نام پژوهشگر: عصمت مهدیخانی مقدم

شناسایی نماتدهای انگل گیاهی (راسته (tylenchida مزارع کلزا استان خراسان شمالی و بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ای heterodera schachtii با استفاده از نشانگر rapd-pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  سمیه باعدل   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع کلزا استان خراسان شمالی، طی سال های 87-86 تعداد 40 نمونه خاک و ریشه از مزارع کلزا جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، شستشوی خاک و ریشه ها و استخراج نماتدها به روش الک و سانتریفیوژ، تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین با استفاده از روش دگریس (1969) و جن کینز (1964) انجام گرفت. سپس از نماتدهای جدا شده به تفکیک جنس، لام های میکروسکوپی تهیه شد. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه-گیری های لازم، رسم تصاویر و شناسایی گونه ها با استفاده از منابع و کلیدهای معتبر موجود، تعداد 40 گونه نماتد متعلق به 17 جنس شناسایی گردید که عبارتند از: amplimerlinius glubigerus, aphelenchus avenae, aphelenchoides confusus, aphelenchoides daubichaensis, aphelenchoides delhiensis, aphelenchoides rutgersi, basiria tumida, geocenamus quadrifer, geocenamus rugosus, geocenamus tessellatus, helicotylenchus californicus, helicotylenchus canadensis, helicotylenchus crassatus, helicotylenchus digonicus, helicotylenchus exallus, helicotylenchus egyptiensis, helicotylenchus minzi, helicotylenchus pseudorobustus, helicotylenchus vulgaris, heterodera avenae, heterodera schachtii, heterodera trifolii, megadorus megadorus, merlinius brevidens, merlinius microdorus, merlinius nanus, merlinius nothus, merlinius sp., paratrophurus costarricensis, paratylenchus coronatus, paratylenchus perlatus, pratylenchus brachyurus, pratylenchus neglectus, pratylenchus thornei, pratylenchoides ritteri, psilenchus iranicus, quinisulcius acti, tylenchorhynchus goffarti, zygotylenchus guevarai. جنس های megadorus (megadorus megadorus)، جنس paratrophurus (paratrophurus costarricensis) و جنس quinisulcius ((quinisulcius acti و گونه های aphelenchoides confusus،aphelenchoides delhiensis ، aphelenchoides daubichaensis، aphelenchoides rutgersi، geocenamus quadrifer، geocenamus tessellatus، helicotylenchus californicus، helicotylenchus canadensis، helicotylenchus crassatus، helicotylenchus egyptiensis، merlinius nothus، mellinius sp.، paratylenchus perlatus برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. به منظور شناسایی نماتدهای سیستی مزارع کلزا استان خراسان شمالی تعداد 12 نمونه خاک و ریشه مزارع کلزا جمع آوری گردید. در این نمونه ها گونه غالب heterodera schachtii جداسازی و شناسایی گردید. گونه heterodera schachtii در گلخانه بر روی رقم حساس چغندرقند تکثیر گردید. جهت بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ای آن، استخراج dna هر جمعیت انجام و تکنیک rapd-pcr با 11 آغازگر تصادفی و با استفاده از کیت انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار ntsis و با توجه به نتایج کلی، نشانگر rapd-pcr از لحاظ جغرافیایی نتوانست جمعیت های مختلف گونه مورد مطالعه را از هم تفکیک کند.

بررسی اثر نماتودکشی برخ گیاهان دارویی جهت کنترل نماتود مولد گره ریشه meloidogyne javanica در گوجه فرنگی در گلخانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  زهرا صادقی   عصمت مهدیخانی مقدم

نماتودهای پارازیت گیاهی از آفات اقتصادی مهم در محصولات جهانی به شمار می آیند. در این بین نماتودهای مولد گره ریشه meloidogyne spp سهم بزرگی از این خسارات را در ایران به خود اختصاص می دهند. در سالهای اخیر، استفاده از گیاهان دارویی به عنوان یکی از روشهای موثر در کنترل آفات و بیماریها توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در این تحقیق، اثر بازدارندگی عصاره (آبی و الکلی) و اسانس زیره سیاه(bunium persicum)، زیره سبز((cuminum cyminum ، زنیان((carum copticum ، رازیانه(foeniculum vulgare) و میخک هندی((eugenia caryophylata علیه نماتود مولد گره ریشه m. javanica در شرایط آزمایشگاه و گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. سطوح lc50 و lc90 برای تخم و لاروتعیین شد. میزان عدم تفریخ تخم و مرگ و میر لارو با غلظت گیاهان مورد آزمایش ارتباط مستقیمی داشت. تمامی عصاره ها در بالاترین غلظت بکار رفته تاثیربیش از 90% در مرگ و میر لارو و عدم تفریخ تخم داشتند. در شرایط گلخانه اکثر گیاهان مورد آزمایش(عصاره، اسانس و بقایای گیاه) بطور مشخصی جمعیت این نماتود را کاهش دادند. در این تحقیق زیره سیاه و زیره سبز اثرات مطلوبی علیه نماتود m. javanica از خود نشان دادند و این اولین گزارش از فعالیت نماتودکشی این گیاهان می باشد.

شناسایی گونه های جنس heterodera در مزارع چغندر قند وگونه های جنس meloidogyne در مزارع گوجه فرنگی استان خراسان رضوی با استفاده از روش های مرفولوژیکی و مولکولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  عباس مکرم حصار   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی گونه های جنس heterodera در مزارع چغندرقند و گونه های جنس meloidogyne در مزارع گوجه فرنگی استان خراسان رضوی، طی سال های 1388-1387 تعداد 74 جمعیت ازجنس heterodera از خاک و ریشه های چغندرقند و 21 جمعیت ازجنس meloidogyne از روی ریشه های گوجه فرنگی ، ریحان، خیار و علف هرز قیاق جمع آوری گردید. بر اساس خصوصیات مرفولوژیکی و مرفومتریکی مخروط انتهای بدن سیست ها و مشخصات لاروهای سن دو از جنس heterodera ،3 گونه h. schachtii، h. trifolii و h. filipjevi شناسایی شدند. با توجه به اینکه تنوع مرفولوژیکی زیادی بین جمعیت های مختلف دو گونه h. schachtii و h. filipjevi وجود داشت، برای تایید شناسایی مرفولوژیکی از روش its-pcr-rflp استفاده شد. ناحیه مذکور از rdna ، با استفاده از آغازگرهای tw81 و ab28 تکثیر شد. باند تولید شده در جمعیت های مختلف h. schachtii با استفاده از آنزیم برشی mvai و در جمعیت های مختلف h. filipjevi با استفاده از آنزیم های برشی alui? hinfi? taqi bsthhi? psti? tru9i هضم شدند. الگوهای برشی تولیدی توسط این آنزیم ها، شناسایی های مورفولوژیکی را تایید کردند. آنالیز خصوصیات مرفولوژیکی در جمعیت های مختلف گروه avenae که گونه h. filipjevi هم از این گروه است، همپوشانی زیادی را بین جمعیت ها نشان می دهد. همچنین موقعیت فیلوژنتیکی دو جمعیت از h. filipjevi ، بعد از توالی یابی تعیین گردید. لازم به ذکر است که تنوع مرفولوژیکی زیادی بین جمعیت های مختلف گونه h. trifolii مشاهده نشد. در جمعیت های مختلف meloidogyne ، شناسایی مورفولوژیکی با استفاده از خصوصیات شبکه کوتیکولی انتهای بدن ماده ها و مشخصات لاروهای سن دو، نشان داد که تمام جمعیت ها متعلق به گونه m. javanica هستند. آنالیز خصوصیات مورفولوژیکی تنوع 16% را بین جمعیت های مختلف این گونه نشان داد. برای بررسی کارایی شناسایی مورفولوژیکی از آغازگرهای اختصاصی گونه و برای بررسی تنوع ژنتیکی از روش rapd استفاده شد که آغازگرهای اختصاصی گونه باند اختصاصی 670 جفت باز را تولید کردند و واکنش rapd نیز 164 باند تولید نمود. دندروگرام ترسیم شده بر اساس داده های rapd نتوانست جمعیت های مختلف را بر اساس منطقه جغرافیایی یا گیاه میزبان تفکیک کند.

شناسایی نماتدهای پارازیت گیاهی مزارع گوجه فرنگی استان خراسان شمالی و بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ای meloidogyne javanica با استفاده از نشانگر rapd-pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  قاسم فدوی خلاجلو   عصمت مهدیخانی مقدم

چکیده: به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع گوجه فرنگی استان خراسان شمالی، طی سال های 1388 و 1389، تعداد 50 نمونه خاک و ریشه از مزارع گوجه فرنگی استان جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، شستشوی خاک و ریشه ها و استخراج نماتدها با استفاده از روش تغییر یافته تلفیق الک و سانتریفیوژ جن کینز(jenkins, 1964 ) انجام و تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین طبق روش دگریس (de grisse, 1969 ) انجام گرفت. سپس از نماتدهای جدا شده به تفکیک جنس، اسلایدهای میکروسکوپی تهیه شد. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه ها با استفاده از منابع و کلیدهای موجود انجام گرفت و تعداد 29 گونه نماتد متعلق به 17 جنس شناسایی گردید که عبارتنداز: aphelenchoides lanceolatus ، a. richardsoni ، a. tuzeti ، aphelenchus avenae ، a. isomerus ، basiria flandriensis ، b. graminophila ، boleodorus thylactus ، ditylenchu acutatus ، d. dryadis ، d. medicaginis ، d. tenuidens ، filenchus cylindricaudus ، f. thornei ، f. vulgaris ، geocenamus tenuidens ، helicotylenchus digonicus، h. dihystera ، h. pseudorobustus ، irantylenchus clavidorus ، meloidogyne javanica ، merlinius brevidens ، neopsilenchus magnidens ، pratylenchus coffeae ، p. thornei ، psilenchus iranicus ، seinura tenuicaudata ، tylenchorhynchus solani، zygotylenchus guevarai از بین جنس ها و گونه های شناسایی شده شش گونه aphelenchoides tuzeti ، basiria flandriensis ، ditylenchus acutatus ، d. dryadis ، geocenamus tenuidens و seinura tenuicaudata برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. در ادامه تحقیق، به منظور شناسایی نماتدهای ریشه گرهی مزارع گوجه فرنگی استان تعداد 21 نمونه خاک و ریشه آلوده به نماتد از مناطق مختلف استان جمع آوری گردید. که در این نمونه ها گونه meloidogyne javanica جداسازی، شناسایی و پس از خالص سازی در گلخانه بر روی رقم حساس گوجه فرنگی تکثیر گردید. جهت بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ای آن، استخراج dna هر جمعیت انجام و تکنیک rapd-pcr با 23 آغازگر تصادفی و با استفاده از کیت انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار ntsys و با توجه به نتایج کلی، نشانگر rapd-pcr توانست 73 درصد تشابه بین 21 جمعیت گونه مورد مطالعه را نشان دهد. کلید واژهها: تنوع ژنتیکی، خراسان شمالی، گوجه فرنگی، نماتدهای انگل گیاهی و rapd-pcr

ارزیابی مقاومت برخی از ارقام گوجه فرنگی نسبت به نماتد مولد گره ریشه (meloidogyne javanivca) در شرایط گلخانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  بهاره رمضانی   عصمت مهدیخانی مقدم

چکیده نماتدهای مولد گره ریشه ( meloidogyne spp. ) یکی از مهمترین نماتدهای انگل گوجه فرنگی در جهان و ایران می باشند و گونه meloidogyne javanica وسیع ترین پراکندگی را در مزارع گوجه فرنگی استان خراسان رضوی دارد. جهت ارزیابی مقاومت 12 رقم گوجه فرنگی در دو سطح آلودگی اولیه 5000 و 15000 تخم و لارو نماتد در یک کیلوگرم خاک، فاکتورهای تعداد گال و تعداد کیسه تخم در ریشه، تعداد تخم و لارو در خاک، وزن تر و خشک ریشه و ساقه تعیین گردید.در تعیین نهایی واکنش ارقام از سیستم مبتنی بر دو فاکــتور تولیدمثل(rf) و شاخص گال(gi) اسـتـفاده گردید.نتایج آزمایشات نشان داد که ارقام از نظر شاخص های مورد بررسی دارای اختلاف معنی دار( (p?0/05می باشند. رقم lmobi در هر دو سطح آلودگی نسبت به نماتد مقاوم است. ارقام king rockو royal در سطح آلودگی 5000 تخم و لارو نماتد در خاک دارای ویژگی فوق حساسیت و با افزایش جمعیت اولیه نماتد رقم حساس ارزیابی شدند و بقیه ارقام نیز در هر دو سطح آلودگی حساس بودند. به منظور بررسی تغییرات فنل کل ریشه در اثر تلقیح نماتد چهار رقم از ارقام فوق انتخاب شدند. نمونه برداری به صورت روزانه به مدت 12 روز انجام گردید و پس از استخراج فنل از عصاره ریشه ارقام میزان جذب نوری آنها توسط دستگاه اسپکتروفوتومتر خوانده شد و سپس میزان فنل کل بر حسب میکرو گرم بر گرم ریشه محاسبه گردید.تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد ارقام در روزهای مختلف از نظر میزان فنل دارای اختلاف معنی داری(p?0/05) با شاهد هستند.

اثرات بازدارندگی عصاره چند گیاه دارویی روی نماتود meloidogyne javanica در گوجه فرنگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1389
  آرزو حاتمی میلانلو   ناصر پنجه که

نماتود های ریشه گرهی (meloidogyne spp.) از جمله عوامل مهم بیماریزای گوجه فرنگی در سراسر دنیا محسوب می شوند. این نماتود ها به بیش از 2000 گونه گیاهی حمله می کنند. هدف اصلی این تحقیق بررسی اثر عصاره پنج گیاه دارویی روی نماتود meloidogyne javanica بود. در این تحقیق از بذرآنغوزه، گل بابونه، برگ چای ترش، سرشاخه برگدار مرزه و ترکیب ساقه و برگ رزماری جهت تهیه عصاره استفاده شد. در صد مرگ و میر لارو های سن 2 نماتود تحت تأثیر غلظت های 125، 250، 500، 1000 و ppm 2000 عصاره متانولی در داخل میکروتیوب بررسی شد به طوری که بعد از 24، 48 و 72 ساعت تعداد لارو های مرده شمارش شدند. همچنین در صد بازدارندگی عصاره از تفریخ تخم های نماتود تحت تأثیر غلظت های 125، 250، 500، 1000 و ppm 2000 عصاره متانولی و غلظت های 2000،3000، 4500 و ppm 7000 عصاره آبی در پلیت های پلی استیرن با استفاده از بینوکولر بررسی شد به طوری بعد از گذشت 14 روز تعداد تخم های تفریخ نشده شمارش شدند. در این آزمایشات از آب مقطر استریل به عنوان تیمار شاهد استفاده شد. آزمایش ها بر اساس آزمون فاکتوریل در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به ترتیب با چهار، سه و سه تکرار انجام شدند. تأثیر عصاره دو گیاه دارویی آنغوزه و مرزه که در شرایط آزمایشگاهی بیشترین تأثیر را بر مرگ و میر لارو و بازدارندگی از تفریخ تخم های نماتود داشتند در شرایط گلخانه ای بر پارامتر های رشدی و فاکتور های بیماریزایی ایجاد شده بر گیاه گوجه فرنگی بررسی شدند. در آزمایش های گلخانه ای، غلظت های 125، 250، 500، 1000 و ppm2000 عصاره متانولی همزمان با انتقال نشاء چهار تا شش برگی گوجه فرنگی رقم early urbana (حساس به نماتود ریشه گرهی) وارد خاک شد. چهار روز بعد 2000 لارو سن 2 نماتود، به نشاء ها مایه کوبی شدند. بعد از گذشت دو ماه، گیاهان برداشت شدند و پارامتر های رشدی و فاکتور های بیماریزایی اندازه گیری شدند. تمامی آزمایش های گلخانه ای در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تجزیه داده ها با نرم افزار mstatc و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح 5% انجام شد. عصاره بذر آنغوزه با غلظت ppm500 بعد از 24 ساعت و عصاره سرشاخه های برگدار مرزه با غلظت ppm 2000 بعد از 24 ساعت بیشترین در صد کشندگی لارو ها را نشان دادند. عصاره متانولی سرشاخه های برگدار مرزه با غلظت ppm2000 و عصاره آبی بذور آنغوزه، گل های بابونه و سرشاخه های برگدار مرزه با غلظتppm 7000 پس از گذشت 14روز بیشترین بازدارندگی از تفریخ تخم در شرایط آزمایشگاهی را داشتند. بیشترین پارامتر های رشدی گوجه فرنگی تیمار شده با عصاره آنغوزه مربوط به غلظت های 250، 500 و ppm 1000 و در مورد گیاه مرزه مربوط به غلظت های 500 و ppm 1000 بود. کمترین فاکتور-های بیماریزایی در خاک های تیمار شده با غلظت ppm2000 عصاره گیاه آنغوزه دیده شد.

شناسایی و ردیابی ژن آنتی بیوتیک 2و4- دی استیل فلوروگلوسینول در سودوموناس های فلورسنت فرا ریشه نخود ایرانی و ارتباط آن با توانایی باکتری ها در کنترل قارچ پژمردگی فوزاریومی نخود در اثر fusarium oxysporum f.sp. ciceris
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  زهرا ابراهیمی کاظم آباد   حمید روحانی

پژمردگی فوزاریومی نخود ایرانی با عاملfusarium oxysporum f.sp. ciceris یکی از مهمترین بیماری های این گیاه در ایران به شمار می رود. به منظور کنترل بیولوژیکی این بیماری، سودوموناس های فلورسنت از فرا ریشه نخود ایرانی در استان خراسان با استفاده از محیط کشت کینگ ب(kb)جداسازی و شمارش شدند. فعالیت ضد قارچی80 استرین باکتریایی علیه قارچ f. oxysporum f.sp. ciceris در دو محیط کینگ ب((kb و سیب زمینی دکستروز آگار(pda ) بررسی گردید. نتایج نشان داد که از بین 80 استرین مورد بررسی،% 25/81 استرینها در محیط kb و 37/94% در محیط pda دارای توانایی بازدارندگی از رشد قارچ بودند. در آزمون تولید سیدروفور جدایه ch2-7بیشترین میزان سیدروفور را تولید کرد. ردیابی phld، ژن کلیدی در بیوسنتز آنتی بیوتیک 2و4- دی استیل فلوروگلوسینول در استرین های باکتریایی توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز و با استفاده از آغازگرهای اختصاصیb2bf/bpr4 صورت گرفت. نتایج نشان داد که 20جدایه واجد ژن phldبوده و قطعه ای به اندازه bp 629در این جدایه ها تکثیر گردید در آزمون تولید سیانید هیدروژن،20 جدایه phld+، همگی ان را تولید کردند. درآزمایشات گلخانه ای،جدایه t26 بهترین اثر بر وزن تر ریشه و جدایه هایt90 و m2-15 بهترین اثر بر وزن تر بخش های هوایی داشتند. از نظر اثر برشدت بیماری پژمردگی فوزاریومی مشاهده که جدایه m2-15 موجب کاهش معنی دار شدت بیماری گردید.

بررسی پاسخ های دفاعی گیاه پنبه به الیسیتورهای تریکودرما و اثر آن بر روی مقاومت القائی بر علیه مرگ گیاهچه پنبه ناشی از rhizoctonia solani
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  فاطمه آزاد دیسفانی   ماهرخ فلاحتی رستگار

بیماری مرگ گیاهچه یکی از بیماریهای مهم پنبه در مناطق مختلف کشور می باشد که همه ساله خسارت زیادی به مزارع پنبه کاری وارد می نماید. بدلیل خاکزاد بودن عوامل مرگ گیاهچه، استفاده از روش های شیمیایی مثل پوشش دادن بذر با سموم شیمیایی و یا سم پاشی مزارع نتیجه رضایت بخشی ببار نمیآورد، بهمین جهت در سالهای اخیر توجه زیادی به مبارزه بیولوژیک بخصوص استفاده از قارچ های آنتاگونیست و بخصوص قارچ تریکودرما شده است. مهم ترین مکانیسم بیوکنترلی تریکودرما تحریک سیستم دفاعی گیاه است. بدین منظور از این قارچ جهت القاء مقاومت گیاه پنبه بر علیه بیماری مرگ گیاهچه استفاده گردید. در این بررسی ابتدا با استفاده از روش کشت متقابل(dual culture) ، توانایی آنتاگونیستی جدایه های تریکودرما علیه قارچ عامل بیماریrhizoctonia solani بررسی گردید. 9 جدایه برتر، جهت آزمایشات بیوکنترلی در شرایط گلخانه انتخاب گردید. در مطالعات گلخانه ای مشخص گردید جدایه های trichoderma virens a224 و t.harzianum a291 دارای بیشترین اثر بیوکنترلی می باشند.این جدایه ها همچنین درتولید ترکیبات فرار و غیر فرار ضد قارچی و القاء ریشه چه پنبه به فعالیت آنزیم پراکسیداز در اثر ترشحات خارج سلولی ، جدایه های موفقی بودند. این دوجدایه در بررسی های آنزیمی در شرایط ژرمیناتورمورد استفاده قرارگرفت. بررسی تغییرات فعالیت آنزیم پراکسیداز ، بتا -1و3 گلوکاناز و میزان فنل کل عصاره ریشه چه پنبه با استفاده از روش های کالریمتری و دستگاه اسپکتروفتومتر صورت گرفت . ارزیابی فعالیت پراکسیداز و بتا- 1و3 گلوکاناز نشان داد که هر دو جدایه قارچ تریکودرما و رایزوکتونیا به تنهایی هر کدام باعث افزایش فعالیت این آنزیم ها و در نتیجه القاء مقاومت در گیاهچه پنبه می باشند. اما میزان فعالیت این آنزیم از نظر آماری در تیمار هر دو قارچ به صورت توأم از میزان بالاتری برخوردار است . میزان آنزیم پراکسید در روز دوازدهم نمونه برداری و میزان آنزیم بتا- 1و3 گلوکاناز در روز دهم نمونه برداری به حداکثر میزان خود رسید. در بررسی ترکیبات فنلی کل ، حداکثر میزان این ترکیبات در عصاره ریشه چه گیاهان تیمار شده با جدایه های تریکودرما به همراه قارچ رایزوکتونیا مشاهده گردید. نتایج این آزمایش نشان داد قارچ تریکودرما در القاء مقاومت گیاه پنبه موثر بوده است. همچنین در بررسی های آزمایشگاهی مشخص گردید ترشحات خارج سلولی جدایه a224 موثر در بیوکنترل, در مقایسه با جدایه غیر موثر در بیوکنترل (جدایه a442) باعث القاء ترکیبات مرتبط با دفاع در ریشه پنبه گردید. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و میزان گوسیپول بعنوان معیارهایی در بررسی خصوصیات تحریک کنندگی (الیسیتوری) ترشحات خارج سلولی جدایه a224 مورد استفاده قرار گرفتند. در این بررسی مشخص گردید, الیسیتورهای موجود در این ترشحات مقاوم به حرارت , غیر قابل حل در کلروفرم و حساس به پروتئینازk بودند. از آنجایی که این الیسیتورها به پروتئینازk حساسیت نشان دادند می توان پی به ماهیت پروتئینی یا گلیکوپروتئینی این ترکیبات برد.

شناسایی و خالص سازی نسبی آنزیم tomatinase در جدایه های قارچ fusarium oxysporum f.sp. lycopersici عامل پژمردگی آوندی گوجه فرنگی و بررسی نقش آن در بیماریزایی جدایه های مختلف این قارچ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  ناهید حیدرزاده   ماهرخ فلاحتی رستگار

چکیده گیاه گوجه فرنگی همانند سایر گیاهان دارای مکانیسمهای متعددی در برابر حمله پاتوژنها می باشد که یکی از این مکانیسم ها تولید ترکیبات phytoanticipine می باشد از جمله ? - tomatine که بطور طبیعی در گیاه گوجه فرنگی و در تمام قسمتهای آن وجود داشته و خاصیت antimicrobial دارد. یکی از مهمترین بیماریهای گوجه فرنگی بیماری پژمردگی آوندی با عامل fusarium oxysporum f.sp. lycopersici می باشد که این پاتوژن در مرحله کلونیزه کردن ریشه گیاه تولید آنزیمی بنام tomatinase می کند که توانایی در هم شکستن ساختار ? –tomatine و غیر سمی کردن آن را دارد. این تحقیق با هدف شناسایی فعالیت آنزیم tomatinase از نظر کیفی و مقایسه فعالیت آنزیم از نظر کمی در جدایه های نژاد فیریولوژیک 1 قارچ fusarium oxysporum f.sp. lycopersici عامل پژمردگی آوندی گوجه فرنگی در استانهای خراسان شمالی و رضوی با تکنیک کروماتوگرافی لایه نازک و اسپکتروفتومتر انجام شد. بدین منظور در طی فصل زراعی 89-88 از مناطق عمده گوجه کاری استانهای فوق نمونه برداری صورت گرفت، و 20 جدایه قارچ fol از بافت آوندی ریشه، طوقه و ساقه گیاهان گوجه فرنگی آلوده جداسازی گردید. آزمون اثبات بیماریزایی روی گوجه فرنگی رقم bonny best (حساس عمومی) انجام شد و 15 جدایه بیماریزا که عامل پژمردگی آوندی بودند تشخیص داده شد و پس از آزمون تعیین نژاد فیزیولوژیک به منظور بررسی فعالیت آنزیم tomatinase، ابتدا سوسپانسیونی از میکروکنیدی جدایه های مربوط به گروههای بیماریزایی مختلف قارچ تهیه و پس از آن عصاره گیری پروتئین های قارچ انجام شد و بعد از خالص سازی نسبی توسط تیوبهای دیالیز و فریز درای با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی لایه نازک و به کمک ترکیبات استاندارد tomatidine و ? -tomatine فعایت آنزیم tomatinase مشاهده گردید. برای مقایسه فعالیت آنزیم در گروههای مختلف بیماریزایی قارچ نیز اسپکتروفتومتر با معرف دی نیترو سالیسیلیک و در طول موج 520 نانومتر انجام و تفاوت میزان جذب در گروههای مختلف بیماریزایی مشاهده گردید. کلید واژه ها: fusarium oxysporum، tomatinase، کروماتوگرافی، گوجه فرنگی

شناسایی قارچهای مایکوریزی آربوسکولار‎(amf)‎‏ همراه با گوجه فرنگی ‏در استان خراسان رضوی و بررسی اثر آنها در القای مقاومت نسبت به نماتد ‏مولد غده ریشه‎(meloidogyne javanica)‎‏ ‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  مرتضی قربانی   عصمت مهدیخانی مقدم

قارچهای مایکوریزی آربوسکولار یاamf ‎‏ ‏‎(arbuscular mycorrhizal fungi)‎‏ جزو قارچهای مایکوریز داخلی یا اندومایکوریز ‏می باشند‎ ‎‏.ارتباط همزیستی گیاهان با این قارچها بیش از 400 میلیون سال قدمت دارد. امروزه در حدود 80 درصد گیاهان ‏موجود در دنیا قادرند با این قارچها ارتباط همزیستی داشته باشند.این قارچها با مکانیزمهای مختلفی مانند بهبود جذب عناصر و ‏آب و ایجاد مقاومت به عوامل بیماریزا و آفات می توانند در تنش های غیرزیستی و زیستی ، مفید واقع شوند .در این تحقیق با ‏استفاده از خصوصیات مرفولوژیک اسپوری، 14 گونه قارچ مایکوریزی آربوسکولار همزیست با ریشه گوجه فرنگی در استان ‏خراسان رضوی شناسایی شد که در این میان 5 گونه ‏glomus arenarium‏ ، ‏glomus aurantium‏ ، ‏glomus ‎‏ ‏multiforum ‎‏ ، ‏pacispora boliviana‏ و ‏scutellospora calospora‏ برای نخستین بار از ایران گزارش می شوند ‏ و گونه هایglomus aggregatum‏ ،‏mosseae‏ ‏glomus‏ و‎ glomus geosporum ‎دارای بیشترین درصد پراکنش بودند. سپس با ‏توجه به اهمیت بیماری ناشی از نماتد ریشه گرهی گوجه فرنگی‏‎(meloidogyne javanica)‎‏ در منطقه ، نقش دو گونه ‏مایکوریزی ‏glomus mosseae‏ و ‏glomus intraradices‏ در کنترل بیماری، در گلخانه و آزمایشگاه بررسی شد و تاثیر ‏برهمکنش قارچ و نماتد برشاخص های رشدی گیاه ، بیماری نماتدی و توسعه مایکوریزی ارزیابی شد ، نتایج این بررسی ها ‏در مجموع نشان می دهد که همزیستی مایکوریزی آربوسکولار، منجر به بهبود شاخص های رشدی گیاه مانند وزن تر و ‏خشک اندامهای هوایی و کاهش شاخص های بیماری نماتدی مانند تعداد گال و کیسه تخم می گردد واینکه شاخص های ‏توسعه مایکوریزی مانند درصد فراوانی مایکوریزی و درصد کلنیزاسیون مایکوریزی تحت تاثیر آلودگی نماتدی قرار نمی ‏گیرند. نتایج آزمایشات با ریشه تقسیم شده نشان می دهند که قارچهای مایکوریزی قادرند به صورت سیستمیک ، مقاومت ‏علیه بیماری نماتدی گره ریشه را، القا کنند‎ ‎‏. نتایج بررسی تاثیر عصاره ریشه های مایکوریزی بر تفریخ تخم و بقای لارو نماتد ‏، نشان دهنده بازدارندگی عصاره بر تفریخ تخم و عدم تاثیر آن بر بقای لارو می باشد.آزمایشات رگرسیون بین درصد رخنه ‏نماتدی و درصد کلنیزاسیون مایکوریزی نشان دهنده وجود رگرسیون منفی بین این دو شاخص است و با افزایش کلنیزاسیون ‏مایکوریزی ، درصد رخنه نماتدی کاهش می یابد.با توجه به مشخص شدن تاثیر سیستمیک قارچهای مایکوریزی آربوسکولار ‏در کنترل بیماری نماتدی جهت تعیین مسیر مقاومت سیستمیک که توسط قارچ تحریک می شود ، تغییرات بیان دو گروه ژنی ‏کیتیناز و بتا 1و3 گلوکاناز که به ترتیب مربوط به مسیرهای مقاومت القایی ‏ja-isr‏ و‏sa-isr‏ می باشند با استفاده از واکنش ‏زنجیره ای پلی مراز نسبی در زمان واقعی‎(relative real time pcr)‎‏ ، در تیمارهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت که ‏مقایسه نتایج نشان می دهد القای مقاومت سیستمیک توسط قارچهای مایکوریزی آربوسکولار علیه نماتد مولد گره ریشه از ‏مسیر جاسمونیک اسید صورت می گیرد. ‏

بررسی قارچ های عامل پوسیدگی بنه ی زعفران در استان های خراسان رضوی و جنوبی و امکان مبارزه ی بیولوژیک با آنها توسط قارچ تریکودرما
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  ایرن روح آبادی   حمید روحانی

با توجه به نقش و جایگاه زعفران در وضعیت اقتصادی و اجتماعی خراسان مرکزی و جنوبی و رقابت این محصول در بازار های جهانی، بررسی عوامل بیماریزای آن در مناطق عمده ی زعفرانکاری ضروری به نظر می رسد. در سال زراعی 88، طی دو مرحله نمونه برداری از مزارع زعفران، نمونه های مشکوک به بیماری از شهرستان های عمده ی زعفرانکاری استان های خراسان رضوی و جنوبی جمع آوری گردید. از نمونه های آلوده، 100 جدایه ی قارچی جدا و خالص سازی شد. از این تعداد، 15 جدایه به عنوان bipolaris australiensis، 28 جدایه acremonium sp. (17 جدایه a1، 11 جدایه a2)، 14 جدایه botrytis cinerea، 8 جدایه penicillium sp.، و 8 جدایه aspergillus sp. شناسایی گردید. با استفاده از آزمون های بیماریزایی، بیماریزایی 4 گونه قارچی بای پلاریس، اکرمونیوم(a1 و a2) و بوتریتیس اثبات شد و زعفران برای اولین بار در دنیا به عنوان میزبان جدید این عوامل بیماریزا از ایران معرفی گردید. قدرت بیوکنترلی 5 جدایه ی تریکودرما tv65 (t. virense)، tv6 (t. virense)، th7 (t. harizianum)، tk77 (t. koningii) و thbi (t. harizianum) در برابر عوامل بیماریزای فوق مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش های مربوط به کشت متقابل، همه ی جدایه های تریکودرما در کاهش بازدارندگی رشد عوامل بیماریزا موثر بودند. در آخرین روز ثبت اندازه گیری ها، جدایه های t77 و t7 برترین جدایه ها بودند. در آزمون ترکیبات خارج سلولی فرار قارچ های تریکودرما، همه ی جدایه ها در بازدارندگی رشد پرگنه ی قارچ های عامل بیماری نقش داشتند و در آخرین زمان ثبت شده thbi و tv65 به عنوان جدایه های برتر این آزمایش معرفی شدند. در آزمون های کنترل بیولوژیک بر روی بنه-های زعفران نیز همه ی جدایه ها موثر شناخته شدند که در این میان جدایه های tk77، tv65 و thbi موثرترین جدایه ها شناخته شدند.

شناسایی نماتدهای انگل گیاهی ریزوسفر خانواده کدوئیان در استان خراسان رضوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  آرزو طالبی دلویی   عصمت مهدیخانی مقدم

چکیده: به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی ریزوسفر مزارع خانواده کدوئیان استان خراسان رضوی، طی سال های 1388 ، 1389و 1390 تعداد 54 نمونه خاک از مزارع گیاهان خانواده کدوئیان استان جمع آوری گردید. نمونه های خاک به آزمایشگاه گیاه پزشکی دانشگاه فردوسی مشهد منتقل شده و در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شدند.سپس مرحله ی شستشوی خاک ها واستخراج نماتدها با استفاده از روش تغییر یافته تلفیق الک و سانتریفیوژ جن کینز(jenkins, 1964 ) انجام شد ونماتدهای استخراجی طبق روش دگریس (de grisse, 1969 ) تثبیت و به گلیسیرین منتقل شدند. سپس از آنها اسلایدهای میکروسکوپی توسط میکروسکوپ نوری جهت بررسی مشخصات مرفولوژیکی تهیه شد. درنهایت تعداد 1800 نماتد از 54 نمونه خاک،پس از اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز شناسایی شدند که با استفاده از منابع و کلیدهای موجود توانستند در 23 گونه نماتد متعلق به 15 جنس طبقه بندی شدند که عبارتند از: aphelenchus avenae, a. isomerus, basiria graminophila, boleodorus thylactus, ditylenchus medicaginis, d. tenuidens, filenchus cylindricaudus, f. thornei, f. vulgaris, ، helicotylenchus egyptiensis, h. pseudorobustus, geocenamus tenuidens, irantylenchus clavidorus, ، merlinius brevidens, ، meloidogyne javanica ,، neopsilenchus magnidens, pratylenchus coffeae, ، p. thornei, p. neglectus, psilenchus iranicus, tylenchorhynchus goffarti, t. solani, zygotylenchus guevarai از بین جنس ها و گونه های شناسایی شده چهارگونه ، psilenchus iranicus ، f. vulgaris ، geocenamus tenuidens و meloidogyne javanica بیشترین فراوانی را در مزارع استان برخوردار بودند.در ادامه تحقیق، به منظور شناسایی نماتدهای ریشه گرهی مزارع کدوئیان استان تعداد 8 نمونه خاک و ریشه آلوده به نماتد از مناطق مختلف استان جمع آوری گردید. که در این نمونه ها گونه meloidogyne javanica جداسازی و شناسایی گردید. کلید واژهها: خراسان رضوی، ریزوسفر ، کدوئیان ، نماتدهای انگل گیاهی

بررسی الگوی کلنیزاسیون ریشه گندم بوسیله سودوموناس های فلورسنت و ارتباط آن با کنترل بیولوژیکی بیماری پاخوره گندم در اثر gaeumannomyces graminis var.tritici
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  نجمه حاج عبدالهی   حمید روحانی

سودموناس های فلورسنت با تولید طیف وسیعی از آنتی بیوتیک های ضد قارچی و قابلیت بالای کلنیزاسیون ریشه در زمان و مکان مناسب، به عنوان کارآمدترین عوامل بیوکنترل برای بیماری های ریشه شناخته می شوند. در این تحقیق الگوی کلنیزاسیون 4 استرین از pseudomonas fluorescens در زمان-های 5، 12 و 21 روز پس از کاشت بذور آغشته به استرین ها(غوطه ور کردن بذور در سوسپانسیون با رقت cfu/ml 109×5/ 4) در گلدان های 800 گرمی حاوی مخلوطی از خاک و 8% اینوکولوم ggt، بررسی و جمعیت باکتری ها در سه ناحیه بالائی ، میانی و انتهایی ریشه ی گیاه گندم بر اساس واحد cfu تعیین شد و رابطه آماری الگوی کلنیزاسیون ریشه با شاخص بیماری پاخوره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که الگوی کلنیزاسیون باکتری ها در زمان ها و نواحی مختلف ریشه متفاوت و معنادار می باشد. در اولین زمان نمونه برداری جمعیت باکتری در ناحیه بالایی و میانی ریشه بالاتر بود. در حالی که در سومین زمان چگالی باکتری در نواحی ذکر شده کاهش و در ناحیه انتهایی افزایش یافت. بررسی رابطه بین الگوی کلنیزاسیون و شاخص بیماری نشان داد که جمعیت باکتری به طور معنی-داری روی کاهش شدت بیماری اثر دارد و بیشترین تاثیر جمعیت باکتری در کاهش شدت بیماری برای نوک ریشه مشاهده شد( 99.6%r2= ). به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که قابلیت کلنیزاسیون بهتر و موثرتر انتهای ریشه بوسیله 4 جدایه مورد استفاده ارتباط نزدیکی با توانایی آنها در کنترل بیماری پاخوره دارد و این امر نقش کلیدی در کنترل موفق بیماری به وسیله جدایه ها ایفا می کند.

بررسی اثر ضد نماتودی چهار گیاه دارویی بر روینماتودمولد غدهگوجه فرنگی(meloidogyne javanica)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  عالیه فیضی لایین   عصمت مهدیخانی مقدم

نماتودهای ریشه گرهی(meloidogyne spp.) گروه مهمی از پاتوژن های گیاهی هستند که دامنه میزبانی وسیعی دارند و هرساله خسارت زیادی به محصولات وارد می کنند. روش های متعددی برای مبارزه با نماتودهای ریشه گرهی(meloidogyne spp.) اعمال می گردد، ولی استفاده از گیاهان دارویی یکی از روش های ایمن برای مهار نماتود ریشه گرهی می باشد. در این تحقیق، اثر بازدارنـدگی اسـانس حاصل از سـه گیـاه دارویی شـامل موسـیر( allium hirtifolium)، مریـم گلی(salviaofficinalis)،وکرفس کوهی(kelussia odoratissima)، بر میزان تفریخ تخم،و مرگ و میر لارو سن دو نماتود ریشه گرهی در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. از هر اسانس 6 غلظت در 6 تکرار مورد آزمایش قرار گرفت. شناسایی ترکیبات اسانس کرفس کوهی و مریم گلی با استفاده از روش gc-msصورت گرفت.نتایج نشان داد که اصلی ترین ترکیبات در اسانس کرفس کوهی شاملz-لیگوستیلید(11/54%)و3بوتیلیدین-فتالید(37/14%)و در مریم گلی شامل?-توجون(8/32%)و 1،8سینئول(8/12%)می باشد. درصد مرگ و میر لارو بعد از 24ساعت قرارگیری لارو در معرض اسانس و نیز درصد عدم تفریخ تخم بعد از 7 روزقرارگیری تخم نماتود در معرض اسانس محاسبه شد. اسانس تمام گیاهان مورد آزمایش به طور مشخصی جمعیت این نماتدها را کاهش داد. نتایج این بررسی ها نشان داد که تیمارها اختلاف معنی داری در سطح 5% با شاهد دارند(p?0.05). اسانس موسیر در غلظتppm 4000 منجر به عدم تفریخ تخم و مرگ و میر لارو تا حد 95% شد. آنالیز پروبیت نشان داد، اسانس موسیر با 150lc50= برای تخم، و 601lc50=برای لارو بیشترین سمیت را دارا می باشد.نتایج این بررسی نشان دهنده پتانسیل بالای این اسانس ها بویژه اسانس موسیر در کنترل نماتودهای ریشه گرهی می باشد.

شناسایی نماتدهای انگل گیاهی راسته tylenchida در مزارع سبزیکاری حومه مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  مرجان پاچناری طرقبه   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع سبزیکاری حومه مشهد، طی سال های 1389 و 1390، تعداد 51 نمونه خاک و ریشه جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، شستشوی خاک و ریشه ها و استخراج نماتدها با استفاده از روش تغییر یافته تلفیق الک و سانتریفیوژ جن کینز (1964) و تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین طبق روش دگریس (1969) انجام گرفت. سپس از نماتدهای جدا شده به تفکیک جنس، اسلایدهای میکروسکوپی تهیه شد. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه ها با استفاده از منابع و کلیدهای موجود انجام گرفت و تعداد 20 گونه نماتد متعلق به 13 جنس شناسایی گردید که عبارتند از: aphelenchoides richardsoni, aphelenchus avenae, boleodorus thylactus, ditylenchus exilis, d. medicaginis, d. myceliophagus, d. tenuidens, filenchus cylindricaudus, geocenamus tenuidens, helicotylenchus digonicus, h. pseudodigonicus, h. pseudorobustus, heterodera schachtii, meloidogyne javanica, merlinius brevidens, pratylenchus flakkensis, p. neglectus, p. thornei, tylenchorhynchus aduncus, zygotylenchus guevarai. گونه های merlinius brevidens، geocenamus tenuidens، pratylenchus neglectus و helicotylenchus digonicus به ترتیب بیشترین فراوانی را دارا می-باشند. از بین جنس ها و گونه های شناسایی شده دو گونه ی ditylenchus exilis و pratylenchus flakkensis برای اولین بار از ایران گزارش می شوند.

بررسی بیان افتراقی ژن های قارچ تریکودرما در طول کلونیزاسیون اسپرموسفر و ریزوسفر گوجه فرنگی با ارزیابی پروفیل های نسخه برداری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  مهدی مهرابی کوشکی   حمید روحانی

بعضی از استرین‏های تریکودرما به عنوان عوامل کنترل بیولوژیک بر علیه بیمارگر‏های گیاهی استفاده شده است. توانائی گونه‏های تریکودرما جهت کلونیزه کردن و استقرار یافتن در ریزوسفر یک نیاز ضروری برای آن‏هاست که قادر باشند بیمارگر‏های ریشه را کنترل کنند، مقاومت گیاهی را القاء کنند و رشد گیاهی را افزایش دهند. شناسائی ژن‏هائی از تریکودرما که بیان آن‏ها در طول مراحل اولیه‏ی برهمکنش با ریشه‏های در حال توسعه بذور جوانه‏زده تغییر می‏کند مرحله‏ی مهمی جهت درک قابلیت تسخیر‏کنندگی ریزوسفر در گونه‏های تریکودرما است. ظرفیت 13 استرین تریکودرما جهت کلونیزه کردن ریشه‏ی گوجه‏فرنگی و تحریک کردن رشد گیاه مورد ارزیابی قرار گرفت. تمام استرین‏های استفاده شده با موفقیت در اسپرموسفر تکثیر یافتند و رشدشان را در ریزوپلان همراه با رشد ریشه‏ها ادامه دادند. بالاترین جمعیت در قسمت‏های انتهائی ریشه مربوط به استرین‏های t6 و t7 بود. کلونیزاسیون ریشه در اغلب استرین‏ها توام با افزایش رشد ریشه‏ها و اندام هوائی بود جائیکه استرین‏ها بطور معنی‏داری تا میزان 43 و 40 درصد به ترتیب وزن خشک ریشه‏ها و اندام هوائی را افزایش دادند. تکنیک نمایش افتراقی تکثیر نسخه‏های معکوس mrna (differential display reverse transcriptase-pcr) استفاده شد تا ژن‏های متمایز بیان شده‏ی استرین trichoderma harzianum t7 (که در آزمون‏ قبلی انتخاب شده بود ) را در طول مراحل کلونیزاسیون بذور در حال جوانه‏زنی و ریشه‏های گوجه‏فرنگی ردیابی کند. تولیدات تکثیر‏یافته‏ی ddrt-pcr روی ژل ‏آگارز تفکیک شد و 62 باند افتراقی برش، خالص‏سازی، همسانه‏سازی و توالی‏یابی شد. قطعه‏توالی‏های بیان شده‏ی بدست آمده (ests) به پایگاه اطلاعات ژنوم ncbi معرفی و با استفاده از جستجوی blastx و نسب‏شناسی ژنی مورد ارزیابی کارکردی قرار گرفت. اغلب قطعه‏توالی‏های بیان شده با پروتئین‏های شناخته‏شده و فرضی همچون secretion-related small gtpase، 40s ribosomal protein s3a، 3-hydroxybutyryl-coa dehydrogenase، dna repair protein rad50، lipid phosphate phosphatase-related protein type 3، nuclear essential protein, phospholipase a2، fatty acid desaturase، nuclear pore complex subunit nup133، ubiquitin-activating enzymeو 60s ribosomal protein l40 مرتبط شناخته شدند. همچنین، 13 تا از این قطعه‏توالی‏های بیان شده هیچ گونه شباهتی با توالی‏های موجود در پایگاه‏های اطلاعات ژنوم نشان ندادند (e>.05) و به عنوان ژن‏های شناخته‏شده‏ی جدیدی از تریکودرما مد‏نظر قرار گرفتند. تعدادی از این قطعه‏توالی‏های بیان شده با ژن‏هائی که کدکننده‏ی آنزیم‏های درگیر در تامین غذائی میکروارگانیزم‏ها هستند مرتبط شناخته شدند. این ژن‏ها اهمیت آشکاری در استقرار تریکودرما در اسپرموسفر و ریزوسفر دارند زیرا به صورت بالقوه در بدست آوردن مواد غذائی قابل جذب از ترکیبات کربنی غنی از انرژی خارج شده از بذور در حال جوانه‏زنی و ریشه‏ها نقش دارند. ژن p23 که قبلا نقش محتمل آن در کلونیزاسیون ریشه گزارش شده است در استرین‏های t. reesei t6 و t. reesei tku70 با استفاده از خوانش‏های قدم به قدم توالی‏یابی شد. سپس، بیان آن بوسیله‏ی واکنش کمی real time pcr و با استفاده از rna استخراج شده از میسیلیوم‏ رشد کرده در شرایط کمبود ازت، گلوکز و برهمکنش‏یافته با ریشه گوجه‏فرنگی بررسی شد. کمبود ازت بیان p23 را کاهش داد در صورتیکه اختلاف معنی‏داری در بیان آن در شرایط کمبود یا میزان کافی گلوکز مشاهده نشد. همچنین بیان ژن در میسیلیوم‏های برهمکنش یافته با ریشه‏ها القاء شد. یک راهبرد حذف هدفدار ژن جهت تعیین وظیفه p23 در استرین مدل t reesei tku70 استفاده شد. جهت تخریب یا ناک‏اوت کردن این ژن، یک ساختمان انتقال حاوی ژن تخریب شدهp23 ساخته شد که در آن توالی‏های کامل کد‏کننده ژن p23 بوسیله‏ی ژن pyr4 بعنوان یک نشانگر گزینشگر اکسوتروف جایگزین شد.

شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع حبوبات در استان خراسان شمالی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیرا احمدی   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع حبوبات خراسان شمالی تعداد 41 نمونه خاک و ریشه طی سالهای 90 و 91 جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل گردید. پس از انتقال نمونه ها شستشوی خاک و ریشه ها و استخراج نماتدها با استفاده از روش الک و سانتریفیوژ، تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین با استفاده از روش دگریس و جن کینز( 1969) انجام گرفت. سپس از نماتدهای استخراج شده به تفکیک جنس لام های میکروسکوپی تهیه گردید. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه ها با استفاده از منابع و کلیدهای معتبر موجود انجام گرفت و تعداد 11گونه متعلق به 7 جنس از زیرراسته tylenchina شناسایی گردید که عبارتند از: aphelenchusavenae, aphelenchoideslimberi, aphelenchoides spicomucronatus, ditylenchus tenuidens, ditylenchus adasi, filenchus thornei, filenchus cylindricaudatus, geocenamous tenuidense, helicotylenchus vulgaris, pratylenchus thornei, pratylenchus neglectus, گونه های geocenamustenuidens، aphelenchusavenae، pratylenchusneglectus، ditylenchustenuidens و filenchusthornei ، filenchuscylindricaudatusبه ترتیب بیشترین فراوانی را دارا می باشند. از بین جنس ها و گونه های شناسایی شده گونه ditylenchusadasiبرای اولین بار از ایران گزارش می شود.

ارزیابی تأثیر جدایه های باسیلوس ریزوسفر گوجه فرنگی در کنترل نماتد ریشه گرهیmeloidogynejavanica در استان خراسان رضوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  مریم رمضانی مقدم   عصمت مهدیخانی مقدم

نماتد ریشه گرهی گوجه فرنگی (meloidojynejavanica)یکی از مهمترین عوامل بیمارگر در بسیاری از محصولات کشاورزی از جمله گوجه فرنگی می باشد. در این بررسی جهت ارزیابی کنترل زیستی نماتد ریشه گرهی گوجه فرنگی از جدایه های جنس باسیلوس استفاده شد. تعداد 150 جدایه باکتریایی از فراریشه گوجه فرنگی مزارع استان خراسان رضوی بعد از تیمار گرمایی خالص سازی گردید. قابلیت آنتاگونیستی جدایه های باکتریایی در مقابل نماتدm. javanicaبه روش آزمون سنجش زیستی مورد ارزیابی قرار گرفت. بیست جدایه که بیشترین درصد مرگ و میر لارو و عدم تفریخ تخم را نشان دادند در مطالعات بعدی نیز از نظر توانایی تولید آنزیم های پروتئاز، آلکالین پروتئاز و لیپاز و نیز تشکیل بیوفیلم مورد سنجش قرار گرفتند. بر اساس نتایج آزمون های آزمایشگاهی، تعداد هشت جدایه به همراه 2 جدایه bacillus thuringiensis-1838وbacillus subtilis (کلکسیون دانشگاه فردوسی مشهد) از نظر تشکیل بیوفیلم و قابلیت کنترل زیستی نماتد روی دو رقم ارلی اوربانا وی اف و موبیل مورد بررسی قرار گرفتند. جدایه هایmd6.5، md1.8 و bag2.13از نظر توانایی کیفی تولید آنزیم، تشکیل بیوفیلم در روش آزمایشگاهی، قابلیت تکثیر بر روی ریشه های هر دو رقم گوجه فرنگی و کاهش علائم گال و توده تخم نماتد در آزمون گلخانه ای نسبت به سایر جدایه ها، شاهد مثبت (گیاه آلوده به نماتد) و شاهد منفی (گیاه سالم) موفق ارزیابی شدند. در بررسی های گلخانه ای نیز جدایه های برتر از لحاظ افزایش شاخص های رشدی نیز موثر عمل نمودند. در این بررسی داده های مربوط به بررسی های گلخانه ای، رقم ارلی اوربانا وی اف را به عنوان رقم متحمل معرفی می کند. نتایج تعیین توالی ناحیه 16srdnaشش جدایه برتر گلخانه حاکی از تعلق جدایه ها به گونه های b. subtilis، b. pumilus، b. flexus و bacillussp. می باشد.جدایهmd6.5به عنوان موثرترین جدایه در کاهش نشانه های بیماری و افزایش شاخص های رشدی معرفی می شود.

بهینه سازی ترکیب محیط کشت و فرمولاسیون پودری قارچ تریکودرما علیه بیماری پژمردگی فوزاریومی گوجه فرنگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  ابراهیم سالاری   حمید روحانی

گونه های تریکودرما از مهمترین عوامل کنترل بیولوژیک بیماریهای گیاهی می باشند. از مهمترین دلایل گسترش محدود این عوامل بیوکنترل، انتخاب استرین برتر، مشکلات مربوط به تولید انبوه و فرمولاسیون عوامل بیوکنترل برای استفاده در مقیاس تجاری می باشد. در این تحقیق ابتدا تاثیر ده جدایه تریکودرما بر قابلیت بیوکنترلی بیماری پژمردگی فوزاریومی گوجه فرنگی و تحریک رشد گیاه گوجه فرنگی به دو روش پوشش بذر و خاک-مصرف در شرایط گلخانه ای با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کاربرد جدایه های تریکودرما بصورت خاک- مصرف تاثیر بهتری علیه بیمای پژمردگی فوزاریومی گوجه فرنگی و تحریک رشد گیاه گوجه فرنگی نسبت به روش پوشش بذر دارند. جدایه هایt. harzianum 20، t. harzianum bi و t. virens 65 بهترین عملکرد را در کنترل بیماری پژمردگی فوزاریومی و افزایش رشد گیاه گوجه فرنگی داشتند. همچنین تاثیر محیط های کشت مایع بر وزن خشک بیوماس تولید شده بوسیله دو جدایه t.65 و t.biبر روی شیکر در حجم 50 میلی لیتر با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی ارزیابی شد. محیط های کشت مایع بر اساس وزن خشک بیوماس تولید شده اختلاف معنی داری داشتند و بسته به میزان و نوع ترکیبات موجود در محیط کشت میزان بیوماس جدایه های تریکودرما متفاوت بود اما جدایه های t.65 و t.bi تاثیر معنی داری بر وزن خشک بیوماس تولید شده در محیط های کشت نداشتند. عصاره مخمر و عصاره سویا بهترین منابع نیتروژن برای رشد قارچ ها بودند. همچنین mgso4 و kh2po4 باعث بهبود شرایط محیطی و افزایش وزن خشک بیوماس تریکودرما شدند. میزان رشد جدایه های t.bi، t.65 و t.20 در 15 محیط کشت برتر (از بین 31 محیط کشت 15محیط کشت که بیشترین وزن خشک بیوماس را تولید کردند) در حجم 5/1 لیتر ارزیابی شد و مشخص گردید که میزان بیوماس جدایه های تریکودرما در محیط های کشت مایع در حجم 5/1 لیتر تا حدودی منطبق با میزان بیوماس تولید شده بر روی شیکر بود. تاثیر محیط های کشت مایع و فرمولاسیون های مختلف بر روی قابلیت بیوکنترلی جدایه های تریکودرما در شرایط گلخانه ای با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که نوع محیط کشت استفاده شده برای تولید انبوه و نحوه فرمولاسیون بیوماس میسلیومی تریکودرما، تاثیر معنی داری بر قابلیت بیوکنترلی جدایه های تریکودرما داشت. در این میان، فرمولاسیون پودر تالک قابلیت بیوکنترلی بهتری نسبت به بقیه فرمولاسیون ها علیه بیماری پژمردگی فوزاریومی داشت و بیماری پژمردگی فوزاریومی را حداکثر 36/81 درصد کنترل کرد.

مطالعه محتوای پلاسمیدی جدایه های erwinia amylovora عامل بیماری سوختگی آتشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  غزاله طاقدره   ساره بقائی راوری

در اکثر قریب به اتفاق جدایه های باکتری erwinia amylovora پلاسمید غیر قابل انتقال pea29 وجود دارد. علی رغم شباهت جدایه های این گونه، تفاوت در دامنه میزبانی و بیماری زایی در ارتباط با وجود پلاسمید و تنوع آن می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تنوع پلاسمیدی در جدایه های ایرانی عامل سوختگی آتشی، تکثیر قطعه psti از پلاسمید pea29 و هضم آنزیمی آن و بررسی وجود تعداد ردیف های تکراری کوتاه در جدایه های مربوط به میزبانهای مختلف و از مناطق مختلف جغرافیایی انجام گرفته است. با انجام آزمونهای فنوتیپی و بیماریزایی، از مجموع چهل و سه جدایه، 24 جدایه برای آزمون تشخیصی lfic، سنجش لوان سوکروز و مطالعات مولکولی انتخاب شدند. روش lfic قادر به ردیابیcfu/ml 106- 105 باکتری در عصاره گیاهی آلوده می باشد. همچنین ارتباطی بین میزان ترشح لوان سوکروز و شدت بیماریزایی جدایه ها مشخص نگردید. صحت وجود پلاسمید pea29 با استفاده از سه جفت آغازگر تشخیصی مرتبط بررسی گردید. آغازگرهای ea71(1)/ea71(2)، به عنوان دقیق ترین جفت در شناسایی جدایه های ea می باشند. ردیابی مولکولی سایر پلاسمیدهای ea با استفاده از 5 جفت آغازگر اختصاصی، حاکی از عدم تنوع پلاسمیدی در جدایه های ایران است. به غیر از pea29، جدایه های بدست آمده از زالزالک و به، حامل peu72 می باشند. هضم آنزیمی قطعه psti از پلاسمید pea29 جدایه های ایرانی توسط آنزیم برشی hpaii، جدایه های ایرانی را در چهار گروه قرار داد. چند شکلی مشاهده شده در طول قطعه بزرگتر و بین 360 تا 400 جفت باز متغیر است. جدایه های گروه 1 از منابع مختلف دانه دار و از استانهای مختلف ایران مربوط به سالهای مختلف در کنار جدایه استاندارد ea273 قرار گرفتند. گروه 2 در برگیرنده جدایه هایی از گلابی، به و زالزالک می باشد. جدایه های گروه 3 مربوط به استان لرستان و کمترین تعداد جدایه مربوط به گروه 4 بدست آمده از گیاه رز می باشند. بر اساس گروهبندی آنزیمی تعداد 15 جدایه برای تعیین توالی ناحیه psti انتخاب شدند. واحدهای تکراری به صورت attacaga در جدایه های ایران 4، 5، 7، و 8 بار تکرار می شوند. تمام جدایه های ea بدست آمده از سیب از مناطق جغرافیایی مختلف ایران دارای تعداد واحد تکراری 4 هستند که با نتایج حاصل از هضم آنزیمی مطابقت دارد. بر اساس داده های بررسی حاضر، شاخص تعداد واحدهای ssr، می تواند برای گروه بندی جدایه های ea استفاده شود و در بسیاری موارد ارتباط گروه بندی با منشاء جغرافیایی، نوع میزبان و سال جمع آوری مشاهده می گردد. ولی اطلاعات چندانی در رابطه با مبدا آلودگی و نحوه گسترش بیمارگر سوختگی آتشی در کشور بدست نمی آید.

شناسایی، تعیین پراکنش و بررسی خصوصیات مولکولی ویروس های موزاییک خاکزاد غلات در خراسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  عاطفه حسینی   عصمت مهدیخانی مقدم

ویروس های عامل موزاییک خاکزاد در غلات، در مناطق مختلف دنیا از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. این ویروس ها در دو جنس bymovirus و furovirus طبقه بندی می گردند. تا کنون هیچ بررسی جامعی در خصوص شناسایی و بررسی خصوصیات مولکولی آن ها در ایران صورت نگرفته است. به منظور شناسایی ویروس های مذکور در طی سال های 1389 تا 1391 تعداد 251 نمونه گیاهی از مزارع جو و 111 نمونه گیاهی از مزارع گندم استان های خراسان شمالی، جنوبی، رضوی، گلستان و آذربایجان غربی با استفاده از سه آنتی سرم(bymv) barley yellow mosaic virus، barley mild mosaic virus (bmmv) و(sbwmv) soilborn wheat mosaic virus مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا ویروس ها در تمامی استان ها جز خراسان جنوبی در آزمون الایزا ردیابی گردید. تعدای از نمونه های گیاهی مثبت در آزمون pcr با استفاده از آغازگرهای عمومی bymv1-r1/f1 bammv1-f3 و bammv1-r2، sbwmv-l2 و sbwmv-r2 بررسی شد. سپس به منظور تایید کامل حضور ویروس ها در نمونه های گیاهی محصول pcr مربوط به یک جدایه از هر ویروس تعیین توالی گردید. به منظور بررسی جایگاه فیلوژنی ویروس موزاییک زرد جو تعداد 8 نمونه مربوط به ناحیه کد کننده پوشش پروتئینی و 5 نمونه مربوط به vpg همسانه سازی و تعیین توالی گردید. نتایج نشان داد که جدایه های ایرانی در هر دو این مناطق ژنومی در گروه مجزا از سایر جدایه های دنیا اما نزدیک به جدایه های اروپایی می باشد. در مقایسه دندروگرام رسم شده بر مبنای پوشش پروتئینی و vpg جدایه های ایرانی با جدایه های دنیا نتایج تقریبا مشابه به دست آمد، بنابراین تکامل این دو ژن به صورت موازی صورت گرفته و تنها در مورد vpg به دلیل اینکه شباهت بین جدایه ها کمتر است سرعت تکامل اندکی بیشتر است به منظور تعیین برخی از خصوصیات ژنومی این ویروس توالی کامل rna1 به طول تقریبی 7500 جفت باز و rna2 به طول تقریبی 3500 جفت باز همسانه سازی و تعیین توالی گردید. به طور کلی جدایه ایرانی در دندوگرام رسم شده بر مبنای توالی rna1 بیشتر به جدایه های اروپایی شباهت نشان می دهد در صورتیکه در دندروگرام رسم شده بر مبنای توالی rna2 شباهت به جدایه های آسیایی دارد. بنابراین از نظر تکاملی احتمال می رود جدایه ایرانی به دلیل واقع شدن ایران در موقعیت بینابین اروپا و آسیا، rna1 آن از جدایه های اروپا و rna2 از جدایه های آسیا تکامل یافته باشد. ردیابی و بررسی مولکولی این ویروس ها برای اولین بار در ایران می باشد.

بررسی ارتباط توانایی آنزیمی چندین جدایه از قارچ تریکودرما با توانایی بیوکنترلی این قارچ علیه نماتد ریشه گرهی گوجه فرنگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  مجتبی کواری   عصمت مهدیخانی مقدم

نماتدهای ریشه گرهی به عنوان مهم‏ترین نماتدهای انگل گیاهی در سطح جهان شناخته شده‏اند. نماتد meloidogyne javanica عامل ریشه گرهی گوجه فرنگی یکی از مهمترین عوامل خسارتزا به این محصول در سراسر جهان میباشد. کنترل نماتدهای ریشه گرهی به روش‏ها‏ی مختلفی از جمله رعایت بهداشت زراعی، آیش و تناوب زراعی، آفتابدهی، استفاده از ارقام مقاوم، کنترل زیستی و مبارزه شیمیایی صورت می گیرد. در حال حاضر استفاده از عوامل کنترل زیستی به عنوان روشی سالم و جایگزین روش‏ها‏ی شیمیایی در مدیریت تلفیقی نماتدها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عوامل کنترل زیستی این نماتد، گونه های قارچ تریکودرما میباشد. به منظور بررسی توانایی بیوکنترل چندین جدایه از قارچ تریکودرما، این جدایهها از نظر توانایی تولید آنزیمهای کیتیناز، پروتئاز و لیپاز مورد بررسی قرار گرفتند. پس از آن توانایی بیوکنترلی این جدایه ها در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی ها وجود ارتباط مستقیم بین میزان فعالیت آنزیمی و قدرت کنترل کنندگی هر جدایه را به اثبات رساند و جدایه های t.bi ، t65 و t6 به عنوان موثر ترین و جدایه های t16، t12 و t12n به عنوان کم اثرترین جدایه ها در بیوکنترل این نماتد عمل کردند. این امر نشان دهنده ی تاثیرگذار بودن توانایی آنزیمی بر میزان توانایی بیوکنترلی جدایههای قارچ تریکودرما علیه نماتد ریشه گرهی گوجه فرنگی می باشد.

شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع پنبه در استان خراسان جنوبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  اکبر بخشانی   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع پنبه در استان خراسان¬جنوبی، در سال 1392، تعداد 56 نمونه خاک از مناطق مختلف استان جمع¬آوری گردید. شستشوی خاک و استخراج نماتدها با استفاده از روش تغییریافته تلفیق الک و سانتریفیوژ جن¬کینز (1969) و سینی وایت هد (1965) و تثبیت و انتقال آن¬ها به گلیسرین طبق روش دگریس (1969) انجام گرفت. سپس از نماتدهای استخراج شده به تفکیک جنس، اسلایدهای میکروسکوپی تهیه و با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. پس از بررسی¬های میکروسکوپی، اندازه¬گیری¬های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه¬ها با استفاده از منابع و کلیدهای معتبر انجام گرفت و تعداد 15 گونه نماتد متعلق به 10جنس شناسایی گردید که عبارتند از: aphelenchus avenae, basiria graminophila, boleodorus clavicaudatus, b. pakistanensis, b. thylactus, ditylenchus hexaglyphus, d. tenuidens, d. valveus, geocenamus rugosus, filenchus vulgaris, pratylenchus thornei, p. neglectus, scutylenchus quadrifer, merlinius brevidens, zygotylenchus guevarai. از بین جنس و گونه¬های شناسایی شده، سه گونهboleodorus pakistanensis, ditylenchus hexaglyphus, ditylenchus valveus برای اولین بار از ایران گزارش می¬شود.

شناسایی نماتدهای پارازیت گیاهی درختان میوه هسته دار ارومیه و حومه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  جهان عبدزاده آغله بوب   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی نماتد های انگل گیاهی درختان میوه هسته دار شهرستان ارومیه، طی سال های 1392 و 1393، تعداد 85 نمونه خاک از اطراف ریشه درختان جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، شستشوی خاک و استخراج نماتد ها با استفاده از روش تغییر یافته تلفیق الک و سانتریفیوژ جن کینز (1964) و تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین طبق روش تکمیل شده دگریس (1969) انجام شد. سپس از نماتد های جدا شده به تفکیک جنس، اسلاید های میکروسکوپی تهیه گردید. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه-ها با استفاده از منابع و کلید های موجود انجام گرفت و تعداد 30 گونه نماتد متعلق به 22 جنس شناسایی گردید.

شناسایی نماتد های پارازیت گیاهی مزارع سیب زمینی و ردیابی نماتد سیست طلایی سیب زمینی در منطقه فریدن استان اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  حمیدرضا معروفی معروف آبادی   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع سیب زمینی منطقه فریدن استان اصفهان، طی سال های 92-93 تعداد 95 نمونه خاک و 15 نمونه ریشه به همراه غده از مزارع سیب زمینی جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، شستشوی خاک و ریشه ها و استخراج نماتدها با استفاده از روش تغییر یافته تلفیق الک و سانتریفیوژ جن کینز (1964) و تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین با استفاده از روش دگریس انجام شد. سپس از نماتدهای جدا شده به تفکیک جنس اسلایدهای میکروسکوپی تهیه گردید. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم، رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه ها با استفاده از منابع و کلیدهای موجود انجام گرفت، تعداد 32 گونه نماتد متعلق به 11 جنس شناسایی گردید که عبارتند از: ampelimerlinius globigerus, aphelenchoides confuses, a. daubichaensis, aphelenchus avenae, bleodoros hyderi, b. thylactus, discotylenchus attenuatus, d. brevicaudatus, d. discretus, ditylenchus acutatus, d. acutus, d. silvaticus, d. myceliaphagus,d. medicaginis, d. longimatricalis, d. triformis, d. equalis, d. tenuidens, filenchus afghanicus, f. balcarceanus, f. pratensis , f. qurtus, f. thornei, f. vulgaris, helicotylenchus vulgaris, h. microtylus, merlinius khuzdarensis, m. brevidens, pratylenchus thornei, p. neglectus, tylenchus naranensis, zygotylenchus guevarai. به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع سیب زمینی منطقه فریدن استان اصفهان، طی سال های 92-93 تعداد 95 نمونه خاک و 15 نمونه ریشه به همراه غده از مزارع سیب زمینی جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، شستشوی خاک و ریشه ها و استخراج نماتدها با استفاده از روش تغییر یافته تلفیق الک و سانتریفیوژ جن کینز (1964) و تثبیت و انتقال آنها به گلیسیرین با استفاده از روش دگریس انجام شد. سپس از نماتدهای جدا شده به تفکیک جنس اسلایدهای میکروسکوپی تهیه گردید. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم، رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه ها با استفاده از منابع و کلیدهای موجود انجام گرفت، تعداد 32 گونه نماتد متعلق به 11 جنس شناسایی گردید.

ارزیابی مولکولی جدایه های عامل بیماری سوختگی آتشی با استفاده از چند ژن خانه دار و نشانگر vntr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  محمد رفاهی   ساره بقائی راوری

علیرغم همگنی بسیار بالا در جدایه های باکتری erwinia amylovora بیماری سوختگی آتشی سالیانه خسارات شدیدی به باغات دانه دار کشور وارد می سازد. به منظور ارائه راهکارهای مدیریتی، یافتن ابزاری جهت شناسایی تنوع احتمالی بین جدایه ها و همچنین درک چگونگی گسترش بیماری در باغات دانه دار ضرورت دارد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی مولکولی جدایه های ea مربوط به میزبان ها و مناطق جغرافیایی مختلف با استفاده از روش های mlsa و vntr صورت پذیرفته است. لذا از باغات دانه دار استان خراسان رضوی در سال های 93-92، تعداد 74 نمونه آلوده گیاهی جمع آوری شد. با انجام آزمون های فنوتیپی و بیماری زایی و همچنین استفاده از دو جفت آغازگر اختصاصی a/b و ea71(1)/ea72(2) از مجموع 57 جدایه، 39 جدایه جهت کارهای تکمیلی مولکولی انتخاب شدند. علاوه بر این تعداد 10 جدایه مربوط به بررسی های پیشین از استان ها و میزبان های مختلف نیز در آزمون های تنوع ژنتیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین 49 جدایه ea موردمطالعه، 11 جدایه با در نظر گرفتن میزبان، منطقه جغرافیایی و سال نمونه برداری به عنوان نماینده در آزمون توالی یابی ژن های خانه دار انتخاب شدند. تکثیر و توالی یابی سه ژن خانه دار reca، rpos و groel در جدایه های مختلف این باکتری نشان از همگنی بالای جدایه ها دارد و تنها در توالی ژن groel تفاوت تک نوکلئوتیدی در جدایه irgh59 به دست آمده از زالزالک قزوین مشاهده گردید. لذا در صورت، ضرورت توالی یابی ژن groel برای دامنه وسیع تری از جدایه ها پیشنهاد می شود. الگوی انگشت نگاری حاصل از روش vntr-pcr، با استفاده از آغازگرهای vntr4 و vntr5، تفاوت اندکی در دو جدایه mq1 و nbq1 به دست آمده از خراسان رضوی نسبت به سایر جدایه ها و جدایه ea-atcc 49946 نشان داد. جدایه های nbq1 و mq1 به ترتیب از درخت به رقم نیشابور و به رقم اصفهان جداسازی شده اند. بر اساس یافته های این تحقیق، باوجود همگنی بالای بین جدایه های ea ایران، به نظر می رسد چندین منبع آلودگی وارداتی به کشور وجود داشته است. علاوه بر آن کوچ زنبورعسل با توجه به فصل گل نقش مهمی در پراکنش بیماری دارد. اگرچه انگشت نگاری vntr برای آنالیز شیوع منطقه ای بیماری سوختگی آتشی پیشنهاد می شود؛ به نظر می رسد استفاده از تعداد بیشتری جدایه با منشأ جغرافیایی و میزبانی معلوم می تواند در دست یابی به نتایج دقیق تر در ارتباط با الگوی پراکنش بیماری در کشور مثمر ثمر واقع گردد.

ارزیابی عصاره ی چند گیاه دارویی در کنترل نماتود مولد گره ریشه ی خیار meloidogyne incognita
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1388
  نفیسه کتولی   سعید نصراله نژاد

چکیده ندارد.

شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع و گلخانه های خیار منطقه جیرفت و کهنوج و بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ای meloidogyne cruciani با استفاده از نشانگر rapd-pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1387
  حمیدرضا رفیعی   عصمت مهدیخانی مقدم

به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع و گلخانه های خیار منطقه جیرفت و کهنوج، طی سال های 1386 و 1387، تعداد 45 نمونه خاک و ریشه از مزارع و گلخانه های خیار جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، شتستشوی خاک و ریشه ها و استخراج نماتدها با استفاده از روش الک و سانتریفیوژ، تثبیت و انتقال آنها به گلیسرین با استفاده از روش دگریس و جن کینز(1969) انجام گرفت. سپس از نماتدهای جدا شده به تفکیک جنس، لام های میکروسکوپی تهیه شد. پس از بررسی های میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز، شناسایی گونه ها با استفاده از منابع و کلیدهای معتبر موجود انجام گرفت و تعداد 16 گونه نماتد متعلق به 13 جنس شناسایی گردید که عبارت اند از: aphelenchus avenae, aphelenchus isomerus, aphelenchoides bicaudatus, basiria graminophila, boleodorus thylactus, ditylenchus longimatricalis, ektaphelenchoides compsi, filenchus vulgaris, geocenamus nanus, irantylenchus clavidorus, meloidogyne javanica, meloidogyne cruciani, pratylenchus neglectus, pratylenchus thornei, psilenchushilarulus, tylenchorhynchus goffarti از بین جنس ها و گونه های شناسایی شده دو گونه aphelenchus isomerus و ditylenchus longimatricalis و جنس ektaphelenchoides و یک گونه از آن ektaphelenchoides compsi برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. در ادامه تحقیق، به منظور شناسایی نماتدهای ریشه گرهی گلخانه های خیار منطقه جیرفت، تعداد 35 نمونه خاک و ریشه آلوده به نماتد از ده گلخانه خیار مربوط به سه ناحیه عمده خیارکاری جمع آوری گردید. در این نمونه ها علاوه بر گونه meloidogyne javanica که گونه غالب منطقه بود، گونه meloidogyne cruciani نیز جداسازی، شناسایی و پس از خالص سازی در گلخانه بر روی رقم حساس گوجه فرنگی تکثیر گردید. جهت بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ای آن استخراج dna هر جمعیت انجام و تکنیک rapd-pcr با ده آغازگر تصادفی و با استفاده از کیت انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار ntsys و با توجه به نتایج کلی، نشانگر rapd-pcr توانست 71 تا 92 درصد تشابه بین ده جمعیت گونه مورد مطالعه را نشان دهد

ارزیابی عصاره‎ی چند گیاه دارویی در کنترل نماتود مولد گره ریشه ی خیار meloidogyne incognita
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  نفیسه کتولی   عبدالحسین طاهری

نماتودهای انگل گیاهی یکی از عوامل بازدارنده ی رشد محصولات زراعی و باغی هستند و خسارت های ناشی از آن ها بر محصولات از نظر اقتصادی بسیار قابل توجه است. یکی از مهمترین جنس های بیماریزای نماتودهای مولد گره ریشه meloidogyne می باشد. تاکنون برای کنترل این نماتود روش‎های متعددی پیشنهاد شده است. یکی از این روش ها، بکارگیری عصاره گیاهانی است که اثر ضد نماتودی دارند، اما در ایران کار چندانی در این زمینه صورت نگرفته است. در این تحقیق تعدادی از گیاهان بومی استان گلستان انتخاب شده و فعالیت ضد نماتودی آنها علیه نماتود مولد گره ریشه خیار meloidogyne incognita در آزمایشگاه و گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تحقیقی در قالب طرح آزمایشی فاکتوریل در پایه کاملاً تصادفی در سطح های عصاره یا روغن، دز و زمان در شرایط آزمایشگاه و طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانه به اجرا در آمد. برای این منظور، ابتدا در آزمایشگاه اثر عصاره الکلی برگ و روغن دانه های گیاهان کرچک، زیتون تلخ، درمنه و کلزا در دزهای 0، 50، 100، 200، 300، 400، 500 و 1000 میکرولیتر روی درصد عدم تحرک لاروهای سن دو و تفریخ تخم های نماتود مورد بررسی قرار گرفت. پس از اثبات فعالیت ضدنماتودی، این فعالیت در گلخانه به دو صورت بررسی شد: حالت اول، اضافه کردن عصاره و روغن گیاهان ذکر شده به گلدان حاوی نشای خیار آلوده به نماتود و حالت دوم، غوطه ور کردن نشاء خیار در عصاره الکلی و سپس کشت در گلدان آلوده به نماتود. نتایج نشان داد که تمام گیاهان آزمایش شده دارای فعالیت ضدنماتودی بودند و در مجموع عصاره‎های الکلی درمنه، زیتون تلخ و کرچک، وروغن‎های زیتون تلخ و کرچک بیشترین تاثیر را در عدم تحرک لاروهای سن دوم نماتود، و عصاره الکلی درمنه، روغن زیتون تلخ و روغن کرچک بیشترین اثر را در عدم تفریخ تخم های نماتود مولد گره ریشه در شرایط آزمایشگاه داشتند. نتایج آزمایش های گلخانه ای در دو حالت نشان داد که عصاره الکلی و روغن زیتون تلخ و کرچک علاوه بر این که تعداد گال ها و جمعیت نماتود در خاک را به خوبی کاهش دادند، موجب رشد طولی گیاه نیز شدند. همچنین مشاهده شد که غوطه ورکردن نشاها در عصاره بیش از حالت اول، در کاهش تعداد گال‎ها و جمعیت نماتود تاثیر داشته است. نتایج حاصل از این تحقیق نویدبخش به کارگیری عصاره و روغن این گیاهان در کنترل نماتد مولد گره ریشه به جای سموم شیمیایی می باشد.