نام پژوهشگر: وحید تأدیبی

: ارتباط بین فعالیت جسمانی،آمادگی جسمانی، ترکیب بدنی و سلامت وابسته به کیفیت زندگی با توانایی انجام کار معلمان زن میا نسال شهر کرمانشاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1389
  بهشت احمدی   وحید تأدیبی

هدف این پژوهش بررسی ارتباط فعالیت و آمادگی جسمانی، ترکیب بدنی و سلامت وا بسته به کیفیت زندگی با ادراک توانایی انجام کار معلمان زن میانسال شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و شرکت-کنندگان در پژوهش 396 نفر از زنا ن میانسال معلم با دامنه سنی33 تا 55 سال بودند. ادراک توانایی انجام کار، سلامت وا بسته به کیفیت زندگی و فعالیت جسمانی به ترتیب با شاخص توانایی انجام کار (wai)، مقیاس 36 سوالی بررسی سلامت (36-rand) و پرسش نامه بین المللی فعالیت جسمانی (ipaq)، ارزیابی شد. برآورد آمادگی قلبی- ریوی با تست زیر بیشینه پله کویین، استقامت عضلانی با تست های دراز و نشست و بارفیکس، انعطاف با تست نشستن و رساندن دست، وترکیب بدنی با محاسبه شاخص توده بدن (bmi) و مجموع ضخامت چین پوستی ارزیابی شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان در سطح معناداری 05/0> p استفاده شد. یافته ها نشان داد فعالیت جسمانی، سلامت جسمانی و روانی، حداکثر اکسیژن مصرفی، دراز و نشست و بارفیکس با توانایی انجام کار همبستگی مثبت ومعنادار و شاخص توده بدن، درصد چربی و نسبت دور کمر به باسن با توانایی انجام کار رابطه منفی و معنادار داشت. تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داد فعالیت جسمانی و سلامت وا بسته به کیفیت زندگی پیش بین های قوی توانایی انجام کار بودند. همچنین درصد چربی بدن و آمادگی قلبی نیز در این پیش بینی نقش داشتند. در نتیجه مداخلات در جهت افزایش فعالیت جسمانی، سلامت وا بسته به کیفیت زندگی معلمان و کاهش وزن می تواند به افزایش توانایی انجام کار منجر شود.

اثر کشش ایستا با زمان های مختلف بر قدرت حرکت اکستنشن زانو، قدرت حرکت فلکشن زانو، دامنه حرکتی مفصل لگن و رکورد پرش عمودی در دانشجویان دختر تربیت بدنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1389
  سحر کمانکش   وحید تأدیبی

با هدف بررسی اثر کشش ایستا با زمان های مختلف بر قدرت و توان عضلانی و دامنه حرکتی تعداد 11 نفر از دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه رازی در دامنه سنی 18 تا 21 ساله که هیچ یک صدمات عضله همسترینگ و چهارسرران نداشتند به طور داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند. تمرینات به طور کلی در 5 جلسه اجرا شد، آزمودنی ها به صورت تصادفی در 5 گروه قرار گرفتند. 1 گروه کنترل (8 دقیقه استراحت) و 4 گروه که تمرینات کششی برای گروه های عضلانی چهارسرران و همسترینگ را در یک جلسه در پروتکل های کششی 1، 2، 4 و 8 دقیقه ای اجرا کردند (به ترتیب با 4 ست 15 ثانیه ای، 4 ست 30 ثانیه ای، 16 ست 15 ثانیه ای، و 16 ست 30 ثانیه ای). در هر جلسه قبل و بعد از کشش ایستا پیش آزمون و پس آزمون به صورت اندازه گیری دامنه حرکتی مفصل لگن توسط گونیامتر، قدرت عضلات چهار سرران و همسترینگ توسط دینامومتر و رکورد پرش عمودی توسط آزمون پرش سارجنت انجام می شد.یافته های پژوهش نشان داد که هیچ یک از 4 پروتکل 1، 2، 4 و 8 دقیقه ای حرکات کششی قدرت عضلات همسترینگ یا چهار سر ران را به طور معنی دار کاهش ندادند در حالی-که در گروه کنترل که 8 دقیقه استراحت داشتند هر دو متغیر کاهش معنی داری داشت. اثر حرکات کششی ایستا با زمان های 1، 2، 4 و 8 دقیقه ای بر دامنه حرکتی مفصل لگن افزایش معنی داری بود که این افزایش در گروه کنترل دیده نشد. بین اثر پروتکل های حرکات کششی بر دامنه حرکتی مفصل لگن تفاوت معنی داری دیده نشد. اثر حرکات کششی ایستا با زمان های 1، 2، 4 و 8 دقیقه ای بر رکورد پرش عمودی افزایش معنی داری بود که این افزایش در گروه کنترل دیده نشد. تفاوت معنی داری بین اثر پروتکل های مختلف بر پرش عمودی وجود داشت. با توجه به تحلیل آماری، از آنجایی که بین اثر پروتکل های مختلف کشش بر افزایش دامنه حرکتی مفصل لگن تفاوت معنی داری وجود نداشت و هر چهار پروتکل کشش اثر منفی بر قدرت عضلانی نداشتند و زمان کوتاه تر 1 دقیقه کشش، اثر بیشتری بر افزایش رکورد پرش عمودی داشت،پس می توان از کم ترین زمان کشش ایستا برای بهبودی عملکردهای ورزشی بهره بیشتری ببریم.

اثر تمرین ایروبیک و دستکاری دارویی بر شاخص های متابولیک در زنان مبتلا به دیابت نوع 2
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1390
  زهرا بیات   وحید تأدیبی

هدف این پژوهش بررسی آثار تمرین با دستکاری و بدون دستکاری دارویی بر میزان برخی از متابولیت ها و سوبستراهای خون در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. 49 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: تمرین - داروی کامل، تمرین - نیمه دارو، بدون تمرین - داروی کامل، و بدون تمرین - نیمه دارو. مداخله تمرینی شامل 8 هفته سه جلسه ای فعالیت ایروبیک بود. گلوکز خون ناشتا، گلوکز 2 ساعت بعد از وعده غذایی، تریگلیسیرید، کلسترول، کلسترول ldl و hdl، اوره و کراتینین پیش و پس از مداخله در 4 گروه اندازه گیری شد. در گروه تمرین - داروی کامل کاهش معنی داری در گلوکز ناشتا، گلوکز دو ساعت بعد از وعده غذایی، تریگلیسرید و اوره مشاهده شد. در گروه تمرین - نیمه دارو فقط گلوکز ناشتا کاهش معنی دار داشت. در گروه بدون تمرین - داروی کامل افزایش گلوکز ناشتا، گلوکز 2 ساعت بعد از وعده غذایی و اوره معنی-دار بود. در گروه بدون تمرین - نیمه دارو افزایش معنی داری در گلوکز ناشتا، گلوکز 2 ساعت بعد از وعده غذایی، تریگلیسرید و کراتینین مشاهده شد. فعالیت بدنی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می تواند بهبود کنترل قند خون و کاهش سطح تریگلیسرید و اوره را در پی داشته باشد. بهترین نتیجه زمانی حاصل می شود که فعالیت بدنی با مصرف کامل داروهای تجویزی همراه باشد. مصرف دارو به تنهایی نمی تواند کمکی در بهبود وضعیت شاخص های متابولیک این دسته از بیماران داشته باشد و انجام فعالیت های بدنی مناسب در فرآیند درمان بسیار حائز اهمیت است. از طرفی کاهش دوز داروی مصرفی بدون تمرین بدنی می تواند عواقب وخیمی برای بیماران دیابتی نوع 2 داشته باشد.

تاثیرترکیب تمرین مشاهده ای و تصویرسازی بر اکتساب، یادداری و انتقال سرویس بلند بدمینتون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1390
  منوچهر قلخانی   وحید تأدیبی

هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر ترکیب تمرین مشاهده ای و تصویرسازی بر اکتساب، یادداری و انتقال سرویس بلند بدمینتون بوده است. بدین منظور84 نفر دانشجوی کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه با میانگین سنی (40/1±42/20) به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنند گان در این پژوهش بر اساس نمره پیش آزمون در هفت گروه 12 نفری (1-تمرین بدنی 2-تصویرسازی 3-مشاهده ای 4-بدنی-مشاهده ای 5-بدنی-تصویرسازی 6-مشاهده ای-تصویرسازی 7-بدنی-مشاهده ای-تصویرسازی)، تقسیم شدند. سپس آزمودنی ها سه جلسه تمرین 90 کوششی انجام دادند. در پایان آخرین جلسه تمرینی یک آزمون اکتساب و پس از گذشت 48 ساعت یک آزمون یادداری و انتقال گرفته شد. نتایج نشان داد گروه تمرین بدنی و گروه ترکیبی تمرین بدنی-مشاهده ای–تصویرسازی در اکتساب، یادداری و انتقال در عملکرد سرویس بلند بدمینتون به طور معناداری بهتر از دیگر گروه ها بوده اند (05/0p<). همچنین گروه ترکیبی بدنی-تصویرسازی نسبت به گروه بدنی-مشاهده ای نتایج بهتری در عملکرد سرویس بلند بدمینتون کسب کرد (05/0p<). این یافته ها اثر بخشی روشهای آموزش شناختی و بدنی را خاطر نشان می کند.

اثر محرومیت از خواب بر پاسخ igg سرم به فعالیت هوازی در دانشجویان مرد تربیت بدنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1391
  میرزا حسین نوروزی کمره   وحید تأدیبی

هدف از این پژوهش بررسی اثر محرومیت از خواب بر پاسخ igg سرم به یک جلسه فعالیت هوازی بود. بدین منظور 10 دانشجوی مرد تربیت بدنی با دامنه سنی 21 تا 24 سال و میانگین شاخص توده بدن 22/22 کیلوگرم بر متر مربع به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. پژوهش در دو مرحله مجزا؛ یک مرحله کنترل و یک مرحله تجربی با فاصله دو هفته انجام شد. در مرحله کنترل، خواب نرمال و فعالیت هوازی و در مرحله تجربی، محرومیت از خواب و فعالیت هوازی اعمال شد. تغییرات غلظت igg سرم در پیش آزمون، قبل و بعد از فعالیت هوازی در هر دو مرحله با آزمون آنالیز واریانس دو طرفه با اندازه گیری مکرر و آزمون t وابسته با استفاده از نرم افزار spss آنالیز شد. فعالیت هوازی بر روی دوچرخه کارسنج به مدت 30 دقیقه با شدت 70 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه انجام شد. نتایج نشان داد که محرومیت از خواب تاثیر معناداری بر پاسخ igg سرم به فعالیت هوازی نداشت (130/0=p). همچنین، یک جلسه فعالیت هوازی تاثیر معناداری بر غلظت igg سرم ندارد (357/0=p). اما، محرومیت از خواب موجب افزایش معناداری در غلظت igg سرم شد (035/0=p). با وجود اینکه در پژوهش حاضر مشاهده شد که غلظت igg سرم در اثر محرومیت از خواب افزایش پیدا کرد، ولی این افزایش در دامنه طبیعی قرار داشت و از لحاظ پاتولوژیک مشکلی را به وجود نمی آورد.

اثر 8 هفته تمرین هوازی بر شاخص های سردرد میگرنی و میزان نیتریک اکساید خون در زنان مبتلا به میگرن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1392
  زینب احمدی   وحید تأدیبی

مقدمه: سردرد میگرنی نوعی بیماری است که میزان شیوع آن در جمعیت کلی جهان در مردان 5 تا 10 درصد و در زنان 15 درصد می باشد، منجر به آسیب های روانی بسیاری شده و بر کیفیت زندگی تأثیر می گذارد. میگرن یکی از متداولترین انواع سردرد بدون هیچ گونه علت پاتولوژیکی خاص می باشد. یکی از روش های درمان غیردارویی فعالیت بدنی منظم می باشد که به لحاظ سهولت در یادگیری، نداشتن هزینه های اضافی و عوارض جانبی، می تواند روش مناسبی برای پیشگیری از سردرد های میگرنی و کاهش شاخص های آن (تعداد حملات، شدت و مدت سردرد) باشد. نیتریک اکساید یک ماده واسطه ای است که نقش کلیدی در هموستاز بدن به خصوص نرون ها دارد و اختلال در سنتز آن می تواند منجر به میگرن شود. گزارش شده است که ورزش هوازی منظم سنتز نیتریک اکساید را در بافت های عروقی افزایش می دهد و تون عروقی را منظم می کند. هدف از این پژوهش بررسی اثر ? هفته تمرین هوازی بر شاخص های سردرد میگرنی و سطح نیتریک اکساید خون در زنان مبتلا به میگرن بوده است. روش های اندازه گیری: از مراجعه کنندگان به درمانگاه اعصاب بیمارستان امام رضا(ع) کرمانشاه، تعداد ?? زن مبتلا به میگرن شایع با دامنه سنی 25 تا 50 سال به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (??نفر) و گواه (??نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه گواه تحت نظر پزشک متخصص، درمان های دارویی دریافت کرده و گروه آزمایش علاوه بر درمان های دارویی مشابه با گروه گواه، به مدت ? هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 دقیقه) شامل: 15 دقیقه گرم کردن با شدت 11-13 (مقیاس درک فشار بورگ)، 20 دقیقه تمرین ورزشی هوازی با شدت 14-16 (مقیاس درک فشار بورگ) و در نهایت 5 دقیقه سرد کردن با شدت 11-13 (مقیاس درک فشار بورگ)، در تمرینات هوازی شرکت کردند. نمونه های مورد مطالعه شامل شاخص های سردرد میگرنی (شدت، تواتر و مدت سردرد)، نیتریک اکساید خون و کیفیت زندگی بود. یافته ها: 8هفته تمرین هوازی باعث افزایش معنادار در سطح no خون و کیفیت زندگی و کاهش معنادار در شاخص های سردرد میگرنی ( شدت، تواتر و مدت سردرد) شد. متغیرهای پژوهش در گروه گواه هیچگونه تغییر معناداری نداشتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به یافته های پژوهش حاضر بتوان از تمرین هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دیگر در بیماران مبتلا به میگرن به منظور بهبود سردرد و کیفیت زندگی آنان استفاده کرد.

آثار حاد دو روش تمرینی دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه بر نیمرخ چربی و اشتها در مردان دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1392
  احمد محمدی مقدم   ناصر بهپور

هدف از این پژوهش مقایسه آثار حاد دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه بر نیمرخ چربی و اشتها در مردان میانسال دارای اضافه وزن بوده است. بدین منظور 12 نفر آزمودنی، با میانگین شاخص توده بدن 89/27 و میانگین سنی 5/36 سال، که بجز فعالیت بدنی معمول روزانه خود حداقل برای یک سال گذشته سابقه شرکت در هیچ برنامه تمرینی منظمی را نداشتند به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت داشتند. افراد در این تحقیق، با طرح پیش آزمون و چند نوبت پس آزمون با فاصله استراحتی یک هفته ای (جهت پاک سازی تغییرات پلاسمای) در تمرین دوی تناوبی هوازی، شرایط کنترل، و تمرین استقامتی با وزنه شرکت کردند. دوی تناوبی هوازی شامل سه وهله 10 دقیقه ای با (rpe= 13) با پنج دقیقه استراحت فعال بین وهله های تمرینی و تمرین استقامتی با وزنه شامل هشت حرکت اصلی با وزنه با 40 درصد (1rm) در سه نوبت، با 20 تکرار و 60 ثانیه استراحت بین نوبت ها و 90 ثانیه استراحت بین حرکات مختلف بود. به عنوان پیش آزمون از آزمودنی هایی که 12 ساعت در حالت ناشتا بودند، خون گیری به عمل آمد. همچنین، بلافاصله و سه ساعت پس از تمرین وهله های دوم و سوم خون گیری انجام گرفت. علاوه بر این، آزمودنی ها پیش از تمرین، بلافاصله، سه ساعت، و نه ساعت پس از تمرین به پرسشنامه مقیاس آنالوک بصری اشتها (vas) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین دو نوع تمرین تفاوت معناداری در مقادیر tc و tg بلافاصله پس از تمرین وجود ندارد و در هر دو نوع تمرین افزایش معناداری به وجود آید. در همین مقادیر در سه ساعت پس از تمرین در میزان tg تفاوت معناداری بین دو نوع تمرین دیده نشد. با این حال، تنها تمرین دوی تناوبی هوازی باعث افزایش معناداری در میزان tc سه ساعت پس از تمرین شد. تمرین استقامتی با وزنه باعث افزایش بیشتری در مقادیر hdl بلافاصله پس از تمرین شد و تنها در این نوع از تمرین بود که افزایش مقادیر hdl سه ساعت پس از تمرین معنادار بود. افزایش مقادیر ldl بلافاصله پس از تمرین ناشی از تمرین دوی تناوبی هوازی بیشتر از تمرین استقامتی با وزنه بود و مقادیر این شاخص تنها در تمرین دوی تناوبی هوازی افزایش معناداری را در سه ساعت پس از تمرین نشان داد. علاوه بر این، کاهش تمایل به غذا و افزایش احساس سیری بلافاصله پس از تمرین در تمرین استقامتی با وزنه بیشتر بود. همچنین میزان افزایش در تمایل به غذا سه ساعت پس از تمرین در تمرین استقامتی با وزنه بیشتر بود. اما در مقادیر احساس سیری سه ساعت پس از تمرین بین دو نوع تمرین تفاوت معناداری دیده نشد. در مقادیر تمایل به غذا نه ساعت پس از تمرین بین دو نوع تمرین تفاوت معناداری دیده نشد. با این حال، تمرین استقامتی با وزنه باعث افزیش بیشتری در میزان احساس سیری نه ساعت پس از تمرین شد. می توان نتیجه گرفت که تمرین استقامتی با وزنه جهت بهبود نیمرخ چربی در مردان میانسال دارای اضافه وزن مفیدتر می باشد و بر اثر این نوع از تمرین مقادیر کمتری از کلسترول در پلاسمای افراد دیده می شود. همچنین، در مجموع تمرین استقامتی با وزنه باعث کاهش بیشتر اشتها نه ساعت پس از تمرین در مردان دارای اضافه وزن می شود که می تواند جهت کنترل و در ادامه کاهش وزن این افراد مفید واقع شود.

بررسی اثر تمرین هوازی و تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح رزیستین سرم در افراد مبتلا به دیابت نوع 2
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1391
  محمد احسان دلبری   ناصر بهپور

مقدمه: رزیستین آدیپوکاینی است به عنوان یک مارکر التهابی در افراد چاق و مبتلا به دیابت سطوح بالاتری دارد. پژوهش ها نشان داده اند که فعالیت بدنی منظم در پیشگیری و کنترل دیابت نوع 2 و عوارض آن موثر بوده است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه اثر تمرین هوازی و ترکیبی بر سطوح رزیستین سرم، شاخص مقاومت به انسولین، اکسیژن مصرفی بیشینه و ترکیب بدن افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. روش ها: 24 مرد غیرفعال مبتلا به دیابت نوع 2 با شاخص توده بدن بالای 25 به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کرده و به صورت تصادفی در سه گروه 8 نفری گواه، هوازی و ترکیبی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های هوازی و ترکیبی به مدت 8 هفته (سه جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقیقه) تمرینات هوازی را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند و آزمودنی های گروه ترکیبی علاوه برتمرینات هوازی در هر جلسه تمرینات مقاومتی گروه های عضلانی بزرگ انجام دادند. گروه گواه در این مدت فعالیت ورزشی خاصی را انجام ندادند. دو روز پیش و پس از مداخله پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. متغیرهای مورد اندازه-گیری شامل جرم بدن، قد، گلوکز خون، درصد چربی، اکسیژن مصرفی بیشینه، رزیستین و انسولین بود. یافته ها: پس از مداخله در گروه های تمرینی کاهش معنی داری در گلوکز خون، درصد چربی، مقاومت به انسولین به دست آمد، در حالی که رزیستین تنها در گروه ترکیبی کاهش معنی داری یافت. کاهش در انسولین، bmi و وزن از لحاظ آماری معنی دار نبودند. و اکسیژن مصرفی بیشینه در گروه های تمرینی افزایش معنی-داری یافته بود. مقادیر ذکر شده در گروه کنترل تغییر معنی داری نداشتند. نتیجه گیری: در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، تمرین هوازی و ترکیبی می تواند بهبود سطوح قند خون، درصد چربی، شاخص مقاومت به انسولین و اکسیژن مصرفی بیشینه را در پی داشته باشد و ترکیب تمرین مقاومتی و هوازی با اثر کاهنده بر رزیستین برای این دسته از بیماران پیشنهاد می شود.

اثر دو نوع برنامه تمرین هوازی و ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح اینترلوکین-6 سرم در مردان مبتلا به دیابت نوع 2
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1391
  پیمان یوسفی پور   ناصر بهپور

مقدمه: افزایش سطوح اینترلوکین-6 سرم با پیشرفت دیابت نوع 2 و افزایش مقاومت به انسولین مرتبط است. انجمن دیابت آمریکا و کالج پزشکی- ورزشی آمریکا توصیه کرده اند که برنامه توانبخشی برای بیماران دیابتی بهتر است ترکیبی از تمرینات هوازی و مقاومتی باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر دو نوع برنامه تمرین هوازی و ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر سطوح اینترلوکین-6 سرم در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش های پژوهش: در این پژوهش، از مراجعه کنندگان به انجمن دیابت کرمانشاه تعداد 24 نفر به طور داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کرده و به صورت تصادفی در سه گروه هوازی (8 نفر)، ترکیبی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه هوازی 3 جلسه دویدن در هفته با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته بود اما گروه ترکیبی در کنار دویدن به تمرینات مقاومتی با گروه های عضلانی عمده پرداختند. پیش و پس از مداخله، وزن، شاخص ترکیب بدنbmi، گلوکز خون ناشتا، قدرت عضلانی، اینترلوکین-6 سرم و شاخص مقاومت به انسولین اندازه گیری شدند. برای تحلیل آماری از آنالیز واریانس با اندازه گیری تگراری و t مستقل استفاده شد. یافته ها: 8 هفته تمرینات ورزشی هیچ تغییر معنی داری بر سطوح اینترلوکین-6 سرم در هیچکدام از گروه ها نداشت اما شاخص مقاومت به انسولین و گلوکز خون ناشتا در هر دو گروه تمرینی به طور معنی داری کاهش یافتند اما در گروه کنترل هیچ تغییر معنی داری نداشتند. قدرت عضلانی در گروه ترکیبی افزایش معنی دار یافت اما در گروه هوازی و کنترل تغییر معنی دار مشاهده نشد. همچنین وزن و bmi در هیچکدام از گروه ها تغییر معنی داری نداشتند. نتیجه گیری: انجام 8 هفته فعالیت ورزشی هوازی یا ترکیبی با بهبود مقاومت به انسولین، گلوکز خون ناشتا و قدرت بدنی می تواند برای دیابتی های نوع 2 سودمند باشد اما نمی تواند اثر معنی داری بر سطوح اینترلوکین-6 سرم، وزن یا bmi در این دسته از بیماران داشته باشد.

اثر دو برنامه 8 هفته¬ای تمرین هوازی و ترکیبی(هوازی ـ مقاومتی) بر سطوح لپتین سرم در مردان مبتلا به دیابت نوع 2
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1392
  صیاد رشیدی   ناصر بهپور

انجمن دیابت آمریکا و کالج پزشکی- ورزشی آمریکا توصیه کرده¬اند که برنامه¬ توانبخشی برای بیماران دیابتی بهتر است ترکیبی از تمرینات هوازی و مقاومتی باشد. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه اثر دو نوع برنامه تمرین هوازی و ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر لپتین سرم در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 بوده¬است.در این پژوهش، از مراجعه¬کنندگان به انجمن دیابت کرمانشاه تعداد 24 نفر به طور داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کرده و به صورت تصادفی در سه گروه هوازی (8 نفر)، ترکیبی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه هوازی 3 جلسه دویدن در هفته با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته بود.تمرین گروه ترکیبی، ابتدا 20 دقیقه تمرینات مقاومتی (شامل تمریناتی که گروه¬های عضلانی عمده را تقویت کنند از جمله درازونشست، بارفیکس اصلاح¬شده، نشست و برخاست با وزنه، شنای سوئدی) و پس از آن 20 دقیقه تمرین هوازی با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه بود. تمرینات مقاومتی در 3 ست 12 تا 8 تایی با فواصل استراحتی 30 ثانیه¬ی صورت می¬گرفت.

مقایسه اثرات تمرینات مقاومتی و استقامتی بر شاخص های میگرن و کیفیت زندگی بیماران میگرنی
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  امیر یوسفوند   وحید تأدیبی

هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات تمرینات مقاومتی و استقامتی بر شاخص های میگرن و کیفیت زندگی بیماران میگرنی بوده است. آزمودنی های این تحقیق شامل 18 مرد مبتلا به میگرن بودند که بر طبق معیارهای ورود به تحقیق و آگاهی کامل از مراحل اجرای کار، انتخاب و سپس به سه گروه همگن شش نفری (گروه کنترل، گروه تمرینات مقاومتی و گروه تمرینات استقامتی) تقسیم شدند. قبل از شروع پروتکل تمرینی، شدت سردرد، مدت سردرد و تعداد حملات میگرنی و کیفیت زندگی آزمودنی ها ارزیابی و ثبت گردید. سپس گروه تمرین مقاومتی و استقامتی تمرینات خود را به مدت هشت هفته (دو جلسه در هفته) انجام دادند، در حالی که گروه کنترل در طول انجام تحقیق هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. در نهایت بعد از انجام پروتکل تمرینی، آزمون مجدد جهت ارزیابی متغیرهای وابسته انجام گردید. برای تعیین اختلاف درون گروهی هر یک از گروه های مقاومتی، استقامتی و کنترل از روش آماری t همبسته (زوجی) و برای تفاوت بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده تأثیر معنی دار تمرینات مقاومتی و استقامتی بر شاخص های میگرن و کیفیت زندگی آزمودنی ها بود. تمرین مقاومتی و استقامتی منجر به کاهش شاخص های سردرد میگرنی مانند؛ شدت سردرد، مدت سردرد ، تکرار سردرد و بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به میگرن شد. هم چنین نتایج نشان داد بین تأثیرات تمرین مقاومتی و استقامتی بر شدت سردرد (0001/0=p) و مدت سردرد (034/0=p) تفاوت معنی داری مشاهده شد، اما در سایر متغیرهای تحقیق تفاوتی بین دو روش تمرینی مذکور مشاهده نشد. نتیجه گیری: تمرینات استقامتی نسبت به تمرینات مقاومتی باعث کاهش بیشتر در شدت و مدت سردرد در افراد مبتلا به میگرن گردید.

آثار حاد ترتیب های متفاوت تمرین همزمان استقامتی پرشدت- قدرتی بر سطوح تستوسترون در مردان جودوکار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1393
  مجتبی احمدیانی   وحید تأدیبی

چکیده ندارد.

بررسی عملکرد جودوکاران با توان هوازی و بی هوازی متفاوت در آزمون آمادگی ویژه جودو
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده تربیت بدنی 1393
  سعید محمدی   ناصر بهپور

هدف کلی از انجام این پژوهش بررسی عملکرد جودوکاران با توان هوازی و بی¬هوازی متفاوت در آزمون آمادگی ویژه جودو بود. بدین منظور تعداد 33 نفر از جودوکاران مرد شهر کرمانشاه(سن؛2/25±22/60 سال) با حداقل سه سال سابقه تمرین منظم و شرکت در مسابقات رسمی این رشته به طور داوطلبانه و به صورت نمونه در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون آمادگی ویژه جودو، چرخ کارسنج برای اجرای آزمون بی¬هوازی وینگیت 30 ثانیه¬ای و نوارگردان برای اجرای آزمون هوازی بیشنه بروس بود. به منظور جلوگیری از اثر خستگی آزمون¬ها بر یکدیگر بین اجرای هر آزمون با آزمون دیگر مدت سه روز فاصله داده شد. در بخش آمار استنباطی، قبل از تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای کسب اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها استفاده شد که نتایج نشان دهنده طبیعی(نرمال) بودن داده¬های بدست آمده بود، بنابراین در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه¬ها، از آزمون¬های پارامتریک استفاده شد. از آزمون¬های آماری t مستقل برای بررسی تفاوت در بین دو گروه دارای توان هوازی و بی¬هوازی بالا و پائین در آزمون ویژه جودو استفاده شد، همچنین از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز برای بررسی روابط توان¬های هوازی و بی¬هوازی با نتایج آزمون آمادگی ویژه جودو استفاده شد. نتایج تجزیه تحلیل داده¬ها نشان داد که بین دو گروه با توان هوازی بالا و توان هوازی پایین تفاوت معناداری در اجرای آزمون ویژه جودو وجود دارد (0/05p≤) و افراد با توان هوازی بالاتر عملکرد بهتری را از خود نشان دادند. اما نتایج بررسی جودوکاران با توان بی¬هوازی بالا و پائین نشان داد که بین دو گروه در اجرای آزمون جودو تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05p≥). همچنین نتایج نشان داد که بین توان هوازی(vo2max) و شاخص آمادگی آزمون ویژه جودوکاران ارتباط معناداری با سطح معناداری بالا وجود دارد(0/01p≤)، اما بین توان بی¬هوازی(اوج توان بی¬هوازی) و شاخص آمادگی آزمون ویژه جودوکاران ارتباط معناداری وجود ندارد(0/05p≥). نتایج این پژوهش نشان می¬دهد که جودوکاران با توان هوازی بالاتر عملکرد بهتری را در آزمون ویژه جودو داشتند.

بررسی آثار حاد و مزمن تمرین تناوبی شدید بر سطوح تستوسترون، کورتیزول و نیمرخ چربی در کودکان چاق و دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1394
  علیرضا پاآهو   ناصر بهپور

هدف ما بررسی آثار حاد و مزمن تمرین تناوبی شدید بر سطوح تستوسترون، کورتیزول و نیمرخ چربی در کودکان چاق و دارای اضافه وزن است 20 آزمودنی چاق و دارای اضافه وزن غیر فعال به صورت تصادفی به 2 گروه تمرین تناوبی شدید و گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی شدید شامل دو وهله حاد در ابتدا و انتهای دوره، به همراه 3 جلسه در هفته با شدت 100 تا 110 درصد حداکثر سرعت هوازی به مدت 12 هفته بود. سطوح کورتیزول و تستوسترون آزمودنی ها قبل و بعد از وهله های حاد و سطوح استراحتی کورتیزول، تستوسترون و نیمرخ چربی قبل و بعد از دوره تمرین در حالت ناشتا اندازه گیری شد. سطوح تستوسترون در وهله حاد ابتدایی افزایش یافت که از نظر آماری معنی دار نبود، اما افزایش تستوسترون در وهله انتهایی معنی دار بود. کورتیزول در هر دو وهله حاد به طور معنی-داری افزایش یافت، اما نسبت تستوسترون به کورتیزول در هر دو وهله حاد به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین یافته ها پس از 12 هفته کاهش معنی دار سطوح استراحتی کورتیزول، tc، tg، ldl-c و افزایش hdl-c را در گروه تمرین تناوبی شدید نشان داد، اما بر سطوح استراحتی تستوسترون تاثیر معنی داری نداشت. این در حالی است که شاخص های آنترپومتریک و tc، tg و ldl-c گروه شاهد به طور معنی داری افزایش داشت، اما hdl-c آنها به طور معنی داری کاهش نشان داد. به طور کلی، تمرین تناوبی شدید را می توان به عنوان روشی برای بهبود برخی شاخص های مربوط به ارتقاء سلامت کودکان چاق و دارای اضافه وزن استفاده کرد.