نام پژوهشگر: مرجان کیان

بررسی رابطه برنامه درسی پنهان با انگیزه تحصیلی دانشجویان؛ مورد مطالعه دانشگاه خوارزمی(در سال 91-90)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  موسی آداک   مرجان کیان

از جمله مفاهیم و مباحث نسبتاً تازه در حوزه برنامه درسی «برنامه درسی پنهان» است که مطالعات فراوانی در کشور های مختلف در مورد آن انجام شده است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی مولفه های برنامه درسی پنهان (با تاکید بر سه مولفه: ارتباط دانشجویان با اساتید، تلقی دانشجویان از قوانین و مقررات دانشگاه و تعامل میان دانشجویان) و تعیین ارتباط این سه مولفه با انگیزه تحصیلی دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم) و حجم نمونه آن 300 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی و 100 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد از هر دو گروه دختر و پسر می باشد. روش نمونه گیری نیز تصادفی طبقه ای است. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی) و روش های آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار آماری spss استفاده شده است. ابزار پژوهش یک نمونه پرسشنامه برنامه درسی پنهان (محقق ساخته) و یک نمونه پرسشنامه انگیزه تحصیلی که بحرانی(1384) نمونه ایرانی آن را تدوین کرده است، می باشد. پرسشنامه برنامه درسی پنهان دارای 26 گویه در 3 مولفه شامل ارتباط استاد و دانشجو، تعامل و ارتباط میان دانشجویان و تلقی دانشجویان از قوانین و مقررات دانشگاه می باشد که بر اساس طیف پاسخگویی 5 گزینه ای لیکرت (از خیلی زیاد تا خیلی کم) تنظیم شده بود و پایایی آن در یک اجرای آزمایشی89/0 به دست آمد. روایی آن نیز توسط جمعی از اعضای هیأت علمی گروه برنامه ریزی درسی دانشگاه خوارزمی مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه انگیزه تحصیلی دارای 28 گویه است که دارای یک مقیاس لیکرت 7 درجه ای از «کاملاً موافق» تا «کاملاً مخالف» است. پایایی آن 88/0 تعیین شده است و روایی آن نیز مورد تأیید جمعی از اعضای هیات علمی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شیراز قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین مولفه های برنامه درسی پنهان (سه مولفه مذکور) و انگیزه تحصیلی دانشجویان به طور کلی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داده است در ارتباط میان برنامه درسی پنهان با انگیزه تحصیلی بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد و انگیزه دختران بیشتر از پسران بوده است. از جمله نتیجه های دیگر پژوهش این بود که در مقایسه بین دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد تفاوتی از لحاظ ارتباط بین دو متغیر اصلی پژوهش یافت نگردید.

تأثیر آموزش مبتنی بر نظریه هوش جنبشی گاردنر بر یادگیری درس علوم دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی شهرستان قدس (92-91)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سیده صدیقه پوریحیی کلوری   غلام رضا حاجی حسین نژاد

نخستین بار هاوارد گاردنر در سال 1983 م، در کتاب چهارچوب های ذهن نظریه هوش های چندگانه را مطرح کرد. این نظریه، شیوه هایی جدید از آموزش را برای اصحاب تعلیم و تربیت به ارمغان آورد. این نظریه با رد نظریه غالب درباره ی هوش و با معرفی انواع هوش توانست یکی از عرصه های جدی تفاوت های فردی، که نقشی اثر گذار بر غایات و فرایند تعلیم و تربیت دارد را مورد توجه قرار دهد. در این پژوهش سعی شده است که با به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر هوش جنبشی نظریه گاردنر میزان تأثیر این شیوه را بر یادگیری دانش آموزان در درس علوم بسنجد و به مقایسه آن با شیوه ی سنتی بپردازد. روش پژوهش، شبه آزمایشی، طرح گروه گواه نامتعادل است. جامعه آماری را دانش آموزان پایه اول مدارس پسرانه شهرستان قدس در سال تحصیلی 92-91 تشکیل می دهند. از طریق شیوه نمونه گیری خوشه ای دانش آموزان در دو گروه آزمایش و گواه (هرکدام 30 نفر جمعاً 60 نفر) انتخاب شدند. سپس با استفاده از تست تیل اولویت هوش های چندگانه هر دو گروه (کنترل و گواه) تعیین شد. یک هفته قبل از شروع آزمایش، پیش آزمون به طور هم زمان از گروه ها گرفته شد سپس یک دوره آموزشی 8 هفته ای برای گروه آزمایش سپری شد در حالی که گروه کنترل به شیوه سنتی مفاهیم مورد نظر را آموزش می دید. سپس با اجرای پس آزمون سطح یادگیری دانش آموزان گروه ها سنجیده شد و با نمرات گروه گواه مقایسه به عمل آمد. برای تحلیل داده های آماری به دست آمده از آزمون کوواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین آموزش مبتنی بر هوش جنبشی و یادگیری درس علوم وجود دارد و همچنین بین دو گروه دانش آموزانی که از طریق هوش جنبشی آموزش دیده اند و دانش آموزانی که با این شیوه آموزش ندیده اند تفاوت معناداری وجود دارد (سطح معناداری آزمون که مقدار آن 00/0 می باشد کمتر از 05/0 است) و گروه آزمایش چون با روش های مبتنی بر نظریه هوش جنبشی گاردنر آموزش دیدند عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشته اند. تجزیه و تحلیل آماری یافته های به دست آمده از اجرای تست تیل نیز نشان داد که در گروه آزمایش، آموزش مبتنی بر هوش جنبشی، برای دانش آموزانی که هوش جنبشی اولویت اول آن ها بوده بیشترین افزایش و برای کسانی که اولویت چهارم آن ها بوده کم ترین افزایش را داشته است؛ نتایج به دست آمده از گروه کنترل نیز نشان داد که آموزش مبتنی بر نظریه هوش جنبشی بر دانش آموزانی که هوش جنبشی آنان در اولویت اول و دوم و سوم و چهارم بوده معنادار نیست و میانگین نمره آن ها افزایش کمی را نشان داده است بنابراین پژوهشگر پَیشنهاد می کند که این شیوه آموزش در مدارس برای دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی وضعیت اجرای برنامه درسی هنر دوره ابتدایی در استان آذربایجان غربی و ارائه راهکارهای مناسب برای آن(سال تحصیلی 91-90)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  محمود وقری   مرجان کیان

درمیان دوره های تحصیلی، دوره ابتدایی یکی از حساس ترین دوره های آموزشی محسوب می گردد. و سرمایه گذاری بیشتری رامی طلبد و از طرفی دیگر هنر نیز در بین درس های دوره ابتدایی از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند خلاقیت، قدرت تحلیل گری، ارزشیابی اطلاعات، سواد سمعی و بصری و زیبا شناختی دانش آموزان را پرورش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت اجرای برنامه درسی هنر در استان آذربایجان غربی است. از آن جا که تلاش، جهت شکوفایی قابلیت های هنری و زیبا شناختی دانش آموزان از جمله کارکردهای آموزشی و پرورشی است. اجرای برنامه درسی هنر می تواند مختصات این کارکرد را محقق سازد در حقیقت قابلیت های تربیت هنری در مدارس وابسته به نحوه اجرای برنامه درسی هنر است چه بسا برنامه های خوبی که طراحی و تدوین شده اند ولی بعلت اجرای نامناسب، ناکارآمد نشان داده اند و به هدف های مورد نظر نرسیده اند برنامه درسی هنر در صورتی با موفقیت اجرا می شود که عوامل مختلفی مانند انسانی وفیزیکی در کنار هم و در اختیار آموزش قرار گیرند. به منظور مطالعه نحوه اجرای برنامه در سی هنر در استان آذربایجان غربی، در پژوهش حاضر چهار پرسش اساسی مطرح شده است. • عناصر برنامه درسی هنر( شامل روش تدریس، مواد و منابع آموزشی، فضای آموزشی) چگونه توسط معلمان اجرا می شوند؟ • عوامل انسانی موثر بر اجرای برنامه درسی هنر از نظر معلمان کدام است؟ • عوامل فیزیکی(مادی) موثر بر اجرای برنامه درسی هنر از نظر معلمان کدام است؟ • راه حل های مناسب برای رفع موانع ومحدودیت های اجرای برنامه درسی هنر دوره ابتدایی چیست؟ داده های مربوط به سئوال اول از دیدگاه مشاهده گر و اطلاعات مربوط به سئوال های دوم، سوم وچهارم از دیدگاه معلمان گردآوری ومورد تجزیه وتحلیل فرار گرفته است روش پژوهش حاضر، روش توصیفی، ترکیبی از (کمی- کیفی) و از نوع پیمایشی بوده و جزو پژوهش های کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان مدارس ابتدایی استان آذربایجان غربی میباشد که نمونه گیری آن به صورت خوشه ای انجام گرفته است به نوعی که استان به سه بخش مرکزی، شمالی و جنوبی تقسیم شده و از هر بخش شهرهایی انتخاب واز هر شهر مدارسی به صورت تصادفی انتخاب و دیدگاه های معلمان آن جمع آوری شده است. یافته های این پژوهش نشان میدهدکه درحالت کلی بین نظر مشاهده گر وروش های تدریس معلمان سطح معنی داری مشاهده می شود ومیانگین مربوط به مجموع سوالات چک لیست ( 3,4541 ) پایین تر ازمیانگین فرضی است یعنی روش تدریس معلمان درحد متوسط ارزیابی شده است وهمچنین نشان می دهد که درحالت کلی نظر معلمان ابتدایی درمورد عوامل فیزیکی وعوامل انسانی سطح معنی داری مشاهده می شود ومیانگین مربوط به مجموع سوالات پرسشنامه ( 3,3605 ) پایین تر از میانگین فرضی است یعنی معتقد هستندکه عوامل فیزیکی وعوامل انسانی دراجرای برنامه درسی هنر موثرند وآن را در حد متوسط ارزیابی نموده اند. ولی باید اذعان نمودکه، عدد پیرامون میانگین فرضی عدد ناچیزی است و این نشانگرآن است که معلمان و مشاهده گر اعتقاد ضعیفی به اجرای گویه های مربوط به چک لیست و پرسشنامه دارند. واژگان کلیدی: برنامه درسی هنر، چگونگی اجرا، دوره ابتدایی، راهکارها.

بررسی عوامل تسهیل کاربست فناوری اطلاعات وارتباطات درمدارس متوسطه شهرستان خدابنده ازنظر دبیران ومدیران
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  ابوالفضل گنج خانی   مجید علی عسگری

چکیده تحقیق حاضر به منظور بررسی عوامل تسهیل بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات درمدارس متوسطه ازنظر مدیران و معلمان شهرستان خدابنده صورت گرفته است. ، به لحاظ روش پژوهش ازنوع تحقیق بنیادی وبه لحاظ کنترل متغیرها ازنوع تحقیق غیرآزمایشی است ،جامعه آماری شامل 900 نفر از مدیران و معلمان شهرستان خدابنده و نمونه مورد نظر شامل 252 از مدیران ومعلمان که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند ،پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش دارای اعتبار 87/0 از طریق آلفای کرونباخ بدست آمد ،داد ه های جمع آوری شده به صورت توصیفی در غالب جدول توصیف فراوانی،درصد ،نمودار دایرهای و هیستوگرام ارائه گردیده است و آمار استنباطی با استفاده از آزمون tتک نمونه ای بدست آمدو تفسیر داده ها بر اساس اندازه اثر بدست آمده از هر کویه می باشد که نتایج نشان داد که گویه های مربوط به قلمروهای قابل کاربردفناوری اطلاعات وارتباطات با اندازه اثر بالا تاثیر مناسبی در کاربرد فناوری اطلاعات دارد . در مورد شرایط موجودشرایط(امکانات،منابع انسانی،مالی،مادی و محیطی) درمدارس متوسطه برای استفاده ازفناوری اطلاعات وارتباطات اکثر گویه ها نشان از تاثیر مثبت و مناسب در صورت موجود بودن شرایط در استفاده از فناوری و ارتباطات را ارائه می دهد ، درمورد گویه های موانع استفاده ازفناوری اطلاعات وارتباطات گویه ها حکایت از وجود موانع با تاثیرات زیاد در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات می یاشد.گویه های مربوط به عوامل تسهیل کننده کاربردفناوریاطلاعات وارتباطات نیز تاثیر مناسب و مثبتی درکنارپیامدهای مثبت استفاده ازکاربرد فناوری و ارتباطات نشان می دهند وگویه های مربوط به پیامدهای منفی کاربردفناوری اطلاعات وارتباطات نشان میدهدکه نتایج منفی در صورت عدم کاربرد صحیح و مناسب در فناوری و ارتباطات خواهدداشت . کلید واژه گان : ارتباطات و فناوری ،مدارس متوسطه ،

رابطه هوش کلامی- زبانی گاردنر با یادگیری مهارت خواندن و نوشتن زبان انگلیسی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  زهرا عدالت   غلامرضا حاجی حسین نژاد

یک بعد شگفت انگیز انسان ها قابلیت برقراری ارتباط است وزبان توسعه بافته ترین ابزار فکری است که برای برقراری ارتباط بین انسان ها و جوامع انسانی به کار گرفته می شود.امروزه نقش زبان بین اللملی انگلیسی در زندگی روزمره بر کسی پوشیده نیست. اما متاسفانه شاهد عدم نتیجه مطلوب آموزش این زبان در سیستم آموزشی مان هستیم. مطالعات اخیر نشان داده است که هوش و استعدادهای شناختی در سازمان دهی فرایند یادگیری نقش اساسی دارند . یکی از نظریه هایی که در دهه های اخیر در مورد هوش مطرح شده و مورد توجه و استقبال بسیاری از صاحب‏نظران قرار گرفته است،نظریه‏ هوش های چندگانه است که توسط گاردنر (????) ارائه شده است. وی برای نخستین بار در سال ????، با انتشار کتابی با عنوان «چهار چوب های ذهن» ، هشت گونه ی مختلف هوش را مقوله بندی کرد.این مقولات عبارتند از: هوش کلامی – زبانی، هوش منطقی- ریاضی، هوش بصری _ مکانی، هوش جنبشی، هوش موسیقیایی، هوش میان فردی، هوش درون فردی و و در ???? هوش طبیعت گرا را به هفت هوشی که قبلاً معرفی کرده بود اضافه نمود .هوش زبانی کلامی با کاربرد زبان در ارتباط است و در این پژوهش، تأثیر مستقیم این هوش را روی آموزش و یادگیری مهارت خواندن و نوشتن زبان انگلیسی مورد بررسی قرار می دهیم. پژوهش حاضر که آزمایشی و از نوع تحقیقات پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و از نظر ماهیت کاربردی بوده است از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، یک کلاس ?? نفری به صورت تصادفی به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شد و نیز آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر به عنوان متغیر مستقل و هوش کلامی _ زبانی به عنوان متغیر تعدیل گر یا متغیر مستقل دوم قلمداد گردیده و پیشرفت تحصیلی در درس زبان انگلیسی دانش آموزان در دو مهارت خواندن و نوشتن به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. به منظور سنجش هوش کلامی دانش آموزان و سایر مولفه های هوش چندگانه، پرسشنامه ?0 سوالی سنجش هوش های چندگانه از کتاب سنجش و کاربرد هوش چندگانه در خانه و مدرسه (آذر فر ????) اقتباس گردید و قبل از برگزاری اولین جلسه آموزش، میان دانش آموزان توزیع و سپس تکمیل گردید. روایی این پرسشنامه در پژوهش های مختلف مورد تایید قرار گرفته است. روایی پرسشنامه برای سنجش هوش کلامی دانش آموزان توسط اساتید و متخصصان روانشناسی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه و کلیه ابعاد آن بالاتر از ??/? به دست آمد که نشان دهنده پایا بودن پرسشنامه و مولفه های آن است. با استفاده از پرسش نامه هوش های چندگانه، ضمن ترسیم نیم رخ هوشی هر یک از دانش آموزان، دو گروه بالا و پایین دانش آموزان، بر اساس نمره هوش، هوش زبانی شان شناسایی شد و سپس آموزش هر یک از مهارت ها، با توجه به مقوله های هشتگانه هوش انجام گرفت. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. از پیش آزمون و پس آزمون زبان انگلیسی نیز در آغاز و پایان دوره استفاده شد که روایی آن ها از طریق سه نفر از معلمان با تجربه درس زبان انگلیسی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب ??/0 و ??/? به دست آمد. همبستگی بین ? آزمون نیز ??/0 محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر مداخله یعنی آموزش مبتنی بر هوش کلامی بر یادگیری مهارت خواندن زبان انگلیسی معنی دار است و آموزش مبتنی بر هوش کلامی گاردنر بر یادگیری مهارت خواندن زبان انگلیسی تأثیر دارد و موجب افزایش یادگیری مهارت خواندن زبان انگلیسی می شود. در ارتباط با مهارت نوشتن نیز نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش کلامی بر یادگیری مهارت نوشتن زبان انگلیسی تأثیر دارد.

تحلیل محتوای کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی دوره های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه از منظر توجه به تنوع فرهنگی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  بایرام اصلانی   مرجان کیان

چکیده: پژوهش حاضر درصدد است مولفه های تنوع فرهنگی در کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی دوره های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را بررسی کند. در عصر حاضر، به دلیل تعاملات گسترده فیزیکی، گسترش فعالیت های مجازی افراد و فرهنگ ها و از میان رفتن مرزهای قراردادی سنتی، پیوندهای گریزناپذیری بین افراد و فرهنگ ها به وجود آمده است. حضور فرهنگ ها در کنار یکدیگر و تلاقی آنها، احتمال ایجاد چالش و تنش در میان افراد را افزایش داده است. بدین جهت نزدیکی فرهنگ ها، ایجاد تفاهم و تعامل میان آنها در جهت همزیستی مسالمت آمیز و رفع سوء تفاهم های احتمالی ضروری است. در این راستا، از جمله رسالت های اساسی نظام تعلیم و تربیت در جوامع دارای فرهنگ های مختلف، توجه به برنامه های درسی حساس به فرهنگ و پاسخ گو به ویژگی های تنوع فرهنگی است. بدین ترتیب در پژوهش حاضر مولفه های تنوع فرهنگی شامل آداب و رسوم فرهنگ ها،. زبان های محلی و قومی، قدمت و سابقه فرهنگ ها و اساطیر فرهنگ هابررسی شدند.روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا است که به منظور تحلیل محتوای کتاب های درسی به عنوان یک روش علمی مورد استفاده قرار می گیرد. روش آماری جهت تجزیه و تحلیل محتوا برحسب ماهیت موضوع و روش پژوهش، توصیفی است. جامعه آماری را کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تشکیل می دهد. نمونه آماری که از طریق روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفته،شامل کل جامعه پژوهش است که به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات در مورد مولفه های تنوع فرهنگی جدول محتوا یا همان چک لیست بوده و داده های پژوهش با کنکاش و جستجو در تمام درس های کتاب تعلیمات اجتماعی به دست آمده است. نتایج نشان داد که از بین مولفه های ذکر شده، مولفه اساطیر فرهنگ ها به میزان 5/19 درصد بیشترین اهمیت و مولفه زبان های محلی و قومی به میزان 8/2 درصد دارای کمترین اهمیت است. همچنین در دوره ابتدایی 16/21 درصد به مولفه قدمت و سابقه فرهنگ ها توجه شده است. در دوره راهنمایی 91/2درصد به اساطیر فرهنگ ها و در دوره متوسطه 5/40 درصد به اساطیر فرهنگ ها توجه شده است که بالاترین میزان توجه را در دوره ها دارند. یافته های پژوهش بیانگر این است که در کتاب های درسی توجه متعادلی به عناصر و مولفه های تنوع فرهنگی نشده است. بدین ترتیب پیشنهاد می شود که نویسندگان کتاب های درسی به مفهوم تنوع فرهنگی و مولفه های آن توجه ویژه داشته باشند تا در دانش آموزان نگرش احترام آمیز نسبت به فرهنگ های مختلف موجود در جامعه شکل بگیرد. واژگان کلیدی:تنوع فرهنگی، تحلیل محتوا، تعلیمات اجتماعی، دوره ابتدایی، راهنمایی، متوسطه، کتاب درسی.

واکاوی پدیده ی انتقال یادگیری در آموزش های ضمن خدمت سازمان آموزش و پرورش (مطالعه ی موردی استان خراسان رضوی)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  محمد تقی سجادی   مرجان کیان

پژوهش حاضر باهدف «واکاوی پدیده ی انتقال یادگیری در آموزش های ضمن خدمت معلمان سازمان آموزش و پرورش» شروع شد که در ادامه شامل هدف شناسایی و کنکاش دوره های ضمن خدمت دچار شکست انتقال یادگیری، بررسی علل و پیامدها بود و در نهایت منجر به طراحی مدل شد. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی معلمانی بود که دوره های ضمن خدمت را گذارنده بودند. گروه هدف شامل معلمان شهرستان های خراسان رضوی بود که بر اساس قاعده ی اشباع نظری در پژوهش کیفی، 23 نفر از معلمان شهرستان های بجستان، گناباد و تربت حیدریه بودند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه ی مبنایی انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار مند بوده است که به وسیله ی دستگاه ضبط صوت اطلاعات ثبت شده اند. تحلیل داده ها بر اساس روش پیشنهادی استراوس و کوربین انجام شد. نتایج حاوی دو پدیده ی محوری یادگیری و انتقال یادگیری بود که متاثر از عوامل زمینه ای موثر یادگیری (یادگیرنده، آموزش دهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند این دو پدیده شامل پیامد هایی نیز بودند که به دو دسته ی پیامد برای معلمان (دید منفی و بی انگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمت ها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانش آموزان (بی نظمی و شلوغی در کلاس، بهره مندی از روش های کلیشه ای و تکراری، عدم بهره مندی از مطالب بروز، دل مردگی و روز مرگی) تقسیم شدند. در پایان مدل توجیهی فرآیند بر اساس اجزا فوق ترسیم و طراحی شد. به منظور اعتبار بخشی نظریه ی پایانی نیز، از معیارهای: تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکت کنندگان)، شفافیت (توضیح روند کار) استفاده شد.

شناسایی وتبیین راهبردهای تربیت شهروندی در دوره ابتدایی و گزینش الگویی برای ارزشیابی اثربخشی این مهارتها
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  حسن زمانی   سعید صفایی موحد

پژوهش حاضر به منظور شناسایی و تبیین راهبردهای آموزشی تربیت شهروندی و تعیین الگویی مناسب که بتواند مهارت های شهروندی را ارزشیابی کند، صورت گرفته است. اهمیت شهروندی از آنجایی است که نگاه ویژه ای به یادگیری دانش، توانایی و نگرش دارد و فرد را در تعامل موثر و مطلوب با افراد دیگر و دولت یاری می رساند(قلتاش،1389). هدف از این پژوهش، شناسایی روش های آموزشی موثر در تربیت شهروندی و همچنین تعیین الگویی است که در ارزشیابی بتوان از آن بهره جست.شرکت کنندگان در این پژوهش شامل متخصصان علوم تربیتی، معلمان دوره ابتدایی و والدین دانش آموزان دوره ابتدایی بودند. جامعه آماری این پژوهش شهرستان قزوین است. روش نمونه گیری با استفاده از تکنیک گلوله برفی انجام گرفته است که تا سطح اشباع پذیری پیش رفته است. جمع آوری اطلاعات نیز به وسیله مصاحبه نیمه ساختار یافته و با استفاده از دستگاه ضبط صوت صورت گرفته است. جهت حصول اطمینان از کیفیت تحقیق از معیار های باور پذیری، اطمینان پذیری، انتقال پذیری و تائید پذیری استفاده گردیده است. داده های گرد آوری شده با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مهمترین یافته این پژوهش استفاده بیشتر از راهبردهای آموزشی غیر مستقیم در تربیت شهروندی به جای استفاده از آموزش مستقیم می باشد. در تربیت شهروندی از روش هایی مانند ایفای نقش، یادگیری اجتماعی، الگو سازی، فضا سازی مجازی ویا محاکمه قضایی به جای روش های آموزش مستقیم باید استفاد نمود. بهره مندی از شیوه ارزشیابی کیفی که به نوعی کلیه سطوح یادگیری را می سنجد و موجب کاهش استرس و اضطراب نیز می شوند به جای شیوه ارزشیابی کمی که اصولاً سطح دانش را ارزشیابی می کنند از یافته های دیگر این تحقیق قلمداد می گردد. در ارزشیابی کیفی می توانیم از چک لیست، نمونه کار، مشاهده عملکردها و... در سنجش مهارت های کسب شده در تربیت شهروندی استفاده کنیم.

ارزیابی دوره های آموزشی ضمن خدمت شرکت سایپا مبتنی بر الگوی پاتریک و ارائه راهکار مناسب برای بهبود آن
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  مهری سبزواری   غلامرضا حاجی حسین نژاد

چکیده در دنیای معاصر،بیش از هر زمان دیگر،بقا و دوام سازمان ها در گرو تعادل بین روش های اجرای کار در سازمان با تغییر و تحولات و نوآوری های فراسازمانی است.موضوعی که اکثر صاحبنظران مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در خصوص آن توافق دارند ،نهفته بودن کلید اصلی این تعادل در استفاده از سازوکار موثر آموزش ضمن خدمت کارکنان است.پژوهش حاضر با هدف کلی ارزیابی دوره های آموزشی ضمن خدمت شرکت سایپا مبتی بر الگوی پاتریک و ارائه راهکار ،صورت گرفته است.بر این اساس دوره های آموزشی بر اساس مدل کرک پاتریک در دو سطح اول این مدل یعنی ارزیابی واکنش فراگیران و میزان یادگیری آنان از دوره های آموزشی مورد ارزیابی قرار گرفتند.روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی می باشد. در این پژوهش با توجه به اندک بودن تعداد ، افراد تشکیل دهنده جامعه آماری ، نمونه ی آماری این پژوهش بودند .کلیه تجزیه و تحلیل ها در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفته است. پیش آزمون – پس آزمون و پرسشنامه بر روی همه ی افراد نمونه اجرا شده است. بیشتر افراد به پرسشنامه ی بررسی میزان رضایت کارکنان از دوره های آموزش ضمن خدمت به گزینه های زیاد و خیلی زیاد پاسخ داده اند که با توجه به مثبت بودن سوالات پرسشنامه نشان از رضایت کارکنان از برگزاری این دوره ها دارد.می توان گفت که دوره های آموزشی ضمن خدمت تاثیری زیادی در میزان یادگیری کارکنان نیز داشته است، که آزمون t همبسته نیز گویای معنی دار بودن این تاثیر می باشد. کلید واژها: ارزیابی، دوره ی ضمن خدمت، کارکنان،.شرکت سایپا،مدل کرک پاتریک

تجارب معلمان در زمینه ی به کارگیری یا عدم به کارگیری روش های تدریس فعال در دوره ابتدایی ؛(شهرستان شاهرود- منطقه بیارجمند)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  مجتبی چاه ستاره   مرجان کیان

پژوهش حاضر با هدف «شناسایی دلایل و شرایط به کارگیری و عدم به کارگیری روش های تدریس فعال و بررسی پیامدهای مثبت و منفی به کارگیری و عدم به کارگیری این روش ها در مدارس ابتدایی شهرستان شاهرود(منطقه بیارجمند) در سال تحصیلی 93-92 »صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی از نوع پدیدار نگارانه و با تکیه بر تکنیک رویداد مهم بوده است. جامعه پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی شهرستان شاهرود(منطقه بیارجمند) در سال تحصیلی 93- 92 بوده است. اطلاع رسان های پژوهش عبارت بودند از 22 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان شاهرود شامل 12 نفر معلم مرد و 10 نفر معلم زن که از طریق شیوه نمونه گیری هدفمند ملاک محور در این پژوهش شرکت داده شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته است. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل محتوای کریپندورف شامل چهار مرحله گرد آوری داده ها، تقلیل داده ها، استنباط و در نهایت تحلیل داده ها استفاده شده است. ابتدا پژوهشگر به طرح بندی و نمونه گیری و ثبت و ضبط داده ها و در مرحله بعد به تقلیل، تحلیل و استنباط داده ها پرداخت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد از علت های به کارگیری روش های تدریس فعال می توان به ویژگی معلمان از نظر علمی از قبیل آشنایی با روش های فعال تدریس، متخصص در حوزه موضوعی و همچنین آشنایی با ابزار و وسایل کمک آموزشی، و از لحاظ شخصیتی از قبیل توانایی مدیریت کلاس درس، علاقمند به حرفه معلمی و در نهایت شناخت دانش آموزان اشاره کرد. از جمله دلایل و موانع به کارگیری روش های تدریس فعال در زمینه ی محدودیت ها است که این محدودیت ها از9 منظر شامل دانش آموزان، مسئولان، معلمان، والدین،کمبود امکانات، زمان محدود، نبودن اماکن دیدنی، چند پایه بودن کلاس ها و محتوای جدید مورد بررسی قرار گرفته است. دومین مقوله ای که در زمینه دلایل و شرایط عدم به کارگیری روش های تدریس فعال مطرح شد مربوط به دوره های آموزش ضمن خدمت است که می توان به زمان نامناسب برگزار شدن این کلاس ها، عدم واگذاری مسئولیت به معلمان در این کلاس ها، عدم توجه به روش های تدریس فعال و سخنرانی محض مدرسان اشاره کرد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد به کارگیری روش های تدریس فعال دارای پیامدهایی مثبتی همچون تسهیل و تثبیت یادگیری، برانگیختن حس کنجکاوی، ایجاد انگیزه و علاقه برای یادگیری، تسریع فعال سازی است. پیامدهای منفی مرتبط با عدم به کارگیری روش های فعال؛ ایجاد اضطراب و دلهره، عدم اجتماعی شدن، حفظ طوطی وار مطالب، تضعیف قوه تکلم، ایجادکسالت و خستگی و انسداد تفکر است. بر اساس نتایج پژوهش می توان به معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت توصیه کرد تا امکانات و وسایل مورد نیاز جهت تدریس موثررا فراهم نمایند و والدین با معلمان و مسئولین جهت دریافت و بازخورد از چگونگی آموزش فرزندان شان همکاری داشته باشند و به معلمان پیشنهاد می شود که برکاربرد روش های تدریس فعال واقف شوند.

شناسایی نقش برنامه درسی پایه ی ششم بر ترغیب دانش آموزان به مطالعه در مدارس ابتدایی کرج (سال تحصیلی 92-93)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  اسماعیل کرمشاهی امجزی   مرجان کیان

چکیده هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش برنامه درسی پایه ی ششم بر ترغیب دانش آموزان به مطالعه در مدارس ابتدایی کرج در سال تحصیلی(93-1392) است. روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی و نظریه مبنایی به عنوان فرایند، نه به عنوان فرآورده است. جامعه پژوهش شامل دو دسته است: الف)کلیه کتاب های درسی پایه ی ششم ابتدایی در سال 93-1392 ب) معلمان پایه ی ششم ابتدایی شهر کرج. اطلاع رسان های پژوهش عبارتند از کتاب های درسی پایه ی ششم ابتدایی شامل 9 کتاب و 19 نفر از معلمان پایه ششم که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار پژوهش مورد استفاده نیز شامل تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه نیمه ساختارمند است. همچنین تحلیل داده ها به دو صورت انجام شده است؛ در بخش اول کتاب های درسی پایه ی ششم با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، از منظر ترغیب به مطالعه تحلیل محتوا شده اند و در بخش دوم تحلیل مصاحبه معلمان پایه ی ششم با استفاده از روش های کدگذاری، در سه مرحله ی کد گذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که کتاب های درسی پایه ششم از دو طریق دانش آموزان را به مطالعه ترغیب می کنند اول از طریق مستقیم و دوم از طریق غیرمستقیم. در شیوه مستقیم در کتاب های درسی، درس ها، جملات و مفاهیمی وجود دارد که از دانش آموزان می خواهند که به مطالعه بپردازند و یا به جمع آوری اطلاعات از منابع گوناگون بپردازند. در شیوه غیرمستقیم، در کتاب های درسی مفاهیمی وجود دارد که به طور مستقیم از دانش آموزان نخواسته است که به مطالعه بپردازند اما به طور ناخودآگاه ذهن دانش آموز را به طرف استفاده و علاقه مند کردن به کتاب و یادگیری سوق می دهد. همچنین یافته ها نشان می دهد که معلمان پایه ی ششم ابتدایی در روش تدریس خود، گاهی اوقات و بیشتر با استفاده از روش سخنرانی دانش آموزان خود را به مطالعه و استفاده از منابع اطلاعاتی گوناگون تشویق می کنند اما در ارزشیابی های خود از پرسش هایی که مبتنی بر علاقه مند کردن دانش آموزان به مطالعه باشد کمتر استفاده می کنند. همچنین منابع و مواد آموزشی متنوعی که دانش آموزان را به مطالعه ترغیب کند، در مدارس ابتدایی به چشم نمی خورد. بر اساس یافته ها، به دست اندرکاران و معلمان دوره ابتدایی توصیه می شود که در برنامه درسی پایه ششم از مطالبی که دانش آموزان را به مطالعه تشویق و علاقه مند می کند بیشتر استفاده کنند. کلیدواژه ها: برنامه درسی، مطالعه، شیوه کیفی، پایه ششم ابتدایی.

ارزشیابی برنامه درسی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی دوره کارشناسی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  رسول صادق   غلامرضا حاجی حسینی نژاد

پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی برنامه درسی آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی در دانشگاه های علامه طباطبایی و خوارزمی تهران سال تحصیلی 92-93 صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه است:گروه اول دانشجویان رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی در دانشگاه های خوارزمی و علامه می باشد و گروه دوم اساتید و متخصصان رشته در دانشگاه های خوارزمی و علامه در سال تحصیلی 93-92 می باشند. حجم نمونه برابر 160 نفر دانشجو و 10 نفر استاد می باشد که برای انتخاب نمونه مورد نظر از روش نمونه گیری « تصادفی ساده » استفاده شده است. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس پنج گزینه ای لیکرت برای دانشجویان و متخصصان است. روش تجزیه این پژوهش شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون تی مستقل و آزمون خی دو بود. نتایج حاصل پژوهش حاکی است که: از نظر اساتید سطح معناداری بدست آمده مربوط به ارزیابی برنامه درسی رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی در متغیر های اهداف، محتوا و منابع بیشتر از سطح معناداری 05/ 0می باشد پس این بدان معناست که در این متغیرها بین میانگین ارزیابی برنامه درسی رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی اساتید دانشگاه های علامه و خوارزمی تفاوت معنادار وجود ندارد و مورد رضایت قرار گرفته ولی در متغیرهای تدریس و ارزشیابی که پایین تر از 05/0 می باشند، در این دو متغیر تفاوت معنادار وجود دارد که ناراضی می باشند. از نظر دانشجویان نیز سطح معناداری بدست آمده مربوط به ارزیابی برنامه درسی رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی بیشتر از سطح معناداری 05/0 می باشد، پس این بدان معناست که بین میانگین ارزیابی برنامه درسی رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی دانشجویان دانشگاه های علامه و خوارزمی تفاوت معنادار وجود ندارد، رضایت دارند. می توان نتیجه گرفت که دانشجویان نسبت به اساتید از برنامه رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی رضایت نسبتا بهتری داشتند که اساتید از شیوه تدریس و ارزشیابی ناراضی بودند. بر اساس نتایج پژوهش می توان به متخصصان برنامه درسی رشته آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی توصیه کرد که به کاربردی بودن برنامه و توجه به علاقه دانشجویان بر بهبود برنامه بیافزایند.

آسیب شناسی برنامه های مراکز پیش دبستانی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی (93-1392).
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  عنایت کریم زاده   عفت عباسی

چکیده این پژوهش در صدد است تا به بررسی آسیب شناسی برنامه¬های مراکز پیش دبستانی(دولتی)، استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی (93-1392)، بپردازد. بدین منظور سه سوال مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی- کمی)، از نوع آمیخته اکتشافی بود. در مرحله کیفی با مرور نظامند، منابع علمی ،کتابخانه ای و الکترونیکی و نیز تحلیل موضوعی محتوای نیمه سازمان یافته، تعداد 10 نفر از مربیان با روش هدفمند برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. و در مرحله کمی برای پاسخ به سوالات پرسشنامه 5 سنجه¬ای لیکرت بسته پاسخ با 52 گویه، و ضریب آلفای (92/0)، تعداد 162 نفر از مربیان با استفاده از روش تصادفی خوشه¬ای، براساس مبانی نظری و کتابخانه¬ای و تحلیل داده¬های حاصل از مصاحبه انتخاب شدند. در مرحله کیفی روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و سنجش و اندازه گیری قرار گرفت. پایایی و اعتبار پرسشنامه به تأیید استاد راهنما و مشاور و چند تن از متخصصان و آشنا با موضوع قرار گرفت. و در مرحله کمی، برای بررسی پایایی و اعتبار پرسشنامه، از اعتبار محتوایی استفاده شد و در ادامه به منظور اعتبار بخشی به داده های حاصل از مرحله اول، پرسشنامه در اختیار مربیان پیش دبستانی قرار گرفت. و در مرحله کیفی برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از شیوه مقوله بندی و کد گذاری استفاده شد. و در مرحله کمی به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روش آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار)، و از آمار استنباطی (آزمون خی دو)، به منظور بررسی میزان توافق، و (آزمون فریدمن)، به منظور اولویت بندی هر گویه، استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که، برنامه های مراکز پیش دبستانی دارای آسیب های بسیاری است از جمله: عدم توجه به پرورش روحیه اعتماد به نفس، عدم بحث گفتگو برای رشد زبان، عدم توجه به خلاقیت و درک زیبایی¬ها، عدم فرصت به کودکان برای حل مسائل مختلف. مناسب نبودن محتوا با سن کودکان، عدم تدریس محتوا به صورت عملی، عدم مطابقت بین محتوا و اهداف، عدم متنوع و جذاب بودن محتوا. عدم بکارگیری روش¬های تدریس به شکل غیر مستقیم، عدم تعامل بین مربیان و کودکان موقع تدریس، عدم استفاده از روش گردش علمی، عدم فعالیت¬های یادگیری در مکان-های مختلف، عدم توجه والدین به فعالیت¬های یادگیری، عدم انجام فعالیت¬های یادگیری به صورت تلفیقی، عدم استفاده از روش مشاهده برای دیدن اشیاء و پدیده¬ها. عدم داشتن برنامه زمانی مناسب والدین برای کودکان در خانه، عدم برنامه ریزی مناسب برای انجام برنامه¬ها، عدم مشارکت کودکان در زمان طراحی آموزشی، عدم اجرای فعالیت¬ها براساس جدول زمانی مشخص. عدم استاندارد بودن ساختمان¬های مراکز پیش دبستانی، عدم وجود سالن برای بازی-های گروهی در فصول سرد، عدم تناسب بین ظرفیت مراکز و تعداد کودکان، عدم وجود داشتن مکان¬های مختلف برای یادگیری، عدم داشتن تجربه کافی بیشتر مربیان برای اجرای طرح درس، عدم امکانات آموزشی برای اجرای طرح درس. عدم گروه بندی کودکان براساس توانایی هایشان، عدم آگاهی مربیان از ارتباط بین گروه بندی و فعالیت-های یادگیری، عدم تغییر گروه بندی در طول سال، عدم ارزشیابی از کودکان به صورت مداوم، عدم ارزشیابی در مکان¬های مختلف، عدم ارزشیابی در زمان¬های مختلف، عدم ارزشیابی به صورت مستقیم. عدم آموزش والدین برای کمک به مربیان در پیشرفت کودکان، عدم توجه والدین کارمند به کودکان است. بنابراین برای حل مشکلات لزوم برنامه ریزی¬های جدیدتر برای این مقطع و تأسیس نهادهای پیش دبستانی دولتی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

رابطه کیفیت برنامه های آموزشی مذهبی و نگرش مذهبی کودکان پیش دبستانی (5-6سال)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  مریم کیخواهی   مسعود گرامی پور

مقدمه قرآن کریم منشور زندگی و راه سعادت انسان است. دوره ی پیش دبستان از حساس ترین مراحل تربیت و زمینه ساز شکوفایی فطرت الهی کودک است. توصیه های ائمه معصومین- علیه السلام- که راهنمایان اصلی تعلیم و تربیت هستند، موید این موضوع است. حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام به فرزند خود امام حسن علیه السلام- می فرمایند:... و اَن اَبتَدئکَ بتعلیم الکتاب الله عزّوجّل (ای فرزندم)... و تربیت تو را به آموزش کتاب خدای عزوجل آغازکردم (گروه پیش دبستانی دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی، 1388). توجه به دین و تربیت دینی همواره به عنوان یکی از مسائل مهم در نظام تعلیم و تربیت مطرح شده است و دین در طول حیات بشری در زندگی انسان ها حضور داشته است وآنچنان این موضوع از اهمیت برخوردار بوده که خداوند متعال پیامبران زیادی را برای ارائه دین وتقویت و تربیت دینی انسان ها و جلوگیری از انحراف بشر به طرف غیر الهی، ارسال نموده است. این خود بیانگر اهمیت این مسأله مهم است. در عصر کنونی نیز مهمترین علت افزایش نابهنجارهای اجتماعی وروانی، فاصله گرفتن بشر از دین می باشد و صاحب نظران واندیشمندان تنها راه خروج از این بن بست های سیاسی، اجتماعی، وفرهنگی و ... را احیا و بازگشت مجدد بشر به سوی دین می دانند(سادئی،1386). آمادگی های انگیزشی و احساسی و عقلانی از درون فرد جوانه می زند و محیط تربیتی بیرونی است که اگر جاذبه های مناسب و روشهای درستی را به کار گیرد، می تواند ایمان و نگرش مذهبی کودکان را تقویت کند و عالی ترین تکیه گاه روح انسان، یعنی ایمان به خداوند را در دل و جان او بنشاند.کاستی های نظام تعلیم و تربیت ایران در زمینه آموزش و پرورش، محتوا، امکانات، فعالیت ها، برنامه ها، تربیت معلمان دینی کارآمد در دستیابی به هویت دینی دانش آموزان، گرایش وکنش خویش از آموزه های دینی، باورها و اعتقادات دینی، رشد دینی و نگرش مذهبی و تحول دینی موثر است و لذا بررسی عوامل مختلف از جمله عوامل درون مدرسه و غیر مدرسه مثل رسانه و خانواده که در تربیت انسان معتقد موثر هستند می تواند منجر به برطرف نمودن موانع رسیدن به اهداف تعلیم وتربیت شده و در ترسیم چشم انداز آموزش و پرورش راهگشا گردد. نیل به این مقصود و بهسازی روال کنونی بدون پژوهش و ارائه کار بست های پژوهشی میسر نمی شود(رحمی، 1388). نگرش به دور? پیش از دبستانی، به منزل? دوره ای از آموزش های کودک، که باید همانند سایر مراحل تحصیل او حاوی برنامه های آموزشی و پرورشی مدونی باشد، اهمیت بسیار دارد. اگر چه در کشور ما، آموزش پیش از دبستانی هنوز از نظر سطح چندان گسترده نیست، اما به منزل? اولین تجرب? آموزشی کودک و به سبب تاثیر مهمی که در شکل گیری شخصیت او دارد باید برنامه هایی هدف دار و تدوین یافته داشته باشد تا تمام جنبه های رشد و تکامل کودک را در بر گیرد. اگر اوقات کودک در مراکز آموزشی پیش دبستانی، اعم از مهدهای کودک یا آمادگی ها، صرف کارهای غیر هدف دار و پیش بینی نشده گردد و نقطه آغاز و پایان برنامه ها معین نباشد، علاوه بر وارد آوردن آسیب های آموزشی رسمی که آماده سازد، ممکن است تصویر نادرستی از مدرسه در ذهن او القا کند. امروزه برنامه های مراکز پیش دبستانی تا حدود بسیار گسترده ای به وسیل? عقاید و نظریات جاری در زمینه رشد کودک حمایت شده و از آنها الهام می گیرند. چنین برنامه هایی اطلاعاتی این چنین را اخذ کرده و به صورت مدلهای اساسی برنامه درمی آورند، که در واقع به عنوان دستورالعملها و کلیدی راهنما برای معلمان در تهیه برنامه های اختصاصی مورد استفاده قرار میگیرند(کورتیس، 1379). در روند جامعه انقلابی ما، نقش آموزش و پرورش در توضیح و تشریح ارزش های جدید حاکم برجامعه اسلامی و آماده کردن کودکان برای ایفای نقش خود بر مبنای روابط اسلامی و انقلابی از اهمیت خاص برخوردار است و این مسئله از دیدگاه اسلامی و نیز در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیقات روانشناسان و کارشناسان علوم تربیتی نمایانگر آن است که امکانات مراکز تربیت کودکان از دوره های پیش دبستانی نباید تنها برای محافظت کودکان و تامین نیازهای اولیه آنان مورد استفاده قرار گیرند، بلکه تدوین برنامه های آموزشی در چنین دورانی بسیار ضرورت دارد و نقش این دوران در تحکیم پایه و اساس تربیتی آموزش های بعدی از اهمیت بسیاری برخوردار است. 1-2- بیان مسأله پژوهش دغدغه درونی و دل مشغولی دایمی همه دلسوختگان دین و آموزه های دینی آن است که نسل جدید جامعه را به برکت تربیت دینی، نسلی مومن به ارزش ها و عامل به فضایل اخلاقی و احکام الهی بارآورند. همه ما بر اهمیت و ضرورت تربیت دینی واقفیم و بر این باوریم که اگر جامعه زندگی خود را بر مدار دین و خداباوری معنا کنند، سلامت سعادت جامعه در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تضمین می شود، جامعه ای که دینی می اندیشد و دینی رفتار می کند، جامعه ای است که راستگویی و درستکاری، سعه صدر و بلندنگری، محبت و مهربانی، عشق، ایثار و گذشت، استقلال و آزادی، هنر و هنرورزی و صدها فضیلت بزرگ دیگر در آن موج می زند و انسان ها خوشبختی و پیشرفت واقعی خود و جامعه خویش را در لحظه لحظه زندگی حس می کند(کریمی، 1380). در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، سعی برآن است که تربیت دانش آموزان ماهیتی دینی دشته باشد، اما این سعی باوجود برخی موفقیت ها، با دشواری ها و بن بست های بسیاری روبه رو است. این ناکامی ها همه ناشی از طبیعت تدریجی و پیچیده تربیت دینی نیست، بلکه بسیاری از آن ها سوءتفاهم فهم و عمل نسبت به دین و تربیت دینی بوده است. از این رو بررسی و تحلیل نا کامی های مذکور، در گروه منشأ آسیب هایی است. که در تربیت دینی رخ داده است، همچنان که رفع آنها در گرو مشخص ساختن معیارها و شاخص های سلامت در تربیت دینی است (باقری، 1380). در جامعه ایران به دلایل متعدد فرایند درونی شدن مفاهیم اخلاقی و اعتقادی از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است، این فرایند را بیش از هر چیزی مذهبی شدن افراد و انسان ها برعهده داشته است. در عین حال، هرجا که آموزش های مذهبی از کنش ضعیفی برخوردار باشند و یا عوامل ضد مذهبی حضور داشته باشند، مانع درونی شدن بسیاری از مفاهیم اخلاقی می شود. تعامل مذهب با رفتار مذهبیون گاهی باعث شکل گیری دفاع های ناهشیار در برابر مذهب می شود. آموزش های رسمی درباره ی قانون و مفاهیم اخلاقی از موفقیت چندانی برخوردار نیست، چرا که یک نظرسنجی از دانش آموزان راهنمایی تا دبیرستان نشان داده است که در برخی مدارس شما 2-4 درصد دانش آموزان می دانستند مهم ترین قانون کشور چیست در حالیکه بارها آن را به عنوان درس رسمی امتحان داده بودند.بنابراین پیگیری درونی سازی از مسیر آموزش های رسمی، ثمر چندانی در پی نخواهد داشت (جان بزرگی، نوری و دیگران، 1387). در تربیت اخلاقی، تربیت دینی از جایگاه رفیعی برخوردار است. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که تربیت دینی توسط خانواد ها نقش اساسی رادر سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد، همچنین پژوهش ها موید این مطلب است که مذهب می تواند خویشتن داری را که عنصر اساسی در تربیت است افزایش دهد ودر این میان خانواده می تواند به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین عنصر تربیت دینی تلقی شود، هدف از تربیت دینی آن است که مربی چه در مقام معلم و چه در مقام والدین شور و شوق فطری کودک را نسبت به جلال و جمال الهی پرورش دهد و از رهگذر آن فضایل اخلاقی را به ملکات اخلاقی مبدل سازد(خورسندی، 1385). خانواده نهادی مقدس و هسته نخستین جامعه و از عوامل اصلی انتقال فرهنگ، اندیشه، اخلاق و سنت است و فرزند ستاره درخشنده ای است که در کارنامه زندگی می درخشد و برای به ثمر رسیدن آن هریک از پدر و مادر وظایف را بر عهده داند، در این میان بیشترین سهم تربیت و تأثیرپذیری بر فرزندان از آن مادران است، زیرا مادر از ابتدای ترین مراحل پیدایش به عنوان مربی همراه انسان است، اما حقیقت تلخی که در دنیای امروز رو به افزایش است فاصله گرفتن مادران از فرزندان و پرداختن به کار بیرون از منزل است، مشکل اکثریت خانواده های امروز این است که از یاد برده اند فرزند بیش از هر چیز حمایت و عطوفت می خواهد، نه ثروت و تجمل. امروزه عده ای تنها نام مادر را یدک می کشند، چه فایده که کودکی در آغوش خدمتکار از همه جا بی خبر ناراحت و افسرده باشد، ولی مادر او رییس یا مدیر کل باشد، چنین مادرانی نمی توانند رسالت خود را در جامعه تحقق بخشند، زیرا فرصتی برای این کار ندارند، فرزندان چنین مادرانی حقیقتاً یتیم اند و مثل بچه های بی سرپرست در معرض خطرات و انحرافات قرار دارند (ساروخانی، 1378). فراموش شدن وظیفه های تربیتی پدران و کمرنگ شدن نقش تربیتی آنان به ویژه در دوران حاضر، آثار و عواقب ناگواری در شخصیت کودک، محیط خانواده و فضای جامعه در پی داشته است از دیدگاه اسلام ، پدر دارای نقش ویژه و وظایف بسیاری در نهاد خانواده و در رابطه با تربیت کودک دارد به طوری که حتی مادر، قادر به ایفای برخی از این وظایف نمی باشد. متأسفانه به سبب فاصله گرفتن از آموزه های دینی، نقش پدر در تربیت کودک رنگ باخته و نقش اقتصادی پدر در خانه، بروز و ظهور دارد. پدران برخی یا بسیاری از وظایف تربیتی خود را به مادران یا مدارس یا مراکز فرهنگی سپرده اند (وزیری، 1381). تلویزیون در شکل گیری رفتار کودکان، دارای اهمیت بسیاری است. اگرچه همه رسانه ها از جمله مطبوعات و رادیو، در زمین? تربیت کودکان نقش دارند، ولی تأثیر تلویزیون به دلیل برخوردار بودن از جنبه های شنیداری، دیداری و حرکتی از بقیه بیشتر است. در طول تاریخ دانشمندان زیادی از حوزه های مختلف، مانند جامعه شناسی، روانشناسی، تعلیم و تربیت، اقتصاد و... دربار? تلویزیون و اثرات آن مطالعه و پژوهش انجام داده اند. کلی? مفاهیم مذهبی و دینی در جنب? شناختی آن که از طریق تلویزیون به کودک و نوجوانان ارائه می شود، مستلزم آن است که متناسب سطح رشد شناختی و تحول ذهنی آن ها باشد. بر این اساس می توان آموزش های مذهبی را در برنامه های تلویزیون تنظیم نمود، بنابراین ارائ? اطلاعات باید با تحول ذهنی آن ها متناسب باشد. در مجموع می توان به این نکته اشاره کرد که افراد مختلف و از جمله کودکان در برابر محصولات تولیدی تلویزیون عکس العمل نشان می دهند این محصولات پس از دریافت، بر اساس اندوخته های ذهنی مخاطبان به یک فهم و درک و تبدیل شده، یعنی در نهایت به یک فهم جدید عقلانی که جهت دهند? یک رفتار از او است، مبل می شود(شریف زاده، 1391). در نظر گرفتن تفاوت های فردی و طبیعت فعال کودکان مانع از این می شود که بتوان یک شیوه ثابت و مشخص تربیتی را برای همه کودکان در نظر گرفت، همه این مسایل باعث می شود این موضوع مدنظر باشد که چگونه شرایطی فراهم کرد که کودکان آسانتر و به درونی کردن مفاهیم اخلاقی و مذهبی روی آورند. پژوهش ها به این سمت گرایش دارند که با تلفیق شیوه ها و ابزارهای مختلف، میزان کارآمدی آموزش را افزایش دهند، به طوری که با تلفیق شیوه های رفتاری و القای شناختی، میزان کارایی و تأثیرگذاری شیوه های آموزشی بیشتر شدن است و می توان فرایند درونی سازمانی را بیش از پیش تسریع و شدت آن را افزایش داد(جان بزرگی، نوری و دیگران،1387). بدین ترتیب با در نظر گرفتن متغیرهای مربوط با تربیت مذهبی کودکان که در شکل گیری رفتارهای مذهبی آنها نقش دارد، می توان گفت که پژوهش حاضر تلاش دارد سهم هر کدام از متغیرها را به عنوان عوامل کنترلی بررسی کند تا بر این اساس مشخص شود که چه ارتباطی میان کیفیت برنامه های آموزشی اعتقادی-مذهبی مراکز پیش دبستانی و نگرش مذهبی کودکان وجود دارد. 1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش اساساً تربیت و آموزش فرزندان تا 6 سالگی به عهد? والدین است و از آن پس اطفال مراحل تربیت آموزشگاهی را طی می کنند و با مربیان و آموزگاران و دبیران آشنا می شوند، و محیط رسمی مدرسه کنار محیط غیر رسمی و عاطفی خانه قرار می گیرد. با توجه به اینکه محصلان ابتدایی تا دبیرستان و پیش دانشگاهی کشور تقریباً یک سوم جمعیت کشور را تشکیل می دهند و نیز با پذیرش این اصل که کیفیت و مطلوبیت برنام? تعلیم و تربیت هر کشور رمز توسعه و پیشرفت آن کشور است و تربیت دینی یکی از اصول عمد? تربیت در آموزشگاه ها به شمار می رود لذا ابعاد حساسیت موضوع بیشتر احساس می شود. اهمیت توجه و عنایت به تربیت دینی و مذهبی دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی بر هیچ کس پوشیده نیست، بالاخص در مقاطع ابتدایی و راهنمایی آن هم قبل از هر چیز بدان سبب است که دانش آموزان هنوز در نهادهای بزرگتر اجتماعی وارد نشده اند و بیشترین تأثیرات خود را از دو نهاد خانه و مدرسه می گیرند ( خنیفر، 1380). از جمیع مسئولیت های پدر و مادر، وظیفه ای مهمتر از تربیت فرزندان خوب و شایسته نیست. به عنوان پدر و مادر احتمالاً خواهان فرزندان باهوش هستیم، داشتن فرزند موفق در زمین? ورزش و با استعداد در عرص? هنر هم خالی از لطف نیست. تناسب اندام و جذابیت هم امتیازی است و با این حال، فرزند ما بدون این امتیازات هم به انسانی کهتر و کمتر تبدیل نمی شود، اما اگر فرزندانی به مفهوم واقع کلم? خوب و شایسته تربیت نکنیم وضع فرق نمی کند. اگر نداشتن هوش و ذوق و هنر و جذابیت از انسانیت و انسان بودن فرزندان ما نکاهد، تربیت غیر اخلاقی آنها از انسانیت کم می کند و به شخصیت آنها لطمه می زند(لیکونا و قراچه داغی، 1382). درونی شدن مفاهیم اخلاقی و اجتماعی از نگرانی مهم والدین و مراقبان کودک است. اینکه چه چیز و چگونه درونی می شود، باعث شکل گیری چارچوب های نظری متفاوت شده است. هر چند فرایند درونی شدن مستلزم عوامل مختلفی است ولی هنوز ناکامی های جدی در این زمینه، نظر محققان رشته های مربوطه را به خود جلب کرده است. هیچ یک رویکرد های نظری فعلی نمی توانند ثابت کنند برای درونی کردن مفاهیم اخلاقی و اجتماعی شیوه ای بسنده و کافی در اختیار دارند و به این دلیل رویکردهای تلفیقی نگر بیش از پیش در حال گسترش هستند این رویرکردها در تلاش هستند که از ابزارهای مختلف و از زوایای متفاوت جریان یک تربیت موفق را پیگیری کنند. تبدیل کودک به یک شهروند موفق آرزوی طراحان فرهنگی هر جامع پیشرفته است ( بزرگی، نوری ودیگران ، 1382). تأکید بر تربیت اخلاقی کودکان از این جهت ضرورت دارد که آنها در آینده ای نه چندان دور هدایت و رهبری جامع را بر عهده خواهند گرفت و هر کس که به سرنوشت و آینده این کودکان علاقه مند است باید در راه تقویت پیوند کودکان با آرمان های اسلامی و دینی و ملی مجاهدت کنند. میزان مذهبی بودن افراد ناشی از آموزش دوران کودکی، مدارس، تحول شناختی سبک زندگی و زمینه دموگرافیکی آنها می باشند اهمیت سیستم تعلیم و تربیت کشور و نیز خانواده روشن می گردد.با توجه اینکه یکی از مهم ترین اصولی که باید در تربیت کودکان مورد توجه قرار گیرد تربیت دینی و نگرش های مذهبی کودکان است که باید نسبت به این امر مهم شناخت کافی پیدا کرد، یکی از منابعی که باعث شناخت کافی در این زمینه می شود انجام تحقیقات و پژوهش ها است. بنابراین محقق درصدد است تا پژوهشی در این زمینه انجام دهد. اگر این پژوهش صورت بگیرد معلمین و تمام مسئولین که با دانش آموزان چه به طور مستقیم و غیر مستقیم ارتباط دارند در می یابندکه یکی از مهمترین اصولی که باید در تربیت دانش آموزان مدنظر قرار دهند و در برنامه درسی خود بگنجانند و اهمیت زیادی به آن بدهند تربیت دینی کودکان است که با انجام این پژوهش سعی می شود در نگرش مربیان و والدین نسبت به تربیت دینی آنها تغییر ایجاد شود (محمودنیا،1391). در حقیقت انجام این پژوهش به حوزه نظام آموزش و پرورش پیش دبستان در زمینه یافتن راه های چگونگی تربیت مذهبی کودکان و تعیین متغیرهای موثر بر این فرایند یاری خواهد کرد و دست اندرکاران و تصمیم گیرندگان در سطوح کلان تصمیم گیری را نسبت به نقش این امر آگاه خواهد ساخت. همچنین برای مربیان پیش دبستان می تواند به عنوان یک راهکار در تربیت مذهبی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. 1-4- اهداف پژوهش در این قسمت اهداف پژوهش در دو بخش کلی وجزئی بیان می شود. 1-4-1- هدف کلی بررسی رابطه کیفیت برنامه های آموزشی مذهبی و نگرش مذهبی در کودکان پیش دبستانی (5 تا 6 سال) 2-4-1- هدف های فرعی 1- بررسی رابطه بین نگرش مذهبی مادر و نگرش مذهبی کودک 2- بررسی رابطه بین نگرش مذهبی پدر و نگرش مذهبی کودک 3- بررسی رابطه بین نوع رسانه مورد استفاده در خانواده و نگرش مذهبی کودک 4- بررسی رابطه بین جنسیت کودک و نگرش مذهبی کودک 1-5- فرضیات پژوهش 1-5-1- فرضی? اصلی بین کیفیت برنامه های آموزشی مذهبی و نگرش مذهبی کودکان رابطه وجود دارد. 1-5-2- فرضیه های فرعی 1- بین نگرش مذهبی مادر و نگرش مذهبی کودک رابطه وجود دارد. 2- بین نگرش مذهبی پدر و نگرش مذهبی کودک رابطه وجود دارد. 3- بین نوع رسانه مورد استفاده در خانواده و نگرش مذهبی کودک رابطه وجود دارد. 4- بین جنسیت کودک و نگرش مذهبی کودک رابطه وجود دارد.

شناسایی و تبیین ویژگی های تربیت هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  یاسر مهری   علیرضا صادقی

هدف پژوهش شناسایی و تبیین ویژگی های تربیت هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی است.از آنجا که یکی از ساحت های شش گانه ای که در اسناد معتبر تعلیم و تربیت برای رشد و تعالی هر انسان در نظر گرفته شده است ساحت تربیت هنری و زیبایی شناسی است.شناسایی ویژگی های تربیت هنری می تواند کوششی در راستای تحقق این هدف باشد.به این منظور شش پرسش اساسی در زمینه هدف،محتوا،سازماندهی محتوا،روش های تدریس،مواد و وسایل آموزشی و روش های ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت.روش پژوهش حاضر روش کیفی است که تلاش شده است در این پژوهش ویژگی های تربیت هنری از اسناد معتبر در زمینه تعلیم و تربیت،اسناد بین المللی و مطالعات تطبیقی و منابع علمی و نظرات صاحب نظران استخراج شود.نتایج این پژوهش نشان داد که در بعد هدف چهار حوزه تولید هنری،زیبایی شناسی،نقد هنری و تاریخ هنر از اهمیت بالایی برخوردار است.در بعد محتوا،ارتباط با خلقت،نقاشی،کاردستی،تربیت شنوایی،قصه گویی،نمایش و آشنایی با میراث فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است.در بعد سازماندهی محتوا دو روش تک رشته ای و بین رشته ای دارای اهمیت است.در بعد روش های تدریس روش های توضیحی،پرسش و پاسخ،نمایشی،ایفای نقش،واحد کار و گردش علمی دارای اهمیت است.در بعد مواد و وسایل آموزشی ویژگی هایی مانند سهولت استفاده،تناسب با هدف،تناسب با محتوا و تناسب با سن دانش آموزاندارای اهمیت است و در بعد روش های ارزشیابی روش هایی مانند روش پوشه کار،خودارزیابی و دگر ارزیابی از مهم ترین روش ها به شمار می روند.

بررسی میزان کارآمدی مواد و وسایل آموزشی بر ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند کرج از نظر معلمان و مدیران
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی 1393
  فاطمه صمدی   حسن رستگارپور

پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان کارآمدی مواد و وسایل آموزشی بر مهارت های سواد اطلاعاتی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند کرج از نظر معلمان و مدیران انجام شده است. پژوهشگر برای مشخص نمودن این هدف 6 سوال درباره کارآمدی مواد و وسایل آموزشی در نظر گرفته است و درصدد پاسخگویی به این سوالات می باشد. روش پژوهش توصیفی- زمینه یابی است. جامعه آماری مورد نظر ما در این پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس هوشمند مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی93-1392 می باشند. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده است و با توجه به جدول مورگان تعداد 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی و پیشرفت تحصیلی استفاده شد و داده های بدست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و خی دو مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که: 1- بین مواد و وسایل آموزشی مدارس هوشمند و سواد اطلاعاتی دانش آموزان رابطه وجود دارد. 2- بین مواد و وسایل آموزشی مدارس هوشمند و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

مطالعه موردی برنامه درسی پنهان ناشی از هوشمند سازی مدارس
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  حامد نعمتی   مسعود گرامی پور

هدف پژوهش حاضر بررسی برنامه درسی پنهان ناشی از هوشمند سازی مدارس به صورت موردی بود. شناسایی برنامه درسی پنهان ناشی از هوشمند سازی مدارس شامل ابعاد شناختی، اجتماعی، فیزیکی و سازمانی بود. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی به شیوه مطالعه موردی انجام شد. جامعه پژوهش شامل دبیرستان پسرانه هوشمند شهید مصطفی خمینی (دوره دوم متوسطه) ناحیه سه شهر کرج بود و اطلاع¬رسان¬ها براساس قاعده اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه¬گیری حداکثر هدفمند شامل 4 نفر از مسئولین، 12 نفر از معلمان، 13 نفر از دانش¬آموزان و 15 نفر از والدین بودند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. برای تحلیل داده¬ها از روش تحلیل مضمونی با استفاده از نرم افزار atlas.ti استفاده شد. روایی و پایایی داده ها از طریق اطمینان پذیری و اتکاپذیری با روش کنترل اعضا و توافق میان کدگزاران بررسی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بعد شناختی برنامه درسی پنهان ناشی از هوشمند سازی مدارس پیامدهای مثبت و منفی فراوانی بر کتاب های درسی، روش تدریس، روش ارزشیابی و زمان بندی دورس داشته است. بعد اجتماعی برنامه درسی پنهان ناشی از هوشمند سازی مدارس نیز پیامدهای مثبت و منفی فراوانی بر روابط معلم و دانش آموز، روابط معلمان و کارکنان، روابط کارکنان و دانش آموزان و روابط دانش آموزان با یکدیگر داشته است. همچنین بعد فیزیکی برنامه درسی پنهان ناشی از هوشمند سازی مدارس پیامدهایی مثبت و منفی بر فضای فیزیکی و نحوه چیدمان صندلی ها به وجود آورده است. و در نهایت بعد سازمانی برنامه درسی پنهان ناشی از هوشمند سازی مدارس نیز پیامدهای ناخواسته مثبت و منفی بر قوانین و مقررات مدرسه و نحوه اعمال اقتدار و اختیار در مدرسه به دنبال داشته است.

شناسایی عوامل موثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی پایه ششم ابتدایی شهرستان مراغه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  زینب مرادی   مرجان کیان

توجه خاص به معلم به عنوان مهم ترین اهرم آموزشی و تربیت معلم شایسته و مستعد و پویا در طول دوران خدمت از ضروریات محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثربر تدریس موفق معلمان نمونه پایه ششم ابتدایی شهرستان مراغه انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش مطالعه موردی است و جامعه آماری پژوهش شامل ده نفر از معلمان نمونه در مدارس شهرستان مراغه، پنج نفر از مدیران مدارس و ده نفر از دانش آموزان،که تعداد آنها در کل بیست و پنج نفر است. در این پژوهش به دلیل مشخص بودن دقیق معلمان نمونه دوره ابتدایی، حجم نمونه برابر با حجم جامعه پژوهش است .

واکاوی ابعاد برنامه ریزی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم دوره اول متوسطه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  معصومه بهرامی پور   مرجان کیان

در برنامه درسی مغفول ممکن است آنچه را که به وسیله ی متخصصان در برنامه درسی گنجانده شده در عمل به کار برده نمی شود. با مشخص شدن دلایل این که چرا برنامه ریزی های انجام شده به عمل تبدیل نمی شود می توان تا حدودی این موانع را برطرف ساخت و به بهبود آن کمک کرد.

اعتباریابی و هنجاریابی ابزار اندازه گیری و شناسایی مهارت های اجتماعی در کودکان 4 تا 5 ساله شهرستان ایوان غرب
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی 1394
  صدیقه یاسمی   مرجان کیان

پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی و هنجاریابی ابزار اندازه گیری مهارت های اجتماعی و شناسایی این مهارت ها در کودکان 4 تا 5 ساله شهرستان ایوان غرب انجام شده است. شیوه پژوهش از جهت اعتباریابی و هنجاریابی از نوع پژوهش های روان سنجی و از جهت شناسایی مهارت های اجتماعی جز پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را همه ی کودکان گروه سنی 4 تا 5 ساله مهدکودک های شهرستان ایوان غرب در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دهد که تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج نشان داد ضرایب اعتبار و پایایی رضایت بخش بوده است و در نتیجه این ابزار برای استفاده در جامعه کودکان 4 تا 5 سال ایرانی دارای ویژگی های روان سنجی رضایت بخشی است و می تواند به منزله ابزاری برای ارزیابی و شناسایی مهارت های اجتماعی کودکان این گروه سنی مورد استفاده قرارگیرد.

ساخت و اعتبار یابی ابزار ارزیابی برای بررسی صلاحیت های حرفه ای معلمان دوره ی ابتدایی براساس اسناد معتبر ملی و بین المللی در حوزه ی تربیت معلم
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  پروین روشن قیاس   مرجان کیان

معلمان در گسترش آموزش و پرورش نقش کلیدی دارند. مهم ترین عامل کیفیت، کنش و واکنش هایی است که میان معلمان و دانش آموزان اتفاق می افتد. عناصر این تعامل دانش، مهارت، و حساسیت معلم از یک سو و انتظارات یادگیری، وضعیت اقتصادی، واجتماعی و ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان از سوی دیگر هستندکه موفقیت یا شکست آموزش و پرورش را تعیین می کنند. بنابراین، به کارگماردن تواناترین و شایسته ترین افراد برای حرفه ی معلمی حیاتی ترین مساله است و حیاتی تر ازآن برنامه های تربیت معلم و ارزشیابی مهارت های حرفه ای معلمان هستند که با کیفیت برتر و بالاتر فراهم آیند و برای معلمان این فرصت پیش آید تا دانش و مهارت خویش را در طول دوران خدمت افزایش دهند.

تبیین تجارب زیسته معلمان از اجرای برنامه درسی کاروفناوری (دوره اول متوسطه)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1394
  معصومه شاهواری   مرجان کیان

هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب زیسته ی معلمان از اجرای برنامه درسی کاروفناوری (دوره متوسطه اول) است. رویکرد پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه ی پژوهش، معلمان دوره ی اول متوسطه ی شهر کرج در استان البرز بودند. اطلاع رسان های پژوهش که از طریق نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند شامل 15 نفر از معلمان برنامه درسی کاروفناوری پایه های هفتم و هشتم دوره متوسطه اول بودند که با رعایت اصل اشباع نظری از طریق ابزار مصاحبه ی نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داشتند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معلمان درک سطحی نسبت به برنامه درسی کاروفناوری دارند. بهبود نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی جدید کاروفناوری با ارائه آموزش های مناسب ضمن خدمت به صورت تخصصی و مستمر، ایجاد بستر مناسب برای تدریس و تبادل تجارب بین معلمان و ارتباط مستمر با مسئولین امکان پذیر خواهد بود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به اهمیت برنامه درسی جدید کاروفناوری نیاز به بازنگری دارد تا فرهنگ سازی مناسبی نسبت به این حوزه ی یادگیری در میان معلمان و دانش آموزان پدید آید و آنچه در برنامه درسی کاروفناوری مورد بی مهری قرارگرفته است از طریق افزایش آگاهی و کاربرد این حوزه در فعالیت های روزمره زندگی دانش آموزان اهمیت دوباره خود را بازمی یابد.

مطالعه تطبیقی برنامه درسی تربیت معلم دوره ابتدایی در ایران و فنلاند
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  فاطمه خمیس آبادی   مجید علی عسگری

در این پژوهش، برنامه درسی تربیت معلم در دو کشور ایران و فنلاند موردبررسی قرار می گیرد. دلیل دیگر انتخاب این کشورها ازیک طرف نیاز مبرم آموزش وپرورش کشور ایران به بهبود و ارتقاء کیفیت در زمینه تربیت معلم هست؛ زیرا تربیت و پرورش نسل های آینده کشور به وضعیت این نظام در کشور بستگی دارد و از طرف دیگر کشور فنلاند است که توجه به تجارب آموزشی این کشور در زمینه تربیت معلم می تواند در بالا بردن کیفیت برنامه درسی تربیت معلم در ایران بسیار موثر باشد. پژوهشگر نیز در اجرای این تحقیق سعی کرده که پس از توصیف و بررسی وضعیت کنونی برنامه درسی تربیت معلم این کشور برای ارتقای کیفیت برنامه درسی تربیت معلم کشورمان راه حل های مناسبی را ارائه دهد در طول تاریخ بشر تعلیم و تربیت در تمام جوامع از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و در عصر کنونی نیز با توجه به این که نقش آن از دیدگاه ها و ابعاد مختلف موردنظر هست، بر اهمیتش افزوده شده است. در جامعه امروز آموزش وپرورش تنها وسیله دسترسی به تکنیک قوی تر و پیشرفت بیشتر است.