نام پژوهشگر: مریم نادری

بررسی رابطه میان سبکهای یادگیری (همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده) با موفقیت تحصیلی فراگیران مقطع کارشناسی ارشد دوره های آموزش مجازی دانشگاه تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1388
  مریم نادری   داریوش نوروزی

سبکهای یادگیری، روشهایی هستند که فرد با استفاده از آنها به تجزیه و تحلیل اطلاعات در ذهن خویش می پردازد. در حقیقت سبکهای یادگیری را می توان به عنوان یکی از ویژگی ها و رفتارهای ورودی دانش آموزان و دانشجویان به حساب آورد.از سوی دیگر مسئله تعلیم و تربیت همواره نقش بسیار مهمی در زندگی انسان ایفا کرده و همراه با تغییر زندگی انسان و توسعه تکنولوژی، دچار تغییر و دگرگونی گردیده است. بدین ترتیب می توان ادعا کرد که توسعه نظام آموزشی در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، یکی از چالشهای اصلی سیاستگذاران آموزشی است.این پژوهش به منظور بررسی این موضوع که چگونه سبک یادگیری افراد با شکل خاصی از آموزش، یعنی آموزشهای آنلاین و نتایج آن ارتباط پیدا می کند انجام می شود و از نتایج این پژوهش می توان در جهت تنظیم و تطبیق هر چه بیشتر چارچوب یادگیری فراگیران با اشکال جدید آموزش استفاده کرد.هدف از این پژوهش بررسی "رابطه میان سبکهای یادگیری همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده با موفقیت تحصیلی فراگیران مقطع کارشناسی ارشد دوره های آموزش مجازی دانشگاه تهران" است.نمونه آماری شامل 148 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران در سال تحصیلی 87-86، در 4 رشته تحصیلی می باشد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای یادگیری (lsi) کلب(1985) می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، از ضریب توافقی دو طرفه و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج بدست آمده به قرار زیر است: • یعنی بین سبک یادگیری همگرا و موفقیت تحصیلی، به طور کلی رابطه ای وجود ندارد. • بین سبک یادگیری واگرا و موفقیت تحصیلی به طور کلی، رابطه ای وجود ندارد. • بین سبک یادگیری جذب کننده و موفقیت تحصیلی به طور کلی، رابطه معنی داری دیده شد. • بین سبک یادگیری انطباق یابنده و موفقیت تحصیلی به طور کلی، رابطه معنی داری وجود ندارد.

رابطه کمال گرایی و سازگاری اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  مریم نادری   مژگان سپاه منصور

هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه کمال گرایی و سازگاری اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان است. تحقیق حاضر به روش همبستگی انجام شده است و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه ازاد اسلامی تهران مرکز در مقطع کارشناسی است. حجم نمونه ، 350 نفر است که با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای بدست آمده. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف ( 1989) ، مقیاس سازگاری اجتماعی رام بل( 1961 ) و مقیاس کمال‏گرایی مثبت و منفی تری شورت و همکاران (1995) است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد.نتایج نشان دادکه با 99 درصد اطمینان می توان گفت که بین سازگاری اجتماعی و کمال گرایی با بهزیستی روانشناختی دانشجویان همبستگی معنادار وجود دارد.همچنین نتایج نشانگر آن است که کمال‏گرایی و سازگاری اجتماعی 494/0 واریانس بهزیستی روانشناختی را پیش بینی می کنند و مقایسه ضرایب رگرسیون استاندارد نیز نشان می دهد که کمال گرایی منفی (116/0=beta) سهم کمتری در پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان دارد. نکته قابل ذکر آن که با توجه به بتای محاسبه شده و از آنجا که رابطه کمال گرایی مثبت و سازگاری اجتماعی با بهزیستی روانشناختی مثبت می باشد می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان کمال گرایی مثبت و سازگاری اجتماعی بیشتر باشد فراوانی بهزیستی روانشناختی بیشتر خواهد بود.

بررسی رابطه تفکر خلاق مدیران و انگیزش شغلی کارکنان در وزارت امور اقتصادی و دارایی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1393
  مریم نادری   محمدرضا ربیعی مندجین

از موضوعاتی که امروزه مورد توجه محققان علم مدیریت قرار گرفته است، ارتباط بین انگیزش با خلاقیت می باشد. اکثر روان شناسان به خلاقیت به عنوان یک فرآیند ذهنی می نگرند، اما خلاقیت بیشتر یک رویداد فرهنگی و اجتماعی است تا رویدادی روانشناختی. از این رو آنچه را ما خلاقیت می نامیم محصول افراد خاص نیست، بلکه محصول سیستم های اجتماعی ای است که قضاوت هایی را درباره دستاوردهای افراد انجام می دهند(زیمنستیالی ، 1998، ص 313 تا 335؛ به نقل از پروندی، 1391، ص 40 تا 51). اما در یک محیط سازمانی می توان گفت که، تفکر خلاق مدیران، بر کل تشکیلات زیر دستشان تاثیر گذار می باشد. مدیران خلاق، سعی می کنند تا برای برانگیختن کارکنان خود، به آن ها کمک کنند تا معنی علاقه را در کارشان، گذشته از تعهدات حرفه ای و منافع تجاری شرکت کشف کنند. شاید عجیب بنظر برسد که تا اوخر دهه ی نود، خلاقیت در سازمان بعنوان یک ویژگی جالب توجه توصیف می شد، اما امروزه با توجه به شدید تر شدن رقابت میان سازمان ها و بنگاه ها، باید آن را بعنوان یک ضرورت به حساب آورد(سیرت و لامیان؛ ترجمه ی فرامرزی، 1383، ص 14). در این میان انگیزش شغلی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در موفقیت و عقب ماندگی سیستم های سازمانی بوده و در صورت بی توجهی به آن، باعث هدر رفتن منابع سازمان می شود. نتیجه مطالعات حاکی از آن است که 20 درصد تلاش و 80 درصد انگیزه عامل موفقیت در سازمان ها می باشد و امروزه بزرگترین چالش مدیران، مواجهه با نیروهای کم انگیزه و کم مسئولیت می باشد(هژاوه ای و سمدی ، 2005، ص 25 تا 26؛ به نقل از بهادری، بابایی و مهرابیان، ، 1391، ص 236 تا 241). پس تا به اینجا به مهم بودن انگیزه در میان کارکنان سازمان پی بردیم. در واقع مدیران باید با توجه به اهمیت انگیزش شغلی کارکنان، با تفکر درست و خلاقانه ی خود، شور و اشتیاق را در آنان ایجاد نمایند. در واقع می توان اینگونه فرض نمود که در شرایطی که کارکنان در محیط و جو مناسبی از سازمان قرار گیرند، انگیزش آنان به کار بیشتر می شود. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که، چه رابطه ای میان خلاقیت مدیران و انگیزش شغلی کارکنان وجود دارد؟

بررسی اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر اقتصاد خانوارهای روستایی مطالعه موردی (بخش ماژین ،شهرستان دره شهر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مریم نادری   جواد میکانیکی

یکی از سیاست¬های اقتصادی رایج در کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته اتخاذ سیاست¬های حمایتی مناسب و پرداخت یارانه است که امروزه به عنوان یکی از ابزارهای مهم در تنظیم سیاست¬های اقتصادی به کار می¬رود. هدف از اعمال این سیاست¬ها ممکن است کمک به مصرف¬کنندگانی باشد که قادر به تهیه برخی از کالاها یا ارزاق حیاتی نیستند و یا ممکن است کمک به تولید¬کنندگانی باشد که به علت افزایش قیمت تمام شده برخی از کالاها قادر به رقابت با سایر عرضه کنندگان آن کالا نباشند. طرح هدفمند کردن یارانه¬ها که در دی ماه 87 به مجلس ارایه شد، بعد از یک سال بحث به یک قانون تبدیل شد. حمایت از روستاییان و بالاخص بخش کشاورزی، از دیرباز در جهان به دلیل خطرپذیری بالای این بخش و نقش آن در تامین امنیت مواد غذایی، مورد توجه بوده است. لذا در پژوهش حاضر، تلاش بر این بوده است که آثار هدفمندسازی یارانه¬ها بر اقتصاد خانوارهای روستایی مورد بررسی قرار گیرد. در پژوهش حاضر، بر مبنای ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه¬ای و پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 280 تعیین شد. برای تحلیل داده¬ها از نرم افزار آماری spss ، آزمون آماری t یک نمونه ای استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هدفمندسازی یارانه¬ها نتوانسته است وضعیت درآمدی و سطح رفاه خانوار را بهبود بخشد و موجب افزایش هزینه¬های تولیدات کشاورزی شده است و همچنین هدفمندسازی یارانه¬ها تغییر الگوی مصرف را برای خانوارهای روستایی به دنبال داشته است.