم و سموم شیمیایی دو روش اصلی کنترل این بیماری هستند. روش هایی زیادی جهت شناسایی ژن های مقاوم در منابع ژنتیکی وجود دارد اما اخیرا تکنیک ریزآرایه به عنوان یک روش قدرتمند جهت ارزیابی بیان ژن ها به طور هم زمان مورد توجه قرار گرفته است. جهت شناسایی ژن های دخیل در مقاومت به بیماری سپتوریا ازمایشی با ایزوله sa852-2 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار برای دو رقم مقاوم (فرونتانا) و حساس (فلات) به همراه شاهد طراحی گردید. سپس گیاهان در مرحله دوبرگی به وسیله اسپورهای ایزوله مهاجم sa852-2 در شرایط گلخانه اسپور پاشی شده و نمونه های برگی از گیاهان نرمال (شاهد) و استرس در چهار تیمار زمانی(6 ساعت، 6 روز، 12 روز و 15 روز) بعد از آلودگی جمع آوری شده و cdnaهای نشاندار با استفاده از رونویسی dutp و ducp برای همه نمونه ها ساخته شد. نتایج حاصل از ریز ارایه نشان داد که شش ژن در رقم مقاوم فرونتانا بیان متفاوتی دارند در حالی که هیچ کدام از ژن ها در رقم حساس در دو شرایط بیان متفاوتی را نشان ندادند. هم چنین آنالیز کلاستر بندی و تجزیه به عامل های اصلی نشان داد که ژن هایی که براساس نتایج ریزارایه متفاوت بیان می شوند در گروه مجزایی نسبت به بقیه ژن ها قرار دارند و 85/83 درصد از تغییرات در رقم مقاوم به وسیله این ژن ها کنترل می شود. نتایج نشان می دهد که بیشتر این ژن ها مربوط به ژن های مرتبط با پاتوژن هستند که از استقرار و گسترش پاتوژن در داخل گیاه جلوگیری می نمایند. همبستگی بین نتایج ریزآرایه و real-time pcr برای دو ژن به ترتیب 94 و 87 درصد بود.

ارزیابی بیان ژن آنتی پورتر /h+‏na+‏ غشای پلاسمایی گیاه aeluropus littoralis در شرایط تنش شوری و جداسازی و انتقال این ژن به گیاه توتون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  ولی اله قاسمی عمران   قربانعلی نعمت زاده

شوری و به طور عمده کلرید سدیم، از رشد گیاهان جلوگیری نموده و سبب کاهش تولیدات کشاورزی می شود. در گیاهان عالی دفع یون سدیم از غشاء سلولی و هدایت و انتقال یون سدیم به واکوئل بواسطه آنتی پورترهای موجود در غشاهای پلاسمایی و واکوئلی انجام می شود. یکی از کارکردهای آنتی پورترسدیم/پروتون در غشای پلاسمایی دفع یون سدیم از سلول هاست. ژن salt overly sensitive 1 آنتی پورترسدیم/پروتون غشای پلاسمایی را کد می کند که نقش مهمی در ایجاد مقاومت به شوری در گیاهان دارد. گیاهان جهش یافته فاقد sos1 حساسیت بسیار زیادی به تنش کلرید سدیم داشته و یون سدیم بیشتری نسبت به گیاهان نوع وحشی تجمع می دهند. در این مطالعه، ژن آنتی پورترسدیم/پروتون sos1 از گیاه آلوروپوس تحت تنش شوری ناشی از کلرید سدیم جداسازی شد. cdna جداسازی شده با طول 3981 جفت باز بوده و حاوی چارچوب قرائت آزاد فرضی 3438 جفت بازی می باشد. توالی آمینواسیدیsos1 مشابهت بالایی با ترانسپورترهای گیاهی sos1 نشان می دهد. پیش بینی می شود alsos1 دارای 12 ناحیه فراغشایی فرضی در انتهای آمینی و دم طویل آبگریز سیتوپلاسمی در انتهای کریوکسیلی باشد. در این مطالعه، الگوی بیان این ژن در پاسخ به تیمار شوری 250 میلی مولار 6 ساعت، 1، 3، 8 و 17 روز پس از اعمال تنش مورد بررسی قرار گرفت. بیان ژن alsos1 در بافت برگ پس از 6 ساعت افزایش یافت. در بافت گره و میان گره سطوح نسخه برداری ژن alsos1، 24 ساعت پس از اعمال تنش به حداکثر خود رسید و سپس در 3 و 8 روز بعد از اعمال تنش به تدریج کاهش یافت تا در نهایت 17 روز پس از تنش به حالت پایدار شاهد بدون تنش بازگشت. میزان بیان این ژن در بافت های ریشه به آهستگی بعد از اعمال تنش افزایش یافت و پس از 3 روز به میزان حداکثر رسید و این میزان بیان تا 8 روز پس از تنش ادامه یافت و پس از 17 روز همچنان بیان دو برابر شاهد بود. بیش بیان ژن alsos1 در توتون (nicotiana tabacum cv. samsun) صورت پذیرفت و پاسخ گیاهان تراریخته به غلظت های مختلف کلرید سدیم مورد بررسی قرار گرفت. بیش بیان ژن alsos1 در توتون مقاومت به شوری را در این گیاه افزایش داد و منجر به افزایش رشد گیاه و تغییر پارامترهای مرفولوژیک و فیزیولوژیک در پاسخ به تنش شوری شد. بیش بیان ژن alsos1 در توتون منجر به افزایش طول ساقه، تعداد برگ، وزن تر و خشک و نسبت یون پتاسیم به سدیم در مقایسه با گیاهان نوع وحشی گردید. این نتایج نقش alsos1 را مشخص تر نموده و نشان دهنده اینست که این ژن می تواند جهت تولید گیاهان تراریخته مقاوم به شوری مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی پایداری عملکرد دانه و ارزیابی مولکولی کیفیت پخت در ژنوتیپ های امید بخش برنج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  سید امیرعباس موسوی میرکلایی   نادعلی باباییان جلودار

بررسی پایداری عملکرد دانه و ارزیابی مولکولی کیفیت پخت در ژنوتیپ های امید بخش برنج چکیده به منظور شناسایی و معرفی ژنوتیپ های برنج برای مناطق شمال کشور، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و با استفاده از 12 ژنوتیپ (پنج ژنوتیپ در دست معرفی به نام های جهش، پرتو، میلاد، دانش و جلودار و 7 ژنوتیپ والدین به نام های سنگ طارم، طارم دیلمانی، فجر، r9، طارم محلی، نوک سیاه و سفیدرود) در سه مکان (مزارع تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی ساری، مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس و مرکز تحقیقات برنج کشور رشت و در طی سال های زراعی 89 و 90 انجام و عملکرد دانه و سایر صفات مرتبط ثبت شد. عامل ژنوتیپ در تجزیه واریانس ساده محیط های مختلف در تمام موارد معنی دار به دست آمد که این امر بر تفاوت و تنوع قابل توجه در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه دلالت داشت. نتیجه تجزیه واریانس مرکب نیز حاکی از معنی داری کلیه عوامل به غیر از اثر مکان و اثر متقابل سال × مکان در شرایط ثابت و تصادفی بود. مقایسه میانگین ژنوتیپ × مکان به روش دانکن برای شرایط ثابت نشان داد که ژنوتیپ جلودار و مکان رشت در گروه هایی جداگانه دارای حداکثر عملکرد بودند. جهت تفسیر مفیدتر این اثر متقابل، از روش های مختلف تجزیه پایداری استفاده شد. بر اساس آماره ی واریانس محیطی رومر، ژنوتیپ های سفید رود و جلودار به عنوان ژئوتیپ های پرمحصول و با پایداری پایا و بر اساس دیگر آماره ی نوع i، ضریب تغییرات محیطی فرانسیس کاننبرگ ژنوتیپ جلودار واجد این شرایط معرفی شد. نتایج مطالعه پایداری بر اساس آماره های نوع ii، شامل اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، واریانس پلستد و پترسون و واریانس پلستد، به نتایج کاملاً مشابهی منجر شد که بر اساس آن ژنوتیپ جلودار به عنوان ژنوتیپ مطلوب معرفی شد. با استفاده از روش چند متغیره ی ammi، سه مولفه ی اصلی اثر متقابل تا سطح 1% معنی دار شد که 81/75% از مجموع مربعات اثر متقابل را توجیه کردند. ژنوتیپ جلودار، از لحاظ ipc1 و ipc2 اثر متقابل، از کمترین مقادیر و لذا پایدارترین و از لحاظ ipc3 جزء ژنوتیپ های حد واسط قرار گرفت. انجام تجزیه الگوی واکنش ژنوتیپی به صورت تجزیه خوشه ای بر مقادیر ipc2 و ipc3 و رسم نمودار پراکنش، ژنوتیپ نوک سیاه را به عنوان پایدارترین و در عین حال با عملکرد کم معرفی کرد. با توجه به تشابه نتایج در غالب روش ها، ژنوتیپ جلودار به عنوان ژنوتیپ با عملکرد بالا و در عین حال با پایداری مناسب برای مناطق شمال کشور پیشنهاد می شود. در بررسی مولکولی ژنوتیپ های جلودار ، جهش، پرتو، میلاد، سنگ طارم، طارم دیلمانی و طارم محلی از لحاظ صفات عطر و طعم ( )، درصد آمیلوز (ac)، قوام ژل (gc) و دمای ژلاتینه شدن (gt) در حد مطلوبی بودند. نتایج آزمایش کیفیت دانه نیز ژنوتیپ های کیفی در بررسی مولکولی را تایید کرد. بطور کلی ژنوتیپ جلودار باتوجه به اینکه بیشترین راندمان تبدیل، درجه تبدیل و برنج کامل را تولید کرد و از نظر کیفیت هم بسیار مطلوب بود، به عنوان بهترین ژنوتیپ معرفی می شود.

غربالگری ژن های موثر در مقاومت به بیماری بلاست در ارقام برنج (oryza sativa l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  مسعود صفر رضوی زاده   نادعلی باباییان جلودار

بیماری بلاست یکی از مهم ترین بیماری های خسارت زا در برنج است که سالانه باعث تلفات زیاد عملکرد برنج در دنیا می شود. استفاده از ارقام مقاوم حامل ژن های اصلی مقاومت (r) به عنوان یکی از بهترین روش های قابل اطمینان جهت کنترل بیماری ها می باشد. به همین منظور، برای شناسایی ارقام و لاین های برنج مقاوم به بلاست از تعدادی آغازگر همبسته با ژن pi1 طراحی و از آن ها برای تکثیر dna استفاده گردید. از ترکیب های آغازگری rm144 ، rm206 ، rm224 استفاده گردید که باعث شناسایی لاین های مقاوم و حساس و نیز هتروزیگوت نسبت به جایگاه ژنی pi1 در ارقام و لاین های مورد آزمایش گردید و نیز از نشانگر ap5659_3a برای شناسایی ارقامی که دارای گروه پیوسته با ژنpi2 موثر در مقاومت به بیماری بلاست استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصل از الکتروفورز نشانگرهای وابسته به جایگاه pi-1 ارقام دیلمانی و نوک سیاه نسبت به هر سه نشانگر حالت پیوسته نشان دادند و رقم حسنی نسبت به هر سه نشانگر فاقد پیوستگی بود. نتایج حاصل از نشانگر pi2 نیز نشان داد که ارقام حسنی و شصتک محمدی و میلاد دارای پیوستگی با نشانگر مورد استفاده می باشند و ارقام r9 (آورده شده از ایری) و ساحل و لاین حاصل تلاقی ساحل / سنگ طارم (l45) نسبت به همین نشانگر ap5659_3a حالت هتروزیگوت را نشان دادند و سایر ارقام فاقد پیوستگی با جایگاه مورد نظر بودند. بنابراین، استفاده از این نشانگرهای اختصاصی ژن های مقاومت می تواند در کنار روش های سنتی ارزیابی فنوتیپی موجب ایجاد اطمینان بیشتر در مقاومت ارقام و لاین ها در برنامه های اصلاحی گردد.

بررسی امکان نگهداری بذر، جوانه و کالوس حاصل از کشت بافت دو گونه مرزه satureja spicigera و s. bachtiarica در شرایط فراسرد (cryopreservation)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  لیلا غفارزاده نمازی   نادعلی باباییان جلودار

خصوصیات معطر و دارویی گونه های زیادی از جنس satureja گزارش شده است.از آنجا که گونه های مختلف گیاه مرزه بر اثر تنش های زنده و غیرزنده تهدید شده و کشت کار پی درپی یک گونه باعث کاهش تنوع ژنتیکی آنها می گردد، حفظ ذخایر ژنتیک این گونه ها از اهمیت بالایی بر خوردار است. با استفاده از تکنیک نگه داری بذر در دمای فراسرد که یکی از روش های نگه داری ژرم پلاسم در شرایط خارج از رویشگاه است، می توان بذر را به طور طولانی مدت، با هزینه بسیار کمتر و بدون از دست دادن قوه نامیه ذخیره سازی کرد. این تکنیک برای نگه داری بذر، جوانه و کالوس گونه satureja spicigera و satureja bachtiarica مورد استفاده قرار گرفت. برای نگه داری بذور در شرایط فراسرد از تیمارهای گلیسرول، محلول ویتریفیکاسیون گیاهی (plant vitrification solution 2 یا pvs2) و کاهش رطوبت بذر قبل از ورود به ازت مایع استفاده شد. بذور تیمار شده به مدت 7 روز، 30 روز و 90 روز در دمای 196c- نگه داری شدند. نتایج نشان داد که بین مدت زمان نگه داری در ازت مایع از لحاظ شاخص جوانه زنی و سرعت جوانه زنی اختلاف معنی داری وجود نداشت. در گونه s. bachtiarica بین تیمارهای مختلف و شاهد از لحاظ شاخص جوانه زنی و سرعت جوانه زنی اختلاف معنی داری وجود ندارد. همچنین در گونه s. spicigera در بین تیمارهای مختلف، تیمار کاهش رطوبت بذر از لحاظ صفات مذکور اختلاف معنی داری با شاهد ندارد و می توان با استفاده از فناوری فراسرد و بکارگیری تیمار مناسب، بذور این دو گونه ارزشمند و در حال انقراض را برای مدت زمان بسیار طولانی حفظ نمود. برای تولید کالوس در گونهs. spicigera از دیسک های برگی از محیط کشت پایه ms حاوی mgl-1 0/5 2,4-d و mgl-1 0/6 ba و در گونه s. bachtiarica از بذر در محیط کشت پایه ms حاوی mgl-1 0/1 2,4-d و mgl-1 0/2 ba استفاده شده و به منظور ذخیره در دمای فراسرد انتخاب گردید. نگه داری جوانه ها در شرایط فراسرد تحت دو نوع پیش تیمار، دو نوع ریز نمونه و دو پروتکل شیشه ای شدن-قطره ای (pvs2) و کپسوله-آبگیری صورت گرفت. به طور کلی نتایج نشان داد نوع پروتکل فراسرد و ریز نمونه بر میزان زنده مانی و رشد مجدد جوانه های این دو گونه تأثیرگذار است. نگه داری کالوس در شرایط فراسرد تحت یک نوع پیش تیمار و چهار پروتکل کاهش رطوبت (خشک کردن کالوس به مدت 120 دقیقه)، شیشه ای شدن با pvs2، شیشه ای شدن با pvs3 و انجماد با dmso صورت گرفت. درصد رشد مجدد پروتکل شیشه ای شدن با pvs3 در گونه s. spicigera و s. bachtiarica به ترتیب 98/70% و 95/55% از بیشترین مقدار برخوردار بود. آنالیز حرارتی کالوس بعد از چهار پروتکل مذکور و شاهد با استفاده از دستگاه کالیمتری روبشی افتراقی یا dsc انجام گرفت. این آنالیز، اثر حفاظتی موفقیت آمیز مواد حفاظت کننده پروتکل های کاهش رطوبت، شیشه ای شدن با pvs2 و شیشه ای شدن با pvs3 را بدلیل نداشتن پیک گرمازا کریستالیزاسیون و پیک گرماگیر ذوب تایید کرد. بنابراین نتایج نشان داد که پروتکل شیشه ای شدن (pvs3) یک پروتکل مناسب برای نگه داری در دمای فراسرد کالوس این دو گونه می باشد.

بررسی اثر سم پاشی هدایت شده و زمان های متفاوت کاشت بر جمعیت علف های هرز، عملکرد و اجزای عملکرد کلزا(brassica napus l)رقم هایولا-401
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1386
  عباس پورحسین میری   همت الله پیردشتی

چکیده ندارد.

بررسی سازگاری و پایداری عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپ های جدید پنبه در استان های گلستان و مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1386
  سکینه دماوندی کمالی   نادعلی باباییان جلودار

چکیده ندارد.

تعیین نقش عوامل موثر بر عملکرد ذرت دانه ای با استفاده از تجزیه علیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1386
  سمیه رحمتی   نادعلی باباییان جلودار

چکیده ندارد.

ارزیابی تنوع ژنتیکی در ژرم پلاسم مرکبات با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره (ssr)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1386
  سارویه کیانوش   نادعلی باباییان جلودار

چکیده ندارد.

بررسی صفت طول غلاف در جمعیت f3 کلزا (brassica. napus) جهت اصلاح ارقام پر محصول با استفاده از مارکر مولکولی rapd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  زهرا یوسفی   نادعلی باباییان جلودار

چکیده ندارد.

بررسی ایجاد موتانت های تحمل به شوری با استفاده از اشعه گاما در چند رقم سویا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  میعاد کیاء   نادعلی باباییان جلودار

چکیده ندارد.

بررسی صفت طول غلاف در جمعیت f3 کلزا (brassica napus l.) جهت اصلاح ارقام پر محصول با استفاده از مارکر مولکولی rapd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  زهرا یوسفی   نادعلی باباییان جلودار

عملکرد دانه یک صفت پلی ژنیک است که انتخاب مستقیم برای اصلاح آن چندان موثر نخواهد بود و تنها انتخاب بر روی اجزاء آن می تواند مفید واقع گردد. طول غلاف یا خورجین یکی از اجزاء موثر بر عملکرد کلزا می باشد که با انتخاب این صفت بطور غیر مستقیم می توان نسبت به افزایش عملکرد و به تبع آن افزایش عملکرد روغن دست یافت. ارقامی با غلاف های بلندتر به طور عمومی و معنی داری محصول بیشتری نسبت به ارقام با غلاف کوتاه تر دارند. اطلاع از نحوه کنترل ژنتیکی صفت طول غلاف به منظور انتخاب روش اصلاحی و استراتژی مناسب آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. یکی از مناسبترین روش های بررسی اثرات ژنی روش تجزیه میانگین نسل ها است. نشانگرهای مولکولی نیز ابزار قدرتمندی را در جهت انتخاب صحیح دراختیار قرار داده و می توانند اصلاح ارقام با طول غلاف بلند را تسریع بخشند. در این تحقیق به منظور شناسایی نحوه توارث صفت طول غلاف از روش تجزیه میانگین نسل های والدینی،f1، f2 و f3 بر طبق مدل 5 پارامتری استفاده شد. از سویی دیگر مفید بودن پرایمرهایی از مارکر مولکولی rapd که همبسته با صفت طول غلاف شناخته شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که صفت طول غلاف بلند در کلزا توسط اثرات غالبیت ژن ها کنترل می شود و اثرات متقابلِ غالبیت در غالبیت نیز در توارث آن موثر می باشد. طول غلاف دارای درجه غالبیت بالاتر از یک و توارث پذیری عمومی بالا می باشد که هر دوی این عوامل تأثیر اثرات غالبیت ژن در کنترل صفت طول غلاف را تأکید می کنند. این نتایج بیان می کند که گزینش فنوتیپی و انتخاب در نسل های اولیه به منظور اصلاح این صفت مفید نخواهد بود و نمی تواند صفت مورد نظر را در نسل های بعدی تثبیت نماید، بلکه به منظور اصلاح این صفت می باید به انجام هیبریداسیون بین رقم های برتر از نظر این صفت مبادرت ورزید و بعد از دست یابی به جمعیت هتروزیگوت در نسل هایِ بعد از تلاقی، اقدام به گزینش نمود با توجه به این امر به منظور دستیابی سریعتر به لاین هایی با طول غلاف بلندتر، انتخاب به کمک مارکرهای مولکولی کمک شایانی را به اصلاح این صفت خواهد نمود. سه مارکر rapd (ubc_83، ubc_43 و ubc_248 ) همبسته با صفت طول غلاف بلند بوده و از این سه مارکر می توان در برنامه های اصلاحی جهت شناسایی ارقام و لاین هایی با طول غلاف بلند استفاده نمود.

طبقه بندی بخشی از ژرم پلاسم برنج ایرانی با استفاده از نشانگر ‏‎papd‎‏ و نشانگر مرفولوژیک (صفات کمی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1379
  رستم آقازاده قولکی   قربانعلی نعمت زاده

پنجاه و شش ژنوتیپ برنج با استفاده از نشانگر ‏‎(random amplified polymorphic dna)rapd‎‏ و نشانگر مرفولوژیکی (15 صفت کمی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این آزمایش از 66 آغازگر استفاده شد. 12 آغازگر تصادفی، چند شکلی مطلوبی را نشان دادند. 129 نشانگر تصادفی ایجاد شد که 104 نشانگر (62/80 درصد) پلیمورف و 25 نشانگر (38/19 درصد) منومورف بودند. اندازه باندهای تولید شده از 45/0 تا 3 کیلو باز متغیر بود. میانگین تعداد باندها برای هر آغازگر چند شکل 75/10 - 7 بود. گروه بندی ژنوتیپ ها با استفاده از روش ‏‎upgma‎‏ و ضریب تشابه جاکارد صورت گرفت. بطوری که ژنوتیپ های مورد مطالعه در 7 گروه قرار گرفتند. میزان تشابه در بین ارقام از 44 درصد تا 91 درصد متغیر بود که حداقل تشابه بین ارقام بوفیکان و دمسیاه (44 درصد) و حداکثر تشابه بین ارقام 28 - ‏‎ir‎‏ با آمل _ 2 (91 درصد) بود. تجزیه کلاستر براساس صفات کمی ارقام برنج را در 4 گروه مختلف قرار داد. در این پژوهش نشانگر مرفولوژیکی (15 صفت کمی) نتوانت الگوی مناسبی را در طبقه بندی و تعیین تنوع ژنتیکی ارائه نماید. بهتر است که در مطالعات بعدی از تجزیه به مولفه های اصلی، محاسبات عددی و غیره استفاده شود. این آزمایش ها نشان دادند که در بین ارقام مورد آزمایش تنوع مطلوبی وجود دارد. بطوری که می توان از این تنوع برای اهداف مختلف اصلاحی بهره جست همچنین این آزمایش نشان داد که نشانگر رپید یک تکنیک مناسب برای طبقه بندی و بررسی تنوع ژنتیکی در بین ارقام برنج و سایر گیاهان زراعی می باشد.

تعیین همبستگی صفات کمی و کیفی با عملکرد از طریق تجزیه علیت در برنج ‏‎(oryza salical.)‎‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1380
  نقی حسین زاده فشالمی   کمال کاظمی تبار

این تحقیق به منظور تعیین روابط علت و معلولی، بررسی اثرات مستقیم و غیر مستقیم ژنتیکی و فنوتیپی صفات کمی وکیفی بر عملکرد دانه در بوته و انتخاب معیار مناسب جهت اصلاح و بهبود عملکرد بر مبنای سایر صفات انجام گرفته است. از این رو تعداد 100 رقم و لاین در سال 1379 در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) درقالب طرح لاتیس ساده 10*10 مورد بررسی قرار گرفتند. بین تیمارها از حیث کلیه صفات (کمی و کیفی) اختلاف بسیار معنی دار مشاهده گردید. صفات تعداد کل پنجه و پنجه های بارور در بوته، روزهای تا 50 درصد گلدهی، عرض برگ پرچم، تعداد دانه پر در خوشه و میزان آمیلوز همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه در بوته نشان دادند. در تجزیه رگرسیون گام به گام صفات کمی و کیفی، به طور جداگانه، روزهای تا 50 درصد گلدهی، طول خوشه، تعداد پنجه های بارور، تعداد دانه پر در خوشه، تعداد کل دانه در خوشه، وزن صد دانه و ارتفاع گیاه به عنوان متغیرهای مستقل کمی و عرض دانه قبل از پخت، طویل شدن دانه، میزان آمیلوز، قوام ژل و درجه حرارت ژلاتینی شدن به عنوان متغیرهای مستقل کیفی در مقابل عملکرد دانه در بوته (متغیر وابسته) قرار گرفتند. نتایج تجزیه علیت فنوتیپی و ژنتیکی بر اساس مدل رگرسیون گام به گام نشان داد که تعداد پنجه های بارور در بوته و میزان آمیلوز می توانند به عنوان شاخص های مناسب گزینش به منظور بهبود عملکرد دانه در نظر گرفته شوند.