نام پژوهشگر: بهرام عابدی

اثر نوع تمرین بر نسبت لپتین به آدیپونکتین (l/a) و شاخص گلیسمیک در مردان غیرفعال
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1390
  بهرام عابدی   محمد علی آذربایجانی

چکیده با توجه به اینکه شیوه زندگی فعال با کاهش خطر بیماریهای مرتبط با چاقی مرتبط شده است، اطلاعات در خصوص نوع تمرین به خوبی شناخته نشده است. این تحقیق اثر کوتاه مدت و بلند مدت تمرین را بر نسبت لپتین به آدیپونکتین (l/a) و شاخص گلیسمیک در مردان غیر فعال بررسی کرد. چهل آزمودنی به طور تصادفی جهت شرکت برای 12 هفته برنامه تمرینی در یکی از 4 گروه (هوازی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل) انتخاب شدند. برای اندازه گیری اثرات کوتاه مدت تمرین بر متغیرهای خونی، نمونه های خونی ناشتا قبل (در حالت پایه) و 24 ساعت بعد از فعالیت (هوازی: 30 دقیقه فعالیت در 70 درصد حداکثر اکسیژن بیشینه – vo 2max- ، مقاومتی: 3 ست، 10 تکرار با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه – 1rm – و ترکیبی: هوازی 20 دقیقه و مقاومتی 2 ست) گرفته شد. این فعالیت کوتاه مدت هفته ایی 3 جلسه به مدت 12 هفته ادامه داشت. برای فعالیت کوتاه مدت، نتایج نشان داد: انسولین و مقاومت انسولین 24 ساعت بعد از فعالیت در هر سه گروه پایین تر بود، لپتین و l/a در گروه هوازی و ترکیبی 24 ساعت بعد از فعالیت پایین تر بود اما در گروه مقاومتی تغییری نداشت. برای فعالیت بلند مدت نتایج نشان داد: انسولین و مقاومت انسولین در هر 3 گروه بعداز 6 هفته فعالیت پایین تر بود، لپتین و l/a در گروه هوازی و ترکیبی بعد از 6 هفته و در گروه مقاومتی بعد از 12 هفته پایین تر بود. همچنین بعد از 6 هفته مجموع چربی زیر پوستی، چربی بدن و نسبت محیط کمر به لگن (w/h) کاهش و vo 2max، یک تکرار بیشینه پرس ساق پا و پرس سینه افزایش معناداری داشتند، در حالیکه آدیپونکتین، وزن و شاخص توده بدنی (bmi) تغییر معناداری نکردند (تغییرات در گروه کنترل برای متغیرها معنادار نبود). توسط رگرسیون ساده رابطه معناداری بین برخی متغیرهای انسولین (bmi، مجموع چربی زیر پوستی، درصد چربی، w/h و vo 2max) با مقاومت انسولین و l/a دیده شد، بالاترین ضریب همبستگی با l/a مشاهده شد. در نتیجه مطالعه حاضر پیشنهاد می کند که پاسخ های لپتین، آدیپونکتین، مقاومت انسولین و سازگاری آنها در ورزش کوتاه مدت و بلند مدت متفاوت بوده و به مصرف انرژی در طول تمرین و مدت و شدت آن بستگی دارد، از طرفی l/a ممکن است شاخص مفیدتری نسبت به شاخص مقاومت انسولین برای ارزیابی دقیق مقاومت انسولین در آزمودنیهای غیر فعال باشد. کلید واژه ها: l/a، مقاومت انسولین، مردان غیر فعال، ورزش

بررسی تاثیر محلول پاشی سورفکتانت و الکترواستاتیک کلات آهن بر خصوصیات کمی و کیفی پسته رقم کله قوچی (pistachio vera cv.kalle ghoochi)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده کشاورزی 1392
  هادی شیرخانی   بهرام عابدی

پسته به عنوان یک محصول استراتژیک، جایگاه خاصی را در بین محصولات کشاورزی دارا است. در سالیان اخیر رشد تولید پسته در ایران همگام با رشد جهانی آن نبوده که یکی از دلایل مهم تغذیه نامناسب باغات پسته خصوصا عناصر کم مصرف می باشد. آهن به عنوان یکی از مهمترین ریزمغذی ها در فرایند فتوسنتز، تنفس، ساخت پروتئین و همچنین در ساخت کلروپلاست نقش اساسی دارد. اما با توجه به آهکی بودن خاک مناطق کشت پسته و بالا بودن میزان هدایت الکتریکی (ec ) ، ph و غلظت بی کربنات جذب آهن از خاک به وسیله درختان پسته به دشواری صورت می گیرد. به نحوی که کمبود آهن در بیشتر مناطق پسته خیز مشهود است. یکی از بهترین راه های برطرف کردن کمبود این عنصر محلول پاشی برگی کلات آهن همراه با سورفکتانت و محلول پاشی الکترواستاتیک است. به منظور ارزیابی روش های کاربرد کلات آهن و غلظت های مختلف آن بر خصوصیات کمی و کیفی پسته و همچنین میزان جذب آهن، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام پذیرفت. عامل اول شامل چهار روش کاربرد کلات آهن (محلول پاشی با آب، الکترواستاتیک، سورفکتانت و الکترواستاتیک + سورفکتانت) و عامل دوم، غلظت کلات آهن در چهار سطح (آب خالص: به عنوان شاهد، 5/0، 1، 5/1 در هزار) می باشد. نتایج مشخص نمود که تیمار محلول پاشی الکترواستاتیک همراه با سورفکتانت و غلظت 5/1 در هزار کلات آهن بیشترین تاثیر را بر روی کلروفیل a، کلروفیلb، کارتنوئید، کلروفیل کل، سطح برگ، میزان آهن برگ و مغز پسته، عملکرد کل، درصد خندانی، درصد پوکی، رنگ مغز، وزن تر و خشک مغز و وزن تر و خشک برگ داشت. در بعضی صفات مورد بررسی بین تیمار محلول پاشی الکترواستاتیک و محلول پاشی با سورفکتانت تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

تاثیر تنش خشکی بر روی خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دو رقم وارداتی و یک توده بومی اسفناج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  مصطفی کوهزاددهمیانی   سیدحسین نعمتی

فشار ناشی از جمعیت و خشکی های متوالی در آینده و رقابت بین کشاورزی و صنعت بر سر منابع آب به محدود شدن هر چه بیشتر منابع آب در دسترس برای کشاورزی منجر خواهد شد. همچنین نیاز انسان به غذا بخصوص سبزی ها و میوه ها که سرشار از مواد معدنی و املاح هستند جهت جلوگیری از بروز بیماریها از اهمیت فراوانی برخوردار است. از طرف دیگر کمبود آب در عصر کنونی یک موضوع بحرانی و حیاتی برای اکثر کشورهای واقع در مناطق خشک و بیابانی است. این تحقیق به منظور بررسی میزان تحمل اسفناج های بومی و وارداتی در برابر تنش خشکی، به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سال 1391 به اجرا در آمد. 2 رقم از اسفناج های وارداتی شامل رقم اسفناج f1 هلندی و رقم استاندارد ایتالیایی و توده بومی مشهدی در 4 سطح رطوبتی{1- بدون تنش (100% ظرفیت زراعی)، 2- تنش ملایم (75% ظرفیت زراعی)، 3- تنش متوسط (50% ظرفیت زراعی) و 4- تنش شدید (25% ظرفیت زراعی)} تیمارهای این آزمایش را تشکیل می دادند. چهار تکرار در هر تیمار در نظر گرفته شد. جهت اعمال تنش از روش وزنی استفاده شد. نتایج این تحقیق بر روی بخش زیر زمینی ارقام اسفناج نظیر وزن تر و خشک ریشه، حجم ریشه، سطح ریشه، مجموع طول ریشه و میانگین ضخامت ریشه نشان می دهد که در رقم f1 هلندی با پیشرفت تنش خشکی نسبت به رقم استاندارد ایتالیایی و رقم خاردار بومی افزایش یافت که این رقم با حفظ آماس سلولی و محتوای نسبی آب برگ خود به خشکی مقاوم تر است. همچنین از لحاظ صفات وزن تر و خشک اندام هوایی، سطح برگ، عرض برگ، طول برگ و دمبرگ، تعداد برگ و ارتفاع گیاه هر چند اختلافی معنی داری بین ارقام وجود نداشت ولی با پیشرفت تنش خشکی در رقم f1 هلندی و استاندارد ایتالیایی کاهش بیشتری در این صفات نسبت به رقم خاردار بومی نشان دادند که این خود می تواند یک سازوکار مناسب جهت سازگاری با شرایط تنش خشکی باشد. همچنین در این تحقیق با افزایش تنش خشکی محتوای نسبی آب برگ و نشت الکترولیتی در ارقام اسفناج کاهش یافت که رقم f1 هلندی نقصان آب کمتری را در برگ ها نسبت به دو رقم دیگر نشان داد که این می تواند به علت گسترش سیستم ریشه ای عمیق در سطوح پایین رطوبتی خاک باشد. نتایج این تحقیق بر روی میزان کلروفیل نشان داد که به ترتیب رقم استاندارد ایتالیایی و f1 هلندی نسبت به رقم خاردار بومی از محتوای کلروفیل بیشتری برخوردار می باشند که احتمالا" به دلیل جذب بهتر مواد غذایی، فعالیت کمتر آنزیم های تجزیه کننده کلروفیل و حفظ مطلوب آب برگ و جذب مناسب آب خاک در شرایط تنش باشد. نتایج آزمایش همچنین نشان داد که رقم f1 هلندی و استاندارد ایتالیایی در مقایسه با رقم خاردار بومی تحت شرایط تنش شدید خشکی توانست بوسیله تجمع پرولین، پتانسیل منفی تری در سلول ایجاد کرده و آب بیشتری را در خود نگه دارند. در نتیجه آن میزان خروج یون ها و تخریب غشاء سلول در این ارقام تحت تیمارهای خشکی در حداقل قرار گرفت.

بررسی خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و تیمار کائولین در ارتباط با ترکیدگی پوست سبز و میزان آفلاتوکسین میوه برخی از ارقام پسته طی دوره رشد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  مهدی زارعی محمدآباد   غلامحسین داوری نژاد

ترکیدگی پوست سبز میوه یکی از مهم ترین مشکلات تولید پسته می باشد که تاکنون به صورت دقیق مورد مطالعه قرار نگرفت است. در این تحقیق دو آزمایش طی سال های 1391 و 1392 اجرا شد. آزمایش اول) بررسی و مقایسه تغییرات خصوصیات فیزیکی و شیمیایی میوه 5 رقم پسته (اکبری، کله قوچی، اوحدی، قرمز و سفید) در ارتباط با ترکیدگی پوست سبز و میزان آفلاتوکسین در 10 مرحله مختلف رشد میوه و آزمایش دوم) بررسی تأثیر تیمار کائولین بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی پوست سبز میوه 4 رقم پسته (اکبری، کله قوچی، اوحدی، قرمز و سفید) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که، بین مراحل مختلف رشد و نمو میوه در همه فاکتورهای اندازه گیری شده اختلاف معنی داری وجود دارد. در هر پنج رقم طی دوره رشد و نمو میوه، میزان خندانی پوست استخوانی، زودخندانی، ترکیدگی پوست سبز، آفلاتوکسین مغز و اندازه سلول های پوست سبز روندی افزایشی داشت، در حالی که میزان پوکی، نیتروژن، پروتئین، کلسیم، پتاسیم، فسفر، منیزیم، آهن، فنول کل، تانن کل، تانن متراکم، فعالیت آنتی اکسیدانی، ضخامت کوتیکول و تعداد سلول های پوست سبز (در واحد سطح) روند کاهشی داشتند. براساس با نتایج، ترکیدگی پوست سبز میوه همبستگی منفی با مقدار نیتروژن، کلسیم، منیزیم، آهن، فنول کل، تانن کل، تانن متراکم، ضخامت کوتیکول و تعداد سلول های پوست سبز نشان داد، در حالی ترکیدگی پوست سبز رابطه مثبتی با میزان خندانی پوست استخوانی، طول و قطر مغز، زودخندانی، آفلاتوکسین مغز و اندازه سلول های پوست سبز داشت. کمترین و بیشترین میزان پوکی، خندانی پوست استخوانی، زودخندانی، ترکیدگی پوست سبز و آفلاتوکسین مغز به ترتیب در تیمارهای کائولین (5 درصد) و شاهد مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که، اختلاف معنی داری بین ارقام مورد مطالعه از نظر صفات اندازه گیری شده وجود دارد.

بررسی تاثیر اشعه مایکروویو و پرمنگنات پتاسیم بر عمر انباری زردآلو (رقم نوری دیررس)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  رویا فرخ تقی آبادی   بهرام عابدی

میوه زردآلو در ایران به دلیل کیفیت مرغوب و امکان صادرات از نظر اقتصادی دارای اهمیت فراوان است. به منظور حفظ کیفیت زردآلو، علاوه بر رعایت اصول باغداری، مساله نگهداری مناسب آن پس از برداشت و مدیریت محصول تا زمان فروش امری اجتناب ناپذیر است. امروزه به دلیل اثرات مضر مواد شیمیایی بر سلامت انسان و محیط زیست استفاده از این موادبرای افزایش نگهداری زردآلو با محدودیت روبرو است. از این رو یافتن ترکیبات سالم برای استفاده در تکنولوژی پس از برداشت میوه و سبزی ها ضروری می باشد. در این تحقیق تاثیر اشعه مایکروویو و پرمنگنات پتاسیم جهت افزایش عمرانباری میوه زردآلو رقم نوری دیررس طی 45 روز نگهداری در انبار با دمای 2 درجه سانتی گراد ورطوبت نسبی 85 تا 95 درصد مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظورآزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با3سطح اشعه مایکروویو(شاهد-180وات-360وات)،3سطح زمان انبارداری (15روز-30روز-45روز)و 3سطح پرمنگنات پتاسیم(شاهد-3گرم درلیتر-5گرم درلیتر)، با3تکرارانجام گرفت. صفاتی چون تغییرات وزن میوه، سفتی بافت میوه، درجه اسیدی، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، شاخص رسیدگی، درصد پوسیدگی، قند ¬های احیایی و بازارپسندی میوه¬ها ارزیابی شدند. دراین تحقیق افزایش مدت زمان انبارداری سبب کاهش در میزان وزن میوه¬شده¬¬است.کیفیت ظاهری وطعم میوه تحت تاثیر اشعه مایکروویو بهبودیافت.کربوهیدرات کل واسیدیته قابل تیتراسیون با اعمال تیمار 180 وات اشعه مایکروویو و 3 گرم پرمنگنات پتاسیم در پایین ترین میزان خود قرار گرفت. نسبت tss/ta با افزایش زمان انبارداری افزایش یافت این در حالی است که اعمال اشعه 180 وات مایکروویو و3 گرم پرمنگنات پتاسیم میزان کسر رسیدگی میوه را کاهش داده است. استفاده از اشعه مایکروویو و پرمنگنات پتاسیم میزان پوسیدگی میوه را کاهش داد به نحوی که توانستیم میزان انبارداری¬ میوه را تا 30 روز افزایش دهیم.استفاده از تیمارهای اشعه 180 وات مایکروویو و 3 گرم پرمنگنات پتاسیم سبب افزایش سفتی بافت میوه شد. ph و هدایت الکتریکی میوه تحت تاثیر اشعه مایکروویوکاهش یافت. نتایج حاصل از این تحقیقات نشان داد که استفاده از اشعه مایکروویو به عنوان یک نوع تیمار گرمایی و پرمنگنات پتاسیم می¬تواند به عنوان راهبرد موثری در تکنولوژی پس از برداشت میوه¬های زردآلو معرفی گردد.

بررسی تاثیر تنش شوری بر ویژگی مورفولوژیک و فیزیولوژیک پنج جمعیت مرزه تابستانه (.satureja hortensis l)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  جواد رازقندی   حسین نعمتی

شوری خاک و آب از عوامل کاهش دهنده ی رشد و عملکرد بسیاری از محصولات کشاورزی در ایران می باشد. مرزه گیاهی علفی، یکساله و متعلق به خانواده نعناعیان است. در این تحقیق، اثرات تنش شوری بر ویژگی¬های مورفولوژیک و فیزیولوژیک پنج جمعیت مرزه تابستانه مورد ارزیابی قرار گرفت. این تحقیق بهصورت آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار بهصورت فاکتوریل با آرایش 5 × 4 اجرا شد. سطوح مختلف شوری با چهار سطح (صفر، 25، 50، 100 میلی مولار کلرید سدیم) به عنوان عامل اول و جمعیت¬های مختلف مرزه (مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز و مرکزی) به عنوان عامل دوم آزمایش در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین جمعیت¬ها بهجز در صفت ارتفاع بوته، در تمام صفات تفاوت معنی¬دار وجود داشت. سطوح مختلف شوری در تمام فاکتور¬های اندازه¬گیری شده تفاوت معنی¬داری نشان داد، همچنین اثر متقابل جمعیت و شوری به جز درصفات ارتفاع بوته، تعداد برگ، میزان کلروفیل a ، پتاسیم و نشت الکترولیت در بقیه صفات اندازه¬گیری شده معنی¬دار بود. تنش شوری باعث کاهش کمی و کیفی خصوصیات گیاه گردید. بیشترین عملکرد ماده تر و خشک مربوط به جمعیت شیراز بود درحالیکه بیشترین وزن تر و خشک ریشه مربوط به جمعیت تبریز بود. جمعیت اصفهان بیشترین قطر ساقه را داشت و بیشترین ارتفاع بوته در جمعیت مشهد دیده شد. جمعیت مرکزی دارای بیشترین تعداد برگ در بوته بود. جمعیت تبریز بیشترین میزان نشت الکترولیت را نشان داد درحالی¬که بیشترین میزان محتوای نسبی آب برگ مربوط به جمعیت مشهد بود. در بین جمعیت¬ها از نظر محتوای کلروفیل a،b ، کل، میزان پرولین وکربوهیدرات کل، جمعیت استان مرکزی دارای بیشترین مقدار و جمعیت تبریز دارای کمترین مقدار بود. بیشترین مقدار کارتنوئید و نسبت سدیم به پتاسیم مربوط به جمعیت تبریز و کمترین مقدار آن به ترتیب مربوط به جمعیت شیراز و مرکزی بود. بیشترین میزان سدیم نیز در جمعیت تبریز و کمترین میزان آن در جمعیت اصفهان مشاهده شد درحالی¬که بیشترین و کمترین میزان پتاسیم به ترتیب مربوط به جمعیت مشهد و تبریز بود.

بررسی اثر سمیت یون¬های سدیم و کلر بر خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، جذب عناصر و فعالیت آنتی اکسیدانی در نعناع سبز (mentha spicata)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  زهرا صفری محمدیه   محمد مقدم

شوری یکی از عوامل مهم غیرزیستی کاهش رشد و تولید در گیاهان است. نعناع سبز جزء سبزی های معطر برگی و یکی از گیاهان دارویی مهمی است که در نقاط مختلف جهان کشت می گردد. به منظور بررسی تأثیر سمیت کلرید سدیم بر خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، میزان جذب عناصر، فعالیت آنتی¬اکسیدانی و درصد اسانس گیاه نعناع سبز (mentha spicata l.) آزمایشی گلدانی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار (سطوح شوری 120،90،60،30،0 میلی مولار کلرید سدیم) و چهار تکرار در شرایط کشت هیدروپونیک انجام گرفت. با توجه به اینکه تغییرات صفات فیزیولوژیکی در سه مرحله نمونه¬برداری هر کدام به فاصله 10 روز بررسی گردید؛ این صفات به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شوری تأثیر معنی¬داری بر صفات سطح برگ، وزن تر برگ، ساقه و ریشه، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه، ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، تعداد گره، طول میانگره¬ی چهارم، قطر ساقه و طول سنبله، غلظت پتاسیم ساقه و ریشه، سدیم برگ، ساقه و ریشه، کلسیم و منیزیم برگ و کلر برگ، ساقه، ریشه و نسبت k/na برگ، ساقه و ریشه، محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، عدد اسپد، فعالیت آنتی¬اکسیدانی، هدایت روزنه¬ای، نشت الکترولیت و درصد اسانس داشت. بیشترین سطح برگ، وزن خشک برگ، ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه¬ای و درصد اسانس در تیمار شاهد و کمترین میزان سطح برگ، وزن خشک برگ، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه¬ای و درصد اسانس در تیمار 120 میلی مولار مشاهده شد. شوری اثر معنی¬داری بر نسبت وزن تر اندام هوایی به ریشه، نسبت وزن تر برگ به ریشه، وزن ویژه برگ، تعداد ساقه اصلی، غلظت پتاسیم برگ، کلسیم و منیزیم ساقه و ریشه نداشت. با افزایش سطوح شوری نسبت k/na در اندام¬های مختلف گیاه کاهش یافت. بیشترین و کمترین میزان کلر و سدیم برگ و نشت الکترولیت به ترتیب در تیمار 120 میلی¬مولار کلرید سدیم و شاهد مشاهده شد. مرحله نمونه برداری اثر معنی¬داری بر محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، عدد اسپد، فعالیت آنتی اکسیدانی، قند محلول، فنول کل، پرولین و نشت الکترولیت داشت. در حالی¬که تاثیری بر هدایت روزنه¬ای نداشت. اثرات متقابل شوری و مرحله نمونه¬برداری بر عدد اسپد (کلروفیل متر)، پرولین و محتوای نسبی آب برگ معنی¬دار شد. نتایج این تحقیق نشان داد که نعناع سبز گیاهی حساس به شوری است و غلظت¬های بالاتر از 30 میلی مولار کلرید سدیم در آب آبیاری را نمی تواند تحمل کند.

بررسی ریشه زایی قلمه های نیمه چوبی دورگه هلو بادام تحت تاثیر غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید و دی اکسید کربن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  محمود سجادی   بهرام عابدی

به منظور ارزیابی اثرات غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید و دی اکسید کربن بر ریشه دار شدن قلمه های نیمه چوبی برگدار دو رگه هلو * بادام، پایه جی.اف. 677 آزمایشی در مرداد سال 1392 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب کرت های خرد شده بر پایه طرح کاملا تصادفی با دوازده تیمار و چهار تکرار اجرا گردید. اکسین ایندول بوتیریک اسید در چهار سطح 0، 1000، 1500 و 2000 میلی گرم در لیتر و دی اکسید کربن در سه غلظت 350 (شاهد)، 700 و 1050 میلی گرم در لیتر، مورد ارزیابی قرار گرفت. قلمه ها به طول 20 سانتی متر پس از ضدعفونی با محلول قارچکش بنومیل و تیمار باغلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید در بستر های کشت پرلیت و کوکوپیت با نسبت حجمی مساوی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که ایندول بوتیریک اسید با غلظت های 2000 و 1500 میلی گرم در لیتر بطور معنی داری موجب افزایش درصد کالوس زایی، ریشه زائی، تعداد ریشه، وزن تر ریشه و طول قسمت ریشه دار شده گردید؛ با افزایش غلظت اکسین، از صفر تا 2000 سیر صعودی در همه صفات، مشاهده شد. فقط درصد ریشه زایی از 1500 به 2000 مقداری کاهش یافت. بیشترین درصد ریشه زایی، با غلظت های 1500 و 2000 بود. بیشترین درصد کالوس زایی ، تعداد ریشه، وزن تر ریشه و طول قسمت ریشه دار شده در غلظت 2000 بدست آمد که با غلظت 1500 معنی دار نبود؛ اما این تفاوت ها با شاهد معنی دار بود. غلظت 700 میلی گرم در لیتر دی اکسید کربن، در تمام صفات اندازه گیری شده بالاترین مقدارها را به دست آورد و در صفات درصد کالوس زایی، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه با شاهد اختلاف معنی دار داشت؛ اما با غلظت 1050 فقط برای طول ریشه تفاوت معنی دار بود و برای سایر صفات تفاوت معنی دار مشاهده نشد.کمترین مقادیر با غلظت شاهد دی اکسید کربن حاصل شد. اثرات متقابل غلظت های مختلف اکسین و دی اکسید کربن فقط برای درصد کالوس زایی در سطح احتمال 5% معنی دار شد. بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به غلظت های 700 و 1050 دی اکسید کربن و غلظت های1500 و 2000 اکسین بود.

مطالعه خصوصیات مورفوفنولوژیک و تاثیر تیمارهای گرده افشانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه عناب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  حسین روحبخش   غلامحسین داوری نژاد

عناب (ziziphus jujuba mill) از جمله گونه های مستعد در تشکیل نامنظم میوه می باشد، که موارد متعددی از جمله دینامیک گلدهی، میکروفنولوژی گل، جوانه زنی دانه گرده و رشد لوله گرده در این بی نظمی می توانند دخالت داشته باشند. بنابراین هدف از این تحقیق مطالعه خصوصیات مورفوفنولوژیک و تاثیر تیمارهای گرده افشانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه عناب می باشد. این تحقیق طی سال های 1391 و 1392 روی ارقام الغور، بردسکن، درح، گزیک، قم، گیوک، کنگان، کلکستان، مقام ساری و نوغاب اجرا شد. نتایج این پژوهش نشان داد که، بین ارقام مختلف در همه فاکتورهای اندازه گیری شده اختلاف معنی داری وجود دارد. طول و قطر دانه های گرده ارقام مورد مطالعه به ترتیب بین 60/15 (الغور) تا 18/19 میکرومتر (بردسکن) و 70/12 (الغور) تا 11/17 میکرومتر (بردسکن) متغیر بود. بیشترین درصد جوانه زنی دانه گرده در رقم گزیک مشاهده شده در حالی که کمترین میزان آن مربوط به رقم الغور بود. درصد جوانه زنی دانه های گرده با افزایش دوره انکوباسیون تا 36 ساعت افزایش یافت. طول لوله گرده ارقام مورد مطالعه بین 40/414 (الغور) و 80/642 میکرومتر (گزیک) متغیر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که، ارقام گزیک، مقام ساری و بردسکن دارای بیشترین و ارقام گیوک، درح و کلکستان دارای کمترین زمان بین باز شدن گل تا شکفتن اولین بساک می باشند. همچنین، بیشترین و کمترین دوره پخش دانه گرده در ارقام گزیک و الغور مشاهده شد. مطابق با نتایج، بیشترین دوره زنده مانی کلاله مربوط به رقم درح و کمترین میزان آن مربوط به رقم مقام ساری بود. نتایج این تحقیق نشان داد که، ارقام مادری درح و مقام ساری و همچنین ارقام گرده زا بردسکن و الغور به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان تشکیل اولیه و نهایی میوه، و وزن میوه می باشند. رقم درح بیشترین میزان ویتامین ث را نسبت به سایر ارقام مادری به خود اختصاص داد. بیشترین میزان ویتامین ث مربوط به رقم گرده زا گزیک و کمترین میزان آن مربوط به رقم گرده زا الغور بود. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که، تیمارهای دگرگرده افشانی مصنوعی نسبت به سایر تیمارهای گرده افشانی دارای بیشترین میزان تشکیل اولیه و نهایی میوه، وزن میوه، تعداد بذر، نسبت گوشت به هسته و ویتامین ث در تمامی ارقام مختلف عناب مورد مطالعه می باشد.

اثر سدیم نیتروپروسید بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی تاج خروس، همیشه بهار و آهار در شرایط تنش شوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم جبارزاده   علی تهرانی فر

شوری یکی از فاکتورهای مهم محیطی است که رشد و نمو گیاهان را تحت تاثیر قرار داده و تولید گیاهان را محدود می کند. پژوهش ها نشان داده است که برخی از تنظیم کننده های رشد مانند نیتریک اکسید باعث مقاومت در گیاهان نسبت به تنش های محیطی مانند گرما ، سرما، خشکی و شوری می شود.سدیم نیتروپروسید(snp) به طور معمول به عنوان ترکیب رها کننده نیتریک اکسید(no) در گیاهان استفاده می شود. نیتریک اکسید یک رادیکال گازی نسبتاً پایداری است. no در غلظت های پایین با ممانعت از تولید رادیکال های فعال اکسیژن مانع خسارت آنها می گردد. در این پژوهش تاثیر شوری(0، 25، 50، 75 و 100 میلی مولار) و سدیم نیتروپروسید(0، 25/0، 5/0 و 75/0 میلی مولار) بر ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک تاج خروس، همیشه بهار و آهار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش غلظت کلرید سدیم در محلول غذایی، باعث کاهش شاخص های رشدی، محتوای نسبی آب برگ و افزایش میزان نشت یونی، پرولین، گلیسین بتائین و قندهای محلول شد. میزان آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیر آنزیمی تا سطح شوری 75 میلی مولار، افزایش و از آن به بعد کاهش یافت. همچنین در اثر شوری، غلظت یون های پتاسیم کاهش و یون سدیم در برگ افزایش یافت. یافته های این پژوهش نشان داد که در شرایط تنش شوری کاربرد سدیم نیتروپروسید باعث افزایش کارایی رشد، افزایش آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیر آنزیمی و اسمولیت های سازگار، کاهش نشت یونی و نیز کاهش جذب یون سدیم در هر سه گیاه شد. به طور کلی در این آزمایش، در بیشتر شاخص ها تاج خروس نسبت به شوری متحمل تر، همیشه بهار نیمه متحمل و آهار حساس ترین بوده و استفاده از سدیم نیتروپروسید می تواند بعضی از اثرات منفی ناشی از تنش شوری( به ویژه در غلظت های کمتر از 50 میلی مولار) را در هر سه گیاه کاهش دهد.

بررسی تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپ های زالزالک ایران با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیک و مولکولی بین ریزماهواره (issr)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  حسن اکبری   بهرام عابدی

زالزالک با نام علمیcrataegus spp. از تیره گل سرخیان (rosaceae) می باشد. پراکندگی جنس زالزالک در ایران در اکثر نقاط وجود دارد. بیشترین پراکنش آن در شمال، شمال شرق، شمال غرب و غرب است. این تحقیق با هدف بررسی و ارزیابی تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپ های وحشی زالزالک از استان های: کرمان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، گلستان، مازندران، گیلان، اصفهان، فارس، کهکیلویه و بویراحمد، قزوین، آذربایجان شرقی و غربی، کردستان و کرمانشاه جمع آوری شدند با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و ملکولی، طی سال های 1391 تا 1393 انجام شد. در این مطالعه بیش از 30 صفت مورفولوژیک بارز مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس مونوگراف گونه ها، 18 گونه، زیر گونه و واریته از این جنس به شرح زیر شناسایی شد.( subsp. pentagyna c. pentagyna و c. pentagyna subsp. pseudomelanocarpa متعلق به ser. pentagynae - c. microphylla var. microphylla و c. microphylla var. dolichocarpa متعلق به زیر سری ser. crataegus subser. crataeugs- .pseudoheterophylla subsp. turkestanica c، pseudoheterophylla pseudoheterophylla subsp..c، c. kurdistanica ، turcomanica c. pseudoheterophylla subsp. و c.monogyna var. lasiocarpa متعلق به زیر سری ser.crataegus subser.crataegus - c.curvisepala، c. ambigua، c. atrosanguinea ، c. meyeri و c. songarica متعلق به ser. crataegus subser. erianthae - c. szovitsii ، c. assadii، c.orientalis، azarolus var. aronia c. و c. azarolus var. pontica متعلق به سری ser. orientalis). همچنین نتایج حاصل از تجزیه کلاستر داده های مورفولوژیکی، ژنوتیپ های مورد مطالعه را به چهار گروه عمده تقسیم بندی کرد. علاوه بر این تنوع ژنتیکی این ژنوتیپ ها با استفاده از نشانگر ملکولی issr نیز ارزیابی شد. نتایج حاصل از دندروگرام issr ژنوتیپ های زالزالک را به سه گروه تقسیم بندی کرد. بیشترین ضریب تشابه (89/0) بین ژنوتیپ های c.orientalis کرمانشاه و c.orientalis آذربایجان شرقی و کمترین ضریب تشابه (41/0) بین ژنوتیپ های c. azarolus var. pontica و c. microphylla var. microphylla مشاهده گردید. با توجه به نتایج این بررسی، 18 گونه شناسایی شده فوق در 3 سری به نام های ser. pentagynae , ser. orientalis و ser. crataegus که شامل دو زیر سری ser. crataegus subser. erianthae و ser.crataegus subser.crataegus است، قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد تنوع ژنتیکی بالایی بین ژنوتیپ های وحشی زالزالک وجود دارد و جدایی سری ها و تا حد زیادی زیر سری ها با طبقه بندی گیاه شناسی جنس مطابقت دارد.

مطالعه اثر محیط کشت و تنظیم کننده های رشد بر پرآوری و ریشه زایی میروبالان c29
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  زهرا شعبانی   ابراهیم گنجی مقدم

این مطالعه با هدف بررسی اثر محیط کشت و تنظیم کننده های رشد بر شاخه زایی، ریشه زایی و سازگاری پایه ی میروبالانc29 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی طی سال های 93-1392 انجام شد. برای ضد عفونی ریزنمونه های گیاهی از 10 تیمار، شامل اتانول 70% به مدت 1 دقیقه، کلرید جیوه1/0% در سه زمان 1، 2 و 3 دقیقه، هیپوکلریت سدیم 3 % و 10% در سه زمان 10، 20 و 30دقیقه استفاده شد. نتایج نشان داد هیپوکلریت سدیم 10% به مدت 30 دقیقه، با 2% آلودگی ریز نمونه ها بهترین تیمار ضدعفونی بود. از چهار محیط کشت شامل ms، dkw، wpm و ql با تنظیم کننده های رشد شامل بنزیل آمینوپورین و تیدیازرون در غلظت های 0، 1، 2، 3 و 4 میلی گرم در لیتر در مرحله پرآوری و 0، 1، 2 و 3 میلی گرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید و نفتالین استیک اسید در مرحله ی ریشه زایی استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله ی پرآوری بیش ترین تعداد شاخه(41/3 شاخه در گیاهچه)، طول شاخه(5/2 سانتی متر)، تعداد برگ(33/11 برگ در گیاهچه) و کیفیت ریزنمونه در محیط کشت ms و غلظت 2 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین به دست آمد. در مرحله ی ریشه زایی بیش ترین درصد ریشه زایی(100%) و تعداد ریشه(75/6 ریشه در گیاهچه) در محیط کشت dkw حاوی غلظت 1 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید به دست آمد. بیش ترین طول ریشه(5/14 سانتی متر)، طول ساقه(75/9 سانتی متر)، تعداد برگ (25/13 برگ در گیاهچه) و کیفیت گیاهچه در محیط کشت ms با غلظت 1 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید و بالاترین درصد بقای گیاهچه(50%) در محیط کشت wpm و غلظت 1 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید تعیین شد.

بررسی اثر محلول پاشی مواد هومیکی بر برخیصفات کمی و کیفی توت فرنگی رقم کاماروسا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  علی تهرانی   علی تهرانی فر

چکیده توت فرنگی یکیازمحصولات بامیوه هایسریعفاسدشوندهوحساسبهآسیب هایمکانیکیوزوال فیزیولوژیکیبوده کهدارای سرعتمتابولیسموتخریب سریعدرطولمدتزماننسبتاکوتاهمی باشد و باتوجه به اثرات مثبت مواد هومیک در افزایش ماندگاری میوه-ها، دراینراستاآزمایشی به منظور بررسی اثر مواد هومیک بر خواص کمی و کیفی توت فرنگی،اینآزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی واقع در طرق انجامشد. آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار با آرایش اسپلیت فاکتوریل درسیستم خاکی انجام شد. عامل هایآزمایش شامل نوع ماده ی هومیکی در 3 سطح (اسید هیومیک،اسید فولویک و شاهد )، تیمار غلظت در 5 سطح (0، 300، 750، 1500، 3000 میلی گرم در لیتر) وتیمار تعداد دفعات محلول پاشی (محلول پاشی30 روز قبل از گلدهیشروع شد) در 4 سطح ( 2بار، 4بار، 6 بار و 8 بار به فاصله پاشش 7 روز) بوده است. برخی از خصوصیات کمی و کیفی از جمله وزن خشک ریشه، وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، میزان سطح برگ، وزن میوه های تشکیل شده، میزان مواد جامد محلول، تعداد میوه تشکیل شده در هر بوته،تعداد ساقه های رونده تولید شده در هر بوته،میزان ویتامین ث، نسبت میوه های ناسالم به سالمطی دوره آزمایش اندازه گیری شدند. اسید هیومیک بیشترین تاثیر را بر روی وزن تازه میوه، مواد جامد محلول، ویتامین ث و کاهش میوه های ناسالم داشت، و اسید فولویک هم بیشترین تاثیر را بر میزان سطح برگ، وزن تازه میوه و تعداد میوه داشت. بیشترین میزان مواد جامد محلول، سطح برگ، تعدادمیوه، ویتامین ث و کمترین تعداد میوه های ناسالم در تیمار با غلظت 300 و 750 میلی گرم در لیتر مواد هومیک بوده است. در تیمار دفعات محلول پاشی بیشترین میزان ویتامین ث و کمترین تعداد میوه های ناسالم در تیمار 8 بار پاشش بوده است و بیشترین وزن تازه میوه و تعداد استولون در تیمار 2 بار پاشش بوده است. به طور کلی تیمار 750 میلی گرم در لیتر فولویک اسید بیشترین تاثیر را بر میزان سطح برگ، وزن تازه میوه و تعداد میوه داشت و بیشترین وزن تازه میوه، مواد جامد محلول و ویتامین ث در تیمار 1500 میلی گرم اسید هیومیک بوده است. در بررسی اثرات متقابل سه گانه نوع ماده هیومیک، غلظت کود و تعداد دفعات محلول پاشی تیمار اسید هیومیک 1500 میلی گرم در لیتر با 4 بار محلول پاشی تاثیر بیشتری بر افزایش میزان مواد جامد محلول داشته است و تیمار با اسید فولویک و در غلظت 750 میلی گرم در لیتر با 6 بار محلول پاشی بیشترین تاثیر را بر افزایش میزان ویتامین ث داشته است و تیمار با اسید فولویک با غلظت 300 میلی گرم در لیتر و با 8 بار محلول پاشی بیشترین تآثیر را بر کاهش تعداد میوه های ناسالم داشته است. کلید واژه ها: توت فرنگی، فولویک اسید، مواد هومیک، هیومیک اسید

بررسی اثر میکوریزا آربوسکولار بر برخی خصوصیات کمی و کیفی سبزی های برگی جعفری (petroselinum crispum mill.) و گشنیز (coriandrum sativum l.) تحت تنش شوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  آزاده امیدی   حسین نعمتی

شوری خاک یکی از جدی ترین تهدیدهای محیطی برای بقاء اکثر گیاهان محسوب می گردد. پژوهش ها نشان داده است که همزیستی قارچ میکوریزا با ریشه گیاهان از طریق بهبود جذب عناصرغذایی می تواند باعث واکنش مثبت گیاهان به ویژه در شرایط تنش شوری شود. به منظور بررسی تأثیر کود بیولوژیک قارچ میکوریزا بر کاهش اثرات منفی تنش شوری در دو سبزی برگی (جعفری و گشنیز)، آزمایش گلدانی در قالب فاکتوریل (2×4) بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در سال 93-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. در این پژوهش، گیاهان با 4 سطح شوری،0(شاهد)، 25 ،50 و 100 میلی مولار و دو سطح قارچ میکوریزا glomus fasciculatum (تلقیح و عدم تلقیح) تیمار شدند. برخی ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در شرایط تنش شوری، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش غلظت کلرید سدیم در محلول غذایی، باعث کاهش شاخص های رشدی، محتوای نسبی آب برگ و محتوای کلروفیل در هر دو گیاه مورد آزمایش شد. میزان قندهای محلول و فنل کل و کارتنوئیدها با افزایش شوری، افزایش یافتند. همچنین در اثر شوری، غلظت یون های پتاسیم و فسفر و همچنین محتوای فسفر و نسبت k+/na+ کاهش و غلظت یون سدیم در برگ افزایش یافت. همچنین میزان نشت یونی غشاء یاخته ای برگ به طور چشمگیری افزایش یافت. کاربرد قارچ میکوریزا باعث افزایش کارایی رشد، افزایش محتوای فسفر ،کاهش نشت یونی و نیز کاهش جذب یون سدیم در هر دو گیاه شد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که هر دو گیاه مورد بررسی، نسبتاً متحمل به شوری بوده، هرچند که گیاه جعفری نسبت به گشنیز متحمل تر بود.

تکثیر زرشک بیدانه ( berberis vulgaris l.) به روش کشت بافت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  مهین سلامی   لیلا سمیعی

جنس زرشک دارای بیش از 660 گونه است که فقط یک نوع آن یعنی زرشک بی دانه (berberis vulgaris var. asperma) به عنوان محصول باغی در ایران پرورش می یابد. در این تحقیق اثر تنظیم کننده های مختلف رشد گیاهی در ریزازدیادی زرشک بی دانه مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش بصورت چهار آزمایش مجزا صورت گرفت و آزمایشات بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. از جوانه های جانبی استریل شده به عنوان ریزنمونه استفاده شد. ریزنمونه ها به محیط های کشت حاوی مقادیر مختلف تنظیم کننده های kin،ba ،tdz ،2ip وz منتقل شدند. کمترین آلودگی در ریزنمونه هایی که با تیمار بنومیل 5/ 0درصد (10 دقیقه) + الکل 70 درصد (1 دقیقه) و کلرید جیوه 1/ 0درصد (8 دقیقه) ضدعفونی گردیدند مشاهده شد. نتایج آنالیز واریانس بیان گر آن بودکه محیط wpm حاوی 5/1 میلی گرم در لیتر ba بهترین محیط برای باززایی زرشک بی دانه می باشد. همچنین مشخص گردید که ریزنمونه های با دو جوانه نسبت به یک جوانه رشد و باززایی بهتری داشتند. در مجموع از نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ریزنمونه های دارای دو گره به همراه تنظیم کننده رشد ba برای باززایی زرشک بی دانه موثرترین فاکتور می باشند.

تعیین خصوصیات روکش جوشی غنی از کروم اعمال شده بر فولاد ساده کربنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی موادو متالورژی 1393
  بهرام عابدی   صادق قاسمی

سایش و خوردگی یکی از مهمترین خسارت های مطرح در صنایع مختلف از جمله ابزار آلات می باشد. ساییده شدن لبه لاینرهای مورد استفاده در صنایع سرامیکی نیز همواره باعث کاهش عمر این قطعات گردیده است. از مهمترین تکنیک های بهبود مقاومت به سایش و خوردگی می توان به ایجاد یک لایه مقاوم بر سطح زیر لایه اشاره نمود.در پژوهش حاضر، خصوصیات ساختاری فولاد ساده کربنی روکش کاری شده توسط لایه روکش سخت غنی از کروم مورد ارزیابی و مطالعه واقع شد.

تأثیر تنظیم کننده های رشد، اندازه ریزنمونه و نوع محیط کشت بر پرآوری مریستم 7 رقم گیلاس و بررسی امکان ریزپیوندی آن ها در شرایط درون شیشه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  محبوبه زمانی پور   ابراهیم گنجی مقدم

این مطالعه با هدف باززایی مریستم 7 رقم گیلاس (پیش رس مشهد، زرد، حاج یوسفی، تکدانه، سیاه مشهد، دوم رس و بینگ) در سه آزمایش مستقل در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی طی سال های 92-94 اجرا گردید. در آزمایش اول، اثرات نوع محیط کشت (wpm، ms و ql)، غلظت های مختلف بنزیل آدنین(0، 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر)، کاربرد آنتی اکسیدان (150 میلی گرم بر لیتر اسید آسوربیک و 100 میلی گرم بر لیتر اسید سیتریک) و اندازه ریزنمونه (2/0-4/0 و 5/0-7/0 میلی متر) بر درصد بقا، قهوه ای شدن و آلودگی مریستم ها مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش دوم با هدف بررسی اثرات نوع محیط کشت (wpm، ms و ql) و غلظت های مختلف بنزیل آدنین (0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر) بر کیفیت گیاهچه، تعداد برگ، تعداد و طول شاخه و آزمایش سوم با هدف بررسی اثرات پایه (gisela 5، mm60 و phl) و نوع پیوند بر درصد گیرایی پیوند انجام گرفت. این مطالعه با استفاده از آزمایشات فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و هر تکرار شامل سه ریزنمونه اجرا شد. نتایج آزمایش اول نشان دادکه محیط های کشت wpm و ms در همه ارقام به ترتیب سبب افزایش درصد بقا و افزایش درصد قهوه ای شدن گردیدند. هم چنین ارقام در پاسخ به غلظت های مختلف بنزیل آدنین پاسخ متفاوتی داشتند به طوری که بیشترین درصد بقا در ارقام پیش رس مشهد و بینگ در غلظت 1 میلی گرم بر لیتر و در رقم حاج یوسفی در غلظت 5/0 میلی گرم بر لیتر ایجاد شد. با افزایش اندازه ریزنمونه و کاربرد آنتی اکسیدان در همه ارقام درصد بقا نیز افزایش یافت. نتایج آزمایش دوم نشان داد که بیشترین تعداد برگ و تعداد شاخه در محیط کشت wpm و کمترین تعداد در محیط کشت ql ایجاد شد. ارقام در پاسخ به غلظت های مختلف بنزیل آمینو پورین برای تعداد برگ، تعداد شاخه و کیفیت یکسان نبودند به طوری که ارقام بینگ و پیش رس مشهد به ترتیب بیشترین تعداد شاخه و تعداد برگ را در غلظت 2 میلی گرم بر لیتر بنزیل آمینوپورین با بالاترین کیفیت ایجاد نمودند و دیگر ارقام به ویژه رقم حاج یوسفی در غلظت 1 میلی گرم بر لیتر تعداد برگ، شاخه بیشتر و با کیفیت بالاتری را ایجاد نمودند. ارقام از حیث طول شاخه نیز تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند به طوری که رقم حاج یوسفی در محیط کشت ms در غلظت 1 میلی گرم بر لیتر بیشترین طول شاخه را ایجاد نمود. نتایج آزمایش سوم (ریزپیوندی) نشان داد که رقم، پایه و نوع پیوند اثرات معنی داری بر درصد گیرایی پیوند داشتند به گونه ای که ارقام تکدانه و دوم رس روی پایه mm60 بالاترین میزان گیرایی را نشان دادند. هم چنین پیوند اسکنه نسبت به پیوند قاشی گیرایی بیشتری را ایجاد نمود.

تاثیر هورمون ایندول بوتیریک اسید و قارچ میکوریزا بر ریشه زایی قلمه های چوب سخت برخی پایه های رویشی سیب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  مهدی کاملی   غلامحسین داوری نژاد

به منظور بررسی کارایی قارچ میکوریزا و هورمون iba بر ریشه زایی قلمه پایه های رویشی سیب، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها عبارت بودند از قلمه پایه های مختلف سیب (m7، m9، m26، mm106 و mm111)، دو بستر تلقیح شده با قارچ میکوریزا (mf0: فاقد قارچ میکوریزا و mf1: دارای قارچ میکوریزا) و سطوح مختلف هورمون iba (ppm 0، 1500، 2500 و 3000) انجام شد.پس از گذشت 2 ماه برخی صفات مورفولوژیکی نظیر تعداد قلمه های ریشه دار شده، تعداد ریشه های اصلی و فرعی، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، قطر ساقه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که کاربرد تیمار قارچ میکوریزا بصورت مجزا یا در ترکیب با ppm 2500 هورمون iba موجب بیشترین درصد ریشه زایی و افزایش فاکتورهای رشدی ریشه گردید. همچنین کاربرد همزمان پایه سیب mm106 بهمراه قارچ میکوریزا نیز موجب افزایش درصد ریشه زایی قلمه ها، درصد تشکیل ریشه های اصلی و فرعی، وزن تر و خشک ریشه نسبت به تیمار شاهد گردید

تعیین دز مناسب اشعه گاما بر روی جوانه های کیوی فروت به منظور ایجاد ارقام جدید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  رسول برزگر   مالک قاسمی

تنوع ژنتیکی یکی از عوامل ضروری در اصلاح نباتات است. منشأ اصلی تنوع در موجودات زنده موتاسیون می باشد. القای موتاسیون در گیاهان با روش پرتوتابی در برنامه های اصلاحی انجام می شود. هدف از این تحقیق، کاربرد اشعه گاما در قلمه های کیوی فروت هایوارد و یافتن بهترین دز جهت القای موتاسیون است. به این منظور قلمه ها با خراشدهی و اشعه گاما تیمار شدند. نتایج نشان داد بیشترین اثر خراش دهی بر صفات شاخه ها و کمترین اثر نیز بر روی صفات برگی و ریشه ای وجود دارد. تیمار اشعه نیز بر روی صفات برگی و شاخه ای و درصد زنده مانی بشدت تاثیر گداشت، بجز شاخص کلروفیل که رو به کاهش نهاد. بررسی دی ان آ تیمارها با نشانگرهای رپید قادر به تشخیص یک قطعه 5 کیلو جفت بازی در بین تمام نمونه های دی ان آ بود.