نام پژوهشگر: جواد بهارلوقره بلطاقی

اسباب انفساخ در عقود لازم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  جواد بهارلوقره بلطاقی   سید محمد اسدی نژاد

انسان ها به علت رفع نیازهای خود مجبور به انعقاد قراردادها با یکدیگر هستند. هدف هر یک از متعاقدین این است که تا سر حد امکان از انحلال عقد جلوگیری کنند. اما گاهی اوقات عقود به دلایلی از بین می روند. یکی از این دلایل انفساخ است. انفساخ به دو صورت اتفاق می افتد: 1-انفساخ ناشی از حکم قانونگذار 2-انفساخ ناشی از تراضی طرفین. در انفساخ ناشی از حکم قانونگذار اسباب انفساخ در عقود اصلی و تبعی مختلف است. در عقود اصلی عواملی از قبیل تلف مبیع قبل از قبض، فوت یکی از طرفین عقد، حدوث عیب غیر قابل رفع، تغییر جنسیت و ارتداد موجب از بین رفتن عقود لازم می شوند. در عقد تبعی، دسته ای از این عقود ساقط کننده دین اصلی و دستهی دیگر تضمین کنندهی آن هستند. در دستهی اول تغییرات ایجاد شده بر دین اصلی بر عقود تبعی تاثیر نمی گذارد مگر اینکه عقد اصلی منفسخ گردد یا باطل شود. اما در دستهی دوم تغییرات ایجاد شده بر دین اصلی بر عقود تضمین کننده تاثیر می گذارند، زیرا این نوع عقد تبعی تابع عقد اصلی است. در انفساخ ناشی از تراضی سبب آن ارادی است. اما نتیجه به طور قهری ظاهر می شود. در این مورد طرفین شرط می کنند در صورت حصول معلق علیه عقد منفسخ شود. انفساخ مانند هر عمل حقوقی دارای آثار و نتایجی میباشد. انفساخ عقد به هر شیوه بر شروط ضمن عقد نیز تاثیر می گذارد. قسمتی از این شروط مربوط به حل و فصل اختلافات است. به نظر می رسد انفساخ موجب از بین رفتن این گونه شروط نشود. لازم به ذکر است ید دارنده بعد از انفساخ ضمانی می باشد و هر گونه تلف بر عهدهی او است. کلید واژه: انفساخ ، انفساخ ارادی، عقد اصلی، عقد تبعی، شرط فاسخ