بررسی نظام واره مسائل معرفتی جامعه شناسی ایران با تاکید بر آراء پوپر و هابرماس

پایان نامه
چکیده

به طور کلی آراء پوپر و هابرماس از دو طریق می توانند در حل مسائل معرفتی جامعه شناسی در ایران به کار آیند: 1- پاسخ گویی به مسائل معرفتی سطح جهانی 2- پاسخ گویی به مسائل معرفتی سطح ملی پاسخ های پوپر وهابر ماس به مسائل سطح ملی علم بودن جامعه شناسی مساله هویت دانش جامعه شناسی و شان علمی آن مسأله ای است که چنا نکه ارمکی نشان داده، نه تنها گریبانگیر نسل اول جامعه شناسی ایران ( از چهار نسل جامعه شناسی ایران) بوده، که نسل سوم را هم درگیر نموده است (ارمکی، 1389ب:ص 104) پاسخ پوپر از دید پوپر جامعه شناسی نه تنها علم است که علمی مستقل نیز هست و قابل فروکاستن به علومی چون روانشناسی یا مردم شناسی نمی باشد. کتاب فقر تاریخیگری(اصالت تاریخ) پوپر (علی رغم مشکلات ترجمه ای و لزوم باز ترجمه آن) پاسخگوی بسیاری از مسائل و ابهاماتی است که در مورد هویت و شان علمی جامعه-شناسی شده است و هم اکنون هم به نظر نمی رسد که حل شده باشد. این آموزه ها به طور خلاصه و جدول شده در قسمت پوپر آورده شده اند. همچنین چنانکه اشاره شد وی در جامعه باز در دفاع از استقلال جامعه شناسی با مارکس ( در تقابل با میل) همنوایی می کند. پاسخ هابرماس از دید هابرماس علوم اجتماعی علم اند و لزومی ندارد با برخی معیارهای تنگ دامنه علوم طبیعی ارزیابی شوند. ملاک علمی بودن آن ها را هم به یک معنا می توان کمک به تبیین و تفهم اجتماع انسانی و نیز کمک به رهاسازی انسان ها از استیلای قدرت قلمداد نمود.لذا جامعه شناسی تا حدی که در خدمت اهداف فوق قرار دارد شان علمی دارد . مقایسه پاسخ ها در مساله علم بودن جامعه شناسی هر دو بر علم بودن جامعه شناسی تاکید دارند .بحث های پوپر ساختار منطقی دقیق تر و روشن تری دارند.اما تاکید بر عنصر رهایی در نظریه هابرماس پررنگ تر است و تصریح این عنصر در حیطه وظایف نظریه جامعه شناسی نقطه قوتی نسبت به نظریات پوپر محسوب می شود. جامعه شناسی بومی آیا می توان جامعه شناسی بومی داشت؟ و آیا این جامعه شناسی عینی است و می تواند با سطح جهانی این علم مبادله داشته باشد؟ پاسخ پوپر طبق آراء پوپر آراء متافیزیکی می توانند با تغییر صورتبندی به عرصه علم وارد شوند. به علاوه می تواننددر مرحله کشف نگاه او را به سمت و سوی خاصی معطوف نمایند. همچنین از منظر پوپر در مرحله گردآوری ، اسطوره ها و تخیل و تمام عناصر فرهنگی می توانند به کار آیند. اما آنچه مهم است مرحله داوری است. یعنی دستاوردهای حاصل با هر متافیزیک یا هستی شناسی و عناصر فرهنگی خاصی که باشد در نهایت باید به شکلی صورتبندی پیدا کند که تجربه پذیر همگانی باشد. پس می توان به این معنا جامعه شناسی بومی داشت.این جامعه شناسی گرچه بومی است به معیارهای عینیت وفا می کند. پاسخ هابرماس اگر علائق بنیادین ما در شکل گیری علم نقش اساسی دارند باید تعیین کنیم علم مبتنی بر کدام علاقه را می خواهیم؟ (کنترل ،مفاهمه، رهایی یاترکیبی از آنها). تصریح در این امر(یعنی اینکه ما چه جامعه شناسی می خواهیم؟) می تواند به رفع ابهام در نقش جامعه شناسی کمک کند.بعلاوه اگر چنانکه هابرماس می گوید که هستی شناسی علم غربی ناگزیر نیست،می توان با بر گرفتن هستی شناسی دیگری نوع دیگری از علم ایجاد نمود(یک علم بومی)،که البته باید به معیارهای عام و جهانی نقد پایبند باشدو عینیت آن باید به شکل بین الاذهانی تامین شود. مقایسه پاسخ ها در مساله جامعه شناسی بومی بنظر می رسد در این مورد دیدگاه پوپر پاسخ روشن تری در اختیار ما می گذارد.چون دو مقام گردآوری و داوری را تفکیک می کند و مشخص می کند که ما در مقام گردآوری « از کجا آورده ای؟» نداریم و تمام عنصر فرهنگی می توانند در نظریه سازی به کار آیند اما آنچه علم را علم می کند، مقام داوری است. اما علاقه های سه گانه شناختی هابرماس در سطح کل بشر مطرح اند و اگر ما فرض کنیم که علقه تکنیکی زیر بنای علم غربی بوده است و ما بخواهیم علقه دیگری را برگیریم این کار را هر کشوری می تواند انجام دهد و تمایز آشکاری ازاین لحاظ نخواهد بود . چالش های روشی درک نادرست از روش علم و غلبه آنچه تحقیقات انجام شده شبه پوزیتیویسم می خوانند یکی از مسائل معرفتی جامعه شناسی ایران است. پاسخ پوپر نقادی های پوپر و بدیل او (ابطال پذیری) می تواند به تحقیقات سنجیده تر بیانجامد و جامعه شناسی ایران را از شبه پوزیتیویسم و درک نادرست از فعالیت علمی برهاند. منطق وضعیتی یا موقعیتی پوپر به عنوان یک مدل خاص برای جامعه شناسی که هم عنصر تبیین و هم عنصر تفهم را توامان در خود دارد در جامعه شناسی ایران مورد اغفال کامل واقع شده است. علی رغم ایضاح های نیکویی که پایا در دو مقاله مندرج در نامه علوم اجتماعی (پایا، 1383) ( پایا، 1385) درباره منطق موقعیتی نموده است هیچ تحقیقی در جهت کاربرد عملی آن و بررسی قابلیت ها و ضعف های آن صورت نگرفته است. هر چند جامعه شناسانی مثل گلنر و دیگران بسیار خود را مدیون پوپر می دانند اما ظاهرا علم اقتصاد در کاربرد و عطف توجه به آراء پوپر بسیار پیشتر است ( که به نمونه هایی در قسمت کاربردها به آن اشاره شد. پاسخ هابرماس همچنین هابرماس با به چالش کشیدن مفروضات بنیانی تر پوزیتیویسم به این امر مدد می رساند.مدل علم انتقادی هابرماس که بنا به فرض باید هر سه عنصر تبیین، تفهم و رهایی را توامان در خود داشته باشد باید مورد توجه جدی واقع شود و هم مورد ایضاح واقع شود و هم قابلیت کاربرد عملی آن سنجیده شود و این امر می تواند به غنای جامعه شناسی ایران کمک نمایند. همین طور هابرماس معتقد است علوم اجتماعی چیزی از علم بودن نسبت به علوم طبیعی کم ندارند و نباید با معیارهای تنگ علوم طبیعی آن ها را محک زد. همچنین توجه به هرمنوتیک در علوم اجتماعی به طور منظم تر مرهون تلاش های هابرماس است (اباذری، 1387). معرفی دقیق تر و به کارگیری آموزه های هرمنوتیکی می تواند به توسعه روش های جامعه شناسی و افزودن بر غنای این علم و رفع غلبه شبه پوزیتیویسم بیانجامد. شکل گیری نظریات و نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران یکی از مسائل طرح شده در مورد جامعه شناسی ایران مسأله فقر نظریه پردازی و جایگاه نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران بوده است. یک ایده این است که در جامعه شناسی ایران نظریه پردازی وجود دارد، اما ساز و کارهای معرفی و شناخت و عزم شناخت نظریات دیگران وجود ندارد (تنهایی، 1387) (ارمکی، 1389ج) اما در مقابل عده دیگری معتقدند، در جامعه شناسی ایران دچار فقر نظریه پردازی هستیم.هر کدام از این دو ایده را که بپذیریم اما در این تردیدی نیست که وضع نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران وضع مطلوبی نیست.حال باید دید آراء پوپر و هابرماس در جهت بهبود این وضعیت چه کمکی می کنند. پاسخ پوپر پوپر تمام زندگی را فرایند حل مساله می داند. نظریه ها همیشه در پاسخ به مسائل ایجاد می شوند. لذا تا مساله ای نباشد نظریه ای هم بوجود نمی آید. مساله باید به روشن ترین شکلی صورتبندی شود، تا امکان پاسخ روشن بیابد اما هم فرایند صورتبندی روشن مساله وهم فرایند ایجاد پاسخ(نظریه) جمعی اند.وقتی سوالات در یک فضای مناسب طرح شوند و مورد نقادی قرار گیرند، هم مسائل واقعی از شبه مساله ها بازشناخته می شوند وهم مسائل واقعی امکان می یابند صورتبندی بهتری پیدا کنند.همچنین امکان طرح نظریات متعدد بوجود می آید و به غنای نظریات می انجامد.از این منظر اباذری با استفاده از نظریه 3 جهان پوپر معتقد است علم در ایران در فضایی به نام جهان 3 در جریان نیست و در جهان 2 پوپری محصور مانده است. چون محققان ایرانی خود را ملزم به رعایت طرح تحقیقاتی خاصی نمی کنند و دست به نقادی کارهای یکدیگر نمی زنند، نمی توان در هر مورد از مفید بودن تحقیقات هم ارزیابی دقیقی نمود زیرا اکثر قریب به اتفاق آن ها به جهان 3 نیامده اند و نقادی نشده اند. اباذری یکی از عوامل این امر را «درس» پنداشتن علم و جدا ماندن از مسائل زندگی می داند. حل مسأله در گرو قوام جهان 3 است (اباذری، 1382:صص 317- 316). پاسخ هابرماس برای پاسخ هابرماس باید به بحث حوزه عمومی او رجوع کنیم. اهمیت آن در این است که حوزه عمومی جایی است که جامعه شناسی باید در آن نقش اصلی خود را ایفا نماید. از آنجا که حوزه عمومی حد واسط جامعه مدنی و دولت است، جامعه شناسی می تواند یک نقش دو سویه بازی نماید.از یکسو با نقادی فرهنگ عمومی موجب پالایش فرهنگ عمومی شود واز سوی دیگر با نقادی قدرت از انحصار قدرت و مسائلی که بر زیست جهان تحمیل می کند بکاهد. از یک منظر دیگر جامعه شناسی می تواند با تئوریزه نمودن مطالبات عمومی پشتوانه نظری برای جنبش های مدنی فراهم سازد. یا بعبارت دیگر بخش هایی از ناخود آگاه جمعی را به سطح آگاهی وارد نماید. واگر جامعه شناسی در این راه به اصول گفتمان و اصل استدلال بهتر پایبند باشد می تواند موجب بالا بردن سطح عمومی خرد جمعی شود . هرچند جامعه مدنی و حوزه عمومی در ایران به حد کافی رشد یافته نیستند، اما ورود صحیح جامعه شناسی می تواند هم به رشد و توسعه آنها کمک نماید و هم به غنای خود جامعه شناسی کمک کند .این امر ارتباط نظریه و عمل را در بهترین شکل فراهم می سازد و از آنجا که جامعه شناسی در این حالت با مسائل واقعی دست پنجه نرم می کند و خود را متهد به به پاسخ گویی به این مسائل می بیند، به غنای نظری هم دست می یابد. مقایسه پاسخ ها در مساله شکل گیری نظریات و نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران پاسخ ها در این مساله شباهت زیادی دارند و هردو کمابیش بر نکات مشترکی صحه می گذارند. در آسیب شناسی مسائل جامعه شناسی ایران عدم گفت و گو و ارتباط کنشگران این حوزه با هم به کرات عنوان شده است .اگر آموزه های پوپر و هابرماس جدی گرفته شوند گفت و گو و مذاکره دیگر یک امر تشریفاتی که بتوان از آن طفره رفت دیده نمی شود بلکه یک عنصر ضروری و غیر قابل چشم پوشی است. علم فعالیتی اجتماعی است و با نقادی می بالد و رشد می کند لذا توجه به گفت وگو و نقادی امری ضروری در رشد جامعه-شناسی است. عدم انطباق بین دانش نظری و عملی پاسخ پوپر از دید پوپر سیاستمداران و کارمندان دولت باید در طراحی نهادها از شناخت محصول علوم اجتماعی بهره جویند. این به تامین رابطه دانش نظری و عملی کمک می کند، اما به دلیل لغزش پذیری این شناخت و به دلیل وابستگی این گونه مهندسی اجتماعی به تجربه عملی و آمادگی برای وارد کردن تغییر احتمالی در هدف ها باید استفاده از واکنش ها و نظریه های انتقادی ادامه یابد. پاسخ هابرماس اگر ارتباط بین نظر و عمل قطع شود از یک سو در دام انتزاع های بی حاصل و از سوی دیگر در دام عمل گرایی کور می افتیم. رابطه دیالکتیکی نظر و عملی باید برقرار باشد تا هم به غنای نظری بیانجامد و هم از خطاهای عملی بکاهد . مقایسه پاسخ ها در عدم انطباق بین دانش نظری و عملی در مساله پیوند نظر و عمل هابرماس بعلت زمینه مارکسیستی اش تاکید بیشتری نموده است و نظریات گسترده تر و دقیق تری را ابراز نموده است و کار را تا جایی پیش مبرد که آزمون نظریه انتقادی پیشنهادی اش را پراکسیس معرفی می کند. یعنی صحنه آزمون نظریات عمل است.

منابع مشابه

بررسی نظام واره مسائل معرفتی جامعه‏شناسی ایران با تأکید بر آراء پوپر و هابرماس

        این مقاله بااستفاده از جهارچوب نظری آراء پوپر و هابرماس به تحلیل مسائل معرفتی جامعه‏ شناسی ایران می‏پردازد و می‏کوشد قابلیت‏های آراء آنها را در کمک به حل مسائل معرفتی جامعه‏ شناسی ایران بررسی نماید. این مقاله با تفکیک دو دسته مسائل علم به درون علمی و برون علمی و تفکیک مسائل درون علمی به دو دسته مسائل معرفتی و غیرمعرفتی، می‏کوشد قابلیت‏های آراء پوپر و هابرماس را در ارائه راه حل برای مسائ...

متن کامل

بررسی نظام واره مسائل معرفتی جامعه‏شناسی ایران با تأکید بر آراء پوپر و هابرماس

این مقاله بااستفاده از جهارچوب نظری آراء پوپر و هابرماس به تحلیل مسائل معرفتی جامعه‏ شناسی ایران می‏پردازد و می‏کوشد قابلیت‏های آراء آنها را در کمک به حل مسائل معرفتی جامعه‏ شناسی ایران بررسی نماید. این مقاله با تفکیک دو دسته مسائل علم به درون علمی و برون علمی و تفکیک مسائل درون علمی به دو دسته مسائل معرفتی و غیرمعرفتی، می‏کوشد قابلیت‏های آراء پوپر و هابرماس را در ارائه راه حل برای مسائل درون ع...

متن کامل

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

متن کامل

رئالیسم علمی با تاکید بر آراء کارل پوپر

بسیاری از تئوری های علمی هویات غیرقابل مشاهده ای را فرض می کنند که هرگز نمی توان وجودشان را به طور مستقیم اثبات کرد. تنها راه اثبات وجودشان از طریق پیش بینی های موفقی است که از آن تئوری-ها ناشی می شود؛ اما این رویکردی است که تنها رئالیست های علمی آن را قبول دارند و آنتی رئالیست ها نمی پذیرند. به عبارت دیگر، رئالیست ها معتقدند که می توان وجود هویات نظری را از موفقیت یک تئوری در عرصه ی پیش بینی ب...

15 صفحه اول

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023