هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای تفکر و خودکارآمدی دانش آموزان پیش دانشگاهی شیراز بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 333نفر(217 دختر و 116 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ (1991) و خودکارآمدی نظامی - شوارتزر و جروسلم (1996) جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پژوهش حاضر برای محاسبه ضریب پایایی مقیاس سبک تفکر استرنبرگ ، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریبی برابر با 88/0 بدست آمد. همچنین ضریب پایایی مقیاس خودکارآمدی در این پژوهش 74/0بدست آمد. نتایج نشان داد که بین متغیر خودکارآمدی با همه سبکهای تفکر بجز تفکر درون گرا و کل نگر در سطح یک صدم در کل دانش آموزان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبکهای تفکر و خودکارآمدی دانش آموزان دختر نیز رابطه معنی داری وجود دارد. ولی بین هیچکدام از سبکهای تفکر با خودکارآمدی دانش آموزان پسر رابطه معنی داری مشاهده نشده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که سبک تفکر آزاداندیش پیش بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی کل دانش آموزان می باشد. همچنین نتایج گویای این مطلب است که از بین سبک های تفکر قضاوت گر و آزاد اندیش، سبک تفکر آزاداندیش پیش بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی دانش آموزان دختر می باشد. کلید واژه : سبکهای تفکر ، خودکارآمدی