نام پژوهشگر: امیر مظفر امینی

ارزیابی موفقیت بهره برداران سیستم های آبیاری تحت فشار و عوامل موثر بر آن در استان اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  مرضیه افضلی ابرقویی   امیر مظفر امینی

هدف از این پژوهش ارزیابی میزان موفقیت بهره برداران اجراکننده سیستم های آـبیاری تحت فشار در استان اصفهان و عوامل تاثیرگذار بر آن است. مشاهدات این پژوهش در استان اصفهان و به صورت نمونه گیری طبقه ای خوشه ای با احتمال متغیر جمع-آوری گردید. مشاهدات شامل 315 نفر از بهره برداران اجراکننده سیستم های آبیاری تحت فشار در استان بود، که به صورت تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه کارشناسان، نزدیک 80 درصد از بهره برداران موفقیتی در حد متوسط تا ضعیف و تنها 20 درصد از بهره برداران موفق بوده اند. با توجه به نتایج به دست آمده از دیدگاه بهره برداران بیش از 70 درصد بهره برداران موفقیتی در حد متوسط تا ضعیف داشته و 30 درصد دیگر از بهره برداران موفق عمل کرده اند. با توجه به نتایج دو گروه، در کل بهره برداران از دیدگاه خودشان موفق تر ارزیابی شده اند و سطح انتظار کارشناسان نسبت به بهره برداران بیشتر بوده است. نتایج همچنین نشان داد که عوامل تاثیرگذار بر موفقیت بهره برداران عبارتند از: ویژگی های فردی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی بهره برداران، میزان ترغیب و همکاری سازمانها و ارگانها در قبل و بعد از اجرای سیستم های آبیاری تحت فشار. پس از وارد کردن تمام عوامل مورد بررسی در معادله ی رگرسیون، عواملی که بیشترین تاثیر در موفقیت بهره برداران از دیدگاه خودشان دارند به ترتیب متغیرهای ویژگی های مدیریتی، ویژگی های شخصیتی، مهارت-های مدیریتی، مهارت انسانی و نوع بهره برداری می باشد. نتایج حاصل از تحلیل سلسله مراتبی ahp برای الویت بندی مولفه های فیزیکی در انتخاب سیستم آبیاری تحت فشار مناسب نشان می دهد مهمترین گزینه ها برای رتبه بندی کردن عوامل فیزیکی موثر در انتخاب آبیاری بارانی گزینه های شیب منطقه، سرعت باد، بافت خاک، پستی و بلندی، شکل اراضی، کیفیت شیمیایی آب، کیفیت بیولوژیکی آب میزان بارندگی، درجه حرارت، به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردارند و مهمترین گزینه ها برای رتبه-بندی کردن عوامل فیزیکی در انتخاب سیستم آبیاری قطره ای گزینه های ، بافت خاک، شیب منطقه کیفیت شیمیایی آب، کیفیت بیولوژیکی آب، میزان بارندگی، پستی و بلندی، درجه حرارت، شکل هندسی اراضی و سرعت باد به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردارند. در نهایت نتایج حاصل از اندازه گیری بهره وری محصولات گندم، یونجه و سیب زمینی را در چند شهرستان استان بیان شده است: نتایج دلالت بر آن دارد که حجم آب مصرفی توسط بهره برداران با استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار و برای محصول یونجه با مقدار نیاز آبی یونجه که در کتاب سند ملی توصیه شده است تفاوت قابل ملاحظه ای ندارد و یا به عبارتی بهره-برداران بیشتر از برآورد نیاز آبی گیاه آب مصرف نکرده اند، برای محصول گندم با مقدار نیاز آبی گندم که در کتاب سند ملی توصیه شده است تفاوت داشته و یا به عبارتی بهره برداران بیشتر از برآورد نیاز آبی گیاه آب مصرف کرده اند و برای محصول سیب زمینی با مقدار نیاز آبی سیب زمینی که در کتاب سند ملی توصیه شده است متفاوت بوده است و یا به عبارتی بهره برداران بیشتر از برآورد نیاز آبی گیاه آب مصرف کرده اند. با مقایسه میانگین میزان بهره وری اندازه گیری شده از پرسشنامه ومیانگین مقدار شاخص بهره وری آب در مطالعه منتظری و کوثری و کوچکتر بودن میزان بهره وری اندازه گیری شده برای هر محصول در این پژوهش می توان به این نتیجه دست یافت که عدم مدیریت صحیح بهره برداران در کشاورزی و استفاده از سیستم های آبیاری تحت فشار یکی از عوامل کاهش میزان بهره وری آب کشاورزی است.

عوامل موثر بر میزان مصرف آب روستایی (مطتالعه موردی روستای اندلان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  محمد کلاهدوزان   امیر مظفر امینی

چکیده به دلیل کم بودن ریزش های جوی و نامناسب بو دن توزیع زمانی و مکانی آن در ایران،کشورمان با متوسط بارندگی 250 میلیمتر در سال که یک چهارم متوسط بارندگی جهان است، کشور خشک و نیمه خشک محسوب می گردد، علاوه بر این استان اصفهان با میانگین بارش حدود 120میلیمتر در سال جزء یکی از خشک ترین مناطق کشور به شمار می آید. محدودیت آب سطحی و زیر زمینی در مناطق مرکزی و رشد جمعیت و افزایش نیاز آبی در بخش های مختلف به خصوص شرب و کشاورزی موجب افت شدید سطح آب های زیرزمینی شده است. در این ارتباط در بخش کشاورزی ، به دلیل روش نادرست آبیاری درصدزیادی از آب مورد استفاده در کشور هدر می رود، ا-صلاح روش آبیاری یکی از روش هایی است که از هدررفت آب در زمینه کشاورزی جلوگیری می کند. از سوی دیگر، آموزش روستاییان و کشاورزان با روش های بهینه آبیاری و خانگی ، نیز می تواند به اصلاح روش مصرف کمک کند. در این پژوهش هدف اصلی، شناسایی میزان مصرف آب در مناطق روستایی(مطالعه موردی روستای اندلان) وهمچنین بررسی عوامل مرتبط بر بالا بردن بازده آب کشاورزی در روستای مورد مطالعه می باشد. این تحقیق با بهره گیری از روش اسنادی و پیمایشی از نوع نظر سنجی ، دیدگاه کشاورزان رادر ارتباط با روشهای بالا بردن بازده آب آبیاری مشخص می کند. داده های این تحقیق از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده شامل 72 نفر از کشاورزان روستای اندلان جمع آوری شد. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و سئوالات تخصصی بالا بردن بازده آبیاری کشاورزی به ترتیب 80/0 ،89/ ، 82/0،82/0،85/0 محاسبه گردید.یافته های پژوهش نشان می دهد در جامعه مورد مطالعه 2/59 درصد تحصیلات ابتدایی و میانگین سنی (49سال ) و همچنین3/58 درصد جمعیت جامعه آماری مورد مطالعه بیشتر از 30 سال سابقه کار کشاورزی دارند، که 3/65 درصد تنها در آمد و معاش آنها از شغل کشاورزی بوده و به کار دیگری (شغل دوم) مشغول نمی باشند. باتوجه به یافته های تحقیق نقش سازمان جهاد کشاورزی در بالا بردن بازده آبیاری در جامعه مورد مطالعه نسبتا خوب بوده و این سازمان با پیگیریها و همچنین ایجاد دوره های آموزشی با کارایی بیشتر توانسته بازده آبیاری را در جامعه مورد مطالعه بالا ببرد، همچنین اهمیت نقش آموزش در ارتباط با بالا بردن آگاهیهای اجتماعی، فرهنگی و فنی کشاورزان قابل توجه بوده که در نهایت باعث بالا بردن راندمان آب آبیاری خواهدشد. بر اساس یافته های تحقیق بیشترین نقش و اثر دربین موضوع های اختصاصی در ارتباط با بالا بردن بازده آبیاری را، موضوع تسطیح لیزری اراضی و یکنواخت نمودن شیب و پستی و بلندی ناهمواری مزارع (87 درصد) به خود اختصاص می دهد . با توجه به داده های تحقیق بین سطح تحصیلات افراد با میزان آب مصرفی در هر هکتار برای کشت های مختلف در جامعه مورد مطالعه رابطه معنی دار در سطح 99/0وجود دارد .همچنین با توجه به یافته های تحقیق بین تعداد دور آبیاری در یک هکتار با میزان تحصیلات کشاورزان رابطه معنی داری درسطح 99/0 وجود دارد و با توجه به منفی بودن رابطه با افزایش تحصیلات کشاورزان، تعداد دور آبیاری کاهش می یابد. بر اساس نتایج بدست آمده، بین یکپارچه سازی اراضی کشاورزی و میزان آب مصرفی کشاورزی ارتباط معنی داری وجود ندارد،. در بررسی یافته های بدست آمده بین میزان سواد و سابقه کار و سن کشاورزان با میزان عملکرد محصول کشت های مختلف در یک هکتار در جامعه مورد مطالعه ارتباط معنی داری وجود ندارد. کلمات کلیدی: آب روستایی ، بازده آبیاری، آب کشاورزی ، مصرف بهینه

رگرسیون پیشگو با پیش بینی کننده های اتورگرسیو مرتبه p-ام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  ندا همتی پور   علی رجالی

پژوهش های متداول در زمینه رگرسیون های پیشگو، حالتی را بررسی می کنند که در آن به ازای هر t، متغیر yt به وسیله متغیر xt-1 پیش بینی می شود، وقتی که {xt} ساختار ar(1) دارد. با وجود این، ممکن است سری های پیشگویی وجود داشته باشند که ساختار اتورگرسیو آن ها با مرتبه بزرگ تر از 1 باشند. مسأله موجود در این مدل ها، اریبی برآوردگرهای حداقل مربعات معمولی ضرایب شیب، تحت برخی شرایط است. در این پایان نامه مدل پیشگویی بررسی می شود که در آن به ازای هر t، متغیر yt به وسیله متغیرهای xt-1، ...، xt-p پیش بینی می شود و {xt} ساختار ar(p)، برای p >1 دارد. روشی که برای برآورد کردن ضرایب شیب معرفی می شود، تعمیمی از روش رگرسیون افزوده برای حالت p=1 است، که اریبی را کاهش می دهد. هم چنین شیوه ای برای آزمون فرض معناداری ضرایب شیب یشنهاد می شود. این روش به حالتی که سری پیشگو ساختار اتورگرسیو مرتبه p چندگانه داشته باشد، تعمیم داده می شود. به منظور مقایسه روش حداقل مربعات معمولی و روش ارائه شده در این پایان نامه داده های بازار سهام نیویورک مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این بررسی نشان می دهند، که اگر ساختار بازده سود سهام به اشتباه ar(1) فرض شود، این متغیر پیش بینی کننده معناداری برای بازده سهام، نه تنها براساس روش حداقل مربعات معمولی، بلکه براساس روش رگرسیون افزوده برای حالت p=1 است. در حالی که با به کار بردن روش ارائه شده در این پایان نامه و با در نظر گرفتن ساختار اتورگرسیو مناسب برای بازده سود سهام، یعنی ar(2) این معناداری وجود ندارد. علاوه بر آن داده های بازار سهام ایران براساس دو مدل ارزیابی شدند. نتایج بررسی داده های ایران نشان می دهند، که دلیلی برای پیش بینی بازده سهام بازار سهام ایران و صنعت خودروی ایران به وسیله بازده سود سهام وجود ندارد.

ارزیابی بهره وری مرغداری های تخم گذار استان اصفهان و عوامل موثر بر آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  مریم نظری پور   علی یوسفی

افزایش بهره وری بهترین و موثرترین روش دستیابی به رشد اقتصادی است. رشد فزاینده جمعیت و محدودیت منابع تولید، ضرورت ارتقای بهره وری را بیش از بیش نمایان می سازد. میزان کارایی عملکرد بخش های مختلف اقتصادی را می توان از طریق تحلیل شاخص های بهر وری عوامل تولید بررسی نمود. هدف این پژوهش، محاسبه شاخص بهره وری کل عوامل تولید مرغداری های تخم گذار استان اصفهان و ارزیابی عوامل موثر بر آن است. روش تحقیق این مطالعه از نوع اسنادی و پیمایشی می-باشد و طی یک مطالعه مقدماتی و همچنین بررسی پژوهش های مشابه انجام شده در سایر مناطق، پرسشنامه ای طراحی شد. داده-های مورد نیاز از طریق مصاحبه خصوصی با 70 مرغدار انجام پذیرفت. با توجه به چهارچوب نظری تحقیق، عوامل موثر بر بهره-وری در سه بعد، ویژگی های فردی، ویژگی های مدیریتی (مهارت انسانی، مهارت ادراکی، مهارت فنی) و ویژگی های جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازه گیری بهره وری از روش ناپارامتریک و از شاخص عددی فیشر استفاده شده است. ستانده ها و نهاده های مورد اسفاده در شاخص بهره وری فیشر به ترتیب شامل مقدار تخم مرغ تولیدی (سالم ، شکسته)، میزان کود، مرغ مادر و دان مصرفی، انرژی، دارو، سرمایه و نیروی کار بوده است. به منظور بررسی عوامل موثر بر بهره وری از ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون، کندال، تحلیل عاملی و رگرسیون استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که 34 درصد مرغداری ها در سطح متوسط بیشترین فراوانی را دارند. 45 درصد از مرغداریهای با بهره وری بالا، در منطقه کویری قرار دارند. همچنین، سن و سابقه کار مدیران مرغداریهای با بهره وری بالا به ترتیب بیش از 50 و بین11 تا 20 سال است. همچنین، با افزایش سن مدیر، بهره وری مرغداری افزیش پیدا نمی کند. تحصیلات مدیرتاثیری بر بهبود بهره وری به دلیل نامرتبط بودن رشته های تحصیلی نداشته است. با توجه به نتایج رگرسیون خطی، متغیرهای مهارت مدیریتی، ویژگی های جغرافیایی، تصمیم گیری اقتصادی، سن پولت و ظرفیت پولت بطور مستقیم بر بهره وری اثرگذارند و 71 درصد تغییرات شاخص را توضیح می دهند. از طرفی، ضریب تأثیرگذاری مهارت مدیریتی بر بهره وری 307/0 بوده که بیانگر اهمیت بالای آن در بهبود بهره وری است. افزایش فاصله مرغداری تا جاده اصلی، بر بهره وری تأثیر منفی دارد و به ازاء هر یک کیلومتر افزایش فاصله مرغداری از جاده اصلی، شاخص بهره وری 003/0 واحدکاهش می یابد که نشان از نقش مهم ارتباطات و سهولت دسترسی به بازار دارد.

بررسی اثرات اجرای طرح هادی روستایی بر روی روستاهای شهرستان آمل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  سید حنیف میکاییل   امیر مظفر امینی

چکیده علیرغم رشد شتابان شهری و آهنگ کاهش جمعیت نقاط روستایی به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی هنوز بسیاری از سکونتگاههای روستایی از نقاط فعال بوده و بخش وسیعی از جمعیت کشور را در خود جای دادند. حفظ قابلیتهای این نقاط در نگهداشت جمعیت و تداوم فعالیت آنها منوط به فراهم سازی زیرساختهای تولید و خدمات و مهیا نمودن شرایط مناسب زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی فضاهای مذکور است که تحقق آن نیازمند به نگرش و برنامه ریزی فرابخشی در حوزه روستایی است. یکی از ابزارهایی که شرایط مناسب تر فوق الذکر را در نقاط روستایی فراهم می سازد ساماندهی فضایی- کالبدی این نقاط است که با تهیه و اجرای طرحهای هادی روستایی زمینه های تحقق آن فراهم می شود. تحقیق مورد نظر به بررسی اثرات اجرای طرح های هادی در روستاهای شهرستان آمل می پردازد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی آثار کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اجرای طرح های هادی روستایی در روستاهای شهرستان آمل می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی و تحلیلی است و بخش عمده داده های مورد استفاده بر اساس مطالعه میدانی و تکمیل پرسشنامه از روستاهای نمونه و انجام مصاحبه با مسئولین محلی و دست اندرکاران اجرایی طرح های هادی روستایی بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تأیید و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (بالای 0.7)، که نشان از پایا بودن ابزار اندازه گیری بود. جامعه آماری این تحقیق روستاییان ساکن در روستاهای شهرستان آمل می باشند که طرح هادی در آن اجرا شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و روش نمونه-گیری تصادفی برای روستاییان متناسب بود به طوریکه برای جامعه آماری روستاییان 260 نفر تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و استنباطی نظیر درصد فراوانی، میانگین، ضریب تغییرات، آزمون ویل کاکسون، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون استفاده گردید. در بین آثار اجرای طرح هادی از دیدگاه روستاییان، وضعیت هدایت آبهای سطحی، وضعیت جمع آوری زباله، میزان ضابطه مندی ساخت و ساز مسکن، ساماندهی معابر اصلی، میزان تمایل به ماندگاری در روستا، بهبود وضعیت خدمات زیربنایی، میزان افزایش قیمت املاک و زمین، وضعیت مشارکت روستاییان در اجرا و نگهداری طرح ها و تأسیسات عمرانی، بهبود وضعیت خدمات روبنایی، بهبود در دسترسی به نهاده های کشاورزی و بازار فروش برای محصولات کشاورزی، زیبایی روستا، پیاده رو سازی معابر، بهبود میزان درآمد، توسعه فضای سبز روستا، بهبود وضعیت اشتغال، وضعیت دفع فاضلاب خانگی، اقدامات بنیاد برای جلب مشارکت روستاییان و وضعیت کیفیت معابر فرعی به ترتیب اولویت رتبه بندی شده اند. نتایج رگرسیون در روستاهای با دامنه رضایت بالا بیانگر آن است که متغیر وابسته رضایت افراد از اجرای طرح، متأثر از متغیرهایی همچون میزان تأثیر طرح بهبود درآمد و میزان اشتغال روستاییان، زمینه سازی بنیاد مسکن برای مشارکت روستاییان، زیبایی روستا، میزان دسترسی به نهاده های تولید و بازار فروش محصولات کشاورزی، وضعیت مشارکت روستاییان در امور عمرانی، وضعیت خدمات ورزشی، وضعیت هدایت آبهای سطحی، وضعیت دفع فاضلاب خانگی و وضعیت ساماندهی معابر می باشد. مجموع این متغیرها حدود 58.2 درصد از تغییرات متغیر وابسته خود را تبیین کرده است. ضمن اینکه متغیر وابسته رضایت افراد از اجرای طرح در روستاهای با میانگین رضایت پایین، متأثر از متغیرهایی همچون میزان تأثیر طرح در بهبود خدمات فرهنگی، ساماندهی معابر فرعی، وضعیت مشارکت روستاییان در امور عمرانی، میزان دسترسی به نهاده های تولید و بازار فروش محصولات کشاورزی، زیبایی روستا، وضعیت خدمات درمانی و زمینه سازی بنیاد مسکن برای مشارکت روستاییان می باشد. مجموع این متغیرها حدود 64.5 درصد از تغییرات متغیر وابسته خود را تبیین کرده است.

ارزیابی اثر آموزش عالی بر توانمندسازی و نقش اجتماعی دانش آموختگان کشاورزی عضو سازمان نظام مهندسی استان اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  بهمن بهرامی   محمد صادق ابراهیمی

در سیاستگذاری و برنامه ریزی توسعه ملی، آموزش عالی همواره بعنوان مهم ترین و سازنده ترین نهاد اجتماعی تلقی می شود. موسسات آموزش کشاورزی باید توانمندی دانش آموختگان را بالا ببرند تا آنها قادر باشند با عدم قطعیت، موقعیت های پیچیده و نامعین و هنجارها، ارزش ها و علایق متضاد یا حداقل متنوع و گوناگون برخورد مناسب نمایند. هدف این تحقیق بررسی اثر آموزش عالی بر توانمندسازی و نقش اجتماعی دانش آموختگان بخش کشاورزی است که به صورت مطالعه موردی از اعضای سازمان نظام مهندسی کشاورزی استان اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد نمونه گیری تعداد 280 نفر تعیین شد که این تعداد نمونه ها از هشت رشته آبیاری، باغبانی، خاک شناسی، زراعت، صنایع غذایی، علوم دامی، گیاه پزشکی و ماشین های کشاورزی انتخاب گردیدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بوده که از سه بخش تخصصی، عمومی، و مدیریتی تشکیل شده بود و میزان نیاز آموزشی و توانمندی دانش آموختگان را ارزیابی می کرد. همچنین تاثیر دروس نظری دانشگاه، دروس عملی دانشگاه، آموزش های غیر رسمی، تجربه کاری، و مطالعات شخصی بر توانمندی دانش آموختگان مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید متخصص و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ(98/0) مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانش آموختگان توانمندی بعد تخصصی خود را در سطح زیاد ارزیابی کرده اند. ولی میزان توانمندی بعد عمومی و سازمانی را در حد کم مشخص شد. این نتایج نشان دهنده این است که آموزش عالی، توانمندی عمومی و سازمانی دانش-آموختگان را بهبود نداده است. دانش آموختگان میزان نیاز آموزشی خود را در ابعاد تخصصی، عمومی، و مدیریتی خود را در سطح زیادی ارزیابی نمودند. طبق نظر جامعه آماری پژوهش، اضافه کردن دروسی نظیر درس مدیریت نیروی انسانی، درس کارآفرینی و ایجاد اشتغال، درس حقوق و قوانین"حقوق اداری، کار..."، و درس اصول اقتصاد و مدیریت تولید از اهمیت بیشتری در ارتقاء توانمندی مدیریتی- سازمانی دانش آموختگان دارد. همچنین جامعه آماری مهمترین درس های عمومی که با آن نیاز دارند، درس های اطلاعات لازم برای برداشت محصولات، اطلاعات لازم برای داشت محصولات، شناخت و مبارزه با بیماری ها و آفات گیاهان، نگهداری و انبارداری محصولات کشاورزی، و فرآوری محصولات کشاورزی معرفی کردند. دروس نظری و عملی دانشگاه بیشترین تاثیر را بر توانمندی تخصصی دانش آموختگان داشتند. دروس نظری دانشگاه و تجربه کاری مهم ترین عوامل موثر بر توانمندی عمومی دانش آموختگان بودند و تجربه کاری و مطالعات شخصی بیشترین سهم را در افزایش توانایی مدیریتی دانش آموختگان داشتند. بین توانمندی دانش آموختگان فارغ-التحصیل دانشگاه دولتی و آزاد اختلافی وجود نداشت همچنین بین توانمندی دانش آموختگان زن و مرد اختلافی مشاهده نشد ولی نیاز تخصصی دانش آموختگان زن و مرد متفاوت بود.

ارزیابی آثار طرح هدفمندی یارانه ها بر وضعیت گاوداریهای صنعتی عضو تعاونیهای گاوداران شهرستان اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  پریسا کرباسی ولاشانی   علی یوسفی

اهمیت تولید پروتئین حیوانی از آن جهت است که نقش عمده ای در تغذیه و سلامت انسان دارد و فرآورده های متنوعی از آن حاصل می شود که به لحاظ اقتصادی ارزش افزوده بالایی را ایجاد می کند. گاوداریهای صنعتی در تولید پروتئین حیوانی سهم بسزایی داشته و طرح «هدفمندی یارانه ها» می تواندآثار مثبت و منفی بسیاری بر آن داشته باشد بدین جهت در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه داده های مورد نیاز برای دو دوره قبل از اجرای طرح(1388) و پس از شروع اجرای طرح (1390) از 65 گاوداری صنعتی عضو تعاونیهای گاوداری صنعتی شهرستان اصفهان جمع آوری و سپس نسبت به محاسبه شاخص های کارایی با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (dea) و بهره وری با استفاده از شاخص مالم کوئیست و همچنین شاخص مزیت نسبی با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی (pam)برای هر دو دوره اقدام و تغییرات این شاخص مشخص گردید. نتایج بدست آمده نشان دهنده کاهش کارایی فنی این دامداریها و افزایش کارایی تخصیصی بوده است. همچنین شاخص مزیت نسبی نشان دهنده وجود مزیت نسبی در این فعالیت می باشد و با وجود افزایش قیمت نهاده ها بر اثر اجرای طرح، همچنان این مزیت حفظ شده است. همچنین بررسی تمایل مالکان گاوداری های مورد مطالعه برای ادامه فعالیت در این رشته نشان از کاهش تمایل این افراد دارد. بنابراین پیشنهاد می شود برای بهبود مزیت نسبی و همچنین ایجاد انگیزه برای حفظ سرمایه ها در این فعالیت نسبت به اصلاح قیمت ستانده ها و رفع محدودیت تهیه نهاده ها اقدام گردد.

ارزیابی آگاهی از حکمرانی پایدار آب در فرآیند حل تعارض رودخانه زاینده رود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  امید فتحی   امیر مظفر امینی

آب از مهمترین عوامل تولید در کشاورزی ایران است. میزان بارندگی در کشور به نحوی است که در بیشتر نواحی بدون توسل به آبیاری، فعالیت کشاورزی امکان پذیر نمی باشد. در حال حاضر، کمبود آب از معضلات اصلی روستاهای کشور در بخش شرب و کشاورزی است. یکی از حلقه های اصلی گمشده در مدیریت آب کشور، حکمرانی پایدار آب می باشد. حکمرانی آب به نظام هایی اطلاق می شود که در تصمیم گیری درباره توسعه و مدیریت منابع آب دخیل هستند. هدف از این نوشتار ارزیابی آگاهی از حکمرانی پایدار آب در فرایند حل تعارض رودخانه زاینده رود است.برای بررسی این مسئله پرسشنامه ای تهیه شد و روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید متخصص تایید گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ(871/0) مشخص شد. تعداد نمونه با استفاده از اطلاعات اولیه بدست آمده از پیش آزمون و قرار دادن آن در فرمول کوکران تعداد 171 نفر از تمام کشاورزان حوضه زاینده رود در دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری که در چندین سال گذشته از آب رودخانه استفاده کرده اند یا در حال حاضر استفاده می کنند، تعیین شد. همچنین بخش دیگر جامعه آماری پژوهش متشکل از کارکنان معاونت حفاظت و بهره برداری آب منطقه ای و جهاد کشاورزی (ذی مدخل) دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری بودند که جداگانه از آنها کسب اطلاع گردید. عوامل موثر بر محدود شدن منابع آب مورد ارزیابی قرار گرفت که طبق نظر جامعه آماری کاهش بارش، افزایش استفاده آب در صنعت، و افزایش مصارف استان های دیگر مهم ترین اولویت ها ارزیابی شدند. طبق نتایج، وجود تصمیم گیرندگان مختلف در سراسر رودخانه، احداث کارخانه های مختلف در حوزه رودخانه زاینده رود، و احداث بیش از 7600 حلقه چاه حریمی، مهمترین عوامل انسانی به وجود آورنده تنش کنونی منطقه معرفی شدند. دیدگاه جامعه آماری در مورد رایج ترین روش-های حل تعارض عبارتند از: توسل به زور ، شکایت (اقامه ی دعوا) و تسهیل گری. طبق نظر جامعه آماری، شرایطی که بتوانید آزادانه نظرات خود را در آن بازگو کنند، پادرمیانی (میانجی گری) و مذاکره، موثرترین روش های حل تعارض در شرایط فعلی هستند. نتایج ارزیابی شاخص حکمرانی آب نشان داد که شرایط فعلی حکمرانی آب در منطقه ناپایدار می-باشد. بنابراین، بهبود شرایط حکمرانی آب ضروری به نظر می رسد. واژگان کلیدی: حکمرانی پایدار آب، حل تعارض، بحران آب، کمبود آب،رودخانه زاینده رود.

ارزیابی نقش اجتماعی زنان روستایی شهرستان اصفهان و عوامل موثر بر آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  پرستو دارویی   امیر مظفر امینی

یکی از ابعاد توسعه که در چند دهه ی اخیر توجه همگان را به خود معطوف داشته است، توسعه ی انسانی است که در آن، بر عنصر انسان به عنوان کلیدی برای مشارکت مردمی تکیه می شود. با توجه به این موضوع، نقش زنان، که نیمی از نیروی انسانی هر جامعه ای را تشکیل می دهند و باید سهم مادی ومعنوی برابر با نقش شان در برنامه های توسعه داشته باشند، بیش از پیش مشهود می گردد. به خصوص زنان روستایی که به عنوان عناصری نامریی و نامشهود در اقتصاد روستایی، بخش عظیمی از نیروی انسانی این بخش را در سطح جهان و ایران تشکیل می دهند. اما متأسفانه به جهت شرایط اجتماعی حاکم بر اغلب این جوامع، زنان کم تر از نقش اجتماعی مناسب برخوردار بوده، به شکلی که حتی از هرگونه مداخله درتصمیم گیری ها نیز با وجود ارزش اجتماعی و اقتصادی غیر قابل انکارشان، محروم می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اجتماعی زنان روستایی و ارزیابی عوامل موثر بر آن، در 32 روستای شهرستان اصفهان انجام گرفته است. پس از طراحی پرسشنامه و طی یک مطالعه ی مقدماتی، حجم نمونه ی 155 نفر برآورد شد. سپس، متغیرهای مستقل و وابسته ی پژوهش و پایایی و روایی آن ها به ارزیابی گذارده شد و کاملاً مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از جداول توافقی، آزمون کای دو، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی و رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که میزان نقش اجتماعی زنان روستایی و میزان مشارکت آن ها در تصمیم گیری ها هم در شکل کلی و هم در ابعاد اقتصادی و اجتماعی، در سطح پایینی قرار دارد. نتایج هم چنین موید این است که میزان فعالیت های خانه دار ی زنان و فعالیت های اقتصادی آنان، در سطح متوسط و میزان فعالیت های اجتماعی شان در سطح کم قرار دارد. طبق یافته ها، بین میزان دو فعالیت خانه داری و اجتماعی زنان با نقش اجتماعی آنان رابطه ی معنی داری وجود دارد، ولیکن میزان انجام فعالیت های اقتصادی زنان روستایی بر میزان نقش اجتماعی شان تأثیری ندارد. سن، قدمت دوره-ی تأهل و تعداد فرزندان، نوع شغل زنان و همسرانشان و نیز سطح تحصیلات آن ها و پدر و مادرشان، از جمله عوامل فردی و خانوادگی تأثیرگذار بر روی نقش اجتماعی هستند. هم چنین دسترسی زنان به رسانه های گروهی و دسترسی آنان به تشکل های اجتماعی از عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر نقش اجتماعی آن هاست. ولیکن بین نوع شغل پدر و مادر و تحصیلات همسران زنان و نیز مالکیت زنان بر عوامل تولید و استفاده از اعتبارات مالی با نقش اجتماعی آنان رابطه ی معنی داری مشاهده نشد. هم-چنین در جریان تحلیل مسیر مشخص گردید که متغیر تحصیلات فرد بیش ترین تأثیر مثبت را بر نقش اجتماعی داشته و متغیر سن دارای بیش ترین تأثیر منفی بر نقش اجتماعی زنان روستایی بوده است.

ارزیابی تمایل بهره برداران به مشارکت در یکپارچه سازی اراضی زراعی و بررسی عوامل موثر بر آن در بخش میمه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مهدیه شهابی نژاد   علی یوسفی

بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به ویژه در ایران، پراکندگی قابل توجه زمین های کشاورزی است. بنابراین با توجه به مزایای یکپارچه سازی و معایب پراکندگی اراضی، هدف این مطالعه ارزیابی تمایل بهره برداران برای مشارکت در طرح های یکپارچه سازی و عوامل موثر بر آن در بخش میمه است. جامعه آماری این پژوهش را بهره برداران شهر میمه و شهرها و روستاهای اطراف آن و هم چنین بهره برداران شرکت تعاونی نیلوفر آبی شهر وزوان و منطقه نیاله در شهر وزوان تشکیل داده اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش براساس جمعیت و فاصله به 6 بخش روستایی، شرکت تعاونی و منطقه نیاله تقسیم شد. تعداد کل بهره برداران منطقه برابر با 3670 نفر بود که حجم کل نمونه از طریق فرمول کوکران، برابر با 176 نفر تعیین شد. جهت سنجش روایی و پایایی متغیرها از آماره kmo و ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز این مطالعه از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان بخش میمه گردآوری شده است. به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون های ناپارامتریک استفاده شده است. روش مدلسازی معادلات ساختاری ترکیبی از مدل های ساختاری و مدل های اندازه گیری است که ساختار علّی بین متغیرهای پنهان و روابط بین متغیرهای پنهان و متغیرهای مشاهده شده را مشخص می-سازد. همچنین جهت سنجش تأثیر عوامل اقتصادی بر تمایل بهره برداران به مشارکت در طرح یکپارچه سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت با استفاده از روابط مالی پروژه مورد ارزیابی قرار می گیرد. بدین منظور اطلاعات درآمدی و هزینه کاشت و داشت و برداشت سه کشاورز نمونه در سطوح مختلف سطح زیر کشت از طریق مصاحبه حضوری جمع آوری گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که از جمله مهم ترین عوامل اثرگذار بر ایجاد تمایل به مشارکت در بهره برداران، سطح زیرکشت و تعداد قطعات زمین زراعی است که به ترتیب هر یک بیشترین اثر مثبت و منفی را بر این متغیر دارند. از جمله عوامل دیگری که دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر ایجاد تمایل در بهره برداران می باشد، آگاهی بهره برداران از مزایای طرح یکپارچه سازی است. نتایج بررسی اثر متغیر سطح تحصیلات بر ایجاد تمایل در بهره برداران نیز تفاوت معناداری را نشان نمی دهد. همچنین، در دشت نیاله سطح زیر کشت و میزان عملکرد محصول پس از اجرای طرح افزایش یافته است. در ضمن، نتایج حاصل از سنجش تأثیر عوامل اقتصادی نیز نشان دهنده ی آن است که یکپارچه سازی زمین های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچکتر نسبت به سطوح بزرگتر در این مناطق شده است.

برآورد توزیع و شدت فقر در مناطق شهری و روستایی ایران و ارزیابی عوامل تعیین کننده ی آن در سطح خانوار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  سکینه خلج   امیر مظفر امینی

چکیده تسلط رویکرد درآمد محوری بر جنبه های مختلف توسعه یکی از دلایل عدم موفقیت بسیاری از برنامههای کاهش فقر و نابرابری در کشورهای در حال توسعه عنوان شده است. بنابراین، علت اصلی فقر کمبود یا نبود درآمد نمی باشد، بلکه فقدان قابلیت لازم برای خروج از وضعیت فقر برای افراد فقیر است. بر همین اساس، دفتر عمران ملل متحد از سال 2010، شاخص فقر چند بعدی جدیدی را مبتنی بر روش آلکایر و فوستر ارائه می نماید. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص فقر چند بعدی و عوامل موثر بر آن در مناطق شهری و روستایی ایران، با استفاده از داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران سال 1385 می باشد. نتایج نشان داد که توزیع و شدت فقر در کشور به ترتیب 3/12 و 6/30 درصد است. همچنین فقر در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری شایع تر است؛ به طوری که 4/21 درصد خانوارهای روستایی و 86/5 درصد خانوارهای شهری فقیرند. فقیرترین استان کشور استان سیستان و بلوچستان می باشد و خانوارهای استان های جنوب شرقی فقر بیشتری دارند. بررسی عوامل موثر بر فقر خانوارها با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که سواد، جنسیت، تحصیلات، وضع زناشویی، شغل و سن سرپرست خانوار؛ منبع تأمین آب آشامیدنی، نوع فاضلاب توالت و نحوه تملک واحد مسکونی؛ تعداد فرزندان، بار تکفل و تعداد افراد باسواد خانوار؛ موقعیت جغرافیایی و نوع تابعیت خانوار تأثیر معنی داری بر فقر خانوارها دارد.

شناخت و ارزیابی عوامل موثر در توانمندسازی زنان روستایی(مطالعه موردی: روستاهای شهرستان اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  زهرا ابوالفتح زاده   علی یوسفی

زنان با توجه به نقشی که در خانواده ایفا می کنند، می توانند به عنوان محور اصلی پیشرفت و توسعه محسوب شوند. جامعه ای که بخواهد نسلی بارور و پویا در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تربیت کند طبعا نیازمند نیروی عظیم زنان خواهد بود. با بکارگیری توانایی ها و خلاقیت های زنان در امور مختلف می توانیم حافظ عدالت اجتماعی باشیم و در تخصیص منابع و توزیع منافع توسعه توازن بهتری برقرار کنیم. با توجه به حدود یک دهه تاکید بر رویکرد توانمندسازی زنان روستایی در برنامه های توسعه، هدف پژوهش حاضر سنجش توانمندی و ارزیابی عوامل تاثیرگذار اجتماعی _ فرهنگی، اقتصادی و حمایتی در توانمندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان می باشد جامعه آماری این پژوهش را زنان ساکن روستاهای شهرستان اصفهان تشکیل می دهند. جمعیت روستاهای این شهرستان 197975 نفراست که از این تعداد، 83833 نفر را زنان تشکیل می دهند که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران( 222n= ) و با روش نمونه گیری انتساب متناسب طبقه ای انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز این مطالعه از طریق پرسشنامه گرداوری شده است، در مرحله پیش آزمون، تعداد 80 پرسشنامه به طور تصادفی بین زنان روستایی توزیع گردید که جهت سنجش روایی و پایایی آن ها از آماره ی kmo و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.به منظور تحلیل داده-ها از دو رهیاف جداگانه استفاده شده است، در رهیافت نخست برای سنجش ناتوانی زنان روستایی، از روش آلکایر و فوستر و بررسی عوامل موثر بر آن از رگرسیون لجستیک و در روش دوم برای سنجش توانمندی و عوامل موثر بر آن از روش سیستم معادلات ساختاری استفاده شده است. آلکایر و فوستر روشی است که علاوه بر نشان دادن درصد زنان ناتوان، وسعت و شدت ناتوانی را نیز نشان می دهد نتایج این روش حاکی از آن است که . با در نظر گرفتن سطح آستانه ناتوانی 30 درصد، میزان و شدت ناتوانی در بین زنان روستایی به ترتیب 28 و 45 درصد می باشد یعنی 28 درصد زنان جامعه آماری در حداقل 30 درصد معیارها ناتوان و بطور متوسط شدت ناتوانی آن ها 45 درصد است. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که، تحصیلات دانشگاهی، اشتغال، استفاده از رسانه های جمعی، روابط اجتماعی و شغلی بالا، دریافت درآمد بیشتر، سلامتی کامل، حمایت های دولت، تاثیر استفاده از انواع آموزش ها، باور به برابری جنسیتی، و وجود صندوق های اعتباری تاثیر مثبت و معنی دار بر توانمندی رنان دارد. هرچند که متغیر تحصیلات ابتدایی، درآمد پایین و دفاتر خدمات ارتباطی تاثیر مثبت بر توانمندی دارند ولی از نظر آماری معنی دار نمی باشند. متغیر روابط اجتماعی و شغلی پایین و سلامتی کم، تاثیر منفی بر توانمندی دارند و از لحاظ آماری نیز معنی دار نمی باشند. روش مدلسازی معادلات ساختاری ترکیبی از مدل های ساختاری و مدل های اندازه گیری است که ساختار علّی ببین متغیرهای پنهان و روابط بین متغیرهای پنهان و متغیرهای مشاهده شده را مشخص می سازد. در واقع می توان با بهره گیری از این مدل به ارزیابی آثار مستقیم و غیرمستقیم و همچنین تعاملات تعریف شده میان متغیرها پرداخت. نتایج حاصل از بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی زنان روستایی با این روش نشان داد که متغیرهایی چون تحصیلات زن روستایی، تحصیلات همسر و والدین آن ها، استفاده از انواع آموزش ها، استفاده از رسانه-های جمعی، داشتن سلامتی و روابط اجتماعی و شغلی، اشتغال، دریافت درآمد، باور به برابری جنسیتی، حمایت های دولت، وجود صندوق های اعتیاری و دفتر خدمات ارتباطی بر توانمندی زنان روستایی تاثیر مثبت و معنی دار دارد.

ارزیابی جایگاه دفاتر ict روستایی در ارائه خدمات دولت الکترونک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  پرنیا مشرف قهفرخی   محمد صادق ابراهیمی

به موازات استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمامی ابعاد حیات بشری، جهان به سرعت درحال تبدیل به یک جامعه اطلاعاتی است. امروزه امکان دستیابی به اینترنت و استفاده از منابع اطلاعاتی در تمامی جوامع بشری روندی تصاعدی را طی می نماید و جوامع مختلف هر یک با توجه به زیرساخت های متعدد ایجاد شده، از مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می نمایند. کشور ایران همگام با بسیاری از کشورهای پیشرو جهان نسبت به توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی اقدام کرده و تلاش می کند با استفاده از این فناوری خدمات دولتی را به دورترین نقاط کشور منتقل نماید. در این راستا اقدامات متعددی صورت گرفته که از مهمترین آنها می توان به اجرای پروژه «تجهیز ده هزار روستای کشور به دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی» اشاره نمود. بنابراین هدف کلی از این پژوهش ارزیابی چگونگی ایفای نقش دفاتر خدمات ict روستایی در راستای تحقق اهداف دولت الکترونیک می باشد. تحقیق حاضر بر اساس نوع هدف در دسته تحقیقات کاربردی و اکتشافی قرار دارد. در این پژوهش از روش ترکیبی شامل روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مشاهده، مصاحبه) به فراخور مراحل و اهداف تحقیق بهره گرفته شده است. جامعه و نمونه ی آماری تحقیق حاضر شامل دو بخش است، بخش اول مسئولین دفاتر ict روستایی با جمعیت 125 نفر که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 80 نفر به عنوان نمونه ی اول انتخاب گردیدند و بخش دوم نیز روستائیان روستاهای نمونه ی اول با جمعیت 84836 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و روش طبقه ای متناسب، تعداد 240 نفر به عنوان نمونه ی دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار کمّی پژوهش، مصاحبه ی ساختارمند با استفاده از پرسش نامه ای حاوی سئوالات باز و بسته بود که روائی آن تأیید و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه ی راهنما و مقدار آلفای کرونباخ 73/0 تا 97/0 برای متغیرهای گوناگون بدست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد عملکرد کلی دفاتر در ارائه خدمات به روستائیان متوسط رو به پایین بوده و دفاتر در ارائه خدمات بانکی رتبه اول و در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی رتبه آخر را دریافت کرده است. ادامه کار پژوهش نشان داد سازمان بهداشت و درمان تعداد خدمات کمتری را به دفاتر ict روستایی برای ارائه به مردم واگذار کرده و سازمان پست تعداد خدمات بیشتری. از نتایج تحقیق این چنین استنباط شد که میزان نیاز و میزان ارائه خدمات در شش شهرستان استان به یک اندازه نبوده است به نحوی که ارائه خدمات در شهرستان بروجن بیش از سایر شهرستان ها بوده است. در آخر اینکه شغل روستائیان، میزان تحصیلات و تعداد اعضای خانواده آنها بر میزان استفاده از خدمات دفاتر ict روستایی تاثیر دارد. بنابراین برای ارائه ی هرچه بیشتر و بهتر خدمات مختلف توسط دفاتر ict روستایی، موارد زیر توصیه می گردند: فراهم کردن زمینه حضور متخصصان فناوری اطلاعات در روستا با ارائه تسهیلات از جانب دولت، تشویق بخش خصوصی به منظور سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد عرصه ی رقابت برای ارائه خدمات بیشتر، واگذاری خدمات بیشتر از جانب سازمان های دولتی و غیر دولتی به دفاتر برای کاهش تردد روستائیان به مرکز شهرستان، انتخاب و آموزش افراد علاقه مند و متخصص بومی جهت پشتیبانی و سرویس این دفاتر

ارزیابی عملکرد شرکتهای تعاونی روستائی استان مرکزی با استفاده از روش کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها و اعتبارسنجی این روش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  فرشاد ایمانی فولادی   علی یوسفی

در این تحقیق کارائی شرکتهای تعاونی روستائی هدف با استفاده از روش تلفیقی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها مورد ارزیابی قرار گرفته، بر حسب میزان کارائی رتبه بندی شده و با نتایج ارزشیابی به روش جاری و سنتی مقایسه گشته و ارتباط کارائی واحدها با عوامل درون سازمانی و برون سازمانی بررسی شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، نتایج حاصل از تعیین میزان کارائی واحدها با استفاده از روش پیشنهادی تحقیق با نتایج حاصل از ارزشیابی جاری و سنتی واحدها دارای تفاوت معنادار بوده و با برخی عوامل برون سازمانی و درون سازمانی شرکتها شامل اقلیم حوزه عمل، دوری از مرکز، برخورداری از زیرساختها، سرمایه، بنیه اقتصادی، برگزاری مجامع عمومی، امور اعتباری، میزان فعالیت هیئت مدیره، عاملیت توزیع نهخاده ها و فروشگاهها، خرید و فروش مستقیم محصولات کشاورزی دارای ارتباط مستقیم می باشد ضمن اینکه رتبه بندی واحدها بر اساس میزان کارائی نیز از نتایج تحقیق است.

شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر تغییر کاربری اراضی زراعی و جنگلی شهرستان آمل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  مهرانه فضلی   علی یوسفی

تغییر کاربری و پوشش زمین همگام با پیدایش زندگی یک جانشینی و شروع کشاورزی وجود داشته است. در چند دهه ی گذشته، نرخ بالای تغییرات کاربری و تخریب اراضی توجه سیاستگذاران را جلب نموده و ضرورت فهم عوامل موثر بر این تغیرات را دو چندان کرده است. هدف این مطالعه سنجش تغییرات کاربری اراضی زراعی و جنگلی شهرستان آمل طی سال های 1365 تا 1390 و ارزیابی نیروهای محرکه موثر بر این تغییرات کاربری می باشد. برای این منظور از داده های سنجنده tm و etm+ سال-های 1365، 1378، 1385 و 1390 استفاده شده است. در ابتدا نقشه پوشش اراضی هر یک از سال ها با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای به روش های نظارت شده و نظارت نشده و در نهایت طبقه بندی هیبرید از تصاویر استخراج شد. سپس با استفاده از روش مقایسه پس از طبقه بندی به بررسی میزان تغییرات صورت گرفته در منطقه پرداخته شد. همچنین به منظور بررسی تاثیر نیرو های محرکه جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی و سیاسی بر میزان تغییرات کاربری اراضی از روش رگرسیون لجستیک ترتیبی داده های ترکیبی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که از سال 1365 تا 1390 در حدود 25/8 درصد از سطح اراضی منطقه دچار تغییر شده است. بیشترین تغییرات افزایشی مربوط به کاربری مسکونی (2 درصد)، کاربری مرتع (98/1 درصد) و بیشترین تغییرات کاهشی نیز مربوط به کاربری جنگل و باغ (65/2 درصد)، کاربری زراعی (26/1 درصد) می باشد. همچنین، نیرو های محرکه شیب، فاصله از جاده، تعداد مهاجران وارد شده، نرخ بیکاری، نرخ شهر نشینی و سیاست های احداث مسکن مهر، شهرک های صنعتی، دانشگاه ها و تبدیل روستا به شهرها بر تغییر کابری اراضی اثرگذار بوده است و از بین نیرو های محرکه جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی، به ترتیب کاهش فاصله از جاده، افزایش تعداد مهاجران وارد شده به منطقه و طرح احداث مسکن مهر بیشترین تاثیر را در تغییرات کاربری اراضی داشته اند.

ارزیابی شوراهای اسلامی روستایی بخش حمیل اسلام آباد غرب در گذر از تجربیات نهادهای مشارکتی روستایی ایران ‏‎(1285-1380)‎‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1380
  مجید حسینی   امیر مظفر امینی

شیوه کار در این تحقیق بدین صورت است که: ابتدا با مطالعه اسناد و مدارک موجود به تطبیق ساختارها و کارکردهای انجمن های ده ، شوراهای اسلامی جهاد سازندگی و شوراهای اسلامی روستایی پرداخته و نقاط اشتراک و افتراق آنها معین شده است. اهم یافته های پژوهش عبارت است از : 1 ) ساختار سه تشکیلات مذکور مشابه بوده ، از آنجا که حداقل از سال 1342 تا کنون این ساختار تغییر نکرده و در دوره های پیشین نیز کارکرد آنها حاصل قابل توجهی نداشته است، سزاوار است که در قانون تشکیلات تجدید نظری اساسی به وجود آید . 2) کارکرد انجمن های ده ، شورای اسلامی جهاد سازندگی و شوراهای اسلامی روستایی با ملاک قرار دادن فصل کارکرد قوانین آنها یکسان نمی باشد.3) میزان آگاهی اعضای شوراها از قوانین ، اهداف و ساختار شوراهای اسلامی روستایی در حد صفر می باشد ، لذا موفقیت آنها قطعا در گرو افزایش آگاهی اعضای آن است . 4 ) مردم به هنگام انتخابات و رای به افراد ، بیش از هر موضوعی به حسن شهرت افراد توجه داشته اند. 5) مردم از شوراها توقعاتی فراتر از اهداف آن داشته ، انتظار حل و فصل تمام مسائل روستا را از شوراها دارند. 6) عضویت افراد در شوراها به آنها منزلت اجتماعی بالاتری می بخشد. 7) مردم از شیوه انتخاب اعضا و نحوه تبلیغات کاندیداها رضایت نسبی دارند. 8) اعضای شورا معتقدند از نظریات و ارای روستاییان بهره می گیرند لیکن این برخورداری شامل تمام قشرهای اجتماعی نمی شوند. 9) روستائیان از تاسیس شوراهای اسلامی روستایی رضایت داشته لیکن اعتقاد دارند که اعضای شورا ها از توانمندیهای تخصصی لازم و کافی برخوردار نمی باشند.

شناخت و بررسی عوامل موثر بر توسعه بیمه دام روستایی در استان آذربایجان شرقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1379
  محمد تقی جمشیدی   امیر مظفر امینی

در این تحقیق سعی شد عوامل موثر بر توسعه بیمه دام روستایی در استان آذربایجان شرقی شناسایی و مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسی نشان دادگرچه متوسط تعداد دامداران بیمه شده بیشتر از بیمه نشده بوده و همبستگی ضعیفی (3/0) بین تعداد دام و درجه بیمه پذیری دامداران وجود داشته است و لیکن این اختلاف فقط برای سال1377 و بین دو گروه دامداران بیمه شده استمرار یافته و بیمه منفصل شده در سطح 5 درصد معنی دار بوده است.بین بیمه و اعتبارات در سطح 1 درصد توافق وجود داشته و اکثریت دامداران خواستار افزایش مبلغ غرامت می باشند و نیز افزایش مبلغ حق بیمه کاهش تمایل دامداران به بیمه می شود. دامداران بیمه شده استمرار یافته باسوادتر و همکاری شعب در هنگام دریافت غرامت با ایشان بیشتر و نیز هزینه کمتری را نسبت به منفصل شده ها در هنگام غرامت متحمل شده اند .(با بوروکراسی کمتری روبرو بوده اند). بیماریهای به میزان 78 درصد ریسک را به خود اختصاص داده است و با افزایش پوشش ریسک تمایل دامداران به بیمه افزایش خواهد یافت . همچنین استقلال بیمه از سطح سواد و فاصله دامدار از شعب بیمه در سطح 5 درصد رد نشد. با وجود اهمیت آموزش در توسعه بیمه کارگزاران بیمه از آموزشهای عمومی و تخصصی بسیار ضعیفی برخوردار بوده و علاقه ایشان در شعب نسبت به انجام کار بیمه از آغاز تاکنون به میزان زیادی کاهش پیدا کرده است. این کاهش در مورد کارشناسان نسبت به مدیران و در مورد شعب با عملکرد پایین نسبت به شعب با عملکرد بالا بیشتر بوده است. مشکلات فنی و اجرای در راه توسعه بیمه دام شامل همکاری ضعیف نهادها و سازمانهای اجرایی در بیمه دام مشکل پلاک کوبی و شناسایی دام تعداد کم پرسنل فعال بیمه در شعب و دسترسی به وسیله نقلیه و محل کار اختصاصی بیمه بوده است.

بررسی و ارزیابی فعالیتهای شرکتهای تعاونی روستایی استان اصفهان ( 1379 - 1351)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1380
  محمد آقاجانی ورزنه   امیر مظفر امینی

یکی از راههای مناسب جهت چیرگی بر مسائل و مشکلات موجود در کشورهای جهان سوم توسعه کشاورزی می باشد. با عنایت به اینکه یکی از تنگناهای عمده توسعه اقتصادی - اجتماعی روستایی کشور فقدان نظام بهره برداری مناسب از منابع و عوامل تولید می باشد، مطالعه نظامهای موجود به منظور معرفی و تقویت مناسبترین آنها حائز اهمیت است. در سال ( 1350 - 1349) شرکتهای تعاونی تولید روستایی با هدف یکپارچه سازی اراضی ، مکانیراسیون کشاورزی افزایش بهره برداری عوامل تولید و توسعه پایدار تشکیل شدند که در پژوهش حاضر فعالیتهای شرکتهای تعاونی تولید روستایی استان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی و ارزیابی از چگونگی آگاهی ارکان اعضا و کادر اجرایی میزان برخورداری آنها از آموزشهای لازم ، مقدار افزایش کارایی عوامل تولید ، یکپارچه سازی اراضی و بهبود روشهای بهره برداری روشهای بهره برداری از اهداف عمده تحقیق است. در این پژوهش از مطالعه اسنادی و میدانی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد : جامعه مورد مطالعه با فلسفه ایجاد تعاونیها و کارکرد آنها آشنایی کافی نداشته و از آموزش کافی برخوردار نیستند. مضافا اینکه حدود 70 درصد از پاسخگویان فاقد سواد و یا کم سواد هستند. تنها دو نفر دارای تحصیلات دانشگاهی و در این میان یک نفر دارای تحصیلات کشاورزی در رشته کشاورزی می باشد. این شرکتها در یکپارچه سازی اراضی موفقیت زیادی نداشته و پاسخگویان از جمله دلایل آن را تفاوت قیمت اراضی در مناطق مختف و عدم توافق اعضا دانسته اند. همچنین تعاونیهای تولید در افزایش کارایی عوامل تولید و بهبود روش بهره برداری در جهت اقتصادی کردن فعالیتها موفقیت چشمگیری نداشته اند . بالغ بر نیمی از افراد جامعه مورد مطالعه تعاونیهای تولید را منشا اثر و کارایی در امور روستایی و برنامه توسعه دانسته اند.