تحلیل همبستگی میان مشخصه های نوایی گفتار و اطلاعات پیرازبانی در زبان فارسی با تکیه بر الگوی شیب

پایان نامه
چکیده

عناصر و الگوهای نوایی مانند دیرش، دامنه ی زیر و بمی و تغییرات بسامد اصلی در گفتار حامل اطلاعات پیرازبانی و بار عاطفی و احساسی متفاوتی هستند. برای انتقال اطلاعات مزبور زبان فارسی همانند دیگر زبانها امکانات آوایی نامبرده را دراختیارگویشوران خود قرارمی دهد. هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن این واقعیت است که تغییرات مشخصه های نوایی و پارامترهای صوت شناختی در زبان فارسی همسو با تغییر حالت های عاطفی از حالت خنثی و بی نشان به سمت احساس های متفاوت اتفاقی نیست بلکه عناصر نوایی در جریان پیوسته گفتار طبیعی به صورت نظام مند به کار می روند و در تعدیل درجات متفاوت حالت های عاطفی به گویشوران زبان فارسی کمک می کنند. بر این اساس در این تحقیق به بررسی و تحلیل مشخصه های نوایی گفتار(دیرش، دامنه ی زیر و بمی) و کشف میزان همبستگی آنها با سه احساس عمومی (خشم، غم و شادی) در مقایسه با حالت بی نشان و نیز توزیع الگوهای زیر و بمی در منحنی قله های نمونه های گفتاری در زبان فارسی پرداخته می شود. در این جستار با تکیه بر مدل شیب (تیلور، 1998، 2000 و 2009) اندازه گیری و تحلیل مشخصه های صوت شناختی مورد نظر پرداخته و در ادامه با تحلیل آماری و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی میزان و درجات همبستگی میان متغیرها مشخص می شود. به منظور تحقق هر یک از موارد مذکور تجهیزات آزمایشگاهی آواشناسی از جمله نرم افزار تحلیل گفتار (praat) و کارگاه گفتار مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش روش توصیفی و استنباطی به عنوان پایه و اساس کار در تحلیل داده ها و نمونه های گفتاری به کار برده شده است. نتایج تحقیق با استناد به فرض صفر و تعیین میزان سطح معناداری (sig) میان متغیرهای مورد نظر مورد ارزیابی نهایی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر همبستگی و همگرایی بین مشخصه های نوایی زیر و بمی، دیرش واکه و بیان احساس غم، شادی و خشم در مقایسه با حالت خنثی در زبان فارسی بوده است. علاوه بر نتایج مذکور مشخص گردید که مشخصه ی شیب نیز در دو بخش خیزان و افتان منحنی قله های نمونه های گفتاری تغییر حالت های عاطفی نامبرده را نسبت به حالت بی نشان و خنثی در دو جنس زن و مرد بطور معنادار توصیف می کند. شواهد متفاوت در تحقیق حاضر ازجمله طیف نگاشته های پاره گفتارها و جدول آمار توصیفی همبستگی متغیرها بیانگر این است که میان احساس غم و حالت خنثی از یک سو و احساس شادی و خشم از سویی دیگر ارتباط اکوستیکی بیشتری دیده می شود.

منابع مشابه

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

متن کامل

مقایسه مشخصه های زبرزنجیری در زبان های فارسی و ژاپنی

در زبان شناسی مقابله ای اعتقاد بر این است که ساخت ها و الگوهای زبان مادری فراگیران ، در روند یادگیری زبان خارجی اثر گذارند و منشأ بسیاری از خطاهای زبانی به شمار می روند . از این رو آگاهی های حاصل از مقابله ساخت های دو زبان ، به دست اندرکاران آموزش زبان خارجی و افرادی که متون و مطالب درسی را تهیه می کنند کمک می کند تا هم بطور مستقیم و هم غیر مستقیم تفاوت های دو زبان را به فراگیران یادآور شوند و ...

متن کامل

تکیه در زبان فارسی

Abstract: This research has been carried out in the framework of Auto segmental-metrical (AM) phonology to study the stress in Persian. Two types of abstract and concrete prominences were distinguished in which the first one refers to the stress and the second one refers to the pitch accent. Stress is assumed to be a lexical property of the lexemes, but pitch accent is assumed to be an intonati...

متن کامل

دیر‏کرد قلۀ هجا در ساخت نوایی واژه‌بست‌های زبان فارسی

ویژگی‌های آوایی و الگوی تکیۀ زیروبمی در گروه واژه‌بست و کلمۀ واجی نشان می‏دهد که گروه واژه‌بست با کلمۀ واجی متفاوت است. الگوی تکیۀ زیروبمیH* بر‏روی هجای آخر کلمۀ واجی و در گروه واژه‌بست، بر‏روی هجای قبل از واژه‌بست قرار می‌گیرد؛ بنابراین، از‏نظر نوایی واژه‌بست مستقل از کلمۀ واجی است؛ همچنین هیچ نشانه‌ای از نواخت کناری خیزانH- بعد از گروه‏های تکیه‌ای غیرپایانی یا غیر‌هسته دیده نمی‌شود؛ بلکه نواخ...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023