نام پژوهشگر: تیمور مالمیر

تحلیل نسخه بدل های شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  ایوب عادگارصالحی   تیمور مالمیر

نسخه بدل های شاهنامه همان ارزشی را دارند که متن اساس دارد و شاید در برخی موارد ارزشی بیشتر از آن داشته باشد. به صرف این که به تشخیص یک مصحّح برخی از ابیات در پاورقی جای گرفته اند، نمی توان آنها را عاری از ارزش دانست. آن چه مطمح نظر ماست؛ توجه به ارزشمند بودن این نسخ از دیدگاه های گوناگون است که در این پژوهش از این زوایا به آن پرداخته شده است. ناگفته نماند که هدف ما تحلیل نسخ مختلف شاهنامه است که چرا ضبط های مختلف به وجود آمده است و همه اینها برمی گردد به کاتب که بر اثر سهو او بوده یا به عمد صورت گرفته که در این صورت هدفی در کار بوده است و ما سعی کرده ایم تا آن جا که ممکن است به این هدف و غرض کاتب از دست برد و تغییر ضبط ها نزدیک شویم. به الحاقی بودن ضبط ها و دلایل الحاقی بودن آنها هم اشاره شده است.

ساختار داستان سیاوش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  علی حمیدی نیا   تیمور مالمیر

این پژوهش بر اساس نظریات ساختارگرایان حلقه ی پاریس (لوی استراوس و گرماس)، به نقد ساختار داستان سیاوش می پردازد.در این پژوهش سعی بر آن بوده که با دور بودن از کلی گویی و روش های توصیفی که شکلی سنتی در نقدهای ادبی است، با بهره گیری از نظریات منتقدین ساختارگرا با کمینه سازی و روایت شناسی داستان سیاوش به دستور روایی و ژرف ساخت بنیادین این کهن الگو دست پیدا کنیم. بر طبق نتایج به دست آمده، داستان سیاوش پیش از فردوسی راویان دیگری نیز داشته است. در گونه های روایتی نیز گاه راوی تبدیل به کنشگری ایدئولوگ می شود. همچنین در حوزه روایت شناسی با بهره گیری از الگوی کنشگران گرماس به بنیادها و اسطوره-واج های روایتی، دست پیدا کردیم. ما پس از کمینه سازی روایتی داستان سیاوش به شش کمینه ی اسطوره ای رسیدیم که عبارتند از: 1- تقابل پدر و پسر 2- ازدواج با محارم 3- حضور زن جادو (دوره ی پسا- کشاورزی) 4- آزمون قهرمان 5- مرگ قهرمان 6- رستاخیز قهرمان. داستان سیاوش همتایان دیگری نیز در اساطیر ملل گوناگون دارد که با این شاخص روایی (داستان سیاوش)یا مطابقت کامل داشته و یا دچار جابجایی، شکستگی و آمیختگی اسطوره ای شده اند. در نهایت پس از بررسی های ساختاری مشخص شد که داستان سیاوش متعلق به کهن الگویی جهانی و بشری است.

تحلیل رندی حافظ براساس دانش معانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  فاطمه محمدخانی   تیمور مالمیر

مهم ترین مشخّصه ی حافظ را رندی شمرده اند امّا در این که رند چه ویژگی هایی دارد و کیفیّت رند چگونه است اختلاف نظرها بسیار است، یک راه و شیوه ی مناسب برای کم کردن این اختلاف نظرها، تکیه بر دانش معانی است. در پژوهش حاضر، با توجّه به دانش معانی به تحلیل رندی حافظ پرداخته ایم و سعی کرده ایم مشخّص کنیم که حافظ تا چه اندازه از دانش معانی بهره برده است. برای تبیین بهتر اندیشه ی حافظ، غزل ها را در ذیل شش عنوان مدحی، قلندرانه، رندانه، عاشقانه، عارفانه و مرثیه طبقه بندی کرده ایم و به بیان ویژگی های هر یک از این عناوین پرداخته ایم. سپس، با توجّه به دستاورد خود به حلّ اختلاف هایی که در هر زمینه وجود دارد پرداخته ایم و تلاش کرده ایم تفسیر روشن تری از رندی حافظ ارائه دهیم تا باعث شناخت بهتر شعر و شخصیت حافظ گردد.

بررسی جنبه های کارناوالی در داستان های جمالزاده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  طیبه فشی   پارسا یعقوبی

کارناوال نوعی خرده فرهنگ انتقادی است که آیین ها و آداب آن اخلاق حاکم و هنجارهای رایج را به پرسش می گیرند. اندیشه کارناوال بر پایه ی گریز از هر گونه جزم اندیشی و اقتدارطلبی استوار است. کارناوال زیرساختی اومانیستی دارد. عمده ترین جلوه گاه تمایلات اومانیستی جمال زاده در می توان در گرایش او به کارناوال ادبی مشاهده کرد. در پژوهش حاضر به جنبه های کارناوالی در پنج اثر جمال زاده یعنی یکی بود یکی نبود، آسمان و ریسمان، دارالمجانین، قلتشن دیوان و راه آب-نامه پرداخته شده است. این جنبه ها عبارت است از: 1- التقاط گرایی و دوگونگی 2- تقدس زدایی و زمینی کردن. التقاط گرایی خود شامل دو بخش طنز و نقیضه می شود. تقدس زدایی و زمینی کردن نیز شامل گروتسک و عامیانه گرایی می شود. جما ل زاده با گرایش به انواع طنز، نقیضه، گروتسک و عامیانه گرایی هم اقتدار سنت ادبی را درهم می شکند و هم رسمیت بیان را زیر سوال می برد. در نهایت سعی می کند به اشکالی از دیالوگ دست یابد. همه ی موارد فوق نشانه های زمینی کردن مناسبات انسانی و توجه به فردیت آدمی است. در پژوهش حاضر مصادیق این جنبه ها را در آثار مذکور یافته ایم. سپس، به بررسی جنبه های فکری و هنری کارناوال در آثار جما ل زاده پرداخته ایم در پژوهش حاضر به جنبه های کارناوالی در پنج اثر جمال زاده یعنی یکی بود یکی نبود، آسمان و ریسمان، دارالمجانین، قلتشن دیوان و راه آب-نامه پرداخته شده است. این جنبه ها عبارت است از: 1- التقاط گرایی و دوگونگی 2- تقدس زدایی و زمینی کردن. التقاط گرایی خود شامل دو بخش طنز و نقیضه می شود. تقدس زدایی و زمینی کردن نیز شامل گروتسک و عامیانه گرایی می شود. جما ل زاده با گرایش به انواع طنز، نقیضه، گروتسک و عامیانه گرایی هم اقتدار سنت ادبی را درهم می شکند و هم رسمیت بیان را زیر سوال می برد. در نهایت سعی می کند به اشکالی از دیالوگ دست یابد. همه ی موارد فوق نشانه های زمینی کردن مناسبات انسانی و توجه به فردیت آدمی است. در پژوهش حاضر مصادیق این جنبه ها را در آثار مذکور یافته ایم. سپس، به بررسی جنبه های فکری و هنری کارناوال در آثار جما ل زاده پرداخته ایم.

مظاهر معرفت شناسی مبتنی بر ترک خودآگاهی مولوی در مثنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  فاطمه ناصری اشترانی   پارسا یعقوبی

ساختار اصلی عرفان مبتنی بر ترک خودآگاهی است. زمان، زبان و اندیشه از عناصر اصلی آگاهی انسان هستند، راه حلّی که عرفان برای پیوستن انسان به اصل پیشنهاد می کند ترک خودآگاهی است. در پژوهش حاضر از آگاهی مادّی و تفاوت آن با آگاهی عرفانی یا ترک خودآگاهی سخن گفته و به تحلیل ترک خودآگاهی و سابقه ی آن در برخی مکاتب عرفانی جهان و عرفان اسلامی پرداخته و نشان داده ایم، ترک خودآگاهی چه جایگاهی در مثنوی دارد و ابیات مبتنی بر آن را که جزو ابیات کلیدی مثنوی هستند استخراج کرده ایم. برای مشخص تر شدن ترک خودآگاهی مولوی و بازتاب آن در مثنوی، ابیاتی که مبتنی بر ترک خودآگاهی هستند ذیل سه عنوان: براندازی زمان، زوال اندیشه و مرگ زبان طبقه بندی کرده ایم که به تحلیل هر کدام از این عناوین و زیر مجموعه هایشان پرداخته و ابیاتی را که مبتنی بر آن هستند ذیل هر عنوان آورده ایم.

ساحتهای شعر سنایی غزنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  جبار خدامرادی   تیمور مالمیر

چکیده محققان به درستی سنائی را بزرگترین شاعری دانسته اند که مضامین عرفانی را به صورت جدی وارد شعر فارسی کرده است. در آثار سنائی با وجود اشعار مهم، اشعاری در هجو و مدح و رکاکت زبانی وجود دارد که از ارزش کار او کاسته است. تذکره نویسان برای حل این معضل افسانه هایی مبنی بر تحول روحی او نقل کرده اند که بگویند این اشعار متعلق به دوره قبل از تحول و زمان ناپختگی وی است. محققان معاصر به این مسئله با چشم تردید نگریسته اند و برای حل این معضل همچنان به سخن تذکره نویسان و چند مرحله بودن زندگی سنائی معتقد شده اند. فرض اگر این طور باشد، پس چرا همین معضل چند ساحتی بودن در اشعار دوره پختگی او هم وجود دارد با توجه به اینکه حدیقه سنائی در اواخر عمر او سروده شده است، ما باید برای حل این مشکل حدیقه سنائی را میزان و معیاری قرار دهیم و دیوان اشعار را با آن مقایسه کنیم ببینیم همین اشعاری که از ارزش کار او می کاهد در حدیقه هم هست یا نه؟ پس از بررسی این مقایسه و مقابله حدیقه و دیوان پی می بریم وجود ساحتهای متعدد جزو ذات اشعار سنائی است و او در تمام دوره های شعر و زندگی خود از انواع ساخت ها بهره برده است و نظر بنده این است که سنائی می خواسته است در تمام زمینه ها و ساحت ها خودی نشان دهد و برتری خود را بر سایر شاعران عصر خود به نمایش بگذارد. همان طوری که بارها در مفاخره و هجو شاعران می توان این رمز را گشود. واژگان کلیدی: سنائی- حدیقه و دیوان- مدح و هجو- عرفان

بررسی عناصر تخییل در آثار سعدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1389
  سروه محمودی   تیمور مالمیر

چکیده کلیّات سعدی از دیدگاه عناصر تصویرسازی مورد بررسی قرار گرفته است. عناصر تصویرسازی و کیفیّت ارتباطشان یا شیو? توصیف آنها بر اساس چهار مقول? تصویرسازی طبقه بندی شده اند، که عبارتند از: تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه. دیوانهای شعرا از بهترین منابعی هستند که می توانند ما را با اجتماع و آراء گذشتگان آشنا سازند، چون هر شاعری زبان گویای جامع? خویش است. سعدی نیز از آن دسته از شعرایی است که با افق باز فکری و جهان شمول خود، آثارش را به دور از لفّاظی و فضل فروشی، به قصد اصلاح امور مردم و جامعه از راه وعظ خلق نمود. از این روی آثارش سرشار از نشانه هایی در مورد نظام اجتماعی حاکم بر عصر اوست. وی با تصویرپردازیهای شاعرانه، تلخکامیهای مردم روزگار خود را در کلامش منعکس کرده است، همچنین با طرح این مسائل در آثار خود علاوه بر صید مضامین ادبی، جلوه ایی از اندیش? سیاسی- ایرانی خود را در مقام یک مصلح اجتماعی به نمایش گذاشته است؛ بنابراین ابعاد سخنش جای درنگی ژرف کاوانه دارد. این رساله با تکیه بر کلیّات سعدی تصحیح محمّد علی فروغی صورت گرفته است و به شش فصل تقسیم شده است؛ در فصل اول مقدمه، پیشینه و سوالات تحقیق را بیان کرده ایم، در فصول دوم تا پنجم نیز به تعریف مقولات چهارگانه و دسته بندی آنها به صورت جداگانه پرداخته ایم، و فصل شش هم به بررسی و تحلیل جامعه شناختی آثار سعدی با استناد به عناصر سازند? تخییل وی اختصاص یافته است. کلید واژه: عناصر تخیّل، استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه

کارکردهای هنری گل و گیاه در غزل های حافظ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  زهرا منصوری   محمدمراد ایرانی

پیشگفتار تحقیق و پژوهش درباره ی حافظ و شعر او بسیار است، اما اندیشه های بلند این شاعر بلند آوازه ی فارسی در باغ سرسبز سخن پارسی همچنان رازناک و رمزگونه پابرجاست و محقّقان را برآن می دارد تا زوایای پنهان این اندیشه ها را در اشعار پربار او هویدا نمایند. تحقیق موجود، نگاه حافظ به جهان و مافیها را از پنجره ی طبیعت نشان داده و سعی دارد اشعار زیبای این شاعر آزاداندیش را با محوریت گل و گیاه، مورد بررسی بلاغی و اساطیری قرار دهد و هنرهای موجود در آن ها را به تصویر بکشد، اما از آنجا که هریک از این حوزه ها بسیار گسترده اند و قابلیت بررسی جامع و مانع آنها در توان این متن نیست، لذا تنها بخش هایی از شاخه های مختلف ـ اسطوره های گیاهی، انواع تشبیه، شخصیت بخشی، سمبل، انواع ایهام و معانی ثانوی جملات ـ علوم مذکور را در خدمت بررسی گل ها و گیاهان غزل حافظ درآورده، تا بتواند تنها اندکی از زیبایی و فریبایی هنر او را در معرض دید خوانندگان قرار دهد و در واقع نشان دهد که چگونه کاربرد هنری گل ها و گیاهان در غزلش، انعکاس دهنده ی تجربه های ناب روحانی، بینش و طرز تفکر اسطوره ای و در واقع لایه های پنهان روان حافظ است.

گرد آوری و تحلیل ساختاری داستانهای اورامان لهون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  ناهیده زمانی   تیمور مالمیر

اورامان لهون یکی از بخش های اورامان است که مرکز آن شهرستا ن پاوه است خالی شدن روستاهای کیمنه هانی گرمه و بیرواس به دلیل تخریب خانه ها با شروع جنگ تحمیلی باعث شد قصه های اورامی که آیینه باورها و اعتقادات و فرهنگ مردم اورامی است در هاله ای از فراموشی قرار گیرند و با توجه به اینکه در زمینه گرد آوری و تحلیل قصه های این بخش از اورامان تاکنون کاری انجام نشده است ثبت و ضبط آنها ضروری می نمود از این رو جمع آوری نمونه های از قصه های اورامان لهون با روش میدانی و تحلیل آنها با تکیه بر روش ساختار شناسی مد نظر قرار گرفت در این روش با کمک رو ساخت و اجزای ساختار به شناخت و تبیین ژرف ساخت داستانها پرداخته ایم. ژرف ساخت های پر شمول و اساسی به دست آمده این داستانها شامل آیین پاگشایی ، اسطوره آفرینش و نجات بخشی است.بر بنیاد قصه های اورامی می توان از خلق و خو و فرهنگ رفتاری مردم اورامان آگاهی یافت این قصه ها نشان می دهد ژرف ساخت های بسیاری از مبانی فرهنگی و مسایل اجتماعی اورامان بازتاب اندیشه های باستانی است. کلید واژه: اورامان لهون، قصه های اورامی، روساخت، ژرف ساخت، آیین پاگشایی، نجات بخشی و ساختار شناسی

تحلیل مولفه و ساختار گفت وگوی ادیان و مذاهب در مثنوی معنوی مولوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  هه لاله امینی   صالح ادیبی

متون عرفانی منظوم از آغاز تولّد تا مرحلهی بلوغ از یک آبشخور اصلی سیراب و از لطایف ربّانی سرشار شده است. یکی از عناصر عمده ی تأثیرگذار که موجب شکوفایی ادب عرفانی منظوم از جمله مثنوی گردید «گفت و گو» است؛ لذا مثنوی کتاب گفت وگو است که روایت، زیر ساخت آن است و قالب آن نیز به گونه ای است که در آن گفت و گو، جلوه و نمود ویژه ای دارد و لحن طبیعی گفت وگو در آن با لحن و زبان و شخصیّت گوینده تناسب و سنخیت تامّ و تمام دارد، به همان میزان لحن گوینده با مخاطب هم تناسب دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و بیان دیدگاه مولانا در خصوص گفت وگوی میان شخصیّت های گوناگون (انسان و غیر انسان) و صحبّت های ردّ و بدل شده میان نمایندگان فکری مکاتب هریک از ادیان و مذاهب، افزون برنشان دادن ویژگی های درونی و خُلقی هریک از آن ها و نیز فعل و انفعال افکار مطروحه در گفت وگو است؛ در این پژوهش سعی شده است، به پیشینه ی حیات گفت و گو، و شیوه های عمده ی گفت وگوی ادیان و مذاهب در مثنوی معنوی پرداخته شود و ضمن ذکر شواهد، خصوصیّات بیان گفت وگوها تبیین گردد. از نگاهی دیگر که شالوده ی این پ‍‍ژوهش برآن استوار می باشد؛ گفت وگو به لحاظ انواع (دیالوگ و مونولوگ)، طرفین گفت وگو (انسان و غیرانسان)، جنبه های گفت وگو (ایجاز، مساوات و اطناب) و نیز گفت وگو هایی که جلوه های مفاهمه و مواجهه ی ادیان و مکاتب دیگر در آن نمود بیشتری دارد، تقسیم بندی شده است.

بررسی شیوه های روایت پردازی هوشنگ گلشیری در رمان «شازده احتجاب» و مجموعه داستان «مثل همیشه»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  شیدا صالحی   پارسا یعقوبی

چکیده رساله ی حاضر به بررسی شیوه های روایت پردازی هوشنگ گلشیری در رمان شازده احتجاب و مجموعه ی داستان کوتاه مثل همیشه اختصاص یافته است. مطالب پایان نامه در پنج فصل گردآوری شده است. در این پژوهش سعی برآن بوده که تجزیه و تحلیل مهم ترین عناصر روایی از قبیل شیوه ی روایت، پیرنگ و شخصیت پردازی و نیز تبیین الگوی ارتباط روایی داستان های مذکور از نویسنده تا خواننده در اولویت کار قرار بگیرد. بر اساس تحلیل های انجام شده، شیوه ی روایتگری مدرن جریان سیال ذهن و مبحث زمان، مهم ترین نکته ی قابل بحث در رمان شازده احتجاب است. این عوامل کل داستان را تحت تأثیر خود قرار داده، فرم، ساختار و پیرنگ غیر خطی داستان هم بر اساس آن ها شکل گرفته است. اما در داستان کوتاه ها غالباً با شیوه ی روایت گری سنتی مواجهیم و نمود مدرنیته و پست مدرنیته به شکل کم رنگ تر و با اشکال مختلفی چون بی اسم بودن شخصیت-های بعضی داستان ها، ذکر اسامی به صورت حروف به جای اسم کامل، راوی فراداستان و سطوح روایی دوگانه در بعضی از داستان ها به نمایش درآمده است. در تمام داستان های کار شده شاهد هستیم نویسنده با استفاده از راویان مختلف و نیز به کمک پیوند های شدید عناصر داستان و کاربرد خاصی که از هر عنصر دارد با خواننده در ارتباط است. کلمات کلیدی: روایت پردازی، شازده احتجاب، مثل همیشه، عناصر روایی، الگوی ارتباط روایی، جریان سیال ذهن.

روایت گری در داستان های کوتاه بهرام صادقی(مجموعه سنگر و قمقمه های خالی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سمیه الفت فصیح   پارسا یعقوبی

پژوهش حاضر، روایت گری در داستان های کوتاه بهرام صادقی را در مجموعه ی سنگر و قمقمه های خالی بررسی می کند. بر این اساس، شیوه ی روایت، پیرنگ، شخصیت پردازی و فرم داستان های مذکور مورد توجه قرار گرفته است. جایگاه نویسنده و راوی در داستان و رابطه ی این دو با هم، همچنین چگونگی ارتباط آن ها با شخصیت های داستان و برقراری ارتباط با خواننده از طریق متن روایی از جمله مواردی است کهبه آن پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش، کتابخانه ای است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی شده اند. بر اساس این تحلیل ها، روایت گری در داستان های بهرام صادقی بر تنوع و نوآوری استوار است. کاربرد شیوه های مختلف برای روایت این داستان ها نشان می دهد که نویسنده در پی گریز از شیوه های متداول داستان نویسی است و به استفاده از شگردهای مدرن تمایل دارد. برای انتقال مضمون داستان به خواننده، نشانه هایی در شکل بیرونی اثر وجود دارد و تکنیک هایی چون آغاز کردن داستان و پایان دادن به آن به شکلی متفاوت، ابهام در رخدادها، تشکیل سطوح روایی، ترکیب دو یا چند زمان با هم در یک داستان و استفاده از طنز در کنار همه ی این موارد، برتری فرم را بر محتوا در داستان های اونشان می دهد. کلیدواژگان: روایت گری، داستان کوتاه، بهرام صادقی، سنگر و قمقمه های خالی، پیرنگ، شخصیت پردازی، فرم پژوهش حاضر، روایت گری در داستان های کوتاه بهرام صادقی را در مجموعه ی سنگر و قمقمه های خالی بررسی می کند. بر این اساس، شیوه ی روایت، پیرنگ، شخصیت پردازی و فرم داستان های مذکور مورد توجه قرار گرفته است. جایگاه نویسنده و راوی در داستان و رابطه ی این دو با هم، همچنین چگونگی ارتباط آن ها با شخصیت های داستان و برقراری ارتباط با خواننده از طریق متن روایی از جمله مواردی است کهبه آن پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش، کتابخانه ای است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی شده اند. بر اساس این تحلیل ها، روایت گری در داستان های بهرام صادقی بر تنوع و نوآوری استوار است. کاربرد شیوه های مختلف برای روایت این داستان ها نشان می دهد که نویسنده در پی گریز از شیوه های متداول داستان نویسی است و به استفاده از شگردهای مدرن تمایل دارد. برای انتقال مضمون داستان به خواننده، نشانه هایی در شکل بیرونی اثر وجود دارد و تکنیک هایی چون آغاز کردن داستان و پایان دادن به آن به شکلی متفاوت، ابهام در رخدادها، تشکیل سطوح روایی، ترکیب دو یا چند زمان با هم در یک داستان و استفاده از طنز در کنار همه ی این موارد، برتری فرم را بر محتوا در داستان های اونشان می دهد. کلیدواژگان: روایت گری، داستان کوتاه، بهرام صادقی، سنگر و قمقمه های خالی، پیرنگ، شخصیت پردازی، فرم فهرس

نقد و تحلیل متون نمایشی مبتنی بر داستان سیاوش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  چیمن خوشنمای بهرامی   تیمور مالمیر

به منظور تبیین ارزش و جایگاه جنبه های نمایشی شاهنامه، پنج متن نمایشی مقتبس از داستان سیاوش را به شرح ذیل بر اساس نظریه ی واگنر و سه اسلوب اقتباس (جا به جایی، تفسیری، قیاسی) تقسیم بندی کرده ایم: سیاوش خوانی (بهرام بیضایی)، سوگ سیاوش (پری صابری)، ازخون سیاوش (محمود کیانوش)، زمستان در آتش (مهدی میر باقری) اسب های آسمان خاکستر می بارند (نغمه ی ثمینی). از میان این پنج اثر، سه نمایشنامه ی سیاوش خوانی، از خون سیاوش، زمستان در آتش به اقتباس تفسیری تعلّق دارد که نشانگر گرایش نویسندگان به تأکید دوباره یا دوباره سازی داستان است. بررسی نشانه های اسطوره ای، ویژگی های زبانی و تفاوت در اندیشه های نهفته در هر اثر، رویکردهای متفاوت (اسطوره ای، اجتماعی، انسانی و اخلاقی) نمایشنامه نویسان به این داستان را مشخّص می سازد که بیانگر ظرفیّت بسیار بالای داستان سیاوش برای تبدیل به گونه های دیگر ادبی است. همچنین قرار دادن نشانه هایی مرتبط با آیین تعزیه در چهار نمایشنامه، بر وجود همانندی های ریشه ای میان آیین سیاوشان و تعزیه تأکید دارد. واژگان کلیدی: شاهنامه، داستان سیاوش، تعزیه، اسطوره، اقتباس، نمایشنامه

ساختار آشناسازی در شاهنامه فردوسی با مقایسه با دیگر آثار حماسی جهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فردین حسین پناهی   تیمور مالمیر

چکیده شاهنامه ی فردوسی آمیزه ای از روایت داستانی، اسطوره، حماسه و تأثیرات تاریخی و تمدّنی است. این ویژگی ها در کنار متأخّر بودن زمان سرودن شاهنامه نسبت به آثاری چون مهابهاراتا، رامایانا، ایلیاد و ادیسه باعث شده که عناصری از عصر خردگرایی و یگانه پرستی نیز داستان های شاهنامه را تحت شعاع خویش قرار دهد. با این اوصاف، شاهنامه از ساختاری پیچیده و چند لایه برخوردار است. ساختارگرایی با توجّه به دست آوردهایی که در زمینه ی اسطوره و روایت دارد، شیوه ای مطمئن برای شناخت و تجزیه و تحلیل ساختار داستان های شاهنامه است. در این پژوهش به شیوه ی ولادیمیر پراپ و البته با تغییراتی در نوع کمینه های استخراجیِ پراپ، شخصیّت ها و کارکردهای داستان های شاهنامه استخراج شده است. پس از استخراج ریخت داستان، ساختار داستان بر مبنای ریخت آن بررسی و تحلیل شده است. بدین ترتیب، بیش از پنجاه ساختار از داستان های شاهنامه به دست آمده است. بررسی این ساختارها نشان می دهد که همگیِ آنها مبتنی بر الگوی آشناسازی هستند. در مرحله ی بعد ساختارهای استخراجی را بر اساس هویّت ها و ریشه های اسطوره ای در سه رده دسته بندی کرده ایم. در هر رده با استفاده از آرای کلود لوی استروس ساختار تقابل های دودویی در ساختارهای موجود در آن رده و نقش این تقابل ها در شکل گیری ساختار داستان های شاهنامه تبیین شده است. در مرحله ی پایانی کار، ساختار آشناسازی را از مهمترین آثار حماسی جهان نیز استخراج کرده ایم. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد، ساختار آشناسازی الگویی جهانی است که شاهنامه ی فردوسی و دیگر حماسه های جهان بر مبنای آن ساخته و پرداخته شده اند.

ساختار پندهای روایی متون منثور فارسی تا پایان قرن ششم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  بتول قلعه شاخانی   تیمور مالمیر

پند و اندرز در زمره ادبیات تعلیمی قرار دارند و درآثار منظوم و منثور فارسی، به شکل حکایات و داستانها نیز، تجلّی یافته اند تا تاثیر بیشتری بر مخاطبان خود بگذارند.در این پژوهش با روش ساختاری، به بررسی شخصیّت ها و کارکردهای حکایات پند آمیزمتون منثور ادب فارسی تا پایان قرن ششم هجری پرداخته ایم.براساس این پژوهش؛نویسندگان برای انتقال مفهوم پند به مخاطبان خود گرایش به ساده نویسی دارند و از تیپ های متنوّع شخصیتی برای بیان آن استفاده کرده اند.با بررسی ساختاری حکایت ها روشن شد که اغلب آن ها در ساختار سیاسی بیان شده اند.انسان ها در تمامی اعصار از پند و اندرزهای این حکایات بی نیاز نبوده اند و این بیانگر جریان پویا و دائمی پند است. واژگان کلیدی: اندرز، ساختار، نثر فارسی، حکایت، ساختارسیاسی،شخصیت وکارکرد.

بررسی متناقض نما در آثار خواجوی کرمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مهین اکملی   تیمور مالمیر

چکیده متناقض نما کلامی است که به دلیل عدول از هنجار متعارف زبان، متناقض و گاهی مهمل به نظر می آید.این عادت شکنی موجب اعجاب و شگفتی مخاطب می شود،ذهنش را لحظه ای با مقوله ای خلاف عادت و انتظار درگیر می کند و در نهایت مخاطب متوجه می شود که کلام متناقض در عین متناقض بودن متناقض نیست.اگر تناقض در منطق عیب است در هنر در اوج تعالی است بنابراین با توجه به تعریف آن در منطق و ادب فارسی در این تحقیق به بررسی تناقض در شش اثر خواجو پرداخته شده است.ابتدا توصیف ساختار زبانی آن در 9 ساختار بررسی شده است که عبارتند از:1)ساختار ترکیبات متناقض نما 2)ساختار نسبت نقیضین به یک موضوع 3)ساختار تناسب نقیضین در جمله های مرکب 4)ساختار سلب نقیضین از موضوع 5)ساختار علی و معلولی نقیضین 6)ساختار عینیت نقیضین 7)ساختار منادای متناقض 8)ساختار عرفی تشریعی متناقض 9)ساختار قسم متناقض.پس از آن به تحلیل متناقض نما در سه مرحله ی معنایی،کلامی و عرفانی و تحلیل نمود متناقض نما در صنایع ادبی پرداخته شده است.همچنین میزان تأثیر اندیشه های کلامی در ساخت متناقض نما نیز بررسی شده است.تحلیل معنایی متناقض نما تحلیل تناقض های عرفی تشریعی است که زبان خواجو در این قسمت به شطحیات صوفیانه نزدیک می شود.در تحلیل کلامی و عرفانی،ترکیبات متناقض کلامی و عرفانی «ظاهر باطن» ،«اول آخر» ،«رحیم قهار» ،«بقا بعد از فنا»، «ساکن متحرک» و «مکان بی مکانی» بررسی شده است. واژگان کلیدی:متناقض نما، انواع ساختار زبانی متناقض، کلام،خواجوی کرمانی

ساختارشناسی کتاب ویران ابوتراب خسروی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مهین کریمی   تیمور مالمیر

ابوتراب خسروی با ارائه ی آثاری چون «هاویه»، «دیوان سومنات»، «اسفـار کاتبان» و «رود راوی» و «کتاب ویران» توانسته است برای خود جایگاه قابل قبولی در ادبیات داستانی ایجاد کند. در این پژوهش، مجموعه داستان «کتاب ویران»بر اساس روش ساختارگرایی بررسی شده است. ابتدا به بررسی ساختار روایت و سپس به تحلیل ژرف ساخت داستان ها پرداخته شده است. ساختار روایت در «کتاب ویران» سه نوع است: ساده، متوسط، دشوار. ژرف ساخت های این داستان ها حاوی براندازی زمان است. در براندازی زمان، گاه خود مسأله ی زمان مطرح می شود و گاه میل به جاودانگی در نقاشی و کتابت و بازی نمود می یابد. این ژرف ساخت ها گاه در فضایی گروتسکی تجلی می یابند. در داستان های این مجموعه یک مسئله یا مشکل مطرح می شود که ادامه ی داستان راه حلی است برای حل آن معضل. در این کتاب به کلمه و کتابت ارزش فراوانی داده می شود و اصولاً مکتوب نمودن واقعه را عملی آفریننده و در راستای فعل خلقت محسوب می نماید. مکتوب شدن واقعه در قرائت های مکرر، جاودانه می شود. برخی داستان ها ارتباط تنگاتنگی با ژرف ساخت-ها دارند و ژرف ساخت داستان ها را در خود منعکسمی نمایند.

بررسی ساختار همای و همایون خواجوی کرمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  وزیر مظفری   سید اسعد شیخ احمدی

ساختارگرایی رویکردی نوین در مطالعه ی‎ادبیات است. به دلیل آنکه قصه های عامیانه، ساختار نسبتاً ساده ای دارند، می توان قواعد حاکم بر آن ها را شناسایی و طبقه بندی کرد. از آنجا که ساختارگرایی در ادبیات، از خود نظام ادبیات به عنوان مرجع بیرونی آثاری که بررسی می نماید، استفادهمی کند، جایگاه ارزشمندی در مطالعات ادبی دارد. همای و همایون منظومه ای غنایی از خواجو کرمانی است که داستان سفر همای را برای یافتن معشوقش همایون بیان می کند. این منظومه از تعدادیداستان تودرتوی کوتاه فراهم آمده است. آنچه در این پژوهش مدنظر است یافتن شخصیّت ها و کارکردهای داستان و سپس یافتن ژرف ساخت های اساطیری در میان ساختار این داستان است. ساختار این منظومه از شش شخصیّت و سیزده کارکرد تشکیل شده است. پایان ساختار به موفقیّت قهرمان می انجامد. این منظومه از برخی جهات دارای الگوی اساطیری است. ریشه ی برخی از این الگوها را در اسطوره های ایرانی و رد پای برخی دیگر را در اساطیر سایر ملل می توان جستجو کرد. مهم ترین ژرف ساخت این داستان مبتنی بر پاگشایی است.

اسطوره زدایی در متون تاریخی فارسی از آغازتاپایان قرن هشتم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  احمد ایران پناه   تیمور مالمیر

چکیده موضوع این تحقیق اسطوره زدایی در کتب تاریخی فارسی از آغاز تا پایان قرن هشتم است، عنوان اسطوره زدایی اولین بار در مورد تاویل متون دینی بخصوص پیام مسیح مطرح شد، اسطوره زداییبه این معنی روشی در تفسیرمتون دینی است، که به کمک آن معنای رمزی و مکنون پیام مسیح دریافت می-شود، اما آنچه منظور ماست اسطوره زدایی به معنی تاریخی کردن و حقیقی جلوه دادن عناصر، پدیده ها و شخصیت های اسطوره ای است . فرض ما بر این است که متون تاریخی با تطبیق شخصیت های اساطیری با شخصیتهای مشهور دینی و مذهبی دچار اسطوره زدایی شده اند، و برای شخصیتهای اسطوره ای زمان و مکان جغرافیایی در نظر گرفته اند،این یک روش غالب متون تاریخی برای اسطوره زدایی است.جامع? آماری کتب تاریخی فارسی از آغازتا پایان قرن هشتم هجری بوده است. برای این کار، در مورد هر کدام از شخصیتها، ابتدا براساس روایات کهن از جمله اوستا ودیگر متون مذهبی و شاهنامه شرحی از زندگی و دوره شهریاری آن ها آمده است. سپس با توجه به ویژگی های اسطوره، نشانه های اسطوره بودن، در آن ها پیدا وثبت گردیده است. و به عنوان شخصیتی اسطوره-ای معرفی شده اند، در مرحله بعد، بامراجعه به تواریخ، دست سازها و آثاری که به هر کدام از آنها نسبت داده اند، به عنوان شواهد بارز اسطوره زدایی نشان داده شده است. روشنگری در شناخت مسائل اساطیری و تعیین مرز اسطوره و تاریخ و جلوگیری از تاویل های بی پایه که منجر به منازعات بی حاصل می شوند. دستاورد این پژوهش است. کلید وژه: اساطیر،متون دینی، اسطوره زدایی،تاویل،بنمایه ها،نخستین انسان

آشنایی زدایی در مجموعه ی اشعار ادیب برومند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  محمد فاروق صوفی   تیمور مالمیر

وقتی به مطالعه ی برخی اشعار ادیب برومند می پرداختم،نوعی دریغ و تأسف به نگارنده دست داد که شاعری با این همه اشعار(نُه مجموعه ی شعر) و همچنین آثار تحقیقی و پژوهشی(نزدیک به ده اثر) چرا باید تاکنون مورد توجه قرار نگرفته و در تاریخ ادبیات ایران سهمی نداشته باشد؟ با در نظر گرفتن زمان تولد ادیب(1300 یا1303)، شاعر هم زمان است با چهره هایی از قبیل نیما، خانلری، گلچین گیلانی، توللی، مهدی حمیدی، بهار، منوچهر شیبانی، شهریار، سایه، کسرایی و بسیاری دیگر از شاعرانی که پس از شهریور(1320) در عرصه ی شعر معاصر رد پایی از خود به جای گذاشته اند. تا کنون کتاب ها و شرح حال های زیادی در مورد شاعران و نویسندگانِ معاصر نوشته شده است. کافی است به بعضی از کتاب های نقد و شرح حال از قبیل«از صبا تا نیما» و«از نیما تا روزگارِ ما»(یحیی آرین پور)، «ادوار شعر فارسی»(شفیعی کدکنی)، «چون سبوی تشنه»(محمد جعفر یا حقی)، «طلا در مس»(رضا براهنی) و«تاریخ ادبیات معاصر»(بزرگ علوی) نظری بیفکنیم . در هیچ کدام از آثار یاد شده به این شاعر، آثار و زندگی نامه ی ادبی و شاعری اش اشاره ای نشده است. البته، ناگفته نماند که مطالبی پراکنده در بعضی نشریات و سایت ِ شخصی شاعر، نوشته شده است. تنها منبعی که در اختیار نگارنده قرارگرفت، همین مطالب همراه با مقدمه ی مجموعه ی اشعار شاعر بود که ادیب در آن ها، زندگی نامه ی خود را به صورتی مشروح بیان کرده است. مجموعه های شعری شاعر شامل نه مجموعه به نام های: «حاصل هستی»، «ناله های وطن»، «درد آشنا»، «گل های موسمی»، «مثنوی اصفهان»، «روزگارِ دژم»، «سرود رهایی»، «راز پرواز» و«پیام آزادی» است که بیشتر آن ها به صورت جداگانه توسط انتشاراتِ عرفان به چاپ رسیده است. اخیراً نیز موسسه ی انتشارات نگاه، گزیده ای از اشعار وی را به نام«پژواک ادب» چاپ و منتشر کرده است. یکی از انگیزه های اصلی نگارش رساله ی حاضر تعیین موقعیت و جایگاه این شاعر در تاریخ ادبی معاصر ایران است. برای رسیدن به این هدف، مجموعه ی اشعار وی از نقطه نظر یکی از رویکرد های نقد فرمالیستی (آشنایی زدایی) مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.

شخصیت پردازی در مثنوی های عطار نیشابوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  لیلا عفراوی   پارسا یعقوبی

عطار نیشابوری صاحب چندین منظومه ای عرفانی است که همه ی آن ها مبتنی بر طرح یک داستان است برای بررسی اهمیت طرح ها ی داستانی وی با توجه به اینکه شخصیت مهم ترین عنصر داستان است شخصیّت پردازی وی را در چهار مثنوی مصیبت نامه، الهی نامه، اسرارنامه و منطق الطیر بررسی کرده ایم. نتیجه ی بررسی نشان می دهد عطار به دو شیوه ی مستقیم و غیر مستقیم، شخصیّت ها را معرفی می کند وی برای پردازش شخصیّت ها از عناصری همچون عنصر نام، تقابل ،گفتگو و تیپ سازی استفاده می کند، هم چنین عطار از شخصیّت ها ی فرعی در جهت شناخت بهتر شخصیّت اصلی و تکمیل درونمایه بهره برده است. کلید واژه ها: داستان پردازی، شخصیّت، شخصیّت پردازی، حکایت، مثنوی ها ی عطار

ابیات شاهنامه در متون دیگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1390
  سمیه سوار   تیمور مالمیر

ابیات شاهنامه فردوسی پس از انتشار در متون ادبی و تاریخی فارسی به صورت های مختلف نقل شده است. این ابیات گاهی عین شاهنامه های چاپی است و گاهی با آنها متفاوت است گرد آوری این ابیات از سراسر متون کهن می تواند در تصحیح شاهنامه همچون نسخه های اصلی شاهنامه ما را یاری دهد در عین حال طبقه بندی این ابیات برای تعیین شیوه ی تجلید شاهنامه و میزان تأثیر داستان های شاهنامه موثر می باشد. از این روی در این پژوهش تمامی ابیاتی که در بحر متقارب سروده شده اند و در متون منثور پس از انتشار شاهنامه یعنی قرن ششم تا پایان قرن چهاردهم هجری قمری را از منابع استخراج و بر اساس نرم افزار رایانه ای بررسی گردیده و ابیاتی که از شاهنامه فردوسی بوده اند را گرد آوری و بنا به رسم الخط همان کتاب تحریر شده و سپس بر اساس رسم الخط شاهنامه چاپ خالقی مطلق- که اساس کار در این پایان نامه بوده است– و نیز بنابه ترتیب داستانی آن ابیات تطبیق داده شده است.

ویژگی های پست مدرن در آثار حسین سناپور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  شیرزاد نعیمی   تیمور مالمیر

چکیده پسامدرن درعرصه ی بین المللی امروزه نظریه پردازان بسیاری درحوزه های هنر ،ادبیات،تاریخ ،جامعه شناسی وفلسفه دارد که به صورت مبسوط به بیان مساله پرداخته اند .هرچند که درمیان اندیشمندان اتفاق نظر وجود ندارد وهریک از دیدگاه خود اندیشه های خود راابراز داشته اند.علاوه برتوضیحات کامل وبیان دیدگاه های مختلف نظریه پردازان پست مدرن به بررسی وتجزیه وتحلیل ویژگی های پست مدرن درکتاب های حسین سنا پورپرداخته ایم. وسعی شده است تک تک ویژگی هایی که در آثار این نویسنده ی توانا نمود یافته است رابه طوردقیق وموشکافانه نشان دهیم .ویژگی هایی که بیشتر درآثارایشان آمده است عبارتند از:اتصال کوتاه(تداخل مرز بین دنیای واقعی ودنیای خیالی،مطرح کردن نویسنده وموضوع نویسندگی وبرملا کردن عرف های ادبی)، آشکار کردن شگرد های ادبی (تصنع)،تناقض وعدم قطعیت،شیوه های روایت (زمان پریشی یا بی نظمی در روایت رویداها؛تغییرات زاویه دید)،شخصیت های فرا داستان(وحدت در عین کثرت)،فرجام های چند گانه،فرو پاشی فرا روایت ها،طنز،آشفتگی وعدم انسجام ومحتوای وجود شناسانه. واژگان کلیدی پسامدرنیسم ، اتصال کوتاه ، پارانویا ، تناقض و عدم قطعیت .

جایگاه اعداد در تفاسیر قرآن کریم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  ناصر کریمی   تیمور مالمیر

اعداد فرد، به ویژه اعداد ? و ? و ?? در حکایت ها و داستان های قرآنی و عبادات از نظر مفسرین نمود و حضور بیش تری دارد ، این اعداد دارای ارتعاشات بالا و اعدادی کاملا گویا و موثر و قوی می باشند که انرژی و پتانسیل های های بسیار زیادی را در درون خود دارا می باشند .راز هستی و آفرینش را در خود دارند ، این اعداد هر جند که نمایانکر کمیت ها هستند اما کیفیت نما هم می باشند . از آن جایی که این این اعداد از پر کاربرد ترین اعداد در قرآن به شمار می رود ، می توان نتیجه گرفت که اهل تفسیر بنا به کاربرد این اعداد در قرآن به مقدس بودن آن اهمیت داده و بسیار توجه داشته اند . اعدادی هستند جاندار و زنده و عظمت اشیاء را آن گونه که شایسته است مجسم می کنند ؛ فکر را با خود می برد و واقغیت اشیاء را به زیبایی و هنرمندانه و با عظمت به تصویر می کشد. در آیات قرانی و هم چنین در تفاسیر مختلف گاهی برای بیان یک عدد از مجموع دو یا سه عدد که اهمیت ویژه و خاصی دارند و بر بار معنایی و شدت تاثیر عدد می افزایند بهره ? و مضاربی از آن ها، هم چنین، ، گرفته می شود. در ترکیب اعداد هم غالبا، اعداد فرد، ? اعدادی چون ?? ، چهل نمود بیش تری دارند.

تحلیل و بررسی معانی ثانوی جملات استفهامی در غزل های خواجوی کرمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده علوم انسانی 1390
  کبری شادمانی   اسعد شیخ احمدی

چکیده اساسی تری وشاخص ترین موضوع علم معانی کارکردمجازی جملات و معانی ثانوی آنهاست.گوینده به این وسیله اغراض خودراابلاغ می کند تا بتواند سخن موثّر گویدو مخاطب را متوجّه لطایف وجنبه های هنری سخنش کند.هدف ما دراین تحقیق، تحلیل و بررسی معانی ثانوی جملات استفهامی درغزلیّات خواجوی کرمانی است.روش تحقیق باتکیه برمطالعه ی کتابخانه ای به بررسی تمامی غزلهای خواجوی کرمانی پرداخته است. جامعه ی آماری این تحقیق 933 غزل می باشد و حجم نمونه 623 غزل است. نتیجه ی تحقیق نشان می دهد که خواجو از 28 معنی ثانوی درجهت بیان اغراض خوداستفاده نموده است. پرکاربردترین کارکردهای ثانوی جملات پرسشی دربیان خواجو به ترتیب استفهام انکاری، نفی، نهی، شکوه و ملامت،شگفتی،عجزودرماندگی می باشد. کم کاربردترین آنها هم معانی ثانوی تهدید، تشویق، ندامت،هشدارواغراق است. هدف خواجوازبه کار گیری استفهام درغزلیّاتش بیشتر جنبه ی هنری دارد.غرض اوازپرسش دریافت پاسخ نیست.

بررسی اختلاف های بخش اسطوره ای شاهنامه با کتب تاریخی (تااواخر قرن پنجم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  میثم روستایی   تیمور مالمیر

داستان ها وشخصیت ها در کتب تاریخی که در زمان تسلط حکومت اسلامی نوشته شده است در مقایسه با بخش اساطیری شاهنامه، دچار تغییرات و جابه جایی هایی شده است، کتاب های تاریخی نوشته شده به دو زبان فارسی و عربی تا اواخر قرن پنجم مورد بررسی قرار گرفت، این کتاب ها عمده ترین کتب از لحاظ صحت در تاریخ نویسی بودند و از منابع موثق در حوز? تاریخ نویسی هستند. دست آورد این پژوهش نشان می دهد کتب تاریخی عربی نسبت به اساطیر ایرانی به دید? انکار می نگرند، در مقابل به اسطوره های خود به عنوان واقع? تاریخی توجه می کنند. کتب تاریخی فارسی یا کتاب هایی که مولف آن ها ایرانی است بیشتر به اسطوره زدایی روی آورده اند. این کتب در مقایسه با بخش اساطیری شاهنامه به نسبت بیشتر دچار اسطوره زدایی (تاریخی کردن) شده اند. شاهنامه خیلی بیشتر از این کتب رنگ و بوی اسطوره های ایرانی را حفظ کرده است؛ نویسندگان این کتب از آنجایی که خود را مورخ می دانسته اند و خود را ملزم به گفتن حقایق دانسته اند، اسطوره های ایرانی را در کنار اسطوره های سامی آورده اند؛ آوردن اسطوره های ایرانی در کنار اسطوره های سامی در کتاب های آنان به معنای پذیرش آن ها نیست به همین منظور تا جایی که امکان داشته آن ها را با اسطوره های سامی انطباق داده اند. آن ها اسطوره های سامی را به عنوان تاریخ قبول داشته ولی نسبت به اسطوره های ایرانی با دیدی انتقادی نگریسته اند. این مورخان تا جایی اسطوره-های سامی را پذیرفته اند که حتی اسطوره های ایرانی را برای واقعی جلوه دادن منطبق با اسطوره های سامی آورده اند، کتب تاریخی به چند روش سعی بر واقعی جلوه دادن اسطوره-های ایرانیداشته اند: 1- ساختن نسب 2- بنیان نهادن شهرها و رودها، رسوم و سنت ها 3- اعمالی که به زمان پادشاهاننسبت داده اند 4- همزمانی و تطابق با پیامبران و بزرگان دینی 5- مشخص کردن مدت عمر و پادشاهی، نحو? مرگ. با بررسی کتب تاریخی مشاهده کردیم که این کتب با بهره بردن از این روش ها سعی بر واقعی جلوه دادن اسطوره ها و اسطوره زدایی داشته اند، این در حالی است که اسطوره را با تمام ویژگی های آن همانند: ویژگی های منحصر به فرد همانند: عمر طولانی داشتن، کارهای خارق العاده، دور کردن مرگ و بیماری، جنگ با دیوان و ... را که در اسطوره های سامی آمده را قبول دارند. در واقع پذیرش اسلام همراه با پذیرش بدون قید و شرط اسطوره های سامی بوده است. در شاهنامه بر خلاف کتب تاریخی از این نوع توجیه ها و علت آوری ها برای بیان اسطوره های ایرانی خبری نیست. روایات اسطوره ای در شاهنامه تا جایی که امکان داشته اصالت خود را حفظ کرده و از تطبیق و هماهنگی با اسطوره های سامی پرهیز شده است. فردوسی حتی زمانی که بنا به رسالت خود مجبور به گفتن داستان هایی همانند اکوان دیو می شود سعی بر آن دارد تا آن را توجیه کند، تا مورد انکار کینه جویان قرار نگیرد. فردوسی بر خلاف بسیاری از تاریخ نگاران این دوره به اسطوره های ایرانی با دید انتقادی نمی گریسته است، بلکه به آن ها اعتقاد کامل داشته است. در کتب تاریخی معمولاً با یک یا چند روایت از یک داستان روبه رو هستیم اما در شاهنامه تنها یک روایت انتخاب شده است و هیچکدام از تواریخی که در این دوره نوشته شده است آن اقبالی را که شاهنامه با آن همه مخالفت داشته است را نداشته اند. فردوسی در واقع شاهنامه را تاریخ واقعی این مرز وبوم می-پنداشته و نسبت به آن چیزی که می نوشته است ایمان داشته به همین دلیل تا جایی که امکان داشته روایت اصلی را که در منابع او بوده را تحریف نکرده است. اما با هم? این ها اسطوره را باید در فرهنگ و تمدنی که شکل گرفته است بررسی کرد، نگاه تاریخی به اسطوره خالی از اشکال نیست، باید اسطوره که پدیده ای فرا زمانی و فرا مکانی است را در بستر خود اسطوره در نظر گرفت و برداشت تاریخیو برتری نهادن یکی بر دیگریبرخلاف اصل اسطوره است؛ چون هم? اساطیر دارای بن مایه و کهن الگویی هستند که بسیار به هم شبیه می باشند. شاهنامه دو بخش است، بخش اسطوره ای و بخش تاریخی با یک دور? میانی. این تقسیم بندی ما را در درک بهتر شخصیت ها و داستان های شاهنامه کمک می کند. تقسیم بندی شاهنامه، به سه بخش اسطوره ای حماسی و تاریخی و قائل به یک دور? جداگانه برای حماسه ای که خود نوعی روایت برای بخش اسطوره ای است چندان موجه نمی نماید.

ساختار داستان سرسلسله های پادشاهی در افسانه و تاریخ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات 1391
  سعید امامی   تیمور مالمیر

گاه شباهتی شگفت بین داستان زندگی سرسلسله های پادشاهی در افسانه و تاریخ وجود دارد تا حدی که گاهی به راحتی می توان بعضی از شخصیَت های افسانه ای و تاریخی را با هم تطبیق داد. همچنین برای تمامی پادشاهان ایرانی نژاد یک رابطه ی پدری و پسری ایجاد کرده اند. سعی ما در این رساله این است که علت شباهت داستان سرسلسله های پادشاهی در افسانه و تاریخ را مشخص سازیم همچنین دلیل ایجاد رابطه ی پدری و پسری بین پادشاهان را معلوم نماییم. در این پژوهش با روش ریخت شناسانه ی پراپ شخصیَت ها و کارکردهای داستان ها را به دست آورده سپس مطابق نظریه ی ساختارگرایی استروس کمینه های داستان سرسلسله ها را بیان می داریم. جامعه ی آماری در این پژوهش کتب تاریخی زبان فارسی در رابطه با شاهنامه فردوسی است. داستان سرسلسه های پادشاهی چه در دوره ی تاریخی و چه در دوره ی افسانه ای از یک الگوی خاص تبعیت می کنند و آن الگو مبتنی برآیین پاگشایی است. در حقیقت زندگی سرسلسله های افسانه ایی را الگویی برای پادشاهان سر سلسله، در دوره ی تاریخی قرار داده اند. چنانکه تمام سر سلسله های پادشاهی در کودکی از خانه و موطن اصلی خود دور می افتند و پس از بلوغ، دوباره پس از طی ماجراهایی به سرزمین اصلی خود برمی گردند و پادشاه می شوند. همچنین این نظام های حکومتی برای مشروعیت بخشی به حکومت خود یا با نسب سازی، نظام خود را به پادشاهان افسانه ای و باستانی می رساندند یا این که با روش های گوناگون به حکومت خویش جنبه ی قدسی و الهی می دادند.

بررسی ساختاری آثار شهریار مندنی پور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  گلاله مرادی   تیمور مالمیر

چکیده امروزه ساختارگرایی از شیوه های رایج در بررسی متون ادبی است. منتقدین با استفاده از این شیوه، متون را به عناصر سازنده ی آن تجزیه می کنند. به عبارت دیگر، آن ها معنای ظاهری اثر را کنار می-زنند تا به معنای واقعی و ژرف ساخت اثر دست یابند. در این پژوهش با استفاده از آراء نظریه پردازان ساختارگرا همچون: بارت، برمون و تودوروف، سه مجموعه داستان کوتاه مندنی پور: آبی ماورای بحار، ماه نیمروز و شرق بنفشه ی بررسی شده و سادگی و دشواری روایت، نوع راوی و ژرف ساخت داستان ها، مشخص شده است. شهریار مندنی پور از نویسندگان نسل سوم داستان نویسی ایران است. او با تکیه بر عنصر زبان و شگردهای جدید داستان نویسی، آثار درخورتوجهی در ژانرهای رمان و داستان کوتاه، آفریده است. عمده ترین ژرف ساخت داستان های مندنی پور، شامل مضامینی چون مرگ و زندگی، عشق و نفرت، جنگ و تبعات آن و روابط ناسالم بین انسان ها و... می شود. کلید واژه ها: ساختارگرایی،داستان کوتاه، روایت، ژرف ساخت، شهریار مندنی پور

بررسی اندیشه های عرفانی محوی و جنبه های تأثیرپذیری آن از عطار نیشابوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  محمد محمدی تلوار   سید اسعد شیخ احمدی

ملا محمد محوی یکی از شاعران و عارفان توانای پارسی گوی کُرد در نیمه ی دوم قرن سیزدهم و اوایل قرن چهارده هـ. ق است که دیوان اشعار او سرشار از اندیشه های عرفانی والایی همچون حال و مقامات عرفانی، فنا و بقای الهی، ترک هستی موهوم مجازی، وحدت وجود، اندیشه های حلّاج و ... است. محوی، شاعر بزرگ کُرد، از اندیشه های عرفانی عطار نیشابوری متأثر بوده است و در باب مضامین و اندیشه های عرفانی و صوفیانه از جهات بسیاری اشتراک داشته است. محوی برای بیان قدرت عشق و گذر کردن از مرحله ی تصوُّف عابدانه و روی آوردن به عرفان عاشقانه از داستان شیخ صنعان در منطق الطیر و دیوان عطار کمک می گیرد. به علاوه وی در زمینه ی مضامین عارفانه ی دیگری همچون فنا و بقای الهی، مجاهده با نفس، عشق محوری، شریعت مداری، احتراز از دنیا، رهایی از عقل مصلحت بین، نقد زهّاد ریاکار و زهدگرایی خشک، عزلت از خلق و ... با عطار نیشابوری دارای اشتراکات و شباهت های قابل توجّهی است و در این پژوهش سعی شده است که با روش ادبیات تطبیقی، شباهت ها و اشتراکات عرفانی محوی و عطار بیان شود. واژگان کلیدی: محوی، عطار، اندیشه ی عرفانی، صوفیانه، تأثیرپذیری، اشتراک.

بررسی تجربه های نوشتاری ـ بصری( کانکریت) در شعر معاصر فارسی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نوشین غریبی کانی پان   پارسا یعقوبی جنبه سرایی

چکیده جهان امروز در پی آن است که هرچه بیشتر به آزادی برسد و خود را از قید و بند قوانین رها سازد. تمایل به رهایی با ویژگی دیگر انسان مدرن که تمایل به تجربه کردن و بصری شدن است در هم می آمیزد و برروی زندگی او تأثیر می گذارد. در این تأثیرگذاری، بی شک، ادبیّات نیز که منعکس کننده ی احساس بشر در طول تاریخ است، بی نصیب نمی ماند؛ این ویژگی های انسان امروز سبب بصری شدن ادبیّات و رهایی از فرم معمول آن گشته است. از اوایل دهه ی هفتاد به بعد، سیر بصری شدن شعر در ادبیّات ما آغاز می-گردد و هرچه به دهه ی هشتاد و اواخر آن نزدیک تر می شویم این ویژگی به شکلی برجسته تر به چشم می خورد. تصویرسازی و بصری شدن شعر ابتدا در سطح جابه جایی خطوط در محور افقی و عمودی شعر است، پس از آن محور افقی و عمودی در شعر بی معنی می شوند و کلمات در خدمت تصویر سازی قرار می گیرد. پس از این مرحله شاعر کم کم تصویر و نقّاشی را وارد شعر می کند و به جای بعضی از کلمات، نقّاشی آن را در شعرش جای می دهد. شاعر به این شکل نیز بسنده نمی کند و نقّاشی و عکس را به طور مستقل وارد شعر می کند و رسانه ها را در هم می آمیزد؛ این ویژگی تا به امروز اوج بصری شدن شعر است. منتقدین و پژوهشگران قسمتی از این بصری شدن شعر را «کانکریت» یا «شعرعینی و تجسمی» نام-گذاری کرده اند که بررسی آن قسمتی از پژوهش حاضر است. نگارنده پس از معرفی شعر بصری و کانکریت و شرح تاریخچه ی مختصری از آن به تقسیم بندی اشعار بصری می پردازد و آن ها را به چهار بخش: 1ـ تداعی تصویر 2ـ کلمه تصویر 3ـ تصویر ـ کلمه 4ـ کلمه و تصویر (طرح و عکس) تقسیم می کند و تصاویری را که هرکدام از این شگردها خلق کرده اند، بررسی و تحلیل می کند. پس از بررسی این شگردها و معانی ایجاد شده توسط آن ها، نگارنده به این نتیجه می رسد که معانی ایجاد شده توسط این تصاویر خود بیانگر ویژگی های انسان «پست مدرن» است. انسانی که برای درک بیشتر، به جای گوش و تخیّل خود از چشم بهره می برد و این باعث به وجود آمدن این نوع از شعر گشته است. همچنین تصاویر ایجاد شده به ویژه در بخش تداعی تصویر، حکایت از انزوای انسان معاصر دارد.

بررسی جنبه های نگارشی و بصری داستان های پست مدرن فارسی دهه 70و80
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  معصومه منتشلو   پارسا یعقوبی

چکیده آنچه که امروزه در ادبیات، پسامدرن نامیده می شود، حاصل فرایندی تاریخی در ناباوری به اصول بنیادین عصر روشنگری غرب، از اواسط دهه ی 60 میلادی است. به دلیل ماهیّت متکثر پسامدرنیسم، بحث های نظریه پردازان درباره ی آن از منظرهای گوناگونی صورت گرفته است. امّا می توان هدف اصلی رویکرد پسامدرن را تلاش برای فروپاشی و سلب اقتدار از الگویی معرفت شناختی با نام «فراروایت» دانست. فراروایت بر آن دسته از نظام های دلالتی- معرفتی اطلاق می شود که مدعی کشف معنای نهایی یا درک حقیقت است به همین منظور سلط? خود را بر ساختار دلالتی هم? متون از جمله ادبیات می گستراند. ادبیات پسامدرن برای مقابله با سلط? مذکور، هر گونه نظمی را که مای? قوام فراروایت هاست، در تمامی سطوحِ متن از جمله سطح دیداری، به بازی می گیرد. این الگو در برخی از داستان های دهه هفتاد و هشتاد فارسی نمود یافته وجنبه دیداری متن را غیر متعارف کرده است. در این داستان ها، خواننده در کنار دلالت های لفظی، با انواع بازیهای نوشتاری- بصری غیر منسجم روبرو می شود، تا جایی که درک متن بدون توجه به دلالت های بصری، علی الخصوص، بدون توجه به ساختار غیر منسجم این دلالت ها قابل درک نیست. در این تحقیق، ابتدا نمودهای هنجارشکنی و برجسته سازی های نوشتاری-بصری 30 اثر ( شامل رمان، داستان کوتاه، مجموعه داستان)، ازآثار 28 تن از نویسندگان دهه هفتاد و هشتاد ، در سه سطح: علایم ویرایشی، شگردهای نگارشی و تداخل ژانر ها (رسانه های بصری) استخراج و طبقه بندی شده است. سپس این دلالتها در نظام متنی هر اثر و نیز در دایره ی معرفت شناسی پسامدرن و شگردهای تولید تفسیر گردید و نشان داده شد که چگونه هر کدام از این شگردها ، در مقام یک صدا، در خدمت مولفه ی پست مدرن ِدر هم شکستن فرا روایت نوشتار هستند. واژگان کلیدی: داستان های پسامدرن فارسی، فرا روایت، هنجار شکنی، بازیهای نوشتاری- بصری

ساختار داستان های چشم به راه بانو و مرگ پلنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  فاطمه قیطاسی   تیمور مالمیر

داستان نویسی در دهه های اخیر شاهد تحوّل شگرفی بوده است و نویسندگانی تجربه گرا پا به عرصه نهاده-اند. از میان این نویسندگان سید علی صالحی، شاعر و نویسنده ی معاصر ایرانی، پایه گذار جریان موج ناب و جنبش شعر گفتار در شعر معاصر و یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگانایران است که در عین حال، با انتشار دو داستان بلند «چشم به راه بانو» و «مرگ پلنگ» توانسته جایگاه قابل قبولی در ادبیات داستانی به خود اختصاص دهد. آنچه در این پژوهش مد نظر است بررسی ساختار دو داستان «چشم به راه بانو» و «مرگ پلنگ» از منظر تودوروف می باشد تا ساختار روایت مشخص شود. داستان ها از نظر ژرف ساخت نیز بررسی شده اند تا اندیشه ی نهفته در آن ها رمزگشایی شود. صالحی در این دو داستان به حوادث دوران قاجار و پهلوی می پردازد. انتخاب زمان قاجار و پهلوی، انتخابی برخاسته از ضرورت ساختاری داستان بوده است. داستان «چشم به راه بانو» بیست و چهار پی-رفت اصلی، هفت پی رفت فرعی و یک پی رفت مقدماتی دارد و داستان «مرگ پلنگ» نُه پی رفت اصلی، هفت پی رفت فرعی و یک پی رفت مقدماتی دارد. شیوه ی ترکیب پی رفت ها ی دو داستان به صورت زنجیره ای و درونه گیری است. از نظر بسامد داستان «چشم به راه بانو» و «مرگ پلنگ»، جزء روایت های تک محور محسوب می شوند که در آن یک راوی، یک رخداد را بیان می کند. مهمترین ژرف ساخت این دو داستان مبتنی بر مرگ و بازآفرینی زندگی اس

بررسی جنبه های نگارشی وبصری داستان های پست مدرن فارسی دهه 70و80
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1391
  معصومه منتشلو   پارسا یعقوبی

آنچه که امروزه در ادبیات، پسامدرن نامیده می شود، حاصل فرایندی تاریخی در ناباوری به اصول بنیادین عصر روشنگری غرب، از اواسط دهه ی 60 میلادی است. به دلیل ماهیّت متکثر پسامدرنیسم، بحث های نظریه پردازان درباره ی آن از منظرهای گوناگونی صورت گرفته است. امّا می توان هدف اصلی رویکرد پسامدرن را تلاش برای فروپاشی و سلب اقتدار از الگویی معرفت شناختی با نام «فراروایت» دانست. فراروایت بر آن دسته از نظام های دلالتی- معرفتی اطلاق می شود که مدعی کشف معنای نهایی یا درک حقیقت است به همین منظور سلط? خود را بر ساختار دلالتی هم? متون از جمله ادبیات می گستراند. ادبیات پسامدرن برای مقابله با سلط? مذکور، هر گونه نظمی را که مای? قوام فراروایت هاست، در تمامی سطوحِ متن از جمله سطح دیداری، به بازی می گیرد. این الگو در برخی از داستان های دهه هفتاد و هشتاد فارسی نمود یافته وجنبه دیداری متن را غیر متعارف کرده است. در این داستان ها، خواننده در کنار دلالت های لفظی، با انواع بازیهای نوشتاری- بصری غیر منسجم روبرو می شود، تا جایی که درک متن بدون توجه به دلالت های بصری، علی الخصوص، بدون توجه به ساختار غیر منسجم این دلالت ها قابل درک نیست. در این تحقیق، ابتدا نمودهای هنجارشکنی و برجسته سازی های نوشتاری-بصری 30 اثر ( شامل رمان، داستان کوتاه، مجموعه داستان)، ازآثار 28 تن از نویسندگان دهه هفتاد و هشتاد ، در سه سطح: علایم ویرایشی، شگردهای نگارشی و تداخل ژانر ها (رسانه های بصری) استخراج و طبقه بندی شده است. سپس این دلالتها در نظام متنی هر اثر و نیز در دایره ی معرفت شناسی پسامدرن و شگردهای تولید تفسیر گردید و نشان داده شد که چگونه هر کدام از این شگردها ، در مقام یک صدا، در خدمت مولفه ی پست مدرن ِدر هم شکستن فرا روایت نوشتار هستند.

نشانه شناسی روایت های منثور عرفانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  هادی دهقانی یزدلی   تیمور مالمیر

چکیده با توجه به کارکرد ارجاعی نشانه در نشانه شناسی پیرس، روشن میشود که بسیاری از نشانههای متون عرفانی، چند لایه هستند و کارکرد ارجاعی دارند. در روایت های عرفانی ، نشانه های زمانی چون شب ، آدینه و خواب محملی برای بنیان نهادن «زمانِ دیگر» است و مقدمهای برای آگاهی و قدم در راه گذاشتن و نهایتاً مایه توبه و رسیدن به معبود است . تکیه روایتها بر عرفان انفسی است؛ عرفان و تجربهای که میل به درون دارد از جلوهگریهای طبیعی دور است .نشانه های اسطوره ای چون دور ، مرکز و شخصیت های اسطوره ای چون زن و شاه نیز در نهایت کارکردی می یابند که با تجربه دینی و شکست زمان در ارتباط است . نشانه های مکانی مثل شهر ، بادیه ، راه ، گورستان و ویرانه با تجربههای دینی و درک امر قدسی از سوی سالکان مرتبط اند.روایتها محملی برای وصف تلاشها، ریاضتها و وجهه اسرارآمیز پیر یا برجستهسازی نقش اوست. شخصیتهایی چون مست، کودک، مخنّث و مانند آن برای مقابله با اندیشههای ظاهری و رسمی است .وجود تناقض و تضاد در ذات جهان و پدیدهها نهفته است از این روی در روایتهای عرفانی نیز وجود آن امری طبیعی است. روایتها مجالی هستند برای شنیده شدن صداهای مختلف. البته تمام صداها تحت سیطره صدای آسمانی است. «تکانه» عناصر تحول آفرین روایت اند و به دو دسته بنیادین و غیر بنیادین تقسیم می شوند.تمهید روائی داستانهای عرفانی با زاویهدید سوم شخص صورت میگیرد تا راوی خود را دانای کل روایت معرفی کند. سالک در مواجهه با امر قدسی به دو تجربه دیگرگون دست می یابد . در تجربه طربناکی عارف سرشار از شور و شادی و امید است . او با امر قدسی در گفت و گوی من و تویی است. در تجربه هیبتناک امر قدسی ، سخن از ما و تویی است . در این تجربه هیبت و جلال امر قدسی وجود سالک را در فضایی از هراس و سرگشتگی قرار می دهد . کلید واژه : نشانه شناسی ، عرفان ، روایت ، تجربه دینی ، اسطوره .

تکنیک نقاب در شعر شاعران نوپرداز ادبیات فارسی (از کودتای 28 مرداد 1332 تا سال 1340)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  امیر فعله گری   تیمور مالمیر

1340، شاعران فارسی گو به سبب آشنایی با ادبیّات غرب و تکنیک های نوین آن و متأثّر شدن از اوضاع نابسامان این دوره، در اشعار خود از تکنیک ادبی نقاب بهره برده اند. در این رساله سعی شده است تا ضمن تحلیل نقاب در شعر این دوره، دلیل بسامد بالای بعضی از انواع نقاب و رابطه ی آن با مسایل اجتماعی روشن شود.

بلاغت تعلیم در جملات پرسشی دیوان ناصرخسرو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  سیده لیلا رمضانیان   تیمور مالمیر

چکیده ناصر خسرو رسالت اصلی خود را تبیین و تبلیغ مسائل دینی و مذهبی می پندارد از این روی برای پیشبرد مقاصد تبلیغی و اندرزهای مذهبی به شعر روی آورده است. زبان شعر برای او در حکم وسیله است بنا بر این، ضروری است مشخص شود میزان استفاده وی از امکانات زبان برای مقاصد دینی و مذهبی چگونه است. در زبان جمله هایی وجود دارد که هر کدام از این جملات، نقش های معنایی ـ منظوری گوناگونی را برعهده دارند. گاه اتفاق می افتد که صورت دستوری جمله با نقش معنایی ـ منظوری آن مطابقت ندارد. به این صورت که جمله در معنایی غیر از معنی اصلی خود به کار می رود. دانش معانی در پی کشف این مقاصد ثانوی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی قصاید ناصرخسرو بر اساس جنبه های معنایی ـ منظوری جملات پرسشی است. روش پژوهش، با تکیه بر مطالعه ی کتابخانه ای، توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه ی آماری این تحقیق، 276 قصیده و حجم نمونه 254 قصیده می باشد که حدود 1397 بیت از این قصاید را جملات پرسشی در بر گرفته است. نتیجه ی به دست آمده بیانگر آن است که ناصرخسرو در جمله های پرسشی، از 34 کارکرد، 32کارکرد غیر از ظاهر پرسش استفاده کرده است تا بتواند اندیشه های تعلیمی خویش را پیش ببرد. دوکارکردی که ناصرخسروبه عنوال سوال حقیقی بیان کرده، سوال با پاسخ آشکار و سوال بی جواب می باشد. پربسامدترین این کاربردهای معنایی به این ترتیب است: انکاری(3/17)، نهی(3/15)، نفی(1/10)، شگفتی(7/9)، تمهیدی(4/7)، لزوم تأمل(5/6)وقصر(5/6). بنابراین تقریباً 72درصد جملات پرسشی متعلق به هفت مقوله ذکر شده می باشد و 28درصد دیگر متعلق به 27مقوله است. کمترین کاربرد به سوال با جواب آشکار(4/.)، توصیف(4/.)، تهدید(26/.)، غایت(21/.)، امید و آرزو(2/.)، ناچاری(1/.)، تجاهل(7./.)، احساس شرم(7./.) تعلق دارد.

بررسی بینامتنیت در آثار سیمین دانشور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  سمیه صفری نیا   تیمور مالمیر

سیمین دانشور اولین زنی بود که به زبان فارسی، داستان به معنای امروزی آن نوشت و راه را برای زنان داستان نویس پس از خود هموار کرد، اما طرح داستان ها و اندیشه ها و شگردهای داستان های وی با توجه به آثار و اندیشه های دیگران نیز شکل گرفته است. روش و مبنای نظری که بتواند میزان نوآوری و ابتکار نویسنده در عین دقت در آثار دیگران را روشن سازد نظریه بررسی بینامتنی است، نظریه بینامتنیت بر این اصل استوار است که هیچ نویسنده ای بدون کمک گرفتن از متون و آثار قبل از خود نمی تواند متنی به وجود آورد و هر نویسنده و پدیدآورنده ای با توجه به متون پیشین به خلق اثری دست می زند. در پژوهش حاضر، منابع، آثار و مسائل مختلفی را استخراج کرده ایم که سیمین دانشور در سه رمان سووشون، جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان از آنها به نحوی استفاده کرده است. این سه رمان از جهاتی با هم شباهت دارند برخی شخصیت ها، اصطلاحات و مضامین داستان ها مشترک است، همچنین نویسنده از حماسه، تاریخ، فلسفه، عرفان، هنر و ... در آثارش بهره گرفته است. سیمین دانشور روحیه ها، علایق و دغدغه های زنان ایرانی را در آثارش منعکس کرده تا خواننده را با احساسات آنها بیشتر آشنا سازد. تأثیر مسائل تاریخی، اجتماعی و سیاسی در این آثار از اهمیت بالایی برخوردار است، فرهنگ عامه مخصوصاً مسائل مربوط به زنان و ضرب المثل ها به میزان بسیار بالایی در این آثار نشان داده شده اند و این موضوع بیانگر علاقه نویسنده به فرهنگ بومی و ملی ، توجه زیاد به مسائل زنان و انعکاس آنها در آثارش است. تأثیر تلمیحات مختلف به داستان های سیاووش، امام حسین(ع)، حضرت یوسف و ... همچنین داستان های کودکان قابل توجه است. دلالت-های آشکار و اشاره به اشعار و سخنان سخنورانی همچون حافظ، سعدی، مولانا، عطار نیشابوری، نیما یوشیج، خیام نیشابوری، اخوان ثالث و دیگر ادبا و نویسندگان همچون سهرودی و هجویری، همچنین آیاتی از قرآن کریم در این سه رمان قابل توجه است که در حوزه زبرمتنیت قرار می گیرد و بیشترین ابیاتی که سیمین دانشور در این سه رمان مورد استفاده قرار داده است از دیوان غزلیات حافظ می باشد همچنین اشارات فرهنگ عامه و ضرب المثل ها در رمان سووشون بسیار بیشتر از رمان های دیگر است و بیشترین دلالت در رمان جزیره سرگردانی مورد استفاده قرار گرفته است. واژگان کلیدی: بینامتنیت، جزیره سرگردانی، دلالت های آشکار، زبرمتنیت، ساربان سرگردان، سووشون، سیمین دانشور.

ساختار غزلیّات عرفانی حافظ بر طبق نظری? تودوروف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1392
  انو شیروان طاری مرادی   تیمور مالمیر

درتحلیل غزل های عرفانی حافظ،باید به این نکته توجّه داشت که در یک غزل هر سه موضوع عرفان مطرح می شود یعنی در ساختار یک غزل عرفانی هم جهان شناسی وجود داردوهم شناخت شناسی هست وسلوک عرفانی هم مطرح می شود وبه زبان دیگر عرفان به انسان ومسأل? انسان مربوط می شودوبه جایگاهی که این موجود ناشناخته در هستی دارد،واین سه موضوع از هم جدا نیست،وکل داستان در این خلاصه می شودکه معشوق تجلّی کرده واز نور تجلّی، انسان وجهان پدید آمده،واز این میان انسان بار امانت عشقی را که بین او ومعشوق بوده تقبّل کرده است.البتّه از سرنادانی،سرآخر او را از بهشت اخراج کردند وغریبانه به این جهان رسید ودر اینجا دچار غم غربت شد واکثراوقات هم دل بست? مظاهر زیبای این جهانی ودچار فراموشی، که او باید برگردد،به آن جایی که از آن آمده است.با در نظرگرفتن این موقعیّت و واقعیّت که انسان در هستی دارد ،می توان به تحلیل غزل های حافظ پرداخت وبه زبان دیگر غزل های حافظ داستان انسان است .غم او، شادی او ،آوارگی او وعشق اورا بر جسته می کند ودر این دیدگاه انسان مسافری است که بعد از سیر وسفر بر می گردد،واگر واقع بین باشیم،نمی توانیم انکار کنیم ،که به دنیا می آییم بزرگ می شویم وپیر ودر نهایت ابزارهای زندگی در این دنیا را از دست می دهیم وآماد? یک دگردیسی دیگر می شویم ورفتن وبازگشت به جایی که آمده ایم.وکار حافظ بیان این داستان به زبان رنگین هنر است،انسان که داستان خود را به این زبان می خواند،دچار شگفتی ولذّت می شود وکار هنر همین است وایشان خوب از عهده برآمده است.ومادراینجا هرسه موضوع را به به تفصیل مورد بررسی قرار می دهیم،تاشناخت دقیق به حاصل شود وما دید عرفانی را نسبت به جهان بهتر بشناسیم وبه زبان دیگر به آن چهارچوب بدهیم.در جهان شناسی عرفانی دید عارف به مقتضای جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود نسبت به دید عرفی و حتی علمی و یا فلسفی به جهان نگاهی دیگرگونه است.

تحلیل سبک سه کتاب اثر زویا پیرزاد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  زینب عقیقی   تیمور مالمیر

چکیده زویا پیرزاد در زمره ی داستان نویسان مدرن است که با چاپ چند مجموعه داستان و رمان به عنوان داستان نویسی کوشا جهت تحقّق حقوق زنان شناخته شده است منتهی روش نویسندگی و شیوه-ی پیگیری اندیشه های وی با شیوه و روش های دیگران متفاوت است. از این روی در این اثر، برای تبیین سبک نویسندگی زویا پیرزاد با نشان دادن وجه تمایز وی با نویسندگان دیگر با توجه به راهگشا بودن نظریه ی شناختی در حوزه ی سبک شناسی به تحلیل و تبیین سبک خاصّ وی پرداخته ایم تا بتوانیم چگونگی پیوند سبک و معنای متن را در سه کتاب به گونه ای تحلیل کنیم که وجه تمایز این نویسنده را با دیگران بیان کنیم و شگرد مهارتش را آشکار سازیم. جهان داستان سه کتاب که حاوی سه لایه ی جهان گفتمان، جهان متن و جهان های زیرشمول است با دو پی رفت جهان زنانه ی نویسنده و جهان خارج مشخّص شده است. این دو جهان مشترک پیوندی پنهان میان داستان هایی مجزّا برقرار کرده است. یکی از مشخّصات بارز سبک پیرزاد اعتراض خاموش فمینیستی است که با ژرف ساخت داستان ها پیوند قابل ملاحظه ای دارد. بسامد بالای واژه های متضمّن تکرار و تداوم مثل کارهای روزانه، با شگرد عملی به ستوه آوردن خواننده خستگی های روزمرّه ی زنان را می نمایاند. زنان در سه کتاب به دور از فریاد و آشوب، از وضعیّت نامناسب خود، از خستگی و محصور بودن گله دارند. همچنین بسامد بالای واژه های سرک کشیدن زنان به کوچه و خیابان نیز نشانگر این است که زن در محدوده ی خانه دچار دلتنگی شده. این فریاد زیر آب یا مبارزه ی منفی تا آنجا ادامه دارد که نویسنده تقریباً تمام شخصیّت ها را زن قرار داده و هر جا مرد هست یا روزنامه به دستش می دهد تا در حاشیه بماند و وارد داستان نشود یا دچار چرت و خواب آلودگیش می کند. از دیگر ویژگی های سبک نویسنده ی سه کتاب بهره بردن از شبکه ی تداعی است به طوری که خود را در اختیار کلمات شخصیّت ها قرار می دهد. با استفاده از تداعی جمله های بعدی، شخصیّت مورد نظر را می نویسد. مثلاً کلمه یا جمله ای هست که یاد شده و سبب خطور موضوع و خاطره ای مشابه در ذهن راوی یا شخصیّت می شود که دیالوگ های بعدی را رقم می زند و توالی زمانی روایت را برهم می زند. نویسنده با استفاده از راوی دانای کل به ذهن شخصیّت های داستان وارد می شود و همین مسأله گویای ویژگی بارز حسّ کنجکاوی مفرط زنان است. بنابر این می توان گفت زویا پیرزاد در جای جای کتابش در نوشتار و عمل سبکی زنانه در پیش گرفته و امیدها را برای بهبود وضعیّت زنان درجامعه بر می انگیزد و خواننده بدون اینکه متوجّه باشد به این احساس دست می یابد.

ساختار آثار منیرو روانی پور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  علیرضا ناصربافقی   تیمور مالمیر

«منیرو روانی پور» از نویسندگان موفق معاصر فارسی است که آثار ارزنده ای در زمینه ی ادبیات داستانی معاصر خلق کرده است. این پژوهش نشان می دهد که روانی پور به علائق اسطوره ای روی آورده است. در این راستا، ساختار رمان های اهل غرق و کولی کنار آتش را بر اساس نظریه تودوروف بررسی کرده ایم. رمان اهل غرق از برجسته ترین آثار ادبی است که به شیوه ی رئالیسم جادویی نگاشته شده است. در این رمان ضمن استخراج پی رفت ها و گزاره های داستان، پیوند طرح رمان را با ژرف ساخت آن تبیین کرده ایم. رمان اهل غرق حاوی دو روایت است؛ روایت جادویی که از 43 پی رفت، و روایت واقع گرایی که از 92 پی رفت تشکیل شده است پی رفت های داستان به شیوه ی زنجیره ای و درونه گیری با هم ترکیب شده اند. نویسنده روش سور رئالیستی را برای نقل روایت داستان انتخاب کرده است تا با این طرح، گذشته و آینده را به هم بپیوندد و ضمن نقد سیاست های کهن، استعمار نو و مجریان آن، ختم گذشته و ضرورت دگرگونی را نشان دهد. در رمان کولی کنار آتش دغدغه ی اصلی نویسنده نشان دادن وضعیت زنان است اما با نوعی بهادری و ماجراجویی لیکن نه در پهنه ی جامعه بلکه بر تابلو و نوشته، آن هم نه دست به دست بلکه نقشی بر دیوار تا نشان دهد زن و زندگی او در یک چهاردیواری محصور است. نام شخصیّت ها با شیوه ی روایت و طرح کتاب تناسب دارد؛ شخصیّت اصلی داستان با نام آینه همچون آینه ای است که می توان وضعیّت زنان و آینه های دیگر را در آن دید. مطالب کتاب دو بخش است؛ بخشی درون گیومه و بخشی دیگر خارج از گیومه ها. موارد داخل گیومه، گفتگوی راوی و شخصیّت های درون تابلوها است و خارج از گیومه، توصیف تابلوها و تماشا و برپایی نمایشگاه تابلوها است، راوی نیز به سبک روایت پسامدرن میان این دو بخش در تردّد است بدین ترتیب، داستان حاوی سه پی رفت است. پی رفت اول؛ تماشا و توصیف تابلوها (تابلوخوانی) است که حاوی44 تابلو است. پی رفت دوم؛ تصویر یا گفتگوی راوی و شخصیّت های درون تابلوهای پی رفت اول است. پی رفت سوم نیز مربوط به تردّد راوی بین دو پی رفت پیشین است. متناسب با این شیوه ی روایی، ترکیب پی رفت های داستان عمدتاً به شیوه ی درونه گیری است.

بررسی تأویل های شارحان حافظ بر اساس ساختار منسجم غزلیات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  ماریا امانی   تیمور مالمیر

چکیده دیوان حافظ محبوب­ ترین و مشهورترین اثری است که تا کنون در ایران منتشر شده­است. حافظ برای همه گروه­های مردم با سطوح فکری و باورهای گوناگون سخن می­گوید و نه تنها منکر و مخالفی قابل اعتنا ندارد بلکه محبوب عامه نیز هست.لذا می بینیم او توانسته است برای بیشتر افراد با ظرفیت­های ذهنی و فکری گوناگون سخن بگوید. هر صاحب نظری در ­می ­یابد که شعر حافظ و هر غزل او با داشتن ویژگی­ هایی که دارد­ می­ تواند مورد پذیرش دیدگاه­ های گوناگون قرار گیرد و هر طایفه ­ای با داشتن هر مشرب فکری آن را بپسندد و بیت مورد علاقه­ اش را در یک غزل و غزل دلخواهش را در دیوان حافظ بیابد، خواه (صوفی و عارف) باشد یا (عاشق و شیدا)، خواه (مست و خراباتی) باشد یا (سلیم و روحانی)؛ به همین دلیل بر دیوان این شاعر بزرگ بیشتر از شاعران دیگر شرح و تفسیر نوشته­ اند که اغلب دچار تفسیر به رای و تأویل­ های نا به­ جا شده­ اند و با دیدی که به شاعر دارند شعر او را تفسیر نموده­ اند؛ یعنی شاعر مقدم بر شعر شده­ است. و چون حافظ را یک عارف پنداشته­ اند، تفسیرهای عرفانی غزل او بیشتر است. علاوه بر آن این تأویل ­ها نشأت گرفته از اعتقاد به نظریه «عدم انسجام در غزل حافظ» است؛ زیرا شعر حافظ درعین انسجام ساختاری، ظاهری پاشان و گسسته دارد؛ برخی منکران، به اعتبار این ظاهر بـر حـافظ خرده می گرفتند که هر بیتش سخنی مجزاست؛ برخی نیز برای بی اعتبار کردن حرف اصلی حافظ، ابیـات او را از هم تفکیک می کردند تا از زهر انتقادهای وی بکاهند؛ لیکن در دوره معاصر، بدون توجه بـه ایـن سـابقه تـاریخی استق?ل ابیات را هنر حافظ شمرده اند و در پی توجیه آن با شرایط روزگار شاعر یا پیروی از اسلوب قرآن پرداخته ­اند. در این تحقیق با طبقه بندی تأویل­ ها و بررسی مبنای تأویلی شارحان، توجه به انسجام ساختاری و درونی به عنوان راهی برای گریز و پرهیز از تأویل و تفسیر به رای و شناخت شعر و هنر برجسته این شاعر بزرگ، معرفی می­ گردد.

نقش عناصر عاشقانه در غزلیات رندانه حافظ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  خدیجه انگزی   تیمور مالمیر

حافظ شیرازی در زبان فارسی، شاعری صاحب سبک و تأثیرگذار است؛ درباره¬ی شعر او از زمان¬های نزدیک به دوره¬ی حیات او و پس از آن، به تفصیل و گاه با اختلاف نظر بسیار سخن گفته¬اند. ولی هنوز هم این شبهات برطرف نشده، در پژوهش حاضر، غزلیات رندانه حافظ که در آن¬ها عناصر عاشقانه مطرح شده است ، بر اساس روش تحلیلی- توصیفی بررسی شده است. این غزل¬ها بدون در نظر گرفتن رندی حافظ و همچنین اعتقاد به عد م انسجام غزل¬ها، به ظاهر عاشقانه هستند و شارحان دیوان حافظ به تأویل¬های بی¬وجه روی آورده اند در حالی که اگر رندی حافظ را درک کرده باشیم پی می¬بریم که ساختار کاملاً منسجم و هدف حافظ مبارزه با ریای شخصیت¬های به ظاهر صالح جامعه می¬باشد، نه بیان مسائل عاشقانه. و این که حدود 59 درصدغزل¬های حافظ رندانه است. نشان می¬دهد که مهم¬ترین مشخصه حافظ رندی است.

نقش علامت تعلیق در روایتگری داستان های مجموعه داستان آبی ماورای بحار از شهریار مندنی پور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  ساسان مصری   تیمور مالمیر

چکیده: آبی ماورای بحار مجموعه داستانی است موفق، از شهریار مندنی پور شامل یازده داستان و یک موخره،و موضوع آن حادثه یازده سپتامبر و تاثیر آن می باشد. مندنی پور این یازده داستان را به شیوه پسامدرن نوشته و در آن برای جذابیّت کلام به صورت گسترده از علامت تعلیق یا سه نقطه (...). بهره گرفته. با بررسی این اثر شاهد آن بودیم که کاربرد علامت تعلیق در این کتاب بخشی از ساخت داستان و خلاقیّت هنری نویسنده است.که تلاش می کند با ایجاد پیوند بین زبان و ساختار روایت، این ژرف ساخت را از نظر دور سازد و این کار را در داستان به وسیله ی علامت تعلیق انجام داده است. هدف پژوهش حاضر شناخت و معرفی سبک و اندیشه و طرح های نویسنده است. برای این کار نخست مواردی را استخراج کردیم که علامت تعلیق در آن به کار رفته است آن گاه براساس نقش معنایی علامت های تعلیق به طبقه بندی معنایی آن ها و تحلیل داستان ها پرداختیم.پس از بررسی کل کتاب روشن شد علامت تعلیق یک کلیشه ی نگارشی خاص نیست بلکه مندنی پور از آن برای کاربرد های گوناگونی استفاده کرده که ما آن را در سه گروه معنایی کلی طبقه بندی کردیم: 1.روایتگری2.ایجاز3.تصویری ساختن حالت شخصیت ها،محیط ها، تصاویر و رفتارشخصیت-های داستان ها.در پایان به این نتیجه رسیدیم که ازبین 971 علامت تعلیق به کار گرفته شده ی کل کتاب 235 عدد آن به روایتگری داستان می پردازد که 5/24% را در بر میگیرد.تعداد 241 علامت تعلیق به ایجاز پرداخته شده که 5/24% راشامل میشود و 495 علامت تعلیق نیز برای تصویرسازی آمده که 51% علامت های تعلیق کتاب را در بر می گیرد. کلید واژه: آبی ماورای بحار، نقش معنایی، علامت تعلیق، روایت پردازی،پسامدرن.

تصحیح و تعلیق نسخه ی خطّی کتابت قرن دهم به قلم پیر حسین کاتب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  سمیه صالحی   تیمور مالمیر

جُنگ یا مجموعه اشعار نفیسی به خطّ پیر حسین کاتب شیرازی به شماره ی3667 با تاریخ کتابت (942.ه‍) در کتابخانه ملّی ملک، نگهداری می شود، که حاوی اشعار برگزیده، از حدود یکصد شاعر زبان فارسی است، از شاعران مشهور نظیر حافظ و سعدی گرفته تا برخی شاعران گمنام که دیوان شعری از آنان برجای نمانده است. در این رساله، نسخه ی مذکور را ضمن بازخوانی با برخی نسخه-های خطّی و چاپی موجود مقابله کرده ایم. حاصل مقابله و تصحیح این جُنگ ما را در تصحیح اشعار شاعرانی همچون سعدی و حافظ یاری می نماید، که اختلاف نسخه ها در آن زیاد است، در عین حال در مواردی که نسخه ها افتادگی یا جابه جایی دارند، نیز این جُنگ می تواند مصحح را یاری کند.

تبیین اندیشه های سیاسی و اجتماعی کلیله و دمنه بر اساس دلالت های فضایی (نشانگر های تنظیم فاصله)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  چنور زاهدی   پارسا یعقوبی

رسالت اصلی بسیاری از متون ادبی رواج اندیشه های سیاسی، اخلاقی و عرفانی است کتاب کلیله و دمنه از جمله متون سیاسی است که زبان ادبی- تمثیلی و زمینه اخلاقی داستان ها ، مخاطب را از درک شفاف اندیشه های نهفته در آن، باز می دارد.این کتاب حاوی اندیشه ی سیاسی ایرانشهری است که.رعایت سلسله مراتب به مثاب? حفظ عدالت، اصلی ترین مفهوم و مشخصه ی آن است یکی از راههای درک این اندیشه در متون ادبی ، توجه به دلالت های فضایی متن است که حاوی فاصله و جهت است

گردآوری و بررسی داستان های لرستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  زهره رحمتی   تیمور مالمیر

چکیده ندارد.

ساختار شناسی قصه های عامیانه درباره فردوسی و شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1383
  هادی دهقانی یزدلی   تیمور مالمیر

چکیده ندارد.

ساختار سیاسی شاهنامه فردوسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  محمود علی اصغری   تیمور مالمیر

چکیده ندارد.

بررسی متناقض نما در آثار عطار نیشابوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1383
  خاور قربانی   تیمور مالمیر

چکیده ندارد.

نقد و تحلیل محتوایی شعر عاشورایی پس از انقلاب اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  رضا بابایی پور   محمد ایرانی

شعر عاشورایی پس از انقلاب اسلامی به عنوان یک نوع ادبی، در ادبیات این دوره، گستردگی فراوانی یافته است به گونه ای که اکثر شاعران انقلاب در این «طرز معنایی» دارای شعر هستند. در این تحقیق کوشیده ایم با مطالعه ی اشعار عاشورایی ده تن از شاعران «ویژه سرا»ی عاشورایی دوره انقلاب و پس از آن - که عبارتند از : غلامرضا سازگار، سیدرضا موید، محمد جواد غفورزاده، محمدعلی مجاهدی، ژولیده نیشابوری، علی انسانی، احد ده بزرگی، محسن حافظی، حسن حسینی و احمد عزیزی- مفاهیم و مباحث غالب و مطرح در شعرشان را شناسایی و استخراج نماییم؛ سپس با توجه به داده های به دست آمده که در فصل دوم این تحقیق در دو بخش «شخصیتها» و «مفاهیم» آمده اند؛ در جستجوی عوامل موثر در ایجاد این موضوعات برآمده ایم. پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک عامل مثبت و تاثیرگذار و همچنین «کتب مقتل» که در حکم آبشخورهای فکری شاعران عاشورایی هستند به عنوان عامل منفی و تحریف ساز معرفی شده اند . سپس با توجه به «قرائت» های موجود درباره ی حادثه ی عاشورا و معیارها و باید و نبایدهایی که صاحبنظران در مورد شعر عاشورایی قائل شده اند، مفاهیم تحلیل شده اند. «بیان مظلومیت» بیشترین حجم اشعار عاشورایی را شامل می شود و غلبه ی بُعد «سوگ» و «مرثیه» همچنان بر فضای شعر عاشورایی حاکم است ؛ در پایان نمونه هایی از کاستی ها و کمالات شعر عاشورایی آورده شده است.

بررسی سبک شناختی دیوان همام تبریزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  شهین گیشکی   نجم الدین جباری

پژوهش حاضر به بررسی سبک شناختی اشعار همام تبریزی – شاعر قرن هفتم هجری - پرداخته است ؛ با توجّه به بسامد بالای خصابص زبانی، ادبی و فکری اشعار سبک عراقی در دیوان وی، باید گفت : همام از جمله شاعران خوش قریحه ی سبک عراقی است که متأسفانه جامعه ی ادبی کمتر با اشعار وی آشناست، علاوه بر این، اشعار همام، حائز خصوصیّات منحصر به فردی است که به شعر وی « تشخّص سبکی» بخشیده است به خصوص رویکرد عرفانی و بهره گیری از مضامین عارفانه لطف خاصّی به اشعارش داده است. در این اثر تلاش بر این بوده است، که اشعار همام تبریزی چه از لحاظ تعلق شعری او به سبک عراقی (سبک دوره ای) و چه از لحاظ ویژگی های خاصّ شعری شاعر (سبک شخصی) بررسی شود.

بررسی سبک شناختی دیوان همام تبریزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  شهین گیشگی   نجم الدین جباری

پژوهش حاضر به بررسی سبک شناختی اشعار همام تبریزی – شاعر قرن هفتم هجری - پرداخته است ؛ با توجه به بسامد بالای خصابص زبانی، ادبی و فکری اشعار سبک عراقی در دیوان وی، باید گفت : همام از جمله شاعران خوش قریحهی سبک عراقی است که متأسفانه جامعهی ادبی کمتر با اشعار وی آشناست، علاوه بر بخشیده است به « تشخّص سبکی » این، اشعار همام، حائز خصوصی هات منحصر به فردی است که به شعر وی خصوص رویکرد عرفانی و بهرهگیری از مضامین عارفانه لطف خاصه ی به اشعارش داده است. در این اثر تلاش بر این بوده است، که اشعار همام تبریزی چه از لحاظ تعلق شعری او به سبک عراقی (سبک دورهای) و چه از لحاظ ویژگیهای خاصه شعری شاعر (سبک شخصی) بررسی شود.

بررسی آمیختگی اسطوره و تاریخ در بخش میانی شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  محمد دست برز   تیمور مالمیر

شاهنامه به دو بخش اسطوره ای و تاریخی تقسیم می شود. دوره اساطیری از ابتدای شاهنامه تا پایان عهد کی خسرو است و بخش تاریخی شاهنامه از پادشاهی اسکندر تا پایان کار ساسانیان را در بر می گیرد. چون خط آغاز و پایان دوره ها در شاهنامه کاملاً مشخص نیست فاصله این دو دوره را دوره آمیختگی می نامیم. این دوره شامل مسائل پایان کار کی خسرو تا پادشاهی دارای دارایان است.در این بخش که دوره میانی شاهنامه نامیده می شود، سعی شده است سنت های سیاسی همچون کین خواهی، پیوند دین و دولت، اصالت تخمه و نژاد، رابطه بین شاه و پهلوان، فرد گرایی ،کارکرد و الگوی شخصیت های بخش میانی، بررسی گردد، تفاوت و شباهت آن ها با دوره های قبل و بعد سنجیده شود. این کار برای تشخیص دوره های شاهنامه و چگونگی آمیختگی اسطوره و تاریخ در بخش میانی صورت گرفته است. شخصیت های این دوره در عین اسطوره ای بودن، کارکردی تاریخی دارند. جانشینان کی خسرو هر چه از او دور می شوند به تاریخ نزدیک تر می شوند. در این پژوهش با بررسی تحولات ادبیات حماسی و تفاوت آنها با متون دینی به این نتیجه می رسیم که هر کدام کارکردی متفاوت دارند. حوادث و ماجراهای پیرامون اشخاص در حالی که گسترده تر می شوند، رنگ و بوی هر زمان نیز در آن ها منعکس می گردد. روایات درباره گشتاسپ، ارجاسب تورانی و اسفندیار در شاهنامه نسبت به آثار قبلی گستردگی بیشتری دارد. در این تحقیق سعی شد ه است تا آمیختگی اسطوره و تاریخ در دوره میانی بررسی گردد و حد و مرز مشخصی بدان ها داده شود.