نام پژوهشگر: صدیقه السادات طوافیان

بررسی تاثیر برنامه آموزشی مدون بر آگاهی، نگرش و عملکرد زنان دامدار در ارتباط با بیماری تب مالت در روستاهای منتخب شهرستان کنگاور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  حسین رضایی   صدیقه السادات طوافیان

چکیده: تب مالت یکی از بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان است که از شیوع بالایی در شهرستان کنگاور نسبت به کل کشور برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک برنامه آموزشی بر آگاهی، نگرش و رفتارهای پیشگیرانه از ابتلاء به تب مالت در زنان روستایی این شهرستان است. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی است. نمونه های این مطالعه بصورت تصادفی سیستماتیک از 6 روستا که طی 2 سال اخیر بیشترین شیوع بیماری را داشته به تناسب جمعیت جمعیت روستا انتخاب شدند. از این 6 روستا 3 روستا بصورت تصادفی بعنوان گروه مورد و 3روستا بعنوان گروه شاهد انتخاب شدند. ابتدا پیش آزمون در دو گروه مورد (91نفر) و شاهد(91نفر) انجام گرفت. سپس مداخله آموزشی در گروه مورد انجام پذیرفت. در پایان پس آزمون از هردو گروه انجام گرفت. میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد قبل از مداخله آموزشی به ترتیب برابر با66/3± 41/10، 6/3±8/27 ،68/1± 73/4 بود، این نمره بعد از مداخله آموزشی به ترتیب برابر 77/1± 18/19 و 2/2±9/34 و77/1 ± 73/6 بود. آگاهی، نگرش و عملکرد گروه مورد پس از مداخله آموزشی تفاوت معنی داری با گروه شاهد و پیش آزمون دارد.( 05/0( p< اجرای این پژوهش نشان داد که برنامه آموزشی محقق ساخته بر آگاهی، نگرش و عملکرد زنان روستایی شهرستان کنگاور تأثیر مثبت داشته است. واژگان کلیدی: تب مالت، دامدار، آموزش بهداشت، کنگاور.

بررسی تأثیر برنامه آموزشی بر اساس تئوری سطح تفسیر بر پیشرفت مراحل الگوی فرایند اتخاذ احتیاط جهت سازگاری با سندرم قبل از قاعدگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  مهین دل آرا   پرویز آزاد فلاح

پژوهش حاضر یک تحقیق تجربی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد که با هدف اصلی طراحی، اجرا و ارزشیابی یک برنامه ی آموزشی مبتنی بر به کارگیری الگوی فرایند اتخاذ احتیاط با ترکیب نظریه ی سطح تفسیر به منظور اتخاذ رفتار سازگارانه با سندرم قبل از قاعدگی از بهمن 1388 تا خرداد 1390 به مرحله اجرا درآمد. جامعه ی مورد پژوهش دانش آموزان دبیرستانهای شهرستان سبزوار بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 6 مدرسه انتخاب و بر اساس جدول اعداد تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. از کل 1578 دانش آموز داوطلب مبتلا به سندرم قبل از قاعدگی بعد از مداخله ی آموزشی مقدماتی، 255 نفر وارد مرحله دوم فرایند تصمیم گیری شدند. اولین گروه آزمون، تحت برنامه آموزشی مبتنی بر مفهوم سطح پایین تفسیر و دومین گروه آزمون، تحت برنامه آموزشی مبتنی بر مفهوم سطح بالای تفسیر قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه پژوهشگر ساخته سنجش علایم سندرم قبل از قاعدگی و پرسشنامه سنجش مراحل مدل فرایند اتخاذ احتیاط بود. قبل و بعد از مداخله ی آموزشی، مرحله تصمیم گیری افراد در هر گروه مداخله، تعیین و مقایسه گردید. در این پژوهش از آزمونهای آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه ی آموزشی در مقایسه با گروه شاهد در مجموع اثر بخشی بیشتری در پیشبرد مراحل ایجاد نمود. میزان پیشرفت کلی در اولین گروه آزمون بیشتر از دومین گروه آزمون بود. این میزان پیشرفت بصورت تک مرحله ای در مداخله ی دوم بیش از مداخله ی اول و بصورت دو مرحله ای در مداخله ی اول بیش از مداخله ی دوم نمود یافت. نتایج حاضر نشان داد که القای ویژگی های سطح پایین تفسیر(llc) به افراد در مقایسه با سطح بالای تفسیر(hlc) منجر به کاهش فاصله ی زمانی شده و افراد سریع تر به سمت رفتار مورد نظر شیفت می نمایند. به عبارتی بین فاصله ی زمانی و سطح تفسیر رابطه وجود دارد. لذا می بایست فاصله ی زمانی به عنوان یک اصل زیر بنایی و ضروری در طراحی بسته های آموزشی برای تسریع در اتخاذ هر نوع رفتار سلامتی مدنظر قرار بگیرد.

بررسی تأثیر مداخله آموزشی بر رفتار پرخطر جنسی معتادان بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  مهدی میرحیدری   صدیقه السادات طوافیان

در ایران انتقال hiv از طریق تماس جنسی، رو به افزایش است. لذا موثرترین روش برای پیشگیری از انتقال hiv از راه تماس های جنسی پرخطر، استفاده از کاندوم است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بر تغییر رفتار?های پر-خطر جنسی در معتادین می باشد. مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی، بر روی 118 مرد شرکت کننده در گروه های خودیاری استان قم می باشد که بر اساس نمونه گیری با روش گوله برفی انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه مورد(55 نفر) و شاهد(66 نفر) جای گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تائید شد. بطوریکه cvrکلیه سازه های ابزار، در طیف طبیعی بین 75/0 تا 95/0 متغییر بودند. cviسازه ها نیز بیش از 79/0 و میزان آلفای کرونباخ سازه ها بیش از 70/0 بدست آمد که مطلوبیت این مقیاس ها را نشان می دهد. پس از انجام پیش آزمون و تائید تطابق و همگنی دو گروه فوق از نظر متغیرهای تاثیرگذار، برای گروه مورد، مداخله آموزشی تدوین شده و مدونی اعمال شد و گروه شاهد تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده ها بر اساس ابزار مذکور در دو زمان مبدا و سه ماه بعد از مداخله جمع آوری و نهایتاً با نرم افزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج بیانگر این است که مداخله آموزشی انجام شده بر اساس الگوی? مذکور نه تنها بر روی بهبود آگاهی(001/0>p)، حساسیت درک شده، شدت درک شده، منافع درک شده، خودکارآمدی درک شده و راهنمای عمل و کاهش موانع درک? شده (001/0> p) افراد در خصوص استفاده? از کاندوم تاثیر مثبتی داشته (001/0>p)، بلکه تاثیر مثبت آن بر روی رفتار استفاده از کاندوم نیز مشهود است (001/0=p ??). نتایج این مطالعه حاکی از تأثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در خصوص رفتارهای پرخطرجنسی بود.

طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی تئوری- محور به منظور تغییر رفتارهای مواجهه با آلودگی هوا در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  مرضیه عربان   علی منتظری

مقدمه: شواهد، نشان می دهند که علی رغم بکارگیری سیاست های جامع جهت کنترل آلودگی هوای شهر تهران، سطوح بسیاری از آلاینده های هوا در وضعیت تهدید کننده ای برای سلامتی زنان باردار قرار دارد. اخیرا، تغییر رفتار به عنوان یکی از راهبردهای موثر جهت کاهش تاثیر آلودگی هوا بر سلامت معرفی شده است. الگوی فرانظریه ای، الگویی است که در مطالعات مربوط به رفتارهای سلامت مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی بر پایه الگوی فرانظریه ای به منظور تغییر رفتارهای مواجهه با آلودگی هوا در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تهران بود. روش کار: پژوهش حاضر، در دو بخش مقطعی و تجربی انجام گرفت. در مرحله اول، 200 زن باردار از سه منطقه جغرافیایی شمال، جنوب و مرکز تهران در سال 1391-1390 به تصادف وارد مطالعه شدند .جمع آوری داده ها توسط پرسشنامه های محقق ساخته پایا و روا، شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، مراحل تغییر رفتار، منافع و موانع درک شده و عملکرد در زمینه کاهش مواجهه با آلودگی هوا جهت تعیین مهم ترین پیشگویی کننده رفتار صورت پذیرفت. در بخش دوم، که یک مطالعه تجربی بود 110 زن باردار به صورت تصادفی در دو گروه تجربه و گواه قرارگرفتند برنامه آموزشی طراحی شده بر حسب الگوی فرانظریه ای به صورت یک جلسه مصاحبه انگیزشی گروهی، یک پمفلت و ارسال روزانه پیامک از طریق سامانه شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران برای گروه تجربه اجرا گردید. گروه گواه، فقط مراقبت های معمول دوران بارداری را دریافت نمودند. سپس، نمونه ها پس از جلسه آموزشی، به مدت یک ماه مورد پیگیری قرار گرفته و اطلاعات مجددا جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با آزمون های رگرسیون لجستیک، تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی، ویلکاکسون و خی دو بررسی شدند. یافته ها: نتایج بخش اول، نشان داد که میانگین (± انحراف معیار) سنی افراد مورد مطالعه 4/8 ±9/26 سال و میانگین (±انحراف معیار) سن بارداری آن ها 1/9±9/27 هفته بود. یافته های پژوهش، نشان داد که خودکارآمدی توان پیشگویی کنندگی مراحل تغییر رفتار را دارد (05/0>(p. هم چنین، یافته های مرحله تجربی نشان داد که پس از مداخله، بین مراحل تغییر، خودکارآمدی، منافع درک شده و عملکرد در دو گروه اختلاف آماری معنی داری وجود دارد (05/0>(p، ولی اختلاف امتیاز موانع درک شده بین دو گروه معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر، به نظر می رسد اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی فرانظریه ای می تواند در کاهش مواجهه با آلودگی هوا در زنان باردار موثر باشد.

بررسی مقایسه ای وضعیت تغذیه با شیر مادر کودکان متولد شده در بیمارستانهای دوستدار کودک وبیمارستانهای غیر دوستدار کودک در استان آذر بایجان شرقی در سال 1392
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  مینو برادران   صدیقه السادات طوافیان

مقدمه: در میان مراحل دوران کودکی، دوره شیرخواری حساس ترین مرحله ای است که رشد و تکامل کودک در آن انجام می پذیرد. آنچه به عنوان تغذیه طبیعی شیرخواران در 6 ماه اول زندگی توصیه شده است تغذیه انحصاری با شیر مادر است. لذا پژوهش در خصوص عوامل تاثیر گذار در وضعیت تغذیه با شیر مادر در بیمارستانهای دوستدار کودک و بیمارستانهای غیر دوستدار کودک ضروری می باشد. روش کار: این مطالعه یک مطالعه مقطعی تحلیلی است. جامعه مورد پژوهش مادران زایمان کرده در بیمارستانهای دوستدار کودک و غیر دوستدار کودک که شیر خوار آنها 6 ماهه شده است می باشد. تعدادنمونه های مورد بررسی 260 مورد از بیمارستانهای دوستدار کودک وغیر دوستدار کودک بوده است. درگردآوری داده ها ازپرسشنامه و مصاحبه تلفنی استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss18 و آزمون آماری 2? و t مستقل بود. یافته ها: میانگین سنی مادران مورد مطالعه 6/5 ±21/27 سال واکثریت آنان (35درصد ) دارای سطح تحصیلات دیپلم بودند. یافته های پژوهش نشان داد کودکانی که در بیمارستان های دوستدار کودک بدنیا آمده اند از لحاظ تداوم تغذیه با شیر مادر نسبت به کودکان متولد شده در بیمارستان های غیر دوستدار کودک دارای اختلاف معنی داری می باشند ( 02/0=(p ولی ازنظر تغذیه انحصاری با شیر مادر در دو گروه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد( 83/0= (p. اختلاف معنی داری در خصوص آموزش وکمک به مادران درخصوص شیر دهی در بیمارستان های دوستدار کودک نسبت به بیمارستان های غیر دوستدار کودک وجود داشت (p<0.001 ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه اجرای اقدامات دهگانه در بیمارستان ها در ارتقا وترویج تغذیه با شیر مادر راهکار مناسبی است.

بررسی تاثیر برنامه آموزش کنترل فشارخون در شناخت نگرش و عملکرد بیماران قلب وعروق در شهرتهران در سال 1391
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  ناهید جلیلیان حامد   صدیقه السادات طوافیان

این پژوهش شبه تجربی است که در سال 1391 و 1392 در یکی از مراکز درمانی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی ایران (مرکز درمانی میلاد) انجام شده است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر برنامه آموزشی در کنترل پرفشاری خون بیماران مبتلا بوده است. برای این منظور تعداد 70 نفر از بیماران مبتلا به پرفشاری خون خفیف تا شدید (براساس طبقه بندی انجمن بین المللی بیماریابی، تشخیص و درمان پرفشاری خون) به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. که 10 نفر ازآنها به دلیل عدم مراجعه به موقع از مطالعه حذف شدند. دراین پژوهش بیماران در دو مرحله، قبل و بعد از آموزش تحت نظرقرار گرفتند و اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه ها درقبل و بعد از آموزش با هم مقایسه گردید. در ابتدای شروع طرح بیماران (مرحله قبل از آموزش) پرسشنامه مربوط به سنجش میزان توده بدنی، نگرش، شناخت و رفتار را تکمیل نمودند. بیماران دراین مرحله چهار هفته تحت کنترل قرار گرفتند. سپس بیماران در برنامه آموزشی مراقبت از خود، شرکت نموده و با ماهیت بیماری پرفشاری خون و روشهای کنترلی آن آشنا گردیدند. (آموزش به مدت دوهفته) پس از آن بیماران در مرحله بعد از آموزش به مدت چهار هفته تحت کنترل قرار گرفتند در پایان این مرحله مجددا پرسشنامه شناخت، نگرش، عملکرد برای بیماران تکمیل شد. این پژوهش در مدت 10 هفته (چهار هفته قبل از آموزش-دوهفته آموزش-چهار هفته پس از آموزش) اجراشد و فشار خون سیستول و دیاستول بیماران هر دو هفته کنترل و ثبت شد. در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات در قبل و بعد از آموزش با استفاده از نرم افزار 18 spss انجام شد. نتایج آزمون t زوجی و ویلکاکسون اختلاف معنی داری (05/0p<) درمقادیر قبل و بعد از آموزش در نگرش، شناخت، عملکرد، فشارخون سیستول و دیاستول بیماران نشان داد.

بررسی عوامل مرتبط با مصرف بی رویه دارو در مراجعین به درمانگاه ولیعصر شهرعباس آباد: مطالعه مقطعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  آتوسا معیری   فرخنده امین شکروی

چکیده: مقدمه: مصرف دارو از ارکان مهم درمان بیماری می باشد (75 درصد) درمان ها توسط دارو صورت می گیرد اما مصرف غیرمنطقی آن علاوه بر عدم درمان بیماری موجب ایجاد عوارض دارویی در طولانی مدت نیز می شود. در حال حاضر خوددرمانی از مشکلات عمده موجود در چرخه درمان در کشور ایران و خیلی از کشورهای دیگر می باشد مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی است که در طی آن عوامل زمینه ساز مرتبط با مصرف خودسرانه در مراجعین به درمانگاه ولیعصر شهرعباس آباد مورد بررسی قرار می گیرد. اطلاعات از طریق پرسشنامه دو قسمتی که روایی و پایایی آن تایید شده است و مصاحبه رو در رو با بیماران جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یافته ها: با تجزیه و تحلیل توصیفی و تحلیلی آماری ارتباط های معنی دار بین متغیرهای سن، جنس، تحصیلات، شغل افراد مورد مطالعه با تک تک سوالات پرسشنامه ها در مورد علل احتمالی مصرف خودسرانه دارو و انتخاب شکل تزریقی دارو به دست آمد) 05/0>p). رابطه میزان مصرف خودسرانه دارو با وضعیت تاهل افراد مورد مطالعه، جنسیت، تاثیر تحصیلات و شغل افراد اندازه گیری شد. که مردان بیشتر از زنان، متاهلین بیشتر از مجردین، لیسانس و پیش دانشگاهی و قشر آزاد و کارمند بیشترخوددرمانی می کردند. نتیجه گیری: لازم است برای افزایش آگاهی و ارتقاء نگرش و عملکرد افراد برنامه های آموزشی خاصی تدوین شود و با استفاده از روش ها و وسایل آموزشی مختلف در اختیار مردم قرار گیرد. بسته آموزشی با توجه به یافته های مطالعه نیز پیشنهاد می شود. واژگان کلیدی: خوددرمانی، دارو، مصرف خودسرانه، مطالعه مقطعی، عوامل مرتبط

تاثیر مداخله آموزشی بر آگاهی، نگرش و رفتار زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تهران در زمینه سلامت جنسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  فرحناز ثابتی   صدیقه السادات طوافیان

هدف: یکی از عوامل مهم در ارتقاء سلامت زنان متاهل، عملکرد جنسی سالم است. این مطالعه با هدف بررسی اثر برنامه آموزش بهداشت بر آگاهی، نگرش و رفتار جنسی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی در جنوب شهر تهران در ایران انجام شده است. مواد و روش ها : این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن شرکت کنندگان از 14 مراکز بهداشتی درمانی که به دو گروه مراکز مورد مداخله وکنترل تقسیم شدند، انتخاب شد. بدین ترتیب که 7 مراکز بهداشتی درمانی در هر گروه وجود دارد. بر اساس نمونه گیری متناسب، 65 شرکت کننده از مراکز بهداشتی و درمانی از هر گروه انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به مشخصات دموگرافیک و معیارهای معتبرسنجش دانش، نگرش و رفتار جنسی در ابتدا و 3 ماه بعد جمع آوری شد. فقط گروه مداخله در برنامه های آموزشی دررابطه با رفتار جنسی سالم شرکت کردند. داده ها با استفاده از16 spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج : با وجود شباهت دو گروه در شروع مطالعه، نتایج نشان داد تفاوت قابل توجهی در تمام متغیرهای مورد مطالعه شامل دانش، نگرش و عملکرد جنسی بین دو گروه 3 ماه پس از تکمیل پیش آزمون وجود دارد (0001/0p<) وجود دارد. سلامت جنسی تنها در گروه مداخله (0001/0p<) بهبود یافت. با این حال تفاوت معنی داری بین دو بار سنجش در گروه شاهد وجود نداشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که برنامه جنسی طراحی شده می تواند آگاهی، نگرش و عملکرد جنسی زنان متاهل را بهبود بخشد.

بررسی میزان تأثیر برنامه آموزشی در خصوص تب کریمه کنگو (cchf) در تغییر رفتارهای بهداشتی کارگران کشتارگاه های زاهدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  حسین یاوریان   صدیقه السادات طوافیان

مقدمه: تب خونریزی دهنده کریمه کنگو (cchf) یک نوع بیماری مشترک بین حیوان و انسان است که به صورت ناگهانی شروع می شود. چند سالی است تعدادی از هموطنان عزیز کشورمان در اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست می دهند که بیشترین علت ابتلای بیماران، تماس با دام یا مصرف گوشت های آلوده حاصل از ذبح دامهای غیر مجاز می باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان تأثیر برنامه آموزشی در خصوص تب کریمه کنگو (cchf) در تغییر رفتارهای بهداشتی کارگران کشتارگاه ها می باشد. روش کار: این پژوهش شبه تجربی است که در سال 1391 و1392 در کشتارگاه های شهرزاهدان انجام شده است. برای این منظور، به دلیل محدود بودن تعداد کارگران کلیه ی آنان (80نفر ) به روش سرشماری مبتنی بر هدف انتخاب شدند.ابزار گرد آوری پرسشنامه بود که پس ار تایید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت که 10 نفر ازآنها به دلیل عدم مراجعه به موقع از مطالعه حذف شدند. دراین پژوهش کارگران مورد نظر در قبل و بعد از آموزش در دو گروه کنترل و مداخله تحت نظرقرار گرفتند و اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه ها درقبل و بعد از آموزش در دو گروه با هم مقایسه گردید. برای این امردر ابتدا کارگران در هر دوگروه پرسشنامه مربوط به سنجش آگاهی، نگرش و رفتار را تکمیل نمودند و فقط گروه مداخله مورد آموزش قرار گرفته و یکماه بعد از تکمیل پرسشنامه در گروه کنترل و یک ماه بعد از مداخله در گروه ازمون پرسشنامه مرحله دوم تکمیل شد. در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو مرحله با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: علیرغم یکسان بودن دو گروه در بدو مطالعه از نظر بیشتر متغیرهای دموگرافیک و متغیرهای تحت بررسی اگاهی و رفتار نتایج آزمون تی زوجی اختلاف معنی داری درمقادیر قبل و بعد از آموزش درآگاهی و رفتار کارگران در گروه آزمون نشان داد (p<0/05). علیرغم اینکه نمره نگرش دو گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله در هر دو گروه معنی دار بود ولی ازمون مقایسه تفاوت میانگین های قبل و بعد هر دو گروه از نظر نمره نگرش به نفع گروه مداخله معنی دارشد (p<0/005) لذا اجرای برنامه آموزشی در تغییر هر سه متغیر مورد بررسی موثر در خصوص پیشگیری از بیماری تب کریمه کنگو موثر بوده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی درافزایش آگاهی، نگرش و رفتار کارگران گشتارگاه ها تاثیر داشته است. لذا توصیه می شود این برنامه بهداشتی در کشتارگاها مورد استفاده قرار گیرد.

تأثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی در تغییر باورهای بهداشتی درخصوص ایدز در دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  خدیجه سلطانی کاظمی   صدیقه السادات طوافیان

مقدمه: آمار ارائه شده در خصوص شیوع بیماری ایدز در سال 1392 نشان می دهد این معضل بهداشتی در کشور ما رو به گسترش است. از طرفی این آمار نشان می دهد طریق انتقال این بیماری در ایران در حال جایگزینی روش تزریق با انتقال از طریق جنسی است. لذا بنظر می رسد موثرترین روش برای پیشگیری از انتقال اچ ای وی از راه تماسهای جنسی پرخطر، ارتقاء آگاهی و درک نوجوانان و اصلاح باورهای غلط در خصوص راههای انتقال این مشکل بهداشتی و رفتارهای پیشگیرانه پرهیزی از دوران دبیرستان و در سنین قبل از ازدواج است. هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر برنام? آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی در تغییر باورهای بهداشتی درخصوص ایدز در دانش آموزان دبیرستان های دختران? شهر تهران می باشد. روش اجرا: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی، شامل 77 نفر از دانش آموزان سال اول دوم و سوم دبیرستان درگروه مداخله و 72 نفر از دانش آموزان همین پایه ها در گروه شاهد بود که از دو دبیرستان منطقه 8 تهران بطور سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ای محقق ساخته شامل اطلاعات جمعیت شناسی و سوالات مربوط به 5 سازه الگوی? اعتقاد بهداشتی طراحی شد، که روایی و پایایی آن تمام سازه ها با بهره گیری از روش های علمی مورد تایید قرار گرفت. پس از انجام پیش آزمون در هر دو گروه گروه مداخله با روش پرسش و پاسخ و بحث گروهی در گروههای کوچک در خصوص آگاهی ادراک و اصلاح باورهای غلط در خصوص بیماری ایدز و رفتارهای پیشگیرانه بر اساس الگو باور بهداشتی آموزش دیدند و گروه کنترل در این خصوص آموزشی ندیدند. مجددا بعد ازدو ماه از مداخله داده ها جمع آوری و نهایتاً با نرم افزار آماری spss نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج بیانگر این است که مداخله آموزشی انجام شده بر اساس الگوی? مذکور نه تنها بر روی بهبود آگاهی، حساسیت، شدت، منافع درک شده، خودکارآمدی موثر بود بلکه موجب کاهش موانع درک? شده دانش آموزان در خصوص اتخاذ رفتارهای پیشگیری نیز شد. نتیجه گیری نهایی: نتایج این مطالعه حاکی از تأثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در خصوص رفتارهای پرخطرجنسی بود. لذا می توان پیشنهاد نمود این برنامه آموزشی بعد از تایید در چند پژوهش دیگر و تایید آن به مدارس پیشنهاد شود.

طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی مبتی بر الگوی پرسید-پروسید بر تغییر رفتار ماماها در خصوص تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله بعد از زایمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  فاطمه ناهیدی   صدیقه السادات طوافیان

علی رغم فواید گزارش شده تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله بعد از تولد، هنوز این فرایند در ایران بعنوان یک روش مراقبتی مفید و آسان برای نوزادان سالم ترم متداول نشده است. این مطالعه با هدف طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی مبتی بر الگوی پرسید-پروسید و تعیین تاثیر آن بر تغییر رفتار ماماها در خصوص انجام تماس پوست با پوست نوزاد و مادر بلافاصله بعد از تولد در سه مرحله کیفی، روانسنجی و کار آزمایی بالینی در شهر تهران انجام شد. در مرحله مطالعه کیفی، جمع آوری داده ها با برقراری 19 جلسه بحث گروهی 12-6 نفره به مدت 2-5/1 ساعت انجام شد. تعداد کل مشارکت کنندگان150 نفر از مامای شاغل در اتاق زایمان بودند. ماماها در صورتی که زایمان مادر را انجام می دادند و یا مسئولیت نوزاد از بدو تولد به عهده آنان بود وارد مطالعه می شدند. سپس با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی قراردادی، کدهای اولیه، کدهای اصلی، زیر طبقات اصلی و فرعی و درون مایه ها استخراج و گویه ها تدوین گردید. از روش روایی صوری و محتوایی با بهره گیری از 7 نفر از ماماهای شاغل در اتاق زایمان و 15 نفر از متخصصین مختلف مرتبط با موضوع بعنوان پانل خبرگان استفاده شد. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، نمودار شن ریزه، ارزش ویژه یک و بالاتر و روش دوران واریمکس با حداقل بار عاملی 3/0 انجام شد. از آزمونهای کیسر-مایر-اولکین و کرویت بارتلت برای تعیین کفایت تعداد نمونه و صلاحیت مدل و برای تعیین ثبات درونی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ و برای تعیین پایایی آن از آزمون باز آزمون استفاده شد. در نهایت الگوی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، یک بار با الگوی 5 سازه ای استخراج شده ازمرحله کیفی مطالعه و یک بار با الگوی بر گرفته از مدل پرسید-پروسید و بهره گیری از نرم افزارهای آماری اس-پی-اس-اس18 و لیزرل88 مقایسه و مورد تجزیه و تحلیلی قرار گرفتند. در مرحله مطالعه کار آزمایی بالینی تعداد 82 ماما در دو گروه مداخله آموزشی (41 نفر) و بدون مداخله آموزشی (41 نفر) شرکت داشتند. با توجه به اینکه قدرت پیشگویی کنندگی عوامل مستعد کننده حاصل از مطالعه کیفی و روانسنجی نسبت به دو سازه دیگر بیشتر بدست آمده بود این سازه مدت زمان بیشتری را برای مرحله مداخله آموزشی به خود اختصاص داد (95 دقیقه). سپس طراحی آموزشی بر اساس الگوی پرسید-پروسید و با توجه به سهم اختصاص یافته برای آموزش از سه مرحله؛ کارگاه آموزشی(سخنرانی، نمایش فیلم، پاسخ به سوالات و گزارش دو مطالعه مرتبط با فواید انجام تماس پوستی)، بحث گروهی در پایان جلسه آموزشی و آموزش در بالین انجام شد. عملکرد ماماها توسط چک لیست مشاهده در سه نوبت (قبل از آموزش، بلافاصله بعد از آموزش و دو ماه بعد از آموزش) مشاهده و ارزشیابی شد. در پایان نتایج با نرم افزار اس-پی-اس-اس19 و با بهره گیری از آمار توصیفی و تحلیلی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از 19 جلسه بحث گروهی 996 کد اولیه استخراج شد که با دقت مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتند سپس بر اساس تشابهات کدهای اولیه، 240 کد اصلی، 196 طبقه فرعی، 17 طبقه اصلی و 5 درون مایه استخراج شد. در نهایت با توجه به پیشینه مطالعه، منابع و تعاریف موجود تعداد 120 گویه ساخته شد. در مرحله روانسنجی گویه هایی که امتیاز نسبت روایی 40/0 و بالاتر داشتند و نمره شاخص روایی آنها برابر و بیشتر از 79/0بود حفظ شدند. کمترین مقدار امتیاز تاثیر آیتم 57/3 و بیشترین مقدار 67/4 بود که ابزار اولیه با 84 گویه تایید شد. آماره کیسر-مایر-اولکین در تحلیل عاملی معادل 763/0 و آماره کرویت بارتلت معادل 735/14052 بدست آمد که با 0001/0 p< معنی دار شد. با استفاده از روش دورانی واریمکس و حداقل بار عاملی3/0، 15 عامل که 61/60 درصد واریانس را پوشش می داد مورد قبول واقع شد. عوامل مستعد کننده با 6 عامل و 38 گویه، عوامل قادر کننده با 3 عامل و 18 گویه و عوامل تقویت کننده با 6 عامل و 26 گویه به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 89/0، 85/0 و84/0 در سطح عالی قرار گرفتند. در نهایت مدل بدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی، با سه سازه و 15 عامل و 82 گویه تایید شد. نتایج مطالعه کار آزمایی بالینی نشان داد، میانگین عملکرد ماماها در گروه مداخله آموزشی در مراحل؛ قبل از آموزش 36/2±39/6، بلافاصله بعد از آموزش 70/3±42/19 و دو ماه بعد آموزش 68/3±44/20 بود که نشان داد آموزش تاثیر معنی داری بر انجام تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله بعد از تولد توسط ماماها داشته است (001/0p=). در حالی که در گروه بدون مداخله میانگین عملکرد ماماها در مرحله دو ماه بعد از آموزش نسبت به مرحله قبل از آموزش کاهش داشته است. دو گروه به لحاظ تاثیرآموزش بر انجام تماس پوستی، با هم اختلاف آماری معنی داری داشتند (001/0p=). در این مطالعه مشخص شد، عوامل مستعد کننده، قادر کننده و تقویت کننده الگوی پرسید از پیشگویی کننده های انجام تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بلافاصله بعد از تولد توسط ماما می باشند و عوامل مستعد کننده قدرت پیشگویی کننده گی بیشتری نسبت به دو سازه دیگر داشت. متغیرهای آگاهی ماما از؛ سلامت نوزاد، سلامت جسمی مادر و سلامت روانی مادر و نوزاد همچنین متغیرهای باور خود کارآمدی ماما و باور ماما برای موانع انجام تماس پوستی از اجزای سازه عوامل مستعد کننده اثر مستقیم معنی داری بر انجام تماس پوستی داشتند. نتایج در رابطه با عوامل مستعد کننده نشان داد آموزش طراحی شده بر اساس الگوی پرسید-پروسید توانست بر عملکرد ماماها تاثیر بگذارد در حالی که همین برنامه آموزشی نتوانست بر عوامل قادر کننده و تقویت کننده تاثیر چندانی بگذارد. لذا توصیه می شود با مداخلات غیر آموزشی متناسب، شرایط برای انجام تماس پوستی به نحو احسن فراهم گردد.

تأثیر برنامه آموزشی مرتبط با سلامت فیزیکی بر میزان درد کارکنان مبتلا به کمردرد مزمن شاغل در بیمارستانهای شهرستان یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  مرجان قاسمی نژاد   صدیقه السادات طوافیان

زمینه و هدف: یکی از شایع¬ترین مشکل شغلی در کارکنان پرستاری، آسیب به کمر می¬باشد که در صورت مزمن شدن به مشکلات متعددی از جمله؛ درجات مختلف ناتوانی، تأثیر بر فعالیت-های روزمره زندگی و مشکلات جسمی _عاطفی منجر می¬گردد و همچنین تأثیرات جدی بر روی کیفیت زندگی این افراد می¬گذارد. آموزش به افراد دارای کمردرد موجب پیشگیری، کاهش ناتوانی جسمانی و ارتقای کیفیت زندگی خواهد شد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر برنامه آموزشی مرتبط با سلامت فیزیکی، جهت کاهش کمردرد و ارتقاء کیفیت زندگی کارکنان پرستاری مبتلا به کمردرد مزمن می¬باشد. مواد و روش¬ها: در این پژوهش نیمه ¬تجربی، 119 نفر از کارکنان پرستاری مبتلا به کمردرد مزمن، شاغل در چهار بیمارستان شهرستان یزد، در دو گروه مداخله (60 نفر) و شاهد (59 نفر) شرکت نموده¬اند. گروه مداخله در یک برنامه آموزشی شامل؛ یک جلسه با میانگین مدت زمان 180 دقیقه در گروه¬های 8-7 نفره شرکت کردند. جزء فیزیکی کیفیت زندگی کلیه آزمودنی¬ها، قبل و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی بوسیله پرسشنامه 36 سوالی کیفیت زندگی ارزیابی شد. همچنین برای سنجش درد، از ابزار معیار درجه بندی شده درد استفاده شده¬است و در نهایت داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. یافته¬ها: علیرغم همسان بودن دو گروه در بدو مطالعه، میانگین و انحراف معیار ابعاد جسمانی کیفیت زندگی و میزان درد گروه مداخله، 3 ماه بعد از مداخله در مقایسه با گروه شاهد دارای تفاوت چشمگیری بود و وضعیت بهتری را نشان می¬داد. به عبارتی نمرات عملکرد جسمانی در گروه مداخله و شاهد به ترتیب 32/72(46/9) و 50/60(68/9) با (0001/0 >p)، محدودیت نقش به علت مشکلات جسمانی 18/58(64/22) و 88/47(25/24) با (019/0 >p)، درد جسمانی 96/59(55/17) و 05/38 (90/13) با (0001/0 >p) و سلامت عمومی 1/69(95/11) و 27/51(79/13) با (0001/0 >p) بود. همچنین نمرات شدت درد گروه مداخله نسبت به گروه شاهد به ترتیب با میزان¬های 70/4(75/1) و 16/6(63/1) و با (0001/0 >p) دارای تفاوت معنا¬داری بود. نتیجه گیری: برنامه آموزشی مبتنی بر سلامت فیزیکی، توانست در کاهش شدت کمردرد و ارتقاء ابعاد عملکرد جسمانی، محدودیت نقش به دنبال مشکلات جسمانی، درد جسمانی و سلامت عمومی کارکنان پرستاری موثر باشد. کلمات کلیدی: کمردرد مزمن ، برنامه آموزشی ، کیفیت زندگی ، کارکنان پرستاری ، سلامت فیزیکی .

مقایسه تاثیر دو روش آموزش سنتی (سخنرانی )با آموزش ترکیبی سنتی – مدرن( سخنرانی و چندرسانه ای) بر رفتار های تغذیه ای دانش آموزان دختر 8 تا 10 ساله شهر چابهار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  صادق خاکپور   شمس الدین نیکنامی

مقدمه وهدف: اجرای آموزش تغذیه در مدارس یکی از راهکارهای مناسب برای افزایش آگاهی، نگرش و اصلاح رفتارهای غلط تغذیه ای است. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر دو روش آموزش سخنرانی با آموزش ترکیبی سخنرانی و چندرسانه ای بر رفتار های تغذیه ای دانش آموزان دختر 8تا 10 ساله شهر چابهار در سال 1393 انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی شاهد دار است . نمونه مورد مطالعه در هر گروه 70 دانش آموز دختر 8 تا 10 ساله ابتدایی شهر چابهار می باشد که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار سنجش پرسشنامه است که روایی و پایایی آن به تایید شده است. برای یک گروه آموزش تغذیه با روش سخنرانی و برای گروه دیگر اموزش از طریق سخنرانی به همراه آموزش چند رسانه ای به اجرا در آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss 16 و آزمون های تی تست، اندازه گیری های تکراری و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دو گروه قبل از اجرای مداخله آموزشی تفاوت معنی داری نداشت. آزمون repeated measure میانگین نمره آگاهی دانش آموزان در بلافاصله(0003/0p=) و دو ماه بعد(003/0p=) اجرای برنامه مداخله ای به طور معنی داری افزایش داشت. در مورد نمره نگرش و عملکرد از نظر آماری معنی دار نبود. بحث: نتایج نشان داد که آموزش چند رسانه ای به همراه سخنرانی نسبت به آموزش سخنرانی تاثیر بیشتری بر آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دارد که علت آن می تواند بکار گرفته شدن حواس بیشتر در آموزش چند رسانه ای باشد

طراحی و ارزشیابی بسته آموزشی سلامت روان جهت کاهش کمردرد در پرستاران شاغل بیمارستان ولیعصر (عج)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  مریم علی غیاث   صدیقه السادات طوافیان

مقدمه: نظر به ماهیت زیستی-روانی و اجتماعی کمردرد و تأثیر آن بر سلامت روان، این پژوهش با هدف طراحی و ارزشیابی بسته آموزشی سلامت روان در پرستاران مبتلا به کمردرد شاغل در بیمارستان ولیعصر(عج) انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی شاهد دار می باشد. جامعه آماری آن 84 نفر از پرستاران و بهیاران مبتلا به کمردرد مزمن شاغل در بیمارستان ولیعصر تهران است. افراد به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه شاهد و مداخله تقسیم شدند. در پژوهش از چهار ابزار استفاده شد. پرسشنامه دموگرافیک و سنجش درد، بخش سلامت روان پرسشنامه کیفیت زندگیsf-36 و پرسشنامه روانشناختیdass-21، توسط افراد مطالعه پر شد. گروه مداخله طبق برنامه آموزشی طراحی شده آموزش دیدند. پس از 3 ماه مجددأ پرسشنامه های درد، بخش سلامت روان پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه روانشناختیdass-21 توسط افراد دو گروه تکمیل شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تعداد افراد در هر گروه 42 نفر بود. میانگین سنی گروه مداخله 2/8±32 و گروه شاهد 4/7±5/31 سال بود. دو گروه در ابتدای مطالعه از نظر متغیرهای مطالعه مقایسه شده و اختلاف معنادار نداشتند(05/0<p). میانگین بعد نشاط پس از مداخله در گروه مداخله از 99/17±64/64 به 95/11±26/77، بعد سلامت روان از 44/17±28/70 به 29/9±95/80، بعد محدودیت نقش بدلیل مشکلات روانی از 54/42±28/64 به 36/24±30/87 و بعد عملکرد اجتماعی از 11/22±64/69 به 41/12±11/85 افزایش یافت که همه اختلافات با 001/0 p<معنادار بود. همچنین میانگین استرس از 93/4±52/15 به 73/4±52/9، اضطراب از 68/3±73/17 به 43/4±76/9 و افسردگی از 18/4± 66/17 به 06/4±45/10 کاهش یافت که همه اختلافات با 001/0 p< معنادار بود. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که با طراحی برنامه آموزشی می توان از ایجاد یا تشدید کمردرد پرستاران و بهیاران جلوگیری کرد. واژه های کلیدی: کمردرد مزمن، پرستاران، سلامت روان، مداخله آموزشی

طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی در خصوص تغییر رفتارهای پیشگیرانه از ابتلای به بیماری های قارچی در بیماران مبتلا به ایدز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  هادی دهباشی طرقدری   صدیقه السادات طوافیان

چکیده زمینه و هدف: بیماری ایدز به عنوان یک بیماری نقص سیستم ایمنی، امروزه بعنوان یکی از مشکلات بهداشتی نوپدید در دنیا می باشد. در این بیماری کاهش سطح سلولهای ایمنی بدن و تضعیف سیستم ایمنی همراه با عوامل موثر بر روند پیشرفت بیماری، زمینه بروز بسیاری از عفونتهای فرصت طلب را در بیماران فراهم می کند. عفونتهای قارچی دهان از جمله کاندیدیازیس دهانی در درصد زیادی از بیماران مبتلا دیده می شود که با آموزش رفتارهای پیشگیری کننده و تسکین بخش می توان بر آلام این بیماران مرهم نهاد. این مطالعه با هدف طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی در خصوص تغییر رفتارهای پیشگیرانه از ابتلای به بیماری های قارچی در بیماران مبتلا به ایدز در شهر ساری انجام گردیده است. روش بررسی: مطالعه حاضر پژوهشی مداخله ای و نیمه تجربی از نوع قبل و بعد می باشد که بر روی 33 بیمار hiv/aids مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر ساری در سال 1392 به صورت بررسی تمام نمونه در دسترس انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات ،پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا بود. پرسشنامه در دو زمان قبل و 45 روز بعد از مداخله آموزشی تکمیل گردید. پس از انجام پیش آزمون، مداخله آموزشی طی 4 جلسه در مدت زمان 7 روز برای گروه هدف انجام گرفت. اطلاعات با نرم افزار spss16 و آزمون های آماری کای مجذور و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مجموع 33 نفر از افراد مبتلا به hiv/aids با میانگین سنی 3/ 8 ± 12/39 در مطالعه شرکت نمودند. از مجموع 33 بیمار بررسی شده 4 نفر hivمثبت و 29 نفر مبتلا به ایدز بودند. نتایج نشان داد که نمره میانگین آگاهی قبل از مداخله از 14/3 ±09/24 به 5/1±6/28 در بعد از مداخله ، نمره نگرش از 59/5±43/33 در قبل از مداخله به 74/4± 4/44 در بعد از مداخله و نمره رفتار از 72/6± 62/28 در قبل از مداخله به 66/7 ± 59/40 در بعد از مداخله رسید. همه اختلافات در سه متغیر به نفع مرحله بعد از مداخله معنی دار بود (0.001>p). نتیجه گیری نهایی: این مطالعه نشان داد برنامه آموزشی میتواند موجب افزایش آگاهی بهبود نگرش و ارتقاء رفتار در خصوص رفتارهای پیشگیرانه از بیماری های قارچی دهان در افراد مبتلا به hiv/aids گردد. لازم است مطالعات بیشتری در خصوص تایید این نتایج انجام شود.

بررسی نگرش و عملکردمدیران در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در مدیریت تعارض در سال 88-1387
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  فرشید رادفر   محمدجواد حضوری

چکیده زمینه و هدف: تعارض و اختلاف نظر کارکنان در یک سازمان جزء طبیعت زندگی شغلی سازمانهای اجتماعی است و مدیریت تعارض یکی از مشکلترین و در عین حال مهمترین وظایف هر مدیر است که می تواند بازدهی و بهره وری سازمان را افزایش دهد. پژوهش حاضر با هدف کلّی بررسی ، نگرش و عملکرد مدیران بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در مدیریت تعارض انجام شد. روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- مقطعی (کاربردی) که در سال 88-1387 انجام شد، با توجه به محدود بودن جامعه پژوهش و نیاز به اطلاعات دقیق، تمام مدیران به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند؛ به منظور جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای مشتمل بر 10 سوال عمومی و 30 سوال اختصاصی در مورد نگرش و عملکرد مدیران در مورد مدیریت تعارض تهیه و جهت تکمیل در اختیار مدیران و کارمندان، قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمونهای آماری non-parametric test در سطح معنی داری 05/0p? مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این پژوهش از 30 مدیر و 300 کارمند زیردست آنان استفاده شده است که نظرات مدیران برای عملکرد آنان و نظرات کارمندان جهت نگرش مدیران بررسی گردید. همچنین از میان 15 بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران 5 بیمارستان بطور تصادفی انتخاب شده است. یافته ها: یک سوم کارکنان در واحد اداری و دوم سوم آنان در واحد پرستاری مشغول به کارند. تمام مدیران بالای 35 سال سن داشتند، در حالیکه در کارمندان نزدیک 70% زیر 30 سال سن داشتند. یک سوم مدیران و نزدیک نیمی کارمندان مرد هستند. تمام مدیران متأهلند و حدود یک سوم کارمندان مجردند. تمام مدیران بالای 15 سال سابقه دارند در حالیکه بیش از 60% کارمندان زیر 15 سال سابقه کاری دارند. تمام مدیران مدرک بالای کارشناسی دارند در حالیکه 7% کارمندان مدرکی زیر کارشناسی دارند. در حالیکه 90% مدیران دارای رشته تجربی هستند حدود 73% کارمندان در این رشته تحصیل کرده اند و بقیه در سایر رشته های تحصیلی. دو سوم از مدیران مورد پژوهش مدیر ارشد و یک سوم آنان مدیر هستند. تمام مدیران استخدام رسمی هستند در حالیکه حدود نیمی از کارمندان رسمی حدود 40% پیمانی و بقیه قراردادی هستند. نتیجه گیری: در بررسی انجام شده در این تحقیق، نگرش مدیران از طریق پرسش از کارمندان و روش عملی آنان با سوال از خود مدیران، سنجیده شده است و از آزمون های انجام شده مشخص می شود که، مدیرانی که نگرش استفاده از روشهای اجبار،حل مسئله و اجتناب را دارند در عمل نیز از همان روش ها استفاده می کنند و مدیرانی که نگرش استفاده از روش های سازش و مصالحه را دارند در عمل از آن روش ها استفاده نمی کنند. کلید واژه ها: نگرش؛ عملکرد؛ مدیریت تعارض؛ بیمارستان؛ سبکهای پنجگانه مدیریت تعارض؛ تعارض؛ مدیران ارشد؛ مدیران میانی .