نام پژوهشگر: مهدی لطفی زاده

برخی کاربردهای فیزیکی فضاهای فازی وهندسه ناجابجایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  مهدی لطفی زاده   حسین فخری

3) شرح موضوع پیشنهادی : ( تعریف مساله، فرضیات و هدف.....): (هنگام تایپ فضای لازم باز خواهد شد. مطالب طوری تاپپ شود که در همین صفحه جا شود. توضیحات مفصل در پروپوزال تشریحی مجزا ارائه گردد. فایل مربوطه در سایت دانشگاه موجود است ) علت توصیف مدل های فیزیکی مختلف توسط هندسه ناجابجایی این است که ساختار مقیاس کوچک فضا – زمان را نمی توان در هندسه کلاسیک به خوبی مدل بندی کرد. چنان که در مکانیک کوانتومی، فضای فاز، آثار کوانتومی از خود نشان می دهد، انتظار می رود که در مقیاس پلانک خود هندسه نیز آثار کوانتومی از خود نشان دهد. هندسه ی ناجابجایی که نخستین بار توسط آلن کن، ریاضی دان فرانسوی ابداع شد، توانایی توصیف چنین پدیده هایی را دارد. هدف هندسه ی ناجابجایی فرمول بندی مجدد هندسه ی یک خمینه، m ، به زبان جبر توابع هموار بر آن، (c^? (m ، و در نتیجه تصمیم نتایج متناظر در هندسه ی خمینه به حالت یک جبر ناجابجایی می باشد. مهمترین مفهومی که در گذار از هندسه جابجایی به هندسه ی ناجابجایی از بین می رود مفهوم نقطه است. به همین دلیل گفته می شود که هندسه ی ناجابجایی، هندسه ی بدون نقطه است. نقطه ی شروع، قضیه گلفاند – نایمارک است. این قضیه بیان می کند که فضاهای توپولوژیک ها سدورف و فشرده در تناظر با *c - جبرهای یکدار هستند و تناظر زیر بین ویژگی های جبری و توپولوژیکی برقرار است. جبر فضا یکدار فشرده ایده آل بسته زیر فضای بسته یک به یک بودن پوشا بودن پوشا بودن یک به یک بودن اتومورفیسم هومئومورفیسم جمع مستقیم اجتماع مجزا نظریه k نظریه k نخستین نمونه از یک فضای ناجابجایی، فضای فاز کوانتومی یک ذره ی غیر نسبیتی می باشد. در حقیقت دیراک در مقالات تاریخی خود در سال 1926 خاطر نشان کرد که فضای فاز فیزیک کوانتومی را می توان به زبان جبر توابع کوانتنیزه شده بررسی کرد، جبری که دیراک آن را جبر کوانتومی نامید. یکی از نتایج بحث دیراک، عدم ظهور مفهوم موضعی بودن، به کمک اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بود. اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بیان می کند که هر مختصه ی مکانی یک ذره ی با مختصه ی متناظر از تکانه خطی آن ذره جابجا نمی شود: در هندسه ی ناجابجایی رابطه ی فوق به مختصات مکانی یک ذره تعمیم می یابد یعنی در این هندسه داریم: رابطه ی فوق مفهــوم موضعـــی بودن مکانی را از بین می برد و به تبع آن بسیاری از بی نهایتهایی که درنظریه کوانتومی میدان ها به دلیل موضعی کردن ظاهر می شد خود بخود از بین می روند. نظریه ی کلافهای تاری در توصیف ریاضی نظریه های پیمانه ای از اهمیت زیادی برخوردارند. ثابت شده است که مجموعه ی مقاطع کلاف برداری e روی فضای پایه ی m ، یک (c(m – مدول تصویری با تولید متناهی است. قضیه سر سو آن بیان می کند که رسته ی کلاف های برداری روی فضای فشرده ی m با رسته ی مدول های تصویری با تولید متناهی روی (c(m هم ارز است. لذا بجای مطالعه کلاف های برداری می توان مدول مقاطع آنها را مطالعه کرد. در هندسه ی ناجابجایی، ساختار جبری کلاف های اصلی کوانتومی، با تار گروه کوانتومی، توسط توسیع های هوپف – گالوا فراهم می شود. توسیع های هوپف – گالوا ابزار اصلی در ناجابجایی کردن نظریه های میدان پیمانه ای هستند. ابزار اندازه گیری میزان انحراف یک کلاف غیربدیهی از یک کلاف بدیهی توسط کلاس های چرن داده می شود. همچنین میزان اختلاف یک فضای توپولوژیک از فضای توپولوژیک دیگر توسط گروه های همولوژی و کوهمولوژی و دیگر ناورداهای توپولوژیک سنجیده می شود. تعمیم کوهمولوژی درام به هندسه ی ناجابجایی، همولوژی دوری نامیده می شود. در نتیجه کلاس های چرن که در حالت جابجایی مورفیسم هایی از نظریه k به کوهمولوژی درام بودند، تبدیل به کلاس های چرن ناجابجایی می شوند که مورفیسم هایی از نظریه k به همولوژی دوری هستند. از آنجا که نظریه k تنها چیزی است که در گذار از فضاها به جبرها و در گذار از حالت جابجایی به حالت ناجابجایی دستخوش تغییر نمی شود لذا در گذار از کلاس های چرن جابجایی به کلاس های چرن ناجابجایی، دامنه بدون تغییر باقی می ماند. همولوژی دوری جبری مانند a شامل یک خانواده از گروه های آبلی، n?o ,hc_n (a) است که گروه های همولوژی خارج قسمت مجتمع هوخشیلد، توسط عمل گروه های دوره ی متناهی هستند. همولوژی دوری نوع خاصی از همولوژی هوخشیلد است. یک راه برای مطالعه همولوژی هوخشیلد، در نظر گرفتن آن به عنوان تعمیمی از مدول های فرم های دیفرانسیلی برای جبرهای ناجابجایی است.

برخی کاربردهای فیزیکی فضاهای فازی و هندسه ناجابجایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده فیزیک 1390
  مهدی لطفی زاده   حسین فخری

نحوه ساخت عملگرهای دیراک و کایرالیتی روی ads2 فازی و جابجایی توضیح داده شده است.در حالت فازی توصیفی از شبه تعمیم جبر گینسپارگ –ویلسون برای ساخت مدولهای تصویری مورد استفاده قرار گرفته است.تصویرگرهای متناظر که تکانه زاویه ای چپ و اسپین را به هم جفت میکنند برای ارایه تکانه زاویه ای کل کمینه مورد استفاده قرار گرفته است. نشان داده شده است که شبه تصویرگرها و عملگرهای شبه دیراک و شبه کایرالیتی در حالت ناجابجایی به مشابه های کلاسیک خود در حالت حدی میل میکنند.به علاوه نمایش های تقلیل ناپذیر یکانی مثبت و گسسته su(1,1) برای ساختن ads2 فازی مورد استفاده قرار گرفته است. دو نوع مختلف از روابط عدم قطعیت شامل وایل- هایزنبرگ ونوع ضعیف تر ان مورد مطالعه قرار گرفته است. نشان داده شده است که حالت های همدوس تعمیم یافته ای وجود ندارند که به طور همزمان روابط عدم قطعیت وایل- هایزنبرگ بین سه مختصه ناجابجایی ads2 فازی را کمینه کند. ولی حالات فشرده تعمیم یافته ای وجود دارند به طوری که مقادیر چشمداشتی مختصات ناجابجایی روی انها توسط مختصات هندسه پوانکاره قابل توصیف می باشند. همچنین بارهای توپولوژیکی برای دنباله ای متناهی از کلافهای خطی ناجابجایی روی کره فازی محاسبه شده است. برای این منظور مدولهای تصویری متناظر با دنباله ای از زیر نمایش های تقلیل ناپذیر ضرب تانسوری دو نمایش تقلیل ناپذیر مختلف از su(2) ساخته شده است. بارهای توپولوژیکی متناظر با این کلافهای خطی فازی , کسری و متفاوت از یکدیگر میباشند و در حد جابجایی به اعداد چرن دنباله ای از کلافهای خطی مختلط روی کره میل میکنند.

بررسی رابطه بین ادراک کارکنان از استراتژی های منابع انسانی و عدالت سازمانی با رفتارهای شهروندی در موسسات آموزش عالی مازندران: نقش میانجی تعهد سازمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  مهدی لطفی زاده   ابوالحسن حسینی

رفتار شهروندی سازمانی و ادراکات و نگرشهای کارکنان از مقوله های مهم رفتاری هستند که امروزه در حوز? تئوری های مدیریت رفتار سازمانی از جایگاه ویژه ای برخوردارند. این مباحث دارای نقاط مشترک فراوانی هستند که به نظر می رسد بر هم تأثیرگذار باشند.این پژوهش به دنبال بررسی رابطه بین ادراکات کارکنان از استراتژی های منابع انسانی و عدالت سازمانی با رفتارهای شهروندی سازمانی در بین کارکنان موسسات آموزش عالی مازندران است. در این مدل تعهد سازمانی به عنوان متغیر میانجی در نظر گرفته شد. تحقیق حاضر از حیث هدف کاربردی و از نظر نحوه ی جمع آوری داده ها،تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارکنان موسسات آموزش عالی مازندران می باشد که در سال 1392 مشغول به کار بوده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی(1996)، پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی آلن و می یر، پرسشنامه عدالت سازمانی کلکوئیت، پرسشنامه توسعه منابع انسانی چانگ(2005) و پرسشنامه جبران خدمات ادگار و جییر(2005) جمع آوری و به وسیله نرم-افزارهای لیزرل واسمارت پی ال اس مبنی بر مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که ادراک کارکنان از استراتژی منابع انسانی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق تعهد سازمانی بر رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیرگذار می باشد. همچنین ادراک کارکنان از استراتژی عدالت سازمانی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق تعهد سازمانی بر رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیرگذار می باشد. توجه به مفاهیم رفتار شهروندی سازمانی و کمک به استقرار و تقویت آن در دانشگاه، می تواند در جهت توسعه چنین رفتارهای مفید و در نتیجه بهبود عملکردی فردی و سازمانی موثر باشد.

تک قطبی مغناطیسی روی s2 از دیدگاه هندسه دیفرانسیل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده فیزیک 1386
  مهدی لطفی زاده   حسین فخری

چکیده ندارد.