نام پژوهشگر: علی اصغر اصغریان جدی

مدل هندسه حلقه بافت حلقوی پودی برای نخ چندفیلامنتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  رامین بخش پور   حسین حسنی

خواص ابعادی و شکل حلقه ی بافت یک عامل اساسی در تعیین خواص مکانیکی پارچه های حلقوی محسوب می شود. فقدان وجود یک مدل مناسب برای حلقه ی بافت ایجاد شده به وسیله ی نخ های چندفیلامنتی بدون تاب نشانگر آن است که ارائه چنین مدلی نیازمند بررسی و مطالعه ی فراوان می باشد. بر خلاف نخ دارای تاب، نخ چندفیلامنتی بدون تاب به علت حرکت آزادانه فیلامنت ها در ساختمان نخ از ساختاری گسسته برخوردار است و نمی توان آن را همچون یک باریکه ی الاستیک پیوسته در نظر گرفت. هر چند فرض پیوستگی نخ دارای تاب به دلیل گسستگی ساختار در حالت واقعی فرضی اشتباه محسوب می شود، لیکن حذف این فرض عملاً بررسی رفتار نخ را ناممکن می نماید. البته درمقدارتاب های بسیار بالا به علت بسته بودن تقریبی ساختار نخ و عدم امکان لغزش می توان از فرض نادرست پیوستگی ساختار استفاده نمود. هرچند در این حالت نیز بدلیل وجود تخلخل در نخ، نمی توان نخ را به-صورت یک ساختار پیوسته فرض نمود. بنابراین بایستی رفتار مکانیکی فیلامنت ها به صورت منفرد مورد بررسی قرار گرفته و در آخر کنش فیلامنت ها با یکدیگر که تعیین کننده ی نحوه ی چیدمان آن ها در ساختار نخ می باشد مورد مطالعه قرار گیرد. در این پروژه مدلی برای حلقه ی بافت نخ چندفیلامنتی بدون تاب ارائه شده است.در مرحله ی اول منحنی های دو بعدی حلقه ی حاصل از پسا کمانش نخ تحت اثر نیرو و ممان با استفاده از روابط بنیادین الاستیکا ترسیم شده است. این منحنی ها به نحوی قرار می گیرند که به لحاظ حجمی با یکدیگر دارای اشتراک هستند، بنابراین در مرحله ی بعد به کمینه سازی این اشتراک ها پرداخته شده است. در پسا کمانش نخ چندفیلامنتی، نیروهای مختلفی برروی الیاف وجود دارد که لحاظ کردن این نیرو ها موجب پیچیدگی بیش از اندازه ی معادلات خواهد شد، به همین علت کنش بین الیاف بوسیله ی نیروی خارج از صفحه برروی هر الاستیکا ی دو بعدی که موجب خمش آن در صفحه ی عمود بر نیرو می گردد، جایگزین شده است. با استفاده از بهینه سازی نیروی وارده برروی هر الاستیکا بوسیله ی الگوریتم ژنتیک ، میزان اشتراک حجمی الیاف کمینه شده است. پس از حصول نتایج مدل ارائه شده،هرسه مدل با استفاده از روش اجزای محدود در نرم افزار آباکوس شبیه سازی شده اند. نتایج حاصل از هر دو روش برای ارزیابی میزان خطا با یکدیگر مقایسه شده است. میزان اندک خطای مدل ارائه شده نسبت به روش اجزای محدود، نشان دهنده ی اعتبار و دقت مدل مورد مطالعه می باشد.

تحلیل مکانیکی رفتار خستگی کششی پارچه های حلقوی تاری تحت بارگذاری سیکلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی نساجی 1386
  میررضا طاهری اطاقسرا   علی اصغر اصغریان جدی

خستگی یکی از پدیده هایی است که در مواد تحت بارگذاری نوسانی میتواند اتفاق بیافتد. در برخی از مواد و قطعات، شکست یا گسیختگی ناشی از بارگذاری نوسانی بعنوان ملاک خستگی در نظر گرفته می شود. اما تغییر خاصیت یا تغییر ابعاد در بعضی از قطعات و مواد، قبل از اینکه دچار شکست یا گسیختگی شوند به عنوان ملاک خستگی آنها درنظر گرفته می شود.در این تحقیق، خواص کششی و خستگی پارچه های حلقوی تاری با ساختمانهای تریکو، لاکنیت، لاکنیت معکوس، ساتین سه سوزنه، ساتین چهار سوزنه، شارک اسکین سه سوزنه و شارک اسکین چهار سوزنه که با سه تراکم (cpc) متفاوت بافته شده اند مورد بررسی قرار گرفته و یک روش تیوری و همچنین یک مدل ویسکوالاستیک به منظور شبیه سازی و پیش بینی رفتار این پارچه ها در مقابل بارگذاری نوسانی ارایه شده است. ارتباط بین رفتار کششی و خستگی این پارچه ها با پارامترهای ساختمانی مورد مطالعه قرار گرفته و فضای در دسترس برای جابجایی نخها، و طول آندرلپها به عنوان عوامل اساسی موثر بر خواص مکانیکی پارچه ها در نظر گرفته شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که با افزایش طول آندرلپ و/ یا cpc، درصد افزایش طول تا پارگی کاهش یافته، در حالیکه مقاومت پارگی افزایش می یابد. افزایش طول نوسانی موجب افت تنش و پدیده کرنش نرمی در پارچه های حلقوی تاری می شود. اعمال رابطه هولمن (?=k?n) به نتایج حاصل از آزمایشهای کشش و خستگی نشان می دهد که ضریب استحکام (k) در اثر بارگذاری نوسانی کاهش می یابد در حالیکه توان کار سختی (n) افزایش می یابد. با افزایش طول آندرلپ، نیرو در حالت پایدار شده نوسانی و توان کار سختی افزایش می یابد. همچنین، نیرو در حالت پایدار شده نوسانی و توان کار سختی در پارچه های با طول آندرلپ بلند تر در شانه عقب، بیشتر از پارچه های با آندرلپ هم طول در شانه جلو می باشد.برای ارایه مدل ویسکوالاستیک جهت پیش بینی رفتار خستگی پارچه ها، ابتدا یک روش تیوری برای پیش بینی عمر خستگی ارایه شده و بر مبنای آن یک رابطه ریاضی پیشنهاد شده است. مدلهای ویسکوالاستیک ماکسول،آیرینگ و ریچارد، هالسی و آیرینگ، به منظور شبیه سازی رفتار پارچه ها در نظر گرفته شده و اعمال پارامترهای اندازه گیری شده در آزمایشهای افت تنش در روش ریاضی و مدلهای ویسکوالاستیک پیشنهادی، سازگاری مناسبی را با نتایج حاصل از خستگی نشان می دهد.

بررسی تأثیر تراکم بافت پارچه تاری-پودی لوله ای بر رفتار خستگی کششی تحت بارگذاری سیکلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده نساجی 1386
  آزیتا آسایش   علی اصغر اصغریان جدی

در این تحقیق یک مدل تیوری جهت پیش بینی رفتار خزش و یک مدل تیوری دیگر جهت پیش بینی رفتار خستگی کششی پارچه تاری-پودی با بافت تافته، با استفاده از مدلهای ویسکوالاستیک (مدل کلوین سری با فنر و مدل سه جزیی آیرینگ) و مدل ساختمانی پیرس ارایه شده است. در این دو مدل می توان رفتار خزش و خستگی پارچه را بر اساس رفتار خزش و خستگی نخ و پارامترهای ساختمانی - مکانیکی پارچه پیش بینی کرد. به منظور تایید مدلهای تیوری، پارچه های لوله ای با تراکم های تاری و پودی مختلف تولید گردید. جهت انجام آزمایشات خزش و خستگی، از دستگاه آزمایش دینامیکی مواد استفاده شد. نتایج نشان می دهد که با افزایش تراکم پودی، مقادیر تجربی و تیوری خزش و نیز خستگی پارچه در جهت پودی کاهش می یابد.همچنین با افزایش تراکم تاری، مقادیر تجربی و تیوری ازدیاد طول پارچه کاهش یافته و در نتیجه خستگی پارچه در جهت پودی کاهش می یابد. مقایسه درصد اختلاف خزش تجربی با تیوری و همچنین روند تغییرات ازدیاد طول با زمان در دو مدل بیانگر این مطلب است که مدل سه جزیی آیرینگ رفتار خزش پارچه ها را بهتر از مدل کلوین سری با فنر نشان می دهد و پیش بینی رفتار خزش این پارچه ها با استفاده از مدل آیرینگ از توافق خوبی با منحنی های تجربی خزش برخوردار می باشد. مشاهده می شود که پیش بینی رفتار خستگی پارچه ها با استفاده از مدل کلوین سری با فنر و مدل آیرینگ یکسان می باشد. همچنین درصد اختلاف خستگی تجربی با تیوری بیانگر این مطلب است که پیش بینی رفتار پارچه تاری-پودی با بافت تافته تحت بارگذاری استاتیکی و دینامیکی پیشنهاد می شود. ضمنا برای بررسی تغییرات خواص مکانیکی پارچه ها (مدول ذخیره شده، مدول تلف شده و قابلیت دمپینگ)، آزمایش خستگی پارچه ها با تراکم های پودی مختلف در دو کرنش و فرکانس بارگذاری توسط دستگاه dma انجام شد. نتایج تجربی نشان می دهند که با افزایش تراکم بافت و نیز کرنش بارگذاری، مدول ذخیره شده و مدول تلف شده پارچه افزایش می یابند. همچنین با افزایش فرکانس بارگذاری، مدول ذخیره شده، مدول تلف شده و قابلیت دمپینگ پارچه کاهش می یابند. ضمنا افزایش زمان موجب افزایش مدول ذخیره شده، مدول تلف شده و قابلیت دمپینگ پارچه را کاهش می دهد. مدلهای تیوری و همچنین نتایج تجربی نشان می دهند که می توان ازدیاد طول پارچه تحت نیروی ثابت و سیکلی (خزش و خستگی) را در سه مرحله تشریح نمود، مرحله اول، باز شدن موج نخ در پارچه (موجی که در اثر بافت رفتگی در نخ بوجود آمده است) که ناشی از حرکت و جابجایی نخها در داخل پارچه است. مرحله دوم، باز شدن موج نخ (موج ناشی از عملیات تکسچرایزینگ نخ) و مرحله سوم، ازدیاد طول نخ می باشد.

طراحی و ساخت دستگاه اندازه گیری اصطکاک پارچه در تمام جهات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده نساجی 1386
  امیر حایری   علی اصغر اصغریان جدی

همواری ، نرمی و سفتی پارچه سه خاصیتی هستند که رفتار فیزیکی و مکانیکی یک پارچه را مشخص می کنند و برای مشخص کردن کیفیت یک پارچه بکار می روند. بر روی دو خاصیت نرمی و شقی پارچه، که وابسته به میزان فشردگی پارچه و میزان خمش پارچه می باشند، بررسی های زیادی صورت گرفته است. عاملی که تأثیر زیادی بر روی همواری پارچه دارد، عاملی به نام اصطکاک است، به عنوان مثالف هر پارچه ای که مقاومت اصطکاکی کمی از خود در برابر حرکت بر روی سطح ، نشان می دهد این پارچه، پارچه ای هموار می باشد. تاکنون دستگاه های متعددی جهت اندازه گیری اصطکاک پارچه ابداع گردیده اند ولی با این وجود هیچکدام از دستگاه های اندازه گیری اصطکاک پارچه، توانایی اندازه گیری اصطکاک پارچه در تمام جهات را ندارد. هدف از انجام پروژه حاضر، طراحی و ساخت دستگاهی است که توانایی اندازه گیری اصطکاک پارچه در تمام جهات را دارا باشد. دیگر بررسی انجام شده در این پروژه بررسی تاثیر دو عامل تراکم و نوع بافت بر روی اصطکاک پارچه تاری-پودی است که نمونه هایی در 6 نوع بافت مختلف و 3 تراکم بافت متفاوت تولید گردیده و آزمایشات اصطکاک انجام گرفته اند. نتایج بدست آمده نشان دهنده این است که دستگاه حاضر، قادر به اندازه گیری اصطکاک پارچه در تمام جهات بوده و در هر زاویه ای که مورد نظر آزمایشگر باشد می توان میزان اصطکاک را اندازه گیری کرد. همچنین هر دو عامل نوع بافت و تراکم بافت بر روی اصطکاک پارچه ، تاثیر معناداری را دارند.

بهبود پیشگویی رفتار کششی پارچه های تاری و پودی با استفاده از شبکه عصبی و سامانه فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی نساجی 1387
  محسن هادی زاده   علی اصغر اصغریان جدی

روش های هوش محاسباتی، فرآیند تعیین یک مدل مناسب برای سیستم بر اساس داده ها و پارامترهای اندازه گیری شده می باشد. این روش ها از قابلیت انعطاف در تعریف و ارزیابی مدل نسبت به روش های معمول (مدل های تحلیلی) برخوردار است. انعطاف پذیری در فرآیندهای پیچیده بدلیل مشخص نبودن رفتار سیستم بطور دقیق، بسیار مهم می باشد. لذا بهره گیری از این روش ها در شناخت رفتار منسوج از طریق مطالعات مهندسی و با استفاده از قوانین مکانیکی و فیزیکی و ارتباط آنها با عوامل موثر در رسیدن به اهداف خاص دارای اهمیت ویژه ای است. در این پایان نامه ابتدا به مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی پیشخور تک لایه مخفی بر اساس الگوریتم انتشار به عقب با چهار گره ورودی و یک گره خروجی پیشگویی مدول اولیه کششی پارچه پرداخته شده است. سپس با استفاده از شبکه عصبی و تعریف شاخصی موثر، مدول اولیه ساختارهای بافت (تافته، مشتقات تافته، سرژه، ساتین) پیشگویی شده که نهایتا با توجه به نوع ورودی ها نتایج حاصل بهبود یافت. در این تحقیق مقادیر بردارهای ورودی از ترکیب های عبارتی پارامترهای هندسی نخ و پارچه بر اساس مدل ریاضی لیف (leaf)[13] استخراج شده است. مجموعه داده ها به مجموعه داده های آموزشی، اعتبارسنجی و آزمون تقسیم شده اند. در مرحله بعد، مدل سازی منطق فازی برای پیش بینی رفتار اولیه کششی پارچه ساختار تافته قابل استفاده بود . متغیرهای ورودی شامل سختی خمشی نخ های تار و پود، فاصله بین نخ های تار و پود، طول نخ های تار و پود در یک تقاطع بافت و متغیر خروجی شامل مدول یانگ اولیه پارچه در چهت تار و پود فازی ساز شده و توابع عضویت مثلثی برای زیر مجموعه های فازی بکار گرفته شده است. بوسیله کاربرد قوانین فازی به شکل اگر-آنگاه، متغیرهای ورودی به متغیرهای خروجی نگاشت گردید و از روش غیر فازی ساز مرکز ثقل برای استنتاج فازی استفاده گردید. در مرحله آخر از ترکیب دو روش فوق برای پیشگویی مدول کششی پارچه در جهت تار و پود بهره گرفته شده است. ضمنا از روش مدل رگرسیون خطی (روش آماری) جهت مقایسه استفاده گردید. با استفاده از روش های هوش مصنوعی دستیابی به تخمین مدول یانگ اولیه در جهت تار و پود امکان پذیر گردید. محدده خطای پیشگویی شبکه های آموزش داده شده بین 6-15 ? است. کارایی سیستم های استنتاج تطبیقی عصبی –فازی (محدوده خطای پیشگویی بین 8-13?) برای پارچه های ساختار تافته نسبت به مدل های فازی (محدوده خطای پیشگویی بین 10-17?) بهتر می باشد. نتیجه آنکه، روش شبکه عصبی مدول کششی پارچه را نسبت به بقیه روشها با خطایی کمتر پیشگویی نموده و بهترین کارآیی را داشته است.

بررسی تأثیر پارامترهای تولید پارچه های بی بافت اسپان لیس در جذب مایعات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی نساجی 1386
  فریده حاجیانی   علی اصغر اصغریان جدی

کالاهای نساجی به صورت های مختلف از قبیل نخ یا پارچه به طور گسترده در صنایع مختلف مانند پوشاک، پزشکی، سیستم های تهویه، پالایش مایعات و جذب مایعات مورد استفاده قرار می گیرند. از جمله کالاهای مورد توجه در صنعت نساجی بی بافت ها می باشند. امروزه یکی از روش های تولید بی بافت اسپان لیس است. با توجه به کاربرد گسترده این منسوجات در زمینه های مختلف مانند پاک کننده ها، انواع محصولات بهداشتی، دستمال های مرطوب، کالاهای پزشکی و بیمارستانی و ... موضوع ترشوندگی، جذب مویینگی، نگهداری و انتقال مایعات در این محصولات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا در این پژوهش تأثیر ساختار بی بافت در جذب، نگهداری و انتقال مایعات مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور نمونه های بی بافت در سه محدوده فشار جت (bar) 50-60 و 70-60 و 80-70 و پنج وزن در واحد سطح 35،40،45،50،55 (g/m2)، از جنس 70 درصد ویسکوز و 30 درصد پلی استر، تهیه شد. سپس نمونه ها از نظر ضخامت، استحکام در راستای طولی و عرضی، دانسیته جرمی و زاویه آرایش یافتگی الیاف مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشات نشان داد که با افزایش فشار جت، دانسیته جرمی و استحکام در دو راستا افزایش یافته و خصوصیاتی مانند ضخامت، آب و بخار آب باقی مانده در منسوج، قابلیت عبور بخار آب، زاویه آرایش یافتگی و اندازه منافذ مویینه کاهش می یابد. همچنین مشاهده شد که با افزایش وزن در واحد سطح، ضخامت منسوج افزایش می یابد اما در میزان استحکام در دو راستا و زاویه آرایش یافتگی الیاف روند ثابتی مشاهده نشد. از طرف دیگر با افزایش وزن در واحد سطح، مقادیر آب و بخار آب باقی مانده در منسوج، قابلیت عبور بخار آب و اندازه منافذ مویینه کاهش می یابد، اما در مورد نمونه 55(g/m2) به دلیل کاهش ناگهانی دانسیته جرمی، مقادیر ذکر شده از سایر نمونه ها بیشتر است.

بررسی تغییرات ساختمان داخلی پارچه تافته تحت کشش یک محوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی نساجی 1386
  علی میرشاه ولد   علی اصغر اصغریان جدی

در این پروژه ابتدا پارچه های تاری - پودی تافته با استفاده از دو نوع نخ پلی استر 150den پرفیلامنت 144 رشته ای و معمولی 48 رشته ای با سه تراکم پودی مختلف تهیه گردید.در مرحله بعد شکل گیری ساختمان پارچه در کششهای مختلف با استفاده از رزین اکریلات (پخت ماورای بنفش) تثبیت شد. سپس تراکم نخهای تار و پود به دو روش شمارش دستی و شمارش بوسیله رایانه اندازه گیری و مقایسه شد.

تاثیر تغییرات ساختاری پارچه های حلقوی پودی دورو سیلندر بر روی خواص انتقال حرارت آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی نساجی 1386
  مهشید پیراتی   علی اصغر اصغریان جدی

در تحقیق حاضر، تاثیر ساختار پارچه های حلقوی پودی دو رو سیلندر بر خواص حرارتی آنها بررسی شده است. برای این منظور پارچه هایی با نخ نمره 2/42 متریک بر روی ماشین تخت باف دستی با 15 ساختار مختلف تولید شده است. همچنین در یکی از ساختارها، طول حلقه نیز تغییر داده شده است تا تاثیر تغییر طول حلقه بر خواص حرارتی نیز بررسی گردد.

بررسی رفتار مکانیکی پارچه های حلقوی تاری تحت بارگذاری کششی یک محوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی نساجی 1384
  مرتضی زارع   علی اصغر اصغریان جدی

برای پیش بینی رفتار منسوج در حین مصرف, آگاهی از خواص مکانیکی آن ضروری می باشد. ساده ترین راه مطالعه خواص مکانیکی بصورت عملی کشش یک محوری است. در این تحقیق ارتباط بین خواص مکانیکی پارچه های حلقوی تاری شامل افت تنش, مدول, ضریب پواسون وکشسانی با تغییرات ساختمانی پارچه شامل طول آندرلپ در شانه های جلو و عقب و همچنین تراکم پارچه مورد بررسی قرار گرفته اند. در این تحقیق پارچه ها بر مبنای افزایش در طول آندرلپ شانه جلو یا عقب به دو گروه تقسیم بندی شده اند : گروه اول شامل پارچه های تریکو, لاک نیت معکوس, شارک اسکین سه سوزنه و چهار سوزنه می باشد که طول آندرلپ عقب در حال افزایش می باشد. گروه دوم شامل پارچه های تریکو, لاک نیت, ساتین سه سوزنه و چهار سوزنه می باشد که طول آندرلپ جلو در حال افزایش است. از نتایج آزمایشات مشخص گردید با افزایش طول آندرلپ میزان مدول در هر دو گروه پارچه افزایش می یابد و مدول در پارچه های گروه اول بالاتر از گروه دوم می باشد. در مورد کشسانی مشخص شد با افزایش طول آندرلپ در شانه جلو و همچنین شانه عقب میزان کشسانی کاهش می یابد و از طرفی پارچه های گروه دوم از گروه اول کشسانی بیشتری دارند. در مورد زمان افت تنش نتایج نشان می دهند با افزایش در طول آندرلپ شانه جلو و همچنین شانه عقب میزان زمان استراحت هر دو گروه پارچه کم می شود اما نرخ کاهش در گروه اول سریعتر از گروه دوم می باشد. نتیجه دیگر تحقیق در مورد ضریب پواسون نشان می دهد با افزایش طول آندرلپ, میزان ضریب پواسون در هر دو گروه از پارچه ها کاهش می یابد.

بررسی تاثیر ساختمان بافت پارچه های حلقوی تاری بر رفتار خمشی آن به کمک یک مدل ریاضی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی نساجی 1386
  سعید آجلی   علی اصغر اصغریان جدی

در این تحقیق ارتباط بین سختی خمشی پارچه های حلقوی تاری دو شانه استاندارد با ساختمان بافت و خصوصیات نخ مصرفی مورد بررسی قرار گرفته است. این پارامترها شامل فاصله بین حلقه ها در راستای ردیف و رج پارچه، طول آندرلپ حلقه های جلو و عقب و سختی خمشی نخ تشکیل دهنده ساختمان بافت می باشد. به این منظور یک مدل مکانیکی جهت برآورد سختی خمشی ارائه گردیده که در آن هندسه حلقه در پارچه به کمک دو دسته نخ های صاف و اریب به نمایندگی از نخ ساق ها و آندرلپ ها جایگزین شده است. مقدار سختی خمشی برای پارچه بر اساس این مدل برابر است با مجموع مقاومت خمشی نخ های صاف و اریب در ساختمان بافت که به کمک روش انرژی کرنشی محاسبه می گردد. همچنین فرض شده که نخ ها در پارچه از دو ناحیه سخت و انعطاف پذیر عبور می نمایند. تاثیر این نواحی نیز بر مقدار سختی خمشی پارچه مد نظر قرار گرفته است. علاوه بر آن سختی خمشی نمونه پارچه ها توسط دو دستگاه آزمایشگاهی (دستگاه تمام اتوماتیک سیکلی خمش, ساخته شده در دانشکده مهندسی نساجی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران در طول این پروژه و دستگاه خمش کاواباتا, موجود در دانشکده نساجی دانشگاه کارولینای شمالی، آمریکا) اندازه گیری گردید. نتایج به دست آمده از دو روش آزمایش بیانگر این مطلب است که دستگاه ساخته شده در داخل, قابل اعتماد بوده و از ضریب اطمینان خوبی برخوردار می باشد. در این پژوهش، یک مدل خطی آماری نیز جهت برآورد سختی خمشی پارچه بررسی شده است. مقایسه بین نتایج تئوری، تجربی و آماری حاکی از یک ضریب همبستگی بسیار بالا بین سختی خمشی تخمین زده توسط مدل ریاضی و نتایج واقعی در دو جهت ردیف و رج برای بافت های متفاوت حلقوی تاری می باشد.

مطالعه خواص فیزیکی و مکانیکی نخ های اصطکاکی با استفاده از روش ردیابی مسیر الیا
پایان نامه 0 1368
  علی اکبر قره آغاجی   علی اصغر اصغریان جدی

خواص نخ ناشی از ساختمان داخلی آن است و باشناختن ساختمان یک نخ می توان خو آنرا بهبود بخشید.یکی ازروشهای مطالعه ساختمان داخلی نخ روش morton است که مبتنی براستفاده ازروش ردیابی مسیر الیاف درنخ)tracer fiber-technique(می باشد.دراین پروژه برروی ساختمان داخلی نخهای اصطکاکی مطالعه شده است .مطالعه روی نخ های این سیستم با توجه به جوان بودن آن اهمیت زیادی دارد و منابع در دسترس نشان می دهد که روی ساختمان داخلی این نخ ها مطالعه کمی صورت گرفته است دراین پروژه بعد ازتولید نخ ازالیاف 100 و یکسوز بانمره 8 nm به کمک ماشین اصطکاکی، یک مطالعه میکروسکوپی روی ساختمان داخلی نخ بااستفاده ازروش ردیابی مسیر الیاف صورت گرفت و شکل و درنتیجه تاثیر طول لیف درمقاومت نخ تعیین شد سپس یک ضریب که میزان حضور لیف درساختمان داخلی نخ را نشان می دهد)kf(تعر شد و kf نخ اصطکاکی بااستفاده از جدول استاندارد kf تعیین گردید.برای یافتن رابطه بین kf و استحکام نخ برای نخ های اصطکاکی دونخ هم نمره در سیستم های رینگ و چرخانه ای تولید گردید و ساختمان داخلی ایندو نخ مطالعه گردید و kf هر نخ بدست آمد.سپس معادله رگرسیون خطی بین kf و استحکام نخ ها نوشته شد.معادله بدست آمده نشان می دهد که استحکام یک نخ بستگی خیلی زیادی به ساختمان داخلی آ دارد و درنخ اصطکاکی باتوجه به حضور ضعیف الیاف در ساختمان نخ، استحکام پائی است .همچنین مطالعه مسیر الیاف در نخ اصطکاکی نشان دادکه آرایش الیاف در ساختمان نخ ضعیف است و این ناشی از نحوه تغذیه الیاف و زاویه برداشت نخ و تغذیه الیاف در فرآیند ریسندگی می باشد.همچنین این مطالعه نشان داد که عامل اولیه پیدایش نخ ازنظر مورفولوژی تاب است و عوامل ثانوی secondary features(عبارتند از: کمربند شدن)wrapping(درهم رفتن)entanglement(و مهاجرت .)migration(

بررسی اثر بعضی عوامل مکانیکی روی خواص سایش ن
پایان نامه 0 1368
  محمد شیخ زاده   علی اصغر اصغریان جدی

مقاومت سایشی نخ یکی از عوامل مهم در افزایش راندمان دستگاههای نساجی است شناخت این خصوصیات مستلزم بررسی عوامل ایجادکننده مقاومت سایشی در نخ می باشد در این زمینه کارهای کمی انجام گرفته است که ازجمله می توان بررسی اثر تاب و نمره نخ روی مقاومت سایشی نخ را می توان نام برد.عوامل موثر بر سایش محتملا" می توانند زیاد باشند و لیکن بنظر میرسد می توان آنها را بدو دسته عمده تقسیم نمود.الف) عوامل خارجی ب) عوامل داخلی.عامل مهم خارجی که درحرکت نخ روی یک قطعه باعث جدا شدن قطعاتی از نخ می شود (پدیده سایش)، ضریب اصطکاک بین نخ و قطعه می باشد.تاب نخ نیز بعنوان یک عامل داخلی مورد بررسی قرار گرفت .همچنین بمنظور بررسی عوامل فوق، دستگاهی جهت سنجش مقاومت سایش نخ طراحی و ساخته ش جهت بررسی عوامل فوق تاثیر ضریب اصطکاک برروی مقاومت سایشی مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن تاب نخ بعنوان عامل داخلی موردبررسی و آزمایش قرار گرفت .د بررسی تاثیر ضریب اصطکاک روی مقاومت سایشی، تاثیر این عامل بطور مجرد و بدو درنظر داشتن هرگونه عامل دیگری آزمایش شد که نتایج عدم وجود رابطه میان ضریب اصطکاک و مقاومت سایشی را نشان دادند.لذا لازم بود باتجزیه عوامل داخلی و خارجی نخ مجددا" تحقیق انجام گردد.سپس عامل ضریب اصطکاک با ثابت نگاه داشتن عوامل دیگر مورد بررسی قرار گرفت که درنتیجه یک معادله توانی بصورت تجربی ب ضریب اصطکاک و سایش بدست آمد.دربررسی عامل داخلی نخ، تاب نخ ریسیده شده بعنوان یک عامل مهم بررسی گردیدو تاثیر تغییرات تاب روی مقاومت سایشی نخ بررسی شد که منجر به یافتن محدوده مشخصی از تاب گردید که این محدوده به "تاب حد" نامگذاری گردید.باعکسبرداریهای میکروسکوپی توجیهات منطقی در رابطه با پدیده تاب حد درمورد نخهای ضخیم ارائه شد .

بررسی تاثیر روغنکاری نخ های پنبه ای در سطح ساختمان نخ، خاصیت مویی و خواص مکانیکی آ
پایان نامه 0 1368
  عباس میرجلیلی   علی اصغر اصغریان جدی

الیافی است که قسمتی از آن درداخل ساختمان نخ و قسمتی دیگر خارج از سطح نخ قرار دارد.ایجاد پرز در نخ به عواملی نظیر طول و ظرافت الیاف و شرایط فرآیند تولید نظیر تاب نخ، سرعت اسپیندل، وزن شیطانک و...بستگی دارد که ت محققین قبلی مورد بررسی قرار گرفت .اندازه گیری پرز نخ درحقیقت اندازه گیری مجمو طول الیاف خارج شده ازساختمان نخ است که بعنوان معیاری از خاصیت مویی نخ تل می شود.مطالعه این خاصیت برروی نخ خام و روغنکاری شده، تاثیر مواد نرم کننده متفاوت را برروی ساختمان نخ تعیین نموده و بااندازه گیری خواص مکانیکی و قابلی بافندگی این نخها، چگونگی اثر مواد نرم کننده در ارتباط با این خواص مورد بررسی قرار خواهد گرفت .