نام پژوهشگر: حسین شمس آبادی

بررسی سبک غسان کنفانی و انسان در آثار وی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات 1387
  سلیمه یوسفی   حسین شمس آبادی

غسان کنفانی ادیب و داستان نویس فلسطینی در سال 1936میلادی در عکا زاده شد و در سال 1972 م به دست عوامل موساد در بیروت به شهادت رسید . زندگی ادبی خویش را با نوشتن مجموعه داستان ‹‹موت سریر رقم 12›› آغاز کرد و با انتشار رمان ‹‹رجال فی الشمس ›› به شهرت رسید . از دیگر آثار اوست : رمانهای ‹‹ما تبقی لکم ››، ‹‹ عائد إلی حیفا ››، ‹‹ أم سعد ›› و ... و مجموعه داستانهای ‹‹أرض البرتقال الحزین›› ، ‹‹القمیص المسروق›› ، و... . ابتدای داستان نویسی از سبک نویسندگان بزرگ جهان عرب و غرب بهره گرفت تا اینکه راه خویش را در نویسندگی یافت . وی می خواست که داستانهایش صد در صد واقعی باشد و در این را ه تلاش بسیار نمود تا داستانهایش صد در صد و اقعی باشد . رمز در آثارش کاربرد بسیاردارد ؛ و زمان و مکان در آثار او جایگاهی همچون انسان دارد و در واقع نویسنده بدانها شخصیت بخشیده است . انسان در آثار این نویسنده فلسطینی دارای اشکال و تصاویر گوناگونی است . مثلا گاهی طفلی است که بار مسوولیت تأمین زندگی بر دوش اوست و در کنار آن به تحصیل می پردازد . و یا گاه مادری است که فرزندان خویش را برای دفاع از وطن و گرفتن آن از غاصبان تشویق می نماید و دیگر تصاویر . به طور کلی می توان گفت که کنفانی با نگاه واقع بینانه ی خود به تمام قشرها وگروهها در آثار خود پرداخته و با دقت وظرافت خاصی آنها را ترسیم نموده است . او در داستانهای خود تنها به شخصیتهای مثبت نپرداخته بلکه شخصیتهای منفی را نیز در آنها جای داده تا اینگونه تشخیص بهتری به خواننده داستانهای ارائه نماید.همچنین وی با سوالاتی که در لابلای داستانهای خود مطرح ساخته سعی در بیدارسازی ملت خویش دارد .

بررسی رمان و داستان کوتاه جبرا ابراهیم جبرا و ترجمه و تحلیل مجموعه« عرق و بدایات من حرف الیاء »
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  راضیه ارشادی مطلق   حسین شمس آبادی

فصل اول کلیات پایان نامه را در بر میگیرد، فصل سوم به تحلیل این مجموعه و بررسی اسلوب و مضامین داستانهای جبرا پرداخته شده است و ترجمه ی تنها مجموعه داستانکوتاه وی در فصل چهارم این رساله آمده است. جبرا در داستان کوتاه خود از گرایشی آمیخته از رومانتیک ، واقعگرایی و سمبلیک استفاده کرده است . وی در نگارش داستانهایش از عوامل مختلفی تأثیر پذیرفته که از جمله این عوامل می توان به تجربه و زندگی شخصی ، اوضاع اجتماعی جامعه و فرهنگ و افکار غربی اشاره کرد .

زیبا شناسی صور خیال در دیوان بهاء زهیر
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سعید هادی پور   حسین شمس آبادی

چکیده بهاء زهیر با تصحیح زبان عامیانه و قراردادن آن بر پایه دستور زبان عربی شیوا توانست میان زبان عربی عامیانه و شیوا نزدیکی ایجاد کند و زبان رایج را برای بیان معانی و عواطف خویش بکار گیرد. شاعر در شعرش متاثر از گونه ای نوپردازی هنری است که در نزد سرا یندگان و نویسندگان پایان دوره فاطمی رواج دارد و نویسندگانی چون " قاضی فاضل "، " ابن سنا الملک"، و " عماد اصفهانی " پیرو او بودند. بهاء زهیر در سرودهایش از مصر و چشم اندازهای طبیعی آن سخن می گوید و این چشم اندازها همواره وی را به شادی می آورد، هر چند در این میان از حجاز و شور و اشتیاق خویش بدانجا نیز سخن می راند. شاعر از اسلوبهای بلاغی و زیبا شناسی مانند تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه برای نمایش احساس خود بیشترین بهره را جسته است، که پرداختن به این اسلوبها در شعر وی موضوع این پژوهش است.

ترجمه و تحلیل برخی از مضامین داستانهای کامل کیلانی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  معصومه یزدانی   حسین میرزایی نیا

این رساله به ادبیات کودکان و داستانهای «کامل کیلانی» ادیب و داستان نویس مصری، پدر دینی و پیشگام ادبیات کودکان می پردازد، و سبک و مضامین داستانهای او را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. کیلانی با تألیف و اقتباس در داستانهایش که برای کودکان به نگارش درآورده و یک کتابخانه با دویست جلد کتاب برای آنها ایجاد کرده است، پیشگام و پدر دینی کودکان در دنیای عربی به شمار می رود. او برای حفظ زبان عربی که توسط استعمار انگلیس در معرض خطر قرار گرفته بود شروع به نگارش داستانهایش به زبان ساده و فصیح کرد ، تا این زبان برای کودکان عرب محبوب و دوست داشتنی نمایان شود. سبک او در داستانهایش ساده و روان بوده و با توجه به اینکه برای کودکان به نگارش در آمده پر از تکرار است. در داستانهایش به مسائل اخلاقی و تربیتی توجه بسیاری کرده است و از هر قسمتی از داستانهایش می توان نکته ای اخلاقی و تربیتی را برداشت کرد. کیلانی در بیشتر داستانهای خود شیوه بیان سوم شخص مفرد را برمی گزیند. موضوعات داستانهای او حاصل تجربیات زندگی شخصی و اجتماعی او می باشد، و از آن جا که برای کودکان به نگارش درآمده است فقط مسائل اخلاقی و تربیتی را در خود گنجانده است و در آن مسائل سیاسی وجود ندارد ولی مسائل اجتماعی چون عدالت به وفور به چشم می خورد. کلید واژه ها: مصر، ادب داستانی، کامل کیلانی، کودک، تربیت .

جلوه هایی از تناص یا بینامتنی دینی و قرآنی در شعر نزار قبانی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  محمود موحدی زاده   حسین میرزایی نیا

خلاصه پایان نامه به فارسی: همانطور که از اسم پژوهش پیداست تناص یا بینامتنی یعنی اینکه شاعر یا نویسنده در خلال آثار منظوم یا منثور خویش از تجربیات علمی دیگران بهره گیرد که این بهره وری در یک متن ادبی به نام «تناص» در ادبیات عربی یا (intertextuallity) در ادبیات انگلیسی مطرح می شود و شایان ذکر است که این مقوله در حقیقت جزء معیارهای نقد ادبی یک متن ادبی به شمار می رود و با این روش می توان جنبه های مختلف درون متنی را مورد بررسی قرار داد. علم نقد همواره در ادبیات از ارزش والایی برخوردار بوده و به عنوان راهی برای ارزش گذاری آثار ادبی از دیر باز مورد توجه قرار گرفته است. ادبیات نقد نه در دوره مدرن بلکه از زمانهای قدیم و قبل از ادبیات مدرن توسط صاحبنظران و کسانی که در این علم دستی داشته اند، رایج و پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است.این علم وابسته به علومی است که پیوسته در حال تغییر و پیشرفت هستند، بنابراین نه تنها نمی تواند ساکن بماند بلکه همواره و پایاپای با آن علوم حرکت خواهد کرد. اگر نمی توان یک معنای اصلی و یگانه ای را برای متنی قائل شد بدین خاطر است که دردنیای امروزی هیچ اثری دارای اصالت نیست. هر اثری در یک زمانی تحت تاثیر آثار قبل خود بوده و با تغییر و تحول آثار پیشین خود، به خود هویّت بخشیده است. به عبارت دیگر در هر اثری باید به دنبال ارجاعی به قبل آن اثر و یا معاصر آن بود، چرا که خاصیت ذهنی انسان اقتضا می کند که پیوسته از تجربیات ذهن فعال و پویای خود استفاده کند، نویسنده و افکار او در یک زمان از تفکرات دیگران تاثیر می پذیرد و در زمان دیگر اندیشه های مخاطبان خود را تحت تاثر قرار می دهد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که یک نویسنده قبل از اینکه به عنوان یک نویسنده شناخته شود یک خواننده بوده است و یک متن - هر متنی که باشد – مقدار زیادی از متون غیر خود را به همراه دارد که آن متن مورد نظر را در سطوح مختلفی تغییر می دهد و یک نویسنده از آنجایی که در جهان بشری زندگی می کند و با آثارو نشانه ها و حوادث محل زندگی و وقائع اطراف آن در تماس است و آن را در طول تجربه زندگی شخصی خود در می یابد، به طور اجتناب ناپذیر این تجربیات را در ذهن خود جای می دهد. از طرف دیگر این نویسنده از آنجاییکه یک متن ادبی می نویسد ، هیچگاه نمی تواند بدون استفاده از ذهن خود و تجربیاتی که در ذهن خود ذخیره کرده است، کلمات را بنویسد، بنابراین خواه ناخواه ناچار است که از تجربیات ذهنی خود در اثر استفاده کند. حال نکته ای شایان ذکر است که نویسنده هر متنی، نظم یا نثر، که از ذخایر و تجارب ذهنی خود استفاده می کند، تغییراتی چون افزایش، کاهش و نوآوریهایی در این تجارب بوجود می آورد که باعث متفاوت شدن متن او می شود و چنین نگرشی به متن که امروزه به عنوان یک قانون برای هر متنی تبدیل شده است، در حیطه نظریه ادبی ای با عنوان «تناص» یا «بینامتنی» جای می گیرد که برای هر متنی یک امر اجتناب ناپذیر است و همانطور که ذکر شد به کمک این دیدگاه می توان قصائد زیادی از شعراء مختلف را مورد بررسی قرار داد. و این پژوهش برآن است تا موضوع تناص دینی و قرآنی را با اهدافی که ذیلاً عنوان می شود، در اشعار «نزار توفیق قبانی» یکی از شعراء معاصر سوری تبار مورد بررسی و نقد قرار دهد که این اهداف عبارتند از: - شناخت و تاثیر نظریه نقدی تناص یا بینامتنی در حوزه ادبیات و علم نقد عربی و غربی به طور عام و در شعر نزار قبانی به صورت خاص. - بررسی تاثیر قرآن و معارف اسلامی در شعر معاصر عربی با تکیه بر مکتب رئالیسم یا واقعگرا، با استناد به شواد شعری تنی چند از شعراء واقع گرا که هم عصر نزار قبانی بوده اند. - بررسی و نقد جنبه های دینی و قرآنی در شعر نزار قبانی با استشهاد به شواهد شعری مورد نظر از منظر تناص دینی و قرآنی. و شایان ذکر است که رسیدن به اهداف مذکور در سایه سوال و فرضیه ای است که پژوهشگر قبل از انجام پژوهش آن را در نظر داشته است، یعنی باید گفت: اساساً هر پژوهش زائیده یک سوال مطرح شده از قبل و طرح فرضیه ای مناسب با آن می باشد که سوال این تحقیق را می توان چنین مطرح نمود: - شیوه تناص یا بینامتنی دینی و قرآنی در شعر نزار قبانی به چه صورت بوده و فرضیه مورد نظر این است که: تناص آیات ومعارف دینی در شعر شاعر بیشتر خودآگاه ومرتبط با مضمون و هدف شعری وی بوده است. ولی قبل از انجام هر پژوهشی درباره یک اثر ادبی نویسنده یا شاعر باید از زندگی شخصی و ادبی شاعر تا حدودی آگاه بود که بتواند او را در راستای تحقیق و پژوهش یاری نماید که در این پایان نامه نیز، نگارنده بعد از ارائه کلیات و مقدمات پژوهش نسبت به ارائه خلاصه ای از زندگی ادبی شاعر اقدام نموده است. زندگی شخصی و ادبی نزار قبانی: نزار ازجمله پرطرفدارترین و مشهورترین شاعران معاصر عرب است و پر انتشارترین دواوین شعری را به خود اختصاص است که از زوایای مختلفی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. نزار در اول بهار به تاریخ 21/3/1923میلادی در محله مئذنه الشحم دمشق که یکی از محله های قدیمی دمشق است، به دنیا آمد و او از رابطه تولد خود و آمدن بهار به نیکی یاد می کند، پدرش شیرینی فروش بود و از مردان انقلاب سوریه بر ضد فرانسویان بود.به لحاظ مالی وضع متوسطی داشت. نزار از پدرش چهره ای عادی و در عین حال مقتدر و مبارز و قهرمان به تصویر می کشد. نزار شاعری انقلابی است و با شعرش می شورد و ازتمام دردها و شادی ها می سراید و هم چنین در لغت و قاموس شعری و قواعد نوآوری می کند، چرا که او شاعری خارج از تمام زمان ها و مکان ها و قاعده هاست. شعر بیان احساس و عواطف بشری است و نزار قبانی آن را تمام ارزش خود می داند و می گوید من از امتی هستم که شعر را تنفس می کند و می خواهد که در شعر اثری برجسته و حتی متمایز از آثار سایرین برجا بگذارد و شعر را به زیبایی به تصویر می کشد وبه همان اندازه که برای شعر قداست قائل است، رسالتی بزرگ بر شاعر می گذارد و شاعر را حامل این رسالت بزرگ می داند و او را وجدان مردم و حامی آنها می داند و بیان آرزوها و اندوه و اضطراب مردم را وظیفه شاعر می داند و متعجب و نگران است که چرا همیشه شاعر در ترس از محیط و حکومت به سر می برد و خود را در حصاری قرار می دهد که بر او تحمیل می شود. وی در قصائدش عقاید خود را به گونه ای روشن و واضح بیان می کند و در رسالت شعریش می گوید که او از آزادی عشق، سیاست، زن و وطن می سراید و مسوول سوء استفاده دیگران نیست و خود را گوینده رسمی عرب می داند که تمام همّ و غم آنها را در شعرش بیان می کند.نزار قبانی شاعر را به چشمه ای تشبیه می کند که کسی نمی تواند جلوی جوش و خروش آن را بگیرد و نیز می گوید: شاعر به سان آتشفشانی است که کسی نمی تواند جلوی فعالیت آن را بگیرد. نزار به آزادی شاعر در سخن و نوشتار معتقد است چرا که شاعر زبان امّت و جامعه خویش می داند. نزار از 16سالگی شروع به سرودن شعر نمود یعنی زمانی که دیوان اول خود «قالت لی السمراء» «زن سبزه رو به من گفت»، به سال 1944م به چاپ رسانید که با مخالفتهایی نیز روبرو شد، در آن زمان دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه دمشق بود. دکتر «خریستو نجم» آثار نزار قبانی را به پنج دوره تقسیم کرده است.دکتر نجم در این تقسیم بندی که برخاسته از نظر ناقدانه وی است برای هر دوره نامی را قرار داده و آثار نزار قبانی را در محدوده این دوره ها و با نقدی روان شناسی بررسی می کند. و به طور کلی مراحل شعری نزار را می توان به دو دسته تقسیم نمود: - شعر زن که از اولین تا آخرین مجموعه شعری اش را شامل می شود. - شعر سیاسی که بعد از شکست سال1967م عربها از اسرائیل به بعد آن را گفته است و به شکل گزنده ای جهان عرب را هجو می کند که هدفش از این شعر تحریک و تشجیع جهان عرب و بیدار نمودن از خواب غفلت نسبت به قضایای جاری امت اسلامی است، همان طوری که دراشعار زن وی در صدد تلاش برای آزادی زن از چنگال مرد و جامعه شرقی است. زبان شعر او خاص است و برگرفته از زادگاه خانه دمشقی، عطوفت مادری و سفرهای مختلف و تجربه ها و حس های گوناگون است. نه به طور کامل به زبان فصیح عربی تکیه کرده و نه زیاد از زبان کوچه بازاری استفاده کرده که در این میان زبان جدیدی برای خود آفریده و شاید به خاطر استفاده از این زبان است که خوانندگان شعرش همه مردمند و او شاعری مردمی است. نزار برای شعر تعاریف گوناگونی قائل است از آن جمله می گوید: - زبان شعر زبان دگرگونیها است که در همه زبان ها تاثیر گذار بوده، بطوریکه باعث از میان رفتن زبانی و تولید زبانی دیگر می شود، گویا هنری خارج از قانون است که اوج عدالت را به تصویر می کشد یا زلزله ای استثنائی است که می آید و انقلابی تمدن ساز موفق به دنبال دارد که در آن هیچ جرم و قتل و خونریزی رخ نمی دهد. - شعر بسان بلیطی است که به ما این اجازه را می دهد تا به درونمان سفر کنیم و به کشف مناطقی بپردازیم که اکتشاف آن قبل از آن ممکن نبود. - شعر دست خلاقی است که زمان را بازسازی می کند و همه چیز را از نو فرآوری می کند. - شعر به سان اسبی با شیهه ای زیباست که هر کس به روش خاص خودش بر آن سوار می شود. - شعر مانند: شراره های آزادی و بارانهای اندوهی است که زیر پوست ملتها جمع شده اند و به عبارتی شعر را می توان در پیکره یک ملت خلاصه کرد که با درخشش آن می درخشد و با پژمردگی آن از بین می رود. و از مجموع تعاریفی که شاعر از مقوله شعر دارد چنین بر می آید که شاعر میان شعر و انقلاب و دگرگونی از یک طرف و بین شعر و اخلاق والا از طرفی دیگر موازنه و ارتباط برقرار می سازد و وظیفه شعر را یک وظیفه انقلابی، مشوّق و تغییر دهنده زندگی می داند. اما در خصوص شعر سیاسی نزار که مدار بحث تناص دینی بر آن استوار است، می توان گفت که : نزار انقلابی بوده و به انقلاب چنان قرآن و انجیل و تورات ایمان داشته است و مشعل آن انقلاب را تا زمان مرگ خود دردست داشته و همیشه به دنبال زبان و سرزمین جدید می گشته تا رگهایش را با آب و آتش پر کرده و در چشمانش آتش خشم را روشن سازد، او همیشه به مبارزه مسلحانه ایمان داشته و آن را راه صلح می دانسته است. نظریه تناص یا بینامتنی در حوزه ادبیات و نقد غربی: بینامتنی یا تناص نظریه ای است که در اواخر دهه 60 مطرح شد و صورتگرایان طراحان اولیه این نظریه به شمار می روند. در شکل گیری این نظریه «میخائیل باختین» و بررسی های وی از رمانهای «داستایفسکی» و تلاشهای «ژولیا کرستیوا» نقش ویژه ای را ایفا کرده اند. بینامتنی که در سال 1965م از سوی «ژولیا کرستیوا» مطرح شد، حاکی از روابط نامحدودی است که بین یک متن با متون دیگر وجود دارد و این روابط برای هر متنی حتمی و ضروری است. بینامتنی نوعی نگرش به متن است که باعث معنا دهی جدید به یک متن می شود و در حقیقت شاعر یا نویسنده با استفاده به موقع از این ابزار به غنای اثر خویش می افزاید. این در حالی است که بیشتر ناقدین معاصر سبب اصلی ظهور نظریه بینامتنی را در مکتب ساختارگرایان جستجو کرده اند، چرا که این مکتب در حقیقت قید و بندهای زیادی را فرا راه یک پژوهش علمی قرار داده، بطوری که معتقد است هر اثر ادبی قائم به ذات بوده و هیچ نشانه ای دالّ بر تاثیر پذیری یا تاثیر گذاری آن وجود ندارد و هر اثری مفسّر و بیان گر خویش است و نیازی به عوامل خارجی تاثیر گذار ندارد، لذا در برخورد و رد این مکتب نظریه تناص یا بینامتنی مطرح گردید تا از گسترش و تاثیر آن بکاهد و همان طور که ذکر شد این نظریه حاکی از روابط نامحدود میان متون با یکدیگر است و اساساً می توان گفت: کلیه روابط میان متنی یک متن ظاهر با غائب، پشتوانه شناخت پیشین نویسنده یا شاعر است و نیز تضمین و اقتباس از معارف دینی و آیات قرآنی در یک متن ادبی منظوم یا منثور که به هدف ارتقاء بخشیدن به آن اثر ادبی صورت می گیرد، در زمره نظریه تناص یا بینامتنی قرار دارد. شایان ذکر است که بنیان گذار اصلی این نظریه در غرب «خانم ژولیا کرستیوا» فرانسوی می باشد که خود متاثر از آراء و نظریات «میخائیل باختین» روسی بوده است. باختین معتقد بود که هر اثری زائیده اثری دیگر است و هیچ اثر یا کلامی مستقل از دیگری وجود ندارد به جز سخنان آدم ابوالبشر که برای اولین بار مورد خطاب قرار گرفته است. که طبق این نظریه، مقوله حواریه یا گفتمان شناسی را مطرح نمود که طی آن هرسخن یا کلامی که انسان بر زبان می راند متاثر از سخنان و دانش دیگران است و بعدها کم کم این گفتمان شناسی باعث ایجاد نظریه تناص یا بینامتنی و گفتگوی متن ها با یکدیگر گردید. «ژولیا کرستیوا» معتقد بود که قانون تناص فقط در تضمین و اقتباس کلامی یا اثری از جایی خلاصه نمی شود بلکه نظریه تناص فراتراز این بوده و به یک سلسله از تاثیر و تاثّرات میان متنی گفته می شود که در فرایند آن بخشی موثر و قسمتی متاثر قرار می گیرد که این تاثیر و تاثردر زمینه های مختلف فرهنگی، ادبی، تاریخی، اجتماعی و دینی و ... صورت می گیرد و طبق نظر وی یک متن متشکل از اقتباسات و استشهادات است که به سان کاشیهای دیواری می ماند که هر کدام مکمّل و زینت دهنده دیگری است و از این تاثیر و تاثر میان متون به ایدئولوجی و وظیفه یک متن یاد می کند که هر کدام از اجزاء وظیفه خاص خود را در قبال سایر اجزاء بر عهده دارد و باعث تغییر و تحول آن می گردد. این در حالی است که نظریه تناص با توجه به مصادر و مآخذ آن به اشکال گوناگونی ظاهر می شود که از آن جمله می توان به تناص ادبی، اسطوره ای ، تاریخی، دینی و تناص شخصیات و فرهنگی و... اشاره کرد. اما در خصوص ساختار و اسالیب تناص یا بینامتنی می توان به انواع مختلفی از جمله: تناص اشاری، امتصاصی، اسلوبی، واعی، لاوعی(خودآگاه یا ناخوآگاه)، ظاهر و غیر ظاهر و لفظی و معنوی و ... اشاره کرد که هر کدام بسته به نوع استفاده در یک متن متفاوت است. تناص اقتباسی: در این فرایند شاعر یا نویسنده مستقیما بخشی از یک متن ادبی دیگر از جمله شعر، آیات قرآن و ... را به طور کامل یا ناقص، در متن مورد نظر خویش می آورد و به صلاحدید خود می تواند در آن دخل و تصرف نماید. تناص اشاری: در این نوع بینامتنی یا تناص شاعر یا نویسنده فقط به طور اشاره یا تلویحا به موضوع اقتباس شده می نگرد، خواه آن موضوع قصیده شعری باشد یا اسطوره ای یا واقعه تاریخی و ... بطوری که خواننده با قرائت آن متن فقط از طریق معنی و اشاره به موضوع پی ببرد. تناص امتصاصی: در این فرایند بینامتنی شاعر ضمن استلهام از یک متن دیگر یا معنی و مفهوم آن در صدد تغیر و تحول و سیاق آن بر می آید بطوریکه در متن جدید به سختی می توان حضور لفظی و صریحی از متن اقتباس شده پیدا نمود بلکه از روابط میان متنی به وجود نص غائب پی برده می شود. تناص اسلوبی: همان طوری که از اسم آن پیداست، این فرایند بینامتنی یعنی این که شاعر یا نویسنده در اثر خویش از روش بیان مطلب دیگران استفاده نماید که خود معمولا در وزن، قافیه، و تراکیب نحوی و موسیقی الفاظ متناص هویدا می گردد. تناص شخصیات: این نوع از تناص نیز با توجه به اسم آن یعنی این که شاعر یا نویسنده طی آن از نام اشخاص دینی، ملی، اسطوره ای، میراث فرهنگی، و تاریخی و ... استفاده نماید. اما تناص دینی که موضوع مورد بحث نیز می باشد یکی از انواع تناص یا بینامتنی است که طی آن شاعر یا نویسنده از طریق اقتباس و تضمین آیات قرآن یا احادیث نبوی(ص) یا معارف دینی و اخبار و قصص آن، نسبت به ارتقاء اثر خویش اقدام می نماید، بطوری که با انسجام این معارف دینی با موضوع و سیاق شعری شاعر، هدف و فکری نو پرورده می شود که اغلب مرتبط با مفهوم شعری یا نثر می باشد. مفهوم نظریه تناص یا بینامتنی در ادبیات و نقد عربی: اگر مفهوم بینامتنی یا تناص را در ادبیات و نقد قدیم جستجو و بررسی نماییم، می بینیم که ریشه های این اصطلاح جدید در علوم بلاغی و نقدی قدیم وجود داشته است که با نامهای مختلفی از جمله اقتباس، تضمین، سرقتهای ادبی، معارضه و مناقضه کاربرد داشته اند، که البته این به این معنی نیست که نقد عربی قدیم در ایجاد این اصطلاح از علم نقد معاصر غربی پیشی گرفته است و شایان ذکر است که این اصطلاحات مذکور (اقتباس، تضمین و ... در واقع اشکالی از تناص یابینامتنی می باشند که وجه مشترک همه آنها با تناص در امر انتقال معنی یا لفظ یا هر دوی آنها یا بخشی از آنها با یک هدف و مقصد متفاوت می باشد. یعنی می توان گفت: که اصطلاح تناص به جهت معنی عامی که دارد در برگیرنده اشکال مختلفی است که در این تحقیق نگارنده به بررسی و تحلیل دو قضیه در این راستا پرداخته است: اول: ریشه یابی تناص در نقد عربی قدیم و دوم: برسی نظریات ارائه شده درباره اصل تناص یا بینامتنی از طرف ناقدین معاصر عرب مانند: محمد مفتاح، الغذامی، رمانی و ... اصول تناص در نقد عربی قدیم: همان طور که ذکر شد موضوع تناص یا بینامتنی با عناوین و اشکال مختلفی ریشه در ادبیات و نقد عربی قدیم داشته است که ذیلاً خلاصه ای از تعریف هر کدام از آنها آمده است. اقتباس: همان طور که در تناص اقتباسی گفته شد، در این فرایند شاعر یا نویسنده برای ارتقاء و زینت کلام خود معمولاً از شعر، آیات قرآن و احادیث و ... استفاده می کند ولی غالباً اقتباسی که در نقد قدیم به کار می رفته، بیشتر استلهام آیات قرآن و احادیث مد نظر بوده است که این امر بیشتر در خطبه ها، مواعظ و مدح پیامبر(ص) انجام می گرفته و مقبول بوده است و در غزل و رسائل و قصص امری مباح شمرده می شود، تا زمانیکه بازیچه هزلیات و سخنان پوچ و بی اساس قرار نگیرد. اقتباس در نقد قدیم جزء محسّنات لفظی کلام محسوب می شده که هدف استفاده از آن بیشتر قداست بخشیدن به متن و اظهار توانایی و مهارت شاعر یا نویسنده بوده است. تضمین: تضمین در لغت به معنی پیوند دادن یا ارتباط برقرار کردن است که در اصطلاح رکنی از ارکان مهم علم بلاغت شمرده می شود که پیرامون آن علماء بلاغت توضیحات زیادی آورده اند و شایان ذکر است که تضمین و اقتباس ظاهراً دو لفظ اما در مفهوم بیشتر به جای یکدیگر به کار می روند و در کتب بلاغت علماء زیادی از این مقوله سخن به میان آورده اند و درباره انواع و اشکال آن توضیحاتی داده اند و از مشهور ترین علمائی که در این زمینه سخن گفته اند می توان به زمخشری، ابن رشیق، ابن اثیر و ابن حجه حموی اشاره نمود. تضمین جانشین اصلی تناص: طبق تعریفی که علماء بلاغت از تضمین دارند که آن را فرایند کلی «أخذ و إعطاء» (گرفتن و دادن)، مطلبی یا تجربه از تجارب دیگران، می دانند، می توان گفت: که تضمین مفهوم کلی تناص را در برداشته و جانشین آن قرار می گیرد و این در حالی است که برخی از محققین معاصر نیز همین مفهوم کلی را برای تضمین آورده اند که با تناص تقریباً در یک راستا قرار می گیرد، به عنوان مثال: «عز الدین اسماعیل» تضمین را یکی از عوامل پیشرفت در یک قصیده معاصر عربی می داند و می گوید: زمانی که شاعر یا نویسنده در اثر خویش از تجربه دیگران به عنوان تضمین کلامی را می آورد در حقیقت بین اثر و تجربه دیگران یک فرایند بینامتنی مشترک از نظر فرهنگی، تاریخی و ... صورت گرفته است. اما «احمد الزعبی» صاحب کتاب «التناص نظریاً و تطبیقیاً» که در زمینه اصطلاح تناص تحقیقات زیادی دارد اشاره به این مطلب دارد که: اقتباس و تضمین در حقیقت دو شکل از اشکال تناص هستند که طی آن اگر شاعر یا نویسنده مطلبی رامستقیماً و بدون دخل و تصرف در اثر خویش استفاده نمود تناص مباشر یا مستقیم نام دارد و در غیر این صورت یعنی اگر أخذ مطلب از دیگری و دخل و تصرف در آن با استنتاج یا استنباط از تجربه آنها همراه باشد، مانند: تناص افکار، دیدگاه ها، فرهنگ و ... ، که تلویحاً به آن اشاره می شود، از نوع تناص غیر مباشر است. تناص بلاغی: این نوع از تناص که از اسمش پیداست معمولاً در فرایند آن از اصطلاحات و صور بلاغی مانند:انواع تشبیه، استعاره، کنایه استفاده می شود که طی آن شاعر یا نویسنده به جای توصیف مستقیم از این صور بلاغی استفاده می کند، به عنوان مثال: زمانی که شاعری کسی را به «طویل النجاد» (بلند حمایل) توصیف می کند، در حقیقت از تناص بلاغی در اثر خویش استفاده کرده، چرا که شجاعت ممدوح خود را به طریقه کنایه که از صور بلاغی است، به خواننده ابلاغ می کند. سرقتهای ادبی نیز یکی از مقوله هایی است که می توان به عنوان ریشه یابی تناص در نقد قدیم جستجو کرد، که طی آن شاعر یا نویسنده به طور مستقیم یا غیر مستقیم مطلبی را از دیگری در اثر خویش می آورد بدون اینکه رعایت امانت داری کلام را بنماید. معارضه و مناقضه: معارضه و مناقضه نیز از مقوله هایی است که می توان آنها را از اصول تناص در ادب و نقد قدیم عربی دانست که طی آن شاعر در معارضه در صدد تقلید از شاعر یا نویسنده دیگر بر می آید به عنوان مثال: معارضه شعری شوقی با سینیه بحتری. اما در مناقضه که از ماده «نقض» است طرفین معمولاً نسبت به هجو همدیگر اقدام می نمایند مانند: نقائض «اخطل و جریر» از شعراء بنی امیه. اما موضوع دومی که نگارنده در بحث نظریه تناص یا بینامتنی در حوزه ادبیات عرب به آن پرداخته بررسی برخی از آراء و نظریات ادباء و نویسندگان معاصر عرب درباره تناص است که در این خصوص ابتدا به پژوهش خانم «فریال جبوری غزول» در تحلیل قصیده «محمد عفیفی مطر» به عنوان یکی از اولین پژوهشهای مورد نظر در زمینه تناص در ادب معاصر اشاره کرده و سپس به بررسی نظریات «محمد مفتاح»، «الغذامی»، «الرمانی» ، «عبدالملک مرتاض»، و«احمد محمد قدور»پرداخته است، که در این زمینه می توان گفت که: خانم فریال جبوری غزول ساده ترین تعریف را برای تناص آورده و آن عبارت از تضمین متنی در متن دیگر است که طی آن به تفاعل و مشارکت خلاّق بین دو متن اشاره دارد ودر این خصوص به تناص قرآنی و تناص صوفی در اشعار «احمد مطر» اشاره می کند. اما محمد مفتاح بحث دقیق و مفصلی در زمینه تناص در حوزه نظری و کاربردی آن ارائه می دهد و تعاریف مختلفی را برای تناص در پژوهش خود بر می شمارد. ولی «الغذامی» تعریف خاصی از تناص به دست نمی دهدبلکه فقط به نقل تعریفات خانم«کرستیوا» و ادباء غربی اشاره دارد در حالی که «ابراهیم الرمانی» اصطلاح تناص را در پژوهش خود به نام «النص الغائب فی الشعر العربی الحدیث» آورده و به فرایند تناص در یک اثر ادبی ، النص الغائب اطلاق کرده است و در این خصوص به قصائد شعری «سیاب» و «صلاح عبد الصبور» و «محمود درویش» اشاره می کند. اما «احمد قدور» ادیب معاصر دیگری که نظریه تناص را در مقاله ای به نام « الظواهر التناصیه فی الشعر العربی الحدیث» بررسی کرده و طی آن به پژوهشهای غذامی ، مفتاح، و رمانی اشاره می کند و تناص را از لحاظ قصد و تعمد به تناص اعتباطی غیر مقصود و تناص قصدی واعی که آن را مُظاهر نیز می نامد اشاره می کند ودر پایان این بحث نگارنده به بررسی نظریه «عبد الملک مرتاض» می پردازد که وی نیز در بسیاری از مقالات خود به این نظریه اشاره دارد و فرایند تناص را شرط لازم ابداع یک نص جدید به حساب می آورد و اشکال مختلفی برای تناص بر می شمارد. در فصل چهارم نگارنده به بررسی و تحلیل فرایند تناص دینی و قرآنی در اشعار برخی از شعراء معاصر نزار قبانی با تکیه بر مکتب رئالیسم ( واقع گرا) می پردازد که در این خصوص نگارنده ابتدا به بررسی و تاثیر واقع گرایی در ادب معاصر و مهم ترین شاخصهای آن پرداخته و بعد از توضیحی پیرامون میراث دینی در ادبیات معاصر و تاثیر آن در آثار شعراء به فرایند تناص دینی و قرآنی در آثار شعری شعرائی هم چون «بدر الشاکر السیاب» ، عبد الوهاب البیاتی» ، «احمد مطر» و نیز «أدونیس» و «محمود درویش» پرداخته است. در خصوص فرایند تناص دینی در اشعار «بدر شاکر السیاب» نگارنده به شواهد شعری اشاره دارد که در خلال آنها تناص دینی و قرآنی به کار رفته است و موضوع تناص دینی وی را «عشری زاید» در کتاب خود به نام «استدعاء الشخصیات التراثیه فی الشعر العربی المعاصر»آورده است که این شاعر بیشتر از تناص لفظی و معنوی در اشعارش استفاده کرده ، از جمله به داستان قابیل و هابیل، حضرت آدم (ع) و ایوب(ع) و نیز داستان یأجوج و مأجوج در اشعارش اشاره می کند. «عبد الوهاب البیاتی» شاعر دیگر عراقی است که مظاهر تناص دینی در شعرش به کثرت دیده می شود که وی گاهی به تراکیب قرآنی در قالب تناص لفظی و گاهی به موضوع دینی و قرآنی در قالب تناص معنوی در اشعارش اشاره دارد، از جمله این که به موضوع صبر ایوب(ع) و داستان حضرت یونس(ع) اشاره می کند. «احمد ادونیس» شاعر سوری است که تجلیات تناص دینی در شعرش مانند سایر شعراء عراقی معاصر به چشم می خورد از جمله این که وی به داستان کشتی نوح و نجات ایشان و غرق شدن کفار در قالب تناص معنوی اشاره دارد ونیز قصیده ای با عنوان «إرم ذات العماد» که ترکیب قرآنی است در اشعارش آورده است. «محمود درویش» شاعر ادبیات مقاومت و پایداری نیز موضوع تناص دینی و قرآنی در اشعارش به وفور به چشم می خورد و موارد تناص در شعر وی بیشتر در قالب تناص ترکیبات قرآنی و نیز به صورت تناص معنوی موضوعات قرآنی مانند سایر شعراء مقاومت، می باشد که از جمله به داستان ذو القرنین که در قرآن آمده، اشاره می کند و همچنین به موضوع حضرت آدم(ع) و حوا(ع) و خوردن آنها از درخت ممنوعه در بهشت می پردازد. و آخرین شاعری که نگارنده به بررسی اشعار وی از منظر تناص دینی پرداخته شاعر عراقی «أحمد مطر» می باشد که در این خصوص نیز می توان گفت: احمد مطر در اشعارش از دو موضوع تناص لفظی و معنوی با آیات قرآن واحادیث نبوی(ص) استفاده کرده است. از جمله می توان به موضوع داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) در قالب تناص معنوی و نیز تناص لفظی با آیات سوره مسد، حج، و عصر اشاره کرد که در این زمینه قصیده ای به نام «ان الانسان لفی خسر» دارد. اما در خصوص فصل پنجم و اخیر که هدف اصلی از بحث و تحقیق را به دنبال دارد، نگارنده به بررسی و نقد موضوع تناص دینی و قرآنی در ضمن مقاطع شعری مختلفی از شاعر سوری «نزار قبانی» پرداخته است، که در این زمینه اولین سوالی که مطرح می شود موضوع پژوهش ارتباط معارف قرآنی و دینی در شعر غزل سرا و به قولی «شاعر المرأه و الحب » (شاعر زن و عشق) است که در این خصوص باید گفت: که نگارنده بیشتر به بررسی اشعار سیاسی شاعر که بعد از جنگ 1967م اعراب با اسرائیل و شکست آنها بوده، پرداخته است. که البته در زمینه شعر زن و غزلیات وی خود شاعر می گوید:مرا فقط در پشت پنجره عشق و زن محبوس می دانند، در حالی که هر کس که شعر زن و عشق را می سراید در حقیقت او عاشق وطن خویش است که از زن و گهواره محبت (مادر) سخن می گوید و هر کس که وطن را دوست دارد گویا جهان را دوست دارد، بنابراین حتی زن شعری نزار زن متمدن با فرهنگ و دارای شخصیت والا و در خور شأن خویش است. لذا نگارنده به بررسی تناص قرآنی و دینی در شعر وی می پردازد که در این خصوص همانطور که قبلاً گفته شد، بعد از شکست اعراب از اسرائیل در جنگ 1967م، این واقعه برای نزار قبانی بسیار تأسف بار بوده و وی را به سمت و سوی سرودن اشعار سیاسی سوق داده است که در این راستا شاعر با سرودن قصیده های مختلفی جهان عرب را مورد نقد گزنده خویش قرار می دهد که در لابه لای این اشعار، به موارد زیادی از تناص آیات و معارف دینی بر می خوریم، به ویژه اینکه وی اولین قصیده اش را در این زمینه با عنوان «هوامش علی دفتر النکسه» (یادداشتهایی بر شکست نامه)، دارد و در آنجا با استناد به آیه ای از سوره آل عمران که خداوند امت اسلامی را به بهترین امّت معرفی نموده ، چرا که به موضوع امر به معروف و نهی از منکر در زمان خود به خوبی عمل نموده اند و مردم زمان خود را در هر حال خیرخواه بودند و نیز هیچ گاه تن به ذلت و خواری ندادند لذا شاعر در این زمینه جهان عرب را مورد نقد خویش قرار داده و از آنها این سوال را جویا می شود، که آیا واقعاً جهان امروز عرب و مسلمان را می توان جزء بهترین امت ها برشمرد؟ که البته برخی نقاد بر وی خرده گرفته اند که شاعر نسبت به آیات قرآن بی احترام بوده و دین را زیر سوال برده است هم چنان که در جاهایی دیگر شاعر از این تندتر و ناقدانه تر جهان عرب را به باد نقد می گیرد، که در این زمینه از طرف مخالفین علیه وی نقدهای زیادی به رشته تحریر در آمده و چه بسا حکم کفر و زندیق بودن وی را صادر کرده اند، این در حالی است که طبق نظر بیشتر ناقدین منصف «نزار قبانی» هدفش بیشتر تحریک و تشجیع امت عرب و جهان اسلام علیه ایادی کفر و الحاد و استعمارگر بوده است، که چگونه در قرون اخیر با اختلاف اندازی میان صفوف مسلمین، بر آنها حکومت می کنند و حتی نیز در صدد توجیه سلطه خویش بر آمده اند، که این موضوع را در جریان انتفاضه فلسطین و قطعنامه های کذایی و دروغین به وضوح مشاهده می کنیم. لذا اگر خواسته باشیم به موارد تناص دینی و قرآنی در شعر نزار اشاره کنیم، به طور خلاصه باید گفت: که وی بیشتر در قالب تناص معنوی و گاهاً تناص لفظی با معارف دینی و قرآنی و تناص شخصیات دینی در اشعارش اشاره دارد و به ویژه این که وی در راستای واقعه کربلاء و امام حسین(ع) ، اشعاری زیبا دارد که حاکی از محبت و ارادت وی به قیام عاشورای حسینی علیه ظالمان هر زمان است.و مورد بعدی که به طور کلی در این خصوص می توان ذکر نمود جریان انتفاضه و آزادی قدس از چنگال یهود و صهیونیستها است که شاعر با اشاره به داستان حضرت موسی(ع) و قوم بنی اسرائیل در لابه لای اشعار خویش به این موضوع اشاره می کند.

ترجمه شعر در تئوری و کاربرد(در بخش کاربرد ترجمه همس الجفون)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  کریم نجم الدینی   حسین شمس آبادی

تعد ترجمه الشعر بوجه عام أصعب أنواع الترجمه و أکثرها إرهاقاً للمترجم. لایختلف الکثیرون أن ترجمه الشعر لها خصوصیاتها فی إطار الترجمه الأدبیه. لترجمه الشعر فائده عظمی، إنها تصقل الذائقه، تنمی الحس اللغوی و الفنی أی علی الأقل قدره الایحاء و الخیال و التوازن الجمالی بلاغه و أسلوباً، فهی سبیل إلی التلاقح و الحوار المتبادل، إذ بفضلها تزهر الثقافات و تنمو آنذاک نحو ثقافه عالمیه إنسانیه. ترجمه الشعر من لغه إلی أخری من أعقد القضایا التی یواجها مترجمو الأدب. فإذا کان النثر المکتوب بلغه أجنبیه یتیح المترجم مجالاً أوسعٍ لاختیار المفردات و إعاده ترتیب العبارات و الجمل، فإن الشعر یضع قیوداً قاسیه من حیث ضروره الالتزام بالوزن و الموسیقی الشعریه و اللجوء أیضاً إلی القافیه و لأنّ الصوره الشعریه و الاستعارات و الرموز هی أدوات الشعر لتکثیف المعنی، فإن استبدالها بصوره أخری کثیراً ما یضرّ بالنص الجدید الذی یخرج فی الغالب مخالفاً للنص الأصلی بل و کثیر من الأحیان بعیداً عنه روحاً و نصاً. حاولنا فی هذا البحث أن نزیح الستار عن القضایا التی ترتبط بترجمه الشعر، ثم قمنا بترجمه کتاب «همس الجفون» لمیخائیل نعیمه لنتعرف علی أفکاره و أحاسیسه. مفاتیح البحث: الترجمه، ترجمه الشعر، قضایا ترجمه الشعر، میخائیل نعیمه، همس الجفون.

بررسی و مقایسه عناصر داستانی در آثار "کامل الکیلانی" و "مصطفی رحماندوست"
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  اسحق رسولی   محمد علی طالبی

چکیده از آنجا که کودکان، یکی از مهم ترین سرمایه های هر جامعه هستند، در تربیت و آموزش آنان، باید بسیار تلاش و دقت شود. کودکان و نوجوانان با شعر و داستان، بسیار سروکار دارند. کودکان در داستان ها به دقت می نگرند، شخصیت ها را ارزیابی می کنند، شخصیت های خوب را دوست می دارند و خود را جای آنها می پندارند و از شخصیت های بد دوری کرده و عبرت می گیرند. این گفته ها درباره ی تمامی کودکان و نوجوانان، از هر نژاد و ملتی که باشند، صدق می کند. در این پژوهش در پی آنیم تا عناصر داستانی دو تن از نویسندکان را بررسی کنیم. آن دو، کامل کیلانی و مصطفی رحماندوست می باشند که عمری را در این حوزه مشغول بوده اند. در زندگی شان رویدادهای سرنوشت ساز جامعه و جهان، فراوان است. ادبیات زمان شان نیز در حال دگرگونی از کهنه به نو می باشد. زندگی نامه و حوادث زمانشان را بیان کرده، به بررسی داستان هایشان می پردازیم و شباهت ها و تفاوت های موجود در این زمینه را بیان می کنیم. واژگان کلیدی: ادبیات، ادبیات کودکان، داستان، عناصر داستان، بررسی، کامل کیلانی، مصطفی رحماندوست.

ترجمه رمان «ساره» اثر «عباس محمود العقاد» و نقد ساختاری آن
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  معظمه احمدی   محمد علی طالبی

نقد ساختاری به ساختار روابط اجزای یک کل می پردازد و بر اساس آن تک تک عناصر داستان به صورت مجزا مورد نقد قرار گرفته، سپس با جمع بندی آن عناصر کل اثر مورد نقد قرار می گیرد. رمان «ساره» رمانی است که در سال 1938م توسط «عباس محمود العقاد» نویسنده، مورخ، شاعر و ناقد مصری نگارش شد. شخصیت مرد داستان «همام» است، که ویژگی های شخصیتی و نگرش قهرمان داستان همانند نویسنده ی آن می باشد؛ زیرا در این رمان عقاد تجربه ی شخصی و درونی خود را به خوبی ارائه داده است. شخصیت های حقیقی این رمان «شک» و «زنانگی» هستند که درگـیری درامی میان آن ها شـکل می گیرد، و هر دوی آن ها (شک و زنانگی) در حال رشد هستند. شخصیت های مادی و حوادث رمان آن گونه که در رمان های امروزی شاهد آن هستیم دستخوش تغییر و تحول نیستند. نویسنده به عنوان راوی بسیاری از اوقات خود را بر داستان و روند آن تحمیل می کند و گاهی مستقیما وارد صحنه می شود و اندیشه و نظریات خود را بیان می کند. قهرمان زن رمان «ساره» بر اساس نظر نویسنده و حکم شخصی وی ساخته و پرداخته شده است که گاهی خالی از مبالغه هم نیست. به ویژه این که احکام تندی درباره ی زن صادر می کند. «ساره» رمان فنی ای است که انسان را به ورای ظاهـر خود رهنمـون می سـازد. این رمـان یک رمان بازاری نیست، که فقـط خاصـیت وقت گذرانی داشتـه باشد و از خیـال پردازی های آن لذت ببریم، بلکه حس کنجکـاوی خواننده را برمی انگیزد و پیرامون واقعیت جنس زن و مرد و تحلـیل روابط میـان آن ها اطلاعـات جالبـی ارائه می نماید. همچنین آغاز دلکش و جذاب آن خواننده را وادار به دنبال نمودن رمان می نماید.

آسیب شناسی روشهای ترجمه ادبی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات 1389
  وحید دهاقین   حسین شمس آبادی

سالانه در کشور ما کتاب ها و متون بسیاری از زبان های مختلف به فارسی ترجمه می شوند ؛ که از این میان، ترجمه از فارسی به عربی و بالعکس سهمی اندک را از آن خود کرده است. بی شک رشد و بالندگی این ترجمه ها در گرو پیشرفت دانش نظری است، تا آنجا که دانش نظری را باید موتور محرک رونق ترجمه دانست،همچنین پویایی در فضای تولیدات ادبی ترجمه شده را در کنار نقد می توان انتظار داشت. رشد دانش ترجمه موجب اعتلای نقد ترجمه است ونقد در واقع خدمت به مترجم است، و بدون وجود آن هیچ گونه پیشرفتی در امر ترجمه به وجود نمی آید، اما امروزه متاسفانه در کشورما از آنجایی که دانش نظری زیادی وجود ندارد به نقد ترجمه نیز توجه کافی نمی شود، این امر خود زاده دلایلی است که از مهمترین آن ها می توان به بی توجهی محافل دانشگاهی به این امر و همچنین عدم ارتباط میان جامعه ادبی و محافل علمی اشاره نمود. بنابراین جا دارد تا روش ها و تئوری های نظری ترجمه به صورت کارشناسی شده، در یک مجموعه و به شکل آکادمیک و منظم و یا در صورت لزوم به شکلی کاربردی ارائه گردد. رساله حاضر بر آن است تا این مهم را به انجام برسانداحساسات او به دست آید.

نقد إجتماعی علی قضیه الفقر والمرأه فی القصص القصیره لنجیب محفوظ
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  مریم عظمت پناه   حسین شمس آبادی

چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت.نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمانها، رنجها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینهای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین

جمـال و تفـاول در اشعـار ایلیا أبومـاضی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  مریم لطفی   حجت الله فسنقری

ادبیات مهجربخش مهمی از ادبیات معاصر عربی را به خود اختصاص داده است که جلوه های خلاقیت و ابتکار در آن بسیار دیده می شود و توانسته است شخصیت های مهمی چون جبران، نعیمه، رشید ایوب، ایلیا أبوماضی و... را در خود جای دهد. این افراد گرچه به دلایلی از جمله وضع بد اقتصادی خود مجبور به مهاجرت شدند، اما توانستند با حفظ زبان و ادبیات عرب در سرزمین های مهجر، ادبیات فاخر و با اصالتی را به وجود آورند. دراین میان ایلیا أبوماضی یکی از شخصیت های برجسته و بسیار مهم است که جایگاه ویژه ای در ادبیات مهجر دارد. . پس از مهاجرت به آمریکا با شخصیت های مهمی چون میخائیل نعیمه و جبران خلیل جبران آشنا شد که این آشنایی منجر به تشکیل «الرابطه القلمیّه» شد. ایلیا أبوماضی در آمریکا اشعار زیادی سرود و دیوان هایش را به چاپ رساند. قصیده «الطلاسم» یکی از قصاید معروف اوست که شاعر در آن با مجموعه سوالات و افکاری در ذهن خود رو به روست که غرق در تشاوم است؛ از دیدگاه او هستی در ابهام فرورفته و انسان از تفکر و تدبر بازمانده و دین و طبیعت نمی تواند جوابگوی سوالات و وضعیت او باشد، این حالت در نهایت به «لست أدری» منجر می شود که خود حالتی از تشاوم را برای انسان به وجود می آورد. أبوماضی خود را در دریایی از تشاوم غوطه ور می بیند که باعث تنش روحی، روانی و ایجاد پدیده ی دو شخصیتی در او می شود و آن برخورد میان حقیقت وجود و واقعیت است. او مانند هر انسانی با تفاول و تشاوم در درون خویش دست و پنجه نرم می کند. تشاوم امری ثابت و پذیرفته شده از سوی او نیست، اما این دو یعنی تشاوم و تفاول او از هم جدا نیست و تساولی که او در این شعرو اشعار دیگر خود دارد در حقیقت وسیله ای برای معرفت و شناخت مسائلی است که منجر به تفاول و تشاوم می شود. یعنی تفاول، تشاوم و تساول در بررسی شعر أبوماضی در حقیقت امور سه گانه ای هستند که از نفسی واحد سرچشمه می گیرند و به سوی هدف واحدی جریان می یابند که همان انسان شدن است.در حقیقت اگر تشاومی در کلام أبوماضی وجود دارد تفاول را هم در کنارش می بیند، چرا که او معتقد است اگر شقاوت نباشد سعادت در کنارش احساس نمی شود. او گاهی به زندگی روی می آورد و گاهی به آن پشت می کند، اما در نهایت آنچه می بیند جز حق، عشق و زیبایی چیزی نیست. او معتقد است که تسلیم شدن در برابر تشاوم، پذیرفتن مرگ است؛ اصلاً تشاوم خود مرگ است و زندگی در فضای تفاول یعنی دوری از اندوه، یأس و انتحار معنوی.در شعرها و قصیده های مختلفی که با این مضمون ها در دیوان های او وجود دارد تفاول او را نسبت به اشیاء و موجودات به این صورت می بینیم که آنها را می بیند نه به صورت حقیقی که هستند، بلکه آنها را می بیند آنچنانکه واجب است آنها را ببیند به عبارتی این نگاه مبتنی بر زیباسازی و زینت دادن است.ایلیا در تفکر فلسفی خود نسبت به این عالم همه را به تفاول، خیر و شادی می خواند و هدف او نشر شادی و سعادت است که اینها جز با رنج و تلاش به دست نمی آیند. انسان مختار است می تواند انتخاب کند زشت باشد یا زیبا؛ اما از آنجائی که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد، برای انسان بهتر است که به سوی حق، زیبایی و خیر برود که این اوج تفاول است. او از انسان می خواهد که راه تفاول را در پیش بگیرد و امور را با قلب آگاه و فکر روشن به دست گیرد و در آن تدبّر کند و در این راه انسان را پیوسته به شادی و زیبایی فرا می خواند او می خواهد در این راه شر را از ریشه برکند و به خیر تبدیل کند و این همان فکری است که بشر از زمان به وجودآمدنش با آن روبه رو بوده است؛ یعنی جنگ خیر و شر که در مذاهب فلسفی قدیمی یونان، در تعالیم زرتشت، مزدک و مانی هم می بینیم. به تعبیر او زشتی و زیبایی از ازاو انسان را در این که زشت باشد یا زیبا مختار می داند و دارای انتخاب و معتقد است که جمال حقیقی و زیبای واقعی همان خداست، خیرکامل و زیبای بی عیب است و انسان متفائل می تواند این زیبایی را ببیند.او انسان را به تفاول می خواند زیرا آن را تنها راه رهایی از دردها، ناراحتی ها و مصیبت ها می داند و از خلال تشاوم راهی به سوی تفاول می گشاید. این گرایش به تفاول را در قصاید زیادی از او از جمله «فلسفه الحیاه»، «کُن بلسماً»، «إبسمی»، «الغبطه فکره»، «بردی یا سحب» و «تَعَالَیْ» می بینیم، و این چنین أبوماضی تلاش می کند دنیای جدیدی بسازد، دنیایی سرشار از تفاول و زیبایی... .ل بوده اند ولی کسی که نفسش زیبا نیست نمی تواند در عالم وجود چیزی را زیبا ببیند: «کُن جمیلاً تَرَ الوجود جمیلاً... (زیبا باش تا هستی را زیبا ببینی)او انسان را در این که زشت باشد یا زیبا مختار می داند و دارای انتخاب و معتقد است که جمال حقیقی و زیبای واقعی همان خداست، خیرکامل و زیبای بی عیب است و انسان متفائل می تواند این زیبایی را ببیند.او انسان را به تفاول می خواند زیرا آن را تنها راه رهایی از دردها، ناراحتی ها و مصیبت ها می داند و از خلال تشاوم راهی به سوی تفاول می گشاید. این گرایش به تفاول را در قصاید زیادی از او از جمله «فلسفه الحیاه»، «کُن بلسماً»، «إبسمی»، «الغبطه فکره»، «بردی یا سحب» و «تَعَالَیْ» می بینیم، و این چنین أبوماضی تلاش می کند دنیای جدیدی بسازد، دنیایی سرشار از تفاول و زیبایی... .

ترجمه کتاب «تحریفات العامیه للفصحی فی القواعد و البنیات و الحروف و الحرکات» دکتر شوقی ضیف و بررسی مقایسه ای گویش عامیانه مصری با زبان عربی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  حسین محمدیان   عباس گنجعلی

هذه دراسه عن اللهجه المصریه و بیان خصائصها اللغویه المختلفه بناءً علی إستخدام المنهجین الوصفی و التاریخی الذی یستمد معطیاتها من علم اللغه التاریخی. و الذی یلفت إنتباهنا فی هذا المقال، هو حضور اللغه العربیه فی مصر قبل الفتح الإسلامی و معالجه اللهجه آنذاک و بیان تأثّرها من العربیه و غیرها من اللغات و ذکر فروقها من اللهجه المستعمله حالیاً. و أما بعد الفتح الإسلامی فقد إبتعدت مصر عن لغته الرسمیّه و إستبدلتها باللغه العربیه الفصحی ثم ما لبث أن إحتلّت مکانها العامیه المصریه. إنّ العامیه المصریه المستعمله یومیاً، هی إمتزاج من عده لغات مدارُها الرئیس اللغه العربیه و إن دخلت فیها مفردات جمّه من اللغات الأخری کالقبطیه، و الیونانیه، و الفارسیه، و الترکیه، و الإیطالیه، و الآرامیه، و الهندیه، و اللاتینیه، و العبرانیه، و الفرنسیه، و الإسبانیه، و الفینیقیه و الإنکلیزیه.

بررسی فن معارضه در شعر عربی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  عیسی سلامت   عباس گنجعلی

فن معارضه به نوعی سرایش شعر یا نگارش نثر اطلاق می شود که در آن شاعر یا نویسنده به خاطر اعجاب یا رد و انکار یا شوخی و بذله گویی، به پیروی قصیده ای یا متنی می پردازد و در این تقلید از موضوع، وزن، قافیه و حرکت روی قصیده قبلی،- و اگر نثر باشد- از موضوع و رویکرد متن قبلی، تبعیت می کند. این فن- که بیشتر در شعر صورت می گیرد- از دوره جاهلی تا زمان حال در ادبیات عربی وجود داشته امّا دوره مملوکی زمان شکوفایی این فن در ادبیات عربی است. معارضه در ادبیات عربی، پیامدهایی چون تجدید در اشعار قدیمی و جمود و خشکی استعدادهای شاعران به جا گذاشته است. اگر چه معارضات شعری در ادبیات عربی دامنه گسترده ای یافته و قصاید بسیاری مورد معارضه قرار گرفته است، امّا در این میان، برخی از چکامه ها همچون برده بوصیری و کعب بن زهیر، مقصوره ابن درید و «یا لیل الصبّ» حصری، بیش از دیگر اشعار عربی مورد معارضه قرار گرفته اند.

آستانه های سوره های قرآن (تحلیل زبان شناختی و معناشناختی)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  مایده بیگم شیرازی   مهدی خرمی

چکیده "تناسب و انسجام میان آیات وهم نشینی آنها در کنار هم وتدوین آنها از مباحث مهم نزد قرآن پژوهان مسلمان وغیر مسلمان بوده است،در این میان دو دیدگاه مطرح بوده است که یکی به عدم تناسب وپیوستگی میان آیات اعتقاد داشت و دیگری بر آن بود که تناسب وپیوستگی میان آیات اعجاز آن به شمار می رود.این پژوهش ضمن طرح دو دیدگاه بر پایه یافته های نگارنده از مبانی معناشناسی و زبان شناسی, می کوشد تا از حیث ساخت زبانی و معنایی اثبات نماید آیات آغازین سوره ها با محتوای کلی آنها از هم نشینی و انسجام معناداری برخوردارند." واژگان کلیدی: قرآن،تناسب،معناشناسی،زبان شناسی

ترجمه کتاب"ادب الاطفال؛دراسه و تطبیق" ادبیات کودکان؛ بررسی وکاربرد اثر دکتر عبد الفتاح ابو معال
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  حسین شریفی زاده   حسین شمس آبادی

سخن مترجم ادبیات کودکان با توجه به تجربه و نیازهای این رده سنی، ادبیاتی متمایز از ادبیات بزرگسالان است، هرچند در انواع آن، همچون شعر، قصه، نمایشنامه و... همانند ادبیات بزرگسالان است. این ادبیات درگذشته به صورت شفاهی از طریق خواندن لالایی و قصه های مادر بزرگ ها رایج بوده، و در اواخر قرن نوزدهم میلادی گونه کتبی آن پا به عرصه گذاشته است. از آنجا که کودکان، آینده سازان یک کشور به شمار می روند، و از سویی ادبیات کودک، سهم چشمگیری در ساخت شخصیت او دارد، از این رو کشورها اهمیت ویژه ای برای این امر قائلند. ادبیات کودکان، مجموعه آثار ادبی ای است که توسط بزرگسالان به کودکان ارائه می گردد، و ویژگی ها و نیازهایشان را مورد توجه قرار می دهد. این ادبیات ساده و روان بوده، و به رشد سطح فرهنگی و اجتماعی کودک کمک می کند و تجارب سودمندی در زندگی به آنها می آموزد، نظر به اینکه ساده بودن آن دلیل نمی شود که هر گونه اطلاعاتی را در قالب آن به کودکان ارائه داد، این ادبیات، در حقیقت مدل کوچک شده ای از ادبیات بزرگسالان نیست. ادبیات کودک، ادبیاتی تخیلی است، که به کودک آرامش می دهد و بدین خاطر نباید ملال آور باشد و باعث ایجاد بدبینی و ناامیدی در کودک گردد، همچنین، قدرت درک زبانی کودک را افزایش داده و در رشد اجتماعی، عقلی و عاطفی او سهیم می باشد. عبدالفتاح ابومعال، نویسنده ادبیات کودکان فلسطینی تباری می باشد که در منطقه الجسیر شهر الخلیل کشور فلسطین در سال 1948م دیده به جهان گشود. وی تحصیلات دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود رادر زمینه ادبیات کودکان به پایان رساند، و سمَت ریاست بخش بازرسی اداری وزارت آموزش و پرورش فلسطین را به عهده گرفت. از جمله آثار وی عبارتند از: ادب الاطفال، فی مسرح الاطفال، تنمیه الإحساس اللغوی عند الاطفال، دراسات فی أناشید الأطفال و أغانیهم، أثر وسائل الإعلام علی الطفل، مذکّرات فی الإملاء والترقیم. در این پایان نامه سعی بر آن است که ترجمه درستی از کتاب ”ادب الاطفال دراسه و تطبیق اثر عبد الفتاح ابو معال” ارائه شود، ضمن این که لازم به یادآوری است که این کتاب در جاهایی خطاهای صرفی- نحوی داشته، که مترجم شکل صحیح آنها را در ترجمه آورده است، همچنین مترجم به دلیل این که این کتاب در شمار متون غیر توصیفی و به عبارتی غیر ادبی است، و در واقع اثری علمی در گستره ادبیات کودک است، آن را با روش ترجمه ارتباطی- گزارشی به فارسی برگردان نموده است، همچنین نکاتی در پانوشت برخی صفحات با عنوان نظر مترجم آمده است. روی هم رفته کتاب پیش رو، منبع مناسبی جهت پژوهندگان و علاقمندان به ادبیات کودک می باشد. ألحمد لله رب العالمین و أتم الصلاه و أزکی السلام علی محمدٍ وآله خیر الأنام سخن مترجم ادبیات کودکان با توجه به تجربه و نیازهای این رده سنی، ادبیاتی متمایز از ادبیات بزرگسالان است، هرچند در انواع آن، همچون شعر، قصه، نمایشنامه و... همانند ادبیات بزرگسالان است. این ادبیات درگذشته به صورت شفاهی از طریق خواندن لالایی و قصه های مادر بزرگ ها رایج بوده، و در اواخر قرن نوزدهم میلادی گونه کتبی آن پا به عرصه گذاشته است. از آنجا که کودکان، آینده سازان یک کشور به شمار می روند، و از سویی ادبیات کودک، سهم چشمگیری در ساخت شخصیت او دارد، از این رو کشورها اهمیت ویژه ای برای این امر قائلند. ادبیات کودکان، مجموعه آثار ادبی ای است که توسط بزرگسالان به کودکان ارائه می گردد، و ویژگی ها و نیازهایشان را مورد توجه قرار می دهد. این ادبیات ساده و روان بوده، و به رشد سطح فرهنگی و اجتماعی کودک کمک می کند و تجارب سودمندی در زندگی به آنها می آموزد، نظر به این که ساده بودن آن دلیل نمی شود که هر گونه اطلاعاتی را در قالب آن به کودکان ارائه داد، این ادبیات، در حقیقت مدل کوچک شده ای از ادبیات بزرگسالان نیست. ادبیات کودک، ادبیاتی تخیلی است، که به کودک آرامش می دهد و بدین خاطر نباید ملال آور باشد و باعث ایجاد بدبینی و ناامیدی در کودک گردد، همچنین، قدرت درک زبانی کودک را افزایش داده و در رشد اجتماعی، عقلی و عاطفی او سهیم می باشد. عبدالفتاح ابومعال، نویسنده ادبیات کودکان فلسطینی تباری می باشد که در منطقه الجسیر شهر الخلیل کشور فلسطین در سال 1948م دیده به جهان گشود. وی تحصیلات دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود رادر زمینه ادبیات کودکان به پایان رساند، و سمَت ریاست بخش بازرسی اداری وزارت آموزش و پرورش فلسطین را به عهده گرفت. از جمله آثار وی عبارتند از: ادب الاطفال، فی مسرح الاطفال، تنمیه الإحساس اللغوی عند الاطفال، دراسات فی أناشید الأطفال و أغانیهم، أثر وسائل الإعلام علی الطفل، مذکّرات فی الإملاء والترقیم. در این پایان نامه سعی بر آن است که ترجمه درستی از کتاب ”ادب الاطفال دراسه و تطبیق اثر عبد الفتاح ابو معال” ارائه شود، ضمن این که لازم به یادآوری است که این کتاب در جاهایی خطاهای صرفی- نحوی داشته، که مترجم شکل صحیح آنها را در ترجمه آورده است، همچنین مترجم به دلیل این که این کتاب در شمار متون غیر توصیفی و به عبارتی غیر ادبی است، و در واقع اثری علمی در گستره ادبیات کودک است، آن را با روش ترجمه ارتباطی- گزارشی به فارسی برگردان نموده است، همچنین نکاتی در پانوشت برخی صفحات با عنوان نظر مترجم آمده است. روی هم رفته کتاب پیش رو، منبع مناسبی جهت پژوهندگان و علاقمندان به ادبیات کودک می باشد. ألحمد لله رب العالمین و أتم الصلاه و أزکی السلام علی محمدٍ وآله خیر الأنام سخن مترجم ادبیات کودکان با توجه به تجربه و نیازهای این رده سنی، ادبیاتی متمایز از ادبیات بزرگسالان است، هرچند در انواع آن، همچون شعر، قصه، نمایشنامه و... همانند ادبیات بزرگسالان است. این ادبیات درگذشته به صورت شفاهی از طریق خواندن لالایی و قصه های مادر بزرگ ها رایج بوده، و در اواخر قرن نوزدهم میلادی گونه کتبی آن پا به عرصه گذاشته است. از آنجا که کودکان، آینده سازان یک کشور به شمار می روند، و از سویی ادبیات کودک، سهم چشمگیری در ساخت شخصیت او دارد، از این رو کشورها اهمیت ویژه ای برای این امر قائلند. ادبیات کودکان، مجموعه آثار ادبی ای است که توسط بزرگسالان به کودکان ارائه می گردد، و ویژگی ها و نیازهایشان را مورد توجه قرار می دهد. این ادبیات ساده و روان بوده، و به رشد سطح فرهنگی و اجتماعی کودک کمک می کند و تجارب سودمندی در زندگی به آنها می آموزد، نظر به این که ساده بودن آن دلیل نمی شود که هر گونه اطلاعاتی را در قالب آن به کودکان ارائه داد، این ادبیات، در حقیقت مدل کوچک شده ای از ادبیات بزرگسالان نیست. ادبیات کودک، ادبیاتی تخیلی است، که به کودک آرامش می دهد و بدین خاطر نباید ملال آور باشد و باعث ایجاد بدبینی و ناامیدی در کودک گردد، همچنین، قدرت درک زبانی کودک را افزایش داده و در رشد اجتماعی، عقلی و عاطفی او سهیم می باشد. عبدالفتاح ابومعال، نویسنده ادبیات کودکان فلسطینی تباری می باشد که در منطقه الجسیر شهر الخلیل کشور فلسطین در سال 1948م دیده به جهان گشود. وی تحصیلات دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود رادر زمینه ادبیات کودکان به پایان رساند، و سمَت ریاست بخش بازرسی اداری وزارت آموزش و پرورش فلسطین را به عهده گرفت. از جمله آثار وی عبارتند از: ادب الاطفال، فی مسرح الاطفال، تنمیه الإحساس اللغوی عند الاطفال، دراسات فی أناشید الأطفال و أغانیهم، أثر وسائل الإعلام علی الطفل، مذکّرات فی الإملاء والترقیم. در این پایان نامه سعی بر آن است که ترجمه درستی از کتاب ”ادب الاطفال دراسه و تطبیق اثر عبد الفتاح ابو معال” ارائه شود، ضمن این که لازم به یادآوری است که این کتاب در جاهایی خطاهای صرفی- نحوی داشته، که مترجم شکل صحیح آنها را در ترجمه آورده است، همچنین مترجم به دلیل این که این کتاب در شمار متون غیر توصیفی و به عبارتی غیر ادبی است، و در واقع اثری علمی در گستره ادبیات کودک است، آن را با روش ترجمه ارتباطی- گزارشی به فارسی برگردان نموده است، همچنین نکاتی در پانوشت برخی صفحات با عنوان نظر مترجم آمده است. روی هم رفته کتاب پیش رو، منبع مناسبی جهت پژوهندگان و علاقمندان به ادبیات کودک می باشد. ألحمد لله رب العالمین و أتم الصلاه و أزکی السلام علی محمدٍ وآله خیر الأنام

بررسی لهجه عراقی و برابریابی واژگانی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  محمد حکیم نژاد   حسین شمس آبادی

پژوهش پیش رو درباره لهجه عراقی با نگاهی به تاریخچه این لهجه و بخشهای آن شامل لهجه موصلی، بغدادی و جنوبی است.با بررسی تفاوت میان گفتار و نوشتار و ارایه مثالهایی از لهجه عراقی و ترجمه آنها به فارسی سعی شده تغییرات لهجه نسبت به فصیح تبیین شودوثابت نماید که لهجه عراقی تفاوت اندکی با فصیح دارد.تفاوت میان کاربرد بعضی واژه ها در فصیح قدیم و فصیح جدید به آن اشاره شده است.در بخش مثالهای کاربردی انتخاب مثالها بر مبنای لهجه بغدادی است.نکات اصلی در ساختار لهجه عراقی توضیح داده شده است.چند ضرب المثل عراقی شرح داده شده است.

ارتباط های معنایی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  راهله تن زره زاده   عباس گنجعلی

مشترک لفظی شامل واژگان چند معنا است یعنی یک واژه که چند معنا دارد، اما مشترک معنوی واژگان هم آوایی هستند که از نظر معنایی به یکدیگر ارتباطی ندارند و تنها از نظر ظاهری یکسان هستند. - به طور کلی می توان مشترک لفظی را به نوع تقسیم کرد: أ- دلالت یک لفظ بر بیش از یک معنا که در نتیجه تحول در جنبه معنایی است و این ناشی از آن است که کلمه معنا یا معانی جدیدی کسب کرده است. وجود یک معنای مرکزی که حقه ارتباطی بین معانی مختلف واژه است آنچه که واضح است این است که چند معنایی نتیجه کاربرد لفظ در موقعیت های گوناگون است. این تعریف شامل مشترک معنوی است. ب-وجود دو وا‍‍‍‍ژه که هرکدام بر یک معنا دلالت دارند و همچنین شکل دو کلمه بر اثر تحول آوایی در هنگام تلفظ یکی است. یعنی مجموعه ای از واژگان که ارتباطی بین آن ها وجود ندارد بجز اینکه تنها در شکل نوشتاری یکسان هستند. از نظر زبان شناسان غربی و برخی معاصران عرب نوع چهارم تعریف مشترک لفظی است.

ترجمه کتاب« ترجمه ادبی دشواریها و لغزشها» اثر دکتر یوسف بکار
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مدینه قشلاقی   حسین میرزایی نیا

ترجمه ادبی نوعی از ترجمه است که ظرافت های آن در شناخت استعاره، ایجاز، کنایه و نیز معانی اصطلاحات، امثال و ...، ترجمه آن را در مقایسه با دیگر ترجمه ها دشوارتر و پیچیده تر کرده است. در این پایان نامه به ترجمه کتاب«ترجمه ادبی؛ اشکالات و لغزش ها» اثر دکتر یوسف بکار پرداخته شده است. نویسنده در این کتاب ابتدا به موضوع ترجمه ادبی و مشکلات آن از دیدگاه چند تن از ادیبان مشهور در زمینه ترجمه و ادبیات جهانی می پردازد سپس آسیب های ناشی از ترجمه از زبان انگلیسی بر ساختار های فصیح عربی را بیان می کند و مواردی از لغزش های ترجمه بین دو زبان عربی و فارسی را در ترجمه واژه ها، ترکیب ها و اصطلاحات توضیح می دهد. دکتر بکار بخش تقریبا زیادی از کتاب را به نقد و بررسی ترجمه رباعیات خیام به عربی در دو بعد عام و خاص، اختصاص داده است و در نهایت به معرفی اولین مترجم رباعیات خیام از زبان مادری به عربی«مصطفی وهبی التل» و بیان ویژگی های ترجمه او پرداخته است. هدف اصلی کتاب توضیح و تبیین لغزش های ترجمه بین زبان عربی و فارسی است که ناشی از نداشتن تسلط به زبان مبدا و مقصد و زبان عصر و نداشتن تخصص در موضوع ترجمه و چه بسا کم کاری و بی توجهی مترجم به ساختارهای دو زبان است.

ترجمه کتاب (فلسفه الجمال فی فضاء الشعریه العربیه المعاصره) از دکتر عبدالقادر عبو
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  معصومه حنایی فریمانی   حسین میرزایی نیا

کتاب «فلسفه ی زیباشناختی در فضای شعر معاصر عرب» اثر دکتر عبدالقادرعبو یکی از نویسندگان برجسته ی الجزائر می باشد. وی در این کتاب به بررسی روند دریافت شعر مدرن عربی، شناخت مکانیزم های تحلیل و تفسیر در نظریه ی زیباشناختی دریافت و تعامل میان دریافت کننده و متن شعری می پردازد،همچنین در تلاش است که از خلال این کتاب تجربه ی نقدی جدیدی در زمینه ی خوانش شعر نو ارائه و تعییرات رخ داده بر مکانیزم های رویکرد نقدی عربی را کشف و شناسایی نماید. عبدالقادرعبو در این اثر اختلاف نظرهای موجود میان ناقدان معاصر عرب را در برخورد با یک متن شعری بررسی می کند.این کتاب به طور کلی بر پایه ی دو محور است: 1- نشان دادن زیبایی شناختی دریافت به عنوان نظریه ای نقدی و بررسی پیشینه ی فلسفی و شناختی آن. 2- بررسی متن شعر نوعرب و چگونگی دریافت آن توسط دریافت کننده.

معناشناسی واج ها در زبان عربی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات 1391
  امید باباپور چالکی   عباس گنجعلی

پژوهش پیش رو در پی بررسی معانی حروف الفبا و دلالت های آن در الفاظ و ترکیبات زبان عربی است. از دیرباز برخی از زبان شناسان بر این اعتقاد بودند که بین لفظ و معنا در ترکیب کلمات زبان عربی ارتباط خاصی است و یکسانی یا نزدیکی در مخارج صوتی کلمات، هم معنایی و یا مشابهت معنایی را نیز در بردارد. برای مثال برخی از حروف طبق تلفّظشان بر شدّت و صلابت و برخی دیگر بر نرمش و ضعف دلالت دارند. اکثریت اهل زبان معتقدند که واحد معنایی کوچک تر از واژه در قالب «تکواژ» ظاهر می شود؛ اما عدّه ی دیگری نیز برآن اند که واحد معنایی کمتر از تکواژ نیز وجود دارد و آن «واج» است. «أبوالفتح عثمان ابن جنی» نابغه ی زبان شناسی قدیم عرب از جمله طرفداران این نظریه است که این مطلب را برای اولین بار در کتاب معروفش "الخصائص" مطرح کرد و بعدها زبان شناسان بعد از او در آن دخل و تصرّف کردند. این مسأله موجب پدید آمدن دیدگاه های متفاوتی پیرامون اصالت واحد لفظ (کلمه) در زبان عربی شد؛ چراکه مهم ترین اصل زبان که اشتقاق یا اصالت ثلاثی لفظ باشد، زیر سوال رفت و نظریه های قابل تأمل اصالت ثنائی و اصالت أُحادی(تک حرفی) را به وجود آورد. این پژوهش با جمع آوری دیدگاه های مختلف در پی بررسی این موضوع است که آیا برای تک تک حروف تشکیل دهنده ی کلمات در زبان عربی معنای خاصّی وجود دارد؟

ترجمه کتاب «أولیات المسرح فی الیمن»، (پیشینه نمایش در یمن) اثر دکتر عبدالعزیز المقالح
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  زکیه ادیم   حسین میرزایی نیا

کتاب «أولیات المسرح فی الیمن»،(پیشینه نمایش در یمن) اثر دکتر عبدالعزیزالمقالح نویسنده برجسته‏ی یمنی می‏باشد. وی در این کتاب از دیدگاه تاریخی پدیده نمایش در یمن باستان و معاصر و همچنین ارتباط آن را با تمدن بررسی نموده است. سپس آغاز نمایش منظوم را با معرفی برخی نمایشنامه‏های شعری مورد مطالعه قرار می‏دهد. وی در خلال این کتاب سعی دارد علی احمد ‏باکثیر نمایشنامه‏نویس صهیونیسم ستیز یمنی را معرفی و مسیر زندگی ادبی او را با ارائه برخی نمایشنامه‏هایی که در آنها به مسأله فلسطین پرداخته است، تبیین نماید. دکتر عبدالعزیزالمقالح در این کتاب به جایگاه نمایش معاصر یمن نیز اشاره کرده است و سعی دارد وجود انواع نمایشی عرب را اثبات نماید. به طور کلی این کتاب مبتنی بر دو محور می‏باشد : 1- ارائه تصویری تاریخی از نمایش عربی در یمن. 2- معرفی علی احمد باکثیر نمایشنامه‏نویس یزرگ یمنی .

ترجمه کتاب "الادب القصصی للطفل" منظور اجتماعی-نفسی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات 1391
  محسن نادریان   حجت الله فسنقری

این کتاب، که اثر« دکتر محمّد السیّد الحلاوه» است در چهار فصل، تدوین شده و فصل اول، به اهداف تربیتی قصّه های کودک می پردازد. در این فصل، نویسنده با تأکید بر اهمیت و اهداف قصّه، آن را پاسخ گویی مناسب در جهت نیازهای کودک می داند و در ادامه پس از بررسی و طبقه بندی نیازهای کودک، به ارکان و عناصر سازنده قصّه های کودکانه و روش هایی را که مربی کودک برای روایت قصّه برمی گزیند، می پردازد. در فصل دوم، نویسنده پس از مقدمه ای کوتاه، معیارهای انتخاب قصّه کودک و طبقه بندی آن را مطمح نظر قرار داده و به نقش مربی مهد در این زمینه تأکید می ورزد. فصل سوم به بحث مفصّلی راجع به ارزش ها و اهمیتِ تربیتی آن در قصّه های کودک اشاره دارد و نهایتاً در فصل چهارم، نویسنده یک چهارچوب فرضی برای تحلیل و بررسی محتوای قصّه های کودکانه ارایه می دهد.

اتجاهات المسرحیه فی سوریا بع دالحرب العالمیه الثانیه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  عبدالباسط عرب یوسف آبادی   حسین میرزایی نیا

نمایشنامه از مهم ترین گونه های ادبیات عرب به شمار می آید به طوری که در بیشتر کشورهای عربی به ویژه سوریه مورد استقبال ادبا قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم نمایشنماه یکی از مهم ترین گونه های ادبی سوریه به شمار آمد، و نمایشنامه نویسان زیادی در این دوره روی کار آمدند که گاه آثار نمایشی ایشان از نمایشنامه نویسان مصر نیز برتر می باشد. با بررسی نمایشنامه های سوریه در این دوره مشخص می گردد که این نمایشنامه ها در درونمایه و تکنیک با هم اشتراکاتی دارند، که این پژوهش تحت عنوان «رویکردهای نمایشنامه سوریه پس از جنگ جهانی دوم (1945-2000م)» در پی استخراج این مشترکات می باشد. از جمله رویکردهای مشترک نمایشنامه معاصر سوریه می توان به رویکرد سیاسی، تاریخی، اجتماعی و اندیشه گرا اشاره کرد و از جمله تکنیک های مشترک آن نیز می توان به نمادگرایی، نمایشنامه کودک و کارکرد سنت اشاره نمود. در حقیقت این فن ادبی و رویکردهای مرتبط با آن مورد بی توجهی شدید ناقدان و پژوهشگران قرار گرفته، و پژوهش هایی که در این زمینه نیز انجام پذیرفته، اندک است و گاها نادر. علت انتخاب این موضوع به خاطر نو بودن آن می باشد و همچنین کسی که قصد مطالعه نمایشنامه های معاصر سوریه را دارد بتواند تصویری کامل از رویکردها و تکنیک های نمایشی سوریه را پیش رو داشته باشد، و در حقیقت تبیین این موضوع به خواننده، از جمله اهداف اصلی این پژوهش می باشد. نویسنده در این پژوهش از روش های مختلف پژوهشی بهره برده و سعی نموده در تحلیل نمایشنامه های معاصر سوریه، با تکیه بر اسلوبی کاملا علمی و آکادمیک، از روش های پژوهشی بهره ببرد؛ از جمله روش های به کار رفته در این پژوهش می توان به روش تاریخی، روش فنی، روش زیباشناختی، روش اجتماعی، روش روانکاوی اشاره نمود.

ترجمه کتاب فلسطین فی الشعر الاردنی (فلسطین در شعر اردن)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  زهرا احمدپور   سید مهدی نوری

مسئله فلسطین نه یک مسئله محلی و نه یک مسئله عربی بلکه یک مسئله اسلامی است و تمامی مسلمانان جهان در برابر آن احساس مسئولیت می کنند. حوادث فلسطین قلب تمام مسلمان جهان را به درد آورده است، چرا که سرزمینی از صاحبانش غصب شده و وطن افرادی گردیده که از نواحی مختلف جهان به آنجا آمده و علی رغم میل صاحبان آن سرزمین و میلیون ها مسلمان دیگر در آنجا دولتی بر سر کار آورده اند.شاید بتوان گفت در میان کشور های اسلامی و عربی درک اردنی ها نسبت به قضیه فلسطین قابل توجه بوده است. زیرا که اردن و فلسطین دو کشور هم جوار و برادرند که جدایی میانشان بعد از گذشت نیم قرن از همزیستی، وطن و هویت واحد امکان ندارد و اردنی ها به توطئه های انگلیس و یهود برای غصب این سرزمین واقفند. ادبیات مقاومت اردن چه در عصر معاصر و چه پیش از آن دارای آثار ارزنده یست. این گونه ی ادبی در اردن به ویژه در عصر استعمار طرفداران زیادی از میان نویسندگان و شاعران پیدا کرده است. این مسئله را می توان در آثار ادبای اردن ازجمله دکتر نایف عبدالله النوایسه به وضوح دید که این نشان دهنده درک عمیق و علاقه شدید به این بخش از سرزمین اسلامی و قدس شریف است. کتاب حاضر ترجمه اثر (فلسطین فی الشعر الاردنی) نوشته این نویسنده گران قدر می باشد. .

ترجمه کتاب (المیزان؛ الکنز المفقود: مسرحیتان للأطفال) ترازو و گنج گم شده: دو نمایش نامه برای کودکان
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  مریم شریفی رباط   حسین شمس آبادی

نمایش¬نامه متن نگارش¬یافته ادبی- نمایشی است که برای اجرا روی صحنه تئاتر یا خواندن نوشته می¬شود و یک اثر ادبی تلقی می شود که زیر¬بنای هنر تئاتر است و این شخصِ نویسنده است که می¬تواند بر افکار هنرمندان و نوع نگرش آن¬ها بر این هنر، تأثیر¬گذار باشد و کارگردان هر¬چند قدرت و مهارتش از نویسنده بیشتر باشد، تنها یک مجری است که اندیشه¬های نوییسنده را پدیدار می¬کند. دکتر صالح الفهدی یکی از نمایش¬نامه¬نویسان به¬نامِ عمانی است که آثار زیادی در زمینه نمایش¬نامه و نمایش¬نامه کودکان دارد و با توجه به مهارت او در فن نمایش¬نامه¬نویسی و زبان فصیحی که در نگارش نمایش¬نامه¬هایش به کار گرفته و نیز مضمون کتاب و اهمیت ترجمه این نوع ادبی، کتاب او با عنوان «المیزان؛ الکنز المفقود: مسرحیّتان للأطفال» را برای ترجمه به فارسی انتخاب نمودم. این کتاب که یکی از تألیفات نمایش¬نامه¬ای اوست یک مقدمه و دو نمایش¬نامه دارد و برای کودکان به نگارش در¬آمده است. نمایش¬نامه «المیزان»: (ترازو)، در دو فصل تنظیم شده که هر فصل چهار پرده دارد و نمایش¬نامه «الکنز المفقود»: (گنج گم¬شده)، هشت پرده دارد. محتوای نمایش¬نامه¬ها این است که حرص و طمع، انسان را از دیگران و مشارکت با آن¬ها باز می¬دارد و به سوی بدی می¬کشاند. هدف هر دو نمایش¬نامه ایجاد همبستگی میان افراد جامعه است. مؤلف با توجه به ساختار و ترکیب شخصیت¬ها، از زبانی فصیح، روان و ساده بهره گرفته که از لحاظ سطح و عمق آن از یک شخصیت به دیگری متفاوت است. او در نمایش¬نامه اول به ساختار نمایش¬نامه درون نمایش¬نامه پرداخته و در آن از سایه ¬بازی استفاده نموده است، مانند داستان کوتاه علیاء برای پسرش. در متن نمایش¬نامه¬ها از سرود¬هایی بهره گرفته که دسته¬جمعی یا به¬وسیله یک نفر خوانده می¬شود و در راستای هدف اصلی نمایش¬نامه؛ یعنی اتحاد و همبستگی است.

گامی به سوی ترجمه ادبی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  مهین باقری مطلق   عباس گنجعلی

ترجمه ادبی از دشوارترین انواع ترجمه هاست که بسیاری آن را ناممکن دانسته اند و گاه با همین پیشینه فکری از انجام آن منصرف شده اند. در این مجال کوشیده ایم در گام نخست مهمترین انواع و دسته بندیهای ترجمه را واکاوی کنیم و از بین آنها بهترین روشی که ما را به اهداف ترجمه ادبی نزدیک می سازد برگزینیم. در لابه لای این کنکاش به طور همزمان در مورد خاستگاه نظریه «ترجمه ناپذیر بودن ادبیات» گفتگو می کنیم و به اصلاح پشتوانه های فکری این نظریه می پردازیم تا از این رهگذر فرصتی برای مطرح کردن پژوهشی با عنوان «گامی به سوی ترجمه ادبی» بیابیم. در گام بعدی و در فصل دومِ این اثر، به طور ویژه به ترجمه ادبی پرداخته ایم، نخست شناخت آن و راهکارهایش را در شناخت عناصر موثر در ادبی شدن متن و ترجمه، جسته ایم، عناصر را نیز به دو بخش عناصر درونی و بیرونی دسته¬بندی کرده، هربخش را در قسمت های متعدد بیان کرده ایم. سپس در بخشی با نام «شیوه ترجمه در برخی از انواع متون ادبی» به صورت مختصر و مفید روش هایی ویژ? این متون که شامل متون داستانی و نمایشنامه ای، متون کهن، متون شعری و نیایش نامه است پیشنهاد شده است. در پایان (فصل سوم) گلچینی از متون ادبی را ترجمه کرده ایم و راه کارهای پیشنهادی خودرا -که در فصل های گذشته بیان شد-، به میزان گنجایش متن به کاربسته ایم.

معانی و مصادیق سبیل الله در قرآن و حدیث
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  حسین شمس آبادی   قاسم بستانی

موضوع و هدف این پایان نامه، معناشناسی «سبیل الله» و شناخت وجوه و معانی آن در قرآن و حدیث می باشد. برای حصول نتیجه ی مطلوب، ابتدا واژه ی «سبیل» و سپس تعاریف «سبیل الله» مورد بررسی قرار گرفته اند. به امتداد طولی«سبیل» گفته می شود و آن عبارت است از راهی که هموار، مستقیم ،اقامه شده با دلیل، ممتد، باز و عمومی می باشد.این واژه در قرآن هم برای راه خیر و هم برای راه شر به کار می رود؛ یعنی به لحاظ معنایی دارای اطلاق است و اگر بدون قرینه ذکر شود، دربردارنده ی هیچ بار معنایی مثبت یا منفی نمی باشد. وجوه معانی ذکر شده برای واژه «سبیل» عبارتند از : راه، طاعت، بلاغ (رسیدن)، حجت، دین، علت، عدوان، مسلک، مخرج(بیرون آمدن یا خلاص شدن)، هدایت، و راه تولید نسل. تفاوت «صراط» و «سبیل» در این است که «صراط» همچون بزرگراهی است که همه ی راه های فرعی «سبل» بدان منتهی می شوند و تفاوت «طریق» و «سبیل» در این است که در «طریق» ممتد و مستقیم بودن منظور نیست اما در «سبیل» مستقیم بودن، یک ویژگی بارز است. از تعاریف ارائه شده برای «سبیل الله» و بررسی های دیگر در این زمینه، فوائد و آثار زیادی برای این مفهوم استنباط می شود؛ به این صورت که سبیل الله راهی است که: رساننده به رضای خداست، شامل هر خیر و نیکی می شود، انسان را به سعادت می رساند، به فناء فی الله منتهی می شود، خداوند برای بندگانش برگزیده است، به معرفت و شناخت خداوند رهنمون می شود و.... سی و هفت وجه معنایی ذکر شده برای «سبیل الله» از این قرارند: زکات، شیعیان، مکه، طریق الجنه، کعبه، هجرت، حج، رضای خدا، انفاق، عبادت یا عبادات، قرآن، وفای به عهد، توحید، فطرت، فناء فی الله، تعلیمات حضرت موسی، تدین به دین مسیح، سعادت، صراط مستقیم، سجود، معرفت، عدل، نجات مستضعفین، حضرت محمد مصطفی، حضرت امیرالمومنین، کرامت، هدایت، هرگونه کار خیر، اعلاء کلمه الله، دین، جهاد، اطاعت کردن از خدا، توکل، اسلام، اخلاص، ایمان و حق.

ترجمه بخش دوم رمان «آنا الحسین بن علی» اثر معروف عبد المجید
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  علی حسین زاده   حجت الله فسنقری

حادثه کربلا از مهمترین حوادث تاریخ اسلام ،بلکه تاریخ بشریت است. بروز قساوت و بی¬رحمی از یک سو و صفات متعالی انسانی از سوی دیگر، در این حادثه بی مانند است؛ با گذشت قرنها از این واقعه نه تنها غبار فراموشی بر این حادثه ننشسته است بلکه آن را درخشان¬تر¬ و فروزانتر و عشق و علاقه مشتاقان به آن را بیشتر ساخته است. بنابراین کتابهای زیادی در این زمینه برای سیراب کردن تشنگان معارف حسینی و رهروان مکتب عاشورا نگاشته شده است که بیشتر آنها بصورت خلاصه به اصل واقعه عاشورا پرداخته¬اند اما رمان «أنا الحسین بن علی » اثر معروف عبدالمجید، نویسنده توانمند مصری و محب اهل بیت، حوادث کربلا را با تمام جرئیاتش در قالب نمایشنامه در برمی¬گیرد. امید است ترجمه این اثر ارزنده که منور به نور پر فروغ سیدالشهداء ( ع) و متبرک بنام مبارک آن حضرت است، مقبول و مرضی ذات اقدس الهی و نیز حضرت مهدی (عج) قرار گیرد و جویندگان طریقت و حقیقت را توشه¬ای گرانقدر باشد.

ترجمه کتاب آفاق نقد عربی معاصر
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1394
  فاطمه زمانی   حسین شمس آبادی

دراین پایان نامه کتاب (آفاق نقد عربی معاصر) به فارسی برگردان شد . کتاب مجموعه گفتگوهای سعید یقطین و فیصل دراج درباره نقد ادبی عربی در دو بخش است . بخش اول با سخنان سعید یقطین در باره نقد عربی و پیشینه آن ، موانع و چشم انداز ها ، دیدگاههای انتقاد ی ساختارگرایی و صورتگرایی آغاز شده است . به دنبال آن سخنان فیصل دراج در باره آینده نقد ادبی عربی ، جریان فکری نوگرایی ، و مکاتب انتقادی گوناگون آمده است .دربخش دوم کتاب هر یک از این دو نویستده پیوستی بر سخنان دیگری آورده است

تصحیح انتقادی شرح شواهد مطول میرزا کمال الدین محمد فسائی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1394
  محمد جهان بین   حسین شمس آبادی

شرح شواهد مطوّل از میرزا کمال الدین محمّد فسایی فدشکویی معروف به شرح کبیر یکی از نُه شرح شواهد از شواهد شعری کتاب مطوّل است که میرزا کمال الدین بنا به درخواست شاگردان خود به هنگام تدریس،کتاب را نوشته و پس از آن نوشته ها را ترتیب داده است و در سال 1096ق تألیف آن به پایان رسیده است اما اینکه این شرح در میان شروح شواهد بلاغی چه جایگاهی دارد و آیا دارای اصالت علمی هست نیاز به بررسی دارد. در این پایان نامه با روش تصحیح بر مبنای نسخه اساس، ضمن معرّفی شخصیت و آثار این عالم برجسته و ناشناس ایرانی در حوزه ادبیات عربی، و با هدف ارائه متنی منقح و انتقادی از کتاب، همراه با همسازی، تعلیقات، ذکر ارجاعات، تخریج ابیات شواهد و فهرست نویسی تدوین شده سپس به اجمال، سبک نویسنده بررسی شده است به نحوی که جنبه های ظاهری، مفهومی و استنادی شرح میرزا کمال الدین با شروح برخی از شارحان نام آور به اختصار مقایسه گردیده همچنین با بیان معایب و محاسن این اثر گرانسنگ، میزان پایبندی میرزا کمال الدین به اصول شرح شواهد نویسی بررسی شد و بررسیها نشان داد که ایشان به این شروح نظر داشته است و از روش و دانش گذشتگان با رعایت اصل امانت داری بهره ها برده و کتابش جامع شروح شواهد کتب بلاغی و بی نظیر است و در نهایت اصالت علمی آن اثبات و کتاب تصحیح انتقادی گردید.

دراسه الادبیه و النقدیه لمسرحیه «مجنون لیلی» مع ترجمتها و مقارنتها
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  سهیلا بزرگی   حسین میرزایی نیا

چکیده ندارد.

ادبای مسیحی و ادبیات معاصر عرب
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1383
  مهناز اعتضادی فر   محمدعلی طالبی

چکیده ندارد.

الکفاح فی أدب محمود درویش شاعر الارض المحتله
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1384
  محمدعلی ترکمان عزیزی   حسین شمس آبادی

چکیده ندارد.

استعاره تمثیلیه در قرآن کریم
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  غلامرضا زیارتی   مهدی خرمی

چکیده ندارد.

قضیه المراه فی النثر المعاصر
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1384
  اکرم ارجمندقره قشلاقی   صاحبعلی اکبری

چکیده ندارد.

شعرای عربی سرای آذربایجان
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  وحید رضایی حمزه کندی   حسین میرزایی نیا

چکیده ندارد.

نقش ایرانیان در ادبیات عصر اول عباسی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  موسی الرضا قربانی   صاحبعلی اکبری

چکیده ندارد.

قضیه المرأه عند الشعراء المعاصرین (تعلیمها، و تحریرها، و تثقیفها و ...)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  زهره مختاری   حسین شمس آبادی

چکیده ندارد.

اتجاهات فکری و ادبی نازک الملائکه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  عصمت نعیم آبادی   حسین شمس آبادی

چکیده ندارد.

جمیل صدقی الزهاوی (افکار و عقائده فی دیوانه)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  ستاره مشایخی   صاحبعلی اکبری

چکیده ندارد.

الواقعیه و سماتها فی شعر نزار قبانی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  مهدی شاهرخ   حسین شمس آبادی

چکیده ندارد.

الإتجاه الفکری لتوفیق الحکیم فی المسرح الذهنی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1384
  علیرضا جلیلی زرندی   حسین شمس آبادی

چکیده ندارد.

الادب العربی عند الایرانیین من الفتح الاسلامی حتی سقوط بغداد
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات 1387
  حسین شهبازی   حسین شمس آبادی

نفوذ و رواج زبان عربی درمیان ایرانیان پس ازاسلام ونبوغ بسیاری ازایرانیان درزبان عربی، ودرفرهنگ اسلامی که به زبان عربی درآمده است، چیزی نیست که از دیده کسی که اندک آشنایی به فرهنگ دوره اسلامی در یکی از دو زبان تازی و فارسی داشته باشد، پوشیده بماند. هرکس که درباره تاریخ ادبیات زبان عرب یا تاریخ فرهنگ ایران پس از اسلام بحث کرده ، به وجهی به این مسئله اشاره کرده است ، اما اهمیت مطلب إقتضا دارد که به وجهی مستقل وجداگانه در آن بررسی شود، بویژه از دو جهت : 1- خدمتی که ایرانیان به زبان تازی کرده اند وسهمی که در آن داشته اند. 2- اثری که زبان تازی در میان ایرانیان ، در جنبه های سیاسی، علمی ، ادبی و ... بر نوشته های رسمی وزبان فارسی نهاده است. در این رساله سعی شده است موضوع دوّم مورد برسی قرار گیرد، و از آنجا که بررسی مفصل تر هر مبحث خود موضوع کتابی جداگانه می تواند باشد که چندین مجلد را در بر خواهد گرفت لذا در برخی فصول یک یا دو گفتار درباره سخنوران تازی گوی و مولفان تازی نویس ایران آورده ایم نه برای برشمردن همه آنان ونه برای شرح تفصیلی سرگذشت هر یک از ایشان ، بلکه تنها برای یادآوری ونمونه دادن از فراوانی تازی گویان وتازی نویسان ، وچگونگی اصالت دادن آنها به زبان تازی درعلم و ادب و بی توجهی ایشان به زبان فارسی بوده است. رواج زبان تازی در میان ایرانیان ، بوی‍‍‍ژه درآمیختگی آن با زبان فارسی که در اندک مدتی پس از برافتادن شاهنشاهی ساسانیان به دست تازیان آغاز گشته ، هنوز هم از میان نرفته است. اما روزگاری دراز زبان عربی ، زبان دین و دانش و ادب ودولت بود، تا برافتادن خلافت اسلامی بغداد این وضع تغییر پذیرفت، هر چند یکسره از میان نرفت. برای نمایاندن چگونگی نفوذ ورواج زبان تازی درمیان ایرانیان، این مدت را به سه دوران تقسیم کرده ایم. 1- از برافتادن شاهنشاهی ساسانیان بدست تازیان مسلمان(21ه) تا آغاز فرمانرواییهای مستقل در ایران(259ه ) . این دوران را هم به دو دوره تقسیم کرده ایم: دوره یکم- روزگار خلفای راشدین وامویان شام (21ه - 132ه ) دوره دوم- از آغاز خلافت عباسیان تا آغاز نخستین شهریاری مستقل ایرانیان (123ه - 259ه ) 2- دوران حکومتهای مستقل ایرانی، ازآغاز فرمانروایی صفّاریان(259ه) تا آغاز دوران سلجوقیان(431 ه). 3 - از برپاشدن فرمانروایی سلجوقیان (431ه) تا برافتادن خلافت بغداد(656 ه ) و اندکی پس از آن. از آنجا که این تقسیم برحسب دگرگونیهای سیاسی ایران می باشد، با توجه به موضوع این رساله ، مانند هر کتابی دیگر که درباره تاریخ ادب و فرهنگ و وضع اجتماعی ملّتی نوشته شود ، نه دقیق است ونه کامل ؛ دقیق نیست زیرا دوره های تاریخ ادب ایران ( که موضوع این رساله بخشی از آن است) با دوره های سیاسی که با آغاز فرمانروایی سلسله های پادشاهان آغاز می گردد وبا پایان یافتن روزگار ایشان پایان می یابد ، مطابقت کامل ندارد. علاوه بر این در هر یک از این دورانها، بویژه در دورانهای نخستین ودومین، وضع زبان و فرهنگ ایرانیان ، چه در ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی ، همه جا یکسان نبوده ، بلکه در هر جا وضعی خاص داشته است. لذا کوشیده ایم که به هنگام بحث درباره رواج زبان تازی در میان ایرانیان در هر دوران ، چگونگی آن را در دربار و قلمرو هر یک از سلسله های شهریاران ایرانی ، در هر یک از سرزمینهای ایران یا بیرون از آن جدا گانه بررسی کنیم. کلید واژه ها: ادبیات عربی، ایران، فرهنگ و تمدن ، زبان و خط.

معادله حالت و ایزوترم -exp6 خطی برای سزیم در تمام گستره مایع شامل ناحیه فلز-غیرفلز و دمای بحرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  حسین شمس آبادی   محمدهادی قطعی

ایزوترم-exp6 خطی را به عنوان یک نگرش به خواص ترمودینامیکی مایع فلزات قلیایی که دارای تبدیل فلز-غیرفلز ملاحظه ای می باشند، ارائه می نمائیم. pvt مایعات تحت فشار (با دانسیته بالا) از ایزوترن-exp6 پیروی می کنند، یعنی ایزوترمهای (z-l)v2 برحسب در تمام گستره دانسیته خطی هستند. در این روابط z فاکتور تراکم پذیری، دانسیته مولی، v حجم مولی و 1m فاصله ای که پتانسیل حداقل است و a یک پارامتر از پتانسیل exp6 است . ساختن ایزوترم-exp6 از بکارگیری مستقیم تابع پتانسیل exp6 نتیجه می شود. روش بدست آوردن ایزوترم-exp6 و معادله حالت پیش بینی می کند که پارامترهای خطی a و b ایزوترم وابسته به دما می باشند. در نظریه ارائه شده در این پروژه، اثرات ترمودینامیکی ناشی از قلبی شدن اتمها در انبساط فلزات قلیایی می تواند توسط تابع exp6 منظور شود، بطوریکه خصوصیات ترمودینامیکی آنها را همانند مایعات نرمال تشریح می کند. این مطلب شامل کسترده تبدیل فلز-غیرفلز که در آن طبیعت نیروها و در نتیجه خصوصیات ترمودینامیکی تغییر می کند، می شود. در ضمن یک معادله حالت تحلیلی را برای سزیم مذاب کمه در تمام محدوده چگالی صدق می کند ارائه می دهیم. پارامترهای مولکولی را از ایزوترم های exp6 بعلاوه داده های تجربی pvt می توان بدست آورد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که پارامترهای مولکولی و بستگی به حالت ترکودینامیکی فلزات قلیایی دارد و در این پروژه پارامترهای مولکول سزیم در تمام گسترده مایع محاسبه و تعیین گردیده اند.