نتایج جستجو برای: تحلیلیت
تعداد نتایج: 7 فیلتر نتایج به سال:
الف: موضوع و طرح مساله . هدف ما در این رساله بررسی نسبت میان امپریسیسم و تفسیر ریشه ای در دیویدسون است. اهمیت بررسی این موضوع آن است که دیویدسون پروژه ی تفسیر ریشه ای خود را متاثر از بحث ترجمه ی ریشه ای کواین مطرح می کند، و دلیل آنکه کواین مساله ی ترجمه ی ریشه ای را مطرح می کند آن است که نشان دهد مفهوم تحلیلیت در فرآیند فهم یک زبان نقشی ندارد، در نتیجه مفهومی است که باید آن را کنار گذاشت، و بر ...
این رساله دارای چهار بخش است ، در بخش اول به اختصار از پیشینه تمایز تحلیلیˆتالیفی بحث شده است . لایب نیتس دو نوع حقیقت را از هم متمایز می کند، حقیقت عقلی و حقیقت واقعی، اما شارحان افکار او این تمایز را که با تمایز مصطلح تحلیلیˆتالیفی منطبق است ، با فلیفه او چندان سازگار نمی دانند و معتقدند که در نظام فلسفی لایب ، تمام قضایا، تحلیلی و ضروری اند که البته سخنی پذیرفتنی نیست . در اندیشه های هیوم نس...
این پایان نامه پنج فصل دارد. فصل نخست به بیان مقدمات و کلیات طرح تحقیق اختصاص دارد. در فصل دوم به صدق منطقی و ویژگی های آن و تلقی های متفاوتی که از آن شده است می پردازیم. نخست، برخی تعریف هایی که از صدق منطقی شده است ذکر و به اختلافشان اشاره خواهیم کرد. سپس ویژگی هایی را که عموماً درباره? صدق های منطقی پذیرفته شده است توضیح می دهیم. آنگاه دو تلقی نحوی و دلالت شناختی به صدق و استنتاج منطقی را م...
مباحث فلسفه زبان (زبانشناسی فلسفی) را زیر دو عنوان کلی معناشناسی فلسفی[1] و کارکردشناسی فلسفی[2] میتوان دسته بندی کرد. اولی دارای دو بخش عمده نظریه معنا[3] (شامل بحثهای مربوط به ماهیت معنا، معناداری، هم معنایی، تحلیلیت، و استلزام) و نظریه ارجاع[4] (شامل بحثهای مربوط به نامگذاری، صدق، دلالت، دامنه مصادیق و مقادیر متغیرها) و دو...
مباحث فلسفه زبان (زبانشناسی فلسفی) را زیر دو عنوان کلی معناشناسی فلسفی[1] و کارکردشناسی فلسفی[2] میتوان دسته بندی کرد. اولی دارای دو بخش عمده نظریه معنا[3] (شامل بحث های مربوط به ماهیت معنا، معناداری، هم معنایی، تحلیلیت، و استلزام) و نظریه ارجاع[4] (شامل بحث های مربوط به نامگذاری، صدق، دلالت، دامنه مصادیق و مقادیر متغیرها) و دومی نیز به دو بخش نظریه افعال گفتاری و نظریه مکالمه قابل تفکیک است. و...
رودلف کارنپ منکر هرگونه علم تألیفی پیشین است. دلیل عمدة او بر نفی هرگونه شناخت (علم) تألیفی پیشین، تعریف معناداری بر طبق اصل تحقیق پذیری تجربی و یا تأیید پذیری تجربی است. بر طبق این تئوری، جمله ای که قابلیت آزمون و تأیید تجربی را نداشته باشد، شبه قضیّه، مهمل و فاقد معناست. این گونه از جمله ها، هر چند به نظر می آید که مسأله ای را مطرح می کند اما در واقع مسأله نماست که بر اثر سوء استعمال زبان و اب...
رودلف کارنپ منکر هرگونه علم تألیفی پیشین است. دلیل عمدة او بر نفی هرگونه شناخت (علم) تألیفی پیشین، تعریف معناداری بر طبق اصل تحقیق پذیری تجربی و یا تأیید پذیری تجربی است. بر طبق این تئوری، جمله ای که قابلیت آزمون و تأیید تجربی را نداشته باشد، شبه قضیّه، مهمل و فاقد معناست. این گونه از جمله ها، هر چند به نظر می آید که مسأله ای را مطرح می کند اما در واقع مسأله نماست که بر اثر سوء استعمال زبان و اب...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید