نام پژوهشگر: احمد حسین زاده

ترجمه? استعاره های دفتر اول مثنوی معنوی: روش ها و رویکردهای نیکلسون و مجددی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  احمد حسین زاده   علی خزاعی فرید

ادبیات فارسی در غرب بیشتر با آثار کلاسیک خود شناخته می شود. آثاری که از چندین قرن قبل تا دوران حاضر، از طریق ترجمه به نظام ادبی غرب وارد شده و می شوند. یکی از سخنوران فارسی که در بیش از یک قرن اخیر حضوری تأثیرگذار در جهان انگلیسی زبان داشته است، جلال الدین محمد بن محمد (604 – 672 ق/ 1207 – 1273 م) مشهور به مولانا یا رومی است. مثنوی معنوی که مهم ترین اثر مولاناست از اواخر قرن نوزدهم تا امروز اگرچه با فراز و فرود اما همواره در صحنه? پژوهش های مربوط به ادبیات فارسی در غرب حضور داشته است و این حکایت از جایگاه والای این اثر عرفانی-تعلیمی دارد که قرن هاست با زبان شعر و به کارگیری صناعات ادبی گوناگون با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کند. یکی از مهم ترین صناعات ادبی، استعاره است که مباحث نظری پیرامون آن از قرن چهارم قبل از میلاد و با رساله? ریطوریقای ارسطو آغاز شده است و تا امروز هم با رویکردها و روش های گوناگون در جریان است. در حوزه? مطالعات ترجمه هم از مبحث استعاره و ترجمه? آن غفلت نشده است و مطالب گوناگونی در تجویز روش های ترجمه? آن و توصیف آن چه در عملِ ترجمه رخ داده، بیان شده است. با توجه به اهمیت استعاره و جایگاه مثنوی معنوی، در این پژوهش به توصیف روش های برگزیده? دو مترجم انگلیسی زبان این اثر در برگردان استعاره های دفتر اول پرداخته شده است؛ یکی رینولد نیکلسون که ترجمه? منثورش به سال 1926 منتشر شده است، و دیگری جاوید مجددی که ترجمه ای موزون و مقفا در قالب مثنوی انگلیسی به سال 2004 منتشر کرده است. به این منظور، تعداد 155 استعاره از دفتر اول مثنوی معنوی برگزیده شده است، سپس با استفاده از مدل لارسن (1998) برای ترجمه? استعاره به توصیف روش های این دو مترجم در برگردان این استعاره ها پرداخته شده است. مهم ترین یافته? این پژوهش آن است که علی رغم فاصله? حدوداً 80 ساله میان این دو ترجمه، روش ترجمه? تحت اللفظی انتخاب غالب هر دو مترجم است.

ارائه چارچوبی جهت خودارزیابی سازمان با استفاده از مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت و روشهای تصمیم گیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و صنعت ایران 1381
  احمد حسین زاده   - نورالسنا

تعالی سازمانی مفهومی است که رشد و بهبود همه جانبه ای را برای سازمان دنبال می نماید و در برگیرنده تمامی ابعاد و بخشهای یک سازمان می شود. در سالهای اخیر با تمایل به نگرشهای یکپارچه و کل نگر این موضوع مطرح گشته است که سازمانها برای بهبود و رشد خود باید به دنبال سیستم ها و راهکارهایی باشند که با ایجاد یکپارچگی در واحدها و همچنین ابعاد مختلف ، حصول به ابعاد متعالی سازمانی را ممکن سازد.بدین منظور روشها و ابزارهای متعددی مطرح گشته است. مهمترین ابزاری که در مدلهای تعالی برای اعتلای سازمان مورد استفاده قرار می گیرد، خودارزیابی سازمانی است که در آن سازمان با استفاده از نیروی درون سازمانی به ارزیابی همه جانبه ای از موقعیت خود می پردازد. در مدلهای تعالی قدرتمندی چون مدل تعالی مالکوم بالدریجو مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت سیستمهای جامعی برای خودارزیابی سازمان مطرح شده است.