پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ادراک معلمان از ویژگی های رهبری خدمتگزار مدیران و ارتباط ان با تعهد سازمانی معلمان صورت گرفت. تحقیق با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری، کارکنان رسمی و تمام وقت دبیرستانهای شهر ایلام در سال تحصیلی 1392 بودند که دارای حداقل 3 سال سابقه کار هستند. بر اساس اعلام مراجع رسمی آموزش و پرورش، تعداد این افراد برابر با 501 نفر بود. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه سنجش میزان رهبری خدمتگزار لاب (1999)، که از سه بخش تشکیل شده و شامل 60 سوال می باشد، استفاده گردید. علاوه بر این از پرسشنامه تعهد سازمانی می یر و آلن (1991) که تعهد سازمانی کارکنان را اندازه گیری می کند، استفاده شد که شامل 23 گویه می باشد. در این تحقیق برای سنجش پایایی پرسشنامه سنجش رهبری خدمتگزار و پرسشنامه تعهد سازمانی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید و به ترتیب ضریبی برابر 95/0و 77/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای t، برای بررسی معنی دار بودن رابطه بین دو متغیر و آزمون های t برای دو گروه مستقل و آزمون anova برای مقایسه چند گروه مستقل و آزمون lsd و آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های نشان داد که مقدار ضریب همبستگی بین ویژگی های رهبری خدمتگزار و تعهد سازمانی کارکنان برابر با 84/0 و ضریب تعیین 71/0 بوده از نظر آماری می توان چنین استنباط کرد که 71 درصد از واریانس تعهد سازمانی به وسیله ویژگی های رهبری خدمتگزار قابل تبیین است. ضریب همبستگی بین ویژگی ارزش نهادن به کارکنان و تعهد سازمانی کارکنان 52/0 و ضریب تعیین 27/0 می باشد. بنابراین از نظر آماری بین ویژگی ارزش نهادن به کارکنان و تعهد سازمانی همبستگی معنی داری وجود دارد. ضریب همبستگی بین ویژگی توسعه کارکنان و تعهد سازمانی آنان برابر با 66/0 و ضریب تعیین تقریباً 45/0 بوده است. از نظر آماری بین ویژگی های توسعه کارکنان و تعهد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. ضریب همبستگی بین ویژگی فراهم کردن رهبری و تعهد سازمانی کارکنان برابر با 69/0 و ضریب تعیین 47/0 بوده است. از نظر آماری بین ویژگی فراهم کردن رهبری و تعهد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.

چکیده تأکید مکرر بر مفهوم نوینی به نام «مدیریت جهادی» را میتوان در تداوم الگوسازی و گفتمان سازی رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان ترسیم کننده افق حرکتی انقلاب و نیروهای انقلابی دانست؛ الگوسازی و مفهوم سازیهایی که پیش از این نیز در قالب عناوینی نظیر «الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت»، «اقتصاد مقاومتی» شاهد آن بودهایم. مفهوم «مدیریت جهادی» در قالب یک الگوی بومی مدیریتی متعلق به انقلاب اسلامی و برآمده از تجارب این انقلاب، آن هنگام میتواند از چارچوب یک اصطلاح مفهومی فراتر رفته و جنبه عینی و انضمامی بهخود بگیرد که مبانی، زمینهها و مولفههای آن از زوایای گوناگون مورد بحث و دقت قرار گرفته باشد. بنابراین مدیریت جهادی واجد خصوصیات و ویژگیها و اصولی است که میتواند در موفقیت سازمانها نقش اساسی ایفا نماید. این اصول در بطن دستورها، توصیهها، نظرها و شیوههای به کار گرفته شده توسط پیشوایان دین، حضور و وجود عینی داشته است، ولی برای استفاده از آن در سطوح سازمانی و کاربردی کردن آنها در سازمانها، نیازمند کار پیشگامانه است که انشاءالله به بررسی این اصول پرداخته خواهد شد. کلمات کلیدی: اصول، مدیریت، جهاد، فرهنگ.