در طراحی یک زنجیره تامین معمولا سه چالش اصلی وجود دارد: هزینه، زمان، و عدم قطعیت. اگر چه طراحی زنجیره با توجه به استراتژی کسب و کار، و چشم انداز رقابتی صنعت انجام می پذیرد، اما مهار عدم قطعیت عمدتًا از مهمترین چالش های پیش روی سازمان ها است. این تحقیق بدنبال یافتن مدلی جهت تبیین بهترین ارتباطات و سازکارهای بین واحدهای خرید و زنجیره تامین بوده که در نهایت موجب افزایش کارائی مالی سازمان گردد. شش عامل داشتن استراتژی خرید، ارتباطات، تعداد محدود تامین کنندگان، جهت گیری بلند مدت، پاسخگوئی به مشتریان و کارائی مالی عناصر اصلی تشکیل دهنده مدل هستند. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی (جمع آوری پرسشنامه) انجام می پذیرد، مجموعا 26 سوال بسته برای ارزیابی این متغیرها طراحی شده است. برای اندازه گیری سوال های پرسشنامه از طیف لیکرت 7 تائی استفاده شده است که پس از نهائی سازی آن، مجموعا 73 پرسشنامه تکمیل شده و مورد تائید نهائی قرار گرفته است. برای انتخاب روش مناسب آماری آزمون فرضیه ها ابتدا آزمون نرمالیتی کلوموگروف – اسمیرنوف صورت گرفته و در ادامه با توجه به نتایج این آزمون برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش آزمون فرضیه ها از روش نا پارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن و همین طور برازش مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان دهنده ارتباط معنی دار عوامل با یکدیگر می باشد.