نام پژوهشگر: صالح آرخی

پایش تغییرات در روند بیابان زایی با استفاده از تصاویر ماهواره ای(rs,gis)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1391
  سیده فاطمه موسوی   صالح آرخی

در حال حاضر، تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی، به یک مشکل عمده تبدیل گردیده است. اکثر تغییرات کاربری اراضی، بدون برنامه ریزی روشن و منطقی با توجه اندک به اثرات زیست-محیطی آنها صورت می گیرد. از آنجا که تغییرات در کاربری اراضی در سطوح وسیع و گسترده صورت می گیرد، لذا تکنولوژی سنجش از راه دور یک ابزار ضروری و با ارزش جهت پایش تغییرات می باشد. در این مطالعه تصاویر سنجنده tm , 1975 mss سال 1990، سنجنده etm+ سال 2001 و 2005 با استفاده از تکنیک های پایش تغییر در منطقه مورد مطالعه با مساحت 95590 هکتار آنالیز شده و تغییرات رخ داده بررسی گردید. تکنیک های پایش تغییر مورد استفاده در این مطالعه شامل تفاضل تصویر، تفاضل ndvi، تفاضل nrvi، تفاضل تجزیه مولفه اصلی و تفاضل تجریه مولفه اصلی استاندارد شده و مقایسه پس از طبقه بندی بوده اند. در این مطالعه، جهت تعیین آستانه در روش هایی که نیازمند تعیین آستانه هستند از روش آماری استفاده شده است و بر این اساس مشخص شده است که آستانه تغییر در منطقه مورد مطالعه با 25/1± انحراف از میانگین قرار داشته است پس از تعیین آستانه تغییر، مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مشخص گردیده است. جهت ارزیابی دقت تکنیک های پایش تغییر پس از برداشت واقعیات زمینی که از طریق بازدید میدانی، تصاویر ماهوره ای google earth و عکس های هوایی به دست آمد، از دقت کل و ضریب کاپا استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید روش تفاضل تجریه مولفه اصلی استاندارد شده بیشترین دقت کل و ضریب کاپا را داشته است مقادیر این دو پارامتر به ترتیب برابر با 71/99% و 99% بوده است در حالی که روش تفاضل شاخص پوشش گیاهی ndvi با دقت کل و ضریب کاپای برابر با 94/31% و 082/0% از کمترین دقت کل و ضریب کاپا نسبت به سایر روش ها برخوردار بوده اند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از روش مقایسه پس از طیقه بندی مشخص گردید در طی سال های 1975 تا 2005 بیشترین تغییرات مثبت (افزایش) به ترتیب در کلاس زراعت آبی و باغات، جنگل دست کاشت و مناطق مسکونی و بیشترین تغییرات منفی (کاهش) در کلاس مرتع کم تراکم، اراضی شور و نمکزار و تپه های ماسه ای بوده است.

پتانسیل یابی مناطق مناسب جهت تغذیه سفره های آب زیرزمینی با استفاده ازسیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و فنون تصمیم گیری چندمعیاره (مطالعه موردی حوضه گرگانرود استان گلستان)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - پژوهشکده علوم 1392
  شاهین لطیف   سید علی المدرسی

استان گلستان در سالهای اخیر بدلایل متعدد ازجمله تغییرات آب و هوایی، افزایش جمعیت و نیاز روز افزون به آب شیرین جهت شرب و کشاورزی و حفر چاه های غیر مجاز، اعمال فشار بربهره برداری از منابع آبهای زیرزمینی فزونی یافته است. بدیهی است تغذیه سفره های آب زیرزمینی یکی از راهکارهای مهم تقویت این منابع با استفاده از منابع سطحی می تواند باشدکه باعث تعدیل یا جبران فشار وارده بر آبخوان ها شود. در این راستا استفاده از فنون و تکنیکهای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی بدلیل سرعت بالا در پردازش اطلاعات، دقت قابل قبول، صرف هزینه و زمان کمتر،بسیار موثر و مفید خواهد بود. جهت انجام این پژوهش ازعوامل متعددموثردر مکانیابی ازهفت عامل شیب زمین،نفوذپذیری سطحی،ضخامت لایه غیر اشباع آبرفت،کیفیت شیمیایی آب،کاربری اراضض و زمین شناسی که دردسترس بوده اند استفده گردیدهمچنین از واحدهای شکل زمین (ژئومورفولوژیک) و شبکه آبراهه ها جهت اخذ نتیجه گیری استفاده شده است.لایه های اطلاعاتی داده ها وارد رایانه و با استفاده از روشهای منطق فازی و ahp به کمک نرم افزارهای ادریسی و arcgis10 وenvi4.7 عملیات پردازش، تهیه نقشه،کلاسه بندی و وزن دهی انجام و درنهایت با استفاده از عملگر sum منطق فازی عملیات همپوشانی لایه ها صورت گرفته و نقشه پایانی مکانهای مناسب تغذیه آبخوان بدست آمد. نتایج بدست امده نشان می دهد 8455/19%ازکل حوزه آبریز گرگانرود جهت تغذیه آبخوان کاملا مناسب می باشد. همچنین با بررسی تاثیر عامل کاربری زمین بر نتیجه مشخص شد با حذف آن بر مساحت مکانهای کاملا مناسب 346/5% افزوده می شودو همچنین با رویهم گذاری نقشه نهای و لایه لندتیپ حوزه، مناسبترین واحدهای شکل زمین جهت تغذیه آبخوان بترتیب اولویت عبارتنداز:دشتهای سیلابی، واحدهای دشت و نهشته های رودخانه ای می باشند که 67% با محلهای مورد نظر مطابقت دارد