طیبه جعفری

دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

[ 1 ] - تحلیل وضعیت آغازین در منظومه خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و هفت‎پیکر نظامی

عنصر «شروع» یا «وضعیت آغازین»، یکی از مهم‌ترین تکنیک‌های داستانی است که نقشی برجسته در رویکرد مخاطب و نوع خوانش وی از اثر دارد؛ بدین مفهوم ‏که چگونگی شروع داستان تا حد زیادی تکلیف خواننده را در مواجهه با متنی که پیش رو دارد، مشخص می‏کند. یک شروع قصوی، رئال، سوررئال و... آشکارکننده خط سیر داستان و منطق حوادث آن است و نوع آن داستان را مشخص می‎کند. مطالعه وضعیت آغازین منظومه‎های داستانی نظامی مبین...

[ 2 ] - تحلیل و نمادپردازی «پیامبر» نوشته جبران خلیل جبران با توجه به کهن‎الگوهای روان‌شناسی یونگ

«پیامبر»، نوشته جبران خلیل جبران، کتابی بسیار کم‌حجم؛ اما سرشار از مفاهیم عرفانی، دینی، اخلاقی و فلسفی است. این کتاب اگرچه در ظاهر کتابی ساده و آسان‎یاب می‌نماید؛ اما دارای درونمایه‎ای بسیار غنی و کهن‎الگویی است. «پیامبر»، روایت‌گر سرگذشت یکی از کهن الگوهای ناخودآگاهی ماست؛ «پیغمبر» در انزوا نشسته‏ای که به عنوان پیر فرزانه و مهربان درون، هر لحظه انتظار «من» خودآگاه را می‏کشد تا با کمک «آنیما» و...

[ 3 ] - تحلیل روان‌شناختی نمادها و کهن‌الگوها در داستان کرم هفتواد شاهنامه فردوسی

شاهنامه فردوسی، سرگذشت قومی و ملّی ما، آمیزه‏ای پربها از اسطوره، حماسه و تاریخ است که برخی کوشیده‏اند آن را به سه بخش مجزّای اساطیری، حماسی و تاریخی تقسیم کنند، اما درهم‌تنیدگی این سه قسمت چنان است که تعین حدّ و مرز و جداسازی آن‌ها از یکدیگر ناممکن می‏نماید. برای نمونه آنچه بسیاری آن را بخش تاریخی شاهنامه می‏دانند با داستان‌هایی نشئت‌گرفته از اندیشه اساطیری و مفاهیم نمادین و کهن‌الگویی قومی آمیخته...

[ 4 ] - مقایسة تطبیقی سیر کمال‎جویی در عرفان و روان‎شناسی یونگ

سلوک عرفانی یکی از شاخص‎ترین طریقه‌هایی است که در آن، فرد آگاهانه در مسیر خودشناسی گام می‎نهد؛ مسیری که غایت آن از همان آغاز مشخص و منازل و مراحل آن کاملاً تبیین شده است. در این طریقه، سالک تحت تعلیم پیری راهدان و فرزانه، دشواری‌های راه را پشت سر می‎گذارد و در نهایت به توحید می‏رسد. از دیدگاهی کلی، سلوک عرفانی را می‏توان با «کهن‏الگوی فرایند فردیّت» یونگ به طور تطبیقی مطالعه و مقایسه کرد. البته ب...

[ 5 ] - کنون زین سپس هفتخان آورم... (رویکردی روان شناختی به هفتخان رستم و اسفندیار)

در خوانش نخست از هفتخان رستم و هفتخان اسفندیار که دو تجلّی از کهن الگوی آیینی باززایی(تولد مجدد) به شمار می روند، چنین به نظر می رسد که این دو بخش از شاهنامه، جز در خان سوم(مبارزه با اژدها) و خان چهارم(مبارزه با جادوگر)، کاملاً با یکدیگر متفاوتند؛ اما واکاوی مفاهیم نمادین مربوط به خانهای دو قهرمان اساطیری شاهنامه، گویای مطالب دیگری است. این دو سفر با هفت مرحله نمادین، اگرچه به لحاظ روساختی با یکد...