نام پژوهشگر: مرضیه خسروی

طراحی بهینه و شبیه سازی یک کنترل کننده ی تطبیقی به منظور میراسازی on-line نوسانات سیستم قدرت نمونه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده برق و کامپیوتر 1391
  مرضیه خسروی   محمد توکلی بینا

در این پایان نامه به طراحی بهینه ی یک پایدارساز سیستم قدرت مبتنی بر کنترل تطبیقی به منظور بهبود میرایی نوسانات سیستم قدرت به صورت روی خط پرداخته شده است. کنترل کننده ی تطبیقی با الگوریتم کنترل شیفت دهنده ی قطب خودبهینه ساز، طراحی و بر روی سیستم دو ناحیه ای-چهارماشینه ی کندور شبیه سازی شده است. در این کنترل کننده، بر اساس مدل شناسایی شده ی سیستم قدرت، سیگنال کنترلی مطابق الگوریتمی، محاسبه شده و قطب های حلقه بسته ی سیستم به مکان های بهینه درون دایره ی واحد در صفحه ی z شیفت داده می شود تا معیار عملکرد روش مینیمم واریانس کمینه گردد. در ادامه، به بررسی و مقایسه ی عملکرد پایدارساز سیستم قدرت تطبیقی با پایدارساز سیستم قدرت سنتی در بهبود میرایی نوسانات ناشی از اغتشاشات گذرا و دینامیک پرداخته شده است. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که استفاده از پایدارساز تطبیقی نسبت به پایدارساز سنتی، زمان نشست نوسانات حاصل از اغتشاشات را کاهش داده و میرایی نوسانات محلی و بین ناحیه ای را بهبود بیشتری داده است. apss به دلیل تنظیم روی خط پارامترهایش، سیگنال کنترلی خروجی اش را با تغییر شرایط کاری تطبیق داده و عملکرد مطلوبش را حفظ می کند. همچنین این نوع پایدارساز، قابلیت هماهنگی با دیگر پایدارسازها را به صورت اتوماتیک دارا است.

تعیین غلظت فلزات سنگین(cd, pb,as) در بافت عضله و پوست دو گونه ماهی خوراکی clupeonella cultiventris caspia وalosa caspia دریای خزر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  مرضیه خسروی   علیرضا پورخباز

ماهیان بخشی از ذخائر با ارزش زیستی دریای خزر محسوب شده و نقش مهمی در تامین غذای انسان-ها بالاخص جوامع بومی و محلی دارند. طی سالیان اخیر فعالیت های طبیعی و انسان ساخت توانسته بخش زیادی از آلاینده های فلزات سنگین را وارد این اکوسیستم آبی نماید. این آلاینده ها قادرند که به تدریج توسط آبزیان جذب و در پیکره زنجیره غذایی بالا روند. ماهیان به دلیل قرار گرفتن در سطح بالای زنجیره غذایی می توانند به عنوان شاخص آلودگی فلزات سنگین در اکوسیستم های آبی مفید واقع شوند. در مطالعه حاضر غلظت فلزات سرب، کادمیوم و آرسنیک در بافت های عضله و پوست دوگونه ماهی کیلکای معمولی (clupeonella cultiventris caspia) (50n=) و آلوزا (alosa caspia) (17n=) به علت اهمیت در تغذیه انسان و لزوم اطمینان از سلامت آن در سواحل جنوبی دریای خزر در زمستان 1391 مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه های بافت ماهی به روش هضم اسیدی آماده سازی شدند. سپس غلظت فلزات یاد شده با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل scientific equipment gbs قرائت شد. آزمون های آماری نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان تجمع فلزات سنگین به استثنای آرسنیک بین بافت عضله سینه و پوست ماهی کیلکای معمولی و هم چنین ماهی آلوزا وجود نداشت ((p>0/05. در دو گونه ماهی مورد مطالعه، میانگین غلظت آرسنیک در بافت عضله بیشتر از پوست بود. همچنین تفاوت معنی داری در میزان تجمع این فلزات سنگین به استثنای آرسنیک بین بافت های متناظرگونه های کیلکای معمولی و آلوزا مشاهده نشد ((p>0/05. میزان تجمع فلز آرسنیک در بافت عضله ماهی آلوزا بیشتر از بافت عضله ماهی کیلکای معمولی بود. میزان جذب روزانه و هفتگی فلزات موردمطالعه سرب، کادمیوم و آرسنیک ناشی از مصرف گونه های کیلکای معمولی و آلوزا توسط مصرف کنندگان آن ها و همچنین میانگین غلظت این فلزات در حد مجاز بود.

ظرفیت باربری میکروپایل ها در خاک های غیر چسبنده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1393
  مرضیه خسروی   مرتضی مرندی

میکروپایل ها در واقع شمع های درجا با قطر کم (کمتر از 30 سانتی متر) هستند، که از ترکیب فولاد و دوغاب تشکیل شده اند. آن ها می توانند بارهای محوری (فشاری/کششی) و بارهای افقی را تحمل کنند و به عنوان توده ترکیبی خاک/شمع یا جایگزینی کم قطر برای شمع های مرسوم عمل کنند. میکروپایل ها به عنوان المان های زیرسازی برای افزایش ظرفیت باربری فونداسیون های موجود و جلوگیری از نشست های اضافی استفاده می شوند. آن ها همچنین به عنوان فونداسیون برای سازه های جدید و تثبیت شیب ها به کار می روند. برای تخمین اصطکاک جداره میکروپایل های قرار گرفته در خاک های غیر چسبنده، مدل سازی با استفاده از نرم افزار plaxis 3d انجام شده است. رفتار گروه میکروپایل در حالت های متفاوت چیدمان خطی، مثلثی و مربعی مقایسه شده است که در نتیجه تاثیر پارامتر های قطر، طول، تعداد، فاصله بین و چیدمان میکروپایل ها بر روی کاهش نشست نشان داده شده است. در نتیجه افزایش قطر، طول، تعداد و فاصله بین میکروپایل ها باعث کاهش نشست فونداسیون می شود. پخش بهتر میکروپایل ها و تخصیص سهم باربری مساوی بین اعضاء گروه میکروپایل نیز باعث کاهش نشست می شود.