نام پژوهشگر: علیرضا عبدالمحمدی

تاثیر استفاده از سطوح مختلف ویتامین e و سلنیوم آلی بر عملکرد تولیدی، سیستم ایمنی، صفات خونی و پایداری اکسیداتیو ماهیچه اسکلتی جوجه های گوشتی در شرایط تنش گرمایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1390
  محمود حبیبیان شلمزاری   شهاب قاضی هرسینی

این مطالعه جهت بررسی اثرات سطوح مختلف ویتامین e و سلنیوم بر عملکرد تولیدی و ایمنی، فراسنجه های خونی و پایداری اکسیداتیو ماهیچه اسکلتی جوجه های گوشتی در شرایط تنش گرمایی انجام گرفت. جوجه ها که در شرایط عادی (9/23 درجه سانتی گراد) یا تنش گرمایی (9/23 تا 37 درجه سانتی گراد) قرار داشتند، از یک تا 49 روزگی جیره های پایه ذرت-سویا حاوی سه سطح ویتامین e (0، 125 و 250 میلی گرم بر کیلوگرم) و سه سطح سلنیوم (0، 5/0 و 0/1 میلی گرم بر کیلوگرم) یا ترکیبی از آنها را دریافت کردند. پاسخ ایمنی هومورال با تزریق وریدی محلول 7 درصد گلبول قرمز گوسفندی (srbc) و تعیین تیتر آنتی بادی در پاسخ های اولیه و ثانویه اندازه گیری گردید. نسبت هتروفیل به لنفوسیت نیز به عنوان یک شاخص تنش تعیین شد. به علاوه در پایان دوره آزمایش خونگیری جهت تعیین غلظت آهن، روی، مس و فراسنجه های خونی از قبیل گلوکز، آلبومین، اسید اوریک، کلسترول، تری گلیسرید، hdl-کلسترول و ldl-کلسترول انجام شد. همچنین بخش سطحی ماهیچه سینه جوجه های 49 روزه برای اندازه گیری غلظت مالون آلدهید و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز مورد استفاده قرار گرفت. تنش گرمایی موجب کاهش مصرف خوراک، وزن بدن و افزایش ضریب تبدیل غذایی شد (01/0p>). مصرف خوراک و وزن بدن تحت تاثیر ویتامین e و سلنیوم جیره قرار نگرفت (05/0p>)، اما ضریب تبدیل غذایی در گروه دریافت کننده سطح 125 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین e بهبود یافت (05/0p<). قرار گرفتن جوجه ها در شرایط تنش گرمایی موجب کاهش پاسخ ایمنی در مقایسه با گروه شاهد گردید، اما کاهش در پاسخ ثانویه ایمنی از نظر آماری معنی دار نبود (05/0p>). این در حالی است که استفاده از مکمل های ویتامین e و سلنیوم موجب بهبود پاسخ ایمنی در هر دو گروه نگهداری شده در شرایط عادی پرورش و تنش گرمایی شد (01/0p<). همچنین قرار گرفتن در شرایط تنش گرمایی موجب افزایش نسبت هتروفیل به لنفوسیت گردید (01/0p<)، در حالی که استفاده از 125 میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین e موجب کاهش این نسبت در جوجه های نگهداری شده در شرایط تنش گرمایی شد (01/0p<). سطوح مختلف ویتامین e موجب افزایش غلظت آهن و روی و کاهش غلظت مس در سرم شد (01/0p<)، در حالی که تنش گرمایی موجب کاهش غلطت آهن و روی و افزایش غلظت مس گردید (01/0p<). همچنین نتایج این بررسی نشان داد که استفاده از سطوح مختلف ویتامین e و سلنیوم موجب کاهش غلظت گلوکز، اسید اوریک، تری گلیسرید، کلسترول، ldl-کلسترول و افزایش غلظت hdl-کلسترول در جوجه های نگهداری شده در شرایط تنش گرمایی گردید (01/0p<). قرار گرفتن در شرایط تنش گرمایی بر فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز در ماهیچه سینه بی تاثیر بود (05/0p>)، اما موجب افزایش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و غلظت مالون آلدهید شد (01/0p<). در حالی که استفاده از سطوح مختلف ویتامین e و سلنیوم موجب کاهش غلظت مالون آلدهید در ماهیچه سینه گردید (01/0p<). این نتایج نشان داد که قرار گرفتن در شرایط تنش گرمایی موجب کاهش عملکرد رشد و پاسخ ایمنی و نیز برهم خوردن الگوی فراسنجه های خونی و تضعیف پایداری اکسیداتیو جوجه های گوشتی می شود، اما استفاده از مکمل های ویتامین e و سلنیوم به ویژه در شرایط تنش گرمایی می تواند موجب بهبود این شرایط گردد.

بررسی برخی صفات عملکردی و فاکتورهای ایمنی در جوجه‏های گوشتی تغذیه شده با سطوح مختلف مکمل ال- ترئونین به همراه سطوح پایین پروتئین جیره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  ایاز نادری چوپلو   شهاب قاضی هرسینی

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف ال ترئونین در جیره های کم پروتئین، بر عملکرد، سیستم ایمنی و متابولیت های خونی جوجه های گوشتی 42-1 روزه طراحی و انجام گردید. این مطالعه به روش فاکتویل 3×3 با طرح پایه کاملا" تصادفی و با استفاده از 360 قطعه جوجه خروس گوشتی یکروزه سویه راس 308 انجام شد . جوجه ها در 9 تیمار با 4 تکرار و هر تکرار شامل 10 قطعه جوجه گوشتی با روش قفس پرورش داده شدند. مکمل ال ترئونین در سطوح 100، 110و 120 درصد نیاز بر اساس کاتالوگ نژادی و پروتئین مورد نیاز بر اساس nrc در سه سطح 90، 95 و 100درصد در جیره ها اعمال شد. نتایج آزمایش نشان داد که با افزودن 110 و 120 درصد مکمل ال ترئونین به جیره عملکرد افزایش(05/0>p ) ، مصرف خوراک کاهش (05/0>p ) و ضریب تبدیل بهبود یافت و با کاهش پروتئین تا سطح 95 درصد سبب کاهش وزن بدن و خوراک مصرفی شد ، همچنین چربی محوطه بطنی نیز با اضافه کردن ال ترئونین به جیره کاهش یافت (05/0>p ). وزن اندامهای لنفاوی و میزان گوشت ماهیچه سینه تحت تاثیر مکمل ال ترئونین و کمبود پروتئین قرار نگرفت. تزریق srbc به جوجه ها در دو نوبت و در سن 14 و 29 روزگی صورت گرفت که در تیتر اولیه تولید آنتی بادی igg و igm علیه گلبول های قرمز گوسفندی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p> ). افزودن مکمل ال ترئونین موجب افزایش (05/0p< ) غلظت آنتی بادی کل شد. در تیتر ثانویه کاهش سطح پروتئین سبب کاهش igg و افزایش غلظت آنتی بادی کل گردید با این وجود ترئونین سبب افزایش igg گردید (01/0p< ). همچنین نسبت هتروفیل به لنفوسیت تحت تاثیر قرار نگرفت. افزودن مکمل ال ترئونین به جیره سبب افزایش مقاومت جوجه ها به بیماری نیوکاسل در هردو تیتر اولیه و ثانویه شد اما در تیتر ثانویه از نظر آماری نزدیک به معنی داری بود(56/0(p=. غلظت گلوگز تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت، اما غلظت آلبومین و ldl با افزودن ال ترئونین تفاوت معنی داری داشتند (01/0p< ) و به ترتیب افزایش و کاهش یافت. غلظت تری گلیسرید، کلسترول، اسیداوریک و hdl با کاهش پروتئین و افزودن سطوح مختلف ال ترئونین کاهش و تفاوت معنی دار(01/0p< ) پیدا کردند. این نتایج در پایان نشان داد که با اضافه کردن ال ترئونین و کاهش پروتئین جیره می توان خوراک جوجه ها را به صورت بهینه تر و اقتصادی فرموله کرد و سیستم ایمنی را نیز بدون تاثیرات جانبی ( در محدود آزمایشات انجام گرفته) تقویت و مقاومت جوجه به بیماری نیوکاسل را تا حدودی افزایش داد.

the influence of corpus luteum on follicular fluid composition from different size follicles and their relationship to serum concentrations in sanjabi ewes
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  کاوه محمدی خانقاه   هادی حجاریان

the aim of the present study was to determine the in?uence of presence or absence of corpus luteum (cl) on hormonal and metabolites composition of follicular ?uid (ff) harvested from different sized follicles and its relationship with blood serum concentrations in sanjabi ewes. ovaries and blood samples were collected from 60 clinically healthy adult ewes (sanjabi breed) 1–3 years of age in dioestrous period of the estrus cycle. the ovaries collected per ewe were classi?ed as with corpus luteum (cl+) and without corpus luteum (cl-). follicular ?uid was aspirated from small (1 to 4mm) and large (?4.1 mm) follicles in cl+ and cl- ovaries. follicular ?uid (ff) was aspirated from different sized follicles in cl+ and cl- ovaries. serum and ff samples were analyzed for hormones (estradiol-17?, progesterone and testosterone) and biochemical metabolites (glucose, cholesterol, triglyceride, total protein, albumin and globulin). results showed that the ff concentration of estradiol-17?, progesterone, testosterone and albumin in different sized follicles categories (small and large follicles in cl+ and cl- ovaries) were signi?cantly higher than those in the serum (p<0.05). while the concentrations of glucose, cholesterol, triglyceride and globulin in the serum was significantly higher when compared with the ?uid from different sized follicles categories (small and large follicles in cl+ and cl- ovaries). in the cl+ and cl- ovaries, estradiol-17?, progesterone, glucose and cholesterol concentrations increased significantly as follicle size increased (p<0.05). the ff concentration of testosterone, estradiol-17?, glucose, triglyceride and cholesterol in same follicle size categories in cl+ and cl- ovaries were also signi?cant (p<0.05). note that, concentration of these hormones and metabolites in the cl+ ovaries were lower than that of the cl- ovaries. the ff concentration of progesterone in large follicle size category in cl+ ovaries was signi?cantly higher than that of the cl- ovaries (p<0.05). there was a positive signi?cant correlation between concentration of progesterone in serum and ff from different sized follicles in cl+ ovaries (p<0.01). also, there was a signi?cant positive correlation between concentration of glucose and total protein in serum and ff from different sized follicles in cl- ovaries (p<0.01).in conclusion, the levels of hormones and metabolite composition in the ff interestingly were related to presence or absence of a cl and also to the follicular size.

بررسی اثر رطوبت بر خواص بیوفیزیکی و مکانیکی و تعیین خواص شیمیایی دانه آفتابگردان ارقام قابل کشت در استان کرمانشاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1392
  ایوب بگوند   علی نجات لرستانی

چکیده در این تحقیق خواص شیمیایی رقم های قابل کشت آفتابگردان در استان کرمانشاه تعیین و صفات بیوفیزیکی و مکانیکی در محتوای رطوبتی 7 تا 30 درصد ( بر پایه خشک) مورد ارزیابی قرار گرفت. برای صفات بیوفیزیکی طول (l)، عرض(w)، ضخامت(t)، وزن هزار دانه(m_1000)، قطر هندسی(d_g)، قطر حسابی (d_a)، سطح رویه (s_1) و(s_2)، سطوح تصویر در ابعاد، طول (a_l)، عرض(a_w)، ضخامت(a_t)، زاویه استقرار استاتیکی(s_st)، ضریب اصطکاک روی سطوح چوب (?_w)، ششه (?_g)، ورق گالوانیزه(?_vr)، ضریب استقرار دینامیکی(s_dy)، جرم مخصوص توده(?_b) وضریب کرویت(?_1) و (?_2) تحت اثر فاکتور رطوبت ورقم؛ برای صفات تخلخل (?_1) و (?_2) و جرم مخصوص حقیقی(?_t2) فقط اثر فاکتور رقم اختلاف معنی داری (01/0p<) مشاهده شد و برای جرم مخصوص حقیقی (?_t1)، برای هیچ یک از فاکتورهای رقم و رطوبت اختلاف معنی دار مشاهده نشد. اثرات متقابل رطوبت و رقم برای تمام صفات به جز ابعاد عرض، ضخامت وضریب کرویت(?_1) معنی دار (05/0p<) رویت گردید. بررسی مقایسه میانگین اثرات سطوح مختلف رطوبت بر روی ارقام مورد بررسی نشان داد که برای صفت طول،رقم سنقری؛ در صفت وزن هزار دانه، سطوح تصویرطول (a_l)، عرض(a_w)، ضخامت(a_t)، زاویه استقرار استاتیکی(s_st)، ضریب اصطکاک روی سطوح چوب (?_w)، ششه (?_g)،ورق گالوانیزه(?_vr)، ضریب استقرار دینامیکی(s_dy)، سه رقم مورد بررسی(محلی سنقری، shf و فرخ)؛ صفات قطر هندسی(d_g)، قطر حسابی (d_a) و سطح رویه (s_1) و(s_2)، جرم مخصوص توده(?_b) و ضریب کرویت(?_2) رقم سنقری و shf در سطوح مختلف رطوبت اختلاف معنی داری وجود دارد و برای اکثریت صفات با افزایش رطوبت روند روبه افزایشی مشاهده شد. برای صفات بیومکانیکی شامل نیروی ماکزیمم (f_max)، تغییر شکل تا نقطه گسیختگی (dl_break) و نیروی گسیختگی(f_break) تحت اثر فاکتورهای رطوبت، رقم و بُعد بارگذاری و اثرات متقابل این فاکتورها اختلاف معنی دار(05/0p<) و برای صفت انرژی مصرفی تا نقطه گسیختگی (w_break) اثرات متقابل رطوبت و بُعد بارگذاری معنی دار(05/0p<) مشاهده شد. بررسی مقایسه میانگین اثرات سطوح مختلف رطوبت و بُعد بارگذاری بر روی سه رقم مورد بررسی آفتابگردان برای صفت نیروی ماکزیمم (f_max)، تغییر شکل تا نقطه گسیختگی (dl_break) و نیروی گسیختگی(f_break) معنی دار گزارش گردید. به شکلی که بیشترین مقدار نیرو و تغییر شکل در رطوبت 20% و بُعد بارگذاری (d_z) و بیشترین مقدار نیروی گسیختگی در رطوبت 7% و بُعد بارگذاری (d_y) و بیشترین مقدار انرژی در بُعد بارگذاری(d_z) مشاهده گردید. با تعیین خواص شیمیایی(پروتئین و چربی) برای قسمت های مختلف پوست، دانه کامل و مغز سه رقم بیشترین مقدار پروتئین در مغز رقم فرخ، پوست shf و دانه کامل رقم shf؛ بیشترین مقدارچربی در مغز shf، پوست رقم محلی سنقری و دانه کامل shf مشاهده گردید

بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن های igf-1 و igfbp-3 با برخی صفات اقتصادی در بزهای مرخز
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  سحر رسولی   علیرضا عبدالمحمدی

هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن های igf-i و igfbp-3 با برخی صفات اقتصادی در بزهای مرخز بود. در این مطالعه به منظور بررسی پلی مورفیسم ناحیه پروموتور ژن igf-i و اگزون 2 ژن igfbp-3، از 152 رأس بز ماده ایستگاه تحقیقات علوم دامی سنندج، خون گیری شد. آنالیز pcr-sscp این روش سه الگوی باندی را در ناحیه پروموتور ژن igf-i و سه الگوی باندی را در ناحیه اگزون 2 ژن igfbp-3 نشان داد، که برای هر جایگاه این ژن ها سه ژنوتیپ مشاهده شد. ژنوتیپ ها و فراوانی های آن ها برای ژن igf-i عبارت بود از (0/81) gg، (0/16) ga و (0/03) aa و فراوانی آلل های g و a به ترتیب 0/89و 0/11 به دست آمد. فراوانی ژنوتیپ های tt، tc و cc در ژن igfbp-3 به ترتیب 79/0، 17/0 و 04/0 بود؛ همچنین فراوانی دو آلل t و c به ترتیب 0/875 و 0/125 محاسبه شد. هر دو جایگاه ژن های igf-i و igfbp-3 در حالت عدم تعادل هاردی واینبرگ قرار داشتند (p<0.05). آنالیزهای آماری صفات مورد بررسی توسط نرم افزار sas 9.1 انجام گرفت. نتایج آماری به دست آمده نشان داد که بین ژنوتیپ های مختلف ژن های igf-i و igfbp-3 با صفات رشد، به جز صفات اضافه وزن روزانه از تولد تا شیرگیری و وزن شیرگیری، اختلاف معنی داری وجود نداشت. این عدم معنی داری ممکن است به دلیل کوچک بودن اندازه نمونه مورد مطالعه باشد. اثرات ژنوتیپ، فصل زایش و تعداد زایش دارای تأثیر معنی داری برروی دوقلوزایی بودند و این صفت را تحت تأثیر قرار دادند. نتایج نشان داد که با افزایش تعداد زایش دوقلوزایی افزایش می یابد، همچنین دوقلوزایی در زمستان بیشتر از بهار بود. ژنوتیپ هتروزیگوت igf-i، بیشترین میزان دوقلوزایی را دارا بود. پیشنهاد می شود در مطالعات بعدی از جمعیت های مختلف و تعداد نمونه های بیشتری استفاده گردد تا اثر ژنوتیپ های مختلف این ژن ها بر روی صفات اقتصادی بزها به خوبی مشخص گردد.

تأثیر پلی مورفیسم های ژن های هورمون رشد growth hormone و گیرنده ژن هورمون رشد growth hormone receptor روی برخی صفات اقتصادی بز مرغز ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1392
  علی ویسی   علیرضا عبدالمحمدی

در این پژوهش به بررسی وجود پلی مورفیسم در ناحیه پروموتور و اگزون 10 ژن های gh و ghr و ارتباط آنها با صفات رشد در بزهای مرغز پرداخته شد. بدین منظور از سیاهرگ وداج تعداد 160 بز مرغز موجود در ایستگاه اصلاح نژاد استان کردستان خونگیری و dna نمونه ها با استفاده از کیت استخراج گردید. قطعه 391 جفت بازی از ژن gh و 361 جفت بازی از ژن ghr تکثیر شدند. از تفاوت چندشکلی فضایی تک رشته ها (sscp) و توالی یابی برای تعیین ژنوتیپ نمونه ها استفاده گردید. بدین منظور، الکتروفورز عمودی نمونه ها روی ژل پلی اکریل آمید 12% بمدت 5/4 الی 5/5 ساعت با اختلاف پتانسیل 200 ولت در دمای 4 درجه سانتی گراد انجام و رنگ آمیزی ژل بوسیله نیترات نقره به انجام رسید. دو آلل c و a جهش یافته و دو ژنوتیپ در cc و ca در جایگاه پروموتور ژن gh و دو آلل g و c جهش یافته و سه ژنوتیپ gg ، gc و cc در اگزون 10 ژن ghr شناسایی شد. نتایج توالی یابی یک جهش c?a در پروموتور ژن gh و جهش دیگر g?c در اگزون 10 ژن ghr که منجر به تغییر اسیدآمینه والین به لوسین می شود را نشان داد. فراوانی آللی، فراوانی ژنوتیپی و شاخص های ژنتیک جمعیت توسط نرم افزار popgene برآورد شدند. آنالیز واریانس ارقام نشان دهنده ارتباط معنی دار) 05/0(p< ژنوتیپ های مختلف ژن ghr و عدم تفاوت معنی دار ژنوتیپ های متفاوت ژن gh با صفات رشد (وزن تولد، وزن سه ماهگی، وزن چهار ماهگی، وزن شش ماهگی و وزن یکسالگی) بود.

مطالعه پلی مورفیسم های ژن میوستاتین و ارتباط آن با برخی صفات اقتصادی در بز مرخز
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  کیوان خانی   علیرضا عبدالمحمدی

هدف از این پژوهش بررسی چندشکلی¬های ژن میوستاتین و ارتباط آنها با صفات دوقلوزایی و رشد در150 رأس نژاد بز مرخز ایران در دو گروه، تک قلوزا و دوقلوزا بود. بطوریکه، پس از استخراجdna، از دو جفت پرایمر اختصاصی جهت تکثیر قطعات 573 و 475 جفت بازی به ترتیب برای نواحی اگزون یک، سه و 5`utr استفاده شد. قطعات 573 و 475 جفت بازی از ژن میوستاتین حاوی یک حذف شدگی5 نوکلئوتیدی (tttta/ 206)، یک جهش تک نوکلئوتیدی ( a/t339) و یک جهش تک نوکلئوتیدی دیگر (t>g 169) به ترتیب در ناحیه 5`utr، اگزون یک و اگزون سه بودند. هضم محصولات pcr با استفاده از آنزیم محدودگر drai، hiniii و hindiii به صورت جداگانه برای هر جایگاه انجام گرفت. که نتایج آن حاکی از دو ژنوتیپ aa و ab در ناحیه 5`utr ، سه نوع ژنوتیپ at ,tt و aa در اگزون یک و سه ژنوتیپ tt ،tg و gg در اگزون سه بود. برآورد نسبت احتمال (ors) ژن میوستاتین در شکم زایش اول نسبت به دوم و سوم به ترتیب برابر با 4/1 (05/0<p)، 4 (1/0>p) و در شکم زایش دوم نسبت به سوم نیز60/4 (05/0>p) بود. مقایسه ژنوتیپی ژن میوستاتین نشان داد که ژنوتیپ aa نسبت به ژنوتیپ¬ tt ( 63/13= کای اسکور، 84/1= or) و ژنوتیپ¬ tt نسبت به ژنوتیپ¬ at با ( 46/8 = کای اسکور، 28/0= or) در سطح احتمال01/0 دارای اختلاف معنی¬دار هستند. برآورد نسبت احتمالات ژنوتیپ ab نسبت به aa در ناحیه 5`utr برابر با 07/0 (1/0>p) بود. آماره کای اسکور برابر 65/2 مبین اختلاف معنی دار بین دو گروه ژنوتیپی tt و gg برای بروز دوقلوزایی در ناحیه اگزون سه بود. نتایج حاصله از آنالیز فراوانی آللی در دو زیر جمعیت تک قلوزا و دوقلوزا حاکی از وجود متفاوت بودن فراوانی آللی در جایگاه 5`utr ، اگزون یک و سه بود. ژنوتیپ aa در اگزون یک و ژنوتیپ gg در اگزون سه ژن میوستاتین به ترتیب دارای رابطه معنی¬داری با صفات وزن 6 ماهگی و افزایش وزن روزانه در سطوح 5? و 1/? بودند. ولی اثر ژنوتیپ¬های ناحیه 5`utr اثر معنی¬داری بر صفات رشد نداشتند. آنالیز اثر آلل جایگزینی بیانگر اثر مثبت و معنی¬دار آلل a مربوط به ناحیه اگزون یک بر صفت وزن 6 ماهگی و هم¬چنین اثر منفی آلل g مربوط به ناحیه اگزون سه بر صفت اضافه وزن روزانه بود (05/0>p). با توجه به عملکرد بیان ژن میوستاتین در فرایند تولیدمثل، ماهیچه مضاعف و مشاهدات بدست آمده در این تحقیق ژن میوستاتین می¬تواند به عنوان ژن کاندیدا در برنامه¬های اصلاح نژادی بز مرخز جهت بهبود بروز صفات دوقلوزایی، صفات رشد و ماهیچه مورد توجه اصلاح گران واقع گردد.

انمی هیپرکروم مگالوبلاستیک یا بیماری بیرمر
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1332
  هادی حجاریان   غلامحسین اقابابایی

چکیده ندارد.