نام پژوهشگر: سید حسن زالی

تاثیر عملیات احیای بیولوژیک بر پوشش گیاهی و خصوصیات خاک (مطالعه موردی زیر حوزه رودخانه کبیر سوادکوه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1389
  فاطمه دهقان   جمشید قربانی

امروزه وجود تخریب در اکوسیستم های مرتعی موجب شده تا اجرای عملیات های احیای در اولویت قرار گیرد. درک فرآیند های اکولوژیکی ناشی از این عملیات ها و بررسی میزان موفقیت احیایی آنها بسیار اهمیت دارد. این مطالعه به بررسی اثر عملیات احیای بیولوژیک اجرا شده در منطقه ملرد زیر حوزه رودخانه کبیر سوادکوه پس از گذشت هفت سال از اجرای آن بر پوشش گیاهی و خاک پرداخته است. بدین منظور نمونه برداری از پوشش گیاهی و خاک در تیپ های مختلف در مناطق تحت عملیات احیا و شاهد انجام گردید. داده های خاک و پوشش گیاهی برای ارزیابی پاسخ گونه های گیاهی و گروه های کارکردی به اجرای عملیات احیا در مقیاس کل منطقه احیا شده و شاهد و همچنین در مقیاس سه تیپ داخل منطقه احیا (علفزار، مشجر و دیم زار) مورد آنالیز قرار گرفتند. همچنین برای ارزیابی اثرات اجرای عملیات احیا بر کل پوشش گیاهی از آنالیز های چند متغیره استفاده گردید. مقایسه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در کل مناطق احیا و شاهد نشان داد که میانگین درصد رطوبت اشباع خاک در منطقه احیا به طور معنی داری بیشتر از شاهد و میانگین درصد شن در منطقه شاهد به طور معنی داری بیشتر از احیا بوده است. همچنین مقایسه این خصوصیات در سه تیپ موجود در منطقه احیا شده اختلاف معنی داری را در میزان درصد شن، درصد سیلت، مقدار پتاسیم و هدایت الکتریکی نشان دادند. مقایسه پوشش گیاهی در مناطق احیا و شاهد حضور 35 گونه مشترک بین مناطق شاهد و احیا، 31 گونه منحصر به منطقه احیا و 6 گونه منحصر به منطقه شاهد را نشان داد. 13 گونه گیاهی، 5 تیره و برخی از گروه های کارکردی پاسخ های معنی داری را به انجام عملیات احیا در منطقه نشان دادند. انجام عملیات احیا به طور معنی داری افزایش تولید پهن برگان علفی، گندمیان و تولید کل را در پی داشته است. مقایسه تولید در داخل سه تیپ منطقه احیا نشان داد که تولید پهن برگان علفی به طور معنی داری در تیپ علفزار و دیم زار بیشتر از مشجر می باشد. کلیه شاخص های تنوع و غنای محاسبه شده در منطقه احیا به طور معنی-داری بیشتر از منطقه شاهد بودند. آنالیز rda نشان داد که ترکیب گیاهی منطقه تحت تاثیر عملیات احیا بوده است به طوری که گونه های درختچه ای تیپ مشجر کمترین و گونه های پهن برگ و یک ساله ها بیشترین پاسخ را به انجام عملیات احیا در منطقه داده اند. آنالیز cca، وجود خاک غنی تر مناطق احیا نسبت به شاهد و پراکنش گونه ها را در تیپ های مختلف و عوامل خاکی موثر بر آنها را نشان داد. به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که عملیات احیاء بیولوژیک انجام شده در منطقه بعد از گذشت 7 سال تاثیر مثبتی بر روی درصد تاج پوشش، ترکیب گیاهی، تنوع و تولید داشته است و بر خصوصیات خاک تاثیر چندانی نداشته است.

مطالعه ارتباط بین ویژگیهای خاک و عوامل فیزیوگرافیک با توزیع جوامع گیاهی (مطالعه موردی: مراتع ییلاقی بهرستاق هراز)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1389
  مرضیه محسن نژاد اندواری   سید حسن زالی

چکیده هدف نهایی همه ی اکولوژیست ها حفظ ثبات اکوسیستم ها می باشد، که این مهم جز با حفظ تنوع بیولوژیک میسر نمی شود. جوامع گیاهی به عنوان تولیدکنندگان اولیه، حافظان تنوع بیولوژیک زیستگاه های طبیعی هستند. در نتیجه به منظور مدیریت اکوسیستم و ارزیابی تنوع زیستی در مقیاس وسیع، انجام مطالعات در قسمت پراکنش جوامع گیاهیً ضروری به نظر می رسد. تحقیق حاضر در مراتع ییلاقی بهرستاق از توابع شهرستان آمل و در بخشی از حوزه آبخیز هراز استان مازندران انجام پذیرفت. نمونه برداری پوشش گیاهی در واحد های کاری همگن و در امتداد 28 ترانسکت انجام گرفت. در طول هر ترانسکت 5 پلات 1 متر مربعی در منطقه مستقر و در هر پلات درصد تاج پوشش به تفکیک گونه ها ثبت گردید. همچنین در هر واحد کاری همگن 1 تا 3 نمونه خاک برداشت و خصوصیات توپوگرافی ثبت شد. برای تعیین زیر اجتماعات گیاهی از آنالیز خوشه ای استفاده شد و فاکتور های محیطی اندازه گیری شده شامل عوامل خاکی و توپوگرافی با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه در کلیه ی زیر اجتماعات مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس به منظور بررسی همبستگی پوشش گیاهی با عوامل محیطی از آنالیز چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل از آنالیز خوشه ای حضور 9 زیر اجتماع گیاهی را در منطقه نشان داد. به جز فاکتور نسبت سدیم قابل جذب، بقیه ی عوامل محیطی بررسی شده، اختلاف معنی داری را بین زیر اجتماعات گیاهی نشان دادند. نتایج حاصل ازروش های آنالیز چند متغیره، حاکی از وجود ارتباط معنی دار بین عوامل محیطی (خاکی و توپوگرافی) و جوامع گیاهی می باشد. عوامل خاکی و توپوگرافی حدود 30% از تغییرات پوشش گیاهی را تفسیر نموده اند. همچنین نتایج نشان داد که نقش عوامل خاکی بیشتر از توپوگرافی بوده است. واژه های کلیدی: آنالیز خوشه ای، آنالیز چند متغیره، جوامع گیاهی، بهرستاق، استان مازندران.

برآورد میزان تولید و پراکنش بذر گیاهان مرتعی در علفزار منطقه سرخ آباد سوادکوه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1390
  جاسم یوسفی   جمشید قربانی

ترکیب پوشش گیاهی و پویایی آن در اکوسیستم های مرتعی به میزان تولید بذر گونه ها و همچنین پراکنش آنها بستگی دارد. برای درک بسیاری از تغییرات ایجاد شده در پوشش گیاهی نیاز به شناسایی ترکیب گیاهی سایر منابع گونه ای نظیر بانک بذر و بارش بذر می باشد. هدف از این تحقیق برآورد میزان تولید بذر گیاهان مرتعی و پراکنش آنها در علفزار منطقه سرخ آباد سوادکوه در استان مازندران می باشد. نمونه گیری از پوشش گیاهی به صورت برآورد درصد تاج پوشش گونه ها در 80 پلات یک مترمربعی در امتداد 8 ترانسکت به صورت تصادفی- منظم انجام شد. نمونه های خاک از دو عمق صفر تا 5 و 5 تا 10 سانتی متری برداشت و سپس در گلخانه کشت تا گونه های بانک بذر خاک شناسایی شوند. در طول فصل رویش بذرهای رسیده گیاهان از منطقه جمع-آوری و سپس شناسایی و شمارش شدند. برای این بذرها برخی خصوصیات نظیر شکل بذر، وزن هزار دانه، درصد جوانه زنی و رنگ بذر در آزمایشگاه تعیین شدند.جهت نمونه گیری از بذور پراکنش یافته از گلدانهای پلاستیکی به عنوان تله بذر استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در مجموع 144 گونه در چهار منبع گونه ای حضور داشتند. تعداد 95 گونه در پوشش گیاهی، 77 گونه در بانک بذر خاک، 16 گونه در پراکنش بذر و 18 گونه در تولید بذر یافت شدند. 2/4 درصد از گونه ها در هر چهار منبع گونه ای، 8/2 درصد از گونه ها در سه منبع گونه ای، 6/27 درصد از گونه ها در دو منبع گونه ای،2/65 درصد گونه ها تنها در یک منبع گونه ای حضور داشتند .میانگین تولید بذر علفزار منطقه 296 بذر در متر مربع معادل 296000 بذر در هکتار و میزان پراکنش بذر در منطقه 275 بذر در متر مربع برآورد شد.همچنین میانگین بانک بذر خاک برابر 2623 بذر در متر مربع خاک بوده است. ویژگی های ظاهری بذرها نشان داد که بذر بیشتر گونه ها در تولید بذرسبک، کوچک با شکل کشیده و به رنگ روشن بوده اند. از نظر غنا و تنوع گونه ای بین چهار منبع گونه ای اختلاف معنی داری وجود داشت که بانک بذر خاک از غنا و تنوع گونه ای بالاتری نسبت به سایر منابع گونه ای برخوردار بوده است.نتایج حاصل از آزمون منتل بر مبنای شاخص سورنسون نشان داد که تنها بین ماتریس فاصله ای حاصل از داده های پوشش گیاهی و ماتریس فاصله ای مربوط به بانک بذر همبستگی معنی داری وجود دارد. به طور کلی نتایج نشان داد که بیشترین تولید بذر مربوط به تیره گندمیان بوده است. اگرچه گونهstachysbyzanthinaاز تیره نعناع نیز تولید بذر خوبی داشته است که آگاهی از این مسئله در مدیریت مراتع منطقه اهمیت دارد. چون نشان دهنده احتمال افزایش این گیاه در منطقه خواهد بود.

تغییرات ترکیب و مقدار بانک بذر خاک در طول فصل رویش (مطالعه موردی: علفزارهای سرخ آباد سوادکوه استان مازندران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1390
  سارا حشمتی   جمشید قربانی

چکیده بخش مهمی از تنوع گونه ای در اکوسیستم مرتعی به صورت ذخیره بذر گیاهان در خاک است. این منبع گونه ای می تواند در هر سال و بین سال های مختلف تغییر نماید. این تغییرات می تواند تغییر در پوشش گیاهی را به همراه داشته باشد. هدف از این تحقیق شناسایی تغییرات ترکیب گونه ای و مقدار بذر گونه ها در بانک بذر خاک در طول فصل رویش بوده است. همچنین میزان شباهت پوشش گیاهی و بانک بذر خاک در طول فصل رویش مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه در بخشی از علفزارهای کوهستانی منطقه سرخ آباد سوادکوه در استان مازندران انجام شد. پوشش گیاهی و بانک بذر خاک در امتداد هشت ترانسکت 200 متری با استقرار 80 پلات یک متر مربعی نمونه گیری شدند. برای پوشش گیاهی در هر پلات درصد پوشش تاجی هر گونه برآورد گردید. نمونه گیری پوشش گیاهی در اردیبهشت، تیر، مرداد و مهر صورت پذیرفت. در چهار زمان (اسفند، اردیبهشت، مرداد و مهر) نمونه گیری بانک خاک در دو عمق صفر تا 5 و 5 تا 10 سانتی متری خاک انجام و ترکیب و مقدار بانک بذر به روش جوانه زنی در گلخانه تعیین گردید. نتایج نشان داد که در مجموع 94 گونه در پوشش گیاهی و 76 گونه گیاهی در بانک بذر خاک در طول فصل رویش شناسایی شدند که از این تعداد تنها 34 گونه بین این دو منبع گونه ای مشترک بودند. پوشش گیاهی به طور معنی داری از غنا و تنوع گونه ای بیشتری نسبت به بانک بذر خاک برخوردار بوده است. به ترتیب 42، 58، 52 و 55 گونه در بانک بذر اسفند، اردیبهشت، مرداد و مهر حضور داشتند. 4 گونه تنها در بانک بذر اسفند، 8 گونه منحصراً در بانک بذر اردیبهشت، 2 گونه تنها در بانک بذر مرداد و 3 گونه فقط در بانک بذر مهر بودند. بانک بذر خاک در انتهای فصل رویش (مرداد و مهر) نسبت به ماه های دیگر به طور معنی داری از تراکم بذر بیشتری برخوردار بوده است. تنوع و غنای گونه ای در بانک بذر خاک نیز در طول فصل رویش به طور معنی داری افزایشی یافت. همچنین این شاخص ها به طور معنی داری در عمق صفر تا 5 سانتی متری نسبت به عمق دوم خاک بیشتر بودند. بانک بذر 20 گونه گیاهی به طور معنی داری در طول فصل رویش تغییر نمود. این تغییرات به صورت افزایشی، کاهشی یا نوسانی بوده است. تشابه پوشش گیاهی و بانک بذر خاک نشان داد که بانک بذر اسفند با پوشش گیاهی تیر و مرداد، بانک بذر مرداد با پوشش گیاهی مرداد و بانک بذر مهر با پوشش گیاهی اردیبهشت رابطه معنی داری داشتند. بیشترین تشابه برای حالتی بوده که از کل داده های پوشش گیاهی و کل داده های بانک بذر خاک در طول فصل رویش استفاده شده بود. در آنالیز چند متغیره بانک بذر مرداد و مهر از نظر مقدار و ترکیب گونه ای شباهت بیشتری با یکدیگر داشتند.

بررسی ترکیبات مواد موثره و اسانس گیاه پیرو ( juniperus communis ) در مراتع ییلاقی هزارجریب بهشهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  سیدجابر نبوی کارکمی   سید حسن زالی

در نظر گرفتن ویژگی های محیطی محل رویش گیاه در طبیعت می تواند بر میزان و کیفیت مواد موثره و اسانس گیاهان تاثیر داشته باشد. گیاه پیرو با نام علمی juniperus communis گیاهی است همیشه سبز که بومی اروپا بوده و متعلق به تیره سرو است. این گیاه اسانس دار از مهمترین گیاهان رویشگاه های کوهستانی ایران به شمار می رود و تنها گونه از ارس بوده که در مناطق نیمکره شرقی و همچنین در نیمکره غربی پراکنش دارد. در این تحقیق به بررسی ترکیبات مواد موثره و اسانس سرشاخه و مخروط این گیاه در چهار رویشگاه مراتع ییلاقی هزارجریب بهشهر پرداخته شد. در هر رویشگاه در طول یک ترانسکت 100 متری به فواصل 30 متر از سه نقطه به طور تصادفی از پایه-های مورد نظر سرشاخه و مخروط گیاه جمع آوری شدند. سپس نمونه ها در هوای آزاد تحت سایه خشک گردیدند. اسانس گیاه به روش تقطیر با آب توسط دستگاه کلونجر جمع آوری و عصاره نیز با استفاده از روش استخراج با متانول جمع آوری شد. جهت شناسایی ترکیبات از دستگاه کروماتوگرافی گازی – طیف سنج جرمی (gc/ms) استفاده شد. جهت بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و ارتباط آنها با کمیت و کیفیت مواد موثره و اسانس نیز خاک مجاور گیاه تا عمق 30 سانتیمتری نمونه برداری شد. در مجموع 66 ترکیب در اسانس سرشاخه، 63 ترکیب در اسانس مخروط، 41 ترکیب در عصاره سرشاخه و 31 ترکیب نیز در عصاره مخروط شناسایی شد. برخی ترکیبات در مخروط و سرشاخه انحصاری بودند و میان برخی ترکیبات عصاره و اسانس سرشاخه و مخروط نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که رویشگاه اثر معنی داری را بر روی بازده وزنی اسانس سرشاخه و مخروط داشته است و با افزایش ارتفاع در چهار رویشگاه این پارامتر به صورت معنی داری افزایش یافت. از مجموع ترکیبات اسانس سرشاخه، فقط citronellol تحت تاثیر رویشگاه بوده است اما رویشگاه اثر معنی داری را برترکیبات ?-pinene، ?-terpinene، ?-terpinolene و ?-elemen موجود در اسانس مخروط داشته است. ترکیبات phthalate diethyl و ?-thujene در عصاره سرشاخه و ?-bisabolol در عصاره مخروط به طور معنی دار تحت تاثیر رویشگاه بودند. همچنین نتایج حاکی از وجود همبستگی معنی دار میان برخی عناصر خاک و ترکیبات اسانس و عصاره گیاه مورد مطالعه بوده است.

بررسی جذب عناصر سنگین (سرب) و مکانیسمهای مقاومت دو رقم کلزا(brassica napus l.cv. hyola 401,cv. pf 7045.91)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1383
  ملیحه خانلریان خطیری   رضا حاجی حسینی

بنابر نتایج حاصل از این پژوهش، سرب در هر دو رقم باعث کاهش درصد جوانه زنی شد . سرب در هر دو رقم باعث کاهش پارامترهای رشد گردید . محتوای پروتئین ریشه، پرولین، فعالیت کاتالازی وپراکسیدازی و انباشتگی یون سرب در ریشه و اندام هوایی هر دو رقم با افزایش غلظت سرب محلول غذایی، افزایش یافت. فقط در غلظت سرب زیاد، کاهش معنی داری در فعالیت پراکسیدازی ریشه رقم pf مشاهده شد . محتوای کلسیم و آهن در ریشه و اندام هوایی، کلروفیل a و b ، نسبت کلروفیل a به کل کلروفیل در هر دو رقم با افزایش غلظت سرب محلول غذایی کاهش یافت . با توجه به نتایج پژوهش حاضر رقم pf در مرحله جوانه زنی نسبت به سرب بردبارتر از رقم hyola بود. در مرحله رویشی رقم hyolaبردبارتر از رقم pfبود.

بررسی غنا و تنوع گونه ای بانک بذر خاک در علفزار منطقه سرخ آباد سوادکوه استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  سمانه نظری   سید حسن زالی

بانک بذر خاک بخشی از تنوع زیستی بوده و توجه به این منبع ذخیره ای نقش مهمی در احیای تنوع زیستی اکوسیستم های طبیعی خواهد داشت. هدف از این تحقیق شناسایی ترکیب گونه‏ای و مقدار بذر موجود در خاک و مقایسه آن با پوشش گیاهی در بخشی از علفزار های ییلاقی منطقه سرخ آباد سوادکوه در استان مازندران می باشد. پوشش گیاهی و خاک در امتداد 14 ترانسکت و در پلات های یک متر مربعی اندازه گیری شد. نمونه گیری بانک بذر خاک در دو عمق 0 تا 5 و 5 تا10 سانتی متری خاک انجام و ترکیب و مقدار بانک بذر به روش جوانه زنی در گلخانه تعیین گردید. داده های پوشش گیاهی برای ارزیابی پاسخ انفرادی گونه های گیاهی و گروه های کارکردی به چرای دام مورد آنالیز قرار گرفتند. همچنین برای ارزیابی اثرات چرای دام بر کل پوشش گیاهی و بانک بذر خاک از آنالیز های چند متغیره استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که تعداد 50 گونه گیاهی در بانک بذر خاک و 94 گونه در پوشش گیاهی سطحی زمین وجود دارند. تنها 9 گونه گیاهی بین بانک بذر و پوشش گیاهی سه منطقه مشترک بودند. نتایج تحقیق نشان داد که 62 و 20 گونه گیاهی به ترتیب در پوشش گیاهی و بانک بذر خاک منطقه کلید دیده شدند که در منطقه بحرانی این تعداد 40 و 14 و در منطقه مهاجم 50 و 16 گونه بود. پوشش گیاهی از تنوع و غنا بیشتری نسبت به بانک بذر برخوردار بود. بنابراین عدم تشابه بین پوشش گیاهی و بانک بذر خاک مشاهده گردید. نتایج حاصل از آزمون t برای شاخص های غنا و تنوع گونه ای نشان داد که به جز شاخص منهینیک بقیه شاخص ها به طور معنی دار تحت تاثیر عمق خاک قرارگرفتند. عمق خاک اثر معنی داری بر ترکیب گونه ای بانک بذر خاک داشته به طوری که بیشتر بذرها در لایه سطحی خاک مشاهده شدند.

بررسی گیاه مردم نگاری گیاهان خودروی مراتع ییلاقی مازندران (مطالعه موردی: نمارستاق، شهرستان آمل)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  عاطفه حیدری   قدرت اله حیدری

این مطالعه با هدف شناسایی گیاهان از مراتع ییلاقی نمارستاق در استان مازندران، و مطالعه دانش بومی مردم محلی در ارتباط با گیاهان و عوامل موثر بر آن انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، پس از شناسایی فلور منطقه و تفکیک گیاهان، به جمع آوری اطلاعات توسط مصاحبه های حضوری و با ارائه پرسشنامه به تعداد 214 نمونه، پرداخته شد. با توجه به فلور غنی منطقه، تحقیقات گسترده روی شناخت و چگونگی استفاده از گیاهان دارویی مرتعی کمک شایانی به صنعت داروسازی می نماید. با توجه به فاکتورهای موثر در میزان شناخت گیاهان دارویی توسط مردم بومی و محلی، در این مطالعه شغل، سن، جنسیت و میزان سواد در نظر گرفته شد. برای بررسی روابط بین هر یک از متغیر ها با میزان دانش بومی با توجه به ماهیت داده ها از آزمون های پیرسون، کندال تائو b و آزمون های ناپارمتری کروسکال والیس و من ویتنی استفاده گردید. برای بررسی اثر گروه های سنی بر میزان دانش بومی از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شده و مقایسه میانگین از طریق آزمون دانکن صورت پذیرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که از 119 گونه شناسایی شده در منطقه 71 گونه متعلق به 67 جنس و 33 تیره گیاهی دارای کاربرد دارویی نزد مردم محلی منطقه بوده است. و در این بین تیره آفتابگردان با 12 گونه (21/16 درصد)، تیره نعنائیان با 10 گونه (51/13 درصد) و تیره گل سرخیان با 7 گونه گیاهی (54/9 درصد) بیشترین سهم را داشتند. 111 مورد کاربرد دارویی برای گیاهان منطقه ذکر شده است. بیشترین موارد مصرف سنتی که برای گیاهان منطقه ذکر شده به ترتیب، درمان کم خونی(71/11 درصد)، قابض (81/10درصد)، ضد نفخ، رفع یبوست و تب بر (09/9 درصد)، کاهش قند خون و سرفه و سرما خوردگی (1/8 درصد) و کاهش فشار خون (3/6 درصد) می باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتری کروسکال والیس، نشان داد که بین مشاغل و سطح سواد مردم با میانگین دانش اتنوبوتانی منطقه رابطه معنی دار وجود دارد، و این رابطه در سطح پنج درصد معنی دار بوده است و افراد بی سواد و نیز خانه دار بالاترین میانگین دانش بومی را دارا بودند. همچنین نتایج آنالیز واریانس نشان می دهد بین میزان دانش بومی در گروه های سنی تفاوت معنی دار وجود دارد. مقایسه میانگین های آزمون دانکن نشان داد که بیشترین سطح دانش مربوط به گروه سنی بالای 75 سال می باشد همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتری من- -ویتنی، نشان داد میانگین دانش بومی زنان نسبت به مردان بالاتر بوده است.

دامنه تغییرات مهمترین عوامل ادافیکی بر روی پراکنش رویشگاه های aeluropus littoralis در ساحل شرقی دریای مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1389
  مریم آقائی   سید حسن زالی

گیاه aeluropus littoralisگونه ای پایا و مقاوم به شوری با ساقه های افراشته، قائم و استولون دار می باشد. این تحقیق به منظور تعیین ارتباط پراکنش زیستگاه این گونه با ویژگی های خاک در سه منطقه صوفیکم گرگان، میانکاله بهشهر و باقرتپه جویبار انجام پذیرفت. پس از شناسایی و تعیین توده های خالص این گونه به روش تصادفی– منظم، خاک و پارامتر های پوشش گیاهی (درصد تاج پوشش و تولید) نمونه برداری شدند. برخی خصوصیات خاک نظیر درصد رطوبت، شوری، اسیدیته، بافت، درصد آهک، درصد ماده آلی، کاتیون های تبادلی نظیر سدیم، منیزیم، پتاسیم، کلسیم، نسبت جذب سدیم قابل تبادل و درصد سدیم قابل تبادل در آزمایشگاه اندازه گیری شدند. برای مقایسه فاکتور های پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در داخل و خارج توده a.littoralis به صورت مجزا در هر منطقه از آزمون t دو دامنه و برای مقایسه پارامتر های پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در بین سه رویشگاه از آنالیز واریانس به روش آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. همچنین در هر منطقه و در مجموع سه منطقه رابطه هریک از خصوصیات کمی گیاه با هریک از خصوصیات خاک با استفاده از آنالیز همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت. در ادامه راوابط پوشش گیاهی، خاک و سه رویشگاه در فضای دو بعدی آنالیز چندمتغیره آزمون شدند.