چکیده پژوهش: تحقیق کنونی با هدف بحث و بررسی در رابطه هوش هیجانی واثربخشی دوره های آموزشی بهبود مدیریت به انجام رسیده است. در این پژوهش ارتباط بین متغیر اثربخشی دوره های بهبود مدیریت و متغیر هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته است . جامعه آماری نیز مدیران شرکت آزمایشگاه فنی و مکانیک خاک وزارت راه و شهرسازی بود که از بین73 مدیر شرکت، 57 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری ساده به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی برادبری-گریوز و پرسشنامه های سطوح 3گانه اثر بخشی آموزشی کرک پاتریک در سه سطح واکنش، یادگیری و رفتار بود. از روش های آمار توصیفی و استنباطی برای تحلیل آماری داده های پژوهش استفاده شد. ازآزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین هوش هیجانی با میزان اثربخشی دوره های بهبود مدیریت استفاده شد و نتایج نشان داد که که با ضریب همبستگی پیرسون برابر 0.77 و سطح اطمینان 99% رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی دوره بهبود مدیریت معنی دار است . از آنجا که موضوع پژوهش اثربخشی دوره های بهبود مدیریت است نتیجه گیری میشود با آموزش و افزایش هوش هیجانی مدیران می توان اثربخشی دوره های آموزشی بهبودمدیریت را افزایش داد.

هدف اصلی پژوهش حاضر، امکان سنجی استقرار سیستم مدیریت دانش درسازمان آموزش و پرورش شهر تهران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، زمینه یابی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی90- 1389 بوده است که تعداد آنها 320 نفر و نمونه آماری مورد بررسی 175 نفر می باشد. ابزار اندازه گیری این تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای است که شامل 61 سوال می باشد که پایایی آن از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ برابر 86% حاصل گردید. با استفاده از آمار توصیفی و رسم جداول فراوانی و نمودار به توصیف جامعه آماری از نظر جنسیت، مدرک تحصیلی، سابقه خدمت و رشته تحصیلی پرداخته شد و از طریق آمار استنباطی و با استفاده از آزمون tتک متغیره وf استیودنت یا آنالیزتحلیل واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد و در نهایت نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار spss ویرایش 15 و 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده در مورد چهار مولفه اصلی پژوهش شامل ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، منابع انسانی و فرهنگ سازمانی نشان می دهد که در زمینه ساختار سازمانی وضعیت مناسبی برای کاربرد مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهر تهران وجود ندارد . در مورد سوال دوم پژوهش، مولفه فناوری اطلاعات از شرایط مناسبی برخوردار است. درمورد سوال سوم، ازنظرمولفه منابع انسانی سازمان از وضعیت مناسبی جهت کاربردمدیریت دانش برخورداراست و درمورد سوال چهارم پژوهش،یعنی مولفه فرهنگ سازمانی وضعیت مناسبی برای استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش شهر تهران وجود ندارد. مقایسه نظرات افراد نمونه در امکان سنجی استقرار مدیریت دانش بر اساس مولفه های جمعیت شناختی(جنسیت، سن و ...) تفاوت معناداری را نشان نداد. کلید واژه: مدیریت دانش، فناوری اطلاعات ،فرهنگ سازمانی،ساختارسازمانی،منابع سازمانی، سازمان آموزشی،سازمان آموزش و پرورش،امکان سنجی.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان به کارگیری شیوه های فرهنگ سازی و استقرار بهینه نظام آراستگی، یک تحقیق پیمایشی( تبیینی) بوده که برحسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب شده و در جامعه آماری مدیران دبیرستان های دخترانه شهر تهران، در سال تحصیلی 90- 1389 با نمونه ای به حجم 217 نفر که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده، اجرا شده است. ابزارجمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 55 سوال در مقیاس لیکرت و با روایی مناسب و اعتباری معادل 9165/0 بوده است که با روش همسانی درونی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده است. در تجزیه و تحلیل آماری نیز در سطح توصیفی از جداول فراوانی و شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی، نمودار ستونی و دایره ای، همبستگی پیرسون و در سطح استنباطی از آزمون معناداری ضریب همبستگی، آزمون کولموگروف- اسمیرنف و تحلیل واریانس چند متغیره وآزمون t مستقل استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که 1) بین میزان به کارگیری شیوه های فرهنگ سازی * میزان اجرای برنامه های آموزشی * میزان به کارگیری ارتباطات سازمانی و * میزان به کارگیری شیوه الگو برداری با استقرار بهینه نظام آراستگی و مولفه های آن رابطه معناداری وجود دارد(01/0 p< ). 2)هر سه متغیر، برنامه های آموزشی (x1) ، ارتباطات سازمانی (2x) و الگوبرداری (x3) ، به ترتیب اولویت، پیش بینی معناداری از متغیر استقرار بهینه نظام آراستگی (y) دارند (01/0 p< ). 3) استقرار بهینه نظام آراستگی و تمامی مولفه های آن، در مدارس غیر دولتی بیشتر از مدارس دولتی بوده است (01/0 p< ) و (05/0 p< ). 4) نظام آراستگی و مولفه های آن در مدارس دو گروه از مدیران دارای تحصیلات مرتبط و غیر مرتبط به یک اندازه بوده است (05/0 > p) .

هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی شایستگی های حرفه ای مدیران گروه های آموزشی از دیدگاه اساتید و مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می باشد. در این پژوهش ابتدا بر پایه مطالعات کتابخانه ای به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته شده و سپس با توجه به نتایج بدست آمده، مجموعه ای از مولفه ها و زیر مولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای مدیران گروه های آموزشی در قالب هفت مولفه شایستگی و پنجاه و دو زیر مولفه ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اساتید (2200 نفر) و مدیران گروه های آموزشی (50 نفر) دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی است که بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان تعداد 327 نفر از اساتید و 50 نفر از مدیران گروه های آموزشی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. همچنین بمنظور گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه ای در قالب 7 مولفه شایستگی و 52 رفتار نشان دهنده شایستگی تنظیم شده است که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 08/99 محاسبه گردید. داده های حاصل با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است: در بخش آمار توصیفی، میانگین، انحراف معیار میانگین، واریانس و انحراف استاندارد نمرات محاسبه شده است و در بخش آمار استنباطی برای بررسی تفاوت میان نگرش اساتید و مدیران گروه های آموزشی در مورد مولفه ها و زیر مولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای از آزمون t گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از لحاظ میزان اهمیتی که اساتید و مدیران گروه های آموزشی برای مولفه ها و زیر مولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای قائل هستند، بالاترین میانگین پاسخ از نظر مدیران گروه های آموزشی مربوط به مولفه شایستگی های مدیریتی و پایین ترین میانگین مربوط به مولفه شایستگی های سیاسی می باشد. همچنین در نظرات اساتید بالاترین میانگین مربوط به مولفه شایستگی های شخصیتی و پایین ترین میانگین مربوط به مولفه شایستگی های سیاسی است. همچنین با توجه به نتایج حاصل از اجرای آزمون t مستقل، می توان گفت که بین دیدگاه اساتید و مدیران گروه های آموزشی درباره هر یک از مولفه ها و زیر مولفه های مربوط به شایستگی های حرفه ای مدیران تفاوت معناداری وجود دارد.

امروزه مدیریت دانش به عنوان یک موضوع استراتژیک در سازمانها مطرح می باشد. مدیریت دانش یک نظام است و رویه هایی را برای مولفه های سازمان برقرار می سازد از قبیل شناسایی دانش و اینکه دانش در کجای سازمان با توجه به اهداف سازمان ایجاد شده و وجود دارد، ممیزی دانش و رفع نواقص احتمالی در آن، بکارگیری و اجرای دانش و اثربخشی عملی آن، اشتراک دانش با استفاده از فناوری های مناسب برای به اشتراک گذاری دانش، توسعه دانش در میان کارکنان جهت افزایش تواتنمندیهای آنان و سپس ذخیره دانش به منظور نگهداری، دسترس پذیری و به هنگام سازی و ارزیابی دانش است. با درک اهمیت این مسئله در این پایان نامه تلاش شده وضعیت مدیریت دانش در شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران که شرکتی دانش محور می باشد بررسی گردد، بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 226 نفر از کارکنان این شرکت (شامل کارشناسان و مدیران)که در دفتر مرکزی آن در تهران مستقر هستند بعنوان افراد مشارکت کننده انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده زمینه یابی از نوع پیمایشی می باشد. در این پژوهش مولفه های مدیریت دانش (نیاز به دانش، توسعه و بهبود دانش، انتشار دانش، کاربرد دانش، حفظ و ذخیره دانش، تشخیص دانش، ارتباط با عملکرد اقتصادی، مهارت در تغییر، سنجش فرهنگ سازمانی، سنجش فناوری اطلاعات در بکارگیری دانش) در شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران از دیدگاه کارشناسان و مدیران آن در وضعیت موجود مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات لازم با استفاده از یک پرسشنامه 30 سوالی و در نمونه ی آماری متشکل از 226 نفر که از جامعه آماری کارکنان شرکت آب و نیرو در سال 1390 و شامل 545 نفر بوده اند به دست آمده است.در این پژوهش سوالات پرسشنامه در 4حوزه (توسعه و بهبود دانش،انتشار و تسهیم دانش،کاربرد دانش و حفظ و ذخیره دانش)دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفته است براساس نتایج حاصله از نمونه آماری مشخص گردید که در شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران وضعیت مدیریت دانش در 4بعد مذکور به شرح ذیل می باشد: • توسعه و بهبود دانش در وضعیت مطلوب قرار ندارد. • انتشار و تسهیم دانش در وضعیت مطلوب قرار ندراد. • کاربرد دانش در وضعیت مطلوب قرار ندارد. • حفظ و ذخیره دانش در وضعیت مطلوب قرار ندارد.

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین رضایت شغلی با میزان استرس شغلی مدیران مدارس متوسطه و راهنمایی شهرستان مریوان در سال 90-89 انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه پسرانه شهرستان مریوان به تعداد (n=110) نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» (n=86) نفر برآورد گردید که این تعداد به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه آماری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی (jdi) مشتمل بر 39 گویه و پرسشنامه محقق ساخته استرس شغلی مشتمل بر 20 گویه، بوده است. که روایی آن با نظر سنجی از متخصصان و روایی محتوایی و پایایی آن با اجرای آزمایشی روی نمونه 30 نفری و محاسبه آلفای کرونباخ تعیین شد که مقدار آلفا برای این پرسشنامه ها به ترتیب 91/0 و 79/0 بوده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که بین رضایت شغلی با میزان استرس شغلی مدیران مدارس پسرانه متوسطه و راهنمایی شهرستان مریوان در سال 90-89 رابطه معناداری وجود دارد. بین سابقه خدمت ا مولفه های رضایت شغلی و استرس شغلی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین از بین مولفه های تحقیق، مولفه فرصت های ارتقاء و ماهیت شغل پیش بینی کننده های مناسبی برای کنترل استرس شغلی مدیران می باشند. کلید واژه ها: رضایت شغلی، استرس شغلی.

هدف پژوهش حاضر”بررسی میزان برخورداری از ویژگی های سازمان یادگیرنده در دانشگاه علوم پزشکی زنجان از دیدگاه کارکنان و مدیران می باشد”.بدین منظور، برای ارزیابی ویژگی های سازمان یادگیرنده از نظر پیتر سنگه (قابلیتهای شخصی، مدل های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی) در وضعیت موجود و مطلوب این دانشگاه، تحقیقی به روش توصیفی – پیمایشی در میان مدیران و کارکنان دانشگاه اجرا شد. از میان جامعه آماری که تعداد آن در دانشگاه علوم پزشکی زنجان5693 نفر بود 360 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که دارای 25 مولفه یا گویه می باشد، استفاده گردید.همچنین در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (نمودار ، میانگین ) و آمار استنباطی (آزمون t مستقل وتک گروهه و آزمون anova) استفاده شده است. فرضیه های اصلی این پژوهش به شرح ذیل است.: - فرضیه اصلی: دانشگاه علوم پزشکی زنجان ،از دید مدیران و کارکنان ازنظر برخورداری از ویژگیهای یک سازمان یادگیرنده در شرایط مطلوب قرار دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه فوق، بیانگر این نکته است که بین وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه از حیث برخورداری از ویژگیهای سازمان یادگیرنده تفاوت معناداری وجود دارد. همانگونه که یافته های تحقیق نشان می دهد، اختلاف میانگین های مشاهده شده در گروه نمونه برای خرده مقیاس های شایستگیهای فردی، مدلهای ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری گروهی و تفکر سیستمی با میانگین پیش بینی شده جامعه معنی دار است. بنابراین می توان گفت که در دانشگاه علوم پزشکی زنجان ، ویژگیهای سازمان یادگیرنده در ابعاد شایستگی های فردی، مدلهای ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری گروهی و تفکر سیستمی وجود ندارد. اضافه مینماید، اختلاف میانگین های مشاهده شده در دو گروه مدیران و کارمندان در خرده مقیاس های مدلهای ذهنی و تفکر سیستمی معنی دار است. بدین معنی که وضعیت گروه مدیران در خرده مقیاسهای فوق، بهتر از کارشناسان می باشد. همانگونه که یافته های جانبی نشان می دهند، اختلاف میانگین های مشاهده شده در بین دوگروه مردان و زنان در خرده مقیاس های مدلهای ذهنی معنی دار است. بنابراین می توان گفت که در دانشگاه علوم پزشکی زنجان ویژگی ها و خصوصیات سازمان یادگیرنده در بعد مدلهای ذهنی در میان مردان بیشتر از زنان است. داده ها نشان می دهند، تفاوت میانگین آزمودنیهای دارای تحصیلات مختلف در مقیاس سازمان یادگیرنده معنی دار نمی باشد. بدین معنی که سطح تحصیلات اثرخاصی بر عملکرد کارکنان دانشگاه در ابعاد سازمان یادگیرنده ندارد. در شاخص کلی سازمان یادگیرنده بین گروههای دارای سنوات خدمت مختلف، تفاوت معنی داری وجود ندارد. بدین معنی که میزان سابقه اثر بر عملکرد کارکنان در ابعاد سازمان یادگیرنده ندارد.

در این پژوهش شاخصهای آموزشی چند کشور عضو و غیر عضو oecd ( سازمان همکاری و توسعه ی اقتصادی ) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است . این شاخصها نشان دهنده ی پیشرفت آموزشی و سرمایه گذاری آموزشی و رعایت استاندارد های مناسب آموزشی خواهد بود . اهداف این پژوهش مقایسه ی محیطهای یادگیری و سازمان مدارس ، دسترسی به آموزش ، مشارکت و پیشرفت تحصیلی ، منابع انسانی و مالی و سرمایه گذاری و مقایسه ی خروجی از موسسات آموزشی و تاثیرات یادگیری و توسعه ی منابع انسانی در کشورهای منتخب و مقایسه ی وضعیت ایران با آن کشورها به لحاظ شاخصهای oecd و با تاکید بر آموزش می باشد .در این پژوهش از مدل کیفی و از روش بردی که دارای چهار گام اساسی توصیف و جمع آوری داده ها، تفسیر، همجواری و در نهایت مقایسه ی کلی بین کشورهای منتخب است ، استفاده می شود . همچنین در این پژوهش از مطالعه ی اسناد و مدارک و مراجعه به سایتهای معتبر استفاده شده است . در تعدادی از نتایج بدست آمده مشخص خواهد شد که ایالات متحده در بسیاری شاخصها در رتبه ی اول و چین در بسیاری موارد در آخرین رتبه ، از نظر شاخصهای مورد مطالعه خواهد بود و ایران در حد متوسط و روبه جلو قرار دارد . همچنین این پژوهش نتایج مفید جانبی دیگری نیز به همراه دارد ، که در جای خود بحث خواهد شد .

چکیده: به دلیل تغییر و تحولات محیطی و به تبع آن تغییر در الگوهای کسب و کار و ساختارهای سازمانی، سازمان های با مسائل مشکلات زیادی مواجه شده اند. بنابراین همگامی با این تغییرات مستلزم درک و شناخت کامل از وضعیت فعلی سازمان و پتانسیل ها فعلی آن می باشد. امروزه بزرگترین مسأله ای که هر سازمان با آن روبرو است مسأله تحول و دگرگونی است و مدیریت تغییر یکی از مهمترین مباحث علم اداره ی سازمان به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد مدیریت تحول سازمانی در ستاد دانشگاه آزاد تهران مرکز از دیدگاه کارکنان بر اساس مدل شش بخشی ویس بورد می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری شامل کلیه ی کارکنان ستاد دانشگاه آزاد تهران مرکزی می باشد که در سال تحصیلی 91-1390 در این مرکز مشغول به خدمت هستند که تعداد آنها 288 نفر می باشد که از میان آنها 165 نفر از طریق جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه ی استاندارد شناخت سازمانی(odq) است که پژوهشگر از روش آلفای کرونباخ، به منظور سنجش پایایی این پرسشنامه استفاده کرده است. همچنین، به منظور سنجش روایی این پرسشنامه نمره ی مولفه های مدیریت تحول سازمانی را با سوال های روایی یابی همبسته نموده است، نتایج نشان می دهد که ضرایب روایی و پایایی به دست آمده رضایت بخش هستند، و همگی در سطح 001/0p< معنی دار می باشند. داده های جمع آوی شده با استفاده از روش های آماری توصیفی(میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی، حداقل نمره و حداکثر نمره) و آمار استنباطی(آزمون t تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیری یا مانوا و آزمون تعقیبی توکی) از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج نشان داد که ابعاد مدیریت تحول سازمانی(اهداف، ساختار، رهبری، ارتباطات، پاداش ها، مکانیزم های مفید و نگرش به تغییر) در این دانشگاه ها از وضعیت مطلوبی برخوردار است و مسأله و مشکل حادی ندارد و هر چه میزان آشنایی و شناخت کارکنان نسبت به اهداف سازمانی، ساختار سازمان، رهبری سازمان، ارتباطات سازمانی، پاداش های شازمانی و مکانیزم های مفید بیشتر باشد نگرش به تغییر سازمانی بهبود خواهد یافت، همچنین مولفه های جنسیت، سن و سابقه کار کارکنان بر این ابعاد تأثیرگذار می باشد و رابطه ی معناداری بین آنها مشاهده شد.

موضوع تحقیق حاضر بررسی مقایسه ای دیدگاه معلمان راجع به شایستگی مدیران دوره ابتدایی با شاخص های وزارت آموزش و پرورش در شهر قم است. این تحقیق به بررسی دیدگاه معلمان در رابطه با شاخص های شایستگی مدیران که از طرف آموزش و پرورش تدوین شده است، می پردازد . هدف از انجام تحقیق توصیف و تبیین شرایط موجود بوده و به بررسی عقاید و دیدگاه معلمان می پردازد به هین دلیل روش تحقیق از نوع زمینه یابی است . جامعه آماری 2126 معلم زن و مرد مقطع ابتدایی بوده که در نواحی چهارگانه قم مشغول به کار هستند . حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 327 برآورد شده که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . ابزار اندازه گیری یک پرسشنامه محقق ساخته 54 سئوالی می باشد که دیدگاه معلمان را در رابطه با شاخص های شایستگی مدیران می سنجد. اعتبار آن با ضریب آلفای کرون باخ با اطمینان 95% سنجیده شده و روایی محتوایی آن توسط افراد متخصص مورد تأیید قرار گرفته است . نتایج حاصل از پرسشنامه به این شرح است که بین دیدگاه معلمان زن و مرد و معلمانی با میزان تحصیلات مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین دیدگاه معلمانی با رشته تحصیلی مختلف تفاوت معنی دار است . از نظر معلمان برای انتخاب یک مدیر شایسته شاخص های مربوط به ویژگی های شخصیتی و ارزش ها و داشتن دانش مدیریت آموزشی از اولویت بیشتری برخوردار است . پیشنهاد می شود در انتخاب مدیران به تمامی شاخص های شایستگی توجه شود و دیدگاه معلمان نیز مدهّ نظر قرار گیرد .

چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): این پ‍‍‍‍‍‍ژوهش تلاش دارد تا به ارزیابی آموزش تخصصی و میزان اثرگذاری آن در بهبود کیفیت و ارتقاء بهره وری در واحد های صنعتی کوچک (شرکت آلومینیوم پارس در شهرستان ساوه ) بپردازد. هدف کلی و اساسی این تحقیق شناسایی تاثیر آموزش تخصصی بر افزایش بهبود کیفیت و ارتقاء بهره وری درصنایع کوچک مانند شرکت آلومینیوم پارس می باشد.روش تحقیق در پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت نیزپس رویدادی می باشد.جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران و کارکنان اعم از زن و مرد که تعداد آنها 700 نفر در شرکت آلومینیوم پارس واقع در شهرستان ساوه می باشد نیز تشکیل می دهد. در این تحقیق نمونه گیری به روش تصادفی طبقه بندی شده و تعیین حجم نمونه تعداد10 نفر مدیرو نیز با استفاده از جدول مورگان نیز تعداد248 نفربرای کارکنان مشخص شد.در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از روش ها و تکنیک های آماری ، بهبود کیفیت و ارتقاء بهره وری دوره های آموزشی در چهار فرضیه فرضیه قابل قبول ارزیابی شد. و فرضیه اصلی که به دنبال به ارزیابی آموزش تخصصی و میزان اثرگذاری آن در بهبود کیفیت و ارتقاء بهره وری در واحد های صنعتی کوچک (شرکت آلومینیوم پارس در شهرستان ساوه ) می باشد،مورد تایید قرار گرفت. کلید وازه ها:آموزش ، بهبود کیفیت، ارتقاء بهره وری

در اهمیت ریاضیات همین بس که سازمان جهانی یونسکو سال 2000 را به نام سال جهانی ریاضیات نامید. ریاضی از جمله دروس اصلی و تاثیرگذار در عملکرد تحصیلی و آینده شغلی افراد می باشد. ریاضیات هم به خاطر زیبایی ذاتی اش و هم به خاطر کاربرد های گوناگونی که دارد مورد توجه است. متغیرهای تعدد زیادی بر عملکرد تحصیلی درس ریاضی تاثیر دارد متغیرهایی مانند توانایی دانش آموز، نگرشها، خود پنداره و وضعیت اقتصادی – اجتماعی است این مطالعه در صدد بوده است که نقش متغیرهای وضعیت اقتصادی – اجتماعی، فرایند آموزش، دلبستگی به مدرسه و خودپنداره ریاضی را بر عملکرد تحصیلی ریاضی بررسی نماید. با مراجعه به جدول مورگان (1980) حجم 490 نفر برای نمونه انتخاب شد. در این مطالعه تعداد 513 نفر از دانش آموزان شهرتهران نمونه این مطالعه را تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی از سوالات آزمون ریاضیات مطالعه تیمز 2007 استفاده شد و برای اندازه گیری وضعیت اقتصادی – اجتماعی دانش آموز، فرایند آموزش، دلبستگی به مدرسه، خودپنداره ریاضی از پرسشنامه های زمینه یابی تیمز2007 استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد که بین متغیر وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده و عملکرد تحصیلی ریاضی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج تجزیه و تحلیل فرض اصلی دوم پژوهش نیز نشان داد که رابطه بین متغیر دلبستگی به مدرسه و عملکرد تحصیلی ریاضی مطالعه تیمز معنی دار است. نتایج تجزیه و تحلیل فرض سوم پژوهشی نشان می دهد که بین متغیر فرایند آموزش و عملکرد تحصیلی ریاضی مطالعه تیمز 2007 رابطه منفی معنی داری وجود دارد. نتایج تجزیه و تحلیل فرض چهارم پژوهشی نیز نشان می دهد که رابطه بین خودپنداره ریاضی و عملکردتحصیلی ریاضی مطالعه تیمز رابطه مثبت معنی داری وجود دارد.

این پژوهش با دو هدف اصلی؛ 1- شناسایی موانعی که در گسترش فرهنگ استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره موثر می باشند. و 2- شناسایی راهکارهایی برای توسعه فرهنگ استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره در بین دانش آموزان پایه ی اول دبیرستان های دخترانه ی منطقه 7 آموزش و پرورش شهر تهران انجام گرفت. این تحقیق از نوع تحقیقات زمینه یابی است. روش این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. گروه نمونه این تحقیق شامل مدیران و معاونان پرورشی 32 نفر، مشاوران 24 نفر و 297 نفر دانش آموزان را تشکیل می دهد.که بصورت تصادفی انتخاب می شوند. ابزار پژوهش، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 34 گویه ای استفاده شده است. این پرسشنامه در مقیاس 5 درجه ای لیکرت که رایج ترین مقیاس در تحقیقات اجتماعی است، بوده است. روایی پرسشنامه با نظر اساتید راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردید به طوریکه پایایی کلی پرسشنامه 908/0 بدست آمد. داده های جمع آوری شده به کمک آمار توصیفی همچون جدول فراوانی، نمودار، درصد، شاخص های مرکزی( میانگین) و روش های آمار استنباطی همچون آزمون فریدمن،آزمون کالموگروف اسمیرنوف یک نمونه ای ،آزمون لوین، روش تحلیل واریانس یک راهه با تصحیح ولچ و آزمون تعقیبی گیمز هوئل با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان داد که در رتبه بندی شاخص های سه گانه(عوامل فرهنگی-اجتماعی، ساختاری و شخصی) هر سه گروه مورد بررسی توافق نظر داشته و مهمترین موانع از دید آنها به ترتیب اولویت عبارت است از:1- شخصی2- ساختاری 3- فرهنگی اجتماعی. همچنین؛ با توجه به یافته های این پژوهش، مهمترین راهکارها برای توسعه فرهنگ استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره را می توان چنین بیان نموداز لحاظ فرهنگی-اجتماعی می بایست: 1- تبلیغات گسترده ای در جامعه از طریق رسانه های عمومی به ویژه رادیو و تلویزیون صورت گیرد.2- در مدرسه، اولیای مدرسه می بایستی از طریق جلسات فردی و گروهی با دانش آموزان و همچنین پوستر، بروشور، تراکت و...اطلاعات لازم در زمینه ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره را به دانش آموزان بدهند.3- افزایش سطح مطالعه کتب تربیتی و آموزشی در بین دانش آموزان و خانواده های آنها.4- گنجاندن مطالبی در کتابهای درسی و در زمینه مشاوره و اهمیت آن.ازلحاظ ساختاری می بایست: 1- حمایت های مسئولان آموزش و پرورش از مشاورین و برنامه های آنها افزایش یابد.2- در دیدگاه و رفتار مدیریتی مدیران آموزش و پرورش و مدیران مدارس نسبت به مشاوره تغییر و تحول صورت بگیرد.3- همکاری و هماهنگی مناسب و سازنده در مدرسه بین مشاور با مدیر و سایر کارکنان مدرسه صورت بگیرد.4- با افزایش انگیزه های مشاورین، علاقمندی به کار و شوق خدمت به انسانها در آنها افزایش یابد.5- بکارگیری مشاورانی که به لحاظ تخصصی و حرفه ای دوره های لازم را گذرانده باشند و تجربه های لازم را دارا باشند.وازلحاظ شخصی می بایستی:1- احساس آرامش و خشنودی در دانش آموزان از طرح مسائل و مشکلات خود با مشاور ایجاد شود.2- با کاهش تراکم کار مشاوران در مدرسه، خستگی و بی حوصلگی برای انجام راهنمایی و مشاوره به دانش آموزان در آنها ایجاد نشود.3- تعداد مشاوران در مدرسه متناسب با نسبت دانش آموزان باشد.4- اعتماد و اطمینان بین مشاور و دانش آموز افزایش یابد تا دانش آموز بتواند مسائل و مشکلات خصوصی و خانوادگی خود را به راحتی مطرح نماید.5- مشاور فردی کاملاً رازدار باشد و بتواند راز دانش آموز را به هنگام صحبت با مدیر، معلم و خانواده حفظ نماید. واژه های کلیدی: راهکار،توسعه فرهنگ،مشاور،خدمات راهنمایی و مشاوره،

با توجه به اینکه امروزه تغییر و تحولات جهانی با سرعت چشمگیری اتفاق می افتد، شناخت آینده برای بهره مندی از فرصت ها و امکانات و دستیابی به رفاهی همه جانبه برای تمامی موجودات زمین ضروری می نماید. در آینده پژوهی با توجه به امکانات و شرایط کنونی آینده های ممکن را ترسیم می کنند و از میان آنها آینده های مرجح را انتخاب و تلاش می شود تا به مطلوبترین آینده برسند. برای این منظور بدون شک بشر باید از شرایطی که در حال حاضر در آن قرار دارد آگاهی و شناخت کافی داشته باشد؛ همچنین باید روی آینده مطلوب اجماع وجود داشته باشد. آینده پژوهی علم بین رشته ای نسبتاً نوپدیدی است که بعد از جنگ جهانی دوم ابتدا در امریکا و اروپا و سپس در سایر کشورها بوجود آمد. طبق گفته کلمنت چانگ رئیس دانشگاه تامکونگ تایلند، آغاز و توسعه مطالعات آینده پژوهی عمدتاً از دو منبع سرچشمه گرفته است:« مسئولیت و آگاهی روشنفکران، بازتاب تغییرات اجتماعی در امریکا و اروپا» (ایوبی زاده،1389). حوزه های مطالعاتی آینده پژوهی پیش بینی، آینده نگاری و برنامه ریزی می باشد. پیش بینی که طبق تعریف گوده (1994) عبارت از ارزشیابی یک روند با درجه ای از اطمینان در طول یک دوره خاص می باشد، عموماً آینده را ادامه منطقی گذشته می داند و در پیش بینی آینده های ممکن شناسایی می شوند. در شرایط امروز که فناوریهای نوظهور باعث تغییر و تحولات چشمگیر روزافزون صنایع، شیوه های تولید، بهره وری و ... می شوند، آینده نمی تواند روند خطی گذشته باشد. از سوی دیگر آینده پژوهان براین باورند که آینده توسط کنش امروز افراد شکل می گیرد(ایوبی زاده،1389). هر سازمانی برای نیل به اهداف خویش به منابع مادی، مالی و انسانی نیاز دارد. در گذشته اکثر مدیران توجه کمتری به منابع انسانی داشتند و با وجود اینکه برنامه ریزی منابع انسانی از آغاز شکل گیری سازمانهای مدرن به عنوان یکی از وظایف مدیران مطرح بوده است، ولی در پیش بینی نیازهای منابع انسانی عمدتاً گرایش به واکنش پذیری داشتند تا اثرگذاری. اما امروزه با آمدن مفهوم برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی به جای برنامه ریزی نیروی انسانی برای پیش نگری و آینده پژوهی در مورد منابع انسانی موردنیاز سازمان بینش وسیع تری به کار گرفته شده و انتظار می رود فراسوی بینش فرایندی با انجام مطالعات آینده پژوهانه به پیش بینی نیازهای منابع انسانی در جهت توسعه و بهسازی، توجه ویژه شده و برنامه ای مناسب در این راستا طراحی و اجرا گردد.

هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر بهره وری معلمان از دیدگاه مدیران آموزش و پرورش کلیه مقاطع تحصیلی،دولتی و غیر دولتی منطقه یازده تهران می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی محسوب می شود . در این پژوهش ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی 50 سوالی محقق ساخته بوده که طی آن تاثیر هفت عامل فرهنگی،آموزشی،فردی،مدیریتی،فیزیکی و محیطی،اقتصادی-رفاهی و عامل به روز رسانی اطلاعاتی بر بهره وری معلمان از دیدگاه مدیران مورد بررسی قرار گرفته اند . تعیین مقدار اعتبار پرشسنامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ،78% برآورد شده و در اختیار مدیران مدارس قرار گرفته است. جامعه آماری کلیه ی مدیران سه مقطع(اعم از زن و مرد) را تشکیل می دهند و روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه بندی شده است. برای آزمون سوالات پژوهش از آزمون تی استیودنت و برای اولویت بندی عوامل مطرح شده در پژوهش از آزمون فریدمن استفاده گردیده است. در این پژوهش یک سوال اصلی و هفت سوال فرعی مطرح شده است که نتایج ذیل را در بر داشته است : از دیدگاه مدیران(پاسخگویان)به ترتیب عوامل فردی،فرهنگی،آموزشی و مدیریتی بیشترین تاثیر را بر بهره وری معلمان دارند. همچنین مدیران عوامل به روز رسانی اطلاعاتی معلمین، شرایط فیزیکی - محیطی کار و عوامل اقتصادی- رفاهی را به طور متوسط بر بهره وری معلمان تاثیر گذار دانسته اند. کلید واژه ها : آموزش و پرورش ، بهره وری ، عوامل موثر بر بهره وری نیروی انسانی ، معلمان

پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارایی دبیران فارغ التحصیل دوره های تربیت معلم در مقایسه با سایر دبیران دوره راهنمایی منطقه 17 شهر تهران در سال تحصیلی 91-1390 انجام گرفته. روش تحقیق ازنوع توصیفی – پیمایشی می باشد و کارایی دبیران در چهار حوزه مهارت در تدریس، مدیریت کلاس، ایجاد یادگیری در دانش آموزان و ارزشیابی از آنها در سوالات پژوهش بررسی شده است. جامعه مورد مطالعه 411 معلم زن و مرد مقطع راهنمایی منطقه 17 شهرتهران می باشد که از میان آنها 200 معلم با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده شامل فرم ارزیابی عملکر معلمان است که در آموزش و پرورش مورد استفاده می باشد. نتایج حاصل از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمونهای t گروههای مستقل وتحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاکی از بالاتر بودن کارایی معلمان فارغ التحصیل تربیت معلم با سایر معلمان است، ضمن اینکه معلمان فارغ التحصیل تربیت معلم در مولفه های جزئی ترمورد بررسی اعم از مهارت در تدریس، ایجاد یادگیری در دانش آموزان و ارزشیابی از آنها در شرایط بهتری از سایر معلمان قرار دارند. در مولفه مدیریت کلاس تفاوت معناداری میان دوگروه معلمان وجود ندارد و همچنین در گروه معلمان فارغ التحصیل تربیت معلم، تفاوتی میان معلمان زن ومرد گزارش نشده، در حالیکه بررسی تفاوت این گروه معلمان بر حسب رشته تحصیلی نشان داده معلمان فارغ التحصیل دوره های تربیت معلم در گروه علوم ریاضی به طور معناداری عملکرد ضعیف تری نسبت به معلمان گروههای تحصیلی علوم تجربی و علوم انسانی دارند. واژه های کلیدی: کارایی معلم، مهارت در تدریس، مدیریت کلاس، ایجاد یادگیری در دانش آموزان، ارزشیابی از دانش آموز و تربیت معلم.

تحقیق حاضر با هدف"بررسی کارآمدی مدل efqm در ارزیابی مدارس غیردولتی دوره ی راهنمایی و متوسطه از دیدگاه مدیران و دبیران آن ها" انجام شده است. این مطالعه با توجه به موضوع پژوهش از لحاظ روش؛ پیمایشی، بر حسب هدف؛ کاربردی و از نظر زمان؛ مطالعه ی مقطعی و تکنیک مورد استفاده برای مطالعه ی مقطعی، پرسشنامه است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مدیران و دبیران مدارس غیردولتی دوره ی متوسطه و راهنمایی شهرستان ورامین است. حجم جامعه 304 نفر است که 28 نفر را مدیران و 276 نفر را دبیران تشکیل می دهند. در پژوهش حاضر محقق در انتخاب مدیران از روش سرشماری کامل و در انتخاب دبیران، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای سود جسته است؛ بنابراین، تعداد مدیران ، 28 نفر و تعداد دبیران با استناد به جدول کرجسی و مورگان برابر با 162 نفرتعیین شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی نظیر آزمون t تک گروهه، t دوگروهه ی مستقل و تحلیل واریانس همبسته استفاده شده است. مهم ترین یافته ی این پژوهش این است که efqm همان طور که در سازمان های صنعتی کارآمد بوده و در دانشگاه های اروپا و آسیا با موفقیت به اجرا درآمده در مدارس نیز می تواند برای ارزیابی عملکرد استفاده شود. مدارس غیردولتی به دلیل اهمیت جلب رضایت مشتری در کلیه ی فرآیندهای سازمانی، ناگزیرند به مزیت رقابتی دست یابند و آن را در زمینه های مختلف حفظ کنند و همین موضوع موجب می شود تا آن ها درک مناسب تری از ویژگی های منابع خود داشته و اقبال گسترده تری از مدارس دولتی برای اتخاذ رویکردهای نوین نشان دهند. کلیدواژه ها: دبیران- مدارس غیردولتی دوره ی راهنمایی و متوسطه- مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت- مدیران

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر ارتقاء بهره وری نیروهای پرستار در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گیلان شهر رشت به روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته است .تعداد285 نفر از پرستاران(پرستار کارشناس،اتاق عمل ،بیهوشی ،ماما، که در کل زیر مجموعه پرستاری میباشد ) انتخاب و به سوالات پرسشنامه محقق ساخته ای که پایایی آن از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ مورد تایید قرار گرفته بود پاسخ دادند .داده های حاصل به دو شیوه توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند . عمده ترین یافته های پژوهش عبارتند از : t تک متغیره محاسبه شده در سطح 05/0= ? مبین معناداری تاثیر عوامل فردی است که نشان داد توانایی و مهارت ،رضایت شغلی وشایستگی به ترتیب جزء عوامل تاثیر گذارند . t تک متغیره محاسبه شده در سطح 05/0= ? مبین معناداری تاثیرعوامل شغلی است که ضمن معنا داری نشان داد آزادی و استقلال عمل ،کار با معنا و چالش انگیز و وضوح نقش به ترتیب جز ءعوامل تاثیر گذارند . t تک متغیره محاسبه شده در سطح 05/0= ? مبین معناداری تاثیر عوامل سازمانی است که نشان داد انگیزش ،ارتباطات سازمانی،آموزش ،مشارکت ،و بازخورد عملکرد به ترتیب جزء عوامل تاثیر گذارند . آزمون فرید من ضمن معنا دار نشان دادن اظهارات پاسخگویان ،الویت بندی عوامل موثر بر ارتقاء بهره وری نیروهای پرستار را به ترتیب شامل عوامل سازمانی ،عوامل فردی ،و عوامل شغلی نشان داد. واژگان کلیدی: عوامل فردی،عوامل سازمانی،عوامل شغلی ،بیمارستان،پرستار،بهره وری.

هدف اصلی در این پژوهش ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت کارکنان شرکت گاز استان تهران بوده است . روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش براساس مدل ارزشیابی کرک پاتریک در سه سطح واکنش، رفتار و نتایج انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان شاغل در شرکت گاز استان تهران است که از شش ماهه دوم سال 90 تا شش ماهه اول سال 91 در دوره های آموزشی ضمن خدمت شرکت کرده اند، می باشد؛ که شامل 237 نفر می باشد. نمونه با جامعه برابر می باشد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته است که جهت بررسی فرصیه های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. پرسشنامه شامل 40 سئوال متناسب با مولفه ها ومتغیرهای اصلی پژوهش تنظیم شد که روایی آن با بهره گیری از نظرات اساتید راهنما ومشاور و متخصصان امور آموزشی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در محیط نرم افزار spss برابر با 94% به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها، روشهای آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و آمار استنباطی آزمون آماری t تک گروهی و t دو گروه مستقل، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی و فریدمن وخی دو مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه کارکنان شرکت گاز استان تهران شخصیت علمی واخلاقی استاد و محتوای آموزشی وسازماندهی آموزشی بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت موثر است و همچنین دوره های آموزشی ضمن خدمت بر دانش فنی و مسئولیت پذیری و روابط کارکنان و سرعت انجام کار و سوانح کاری کارکنان موثر است. در مجموع یافته ها نشان داد که دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت گاز استان تهران اثربخش بوده و در حدبالاتر از متوسط می باشد.

امروزه مدیریت دانش به عنوان یک موضوع استراتژیک در سازمانها مطرح می باشد. مدیریت دانش پدیده ای است که تغییرات بسیاری را در نقش افراد در محیطهای کسب و کار ایجاد نموده است. این پدیده ها شامل ضرورت فرهنگ اشتراک دانش، ضرورت استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطات علمی، نقش فناوری اطلاعات در تحول ساختارها و ایجاد مهارت های جدید در افراد مانند استاندارد گرایی، پژوهش نگری، تفکر شبکه ای و نگرش نظام مند است. مدیریت دانش یک نظام است و رویه هایی را برای مولفه های سازمان برقرار می سازد از قبیل شناسایی دانش و اینکه دانش در کجای سازمان با توجه به اهداف سازمان ایجاد شده و وجود دارد، ممیزی دانش و رفع نواقص احتمالی در آن، بکارگیری و اجرای دانش و اثربخشی عملی آن، اشتراک دانش با استفاده از فناوری های مناسب برای به اشتراک گذاری دانش، توسعه دانش در میان کارکنان جهت افزایش تواتنمندیهای آنان و سپس ذخیره دانش به منظور نگهداری، دسترس پذیری و به هنگام سازی و ارزیابی دانش است. با درک اهمیت این مسئله در این پایان نامه تلاش شده وضعیت مدیریت دانش در شرکت آلومینیوم ایران (ایرالکو) که شرکتی دانش محور می باشد بررسی گردد، بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 226 نفر از کارکنان این شرکت (شامل کارشناسان و مدیران) که در دفتر مرکزی آن در اراک مستقر هستند بعنوان افراد مشارکت کننده انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده زمینه یابی از نوع پیمایشی می باشد. در این پژوهش مولفه های مدیریت دانش (نیاز به دانش، توسعه و بهبود دانش، انتشار دانش، کاربرد دانش، حفظ و ذخیره دانش، تشخیص دانش، ارتباط با عملکرد اقتصادی، مهارت در تغییر، سنجش فرهنگ سازمانی، سنجش فناوری اطلاعات در بکارگیری دانش) در ایرالکو از دیدگاه کارشناسان و مدیران آن در وضعیت موجود مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات لازم با استفاده از یک پرسشنامه 30 سوالی و در نمونه ی آماری متشکل از 226 نفر که از جامعه آماری کارکنان شرکت ایرالکو در سال 1392-1391 و شامل 545 نفر بوده اند به دست آمده است.

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر زاهدان از دیدگاه معلمان آنها با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق را کلیه معلمان پایه اول ابتدایی شهر زاهدان تشکیل می دهد که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات تعداد این اعضاء 230 نفر می باشد. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه، نمونه مورد نظر انتخاب گردید. حجم نمونه 144 نفر به دست آمد. از پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس دانش آموزان استفاده شد. پایایی پرسشنامه نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس دانش آموزان شهر زاهدان بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 0/98 برآورد گردید. جهت بررسی دیدگاه معلمان پایه اول ابتدایی شهر زاهدان در مورد نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس دانش آموزان پرسشنامه ها توزیع و اطلاعات لازم جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی(t تک متغیره ، t مستقل و تحلیل واریانس چندراهه) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس و ابعاد استرس روحی، جسمی و احساسی، بیشتر از سطح متوسط بوده که به لحاظ آماری معنادار بوده است. اما نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس رفتاری، پایین تر از سطح متوسط بوده که به لحاظ آماری معنادار بوده است. نتایج آزمون t با دو گروه مستقل نشان داد که بین نمرات مربوط به نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر زاهدان بر حسب جنس تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین نمرات مربوط به نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش استرس دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر زاهدان بر حسب تحصیلات تفاوت وجود ندارد اما بر حسب سن و سابقه خدمت تفاوت معنی داری وجود دارد

این تحقیق با موضوع " تعیین نیازهای آموزشی مدیران خانه های فرهنگ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سال 1390 " می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 50 نفر از مدیران خانه های فرهنگ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، روش توصیفی پیمایشی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه مهارت های عمومی(آلفای کرونباخ 98/0) و مهارت های تخصصی(آلفای کرونباخ 99/0) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از روش های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ... ) و آمار استنباطی(t تک نمونه ای به منظور بررسی نیازهای آموزشی مدیران خانه های فرهنگ مختلف و آزمون فریدمن به منظور بررسی اولویت بندی نیازهای آموزشی مدیران) استفاده گردید و نتایج ذیل در پاسخ به سوالات تحقیق بدست آمده است. 1. میانگین مولفههای مهارتهای عمومی موجود: برنامه ریزی 02/47 ، سازماندهی 3/36 ، هماهنگی 56/23 و... میانگین مولفههای مهارتهای تخصصی موجود: سازمانی 84/47 ، تشخیـص 67/22 و... 2. میانگین مولفههای مهارتهای عمومی مطلوب: برنامه ریزی 63/58، سازماندهی 56/43، هماهنگی 30/29 و... میانگین مولفههای مهارتهای تخصصی مطلوب: سازمانی 70/58 ، تشخیـص 35/29 و... 3. نیازهای آموزشی بر اساس پستهای سازمانی مدیران نشان میدهد تفاوت اساسی و چندانی بین نیازهای آموزشی مدیران مناطق مختلف خانه های فرهنگ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مشاهده نگردید. به عبارت دیگر مدیران بخشهای مختلف سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران متفق القول بودند که در زمینه ارتقای مهارت های عمومی و تخصصی آموزش داده شوند. 4. مهمترین نیازهای آموزشی بین فردی، گروهی و تشخیص اولویت اول تا سوم آموزش برای مدیران خانه های فرهنگ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تلقی گردید.

هدف اصلی دراین پژوهش بررسی وضعیت یادگیری سازمانی در شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران وارائه راهکارهای بهینه می باشد . در این پژوهش 5سئوال فرعی و یک سئوال جانبی مطرح گردیده است . روش پژوهش از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است . جامعه مورد مطالعه شامل کارکنان سمتهای کارشناس ,کارشناس ارشد , مهندس , مهندس ارشد , رئیس , متصدی , سرپرست و مدیر شاغل در شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران است .که شامل 408نفر می باشد . نمونه براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از طریق جدول مورگان به تعداد 255نفر محاسبه گردیده است . ابزار اندازه گیری جهت بررسی سئوالات تحقیق , پرسشنامه محقق ساخته ای است که 9عامل را برای بررسی وضعیت یادگیری سازمانی , مورد سنجش قرارداده وشامل 39 سئوال متناسب با مولفه ها و متغییرهای اصلی پژوهش تنظیم شده . در این تحقیق , روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظرات اساتید راهنما و مشاور و پایایی پرسشنامه بااستفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ که برابر با 96/. به دست آمده , مورد تایید قرار گرفته است . برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزارهای spssو لیزرل , روشهای آمار توصیفی شامل ف راوانی ,درصد , میانگین , انحراف استانداردو آمار استنباطی آزمون آماری تک گروهی و tدوگروه مستقل , آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی و فریدمن و خی دو, تحلیل مسیر و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد استفاده قرار گرفت . سئوالات پژوهش شامل : 1- وضعیت موجود یادگیری سازمانی در شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران چگونه است؟ 2- وضعیت مطلوب یادگیری سازمانی در شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران چگونه است؟ 3- تفاوتها و شباهتهای وضع موجود و مطلوب یادگیری سازمانی در شرکت مهندسی وتوسعه گاز ایران کدامند؟ 4- اولویت بندی عوامل موثر بر یادگیری سازمانی چگونه می باشد؟ 5- راهکارهای مناسب یادگیری سازمانی در شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران چیست ؟ نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه کارکنان شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران , وضعیت موجود یادگیری سازمانی در آن شرکت , پایینتر از وضعیت مطلوب آن میباشد و اختلاف معنی داری بین این دو وضعیت وجود دارد.

پژوهش حاضر به بررسی و شناسایی عوامل تاثیر گذار بر شایستگی مدیران مجتمع های آموزشی آزاد شهر تهران از دیدگاه مدیران این مجتمعها می پردازد. برای انتخاب نمونه معرف و همچنین افزایش دقت اندازه گیری از روش نمونه گیری تصادفی بر اساس فرمول حجم تعداد نمونه، تعداد 300 نفر حجم نمونه پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. ابزار سنجش پژوهش حاضر را یک پرسشنامه 137 سئوالی محقق ساخته، تشکیل می دهد. این پرسشنامه با بررسی تئوری موضوع و با بهره گیری از یافته های تحقیقات پیشین و نظر متخصصین فنی و حرفه ای و اساتید محترم راهنما و مشاور تدوین و ویرایش گردید. به وسیله پرسشنامه مذکور شایستگی مدیران آموزشگاههای آزاد مورد بررسی و در نهایت با بهره گیری از آزمون تحلیل عامل اکتشافی از نوع تجزیه مولفه های اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آنست که عوامل موثر بر شایستگی های مدیران مجتمع های آموزشی آزاد شهر تهران به شرح زیر است: عامل اول: درک تفاوت های فردی (%46/12) مشتمل بر 9 شاخص است. عامل دوم: مدیریت مالی (%07/8) مشتمل بر 8 شاخص است. عامل سوم: مدیریت تغییر (%70/7) مشتمل بر 8 شاخص است. عامل چهارم: تیم سازی (%96/6) مشتمل بر 6 شاخص است. عامل پنجم: مدیریت بحران (%40/6) مشتمل بر 5 شاخص است. عامل ششم: مدیریت منابع انسانی (%03/6) مشتمل بر 4 شاخص است. عامل هفتم: مهارت فنی (90/4) مشتمل بر 4 شاخص است. عامل هشتم: توجه به منافع سازمانی (%86/4) مشتمل بر 3 شاخص است. واژگان کلیدی: شایستگی، فنی و حرفه ای، مدیران،مجتمع های آموزشی، مدیریت بحران، مدیریت منابع انسانی، مدیریت مالی

هدف اصلی انجام این تحقیق بررسی تاثیر آموزش مدیران در ارتقا سطح مسئولیت اجتماعی در شرکت سایپا دیزل است. که به روش پژوهش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت سایپا دیزل است که تعداد آنها 998 نفر در سال 1392 می باشد که با توجه به فرمول کوکران 280 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده است. روش نمونه گیری تحقیق نیز به صورت تصادفی ساده است. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که دارای 27 سوال بود. روایی آن توسط اساتید راهنما و مشاور و چند تا کارشناسان امر و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ برای 25 نفر پیش آزمون 91/0 تایید شده است. داده های جمع آوری شده از راه آزمون های آماری (t وابسته) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش مدیران در ارتقا سطح مسئولیت اجتماعی ، آگاهی مدیران نسبت به ترویج مسئولیت اجتماعی و رشد مسئولیت اجتماعی در سطح سازمان تاثیر گذار بوده و تنها تاثیر آموزش بر توجیه مدیران نسبت به بهبود مسئولیت اجتماعی مورد تایید قرار نگرفت.

پژوهش حاضر با هدف نیازسنجی آموزشی شغل و شاغل بر مبنای الگوی o*net کارکنان بخش آموزش دانشگاه شهیدبهشتی در سال 1393 انجام گرفته است. روش بررسی این تحقیق مطالعه ای توصیفی - پیمایشی بوده، جامعه آماری شامل کارشناسان آموزش کل و کارشناسان خدمات آموزشی 25 دانشکده و پژوهشکده های دانشگاه (77 نفر) انجام شده است. و ابزار جمع آوری داده ها به وسیله 5 پرسشنامه متناسب با 5 شغل و با 43 تا 63 گویه در بخش آموزش که با روایی محتوا و پایایی ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده، به بررسی سطوح دانش، مهارت و نگرش نیازهای شغلی کارکنان پرداخته است صورت پذیرفته است. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss، به صورت فراوانی، میانگین و آزمون های t – test تک گروهی فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که نیازهای آموزشی کارشنان اداره ثبت نام درزمینه های دانشی، نگرشی و مهارتی تا حدودی نیاز به آموزش وجود دارد، کارشناسان اداره آمار و مشمولین درزمینه نیازهای مهارتی و نگرشی تا حدودی نیاز به آموزش دارند ولی موله نیازهای دانشی در حد پایین ارزیابی گردید. نیازهای آموزشی کارشناسان اداره فارغ التحصیلان، کارشناسان خدمات آموزشی – آموزش کل و کارشناسان خدمات آموزشی دانشکده ها با توجه به میانگین تجربی بزرگتر از میانگین نظری در حد پایین ارزیابی گردید. در خصوص نیازهای دانشی یافته های پژوهش بیان کننده این مطلب است که کارشناسان اداره ثبت نام و اداره آمار و مشمولین با توجه به معنادار نبودن میانگین نمونه با میانگین جامعه تا حدودی نیاز به آموزش احساس می شود، و این نیازها در بین کارشناسان اداره فارغ التحصیلان، آموزش کل و کارشناسان خدمات آموزشی دانشکده در حد پایین ارزیابی شد. میزان نیاز مهارتی در بین کارشناسان اداره ثبت نام، آمار و مشمولین، فارغ التحصیلان و آموزش کل تا حدودی احساس می شود و این نیاز در بین کارشناسان خدمات آموزشی دانشکده در حد پایین بررسی گردید. در زمینه نیازهای نگرشی در بین کارشناسان اداره ثبت نام، آمار و مشمولین و آموزش کل نیاز به آموزش تا حدودی احساس می شود و در بین کارشناسان اداره فارغ التحصیلان و کارشناسان خدمات آموزشی دانشکده درحد پایین ارزیابی گردید. اولویت بندی نیازهای آموزشی براساس نتایج آزمون به دست آمده در بین کارشناسان اداره ثبت نام، آمار و مشمولین و فارغ التحصیلان یکسان بوده و این نیازها در اولویت های متفاوت قرار ندارند ولی این نیازها در بین کارشناسان خدمات آموزشی – آموزش کل و دانشکده متفاوت بوده و به ترتیب نیازهای دانشی، نگرشی و مهارتی اولویت بندی گردید. کلیدواژه: نیازسنجی آموزشی، نیازهای آموزشی، شاغل والگوی اونت

پژوهش حاضر، به منظور مقایسه عملکرد مدیران مدارس دوره ابتدایی بر اساس نظریه اصول سازمان یادگیرنده انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان دوره دوره آموزش و پرورش منطقه 5 تهران بود که از میان آنها تعداد 280 نفر(250 معلم و 30 مدیر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای-نسبتی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ی 30 گویه ای با مقیاس پنج گزینه لیکرت بودکه ضریب پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون tتک گروهی و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد2/53 درصد از عملکرد مدیران با اصل آرمان مشترک؛ 4/60 درصد با اصل الگوهای ذهنی؛ 8/48 درصد با اصل قابلیت های فردی؛ 8/56 درصد با اصل یادگیری جمعی و6/47 درصد با اصل نگرش سیستمی سازمان های یادگیرنده منطبق است. به طور کلی، نتایج حکایت از این داشت که عملکرد مدیران مدارس ابتدایی در آموزش و پرورش منطقه 5 تهران در حد متوسطی با اصول سازمان یادگیرنده مطابقت دارد. به استناد همین نتایج، بین عملکرد مدیران با سطح تحصیلات مختلف، در مقایسه با اصول سازمان یادگیرنده تفاوت معناداری مشاهده نشد. واژه های کلید ی: سازمان یادگیرنده، اصول سازمان یادگیرنده، دوره ابتدایی، مدیران، عملکرد

پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی عوامل موثر بر چابک سازی سازمان آموزش و پرورش استان کردستان در سال 1392 صورت گرفته است. با توجه به اینکه این پژوهش مطالعه‏ای توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 76 نفر شامل مدیران و معاونین سازمان آموزش و پرورش استان کردستان و بر اساس جدول مورگان حجم نمونه برابر 64 تعیین گردیده و پس از شناسایی عوامل مولفه‏های اصلی، پرسشنامه تحقیق بر آن اساس تهیه و توزیع و جمع‏آوری شد. پس از ورود داده ها در نرم افزار و تست نرمال بودن آنها، تأثیر مولفه‏های شناسایی شده بر چابک و اولویت‏بندی عوامل از آزمون‏های پارامتریکt-test، تحلیل واریانس، همبستگی و خی دو برای آزمون فرضیه‏های تحقیق استفاده گردید.

چکیده ندارد.