نتایج جستجو برای: تقدم نفس بر بدن

تعداد نتایج: 527126  

زینب کبیری, نرجس رودگر یدالله دادجو

هدف:با توجه به اعتقاد خواجه نصیر به تباین کامل نفس و بدن و عرضی دانستن رابطۀ بین این دو، تبیین رابطۀ نفس و بدن و بررسی تأثیر دیدگاه علم‌النفسی خواجه نصیرالدین طوسی بر دیدگاه اخلاقی وی شایان توجه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته‌ها: خواجه به تأثیر دوسویۀ بدن و قوای فیزیکی در کسب ملکات اخلاقی و نیز تأثیر کسب ملکات نفسانی بر بدن و کنترل قوای بدنی اعتقاد دارد. تأثیرگذاری ...

ژورنال: تربیت اسلامی 2018

موضوع رابطه نفس و بدن قدمتی به‌اندازه تاریخ فلسفه دارد که امروزه در پرتو نگاه‌های فیزیکالیستی در غرب به مسئله بدن و ذهن تقلیل پیدا کرده و یکی از مسائل مؤثر در حوزه‌های مختلف تعلیم و تربیت است. این مقاله، با بهره‌گیری از روش تحلیلی دیدگاه دو اندیشمند مسلمان و غربی، یعنی ملاصدرا و دکارت، را درباره این موضوع و دلالت‌های تربیتی آن بررسی کرده است. روش تحقیق این مقاله تحلیلی است. انتخاب این دو دانشم...

به‌عکس شرکت در جنایت که با تعدد جانی و وحدت مجنی علیه مواجهیم، گاه با وحدت جانی و تعدد مجنی علیه مواجهیم. درزمینه شرکت در جنایت بخصوص شرکت در قتل، در همه ادوار قانونگذاری پس از انقلاب، مقررات مناسبی وضع‌شده است. اما در باب وحدت جانی و تعدد مجنی علیه چنین وضعیتی جز در قانون مجازات اسلامی 1392 دیده نمی‌شود. با مطالعه این قانون، این اندیشه به ذهن خطور می­کند که قانونگذار بین جنایت بر نفس (مواد 383...

ژورنال: اندیشه دینی 2014
حسین رستمی جلیلیان

فلاسفه از جمله ارسطو و ابن‌سینا از دیرباز به مسائل مربوط به نفس انسان توجه داشته‌اند. همواره یکی از پرسش‌های اساسی نزد آن‌ها مسأله‌ی بقای نفس در انسان است. تردیدی نیست که ابن‌سینا نفس را مجرد دانسته و به تفصیل بر آن استدلال کرده است. اما تعارض سخنان ارسطو در این مقام، همواره موجب اختلاف ‌نظر شارحان شده است، به طوری که گاهی از صورت بودن نفس برای بدن، بر مادیت نفس و از این‌رو، به‌مثابه‌ی دلیلی بر...

ژورنال: حکمت معاصر 2014

تناسخ که در‌ اصطلاح رایج فلسفی به معنی انتقال نفس از بدن خود به بدن مادی دیگر در همین دنیا و پس از مرگ افراد است قاطعانه از سوی ابن‌سینا و ملاصدرا با برهان عقلی رد شده است؛ هر یک از این دو فیلسوف بزرگ با تکیه بر مبانی خود، رابطة ویژة نفس انسان با بدن وی را نشان می‌دهند و با استناد به آن، تعلق نفس به بدن/ بدن‌های دیگر را نفی می‌کنند. استدلال‌های شیخ‌الرئیس در نفی تناسخ بر این مبنا استوار است که...

ژورنال: :جستارهای فلسفی 0

چکیده یکی از مسائلی که همواره ذهن فیلسوفان را در تاریخ فلسفه به خود مشغول داشته است، مسأله ی نفس و نسبت آن با بدن است. ارسطو و ابن­سینا؛ دو فیلسوف مشائی، با دو نگرش خاص به این مسأله نگریستند. ارسطو نفس را در ترکیب اتحادی با بدن در نظرگرفت که با از بین رفتن بدن، نفس نیز از بین می­رود. اما ابن­سینا با مبانی دینی خودش، نفس را به عنوان جوهری مستقل از بدن مطرح کرد که بدون بدن نیز می­تواند به حیات خو...

ژورنال: :نقد و نظر (فصلنامه علمی پژوهشی فلسفه و الاهیات) 2011
عسگری سلیمانی امیری

برخی حکیمان مسلمان، همچون ابن سینا معاد جسمانی را به لحاظ فلسفی اثبات ناپذیر انگاشته و از همین رو تنها به قول صادق مصدّق تمسک کرده اند، اما ملاصدرا - حکیم بلندآوازه و نواندیش فلسفۀ اسلامی - بر اساس اصول و مبانی خاصی چون، اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و ... در اثبات و تبیین فلسفی، آموزۀ معاد جسمانی که در متون دینی بر آن تأکید شده است، راهی نو پیموده است. در این مقاله، ضمن اشاره ای گذرا به دی...

ژورنال: :آینه معرفت 0
مهدی عبدالهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

فیلسوفان پیش از ملاصدرا جملگی معقتد بودند که نفس در ذات خود همانند عقول مجرد از ماده است، اما برخلاف عقول، تعلق به بدن داشته، افعال خود را با اضافه تدبیـری بدن از طریق آن انجام می دهد و از همین طریق استکمال می یابد. ایشان بر همین اساس، معتقد بودند تعاریف ارائه شده برای نفس، ناظر به اضافه نفسیت، یعنی تعلق آن به بدن است و حقیقت نفس را نمی نمایاند. اما ملاصدرا به مدد اصول فلسفی خاص خود، همچون اصال...

ژورنال: :حکمت معاصر 0
فروغ رحیم پور دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه اصفهان

تناسخ که در اصطلاح رایج فلسفی به معنی انتقال نفس از بدن خود به بدن مادی دیگر در همین دنیا و پس از مرگ افراد است قاطعانه از سوی ابن سینا و ملاصدرا با برهان عقلی رد شده است؛ هر یک از این دو فیلسوف بزرگ با تکیه بر مبانی خود، رابطه ویژه نفس انسان با بدن وی را نشان می دهند و با استناد به آن، تعلق نفس به بدن/ بدن های دیگر را نفی می کنند. استدلال های شیخ الرئیس در نفی تناسخ بر این مبنا استوار است که ن...

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392

چکیده اگر فرض کنیم که اعتبار مباحث هستی شناسانه در گرو مباحث شناخت شناسانه است آنگاه در فلسفه، ابتدا باید به شناخت شناسی پرداخت و اگر نتیجه ی تحقیق شناخت شناسانه به ما اجازه ی ورود به مباحث هستی شناسانه را داد آنگاه می توان به مباحث هستی شناختی وارد شد. کانت به تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی قائل بود و بدون شناخت شناسی (که او آن را فلسفه ی انتقادی می نامید) پرداختن به هستی شناسی را بی اعتبار م...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید