نام پژوهشگر: وحید سینایی

بررسی زمینه های نفوذ مجمع روحانیون مبارز در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران (1388- 1366)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصادی 1388
  اسماعیل بهمنی   وحید سینایی

چکیده بین نظام های سیاسی و تشکل های سیاسی و نفوذ آنها در مناصب و تحولات سیاسی رابطه مستقیمی وجود دارد. مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک تشکل، از گروه های دارای نفوذ در نظام سیاسی ایران است. اعضای این گروه از ابتدای انقلاب تاکنون تأثیر قابل توجهی در تحولات مهم ایران داشته و مناصب زیادی به عنوان نماینده حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری و همچنین در قوه مجریه و مقننه کسب کرده اند. این نفوذ با نوساناتی تا به امروز ادامه داشته است. این در شرایطی است که مجمع روحانیون در میان نهادهای سنتی روحانیت و حوزه های علمیه جایگاه قابل توجهی ندارد. از آنجا که مجمع شباهت هایی با انواع تشکل های سیاسی (حزب، گروه ذی نفوذ و محفل) دارد می توان گفت زمینه های نفوذ مجمع نیز مانند این تشکل ها در نظام های سیاسی می باشد. مجمع مانند محفل با نزدیکی به رهبران، مانند یک گروه ذی نفوذ با تکیه بر ماهیت صنفی خود و اثرگذاری بر تصمیم گیری ها و مانند حزب به علت داشتن گرایشات نوگرایانه دینی و مردم سالارانه و اعتقاد و وفاداری به مشروعیت دوگانه در جمهوری اسلامی از طریق شرکت در انتخابات و ائتلاف با سایر گروه ها توانسته نفوذ به دست آورد.

بررسی علل قدرت یابی حزب اسلام گرای عدالت و توسعه در ترکیه (2002-2007)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1392
  مرتضی باقری   احمد محقر

جهان اسلام، رنجور از دوران استعمار و امپریالیسم و تجربیّات ناموفق ملی گرایی، سوسیالسیم و سکولاریسم اکنون به منظور حلّ مشکلات عمیق جوامع اسلامی با یک گرایش و بازگشت به اسلام و ارزش های آن روبه رو شده است. از این لحاظ، ترکیه نمونه ی جالب، مهم و البته متمایز از دیگر کشورهای جهان اسلام می باشد. در سال-های اخیر روابط اسلام گرایان و کمالیست ها در ترکیه دست خوش تحولات عمیقی شده که منجر به تغییر شدید توازن قدرت به نفع اسلام گرایان گردیده است. به قدرت رسیدن حزب اسلام گرای عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی سال های 2002 و 2007 نتیجه ی سه عامل مهم می باشد. عامل اول، رشد گرایش به ارزش های فرهنگی و مذهبی که شرایط را بیش از پیش برای فعّالیت سیاسی نیروهای اسلام گرا آماده ساخت و باعث شد مردم راه دفاع از ارزش های اسلامی را رأی دادن به احزاب اسلامی ببینند. وجود ظرفیت های دموکراتیک در ترکیه عامل دوم است که به اسلام گرایان اجازه داد به طور دسته جمعی و سازماندهی شده در سیاست مشارکت کنند و خواسته هایشان را از راه های قانونی بیان کنند. عامل سوم نیز، بهبود شاخص های اقتصادی در دوره ی حکومت اسلام گرایان است. حزب عدالت و توسعه توانست با بهره گیری از اقتصاد جهانی بخش بزرگی از سرمایه داران و با کاهش پیامدهای منفی رقابت جهانی بر دیگر بخش های جامعه، طبقات پایین تر را به سمت خود جذب کند.

بررسی نظریه حکمرانی خوب: مقایسه تجربه ایران و ترکیه (2000، 2008)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  افسانه رحمانیان کوشککی   وحید سینایی

این پژوهش در پنج فصل سازماندهی شده است. فصل اول به کلیّات پژوهش مربوط است. در فصل دوم به بررسی نظریه حکمرانی خوب و توصیف شش شاخص آن می پردازیم. فصل های سوم و چهارم به توضیحی در مورد ایران و ترکیه، سپس به تحلیل آمارهای موجود درباره شش شاخص نظریه حکمرانی خوب در این کشورها می پردازیم. و فصل پنجم و نتیجه گیری به مقایسه ی جایگاه حکمرانی خوب در ایران و ترکیه و ارائه موانع و راهکارهایی در جهت توسعه شاخص های نظریه حکمرانی خوب در ایران اختصاص یافته است.

همگرایی ترکیه با اتحادیه اروپا و تأثیر آن بر تحولات سیاسی این کشور(1990-2010)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصادی 1391
  میرولی موسوی   احمد محقر

یکی از عمده ترین اهداف ترکیه در دهه های اخیر پیوستن به اتحادیه ی اروپا بوده است. اتحادیه ی اروپا یکی از مهم ترین بازیگران بین المللی در عرصه سیاست و اقتصاد است. عضویت در این اتحادیه مزایای فراوانی را برای کشورها به همراه دارد. شرایط عضویت در این اتحادیه حصول و تطابق به معیارهای اقتصادی و سیاسی معروف به معیارهای کپنهاک است در غیر این صورت تقاضای عضویت پذیرفته نمی شود. کشورهای «کاندیدا» قبل از عضویت کامل در این اتحادیه ی باید شرایطی همچون ثبات و پایداری موسساتی که ضامن دموکراسی هستند، حکمرانی قانون، حقوق بشر، احترام و حمایت از اقلیت ها و تبعیت از اهداف سیاسی و اقتصادی و مالی اتحادیه ی اروپا را داشته باشد. ترکیه برای پذیرش عضویت خود در اتحادیه ی اروپا در سال ی اخیر اصلاحات اساسی در زمینه های مختلف صورت داده است. بر این اساس و در نتیجه ی اجرای این اصلاحات شاهد کاهش نقش نظامیان و تحول در حقوق اقلیت ها و رعایت بیشتر حقوق شر در این کشور هستیم.

بررسی تاثیراندیشه سیاسی مکتب دیوبندی بر بنیاد گرایی اسلامی درکشور های پاکستان و افغانستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1391
  سعیلا امان   سید حسین اطهری

چکیده: در واکنش به استعمار کمپانی هند شرقی در سال 1858 مدرسه ای در هند و در شهر دیوبند توسط محمد قاسم نانوتوی و رشید احمد کنگوهی تا سیس شد و در آن مدرسه تعدادی از طلاب در رشته علوم دینی و خصوصاً فقه حنفی مشغول تحصیل گردیدند و از همین مدرسه زیر بنای مکتب دیوبندی شکل گرفت. ریشه این مکتب به شکست قیام مسلمانان هند در سال 1236 و انحلال رسمی حکومت گورگانیان و تسلط کامل انگلیس بر می گردد. علمای تراز اول در هند در بررسی علل شکست به این نتیجه رسیدند که توسل به جهاد بهترین راه حل می باشد بنابرین با تاسیس مدرسه دیوبند آموزش جهاد را برای آزادی دوباره هند در راس مواد درسی قرار دادند،و با اتحاد با حزب کنگره از هند یک پارچه حمایت می کردند.گرچه با جدایی پاکستان از هند مخالف بودند،اما یکی از سه پرچم برافراشته شده در آن کشور (1947 در زمان استقلال پاکستان) که نمایانگر آزادی و استقلال پاکستان بود توسط رهبران این مکتب بر افراشته شد . پیروان این آموزه در تمام نقاط پاکستان با داشتن مدرسه هایی توانستند در دولت از نقشی مهمی برخوردار باشند. آنچه که باعث شده تا دیدگاه این مکتب در شرایط کنونی تقویت و در سیاست های شبه قاره اثر بگذارد تحولات و اوضاع افغانستان بوده است که پیشینه آن به اشغال این کشور توسط ارتش اتحاد شوروی سابق برمی گردد که جهاد در این کشور مورد توجه قرار گرفت و مکتب دیوبندی که بر اساس تفکر ضد انگلیس و غرب متکی بود،اولویت خود را در جهاد افغانستان قرارداد و از طریق ایجاد مدارس مذهبی در پاکستان باآموزش گروه های مجاهدین و به خصوص طالبان نقش عمده ای را در تحولات این کشور به عهده گرفت. در این پژوهش به مسایل زیر پرداخته شده است.سیر تاریخی اندیشه مکتب دیوبندو اینکه چرا و در چه مقطع این مکتب سیاسی شد ؟ چگونگی ورود مکتب دیوبند و اندیشه های آن به کشور پاکستان و افغانستان و نیز بررسی رابطه این مکتب وجنبش طالبان ودر نهایت بر روی آموزه های سیا سی این مکتب و نقش آن در رادیکالیزه کردن جنبش های سیاسی – دینی در پاکستان و افغانستان تاکید شده است .

بررسی مقایسه ای سیاست خارجی احمد قوام(1326-1324) و محمد مصدق(1332-13330) بر اساس الگوی هالستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  محمد قیصوری   وحید سینایی

در طول تاریخ سیاسی معاصر ایران شاهد ظهور و نقش آفرینی رجال سیاسی فراوانی هستیم. هرکدام از این رجال در دوره ی خود استراتژی ها و سیاست های متفاوتی را برای اداره ی امور کشور در پیش گرفته اند. در میان این رجال، احمد قوام و محمد مصدق به عنوان دو شخصیت مطرح و قدرت مند در زمان نخست وزیری خود نقش محوری و تعیین کننده ای در سرنوشت سیاسی ایران داشته اند. این دو در دوران پهلوی دوم به ترتیب در سال های 1326-1324 و 1332-1330 مسئولیت نخست وزیری را بر عهده داشتند و در مقابل مسائل پیش روی سیاست خارجی حکومت خود استراتژی های متفاوتی را اساس کار خود قرار دادند. با توجه به این موضوع، این رساله بر اساس الگوی هالستی به مطالعه تطبیفی سیاست خارجی احمد قوام و محمد مصدق در دوره های مورد اشاره می پردازد. پرسش اصلی رساله این است که: چه همانندی ها و ناهمانندی هایی میان سیاست خارجی احمد قوام (1326-1324) و محمد مصدق (1332-1330) وجود دارد؟ فرضیه ی رساله عبارت است از این که: در چارچوب الگوی هالستی، سیاست خارجی احمد قوام و محمد مصدق دارای شباهت-هایی در اهداف (هدف های حیاتی و میان مدت)، نقش ها (توسعه داخلی) و اَعمال (مذاکره) و تفاوت هایی در سمت گیری ها (اتحاد و ائتلاف در مقابل عدم تعهد)، نقش ها (دولت کمک گیرنده و حمایت شونده در مقابل دولت مستقل فعال و ضد امپریالیسم) و اَعمال (مصالحه گری در مقابل انعطاف ناپذیری) می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر سمت گیری های سیاست خارجی، قوام با در پیش گرفتن سمت گیری اتحاد و ائتلاف با آمریکا در قالب تز نیروی سوم و مصدق با در پیش گرفتن سمت گیری عدم تعهد محافظه کار، در عرصه سیاست خارجی دارای سمت گیری های متفاوتی می-باشند. از نظر نقش های ملی، قوام و مصدق به ترتیب دارای نقش های ملی متفاوت دولت کمک-گیرنده و حمایت شونده، و دولت مستقل فعال و ضد امپریالیسم و نقش ملی مشابه (توسعه داخلی) هستند. با این تفاوت که قوام تلاش می کند تا با کمک آمریکا نقش توسعه داخلی را ایفا نماید، اما مصدق معتقد است که باید مستقل از سایر دولت ها و با تکیه بر توان داخلی نقش توسعه داخلی را اجرا کند. از نظر هدف های سیاست خارجی، قوام و مصدق دارای هدف های حیاتی و میان مدت مشابه ای (حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و انجام اصلاحات اقتصادی و اجتماعی) هستند. از نظر اَعمال سیاست خارجی نیز این دو دارای اَعمال متفاوتی مانند سازش و سرکوب (قوام) و الغای امتیازت خارجی (مصدق)، و اَعمال مشابه ای مانند دیپلماسی، مذاکره و جلب حمایت آمریکا می-باشند. البته باید گفت با این که قوام و مصدق هردو اَعمال مشابه ای مانند دیپلماسی و مذاکره را انجام می دهند، قوام در مذاکرات معتقد به سازش است، اما مصدق در مذاکرات خود حاضر به دادن هیچ امتیازی نمی باشد.

بررسی نگرش کاربران ایرانی شبکه اجتماعی فیسبوک درباره عناصر ناسیونالیسم (هویت، مرز و شهروندی)؛ امکان شکل گیری آرمانشهر مجازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  مهدیه انتظاری   مهدی نجف زاده

با وجود گسترش مفاهیمی چون هویت ، مرز و شهروندی بر مناسبات میان دولت ها در قالب ناسیونالیسم به عنوان گفتمان مسلط بر روابط میان دولت ها در طی چند قرن اخیر، از اواخر قرن بیستم و به تدریج از اوایل قرن بیست و یکم این مناسبات با تغییراتی روبرو بوده اند. مهمترین عامل تاثیر گذار بر این تغییر و تحول رشد و توسعه فضای جدیدی در روابط میان افراد بشر به نام فضای مجازی است. این فضا با دارا بودن ویژگی های مهمی چون فرامکانی و فرازمانی بودن قابلیت های گسترده ای را در اختیار بشر قرار داده است. از جمله مهمترین دستاوردهای این شبکه رشد و توسعه فضایی کاملاً مجازی با نام شبکه های اجتماعی است که امکان حضور و فعالیت کاملاً مجازی را برای افراد فراهم کرده است. نتایج مورد بررسی نشاندهنده این موضوع است که مردان بیش از زنان در شبکه اجتماعی فیسبوک عضویت دارند. ارتباط با دوستان در شبکه اجتماعی فیسبوک «در حد زیاد» است و افراد در این شبکه در کنار جنبه تفریح و سرگرمی در مورد موضوعات دوستانه «زیاد» صحبت می کنند. توجه به جنسیت در انتخاب دوستان در نظر کاربران «در حد کمی» اهمیت دارد. استفاده بیشتر از هویت غیرواقعی در این شبکه به دلیل تمایل به داشتن آزادی بیشتر، ناشناس ماندن و احساس ناامنی سیاسی «در حد خیلی زیاد» است، همچنین میان نحوه معرفی خود و آزادی مذهب در این شبکه رابطه معناداری وجود دارد. از سوی دیگر این موضوع مشخص شد که افراد عضو این شبکه تغییرات در مرزهای سرزمینی را در «حد زیاد» احساس می کنند و این موضوع در میان مردان بیش از زنان است. در این فضا احساس آزادی توسط کاربران وجود نسبت به فضای واقعی «در حد زیاد» است. افراد عضو این شبکه به نسبت به تغییرات در شهروندی جهانی «در حد زیاد» حساس هستند. مردان بیش از زنان به این تغییرات حساسیت نشان می دهند. پیگیری تحولات سایر کشورهای جهان و موضوعات سیاسی و اجتماعی ایران و جهان با نحوه معرفی خود در شبکه اجتماعی فیسبوک و همچنین جنسیت افراد عضو دارای رابطه معنادار است. در این شبکه ها به مسایل مشترک میان افراد بشر «در حد زیاد» اهمیت داده می شود. با توجه به این تحولات به نظر میرسد افراد در شبکه های اجتماعی مجازی از آزادی بیشتری برخوردار گشته اند که این امکان را برای آن ها فراهم می کند تا به شکل دهی نوعی آرمانشهر مجازی بدور از موانع موجود در جهان واقعی بپردازند.

بنیادهای نظری رویکرد نواندیشان پسااسلام گرا به رابطه دین و دموکراسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  مریم فیله کش   حسین اطهری

پس از پایان جنگ تحمیلی در ایران عده ای از روشنفکران مذهبی نسبت به بنیادها و رویه های فکری و سیاسی حکومت رویکردی انتقادی اتخاذ کردند و به این باور رسیدند که باید بازبینی بنیادی در اصول و پایه های فکری و سیاسی آن صورت پذیرد. از این روشنفکران می توان به عنوان نواندیشان پسااسلام گرا یاد کرد. مهم ترین نکته ای که در اندیشه این گروه از نواندیشان ضروری می نمود؛ تبیین رابطه بین دموکراسی و حکومت دینی بود. از آنجایی که دموکراسی مبتنی بر بنیادهای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و انسان شناسانه است. نواندیشان پسااسلام گرا نیز براساس سه مقوله یاد شده به تبیین رابطه دین و دموکراسی پرداخته اند. در این پایان نامه به بررسی رابطه میان دین و دموکراسی در آرای سه اندیشمند پسا اسلامگرا یعنی مصطفی ملکیان، محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش پرداخته شده و با تفسیر اندیشه های این سه نواندیش پسااسلام گرا در زمینه هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی با توجه به انتظار حداقلی از دین به این نتیجه رسیده ایم که اسلام و دموکراسی دو مقوله جدا از یکدیگر می باشند و لذا معتقد به سکولاریزم در حوزه سیاسی هستند. آن ها نهاد دین و نهاد دموکراسی را جد ا از یکدیگر دانسته و معتقدند وظایف و عملکرد دین و سیاست بایکدیگر متفاوت می باشد. بنابراین امکان تلفیق دین و دموکراسی وجود ندارد.

بررسی تاثیر حداکثرسازی موقعیت در روابط ایران با کشورهای عربی (1390-1340)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1393
  حسن نصرتی   وحید سینایی

این تحقیق در چارچوب نظریه واقع¬گرایی کلاسیک و بر اساس مولف? حداکثرسازی موقعیت، در صدد شناخت عامل تعیین¬کننده روابط ایران با کشورهای عربی در سال¬های 1340 تا 1390 است. ایران در این سال¬ها، با گروهی از کشورهای عربی روابط دوستانه و با گروهی دیگر، روابط خصمانه¬ای داشته است. به نظر می¬رسد عامل تعیین کننده این روابط، منافع ملی و سیاست حداکثرسازی موقعیت در چارچوب آن بوده که از جانب ایران پیگیری ¬شده است. ایران در سال¬های1357 -1340 از طریق توسع? نظامی، دیپلماسی و توسع? اقتصادی سعی در حداکثرسازی موقعیت ایران داشت. این موضوع باعث روابط دوستانه با کشورهای محافظه¬کار عربی و روابط خصمانه با کشورها و جنبش¬های رادیکال شد. در سال¬های 1390-1357 اما ایران از ابزارهای فرهنگی- مذهبی، توسعه اقتصادی، دیپلماسی و توسع?¬ نظامی برای حداکثرسازی موقعیت خود استفاده کرده است. اولویت یافتن ابزارهای فرهنگی- مذهبی برای حداکثرسازی موقعیت پس از پیروزی انقلاب، موجب دشمنی ایران با کشورهای محافظه¬کار عربی و روابط دوستانه با کشورهای¬رادیکال شد. با پایان یافتن جنگ و در دولت هاشمی¬رفسنجانی، توسع? اقتصادی و دیپلماسی در جهت حداکثرسازی موقعیت ایران اولویت پیدا کرد و روابط ایران با بسیاری از کشورهای عربی گسترش یافت. این روند در دولت خاتمی نیز ادامه داشت. اما در دولت احمدی¬نژاد بار دیگر استفاده از ابزار فرهنگی- مذهبی در جهت حداکثرسازی موقعیت ایران اهمیت پیدا کرد. در این سال¬ها تحولات منطق? خاورمیانه نیز موجب ارتقای قدرت ایران و تنش در روابط این کشور با بسیاری از کشورهای عربی شد.پیگیری توسع? ¬نظامی از سوی ایران به منظور حداکثرسازی موقعیت خود پس از جنگ تحمیلی نیز موجب نگرانی کشورهای عربی شده است.

تاثیر افزایش درآمد نفت و هویت گرایی بر سیاست خارجی ایران : مقایسه دو دوره 1357-1352و1390-1384
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  سحر جوانمرد   وحید سینایی

اهمیت ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و نیز ابعاد بیرونی و مادی موجب توجه به تعامل ساختارهای مادی و هنجاری در شکل دادن به سیاست خارجی ایران شده است. پیوند این دو عامل در برساختن سیاست خارجی در چارچوب نظریه سازه انگاری مطرح می شود. به این ترتیب نفت به عنوان امتیاز ویژه سرزمینی و هویت به عنوان مهم ترین عنصر کارگزاری غیرمادی، سمت گیری های سیاست خارجی(بروندادها) ایران را می سازند. افزایش درآمدهای نفتی در دو دوره پهلوی دوم 1357ـ1352 و احمدی نژاد 1390ـ1384 سبب احیای عناصر هویتی و در نتیجه برساختن سمت گیری خاص شدند. افزایش بهای نفت در سال های 1351 به بعد و تمایل به احیاء مرزهای هویتی به ایران امکان داد تا سیاست فعالی را در منطقه و حتی فراتر از منطقه در پیش گیرد. در این راستا دولت پهلوی به ایفای نقش های رهبر منطقه، حافظ منطقه، دولت مستقل فعال و دولت کمک کننده به توسعه پرداخت. پیگیری اهداف تامین حاکمیت ملی و تمامیت ارضی، گسترش سلطه، حفظ صلح و کسب حیثیت در منطقه و فراتر از منطقه و احیای امپراطوری و ایدئولوژی شاهنشاهی نیز به عنوان بروندادهای سیاست خارجی و در چارچوب سمت گیری اتحاد و ائتلاف با غرب صورت گرفت. افزایش درآمدهای نفت در سال های 1384 به بعد نیز باعث شد دولت احمدی نژاد به عنوان دولتی با هویت ایرانی ـ اسلامی و منابع غنی نفت، سمت گیری سیاست خارجی خود را در قالب عدم تعهد تجدیدنظرطلب و سیاست نگاه به شرق و جنوب به عنوان بروندادهای سیاست خارجی شکل داده است. در این راستا دولت نهم با ایفای نقش های ضدصهیونسیم، حامی جنبش های آزادی بخش، ضد سلطه و تجدیدنظرطلب و مدافع اسلام و تشیع و پیگیری اهداف ملی احقاق حقوق هسته ای، ارتقای ایران در عرصه های جهانی و اهداف ایدئولوژیک تشکیل قطب جهان اسلام، مقابله با یکجانبه گرایی و مبارزه با نظام تک قطبی، سیاست خارجی تهاجمی ـ تقابلی را در پیش گرفت.

مواجهه علمای شیعی با ورود مصنوعات مدرن به ایران با تأکید بر فتاوی مذهبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  فاطمه رمضانی زاده   مهدی نجف زاده

نوشتار حاضر می کوشد با بررسی تاریخ تحولات ایران در دوره صفویه وقاجاریه مواجهه ی روحانیت شیعی در برابر وجه سخت افزاری مدرنیته یا مصنوعات مدرن را بررسی کند. در بدو ورود اندیشه ها وادوات مدرن غربی، علمای شیعه و هم چنین سلطان قاجار از تعرض به حوزه ی اختصاصی یکدیگر و هم چنین ورود مصنوعاتی که بر هم زننده ی این نظم به شمار می رفت، ابا داشتند. اما در نتیجه ی افزایش مراودات سیاسی، اقتصادی و تجاری بین ایران و غرب این ساختار از هم گسیخت.با تضعیف شاه قاجار در نتیجه ی ورود اندیشه های جدید که دیگر نظام سلطانی در آن جایگاهی نداشت، روحانیت شیعی به همراه روشنفکران نبض تحولات سیاسی اجتماعی ایران را در اختیار گرفتند. واکنش روحانیت شیعی در برابر ورود مصنوعات مدرن با نفی و طرد تمدن غربی آغاز شد. اما به زودی آنان در برابر نهادها و موسسات تمدنی جدید نیز واکنش نشان دادند. اما روند رو به گسترش چنین ادواتی علما را سرانجام به باز اندیشی در مواضع خود مجبور نمود. تطبیق و تطابق با شرایط جدید برخی از علما را بر آن داشت تا به سازگاری مصنوعات مدرن با اصول اسلامی اعتراف نموده و آن ها را برای گسترش اهداف اسلامی ضروری بدانند. بررسی فتاوی موجود حکایت از آن دارد که علما با تداوم نگرش های منفی خود نسبت به مساله ی مصنوعات نمی توانستند به نقش آفرینی در تحولات پیش روی جامعه ی خود بپردازند. لذا با بازاندیشی در موضع اولیه مصنوعات مدرن را در صورتی که در خدمت اهداف اسلامی باشد، قابل اقتباس دانستند.

ویژگی های گفتمان های رویکرد به غرب در سیاست خارجی ایران نمونه پژوهی : دوره های محمد مصدق (1332 – 1330)، پهلوی دوم (1357 – 1342) و امام خمینی (1368 – 1357)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  مجید نصیری نسب   محمدجواد رنجکش

هدف این پژوهش شناسایی ابعاد مختلف سیاست خارجی ایران با روش تحلیل گفتمان است. برای این منظور سه دوره زمانی برجسته در تاریخ معاصر ایران، مورد توجه واقع شده است. سیاست خارجی محمد مصدق از اردیبهشت سال 1320 تا مرداد 1332، سیاست خارجی محمدرضا پهلوی از سال 1342 تا 1357 و سیاست خارجی امام خمینی از سال 1357 تا 1368. رویکرد برگزیده شده توسط این پژوهش، تحلیل گفتمان بر اساس رهیافت ارنستو لاکلو و شانتال موف می باشد. سوال اصلی این پژوهش بر این پایه است که، گفتمان های محمد مصدق (1332 – 1330)، پهلوی دوم (1357-1342) و امام خمینی (1368 – 1357)، در قبال غرب در سیاست خارجی ایران چه همانندی ها و ناهمانندی هایی داشته اند؟ و فرضیه نیز بدین طریق صورت بندی شده است : به نظر می رسد گره گاه های گفتمانی، در گفتمان های رویکرد به غرب در هر یک از دوره های محمد مصدق (1332 – 1330)، پهلوی دوم (1357- 1342) و امام خمینی (1368 – 1357)، با بر ساختن معناهای مورد نظر خود باعث طرد و به حاشیه راندن سایر گفتمان های ممکن در سیاست خارجی ایران شدند. بر این اساس : الف) همانندی گفتمان های مذکور به حاشیه راندن سایر گفتمان هاست. ب) ناهمانندی این گفتمان ها در این است که : 1. در دروان نخست وزیری مصدق گفتمان ملی گرایی وی که در بستر آن رویکرد استقلال خواهی (موازنه منفی) در برابر غرب به اجرا درآمد، مبنای سیاست خارجی او بود. 2. گفتمان جهان گرایی شاه که بر اساس آن سیاست شباهت با غرب پیگیری می شد مبنای سیاست خارجی شاه را تشکیل داد. 3. پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفتمان تقابل با غرب امام خمینی که بر پایه آن سیاست ضدیت با غرب و قدرت های بزرگ اجرا گشت به عنوان چارچوب سیاست خارجی مطرح شد. یافته ها حاکی از آن است که هریک از گفتمان های سه گانه فوق در دوره های ذکر شده، با استفاده از ابزارهای زبانی و غیرزبانی و مبتنی بر مفاهیم ارائه شده از سوی نظریه گفتمان لاکلو و موف یعنی دسترسی، اعتبار، عاملان سیاسی، و طرد و برجسته سازی توانستند خود را به عنوان گفتمان حاکم و هژمون مطرح و بدین سبب سایر گفتمان ها را در سیاست داخلی و سیاست خارجی به حاشیه برانند.

بررسی رابطه نهادهای مدنی و فساد سیاسی در ایران 1376 تا1392
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  جواد فلاح مایوان   احمد محقر

فساد در جوامع بشری قدمتی به اندازه تمدن دارد و در حال حاضر یکی از مشکلات و مسائل مبتلابه کشورهای جهان است. فساد در اشکال مختلف آن، هم در سطح کلان و هم در سطح خرد در ابعاد گوناگون اداری، سیاسی و اقتصادی گریبان¬گیر کشورهایی است که دارای حکومتی ناکارآمد هستند. فساد سیاسی هنگامی روی می¬دهد که یک کارگزار، قانون را به نفع شخص خود با قربانی کردن منافع حاصله از یک اصل حقوقی نقض کند. در حقیقت غیر قانونی بودن، مساله محوری بسیاری از تعریف¬های فساد سیاسی است. نهادهای مدنی در راستای ایجاد شفافیت، تفکر و عمل سیستمی و قابلیت در توسعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در کشور ایجاد می¬شوند، این نهادها از سازمانهای دولتی مستقل بوده و مردم مسئولیت تاسیس و اداره آن¬ها را بر عهده داشته و نفس ایجاد آنها حمایت از منافع گروهی، عمومی و مشارکت اجتماعی است، وجود نهادهای مدنی در عین اینکه مانع تسلط یک گروه، باند یا حزب بر جامعه می¬گردد، زمینه نظارت این نهادها بر نهادهای دیگر و بر جامعه سیاسی را فراهم می¬آورد، نظارت مدنی از مهمترین مکانیزمهای پیشگیری و کنترل فساد و فساد سیاسی در کشور است. پرسش اصلی تحقیق حاضر، نوع رابطه¬ی میان نهادهای مدنی با فساد سیاسی در ایران طی سالهای 1376 تا 1392 است، بدنبال برگزاری انتخابات 1376 گفتمان سیاسی در ایران تغییر نمود و توسعه متوازن اقتصادی و سیاسی بجای توسعه غیرمتوازن صرفاً اقتصادی در دستور کار دولت قرار گرفت. برای جایگزین نمودن مشارکت ساختارمند بجای مشارکت توده¬ای و کوچک کردن دولت و بروکراسی اداری در اولین برنامه سوم توسعه در سال 1379 اصلاحات اداری انجام و با ادغام تعدادی از وزارتخانه¬ها از انجام چند پاره کارها و مشکلات ناشی از وجود مراکز متعدد تصمیم-گیری اجتناب تا در نهایت از گسترش فساد جلوگیری بعمل آید. در کل تا سال 1391 تعداد کل مجوزهای صادره برای سازمانهای مردم¬نهاد(سمن) بیشتر از 17000 هزار مجوز نیست که از این تعداد حدود 7000 هزار مورد تا قبل دوم خرداد، 5720 مورد در حکومت اصلاحات و 4280 مورد در سالهای 1384 تا 1392 صادر شده است. در سالهای 1376 تا 1384 در راستای گفتمان دموکراتیک، استقلال، کارکرد سیاسی و نظارتی سمنها افزایش یافت، ولی بعد از این دوران برخلاف دوره قبل، به بهانه¬های مختلف سمنها تعطیل و کارکرد سیاسی و نظارتی آنها به نفع کارکرد خیریه¬ای کاهش یافت. با توجه به روند مذکور نظارت اجتماعی در سالهای 1384 تا 1392 بر دولت کاهش که این مساله باعث اتخاذ تصمیمات غیرتخصصی و یکجانبه توسط دولت گردید، نتیجه این فرایند افزایش گزارشات فساد در ابعاد مختلف بود.

نقش ارتش در تکوین و تداوم دولت مطلقه از شکل گیری ارتش نوین تا پایان سلسله پهلوی 1300-1357
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1379
  وحید سینایی   سعیده لطفیان

هدف اساسی از انجام این پژوهش تبیین نقش ارتش نوین و نظامیان در شکل گیری و تداوم دولت مطلقه در ایران و ارائه چارچوبی نظری - جامعه شناختی برای توضیح نقش ارتش در سیاست ایران در دوران پهلوی است . این دولت بصورت تاریخی همزمان با کدتای 1299 و تلاش های رضاخان برای صعود به قدرت و تاسیس سلسله پهلوی در ایران تکوین یافت و با وجود سقوط وی در شهریور 1320 و ایجاد فترتی در آن، مجددا" از سال 1332 با انجام کودتای دیگر مقدمات استقرار دوباره آن فراهم و تا آغاز تحولات انقلابی که منجر به سقوط سلسله پهلوی شد تداوم یافت .