نام پژوهشگر: بهاره افشار

the relationship of wtc with communication apprehension and self-perceived communication competene in english and persian context
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  بهاره افشار   محمد خطیب

بیشتر تحقیقات پیشین در زمینه تمایل به برقراری ارتباط به رابطه آن با عوامل فردی چون سن، جنس، نوع شخصیت و... صورت گرفته است. در صورتی که مطالعات کمتری به بررسی رابطه تمایل به برقراری ارتباط زبان آموزان فارسی زبان با ترس از برقراری ارتباط و توانش خود ادراکانه آنها در برقراری ارتباط در محیط فارسی و انگلیسی انجام شده است. بر اساس نظریه الیس (2008) تمایل به برقراری ارتباط جایگاه مهمی در زمینه آموزش مکالمه زبان دارد. محققانی مانند مک کروسکی و ریچموند (1990) تمایل به برقراری ارتباط را متغیری وابسته به عوامل شخصیتی می دانند. در حالی که مک اینتایر (1994) آن را وابسته به عوامل شخصیتی می داند که در زمان ها و شرایط مختلف بر روی فرد تاثیرات گوناگونی می گذارد و از عوامل محیطی نیز تاثیز می پذیرد. تحقیق حاضر به بررسی رابطه میان تمایل به برقراری ارتباط با ترس از برقراری ارتباط و توانش خودادراکانه برقراری ارتباط در محیط فارسی و انگلیسی می پردازد. این تحقیق بر روی 140 دانشجوی زن و مرد ترم ششم دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی که در رشته های ادبیات انگلیسی، مترجمی انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، ترکی استامبولی تحصیل می کنند انجام شده است. شرکت کنندگان به 6 پرسش نامه (3 انگلیسی و 3 فارسی) پاسخ دادند و از 14 تفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. روش به کار رفته در این تحقیق ضریب همبستگی پیرسون می باشد. از جمیع داده ها این طور نتیجه گیری شد که در محیط فارسی و انگلیسی رابطه زیادی میان تمایل به برقراری ارتباط با توانش خود ادراکانه در برقراری زبان دیده می شود.

بررسی تطبیقی ویژگی های طراحی گرافیک نقش مایه های پارچه دوران سلجوقی و صفوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1394
  بهاره افشار   فهیمه پهلوان

نساجی و تولید محصولات دستباف، از هنرهای سنتی ایران است و پارچه یکی از عمده ترین کالاهای تولیدی و صادراتی بوده است. از جمله دوران تاریخی که در این زمینه پیشرفت چشمگیری داشته دوره سلجوقی است؛ هرچند از این دوره پارچه های زیادی باقی نمانده اما همان تعداد کم نیز نشان از پیشرفت تکنیک و فن بافت پارچه دارد. از دیگر دوران طلایی هنر و به خصوص پارچه بافی، دوره صفوی است، پارچه های برجای مانده از این دوره که تعداد آن ها کم نیست نشان دهنده پیشرفت این هنر و صنعت هستند. پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقایسه ای است و نمونه های گردآوری شده از میان منابع مکتوب موجود و سایت موزه های معتبر به دست آمده اند. به دلیل تعداد کم پارچه های سالم با نقوش واضح از دوره سلجوقی، از میان پارچه های جمع آوری شده تعداد 10 نمونه انتخاب گردید و برهمین اساس از میان نمونه پارچه های دوره صفوی که تعدادی بالغ بر 35 نمونه گردآوری شده بود، تعداد 10 نمونه جدا شد. پس از آن تمام نمونه ها به روش خطی اجرا شدند و سپس به روش لایه برداری تفکیک و دسته بندی شدند. در مرحله بعد این دسته بندی ها در جداولی قرار گرفتند و توصیف شدند، در انتها نمونه های طبقه بندی شده ی هر دو دوره با هم مقایسه شده اند.