نام پژوهشگر: اسکندر رستگار پویانی

بررسی فون سوسماران ناحیه طبس در استان یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  لیلا زینتی   اسکندر رستگار پویانی

مطالعه فون سوسماران منطقه مطالعاتی طبس در استان یزد از شهریورماه سال 1388تا شهریورماه سال 1389 انجام پذیرفت. در این مطالعه 14 گونه متعلق به 5 خانواده و 10 جنس از فون سوسماران منطقه مطالعاتی طبس شناسایی گردید و صفات متریک، صفات مریستیک و شاخصه های نسبی آن ها مورد بررسی قرار گرفت که به شرح زیر شناسائی گردیدند: خانواده agamidae با گونه های trapelus agilis، laudakia nupta،phrynocephalus maculatus ، phrynocephalus scutellatus، خانواده gekkonidae با گونه های bunopus tuberculatus، teratoscincus bedriagai، teratoscincus scincus، cyrtopodion caspium و cyrtopodion scabrum، خانواده lacertidae با گونه های mesalina watsonana، eremias persica، eremias lineolata، خانواده scincidae با گونه eumeces schneiderii princeps و خانواده varanidae با گونه varanus griseus. در این مطالعه مشخص گردید خانواده gekkonidae با 3 جنس و 5 گونه و خانواده agamidae با 3 جنس و 4 گونه به ترتیب دارای بیشترین تنوع فراوانی در منطقه مطالعاتی طبس می باشند. همچنین گونه های eumeces schneiderii princeps، eremias lineolata، teratoscincus scincus و phrynocephalus maculatus دارای کمترین تنوع فراوانی و 3 گونه trapelus agilis، phrynocephalus scutellatus و mesalina watsonana و cyrtopodion caspium گونه های غالب منطقه مطالعاتی طبس هستند. در مورد این 4 گونه به منظور بررسی اختلافات مورفولوژیکی و وجود یا عدم وجود دو شکلی جنسی بین جنس های نر و ماده از آنالیز واریانس تک متغیره (anova) استفاده گردید و مشخص شد نمونه های نر و ماده trapelus agilis در 5 صفت متریک، 3 شاخصه نسبی و 1 صفت مریستیک و نمونه های phrynocephalus scutellatus نیز در 2 صفت متریک، 1 شاخصه نسبی و 1 صفت مریستیک در سطح 05/0 دارای اختلاف معنی داری هستند. همچنین با استفاده از آنالیز واریانس تک متغیره (anova) روشن گردید در سطح 05/0 هیچ اختلاف معنی داری در نمونه های نر و ماده mesalina watsonana وcyrtopodion caspium وجود ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش معرفی گونه های cyrtopodion scabrum و cyrtopodion caspium به عنوان سوسماران خانگی منطقه مطالعاتی طبس و معرفی گونه laudakia nupta به عنوان شرقی ترین رکورد این گونه می باشد.

سیستماتیک جنس lacerta با تأکید برگونه lacerta media lantz & cyren, 1920 در فلات ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  حمزه ساجد   اسکندر رستگار پویانی

در این پژوهش منشاء خزندگان را مورد بررسی قرار داده، خانواده های سوسماران را در ایران معرفی نموده و ویژگی های آنها را ذکر کرده ایم، خانواده lacertidae را از منظر فیلوژنی، رده بندی و همچنین جنس های آن را، مرور کرده ایم. جنس lacerta که هدف اصلی پژوهش حاضر است در ایران دارای دو گونه می باشد؛ یکی گونه ی lantz & cyrén, 1920 lacerta media که از این گونه، تنها زیرگونه ی lacerta media media lantz & cyrén, 1920 وجود دارد و گونه ی دیگر lacerta strigata eichwald, 1831 می باشد. ویژگی های سیستماتیکی هر کدام مورد بررسی قرار گرفته است؛ در این میان بررسی گونه ی lacerta media بطور دقیق تر انجام شده است بطوریکه از منظر دو شکلی جنسی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. طی انجام کار بیابانی در سال های 1389 و 1390 در غرب ایران و بررسی نمونه های موزه ای موجود مربوط به نقاط مختلف، صفات مریستیک و متریک آنها مورد اندازه گیری و مطالعه قرار گرفت و با استفاده از نرم افزارهای spss و s-plus آنالیز شد. نتایج این آنالیز ها نشان دهنده وجود تفاوت معنادار بین جنس نر و ماده درگونه l.m.media می باشد که از این طریق دوشکلی جنسی در این گونه به اثبات می رسد. همچنین درپی احیای جنس timon و جدایی آن از جنس lacerta (به معنای اخص) مطالعه مقایسه ای در مورد جمجمه بین دو جنس فوق از خانواده lacertidae که سابقا در جنس lacerta (به معنای اعم) بوده اند، انجام شد. در این مطالعه، استخوان های مختلف جمجمه ی گونه های timon princeps princeps blanford, 1874 جمع آوری شده از استان کهکیلویه و بویراحمد و lacerta media media lantz & cyrén, 1920 از استان کرمانشاه به عنوان نماینده ای از جنس های مذکور به دقت مورد بررسی قرار گرفت و هرکدام از استخوان ها توصیف گردید. سپس به منظور تشخیص جایگاه تکاملی آنها از نظر ساختارجمجمه بررسی با رویکرد مقایسه ای انجام شد، در مجموع به این نتیجه رسیدیم که تفاوت معنی داری بین گونه های مذکور وجود دارد.

مطالعه ی بیوسیستماتیکی جنس (reptilia, boidae) eryx در استان های خراسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  نعیمه اسکندرزاده   اسکندر رستگار پویانی

بر اساس جامع ترین مطالعه ای که تاکنون بر روی مارهای ایران انجام شده است تا کنون چهار گونه از جنس eryx از استانهای خراسان گزارش شده است. در این مطالعه پراکندگی دقیق این جنس در استان های خراسان و همچنین بازبینی صفات مورفولوژیکی وارزیابی مجدد وضعیت تاکسونومیکی جمعیت های این جنس در خراسان بزرگ انجام شد. چهار صفت مورفومتریک و نه صفت مریستیک بر روی 47 نمونه از جمعیت های مختلف eryx از بخش های مختلف استان های خراسان در این کار مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین بازبینی صفات گونه های این جنس با توجه به نمونه های جمع آوری شده از استان های خراسان انجام شد. با توجه به نتایج حاصل شده و با توجه به اصل تقدم می توان جمعیت (gray, 1849) e.elegans را در استان های خراسان به عنوان تغییرات درون گونه ای(linnaeus, 1758) e.jaculus و همچنین جمعیت (lichtenstein, 1823) e.tataricusرا در استان های خراسان به عنوان تغییرات درون گونه ای (pallas, 1773) e.miliarisدانست. همچنین دو نمونه متعلق به جمعیتی از این جنس در خراسان بزرگ شناسایی شدند که در چندین صفت تاکسونومیک متفاوت از دیگر نمونه های این جنس بودند. مطالعات بیشتری برای تععین موقعیت تاکسونومیک و روابط فیلوژنتیکی دقیق این دو نمونه با استفاده از شاخص های مورفولوژی، اکولووژیکی و مولکولی مورد نیاز است.

بررسی تنوع ژنتیکی گونه(pseudepidalea viridis ( syn. bufo viridis در چند منطقه جغرافیایی در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده علوم پایه 1390
  مریم ابوالفتحی   اسکندر رستگار پویانی

چکیده: در این تحقیق فون دوزیستان شهرستان نهاوند در استان همدان مورد مطالعه قرار گرفت. طی چندین دوره سفر کاری تعداد کلی 156 نمونه دوزیست از منطقه مورد مطالعه جمع??آوری شد. به علاوه فاکتورهای جغرافیایی، بارش سالانه و فلور منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه??های جمع??آوری شده در فرمالین 10??????% یا اتانول 90% نگهداری شدند. در این نمونه??ها، چندین صفت متریک و مریستیک اندازه??گیری شد و همه نمونه??ها طبق کلید??های شناسایی اخیر شناسایی شدند. در کل 4 گونه متعلق به 4 جنس و 3 خانواده از دوزیستان بی??دم شامل pseudepidalea viridis(syn. bufo viridis) از خانواده bufonidae، pelophylax ridibunda (syn. rana ridibunda) و rana camerani از خانواده ranidae و hyla savignyi از خانواده hylidae در این منطقه جمع??آوری و شناسایی شد. ???????? بیش از نصف دوزیستان خانواده bufonidae در جنس (bufo) pseudopidalea قرار می??گیرند. 450 گونه از این جنس در سراسر جهان شامل آمریکا، اوراسیا و آفریقا پراکنده است.? pseudepidalea viridis گونه??ای است که در یک دامنه وسیعی پراکنده شده است. این گونه را در بیشتر قسمت??های ایران می??توان یافت. در این مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت??های این تاکسون در مناطق مختلف ایران مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 24 نمونه p. viridis از 5 منطقه مختلف شامل نهاوند، تویسرکان، قزوین، خرم?آباد، الشتر جمع??آوری و بافت کبد نمونه??ها برداشته شد و در اتانول 100????% نگهداری شد.???????? dna با استفاده از پروتوکل استاندارد (sambrook and russel, 2001) استخراج شد. سپس دو قطعه از ژنوم میتوکندریایی (یک قطعه مربوط به ژن 12s rrna به طول 386 جفت باز در 24 نمونه و یک قطعه مربوط به ژن 16s rrna به طول 936 جفت باز در 18 نمونه) تکثیر و سپس تعیین توالی شد. طبق clustalw توالی??ها align شدند و با استفاده از نرم??افزار paup برای هر دو ژن کلادوگرام رسم شد.?? درخت فیلوژنی و فواصل ژنتیکی در میان جمعیت??های مختلف با استفاده از 12s rrna نشان می??دهد که جمعیت??های این تاکسون در مناطق مورد مطالعه از نظر ژنتیکی خیلی مشابه هستند. این شباهت ممکن است به این دلیل باشد که 12s rrna به شدت حفاظت شده است و برای این قبیل مطالعات مارکر مناسبی نیست.??? همان آنالیزها برای ژن 16s rrna جمعیت??های این تاکسون را در دو کلاد با اختلاف ژنتیکی پایین قرار داد. به طور خلاصه این مطالعه نشان داد که جمعیت??های مختلف p. viridis در مناطق مورد مطالعه از نظر ژنتیکی و مورفولوژیکی مشابه هستند.

وضعیت تاکسونومیکی جنس pseudocerastes boulenger, 1896 (ophidia: viperidae) در ایران بر اساس صفات مولکولی و مورفولوژیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  بهزاد فتحی نیا   اسکندر رستگار پویانی

جنس pseudocerastes boulenger, 1896 از خانواده¬ی viperidae و زیرخانواده¬ی viperinae یا افعی¬های دنیای قدیم است که در خاورمیانه از شرق کشور مصر در غرب تا کشورهای افغانستان و پاکستان در شرق پراکنش دارد. این جنس شامل سه گونه¬ی p. fieldi، p. persicus و p. urarachnoides است که دو گونه¬ی آن در کشور ایران یافت می-شود. اهداف متعددی که در این تحقیق دنبال می¬شوند عبارتند از: تعیین تعداد گونه¬های جنس pseudocerastes در ایران؛ تعیین موقعیت افعی دم¬عنکبوتی، p. urarachnoides، درون این جنس؛ بررسی دوشکلی جنسی و تغییرات جغرافیایی در جمعیت¬های مختلف p. persicus در ایران؛ بررسی وجود یا عدم وجود سازگاری بین یافته¬های ریخت¬شناختی و مولکولی؛ تعیین زمان واگرایی سه گونه¬ی p. fieldi، p. persicus و p. urarachnoides از یکدیگر و عوامل موثر در این گونه¬زایی؛ بررسی و مطالعه¬ی جنبه-هایی از تاریخ طبیعی افعی دم¬عنکبوتی ایرانی. برای بررسی دوشکلی جنسی و تغییرات جغرافیایی در p. persicus تعداد 127 نمونه (50 ماده و 77 نر) از سراسر دامنه¬ی پراکنش آن در ایران بررسی شد. جهت بررسی دوشکلی جنسی در p. urarachnoides تعداد 25 نمونه (13 ماده و 12 نر) از استان ایلام بررسی شد. صفات ریختی به سه دسته¬ی متریک، مریستیک و چندحالتی تقسیم شدند. تحلیل¬های تک متغیره و چند متغیره با استفاده از نرم¬افزار spss16 برای آنالیز داده-های ریخت¬شناختی به کار گرفته شد. برای انجام مطالعه¬ی مولکولی روی جنس pseudocerastes تعداد شش نمونه¬ی بافتی از p. fieldi، چهار نمونه¬ی بافتی¬ از p. urarachnoides و 58 نمونه¬ی بافتی از p. persicus مورد استفاده قرار گرفت. ژن میتوکندریایی cytb برای مطالعه¬ی مولکولی استفاده شد. برای انجام مطالعات مولکولی از نرم¬افزارهای متعددی مانند bioedit، dambe، mega، mrbayes، paup4b، figtree، dnasp و tcs استفاده گردید. جمعیتی از افعی دم¬عنکبوتی ایرانی، p. urarachnoides، به مدت حدود 14 ماه جهت بررسی چرخه¬ی فعالیت سالیانه مورد پایش (monitoring) قرار گرفت. رفتار اغواگری دمی و شکارگری این افعی با استفاده از دوربین¬های هندی¬کم سونی تصویر برداری شد. ساختار ویژه¬ی دمی در افراد با اندازه¬ی مختلف (از svl = 200mm تا svl= 850mm) جهت بررسی نرخ رشد و تغییرات آلومتریک اندازه¬گیری شد. قطعه¬ی ژن cytb متشکل از 708 جفت باز است. درخت¬های حاصل از استنباط بیزین (bi)، حداکثر پارسیمونی (mp) و حداکثر احتمال (ml) توپولوژی کم و بیش مشابهی را نشان می¬دهند. طبق این درخت¬های تبارشناسی، گونه¬های p. fieldi، p. persicus و p. urarachnoides درون جنس pseudocerastes قرار می¬گیرند به طوری که گونه¬ی p. fieldi تاکسون خواهری تبار متشکل از p. persicus+p. urarachnoides را تشکیل می¬دهد. بر اساس آنالیز tcs، دو شبکه¬ی هاپلوتایپی مجزا برای p. filedi در شبه¬جزیره¬ی عربی و چهار هاپلوکلاد برای p. persicus در ایران یافت شد. طبق فرضیه¬ی ساعت مولکولی زمان اشتقاق گونه¬ی p. fieldi از تاکسون خواهری خود متشکل از p. persicus و p. urarachnoides در حدود 10 الی 11 میلیون سال قبل رخ داده است. واگرایی p. persicus از p. urarachnoides در مرز میوسن-پلیوسن (حدود 6 میلیون سال قبل) و واگرایی تبارهای مختلف p. persicus از یکدیگر بین 2 الی 5/1 میلیون سال قبل رخ داده است. چرخه¬ی فعالیت سالانه¬ی افعی دم¬عنکبوتی شامل هفت مرحله¬ی مشخص است که به ترتیب عبارتند از: مرحله¬ی شروع یا o.s. (onset stage)، مرحله¬ی اوج اولیه یا p.p.s. (primary peak stage)، مرحله¬ی کاهش اولیه یا p.r.s. (primary reduction stage)، مرحله¬ی بازسازی یا r.s. (recovery stage)، مرحله¬ی اوج ثانویه یا s.p.s. (secondary peak stage)، مرحله¬ی کاهش ثانویه یا s.r.s. (secondary reduction stage)، و مرحله¬ی زمستان خوابی یا h.s. (hibernation stage). چرخه¬ی زندگی سالیانه با بیداری از زمستان خوابی در فروردین شروع و با شروع زمستان¬خوابی در آذرماه خاتمه می¬یابد. ساختار دمی در این افعی ساختاری است که پس از تولد شکل می¬گیرد. در طول پوزه-مخرج (svl) حدود 20 سانتی-متر دم این افعی ساختار ساده¬ای همانند سایر viperinها دارد اما با افزایش تدریجی svl این ساختار نیز کم¬کم نمایان، و زوائد و تکمه¬ی انتهای دم تشکیل می¬شوند. ساختار دمی در گول¬زدن و جلب پرندگان حشره¬خوار به سمت افعی نقش دارد. تمام پرندگانی که طعمه¬ی افعی دم¬عنکبوتی شدند مهاجرانی هستند که هر سال در فصل بهار برای تولیدمثل از آفریقا به سمت اوراسیا مهاجرت می¬کنند و در پاییز دوباره به آفریقا بر می¬گردند. رفتار تکان دادن دم یا tw (tail wagging) در حضور و عدم حضور طعمه¬ی بالقوه صورت می¬گیرد با این تفاوت که شدت و فرکانس آن در زمان حضور طعمه چهار برابر بیشتر است. دوشکلی جنسی اندازه¬ی بدن یا ssd (sexual size dimorphism) وضعیتی است که در آن نرها و ماده¬ها از لحاظ برخی از صفات ریخت¬شناسی خاص اندازه¬های متفاوتی دارند. دوشکلی جنسی از سه جنبه¬ی متفاوت قابل بررسی است: رفتار، اندازه و شکل. تفاوت در نیروهای انتخابی که روی اندازه¬ی بدن نرها و ماده¬ها عمل می¬کنند عوامل اصلی تفاوت¬های جنسی در اندازه¬ی بدن جانوران بالغ می¬باشند. عوامل آنی یا proximate (الگوهای رشد) و غایی یا ultimate (انتخاب جنسی، انتخاب باروری، و انتخاب طبیعی) مسئول ایجاد دوشکلی جنسی هستند. عواملی که در ایجاد الگوهای تغییرات جغرافیایی دخالت دارند می¬توان عوامل فیلوژنتیکی و عوامل اکوژنتیکی را عنوان نمود. وقایع زمین¬شناختی (کوه¬زایی زاگرس) و دیرین¬اقلیم¬شناسی (دوره¬های یخبندان و بین¬یخبندان) در گونه¬زایی در جنس pseudocerastes نقش داشته¬اند. حضور گونه¬ی p. fieldi در ایران به طور قطع مشخص نیست. افعی دم¬عنکبوتی ایرانی شکارگری "sit and wait" است که از حرکات اغواگری دمی برای جلب و شکار پرندگان حشره¬خوار استفاده می¬کند. پرندگان ساکن منطقه با این راهکار شکارگری افعی دم¬عنکبوتی آشنایی دارند و در این دام نمی¬افتند. رفتار اغواگری دمی در این افعی در شکار پرندگان مهاجر بسیار کارآمدتر است.

مطالعه آرایه شناختی و تبارشناسی خانواده bufonidae در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  فاطمه فخارزاده جهرمی   حاج قلی کمی

خانواده bufonidae تقریباً جهان¬شمول است. در این خانواده،جنس bufo garsault,1764 مشکل دارترین گروه محسوب می¬شود. آنچه درگذشته به عنوان جنسbufo با 450 گونه و با پراکنش بسیار وسیع گزارش شده است، فاقد صفات سیناپومورف است لذا بسیاری از دانشمندان تک نیا بودن این جنس را زیر سؤال برده¬اند.در میان دوزیستان،خویشاوندی¬های این جنس به درستی درک نشده است که علت آن ریخت و اکولوژی محافظه¬کارانه آن-هاست با توجه به اینکه مطالعات انجام شده در مورد این خانواده در ایران اندک است و نمونه برداری ها محدود به مناطق اندک و نیز تعداد محدودی وزغ می¬شود و وضعیت آرایه¬شناسی بعضی گونه¬ها نامشخص است. لذا تصمیم به مطالعه جامعی درزمینهٔ آرایه¬شناختی و تبارشناسی این خانواده در ایران گرفته شد. برای نیل به این هدف، درمجموع تعداد203 عدد وزغ از خانواده bufonidae از سرتاسر ایران جمع¬آوری شده و موردمطالعه ریخت-شناسی، ریخت¬سنجی،کاریولوژی و مولکولی قرار گرفتند. . یافته¬های حاضر وجود هفت گونه کاملاً مشخص را در وزغ های جمع¬آوری شده نشان داد. این گونه ها متعلق به سه جنس از این خانواده است: جنس bufo، از این جنس تنها یک گونه در ایران وجود دارد با نامbufo eichwaldi که در جنگل های شمال ایران پراکنش دارد. این گونه، جثه بسیار بزرگ، سر حجیم و پهن، رنگ چشم مسی رنگ و پوزه نوک تیز دارد . از جنس duttaphrynus تنها یک گونه بانام duttaphrynus olivaceus یافت شد که در جنوب و جنوب شرقی ایران انتشار دارد.ویژگی بارز گونه¬یduttaphrynus olivaceus غده پاروتوئید بسیار طویل است بطوریکه طول آن دو برابر عرض آن می-باشد. اولین انگشت اندام جلویی بزرگ تر از دومی است. جنس دیگرbufotes است که، شامل اعضایbufotes viridis complex است که پنج گونه آن در ایران وجود دارد. این کمپلکس مشکلات آرایه شناختی فراوانی دارد. دو گونه نسبتاً ناشناخته bufotes surdus وbufotes luristanicus ویژگی های ریختی مشترک زیادی دارند که تشخیص آنها را از یکدیگر مشکل می¬سازد . داده¬های جدید ریختی، ریخت سنجی و نیز کاریولوژی ارائه شده در این تحقیق نشان می¬داد که این دو ، گونه¬هایی کاملاً مستقل هستند . پرده صماخ صفت ریختی مناسبی برای تشخیص این دو گونه از یکدیگر است . مطالعات مولکولی نشان می¬دهد که مابقی گونه های متعلق به کمپلکس وزغ سبز در دو کلاد قرار می¬گیرند. یکی از کلادها متعلق به گونه b.variabilisاست که مطالعه حاضر نشان می¬دهد در نیمه غربی و مرکزی ایران یا به عبارتی در غرب بیابان¬های مرکزی ایران پراکنش دارند و دیگری کلاد شمال و شرق است که شامل گونه دیپلوئیدیb.turanensis،گونه تتراپلوئیدیb.oblongus و هیبریدهای تریپلوئیدی است. کلاد شمال و شرق در شرق بیابان¬های مرکزی ایران پراکنش دارد و بیابان¬های مرکزی ایران عامل جداکننده این کلاد از کلاد مرکز و غرب است . در مورد گونه b.variabilis وزغ های شیرکوه جمعیتی ایزوله را تشکیل می-دهند. در تحقیق حاضر جمعیت های مختلف کمپلکس وزغ سبز از سرتاسر ایران موردمطالعه سیتوژنتیکی قرار گرفتند مطالعات حاضر نشان داد که جمعیت های متعلق به غرب بیابان¬های مرکزی ایران( b.variabilis) همگی دیپلوئید هستند ,حال آنکه جمعیت های پلی پلوئید، محدود به شرق بیابان¬های مرکزی ایران می¬شوند. مطالعات کاریوتایپی منجر به کشف وزغ های تریپلوئیدی از دو منطقه (چشمه سرآسیاب بزنگان و روستای یکه بید) در شمال شرقی ایران شده است . این وزغ های تریپلوئیدی با گونه هم جا دیپلوئیدیb.turtanensis همزیست هستند و در مناطق اطراف این دو ناحیه ، هیچ وزغ تتراپلوئیدی یافت نشد . احتمال این وزغ ها سیستم¬های جمعیتی را تشکیل می دهند که در آن دیپلوئیدها و تریپلوئیدها با یکدیگر از طریق مکانیزم آزموده نشده ای تولیدمثل می¬کنند .

ارزیابی قابلیت کاربرد دمای ذوب محصولات pcr ژن های مورد استفاده در بررسی های فیلوژنتیکی به منظور شناسایی تاکسون های مارها
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده علوم پایه 1393
  لیلا مرادی جافری   سکینه کاظمی نور عینی

بررسی توالیهای قطعاتی از dna علیرغم پرهزینه بودن در مطالعات فیلوژنتیکی مولکولی کاربرد وسیعی پیدا کرده است. اغلب برای شناسایی گونه های نزدیک به هم که از لحاظ مورفولوژی موارد ابهام وجود دارد بررسی توالیهای dna و تبارشناخت آن تعیین کننده است. یک روش آسان و ارزان احتمالاً بررسی ویژگیهای بیوشیمی فیزیکی قطعه تکثیر شده dna در گونه های مورد بحث و مقایسه آن با یک الگوی از قبل شناخته شده و نه الزاماً تعیین توالی آن می باشد. برای محک زدن این ایده بر تفاوت در دمای ذوب tm محصولات pcr در ژن های پرکاربرد در مطالعات فیلوژنتیکی 16s) و (cyt b تمرکز نمودیم. این کمیت که عمدتاً تحت تأثیر محتوای نوکلئوتیدی توالی می باشد پس از تکثیر قطعات ژنهای مورد اشاره با استفاده از جفت پرایمرهای مشخص با استفاده از دستگاه real-time pcr اندازه گیری شد. الگوی پراکندگی دمایی برای گونه های مختلف مارهای ایران تهیه شد و برای محک زدن توانایی و دقت آن در شناسایی گونه ها از نمونه های مجهول استفاده گردید. نتایج اولیه از این دو ژن امیدوارکننده است اگرچه برای ارتقای حساسیت آن نیازمند مراحل تکمیلی می باشد. توسعه این روش می تواند در یک ارزیابی سریع تعیین گونه کاربرد داشته باشد.

ارزیابی میزان خویشاوندی میان گونه های نزدیک به هم مارمولک با استفاده از شیوه ی مولکولی issr-pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1393
  ابراهیم رامشینی   اسکندر رستگار پویانی

ابزارهای مولکولی روشهای بسیار دقیق برای تنوع زیستی هستند. روش issr (inter-simple sequence repeats amplification ) روشی نسبتاً نوین برای بررسی گونه های نزدیک به هم می باشند. در ایران، جنس eremias پراکندگی وسیعی در زیستگاه ها متنوع از دشتی، ماسه ای و نیمه صحرایی دارند. همچنین این جنس تنوع گونه ای زیادی دارد بطوریکه تنها در ایران 16 گونه از آن معرفی شده است. به منظور بررسی روابط خویشاوندی بین گونه ای، چند گونه از این جنس را انتخاب کرده و مورد مطالعه مولکولی قرار دادیم، نمونه هایی از e. persica، e.velox، e. intermedia، e.nigrocellata، e. montanus و e. fasciata و یک نمونه از جنس mesalina به عنوان برون گروه انتخاب شدند. موتیف های ssr (simple sequence repeats amplification) با استفاده از پرایمر (gaca)4 تکثیر شد. الکتروفورز محصولات روی ژل پلی اکریل آمید انجام شد و با نیترات نقره رنگ آمیزی شد و در نهایت ماتریس عددی صفر و یک 51 نمونه مورد مطالعه برای 33 جایگاه ایجاد شد. برای بررسی میزان دوری و نزدیکی نمونه های مطالعه نسبت به هم، درخت فیلوژنتیکی تحت معیار نزدیکی همسایگان (neighbor joining) ساخته شد. در این مطالعه نمونه متعلق به mesalina، کاملاً در موقعیتی خارجی نسبت به بقیه نمونه های مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، روش issr با دقت بسیار نه تنها قادر به تفکیک گونه های نزدیک به بوده بلکه به خوبی جمعیت های مختلف یک گونه را نیز از هم جدا می کند و حتی الگوی جغرافیایی قابل تفسیری را نیز ارائه می دهد.

بررسی بیوسیستماتیکی- مولکولی گونه های جنس calomyscus در ایران با استفاده از تکنیک rflp
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  بهاره صاحب جمع   اسکندر رستگار پویانی

calomyscidae خانواده کوچکی از جوندگان است و طبق جدیدترین رده بندی ارائه شده توسط wilson و reeder (2005) دارای 8 گونه در جنسcalomyscus thomas, 1905 می باشد. تا کنون در ایران 5 گونه ‍c. elburzensis، ‍c. bailwardi، c. grandis، ‍c. urartensis و c. hotsoni گزارش شده است. از آنجایی که در این جنس تشخیص گونه ها براساس صفات مورفولوژیکی بسیار مشکل است، در این تحقیق برای اولین بار مطالعه بر روی جنس calomyscus با استفاده از تکنیک rflp انجام شد. در این تکنیک هضم ژنوم توسط آنزیم های محدودکننده صورت می گیرد و پس از الکتروفورز محصولات هضم، معمولاً می توان گونه های مختلف را به دلیل داشتن باندهای متفاوت روی ژل الکتروفورز از هم تشخیص داد. به منظور شناسایی گونه ها و بررسی تغییرات درون گونه ای و بین گونه ای این جنس از، ژن میتوکندریایی سیتوکروم b استفاده شد. از آنجا که dna میتوکندری دارای سرعت تکاملی بیشتر از dna هسته ای و درجه بالایی از جهش می باشد و در نتیجه تغییرات سریع تری را در طی نسل ها نشان می دهد بنابراین الگوی مناسبی برای تشخیص گونه های مختلف است. در این تحقیق 43 نمونه calomyscus از 8 منطقه (خواجه مراد، آق دربند، تندوره، دشت بجنورد، یزد، تهران، کرمان و شیراز) مورد مطالعه قرار گرفتند. در این نمونه ها dna سلولی را از بافت های کبد و یا ماهیچه استخراج کرده و سپس ژن سیتوکروم b طی واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) تکثیر شده و توسط 3 آنزیم برش دهنده haeiii ، hincii و hinfi هضم شد. به منظور مقایسه قطعات ایجاد شده، محصولات هضم بر روی ژل آگارز 1% الکتروفورز شدند. به این ترتیب با توجه به الگوهای متفاوت حاصل از هضم، گونه های جنس calomyscus برای اولین بار با استفاده از این تکنیک از هم جدا شدند.