نام پژوهشگر: شفیقه هروآبادی

بررسی تاثیر مشارکت دانش آموزان با مراقبین بهداشت در اعتلاء بهداشت محیط مدارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1372
  پروین بنی طبابیدگلی   شفیقه هروآبادی

این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور "بررسی تاثیر مشارکت دانش آموزان با مراقبین بهداشت در اعتلاء بهداشت محیط مدارس " درمدارس ابتدایی منطقه ده آموزش و پرورش تهران انجام گردیده است . هدف کلی این پژوهش ، تعیین تاثیرمشارکت دانش آموزان با مراقبین بهداشت در اعتلاء بهداشت محیط مدارس بوده است . دراین بررسی ده درصد (6 مدرسه) از مدارس ابتدایی (دختران و پسران) منطقه ده تهران بطور تصادفی انتخاب گردیده و ابزار گردآوری داده ها، چک لیست حاوی 21 سوال بوده است . مشارکت دانش آموزان در فاکتورهای مورد بررسی (وضع امکانات جمع آوری زباله، توالتها، دستشوییها و محیط فیزیکی) در مدت یک ماه قبل از آموزش در سه نوبت توسط چک لیست بررسی شده و بعد از آن گروهی از دانش آموزان کلاسهای سوم و چهارم و پنجم ابتدایی، مدارس منتخب که داوطلب همکاری بودند، انتخاب و توسط مراقبین بهداشت در یک هفته آموزش داده و در یک ماه عملکرد آنها را تحت نظر داشتند . در طی این مدت ، پژوهشگر توسط چک لیست در سه نوبت ، فاکتورهای مورد بررسی را چک نموده است . نتایج بررسیهای این پژوهش نشان داد که مشارکت 2ˆ72 درصد از دانش آموزان قبل از آموزش در فاکتورهای وضع امکانات جمع آوری زباله، توالتها، دستشوییها و محیط فیزیکی خوب شده که این رقم قبل از آموزش صفردرصد بوده است . در نتیجه فرضیه پژوهش که عبارت بود از : "مشارکت دانش آموزان با مراقبین بهداشت در اعتلاء بهداشت محیط فیزیکی مدارس موثراست " ثابت شد.. این نتایج از طریق تنظیم جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی و با استفاده از روشهای آماری نظیر کای دو x2 تجزیه و تحلیل گردیده است که در 19 جدول خلاصه شده است . درانتها پیشنهاداتی برای پژوهشهای بعدی ارائه شد و کاربرد نتایج و یافته های این بررسی از جنبه های مختلف پرستاری مورد بحث قرار گرفت .

بررسی اثر مشارکت زنان به عنوان رابطین بهداشتی در آگاهی مادران در رابطه با پیشگیری و کنترل اسهال و عفونتهای حاد تنفسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1372
  نسرین فولادی آذرنمین   شفیقه هروآبادی

این مطالعه یک تحقیق نیمه تجربی است که به منظور بررسی اثر مشارکت زنان به عنوان رابطین بهداشتی در آگاهی مادران در رابطه با پیشگیری و کنترل اسهال و عفونتنهای تنفسی حاد کودکان زیر پنج سال در منطقه قوچ حصار شهر ری بررسی شده است . علت انتخاب این منطقه به این جهت بوده که تا قبل از شروع پژوهش در این منطقه، مرکز بهداشتی، درمانی روستایی بطور جامع راه اندازی نشده بود و از مشارکت مردمی (رابطین بهداشتی) استفاده نمی شده است . این پژوهش به عنوان یک مطالعهء نیمه تجربی می باشد که درآن اثر متغیر مستقل"استفاده از رابطین بهداشتی" بر روی متغیر وابستهء "آگاهی مادران" سنجیده شده است . پژوهشگر برای نیل به اهداف این پژوهش با شرکت در سرشماری منطقه جهت راه اندازی مرکز بهداشت روستایی در این منطقه با بافت اجتماعی و فرهنگی منطقه آشنا گردید و سپس باافراد کلیدی منطقه (اعضای اصلی بسیج خواهران) صحبت کرده و رضایت ایشان را برای همکاری به عنوان رابط بهداشتی جلب نموده همزمان با این اقدام به منازل اهالی منطقه مراجعه کرده و با ایشان در مورد کار داوطلبی در بهداشت صحبت کرده و از داوطلبین زن ثبت نام به عمل آورد و درنهایت از میان افراد داوطلب زنان متاهل و با سوادی را که مورد احترام و پذیرش مردم منطقه بودند به عنوان رابط بهداشتی انتخاب کرده است . قبل از شروع کار رابطین بهداشتی (مشارکت)، تعداد 160 مادر دارای کودک زیر پنج سال بطور تصادفی ساده از میان پرونده های بهداشتی خانوارهای دارای کودک زیر پنج سال منطقه قوچ حصار انتخاب شدند و سپس سطح آگاهی آنها از "پیشگیری و کنترل بیماریهای اسهال و عفونتهای تنفسی حاد کودکان زیر پنج سال توسط پرسشنامهء راهنمای مصاحبه سنجیده شد . "در مرحلهء بعدرابطین بهداشتی توسط پژوهشگر در مورد پیشگیری و کنترل این بیماریها تحت آموزش قرار گرفتند. بعد از شروع آموزش رابطین بهداشتی، ایشان خانواده های منتخب خویش را از میان واحدهای پژوهش ، تحت آموزش بهداشت اولیه در مورد پیشگیری و کنترل اسهال وعفونتهای تنفسی حاد قرار دادند و سپس آزمون مجدد (سنجش میزان آگاهی) از نمونه به عمل آمد و نتایج دو مرحلهء قبل و بعد از مشارکت (آموزش رابطین) با یکدیگر مقایسه گردید . مقایسهء میانگین نمرات آگاهی از پیشگیری و کنترل اسهال و عفونتهای تنفسی مرحلهء قبل و بعد از مشارکت زنان با استفاده از آزمون مقایسهء زوجها، تفاوت معنی داری را بین میانگین ها نشان می دهد که حاکی از اثر بخشی مشارکت زنان (رابطین بهداشتی) می باشد. همچنین در هر دو مرحله، قبل و بعد از مشارکت زنان، میانگین نمرات واحدهای پژوهش در موردآگاهی از پیشگیری و کنترل اسهال و عفونتهای تنفسی حاد، هریک بطور جداگانه و توام برحسب متغیرهای سن، سطح سواد، شغل و تعداد کودکان زیر پنج سال واحدهای مورد پژوهش (مادران دارای کودک زیر پنج سال) مورد بررسی قرار گرفتند، که در طی این بررسی میانگین نمرات آگاهی مادران در مورد پیشگیری و کنترل هر دو بیماری مورد بررسی با سطوح مختلف سواد مادران ارتباط معناداری مشاهده گردید (

مقایسه متوسط زمان مراقبت های پرستاری مستقیم ارایه شده به کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر 12-6 ساله بستری در مرکز شبانه روزی نارمک با زمان مورد نیاز بر اساس نظریه اورم-تهران 78-1377
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1377
  سعیده محمدعلیزاده رستگار   شفیقه هروآبادی

این پژوهش با هدف تعیین زمان مراقبت های مستقیم ارایه شده به کودکان عقب ماده ذهنی تربیت پذیر بستری در مرکز شبانه روزی نارمک و مقایسه آن با متوسط زمان مورد نیاز بر اساس نظریه اورم توسط مادریاران در نوبت کاری صبح انجام گرفته است. فرضیه این پژوهش عبارتست از اینکه متوسط زمان مراقبت های ارایه شده توسط مادریاران به کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر بستری در مرکز شبانه روزی نارمک از متوسط زمان مورد نیاز آنها بر اساس نظریه اورم کمتر است. نمونه این پژوهش شامل کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر 12-6 ساله بستری در مرکز شبانه روزی نارمک می باشد. برای اجرای این پژوهش از سه ابزار استفاده شده است. ابزار شماره (1) در برگیرنده اطلاعات دموگرافیک است، ابزار شماره (2) ابزار طبقه بندی نمونه های مورد پژوهش بر اساس شدت نیاز آنها به مراقبت پرستاری است و ابزار شماره 2 شدت وابستگی مددجویان به مراقبت های مستقیم سنجیده و در نهایت نمونه ها در یکی از سه سیستم مراقبتی حمایتی آموزشی، جبرانی نسبی و یا جبرانی کامل قرار گرفته اند در گام بعدی زمان مراقبت های در دو مرحله اندازه گیری شد در مرحله اول پژوهشگر با مشاهده فعالیت ارایه شده به نمونه ها زمان آنها را توسط کرونومتر اندازه گیری نمود بدیهی است در این مرحله پژوهشگر هیچگونه دخالتی در چگونگی ارایه مراقبت ها نداشت اما در مرحله دوم پس از تعیین سیستم مراقبتی مورد نیاز نمونه ها، مراقبت ها مورد نیاز آنها با استفاده از رویگرد نظریه اوروم که قبلا در ابزار شماره 3 درج شده بود توسط مادریار به آنها ارایه و زمان آن توسط پژوهشگر اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که 24 درصد نمونه ها در سیستم حمایتی آموزشی، 24 درصد آنها در سیستم جبرانی نسبی و 32 درصد نمونه ها در سیستم جبرانی کامل قرار می گرفتند. همچنین نشان داده شد که زمانی که در حال حاضر صرف مراقبت از کودکان عقب مانده ذهنی بستری در مرکز مورد نظر شده است کاهش آماری معنا داری را نسبت به زمانی که مراقبت ها بر اساس نیاز بیماران و طبق الگوی مراقبتی اورم ارایه شده است نشان می دهد. به این ترتیب فرضیه این پژوهش پذیرفته شد.

بررسی ارتباط روش مشکل گشایی خلاق با میزان اثربخشی مدیران مجتمع های خدمات حمایتی سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 75-1376
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1376
  نارملا ربیع راد   شفیقه هروآبادی

پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی است که به منظور بررسی ارتباط روش مشکل گشایی خلاق با میزان اثربخشی بر روی 44 نفر از مدیران مجتمع های خدمات حمایتی سازمان بهزیستی شهر تهران انجام شده است. اطلاعات بصورت یک مرحله ای و در یک گروه جمع آوری شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است که توسط پژوهشگر در سه بخش تنظیم گردیده است. بخش اول شامل 12 سوال در رابطه با مشخصات فردی واحدهای مورد پژوهش می باشد. بخش دوم ترجمه پرسشنامه کرتون شامل 32 سوال برای تعیین روش مشکل گشایی مدیران مورد پژوهش است و بخش سوم ترجمه پرسشنامه هرسی و بلانچارد شامل 12 سوال برای تعیین میزان اثر بخشی است. داده های گردآوری شده در قالب 13 نمودار و 30 جدول تهیه و تنظیم گردیده است جهت تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین خلاقیت واحدهای مورد پژوهش 5/84 می باشد و تنها 1/9% ایشان به گونه ای خلاق مشکل گشایی می کنند. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان داد 9/90% واحدهای مورد پژوهش مدیران اثربخشی هستند و میانگین اثربخشی ایشان 83/6 می باشد که تا حدودی از میانگین مطرح شده در سایر فرهنگها بالاتر است. بمنظور بررسی همبستگی بین خلاقیت و میزان اثربخشی، آزمونهای آماری ارتباط معناداری را بین خلاقیت و اثربخشی نشان نداد.