نام پژوهشگر: اصغر کرمی

ارزیابی میزان اثربخشی الگوهای جریان وجوه نقد و مدل برنامه ریزی ژنتیک در پیش بینی درماندگی مالی شرکتها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1391
  اصغر کرمی   قاسم بولو

ورشکستگی شرکت ها یکی از راه هایی است که منجر به هدر رفتن منابع و عدم بهره گیری از فرصت های سرمایه گذاری می شود. پیش بینی درماندگی مالی می تواند با هشدارهای لازم ، شرکت ها را نسبت به وقوع درماندگی مالی و به دنبال آن ورشکستگی هشیار نماید تا آنها با توجه به این هشدارها، دست به اقدامات مقتضی بزنند و سرمایه گذاران بتوانند فرصت های مطلوب را از فرصت های نامطلوب تشخیص دهند و منابعشان را در فرصت ها و مکان های مناسب، سرمایه گذاری نمایند. یکی از روشهای پیش بینی تداوم فعالیت شرکتها، استفاده از مدل های پیش بینی درماندگی مالی است. در این راستا پژوهش حاضر به ارزیابی میزان اثربخشی الگوی جریان وجوه نقد و مدل برنامه ریزی ژنتیک در پیش بینی درماندگی مالی در بورس اوراق بهادار تهران در طول سالهای 1381تا 1386 با استفاده از داده های 82 شرکت مورد آزمون می پردازد. الگوهای جریان نقدی، سیاست های شرکت برای تأمین منابع، تخصیص منابع و ظرفیت عملیاتی را نشان می دهد. تئوری های اقتصادی و محققان قبلی مثبت یا منفی بودن جریان های نقدی ناشی ازفعالیت های عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی را با توجه به مراحل چرخه عمر را پیش بینی کرده اند. در پژوهش حاضر از الگوهای جریان نقدی در مرحله نزول جهت پیش بینی درماندگی مالی استفاده شده و سپس نتایج آن با مدل برنامه ریزی ژنتیک که طبق شرایط ایران توسط فرج زاده دهکردی(1386) ارائه گردیده مورد ارزیابی گرفته است. نتایج تحقیق حاضرحاکی از این است که الگوی جریان های نقدی دارای قدرت پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها در ایران است. همچنین طبق نتایج تحقیق اثربخشی مدل برنامه ریزی ژنتیک درمقایسه با الگوی جریان های نقدی در پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها بیشترمی باشد.

تحلیل محتوای تمرین های کتاب های بخوانیم وبنویسیم دوره ابتدایی ازحیث میزان توجه به فرایند حل مسئله جان دیویی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  اصغر کرمی   حجت اله فانی

این پژوهش با هدف بررسی میزان توجه به فرایند حل مسئله جان دیویی در کتب درسی بخوانیم و بنویسیم دوره ابتدایی انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوا تمرینهای کتاب درسی بخوانیم و بنویسیم دوره ابتدایی کشور بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی بود با پایایی 0/94 که پس از مطالعه مبانی نظری و طرح پیشنهادی تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه تعیین گردید. واحد تحلیل شامل جملات مندرج در تمرین های کتب درسی بوده است. در بخش تحلیل محتوا یافته ها بیانگر آن است که در مجموع در کتاب بخوانیم کمترین توجه به مرحله ی آزمایش فرضیه و فرضیه سازی شده است و در کتاب بنویسیم کمترین توجه به مرحله فرضیه سازی و جمع آوری اطلاعات شده است .