نام پژوهشگر: امیراصلان حسین‌زاده

بررسی کارایی علف کش اگزادیارژیل در کنترل علف های هرز مزارع سیب زمینی (solanum tuberosum l.) در مراحل مختلف رشدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  الهام صمدی کلخوران   محمدتقی آل ابراهیم

به منظور بررسی اثر علف¬کش اگزادیارژیل (تاپ استار®) به¬صورت پس¬رویشی در کنترل علف¬های هرز سیب¬زمینی، آزمایشی مزرعه¬ای در سال 1392 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آلاروق اردبیل انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با 3 تکرار و با استفاده از رقم سیب¬زمینی مرسوم منطقه (آگریا) انجام شد. علف¬کش اگزادیارژیل در 7 دز به¬صورت دزهای کاهش یافته تا دزهای افزایشی نسبت به دز توصیه شده استفاده شد. 7 دز استفاده شده عبارت بودند از: صفر، 05/0 ، 1/0 ، 2/0 ، 4/0 ، 6/0 و 8/0 لیتر ماده موثره در هکتار. سمپاشی در 3 مرحله سبز شدن سیب-زمینی، استولون¬زایی و حجیم¬شدن غده انجام شد. تجزیه¬های آماری نشان داد اعمال دزهای مختلف تاثیر معنی¬داری بر تراکم، وزن خشک علف¬های هرز و هم¬چنین بر عملکرد و اجزای عملکرد سیب¬زمینی داشت. نتایج نشان داد که کمترین تراکم و وزن خشک کل علف¬های هرز و علف¬های هرز سلمه¬تره، تاح¬خروس و تاج¬خروس رونده، در دز 8/0 لیتر ماده موثره در هکتار حاصل شد. دز 8/0 لیتر ماده موثره در هکتار، وزن خشک کل علف¬های هرز، سلمه¬تره، تاج¬خروس و تاج¬خروس رونده را نسبت به شاهد به ترتیب، 99/64، 34/76، 56/83 و 88/84 درصد کاهش داد. زمان مصرف اگزادیارژیل در مراحل مختلف رشدی نیز بر تراکم و وزن خشک سلمه¬تره، تاج¬خروس و تاج¬خروس رونده تاثیر معنی¬داری در سطح احتمال 1 درصد ایجاد کرد، ولی بر تراکم تاج خروس رونده تاثیر معنی¬داری نداشت. وزن خشک کل علف¬های هرز، وزن خشک علف¬هرز سلمه¬تره، تاج خروس و تاج¬خروس رونده در مرحله سبز شدن پایین¬ترین بود که نسبت به مرحله حجیم شده غده توانست به ترتیب 36/57، 50/66، 33/60 و 16/27 درصد کاهش را نشان دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که دزهای مختلف اگزادیارژیل بر صفات ارتفاع بوته سیب¬زمینی، قطر ساقه اصلی سیب¬زمینی، وزن متوسط غده در هر بوته، عملکرد تک بوته، تعداد غده¬های به قطر کوچکتر از 35، تعداد غده-های به قطر بین 35-55، تعداد غده¬های به قطر بزرگتر از 55 میلی¬متر و عملکرد کل تاثیر معنی¬داری داشت، ولی بر تعداد غده سیب¬زمینی تاثیر معنی¬داری نداشت. دز 8/0 لیتر بیشترین قطر ساقه اصلی سیب¬زمینی، وزن متوسط غده در هر بوته، عملکرد تک بوته، تعداد غده¬های به قطر بین 35-55، تعداد غده¬های به قطر بزرگتر از 55 میلی¬متر، عملکرد کل را حاصل کرد و کمترین آن¬ها بعد از تیمار عدم کنترل در دز 05/0 لیتر ماده موثره در هکتار بود. زمان مصرف اگزادیارژیل در مراحل مختلف رشدی سیب¬رمینی نیز تاثیر معنی¬داری بر قطر ساقه اصلی سیب¬زمینی، ارتفاع بوته، وزن متوسط غده در هر بوته، عملکرد تک بوته، تعداد غده¬های به قطر بین 35-55، تعداد غده¬های به قطر بزرگتر از 55 میلی¬متر، عملکرد کل، ایجاد کرد. از بین زمان مصرف، مرحله سبز شدن به¬عنوان بهترین تیمار این صفات ارزیابی شد.

مقایسه کاربرد مالچ های گیاهی با علف کش های شیمیایی در کنترل علف های هرز مزارع سیب زمینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1388
  غلامرضا حبیبی   حمیدرضا محمددوست چمن آباد

علف های هرز یکی از عوامل عمده کاهش تولید محصول سیب زمینی به شمار می رود. مصرف بی رویه علف کش ها برای کنترل علف های هرز نه تنها مشکل مبارزه با علف های هرز را حل نکرده است، بلکه باعث ایجاد گونه های مقاوم به علف کش ها و آلودگی محیط زیست گردیده است. به منظور یافتن شیوه ای برای کنترل علفهای هرز که کمتر به استفاده از علف کش های شیمیایی متکی باشد، این تحقیق در سال زراعی 1386 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی اردبیل واقع در روستای آلاروق اجرا شد. کاربرد علف کش در چهار سطح، کاربرد علف کش پاراکوات (گراماکسون) قبل از کاشت، کاربرد علف کش متری بوزین (سنکور) به صورت پیش رویشی، کاربرد علف کش پاراکوات قبل از کاشت و علف کش متری بوزین به صورت پیش رویشی و یک تیمار شاهد (عدم کاربرد علف کش) به عنوان فاکتور اصلی و چهار تیمار بقایای گیاهی شامل کاربرد بقایای گندم، جو، کلزا و عدم استفاده از بقایا به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. تیمارهای آزمایشی بصورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه های آماری داده ها نشان داد که کاربرد علفکش ها تاثیر معنی داری بر تراکم علف های هرز در مرحله گلدهی و اواخر فصل رشد سیب زمینی داشتند. کاربرد پاراکوات و متری بوزین با یکدیگر در مقایسه با تیمار شاهد، تراکم علف های هرز را در دو مرحله گلدهی و اواخر رشد به ترتیب 7 و 2/5 برابر کاهش داد. استفاده از بقایای گیاهی در سطح خاک در مقایسه با عدم استفاده از بقایا تراکم علف های هرز را در مرحله گلدهی 2 برابر کاهش داد، ولی میانگین تراکم علف های هرز بین تیمارهای مختلف بقایای گیاهی در این مرحله تفاوت معنی داری نداشتند. کاربرد بقایا تأثیر معنی داری بر تراکم علف های هرز سیب زمینی در اواخر فصل رشد نداشت. اثرات متقابل کاربرد علفکش ها و بقایا در هر دو مرحله رشد بر تراکم علف های هرز سیب زمینی معنی دار بود. در کرت هایی که بقایای گیاهی استفاده شد کاربرد پاراکوات و متری بوزین با یکدیگر تراکم علف های هرز سیب زمینی را در مرحله گلدهی به کمتر از 6 بوته در متر مربع کاهش داد. تأثیر کاربرد علفکش ها بر وزن خشک علف های هرز در سطح احتمال 1 درصد و اثرات متقابل علف کش و بقایا بر وزن خشک علف های هرز در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. کاربرد علفکش پاراکوات و متری بوزین با یکدیگر وزن خشک علف های هرز را در مقایسه با تیمار شاهد بیش از 4 برابر کاهش داد. کاربرد علفکش پاراکوات و متری بوزین با یکدیگر به همراه بقایای گندم و کلزا در مقایسه با شاهد و عدم استفاده از بقایا وزن خشک علف های هرز را 6/5 برابر کاهش داد. تأثیر کاربرد علفکش ها و بقایا بر عملکرد غده سیب زمینی معنی دار نبود.